ساختار رژیم سیاسی آمریکا به گونه ای است که ضد کودتاست. این مانع تلاش گاه و بی گاه عده ای نمی شود – و دیروز جمعی از فتنه گران منحرف ، با تشویق مقامات خاص جمهوری خواه ، به سختی به دولت حمله کردند و تلاش کردند آن را سرنگون کنند. سقوط نکرد و امروز خورشید طلوع کرد. بیایید ببینیم چه چیزهایی یاد گرفته ایم.

 دونالد ترامپ هنوز هم یک بزدل است:

پیش از حمله طرفداران افراطی ترامپ به کنگره آمریکا، انتشار فایل صوتی مکالمه ترامپ با مسوول انتخاباتی ایالت جورجیا نشان داد که ترامپ تا چه اندازه به دموکراسی بی اعتناست و به تئوری های توطئه ایمان دارد. او واقعا باور دارد که نیروهایی نامرئی، انتخابات آمریکا را به سرقت برده اند و در حالیکه به شدت، انسانی ترسو و بزدل است، از هواداران خود می خواهد تا برای استیفای به اصطلاح حقوقش، با شجاعت رفتار کنند.

شاید به همین دلیل باشد(بزدلی ترامپ) که وی همواره از به راه انداختن جنگ داخلی در آمریکا خودداری کرده است. ترامپ مردی است که بخش اعظم عمر خود را در موقعیت های گذرانده که به هیچگونه شجاعت فیزیکی نیاز نداشته اند. وی در عین حال، تمامی انسان های شجاع را بی رحمانه تحقیر کرده است. یکچنین انسانی، در لحظات خاصی نظیر آنچه اخیرا در آمریکا و در شهر واشنگتن اتفاق افتاد، بزدل ترین فرد است و نمی تواند وحشتش را بپوشاند.

ترامپِ بزدل، عملا طرفداران دو آتشه اش را به میدان فرستاد تا منافعش را تامین کنند. او حتی پیشتر قول داده بود که در میان حامیانش حاضر خواهد شد. اما او چنین نکرد. اقدامات و تحریکات او موجب شد تا دست کم ۴ نفر جان خود را از دست بدهند. همه این ها زمانی اتفاق افتادند که ترامپ در محلی نامعلوم پنهان شده بود.

 جامعه آمریکا در برابر دشمنان داخلی بی دفاع است:

اگر شما پیشتر محوطه کنگره آمریکا را دیده باشید، این احساس به شما دست خواهد داد که این منطقه به شدت محافظت می شود و عمیقا تحت کنترل نیروهای امنیتی قرار دارد. اتفاقات دیروز آمریکا به خوبی نشان داد که برخی انسان های بی فکر در جامعه آمریکا به راحتی قادرند وارد یکی از حساسترین نهادهای دموکراسی آمریکایی شوند و بدون ترس از هرگونه تبعات و پیامدهایی، دست به اقدامات مجرمانه بزنند.

بسیاری از حامیان افراطی ترامپ که وارد کنگره شدند و عکس های سلفی می گرفتند، انگار به دنبال مشهور شدن در فضای مجازی بودند. تک تک آن ها باید محاکمه شوند. به راستی آنهایی که مسوولیت پیش بینی وقایعی نظیر این را داشتند، چطور نتوانستند رویکردی مناسب اتخاذ کنند و عملا، موجب رخدادِ فاجعه ای در این حد شدند؟ این مساله نشان می دهد که تا چه حد مردم و جامعه آمریکا در برابر تهدیداتی از جانب دشمنان داخلی این کشور، تنها و بی دفاع هستند.

 کودتای حامیان ترامپ، با ورود غیرقانونی آن ها به ساختمان کنگره آغاز نشد:

در دوره چهارساله حضو ترامپ و حامیان وی در قدرت، ما بارها و بارها مجبور شده ایم تا عبارت “آیا شرم نمی‌کنید؟” را در واکنش به اقدامات مختلف آن ها به کار ببریم. آنچه اخیرا در آمریکا اتفاق افتاد، در نتیجه سیاست‌های بیمار گونه ترامپ و سیاستمداران حامی وی روی داد که با طرح مسائل و سیاست های عجیب و غریب، عملا آمریکا را به نقطه ای غیرقابل باور رساندند.

تک تک آن ها باید محاکمه شوند. اقدامات آن ها خسارتی جدی برای وجهه بین المللی آمریکا بوده است. اشتباه خواهد بود اگر نقطه شروع وقایع اخیر در آمریکا را مربوط به خودسری عده ای از حامیان ترامپ در شکستنِ شیشه های ساختمان کنگره و هجوم دیگران به داخل ساختمان بدانیم. ریشه این حادثه، در بحران سازی های عمیق ترامپ و تیم وی نهفته است که در چهار سال اخیر در قدرت بوده اند و چیز جز یک توهم دسته جمعی را در آمریکا ایجاد نکرده اند.

 تلاش برای کودتا به جایی نرسید:

آنچه در حمله به ساختمان کنگره آمریکا اتفاق افتاد، بیانگر یک کودتای تمام عیار بود با این حال تا حدی ویژگی‌های یک شورش که در آن عاملان کودتا، هیچ مجازاتی را پیش روی خود نمی دیدند، دارا بود. مساله مهم در این میان این است که این رویداد، انتقال مسالمت آمیز قدرت در بالاترین سطح در آمریکا را با چالش و مشکل مواجه کرد. درست به همین دلیل است که شورشیان باید به سخت ترین شیوه ممکن مجازات شوند. حمله به ساختمان کنگره آمریکا، از بی نظمی عمیقی که بر جامعه و ساختار سیاسی آمریکا حاکم است حکایت دارد. بسیاری از مقام ها و نهادهای آمریکایی، در همان آغازین دقایق تلاش کودتاگونه ترامپ و حامیانش، آن را محکوم کردند.

در واقع، این تلاش مخرب آن ها در همان نخستین دقایق، محکوم به نابودی بود. این مساله نقطه مقابل آن چیزی است که کودتاهای موفق با آن رو به رو می شوند. در جریان آن ها(کودتاهای موفق)، بلافاصله بسیاری از نهادها نظیر ارتش و سازمان های مختلف، با کودتا همراهی می کنند. اما آنچه در آمریکا به تازگی اتفاق افتاد، کاملا با این مساله فاصله داشت و تنها نمودی از آشوب طلبی های ترامپ و حامیان خطرناکش بود.

بزرگترین بازنده، ترامپ بود:

من ، در ماه اکتبر سال قبل میلادی پیش بینی کرده بودم که ترامپ(با شکست از بایدن در انتخابات ۲۰۲۰)، پیروزی او را به وی تبریک نخواهد گفت. با این حال مجبور است تا اسباب و اثاثیه خود را در تاریخ مقرر از کاخ سفید جمع کند و قدرت را ترک کند. ترامپ اخیرا در جریان توئیتی دقیقا این مساله را تایید کرد و گفت که در روز مقرر، قدرت را به بایدن تحویل خواهد داد. اینطور به نظر می رسد که وی کاملا ترسیده است (پس از حادثه حمله حامیانش به ساختمان کنگره). طرفداران ترامپ عملا کارهای قبیحی را در جریان حمله به ساختمان کنگره آمریکا انجام دادند که وی(ترامپ) هم نمی تواند از آن ها اعلام برائت کند.

همین مساله موجب شد تا بسیاری از طرفداران جمهوریخواه ترامپ، از وی فاصله بگیرند. هر انسانی که اندک شناختی از ترامپ داشت به خوبی می دانست که وی در نهایت به این نقطه فاجعه بار خواهد رسید. ترامپ هنوز هم ادعا می کند که نتیجه انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰ به سرقت رفته با این حال، دوست ندارد تا عواقب ادعایش را بپذیرد و در این راه، به اصطلاح، شجاعت به خرج دهد. درست به همین دلیل است که باید او را یک بازنده تمام عیار دانست. فردی که هم دیگران را به نابودی می کشاند و هم بر افکار و ایده های غلطش پافشاری می کند و همه را از خود دور خواهد کرد.