با استاد راهنمایم ساعت هشت صبح جلسه دارم. از وقتی که برای فرصت مطالعاتی طولانی رفته به گوگل، چارهای جز این نیست که یا اول صبح یا دم غروب جلسه داشته باشیم.
مطالعهدپارتمان حقوقی رویترز
۴ آبان ۱۳۹۸رفتن به رستوران با همکاران در اولین روز کاری
۴ آبان ۱۳۹۸ احترام به والدین و اساتید
مشاهده صفحه روایت ایرانیان از آمریکا ⁃ عذرمیخواهم، پدر هستند که تماس گرفته اند، اجازه میدهید پاسخ بدهم؟
⁃ البته، راحت باش.
مثل همیشه ویدیوکال است. چند دقیقه ای صحبت میکنم. بعد از خداحافظی با پدر، دوباره برمیگردم به صحبت با استاد. سرش در کامپیوترش است. ⁃ سید، واقعا پدرت بود؟! زبانت را که نمیفهمم، ولی از طرز نشستنت و قیافه ات، فکر کردم مثلا با یکی در سطح نخست وزیرتان صحبت میکنی!
تجربه اش را قبلا هم داشتم، برایشان این حجم از احترام ها بی معناست. بهشان میگفتند احترامهای بیجا، مثل بلند شدن جلوی پای استاد و رئیس، راه نرفتن جلوی ایشان، تعارف کردنها و اجازه گرفتنهای پی در پی، همان ها که ما نشانه ادب میدانیمشان.
گفتم: ⁃ بحث فرهنگیست، شاید هم ریشه ای مذهبی داشته باشد. مثلا دراز کشیدن جلوی پدر و مادر، بی احترامیست، یا اینکه استفاده از ضمیر مفرد خطاب به ایشان از سوی فرزندان در برخی خانواده ها قباحت دارد.
اینها را با افتخار میگفتم. نگهداشتن حرمت و حریم فیمابین پدر و مادر و فرزند افتخار هم دارد. ولی نظر استادم چنین نبود.
پاسخ داد: ⁃ عذر میخواهم ولی مگر پدرت، برده به دنیا آورده؟! که مجبور باشی جلوی پایش بلند شوی. مثلا پدر تو که احتمالا جلوی پای پدرش بلند شد، چه منفعتی برای رابطه اش با پدربزرگت داشت که الان تو بخواهی همان مسیر را طی کنی؟ از نگاه من، تمام دلیل فرزند دار شدن این است که یک “دوست” بدنیا بیاوری، رویش سرمایه گذاری کنی، عشقش بدهی که عشق ارزانی ات کند، رازدارت شود و راز دارش شوی، حرف مشترک داشته باشید، رفیق ترینت شود و در جوانی و پیری، دو هم خون، همدم یکدیگر شوند.
آن وقت شما در کشورتان یا شاید هم مذهبتان، همان سرمایه گذاری مادی را میکنید ولی برای معنوی اش حد و حریم میگذارید که مثلا چه شود؟ خب پایش را دراز کند یا نکند چه اتفاقی می افتد؟ «لطفا لحظه ای به حرفم فکر کن و پیش فرض های موروثی ات را دور بریز!» اصلا معنی شأن و حرمت بین پدر و فرزند از نگاه یک ایرانی مسلمان چیست؟ جز این است که حدفاصلیست میان تو و او که با گذر زمان و استقلالت، بیشتر و بیشتر هم میشود؟ میرسد به وقتی که جفتتان تنهایید و از بهترین دوست بالقوه تان، صرفا هفتگی چند دقیقه تلفن صحبت کردن نصیبتان می شود؟
سید راستش را بخواهی احترامهایت به من هم کلافه کننده شده! من استادت هستم نه صاحبت! جلوی پایم بلند نشو! این فرهنگ غلط است! از این احترام گذاشتن های بیجا به اساتیدت در کشورت، چه نصیبت شد؟ من نمیخواهم این فاصله موجب شود که نتوانی سوالت را بپرسی!
صد مرتبه گفته ام که با نام کوچکم صدایم کن و انقدر پروفسور بر سر فامیلی ام نبند. به منِ استاد به چشم یک رفیق یا لااقل یک مشاور نگاه کن که قرار است در یک مسیر علمی پا به پایت بیاید، همین! من حقوق نمیگیرم که احترام تو را ببینم، فاند هم به تو نمیدهم که جلوی پایم بلند شوی. «اینجا کسی به احترام گذاشتن نیاز ندارد.»
مثل همیشه ویدیوکال است. چند دقیقه ای صحبت میکنم. بعد از خداحافظی با پدر، دوباره برمیگردم به صحبت با استاد. سرش در کامپیوترش است. ⁃ سید، واقعا پدرت بود؟! زبانت را که نمیفهمم، ولی از طرز نشستنت و قیافه ات، فکر کردم مثلا با یکی در سطح نخست وزیرتان صحبت میکنی!
تجربه اش را قبلا هم داشتم، برایشان این حجم از احترام ها بی معناست. بهشان میگفتند احترامهای بیجا، مثل بلند شدن جلوی پای استاد و رئیس، راه نرفتن جلوی ایشان، تعارف کردنها و اجازه گرفتنهای پی در پی، همان ها که ما نشانه ادب میدانیمشان.
گفتم: ⁃ بحث فرهنگیست، شاید هم ریشه ای مذهبی داشته باشد. مثلا دراز کشیدن جلوی پدر و مادر، بی احترامیست، یا اینکه استفاده از ضمیر مفرد خطاب به ایشان از سوی فرزندان در برخی خانواده ها قباحت دارد.
اینها را با افتخار میگفتم. نگهداشتن حرمت و حریم فیمابین پدر و مادر و فرزند افتخار هم دارد. ولی نظر استادم چنین نبود.
پاسخ داد: ⁃ عذر میخواهم ولی مگر پدرت، برده به دنیا آورده؟! که مجبور باشی جلوی پایش بلند شوی. مثلا پدر تو که احتمالا جلوی پای پدرش بلند شد، چه منفعتی برای رابطه اش با پدربزرگت داشت که الان تو بخواهی همان مسیر را طی کنی؟ از نگاه من، تمام دلیل فرزند دار شدن این است که یک “دوست” بدنیا بیاوری، رویش سرمایه گذاری کنی، عشقش بدهی که عشق ارزانی ات کند، رازدارت شود و راز دارش شوی، حرف مشترک داشته باشید، رفیق ترینت شود و در جوانی و پیری، دو هم خون، همدم یکدیگر شوند.
آن وقت شما در کشورتان یا شاید هم مذهبتان، همان سرمایه گذاری مادی را میکنید ولی برای معنوی اش حد و حریم میگذارید که مثلا چه شود؟ خب پایش را دراز کند یا نکند چه اتفاقی می افتد؟ «لطفا لحظه ای به حرفم فکر کن و پیش فرض های موروثی ات را دور بریز!» اصلا معنی شأن و حرمت بین پدر و فرزند از نگاه یک ایرانی مسلمان چیست؟ جز این است که حدفاصلیست میان تو و او که با گذر زمان و استقلالت، بیشتر و بیشتر هم میشود؟ میرسد به وقتی که جفتتان تنهایید و از بهترین دوست بالقوه تان، صرفا هفتگی چند دقیقه تلفن صحبت کردن نصیبتان می شود؟
سید راستش را بخواهی احترامهایت به من هم کلافه کننده شده! من استادت هستم نه صاحبت! جلوی پایم بلند نشو! این فرهنگ غلط است! از این احترام گذاشتن های بیجا به اساتیدت در کشورت، چه نصیبت شد؟ من نمیخواهم این فاصله موجب شود که نتوانی سوالت را بپرسی!
صد مرتبه گفته ام که با نام کوچکم صدایم کن و انقدر پروفسور بر سر فامیلی ام نبند. به منِ استاد به چشم یک رفیق یا لااقل یک مشاور نگاه کن که قرار است در یک مسیر علمی پا به پایت بیاید، همین! من حقوق نمیگیرم که احترام تو را ببینم، فاند هم به تو نمیدهم که جلوی پایم بلند شوی. «اینجا کسی به احترام گذاشتن نیاز ندارد.»
روایتی از : سید محسن روحانی
منبع : کانال تلگرامی یک حقوقی در نیویورک
مشاهده سایر مطالب سید محسن روحانی
منبع : کانال تلگرامی یک حقوقی در نیویورک
مشاهده سایر مطالب سید محسن روحانی
مطالب مرتبط
همسفر شراب (قسمت سیوهشتم-بخش اول)
۳۰ شهریور ۱۴۰۱
دو خانم جوان که مثل لبنانیها چادر سیاه سر کردهاند و چند خانم محجبهٔ دیگر. باید برگردیم به سرسرا برای گرفتن دفترچهٔ برنامهٔ همایش.
مطالعهسوالات معلم
۲۹ شهریور ۱۴۰۱
معلم دبستان این سوالات رو قبل از شروع شدن سال تحصیلی از والدین پرسیده است
مطالعههمسفر شراب (قسمت سیوهفتم-بخش اول)
۱۵ شهریور ۱۴۰۱
صبح زود راهی دیترویت میشویم. صبح آنقدر زود است که جاده خلوت باشد و من، تنها بیدار جاده که پشت فرمان نشستهام و بقیه خوابند.
مطالعههمسفر شراب (قسمت سیو ششم-بخش پنجم)
۳۰ مرداد ۱۴۰۱
میخواهد خانهاش را بفروشد. میپرسم هنوز زیر قرض بانک است؟ میگوید بله. کنجکاو میشوم در مورد نرخ سود بانکها. میگوید خیلی ساده است. قرار بوده ۲۰ سال و هر ماهی ۲۵۰۰ دلار بدهیم برای خانهای که ۲۵۰ هزار دلار میارزد.
مطالعهآخرین مطالب
احترام به والدین و اساتید
مشاهده صفحه روایت ایرانیان از آمریکا ⁃ عذرمیخواهم، پدر هستند که تماس گرفته اند، اجازه میدهید پاسخ بدهم؟
⁃ البته، راحت باش.
مثل همیشه ویدیوکال است. چند دقیقه ای صحبت میکنم. بعد از خداحافظی با پدر، دوباره برمیگردم به صحبت با استاد. سرش در کامپیوترش است. ⁃ سید، واقعا پدرت بود؟! زبانت را که نمیفهمم، ولی از طرز نشستنت و قیافه ات، فکر کردم مثلا با یکی در سطح نخست وزیرتان صحبت میکنی!
تجربه اش را قبلا هم داشتم، برایشان این حجم از احترام ها بی معناست. بهشان میگفتند احترامهای بیجا، مثل بلند شدن جلوی پای استاد و رئیس، راه نرفتن جلوی ایشان، تعارف کردنها و اجازه گرفتنهای پی در پی، همان ها که ما نشانه ادب میدانیمشان.
گفتم: ⁃ بحث فرهنگیست، شاید هم ریشه ای مذهبی داشته باشد. مثلا دراز کشیدن جلوی پدر و مادر، بی احترامیست، یا اینکه استفاده از ضمیر مفرد خطاب به ایشان از سوی فرزندان در برخی خانواده ها قباحت دارد.
اینها را با افتخار میگفتم. نگهداشتن حرمت و حریم فیمابین پدر و مادر و فرزند افتخار هم دارد. ولی نظر استادم چنین نبود.
پاسخ داد: ⁃ عذر میخواهم ولی مگر پدرت، برده به دنیا آورده؟! که مجبور باشی جلوی پایش بلند شوی. مثلا پدر تو که احتمالا جلوی پای پدرش بلند شد، چه منفعتی برای رابطه اش با پدربزرگت داشت که الان تو بخواهی همان مسیر را طی کنی؟ از نگاه من، تمام دلیل فرزند دار شدن این است که یک “دوست” بدنیا بیاوری، رویش سرمایه گذاری کنی، عشقش بدهی که عشق ارزانی ات کند، رازدارت شود و راز دارش شوی، حرف مشترک داشته باشید، رفیق ترینت شود و در جوانی و پیری، دو هم خون، همدم یکدیگر شوند.
آن وقت شما در کشورتان یا شاید هم مذهبتان، همان سرمایه گذاری مادی را میکنید ولی برای معنوی اش حد و حریم میگذارید که مثلا چه شود؟ خب پایش را دراز کند یا نکند چه اتفاقی می افتد؟ «لطفا لحظه ای به حرفم فکر کن و پیش فرض های موروثی ات را دور بریز!» اصلا معنی شأن و حرمت بین پدر و فرزند از نگاه یک ایرانی مسلمان چیست؟ جز این است که حدفاصلیست میان تو و او که با گذر زمان و استقلالت، بیشتر و بیشتر هم میشود؟ میرسد به وقتی که جفتتان تنهایید و از بهترین دوست بالقوه تان، صرفا هفتگی چند دقیقه تلفن صحبت کردن نصیبتان می شود؟
سید راستش را بخواهی احترامهایت به من هم کلافه کننده شده! من استادت هستم نه صاحبت! جلوی پایم بلند نشو! این فرهنگ غلط است! از این احترام گذاشتن های بیجا به اساتیدت در کشورت، چه نصیبت شد؟ من نمیخواهم این فاصله موجب شود که نتوانی سوالت را بپرسی!
صد مرتبه گفته ام که با نام کوچکم صدایم کن و انقدر پروفسور بر سر فامیلی ام نبند. به منِ استاد به چشم یک رفیق یا لااقل یک مشاور نگاه کن که قرار است در یک مسیر علمی پا به پایت بیاید، همین! من حقوق نمیگیرم که احترام تو را ببینم، فاند هم به تو نمیدهم که جلوی پایم بلند شوی. «اینجا کسی به احترام گذاشتن نیاز ندارد.»
مثل همیشه ویدیوکال است. چند دقیقه ای صحبت میکنم. بعد از خداحافظی با پدر، دوباره برمیگردم به صحبت با استاد. سرش در کامپیوترش است. ⁃ سید، واقعا پدرت بود؟! زبانت را که نمیفهمم، ولی از طرز نشستنت و قیافه ات، فکر کردم مثلا با یکی در سطح نخست وزیرتان صحبت میکنی!
تجربه اش را قبلا هم داشتم، برایشان این حجم از احترام ها بی معناست. بهشان میگفتند احترامهای بیجا، مثل بلند شدن جلوی پای استاد و رئیس، راه نرفتن جلوی ایشان، تعارف کردنها و اجازه گرفتنهای پی در پی، همان ها که ما نشانه ادب میدانیمشان.
گفتم: ⁃ بحث فرهنگیست، شاید هم ریشه ای مذهبی داشته باشد. مثلا دراز کشیدن جلوی پدر و مادر، بی احترامیست، یا اینکه استفاده از ضمیر مفرد خطاب به ایشان از سوی فرزندان در برخی خانواده ها قباحت دارد.
اینها را با افتخار میگفتم. نگهداشتن حرمت و حریم فیمابین پدر و مادر و فرزند افتخار هم دارد. ولی نظر استادم چنین نبود.
پاسخ داد: ⁃ عذر میخواهم ولی مگر پدرت، برده به دنیا آورده؟! که مجبور باشی جلوی پایش بلند شوی. مثلا پدر تو که احتمالا جلوی پای پدرش بلند شد، چه منفعتی برای رابطه اش با پدربزرگت داشت که الان تو بخواهی همان مسیر را طی کنی؟ از نگاه من، تمام دلیل فرزند دار شدن این است که یک “دوست” بدنیا بیاوری، رویش سرمایه گذاری کنی، عشقش بدهی که عشق ارزانی ات کند، رازدارت شود و راز دارش شوی، حرف مشترک داشته باشید، رفیق ترینت شود و در جوانی و پیری، دو هم خون، همدم یکدیگر شوند.
آن وقت شما در کشورتان یا شاید هم مذهبتان، همان سرمایه گذاری مادی را میکنید ولی برای معنوی اش حد و حریم میگذارید که مثلا چه شود؟ خب پایش را دراز کند یا نکند چه اتفاقی می افتد؟ «لطفا لحظه ای به حرفم فکر کن و پیش فرض های موروثی ات را دور بریز!» اصلا معنی شأن و حرمت بین پدر و فرزند از نگاه یک ایرانی مسلمان چیست؟ جز این است که حدفاصلیست میان تو و او که با گذر زمان و استقلالت، بیشتر و بیشتر هم میشود؟ میرسد به وقتی که جفتتان تنهایید و از بهترین دوست بالقوه تان، صرفا هفتگی چند دقیقه تلفن صحبت کردن نصیبتان می شود؟
سید راستش را بخواهی احترامهایت به من هم کلافه کننده شده! من استادت هستم نه صاحبت! جلوی پایم بلند نشو! این فرهنگ غلط است! از این احترام گذاشتن های بیجا به اساتیدت در کشورت، چه نصیبت شد؟ من نمیخواهم این فاصله موجب شود که نتوانی سوالت را بپرسی!
صد مرتبه گفته ام که با نام کوچکم صدایم کن و انقدر پروفسور بر سر فامیلی ام نبند. به منِ استاد به چشم یک رفیق یا لااقل یک مشاور نگاه کن که قرار است در یک مسیر علمی پا به پایت بیاید، همین! من حقوق نمیگیرم که احترام تو را ببینم، فاند هم به تو نمیدهم که جلوی پایم بلند شوی. «اینجا کسی به احترام گذاشتن نیاز ندارد.»
روایتی از : سید محسن روحانی
منبع : کانال تلگرامی یک حقوقی در نیویورک
مشاهده سایر مطالب سید محسن روحانی
منبع : کانال تلگرامی یک حقوقی در نیویورک
مشاهده سایر مطالب سید محسن روحانی
مطالب مرتبط
همسفر شراب (قسمت سی و هشتم-بخش دوم)
۱۵ مهر ۱۴۰۱
با استاد راهنمایم ساعت هشت صبح جلسه دارم. از وقتی که برای فرصت مطالعاتی طولانی رفته به گوگل، چارهای جز این نیست که یا اول صبح یا دم غروب جلسه داشته باشیم.
مطالعههمسفر شراب (قسمت سیوهشتم-بخش اول)
۳۰ شهریور ۱۴۰۱
دو خانم جوان که مثل لبنانیها چادر سیاه سر کردهاند و چند خانم محجبهٔ دیگر. باید برگردیم به سرسرا برای گرفتن دفترچهٔ برنامهٔ همایش.
مطالعهسوالات معلم
۲۹ شهریور ۱۴۰۱
معلم دبستان این سوالات رو قبل از شروع شدن سال تحصیلی از والدین پرسیده است
مطالعههمسفر شراب (قسمت سیوهفتم-بخش اول)
۱۵ شهریور ۱۴۰۱
صبح زود راهی دیترویت میشویم. صبح آنقدر زود است که جاده خلوت باشد و من، تنها بیدار جاده که پشت فرمان نشستهام و بقیه خوابند.
مطالعههمسفر شراب (قسمت سیو ششم-بخش پنجم)
۳۰ مرداد ۱۴۰۱
میخواهد خانهاش را بفروشد. میپرسم هنوز زیر قرض بانک است؟ میگوید بله. کنجکاو میشوم در مورد نرخ سود بانکها. میگوید خیلی ساده است. قرار بوده ۲۰ سال و هر ماهی ۲۵۰۰ دلار بدهیم برای خانهای که ۲۵۰ هزار دلار میارزد.
مطالعهآخرین مطالب
ما به ملتی با بیماری مزمن خشونت، تنهایی، افسردگی ، تفرقه و فقر تبدیل شدهایم
۲۰ اسفند ۱۴۰۲
ما به ملتی با بیماری مزمن خشونت، تنهایی، افسردگی ، تفرقه و فقر تبدیل شدهایم ویدئوهای تحلیلی رابرت اف کندی...
مطالعهمستند وضعیت شکست ( Fail State )
۱۵ اسفند ۱۴۰۲
مستند وضعیت شکست Fail State کارگردان : الکس شبانو محصول : سال 2017 آمریکا ژانر : اجتماعی زبان: انگلیسی -...
مطالعهاصلی ترین عوامل شکل گیری اتحاد میان آمریکا و اسرائیل
۱۱ اسفند ۱۴۰۲
اصلی ترین عوامل شکل گیری اتحاد میان آمریکا و اسرائیل ویدئوهای تحلیلی منبع : شبکه الجزیرهآمریکا همیشه مهمترین متحد اسرائیل...
مطالعهچرا نامزدهای ریاست جمهوری آمریکا اینقدر به اسرائیل اهمیت می دهند؟
۱۱ اسفند ۱۴۰۲
چرا نامزدهای ریاست جمهوری آمریکا اینقدر به اسرائیل اهمیت می دهند؟ ویدئوهای تحلیلی منبع : رسانه UNPacked از اوباما تا...
مطالعهداستان اسرائیل چگونه برای مردم آمریکا روایت شده است؟
۱۱ اسفند ۱۴۰۲
داستان اسرائیل چگونه برای مردم آمریکا روایت شده است؟ ویدئوهای تحلیلی منبع : شبکه الجزیرهدر این این ویدئو از برنامه...
مطالعه