توصیه های استاد
۲۸ مهر ۱۳۹۸
مهاجران در نیویورک
مهاجران در نیویورک
۲۸ مهر ۱۳۹۸
توصیه های استاد
۲۸ مهر ۱۳۹۸
مهاجران در نیویورک
مهاجران در نیویورک
۲۸ مهر ۱۳۹۸
در زمان بیمه کردن، با عنوان این امکان که در صورت هرگونه خرابی خودرو در آمریکای شمالی، با تماس با شماره تلفنشان، خدمات خودرویی رایگان به سرعت به سراغم می آید، هزینه ی مضاعفی شارژ شدم.

دو ماه بعد، در مسیر کانکتیکت، جاده ای فرعی و زیبا مجابم کرد که در شانه اش بایستم و چای فلاکسی ای نوشیده و از موسیقی ایرانی نوستالژی ای گوش هایم را و از هوای معطر باران خورده مشامم را پر کنم. ولیکن پس از نوشیدن چای، دیگر خودرو تکان نخورد! دیفرانسیل عقب، سنگینی عجیب خودرو، و زمین گِل اندود مستتر در زیر برگ درختان، چرخ های عقب را در خود غرق کرده بود.

با شماره مذکور تماس گرفتم، گفتند پیشنهاد میکنیم خودت تلاش کنی درش بیاوری، نیسان! ما بیاید ۲۵۰ دلاری باید پیاده شوی.

از روش سنتی دست تکان دادن استفاده کردم، هیچ سفیدپوستی نایستاد، سه خودرو برایم ایستادند که ماشینم را هل دهند، دوخانم هیسپانیک مکزیکی وسه مرد سیاهپوست. مهاجرانی که همانقدر که مورد تبعیضند، آغوششان باز است برای کمک.

در انتها میگفتند ما مسیحی ایم، رسالت مان کمک است. تو روزی امروز ما بودی و ما از خدا شاکریم بابت اینکه تو را سر راه ما قرار داد.

این عکس شد یادگار این داستان.

مطالب مرتبط

در زمان بیمه کردن، با عنوان این امکان که در صورت هرگونه خرابی خودرو در آمریکای شمالی، با تماس با شماره تلفنشان، خدمات خودرویی رایگان به سرعت به سراغم می آید، هزینه ی مضاعفی شارژ شدم.

دو ماه بعد، در مسیر کانکتیکت، جاده ای فرعی و زیبا مجابم کرد که در شانه اش بایستم و چای فلاکسی ای نوشیده و از موسیقی ایرانی نوستالژی ای گوش هایم را و از هوای معطر باران خورده مشامم را پر کنم. ولیکن پس از نوشیدن چای، دیگر خودرو تکان نخورد! دیفرانسیل عقب، سنگینی عجیب خودرو، و زمین گِل اندود مستتر در زیر برگ درختان، چرخ های عقب را در خود غرق کرده بود.

با شماره مذکور تماس گرفتم، گفتند پیشنهاد میکنیم خودت تلاش کنی درش بیاوری، نیسان! ما بیاید ۲۵۰ دلاری باید پیاده شوی.

از روش سنتی دست تکان دادن استفاده کردم، هیچ سفیدپوستی نایستاد، سه خودرو برایم ایستادند که ماشینم را هل دهند، دوخانم هیسپانیک مکزیکی وسه مرد سیاهپوست. مهاجرانی که همانقدر که مورد تبعیضند، آغوششان باز است برای کمک.

در انتها میگفتند ما مسیحی ایم، رسالت مان کمک است. تو روزی امروز ما بودی و ما از خدا شاکریم بابت اینکه تو را سر راه ما قرار داد.

این عکس شد یادگار این داستان.

مطالب مرتبط



آخرین مطالب