دیوان عالی آمریکا: دادستانی می‌تواند به اسناد مالیاتی ترامپ دسترسی داشته باشد
۲۲ تیر ۱۳۹۹
با ۱۵ شهری که آمریکایی ها در حال ترک آن هستند آشنا شوید
۲۲ تیر ۱۳۹۹
دیوان عالی آمریکا: دادستانی می‌تواند به اسناد مالیاتی ترامپ دسترسی داشته باشد
۲۲ تیر ۱۳۹۹
با ۱۵ شهری که آمریکایی ها در حال ترک آن هستند آشنا شوید
۲۲ تیر ۱۳۹۹
مسئله ایران در آمریکا

ایران؛ دغدغه مشترک ترامپ و پمپئو

از ژانویه سال ۲۰۱۷ که دونالد ترامپ زمام امور آمریکا را در دست گرفته تا حالا که به پایان چهارمین سال ریاست جمهوری او نزدیک می‌شویم افراد زیادی به همکاری با دولت او وارد و سپس کنار رفته‌اند، چه به صورت برکناری یا استعفای توام با ناخشنودی و معدودی هم استعفاهایی معمولی و متعارف.
منبع : خبرگزاری بی بی سی
تاریخ انتشار: 22 تیر 1399

از ژانویه سال ۲۰۱۷ که دونالد ترامپ زمام امور آمریکا را در دست گرفته تا حالا که به پایان چهارمین سال ریاست جمهوری او نزدیک می‌شویم افراد زیادی به همکاری با دولت او وارد و سپس کنار رفته‌اند، چه به صورت برکناری یا استعفای توام با ناخشنودی و معدودی هم استعفاهایی معمولی و متعارف.

در تاریخ معاصر آمریکا این آمد و رفت گسترده افراد به درون یک دولت که با سلوک و سبک کار ترامپ ارتباط وثیقی دارد، بی‌سابقه است. شمار کسانی که به همکاری با دولت ترامپ در سطوح ارشد یا غیرارشد وارد شده و بعداً از آن خارج شده‌اند حالا از ۵۰ نفر هم فزون‌تر است، رفتن‌هایی که بعضا پرسروصدا بوده است، مثل استعفای مایکل فلین، مشاور امنیت ملی یا استعفای جیمز کومی، رئیس اف بی آی یا استعفای جان بولتون، مشاور امنیت ملی و ...

در میان همکاران ترامپ، شاید به غیر از دامادش کوشنر، و منوچین، وزیر خزانه‌داریش مایک پمپئو بالاترین مقامی باشد که همچنان با ترامپ مانده و از وفادارترین افراد نزدیک به رئیس جمهور به حساب می‌آید.

جان بولتون مشاور سابق امنیت ملی کاخ سفید، در کتاب خاطراتش از دوران همکاری یک ساله و نیمه با ترامپ با عنوان "اتاقی که در آن اتفاق افتاد" که به تازگی انتشار یافته از نفوذ پمپئو در دولت ترامپ نوشته و در عین حال از بدگویی او از رئیس جمهور خبر داده است، امری که خشم و عصبانیت پمپئو را برانگیخته و او را واداشته که از به کاربردن لفظ خائن در باره بولتون هم ابایی نداشته باشد.

ولی این تنها بولتون نیست که از ناخشنودی پمپئو از این یا آن تصمیم و شیوه کار ترامپ نوشته است. همکاران مک‌ماستر، سلف بولتون که از ترامپ حکم برکناری گرفت هم، از شکایات و همدلی مشابه او و پمپئو در محافل خصوصی در باره نحوه عمل و سیر و سلوک ترامپ زیاد روایت کرده‌اند. این که ترامپ بدون مشورت با پمپئو خروج نیروهای آمریکایی از سوریه را در توئیت اعلام کرد، یا باز هم بدون آن که وزیر خارجه‌اش در جریان باشد، از تصمیم در باره به رسمیت‌شناختن حاکمیت اسرائیل بر ارتفاعات جولان یا کاهش کمک به برنامه‌های امدادی در آفریقا سخن گفت، یا نوع تهدیداتی که ترامپ علیه متحدان خود در کره جنوبی تا ژاپن و اروپا مطرح کرده کار را به این یا آن میزان برای پمپئو دشوار کرده‌اند، ولی همه این دشواری‌ها هم سبب نشده که پمپئو راه دوری و جدایی از ترامپ را اختیار کند.

این رابطه پارادوکس پمپئو با ترامپ، یعنی داشتن نگاهی انتقادی کم‌وبیش نهانی به رئیس جمهور و در عین حال وفاداری عملی و بی قید و شرط آشکار به او که ایفای نقشی محوری در تاثیرگذاری بر تصمیم‌گیری‌های کاخ سفید در زمینه سیاست خارجی را برای پمپئو میسر کرده، یکی از پیچیده‌ترین داستان‌ها و معادلات درون کاخ سفید است.



گروهی که در آمریکا مصدر کار شده‌اند

پمپئو زاده ۱۹۶۳ در کالیفرنیاست. دانش‌آموخته کالج نظامی وست‌ پوینت نیویورک و نیز رشته حقوق از دانشگاه هاروارد است.

به‌خصوص دانش‌آموختگان سال ۱۹۸۶ وست پوینت، هم دوره ‌های پمپئو، نقشی قابل اعتنا در سیاست و اقتصاد آمریکا و به خصوص در دولت ترامپ پیدا کرده‌اند. دستکم ۱۸ ژنرال ارشد، ۲۲ مدیر از مدیران شرکت‌ها بزرگ اقتصادی و مجتمع‌های صنعتی-نظامی، سه قاضی ارشد و دستکم ۴ رئیس دانشگاه از میان دانشجویان فارغ‌التحصیل این سال برخاسته‌اند. برخی از مشاوران و همکاران پمپئو در وزارت خارجه و نیز مایک اسپر، وزیر دفاع هم از همین همدوری‌ها هستند. توجه ویژه ترامپ به ارتش، افزایش بودجه آن و عقد قراردادهای کلان با مجتمع‌های تسلیحاتی بی‌ارتباط با حضور و تاثیر این همدوره‌ای‌های کالج نظامی وست‌پوینت و سابقه کاری آنها نیست.

تا سال ۲۰۰۹ که پمپئو به جناح تی‌پارتی حزب جمهوریخواه نزدیک شد و نماینده کانزاس در مجلس نمایندگان آمریکا شد در کار وکالت بود و بعدتر هم فعال و سهامدار در شرکت‌های امنیتی و نفتی. برخی از اعضای تیم پمپئو در وزارت خارجه هم از افراد همکار و شریک او در همین دوره هستند و نیز از همدوره‌ای های کالج وست پوینت.

پمپئو برخاسته از میان نخبگان سیاسی سواحل شرق آمریکا نیست، بلکه از کانزاس و ایندیانا می‌آید، از کانون صنعت نفت و کازینو با رویاهایی متفاوت از آنچه که نخبگان نیویورک و و بوستون در سر دارند.



کتابی که بر پمپئو تاثیرگذار شد

تحصیلات در هاروراد که تمام شد به محل سکونت مادرش رفت، زنی از خانواده‌های کانزاس و صاحب سالن بیلیارد. پدرش در نیروی دریایی خدمت می‌کرد و با دموکرات‌ها دمخور بود. پسر ولی در دوران ریگان و ایدئولوژی و فضایی که در آن دوران بود به راه دیگری رفت، از جمله با خواندن رمان "اطلس بار را از دوشش برداشت (Atlas Shrugged) از خانم آین رند، رمان نویس و فیلسوف روسی‌تبار آمریکا که که ریگان هم سخت به آثار او علاقه‌ مند بود. حرف محوری رند این بود که خودخواهی فضیلت است و فرد فقط موظف است خوشبختی خود را تامین کند. او دستیابی به رضایت و خوشبختی شخصی را برترین هدف اخلاقی می‌دانست و همبستگی و همکاری انسان‌ها را از لوازم جوامع بدوی و ناشی از اضطراراتی می‌دانست که دیگر، در جامعه مدرن بلاموضوع شده‌اند

آین رند، واعظی که خودخواهی را فضیلت می‌دانست



در زمنیه اقتصادی و اجتماعی هم تماس و آشنایی با برادران کخ بود که راه ارتقای پمپئو را گشود و حتی در ورود او به عرصه سیاست هم موثر افتاد.

دیوید و چارلز کخ صاحب دومین مجتمع بزرگ صنعتی آمریکا و از کلان‌میلیاردهای این کشورند. آنها از حامیان قدر حزب جمهوریخواه بوده‌اند و با اندیشکده‌ها و گروه‌های لابی مورد حمایت خود در سمت‌گیری بیشتر حزب و کل سیاست آمریکا به سوی محافظه‌کاری فرهنگی و نئولیبرالیسم نقشی قابل اعتنا بازی کرده‌اند.

با کمک این دو برادر بود که پمپئو همراه با هم‌دوره‌هایی از کالج وست پوینت یک شرکت هوا-فضا بنیان گذاشت. ولی کار شرکت زیاد نگرفت و او با پیوستن به تی پارتی و حمایت برادران کخ نماینده مجلس نمایندگان از کانزاس شد.

در دوره نمایندگی مجلس زمانی که عضو کمیسیون انرژی و تجارت بود مراقب بود که قوانین و مقررات سختگیرانه‌ای (از جمله در زمینه‌های مالیاتی و زیست‌محیطی) خلاف منافع حامیان قدرش در کانزاس، خانواده کخ، طرح و تصویب نشود. بعدتر اما علاقه‌ و گرایشش را در مسائل امنیتی و اطلاعاتی دنبال کرد و عضو فعال کمیسیون نهادهای اطلاعاتی شد.

در این دوران او با اظهارات تندش علیه سیاست هیلاری کلینتون یا تقاضای اعدام برای ادوارد اسنودن، با مخالفتش با بستن زندان گوانتانامو و مخالفت با قراردادن واتربردینگ در میان شیوه‌های شکنجه توجه‌برانگیز شد. مخالفت سرسختانه‌ پمپئو با توافق‌نامه اتمی با ایران هم از شاخص‌های او قبل از پیوستن به تیم ترامپ بوده است. او سال ۲۰۱۵ از مبتکران طرح نامه سرگشاده‌ای بود در باره ضرورت لغو این توافق که ۱۹۰ ژنرال و افسر ارشد سابق و فعلی امضای خود را پای آن گذاشتند.

سال ۲۰۱۶ که کارزار انتخابات جریان داشت، او ابتدا از هواداران نامزدی سناتور مارکو روبیو و در مقابل ترامپ بود. سخنرانی معروف پمپئو در حمایت از روبیو و مخالفت با ترامپ هنوز در خاطره‌ها است. حرفش در این سخنرانی این بود که "آمریکا در ۸ سال گذشته (دوران اوباما) با یک رئیس جمهور اقتدارگرا و خودرأی سروکار داشته، و با ترامپ همین وضعیت ادامه می‌یابد". بعد هم که روبیو از دور رقابت‌ها خارج شد پمپئو کماکان از منتقدان ترامپ باقی ماند و او را در قد و قواره‌ای نمی‌دانست که متناسب با "منافع و مصالح" آمریکا عمل کند.



جمهوری اسلامی، دغدغه مشترک ترامپ و پمپئو

با این همه، با پیروزی ترامپ بر سایر مدعیان نامزدی در حزب جمهوریخواه و با اقدام ترامپ در معرفی مایک پنس، فرماندار ایندیانا و یکی دیگر از معتمدان و همراهان برادران کخ به عنوان معاون رئیس جمهور، ستاره بخت پمپئو هم درخشیدن گرفت. برادران کخ از حامیان قدر دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا بودند، هر چند که در حال حاضر اختلافاتی میان این مجموعه با ترامپ بروز کرده است.

پنس در مقام نامزد معاونت ریاست جمهوری همچنین ماموریت یافت که فهرست پیشنهادی کابینه ترامپ و مدیریت‌های ارشد دولت را تهیه کند. روزی که این فهرست آماده شد، حاوی دستکم ۱۶ نفر از حلقه نزدیک به برادران کخ بود، از جمله مایک پمپئو. و به این ترتیب آن مخالف معروف دوران انتخابات ترامپ هم به ریاست سیا برگمارده شد.

از لحاظ مذهبی نیز پمپئو مناسبات ویژه‌ای با دولت ترامپ دارد. هم او و هم پنس از باورمندان به مسیحیت انجیلی یا اوانجلیسم هستند، شاخه‌ای از مسیحیت رو به گسترش که دستکم سی میلیون باورمند کلیسایی در آمریکا دارد، از دوران رونالد ریگان نقشی قابل اعتنا در سیاست آمریکا پیدا کرده و حالا هم از پایگاه‌‌های اصلی رای ترامپ به شمار می‌روند، آن هم در حالی که ایمان و اعتقاد مذهبی ترامپ شاید در قیاس با همه روسای جمهور آمریکا کمترین باشد.

بخش‌های مختلف باورمندان به مسیحیت انجیلی با انگیزه‌های متفاوتی به ترامپ رای داده و می‌دهند، از مخالفت او با سقط جنین تا "رسالتش" برای مسلط کردن یهودیان بر اورشلیم و ارض موعود که به باور آنها زمینه‌ساز بازگشت حضرت مسیح، بروز قیامت و عروج مسیحیان به آسمان و بهشت است.

مایک پمپئو هم مسیح انجیلی معتقدی است که کتاب انجیل روی میز کارش باز است و دائم هم سر در آن دارد. خودش نه تنها به صراحت گفته است که "خدا به شدت در روندهای خاورمیانه درگیر است..." بلکه معتقد است که "امکان دارد دونالد ترامپ را خدا فرستاده باشد تا اسرائیل را از شر ایران نجات دهد." او با استناد به یک روایت بحث‌انگیز عهد عتیق که ملکه استر در دوران هخامنشی مانع از نسل‌کشی یهودیان شده، برای ترامپ هم نقشی مشابه قائل شده که حالا یهودیان واسرائیل را از خطر جمهوری اسلامی مصون می‌دارد.

هر چه که هست، پمپئو بر بستر پیشینه و شبکه‌ای از ارتباطات و نیز باورها و رویکردهای سیاسی‌ و مذهبی‌اش نقشی محوری در طراحی سیاست کاخ سفید در برابر اسرائیل و ایران پیدا کرده است، از به رسمیت‌شناختن اورشلیم به عنوان پایتخت اسرائیل و انتقال سفارت آمریکا به این شهر، تا زمینه‌سازی برای اجرای "معامله قرن" که حمایت آمریکا از الحاق بخشی از اراضی ساحل غربی به خاک اسرائیل از مقدمات آن است.

در مورد ایران هم، با ورود پمپئو به وزارت خارجه به جای رکس تیلرسون بود که نهایتا تهدید ترامپ به خروج از برجام عملی شد، ۱۲ شرط مذاکره با ایران را هم او و مشاورانش طراحی کرده‌اند. از بین‌بردن قاسم سلیمانی هم به رغم مخالفت‌های اولیه ترامپ با این اقدام غیرمتعارف، با پافشاری او و پس از آن وقوع یافت که در راس وزارت دفاع هم یکی از همدوره‌های او در دوران کالج نظامی وست پوینت (مارک اسپر) قرار گرفت، با راهبرد و نگاهی مشابه نسبت به ایران و معادلات خاورمیانه.

سال گذشته در جریان اجلاس سران گروه هفت در بئاتریس فرانسه نیز این پمپئو بود که در همکاری و تلاش فشرده با جان بولتون و بنیامین نتانیاهو، نهایتا رای ترامپ برای دیدار با محمدجواد ظریف را زدند و مانع چنین دیداری شدند، که البته شرط و شروط‌های ایران هم در منتفی‌شدن این دیدار نقش کمی نداشت.



خضوع همراه با اقناع

این نقش محوری در کاخ سفید و حتی جلب اعتماد ترامپ برای به کارگیری مخالفان آشکار و سرسخت او در کارزار انتخابات (الیوت آبرامز، جیمز جفری و ...) در مدیریت‌های مختلف وزارت خارجه و نیز برکشاندن دوباره این وزارتخانه به کانون اصلی تعیین و اجرای دپپلماسی را پمپئو مدیون فوت و فن و هنر تاکردن خود با ترامپ است که با نگاهی به بحث‌ها و مناقشاتی که به خروج ۵۰ نفر از دولت او انجامیده، کار ابداً آسانی نبوده است. ترامپ خود گفته است که با همه اعضای تیم و دولتش چالش و مناقشه دارد و تنها پمپئو از این قضیه مستثنی است.

پشتیبانی رئیس کاخ سفید از پمپئو به حدی است که به دفاع تمام قد از اقدام او در برکناری سربازرس وزارت خارجه برآمد. استیو لینیک در تحقیقاتش به این نتیجه رسیده بود که مایک پمپئو برخی از کارمندان وزارت خارجه را برای انجام امور شخصی‌اش به کار گرفته بوده یا کنگره را در معامله تسلیحاتی دولت ترامپ با عربستان به اندازه کافی در جریان قرار نداده است.

از آن سو هم، در جریان استیضاح ترامپ به دلیل بحث مربوط به فشار بر رئیس جمهور اوکراین برای تحقیق در باره پرونده اتهام فساد پسر جو بایدن، پمپئو تمام قد در مقام دفاع از رئیس خود ایستاد و در شکست این استیضاح نقشی قابل اعتنا داشت. و نیز پمپئو بود که در روزهای سخت فشار بین‌المللی بر محمد بن‌سلمان به دلیل قتل جمال خاشقچی در کنسولگری عربستان در ترکیه، به خواست ترامپ به ریاض رفت و با او عکس گرفت و به او دلگرمی داد، یا حالا در وزارت خارجه در چارچوب هم‌نظری انتقادی نسبت به سیاست‌ها و نرم‌های بین‌المللی کمیسیون بررسی حقوق بشر ایجاد کرده تا در این موضوع تحقیق کنند که آیا چیزی به نام "حقوق طبیعی انسان" که مبنای مباحث و اسناد حقوق بشر قرار گرفته واقعیت دارد.

این رابطه تنگاتنگ و وفادارانه پمپئو با ترامپ بنا به نوشته اعضای سابق و کنونی کاخ سفید به نوع سیر و سلوک وزیر خارجه و خضوع و در عین حال قدرت اقناع او در ارتباط با با رئیسش برمی‌گردد. پمپئو در میان همکلاسی‌هایش به این معروف بوده که بعضا بهتر از معلم یا استاد مبحث درس کلاس را برای آنها توضیح می‌داده است.

پمپئو تا آنجا که ممکن باشد در این یا آن مسئله که با ترامپ هم‌نظر نباشند برای تغییر رای و نظر او تلاش می‌کند، ولی نهایتا خود را مسئول و مامور وفادار و بی‌چون و چرای تصمیمات نهایی ترامپ و دفاع تمام از آنها در عرصه عمومی می‌داند و در این راستا عمل می‌کند. این جمله معروف پمپئو که "یک وزیر خارجه باید بداند که رئیس جمهورش چه می‌خواهد" را در همین راستا می‌توان تاویل و تفسیرکرد. کم نبوده است مواردی که پمپئو در دفاع از تصمیمات و توئیترهای بحث‌انگیز دونالد ترامپ با خبرنگاران یا اعضای کنگره وارد مجادلاتی سخت و تند شده است.

هر چه که هست، پمپئو تا همین‌جا هم در چارچوب نوع دیدگاهی که در سیاست خارجی برخاسته از منافع و مصالح گروه‌ها و شبکه‌های مرتبط، از حامیانش در کانزاس و مدیران و محافل برخاسته از کالج نظامی وست‌پوینت تا نگره‌های مسیحیت انجیلی را دنبال کرده یکی از پیگیرترین و ایدئولوژیک‌ترین وزرای خارجه تاریخ آمریکا به شمار می‌رود که در تحقق آن منافع و مصالح کارکردن دشوار با رئیس جمهوری همچون ترامپ و سوق حداکثری او به قبول دیدگاه‌های خود هم به شاخصه بارزش بدل شده است.

پمپئو چه با ترامپ به دور دوم ریاست جمهوری او برود و چه همراه با او از کاخ سفید رانده شود، باز هم از مهره‌های اصلی حزب جمهوریخواه برای خیزهای بعدی باقی خواهد ماند، با همه خوب و بدش برای جهان و آمریکا.

مطالب مرتبط

مسئله ایران در آمریکا

ایران؛ دغدغه مشترک ترامپ و پمپئو

از ژانویه سال ۲۰۱۷ که دونالد ترامپ زمام امور آمریکا را در دست گرفته تا حالا که به پایان چهارمین سال ریاست جمهوری او نزدیک می‌شویم افراد زیادی به همکاری با دولت او وارد و سپس کنار رفته‌اند، چه به صورت برکناری یا استعفای توام با ناخشنودی و معدودی هم استعفاهایی معمولی و متعارف.
منبع : خبرگزاری بی بی سی
تاریخ انتشار: 22 تیر 1399

از ژانویه سال ۲۰۱۷ که دونالد ترامپ زمام امور آمریکا را در دست گرفته تا حالا که به پایان چهارمین سال ریاست جمهوری او نزدیک می‌شویم افراد زیادی به همکاری با دولت او وارد و سپس کنار رفته‌اند، چه به صورت برکناری یا استعفای توام با ناخشنودی و معدودی هم استعفاهایی معمولی و متعارف.

در تاریخ معاصر آمریکا این آمد و رفت گسترده افراد به درون یک دولت که با سلوک و سبک کار ترامپ ارتباط وثیقی دارد، بی‌سابقه است. شمار کسانی که به همکاری با دولت ترامپ در سطوح ارشد یا غیرارشد وارد شده و بعداً از آن خارج شده‌اند حالا از ۵۰ نفر هم فزون‌تر است، رفتن‌هایی که بعضا پرسروصدا بوده است، مثل استعفای مایکل فلین، مشاور امنیت ملی یا استعفای جیمز کومی، رئیس اف بی آی یا استعفای جان بولتون، مشاور امنیت ملی و ...

در میان همکاران ترامپ، شاید به غیر از دامادش کوشنر، و منوچین، وزیر خزانه‌داریش مایک پمپئو بالاترین مقامی باشد که همچنان با ترامپ مانده و از وفادارترین افراد نزدیک به رئیس جمهور به حساب می‌آید.

جان بولتون مشاور سابق امنیت ملی کاخ سفید، در کتاب خاطراتش از دوران همکاری یک ساله و نیمه با ترامپ با عنوان "اتاقی که در آن اتفاق افتاد" که به تازگی انتشار یافته از نفوذ پمپئو در دولت ترامپ نوشته و در عین حال از بدگویی او از رئیس جمهور خبر داده است، امری که خشم و عصبانیت پمپئو را برانگیخته و او را واداشته که از به کاربردن لفظ خائن در باره بولتون هم ابایی نداشته باشد.

ولی این تنها بولتون نیست که از ناخشنودی پمپئو از این یا آن تصمیم و شیوه کار ترامپ نوشته است. همکاران مک‌ماستر، سلف بولتون که از ترامپ حکم برکناری گرفت هم، از شکایات و همدلی مشابه او و پمپئو در محافل خصوصی در باره نحوه عمل و سیر و سلوک ترامپ زیاد روایت کرده‌اند. این که ترامپ بدون مشورت با پمپئو خروج نیروهای آمریکایی از سوریه را در توئیت اعلام کرد، یا باز هم بدون آن که وزیر خارجه‌اش در جریان باشد، از تصمیم در باره به رسمیت‌شناختن حاکمیت اسرائیل بر ارتفاعات جولان یا کاهش کمک به برنامه‌های امدادی در آفریقا سخن گفت، یا نوع تهدیداتی که ترامپ علیه متحدان خود در کره جنوبی تا ژاپن و اروپا مطرح کرده کار را به این یا آن میزان برای پمپئو دشوار کرده‌اند، ولی همه این دشواری‌ها هم سبب نشده که پمپئو راه دوری و جدایی از ترامپ را اختیار کند.

این رابطه پارادوکس پمپئو با ترامپ، یعنی داشتن نگاهی انتقادی کم‌وبیش نهانی به رئیس جمهور و در عین حال وفاداری عملی و بی قید و شرط آشکار به او که ایفای نقشی محوری در تاثیرگذاری بر تصمیم‌گیری‌های کاخ سفید در زمینه سیاست خارجی را برای پمپئو میسر کرده، یکی از پیچیده‌ترین داستان‌ها و معادلات درون کاخ سفید است.



گروهی که در آمریکا مصدر کار شده‌اند

پمپئو زاده ۱۹۶۳ در کالیفرنیاست. دانش‌آموخته کالج نظامی وست‌ پوینت نیویورک و نیز رشته حقوق از دانشگاه هاروارد است.

به‌خصوص دانش‌آموختگان سال ۱۹۸۶ وست پوینت، هم دوره ‌های پمپئو، نقشی قابل اعتنا در سیاست و اقتصاد آمریکا و به خصوص در دولت ترامپ پیدا کرده‌اند. دستکم ۱۸ ژنرال ارشد، ۲۲ مدیر از مدیران شرکت‌ها بزرگ اقتصادی و مجتمع‌های صنعتی-نظامی، سه قاضی ارشد و دستکم ۴ رئیس دانشگاه از میان دانشجویان فارغ‌التحصیل این سال برخاسته‌اند. برخی از مشاوران و همکاران پمپئو در وزارت خارجه و نیز مایک اسپر، وزیر دفاع هم از همین همدوری‌ها هستند. توجه ویژه ترامپ به ارتش، افزایش بودجه آن و عقد قراردادهای کلان با مجتمع‌های تسلیحاتی بی‌ارتباط با حضور و تاثیر این همدوره‌ای‌های کالج نظامی وست‌پوینت و سابقه کاری آنها نیست.

تا سال ۲۰۰۹ که پمپئو به جناح تی‌پارتی حزب جمهوریخواه نزدیک شد و نماینده کانزاس در مجلس نمایندگان آمریکا شد در کار وکالت بود و بعدتر هم فعال و سهامدار در شرکت‌های امنیتی و نفتی. برخی از اعضای تیم پمپئو در وزارت خارجه هم از افراد همکار و شریک او در همین دوره هستند و نیز از همدوره‌ای های کالج وست پوینت.

پمپئو برخاسته از میان نخبگان سیاسی سواحل شرق آمریکا نیست، بلکه از کانزاس و ایندیانا می‌آید، از کانون صنعت نفت و کازینو با رویاهایی متفاوت از آنچه که نخبگان نیویورک و و بوستون در سر دارند.



کتابی که بر پمپئو تاثیرگذار شد

تحصیلات در هاروراد که تمام شد به محل سکونت مادرش رفت، زنی از خانواده‌های کانزاس و صاحب سالن بیلیارد. پدرش در نیروی دریایی خدمت می‌کرد و با دموکرات‌ها دمخور بود. پسر ولی در دوران ریگان و ایدئولوژی و فضایی که در آن دوران بود به راه دیگری رفت، از جمله با خواندن رمان "اطلس بار را از دوشش برداشت (Atlas Shrugged) از خانم آین رند، رمان نویس و فیلسوف روسی‌تبار آمریکا که که ریگان هم سخت به آثار او علاقه‌ مند بود. حرف محوری رند این بود که خودخواهی فضیلت است و فرد فقط موظف است خوشبختی خود را تامین کند. او دستیابی به رضایت و خوشبختی شخصی را برترین هدف اخلاقی می‌دانست و همبستگی و همکاری انسان‌ها را از لوازم جوامع بدوی و ناشی از اضطراراتی می‌دانست که دیگر، در جامعه مدرن بلاموضوع شده‌اند

آین رند، واعظی که خودخواهی را فضیلت می‌دانست



در زمنیه اقتصادی و اجتماعی هم تماس و آشنایی با برادران کخ بود که راه ارتقای پمپئو را گشود و حتی در ورود او به عرصه سیاست هم موثر افتاد.

دیوید و چارلز کخ صاحب دومین مجتمع بزرگ صنعتی آمریکا و از کلان‌میلیاردهای این کشورند. آنها از حامیان قدر حزب جمهوریخواه بوده‌اند و با اندیشکده‌ها و گروه‌های لابی مورد حمایت خود در سمت‌گیری بیشتر حزب و کل سیاست آمریکا به سوی محافظه‌کاری فرهنگی و نئولیبرالیسم نقشی قابل اعتنا بازی کرده‌اند.

با کمک این دو برادر بود که پمپئو همراه با هم‌دوره‌هایی از کالج وست پوینت یک شرکت هوا-فضا بنیان گذاشت. ولی کار شرکت زیاد نگرفت و او با پیوستن به تی پارتی و حمایت برادران کخ نماینده مجلس نمایندگان از کانزاس شد.

در دوره نمایندگی مجلس زمانی که عضو کمیسیون انرژی و تجارت بود مراقب بود که قوانین و مقررات سختگیرانه‌ای (از جمله در زمینه‌های مالیاتی و زیست‌محیطی) خلاف منافع حامیان قدرش در کانزاس، خانواده کخ، طرح و تصویب نشود. بعدتر اما علاقه‌ و گرایشش را در مسائل امنیتی و اطلاعاتی دنبال کرد و عضو فعال کمیسیون نهادهای اطلاعاتی شد.

در این دوران او با اظهارات تندش علیه سیاست هیلاری کلینتون یا تقاضای اعدام برای ادوارد اسنودن، با مخالفتش با بستن زندان گوانتانامو و مخالفت با قراردادن واتربردینگ در میان شیوه‌های شکنجه توجه‌برانگیز شد. مخالفت سرسختانه‌ پمپئو با توافق‌نامه اتمی با ایران هم از شاخص‌های او قبل از پیوستن به تیم ترامپ بوده است. او سال ۲۰۱۵ از مبتکران طرح نامه سرگشاده‌ای بود در باره ضرورت لغو این توافق که ۱۹۰ ژنرال و افسر ارشد سابق و فعلی امضای خود را پای آن گذاشتند.

سال ۲۰۱۶ که کارزار انتخابات جریان داشت، او ابتدا از هواداران نامزدی سناتور مارکو روبیو و در مقابل ترامپ بود. سخنرانی معروف پمپئو در حمایت از روبیو و مخالفت با ترامپ هنوز در خاطره‌ها است. حرفش در این سخنرانی این بود که "آمریکا در ۸ سال گذشته (دوران اوباما) با یک رئیس جمهور اقتدارگرا و خودرأی سروکار داشته، و با ترامپ همین وضعیت ادامه می‌یابد". بعد هم که روبیو از دور رقابت‌ها خارج شد پمپئو کماکان از منتقدان ترامپ باقی ماند و او را در قد و قواره‌ای نمی‌دانست که متناسب با "منافع و مصالح" آمریکا عمل کند.



جمهوری اسلامی، دغدغه مشترک ترامپ و پمپئو

با این همه، با پیروزی ترامپ بر سایر مدعیان نامزدی در حزب جمهوریخواه و با اقدام ترامپ در معرفی مایک پنس، فرماندار ایندیانا و یکی دیگر از معتمدان و همراهان برادران کخ به عنوان معاون رئیس جمهور، ستاره بخت پمپئو هم درخشیدن گرفت. برادران کخ از حامیان قدر دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا بودند، هر چند که در حال حاضر اختلافاتی میان این مجموعه با ترامپ بروز کرده است.

پنس در مقام نامزد معاونت ریاست جمهوری همچنین ماموریت یافت که فهرست پیشنهادی کابینه ترامپ و مدیریت‌های ارشد دولت را تهیه کند. روزی که این فهرست آماده شد، حاوی دستکم ۱۶ نفر از حلقه نزدیک به برادران کخ بود، از جمله مایک پمپئو. و به این ترتیب آن مخالف معروف دوران انتخابات ترامپ هم به ریاست سیا برگمارده شد.

از لحاظ مذهبی نیز پمپئو مناسبات ویژه‌ای با دولت ترامپ دارد. هم او و هم پنس از باورمندان به مسیحیت انجیلی یا اوانجلیسم هستند، شاخه‌ای از مسیحیت رو به گسترش که دستکم سی میلیون باورمند کلیسایی در آمریکا دارد، از دوران رونالد ریگان نقشی قابل اعتنا در سیاست آمریکا پیدا کرده و حالا هم از پایگاه‌‌های اصلی رای ترامپ به شمار می‌روند، آن هم در حالی که ایمان و اعتقاد مذهبی ترامپ شاید در قیاس با همه روسای جمهور آمریکا کمترین باشد.

بخش‌های مختلف باورمندان به مسیحیت انجیلی با انگیزه‌های متفاوتی به ترامپ رای داده و می‌دهند، از مخالفت او با سقط جنین تا "رسالتش" برای مسلط کردن یهودیان بر اورشلیم و ارض موعود که به باور آنها زمینه‌ساز بازگشت حضرت مسیح، بروز قیامت و عروج مسیحیان به آسمان و بهشت است.

مایک پمپئو هم مسیح انجیلی معتقدی است که کتاب انجیل روی میز کارش باز است و دائم هم سر در آن دارد. خودش نه تنها به صراحت گفته است که "خدا به شدت در روندهای خاورمیانه درگیر است..." بلکه معتقد است که "امکان دارد دونالد ترامپ را خدا فرستاده باشد تا اسرائیل را از شر ایران نجات دهد." او با استناد به یک روایت بحث‌انگیز عهد عتیق که ملکه استر در دوران هخامنشی مانع از نسل‌کشی یهودیان شده، برای ترامپ هم نقشی مشابه قائل شده که حالا یهودیان واسرائیل را از خطر جمهوری اسلامی مصون می‌دارد.

هر چه که هست، پمپئو بر بستر پیشینه و شبکه‌ای از ارتباطات و نیز باورها و رویکردهای سیاسی‌ و مذهبی‌اش نقشی محوری در طراحی سیاست کاخ سفید در برابر اسرائیل و ایران پیدا کرده است، از به رسمیت‌شناختن اورشلیم به عنوان پایتخت اسرائیل و انتقال سفارت آمریکا به این شهر، تا زمینه‌سازی برای اجرای "معامله قرن" که حمایت آمریکا از الحاق بخشی از اراضی ساحل غربی به خاک اسرائیل از مقدمات آن است.

در مورد ایران هم، با ورود پمپئو به وزارت خارجه به جای رکس تیلرسون بود که نهایتا تهدید ترامپ به خروج از برجام عملی شد، ۱۲ شرط مذاکره با ایران را هم او و مشاورانش طراحی کرده‌اند. از بین‌بردن قاسم سلیمانی هم به رغم مخالفت‌های اولیه ترامپ با این اقدام غیرمتعارف، با پافشاری او و پس از آن وقوع یافت که در راس وزارت دفاع هم یکی از همدوره‌های او در دوران کالج نظامی وست پوینت (مارک اسپر) قرار گرفت، با راهبرد و نگاهی مشابه نسبت به ایران و معادلات خاورمیانه.

سال گذشته در جریان اجلاس سران گروه هفت در بئاتریس فرانسه نیز این پمپئو بود که در همکاری و تلاش فشرده با جان بولتون و بنیامین نتانیاهو، نهایتا رای ترامپ برای دیدار با محمدجواد ظریف را زدند و مانع چنین دیداری شدند، که البته شرط و شروط‌های ایران هم در منتفی‌شدن این دیدار نقش کمی نداشت.



خضوع همراه با اقناع

این نقش محوری در کاخ سفید و حتی جلب اعتماد ترامپ برای به کارگیری مخالفان آشکار و سرسخت او در کارزار انتخابات (الیوت آبرامز، جیمز جفری و ...) در مدیریت‌های مختلف وزارت خارجه و نیز برکشاندن دوباره این وزارتخانه به کانون اصلی تعیین و اجرای دپپلماسی را پمپئو مدیون فوت و فن و هنر تاکردن خود با ترامپ است که با نگاهی به بحث‌ها و مناقشاتی که به خروج ۵۰ نفر از دولت او انجامیده، کار ابداً آسانی نبوده است. ترامپ خود گفته است که با همه اعضای تیم و دولتش چالش و مناقشه دارد و تنها پمپئو از این قضیه مستثنی است.

پشتیبانی رئیس کاخ سفید از پمپئو به حدی است که به دفاع تمام قد از اقدام او در برکناری سربازرس وزارت خارجه برآمد. استیو لینیک در تحقیقاتش به این نتیجه رسیده بود که مایک پمپئو برخی از کارمندان وزارت خارجه را برای انجام امور شخصی‌اش به کار گرفته بوده یا کنگره را در معامله تسلیحاتی دولت ترامپ با عربستان به اندازه کافی در جریان قرار نداده است.

از آن سو هم، در جریان استیضاح ترامپ به دلیل بحث مربوط به فشار بر رئیس جمهور اوکراین برای تحقیق در باره پرونده اتهام فساد پسر جو بایدن، پمپئو تمام قد در مقام دفاع از رئیس خود ایستاد و در شکست این استیضاح نقشی قابل اعتنا داشت. و نیز پمپئو بود که در روزهای سخت فشار بین‌المللی بر محمد بن‌سلمان به دلیل قتل جمال خاشقچی در کنسولگری عربستان در ترکیه، به خواست ترامپ به ریاض رفت و با او عکس گرفت و به او دلگرمی داد، یا حالا در وزارت خارجه در چارچوب هم‌نظری انتقادی نسبت به سیاست‌ها و نرم‌های بین‌المللی کمیسیون بررسی حقوق بشر ایجاد کرده تا در این موضوع تحقیق کنند که آیا چیزی به نام "حقوق طبیعی انسان" که مبنای مباحث و اسناد حقوق بشر قرار گرفته واقعیت دارد.

این رابطه تنگاتنگ و وفادارانه پمپئو با ترامپ بنا به نوشته اعضای سابق و کنونی کاخ سفید به نوع سیر و سلوک وزیر خارجه و خضوع و در عین حال قدرت اقناع او در ارتباط با با رئیسش برمی‌گردد. پمپئو در میان همکلاسی‌هایش به این معروف بوده که بعضا بهتر از معلم یا استاد مبحث درس کلاس را برای آنها توضیح می‌داده است.

پمپئو تا آنجا که ممکن باشد در این یا آن مسئله که با ترامپ هم‌نظر نباشند برای تغییر رای و نظر او تلاش می‌کند، ولی نهایتا خود را مسئول و مامور وفادار و بی‌چون و چرای تصمیمات نهایی ترامپ و دفاع تمام از آنها در عرصه عمومی می‌داند و در این راستا عمل می‌کند. این جمله معروف پمپئو که "یک وزیر خارجه باید بداند که رئیس جمهورش چه می‌خواهد" را در همین راستا می‌توان تاویل و تفسیرکرد. کم نبوده است مواردی که پمپئو در دفاع از تصمیمات و توئیترهای بحث‌انگیز دونالد ترامپ با خبرنگاران یا اعضای کنگره وارد مجادلاتی سخت و تند شده است.

هر چه که هست، پمپئو تا همین‌جا هم در چارچوب نوع دیدگاهی که در سیاست خارجی برخاسته از منافع و مصالح گروه‌ها و شبکه‌های مرتبط، از حامیانش در کانزاس و مدیران و محافل برخاسته از کالج نظامی وست‌پوینت تا نگره‌های مسیحیت انجیلی را دنبال کرده یکی از پیگیرترین و ایدئولوژیک‌ترین وزرای خارجه تاریخ آمریکا به شمار می‌رود که در تحقق آن منافع و مصالح کارکردن دشوار با رئیس جمهوری همچون ترامپ و سوق حداکثری او به قبول دیدگاه‌های خود هم به شاخصه بارزش بدل شده است.

پمپئو چه با ترامپ به دور دوم ریاست جمهوری او برود و چه همراه با او از کاخ سفید رانده شود، باز هم از مهره‌های اصلی حزب جمهوریخواه برای خیزهای بعدی باقی خواهد ماند، با همه خوب و بدش برای جهان و آمریکا.

مطالب مرتبط