آیا خروج آمریکا از افغانستان به خاورمیانه با ثبات وابسته است؟
۱۱ آبان ۱۴۰۰
شکست استراتژی آمریکا در مقابل چین
۱۱ آبان ۱۴۰۰
آیا خروج آمریکا از افغانستان به خاورمیانه با ثبات وابسته است؟
۱۱ آبان ۱۴۰۰
شکست استراتژی آمریکا در مقابل چین
۱۱ آبان ۱۴۰۰

رئالیسم عمل‌گرایانه؛ دکترین بایدن در نظام بین‌الملل

تاریخ انتشار گزارش: ۹ سپتامبر ۲۰۲۱
نویسنده: Joshua Shifrinson and Stephen Wertheim

تصمیم بایدن برای خاتمه بخشی به جنگ آمریکا در افغانستان، جنبه‌ی دیگری از رویکرد دولت بایدن را نمایان ساخت.

در پایان جنگ دو دهه‌ای، بایدن هرگونه فرضیه انترناسیونالیسم لیبرال را رد کرد؛ ازجمله این ایده که ایجاد یک دولت دموکراتیک در افغانستان و تغییر منطقه در راستای منافع و ارزش‌های ایالات‌متحده آمریکا می‌باشد. بایدن در هر شرایطی همواره امنیت ملی آمریکا را بر تمام ملاحظات دیگر مقدم دانسته و این چشم‌انداز را در وضعیت‌های جدید و علی‌رغم واقعیات دشوار حفظ کرده است.

رئیس‌جمهور جو بایدن باید سیاست خارجی ایالات‌متحده را به مسیر قبل از دونالد ترامپ باز گرداند. نشریه آمریکایی فارن پالیسی در تحلیلی به قلم «جوشا شیفرینسون و استفان ورثیم» به تبیین و بررسی دکترین بایدن پرداخته است که در بخش ذیل به نکات و گزاره‌های اصلی آن اشاره خواهیم کرد:

  • اقدامات دولت بایدن به‌خصوص عدم اعتقاد به دموکراتیزه‌سازی افغانستان ممکن است کسانی را که دکترین بایدن را با هدف تقویت قدرت آمریکا و دفاع از دموکراسی در سرتاسر جهان تشخیص داده، شگفت‌زده کند. بااین‌حال بایدن که طولانی‌ترین جنگ ایالات‌متحده را خاتمه داد، از دید مستقیم پنهان‌شده است. جو بایدن در دوران حرفه‌ای همواره با یک نگاه واقع‌بینانه و پراگماتیک، امنیت ملی را بر سیاست خارجی ارتدوکسی ترجیح داده است. محاسبات واقع‌بینانه‌ی وی باعث شد تا وی منتقد جنگ‌های تغییر رژیم و تلاش برای ارتقای ارزش‌های آمریکایی با استفاده از نیروی نظامی باشد. افغانستان نمایانگر بارزترین نمونه از رئالیسم عمل‌گرایانه بایدن است. وی با توجه به ترجیح شدید عموم مردم آمریکا و مقاومت در برابر فشارهای پنتاگون و بسیاری از نخبگان سیاست خارجی برای تمدید پروژه دولت سازی ایالات‌متحده، به سرعت جنگ را پایان داد.

«دولت بایدن به جای ادغام کشورها در یک چشم‌انداز تهدیدآمیز اقتدارگرا، رقابت با چین رو به رشد را بسیار بالاتر از روسیه ضعیف در ارجحیت قرار داده است.

وی قصد داشته که با این دو کشور رابطه‌ی پایدار و قابل پیش‌بینی برقرار نماید؛ رویکردی که درصدد محدودسازی تنش‌های متقابل می‌باشد و به‌طور بالقوه ایالات‌متحده را قادر می‌سازد تا بر موازنه بخشی در مقابل چین تمرکز کند.

اگر بایدن به این چشم‌انداز فوق ادامه دهد، در چند دهه‌ی آینده تغییرات بسیار خوبی در عرصه سیاست خارجی ایجاد می‌شود.»