یک عمر در تهرانِ خاورمیانه زندگی کردم. در شهری با امکانات متوسط، کنار مردم خونگرم و بازارهای شلوغ و لایف استایلِ سنتی که کار میکردند برای اینکه بشود زندگی کرد.
روز جمعه که آخرین روز کاری هفته قبل بود، فرماندارمان اعلام کرد که از یکشنبه، ایالت در قرنطینه کامل است. شنبه و یکشنبه را در خانه ماندم و برای ایام قرنطینه، داشتم برنامه ی ساعت به ساعت میریختم. میخواستم این سایت کورسرا و لاونت و بقیه ی آنهایی که دوره حقوقی آنلاین میگذارند و مدرک میدهند را در این مدت مثلا شخم بزنم.
یاد سه ماه قبل بخیر، از کار خسته که میشدم، سرم را برمیگرداندم و شلوغی میدان تایمز و آن عروسک های آدمی و جوان های ژانگولرباز وسطش، خودشان به خودی خود میتوانستند چند دقیقه ای، کمی خستگی ام را در کنند که بچسبم به کار و بکوب تا شب، این پرونده های مهاجرت هنرمندان و ورزشکاران چینی را فایل کنم.