ضرورت تغییر راهبرد دولت بایدن در قبال ایران
۲۳ آبان ۱۴۰۰میزان تغییر قیمت کالاها و خدمات در ۲۰ سال گذشته آمریکا چگونه بوده است؟
۲۳ آبان ۱۴۰۰بایدن به یک استراتژی مؤثر و قهری علیه ایران نیاز دارد
تاریخ انتشار گزارش: ۳ سپتامبر ۲۰۲۱
نویسنده: Mark Dubowitz
دولت بایدن در مسیر اشتباهی قدم برداشته و هیچ راهبردی علیه جمهوری اسلامی ایران بدون فشار قهری مستمر نمیتواند با موفقیت همراه شود. دولت بایدن برای مقابله با طیف گستردهای از رفتارهای اهریمنی تهران از جمله پیشرفتهای هستهای، توسعهطلبی منطقهای، نقض حقوق بشر و شبکههای تروریست جهانی باید مجموعهی وسیعی از ابزارهای قهری را به کار بگیرد. اندیشکده آمریکایی بنیاد دفاع از دموکراسی در تحلیلی به قلم «مارک دووبیتز» به تبیین و بررسی رویکرد دولت بایدن در قبال ایران پرداخته است و بر ضرورت تغییر و اتخاذ راهبرد قهری علیه این کشور تأکید نموده است.
در بخش زیر به نکات و گزارههای اصلی این یادداشت اشاره خواهیم کرد
- هدف کوتاهمدت و بلندمدت دولت بایدن به ترتیب باید مهار و استفاده از قدرت آمریکا برای سرنگونی رژیم باشد. با توجه به رفتار ایران، میتوان فرض کرد که هر رئیسجمهور آمریکا دیر یا زود باید همان تغییر را انجام دهد و از آشتی و مصالحه رویگردان باشد و موضع قهریتری در قبال جمهوری اسلامی اتخاذ کند. این تغییر سیاست با پیروزی اسلامگرایان در افغانستان فوریت بیشتری پیدا میکند. تحریمهای جزئی، دیپلماسی و حملات نظامی بینتیجه به شبهنظامیان همسو با ایران ازجمله نشانههای فعلی سیاست بایدن در قبال ایران است. این در حالی رخ میدهد که واشنگتن قصد خود را برای انتقال داراییهای نظامی به خارج از منطقه خلیجفارس، خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان و عراق اعلام کرده است و چنین رویکردی نمیتواند جاهطلبیهای منطقهای و هستهای رژیم ایران را مهار کند.
در شرایط کنونی، ایالاتمتحده آمریکا باید بر اقدامات زیر مبادرت ورزد:
- نخست، کنگره، فرمانداران آمریکا، وکلای خصوصی، اسرائیل و کشورهای عربی حاشیه خلیجفارس برای کاهش منافع اقتصادی بازگشت آمریکا به برجام باید از ترکیبی از بازدارندگی تجاری و سیاسی استفاده کنند. در این راستا برخی از جمهوریخواهان کنگره از طریق قوانین و نامههای سرگشاده یا شخصی، به بازار این سیگنال را ارسال میکنند که اگر قدرت را پس بگیرند، دوباره تحریمها را علیه ایران اعمال میکنند و به هرکسی که دوباره وارد بازار ایران شده باشد، هزینههای قابلتوجهی تحمیل میکنند.
- فرمانداران ایالاتمتحده میتوانند این بازدارندگی تجاری و بازاری را با گسترش قوانین ایالتی از صندوقهای بازنشستگی عمومی علیه شرکتهایی که با جمهوری اسلامی تجارت میکنند، تقویت کنند. وکلای خصوصی باید به دنبال ارتباط دادن بین پروندههای جنایت حقوق بشر ایران با معاملات بین شرکتهای بینالمللی و نهادهای ایرانی باشند.
- اسرائیل همچنین باید از شرکتهای خود در برابر این خطر که ممکن است ناخواسته با نهادهای مرتبط با ایران تجارت کنند، محافظت نماید. تلآویو باید فهرست جامع خود از نهادهای متخاصم که در حمایت از تروریسم، اشاعه موشک و تسلیحات و نقض حقوقبشر فعالیت میکنند یا با سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران (سپاه)، ارتش و دیگر نهادهای دولتی آن مرتبط هستند را منتشر کند. کشورهای عربی خلیجفارس مانند عربستان سعودی، امارات و بحرین در بازار اهرمهایی دارند که میتوانند علیه شرکتهایی که با جمهوری اسلامی ایران تجارت میکنند، استفاده نمایند.
نویسنده در بخش پایانی یادداشت مینویسد: «بهترین مسیر برای کاهش بیثباتی و پیشبرد منافع آمریکا، سرنگونی جمهوری اسلامی است. دولت آمریکا به ایران پیشنهاد کند که باید بین یک توافق جدید و بهتر و کارزار فشار بیامان آمریکا شامل استفاده معتبر از زور در برابر یک برنامه رو به گسترش هستهای، یکی را انتخاب کند. واشنگتن باید فشار بر رژیم را افزایش دهد و اگر نتوانیم در دستیابی به هدف خود موفق شویم، با یک ایران مسلح به اتم روبرو خواهیم بود.»