پمپئو گفت که تضمین میکند تحریم تسلیحاتی ایران مجددا در اکتبر تمدید شود
۵ مرداد ۱۳۹۹آشنایی با برخی از گروه های سفید پوست نژاد پرست آمریکا
۵ مرداد ۱۳۹۹ورای تقسیم بندی سیاسی ایالت های آمریکا
تقسیم بندی ایالت های آمریکا از لحاظ فرهنگی و قوانین
نویسنده: میشل گلفاند (Michele Gelfand)
تاریخ انتشار گزارش: ۲۶ جوییه ۲۰۲۰
- تقسیمِ ایالتهای آمریکا به قرمز و آبی (جمهوریخواه-دموکرات) نادیده گرفتنِ تاریخ و روانشناسیِ بس عمیقتری است که در هر ایالت نهفته است.
- پرسشِ اصلی این است: این ایالت منقبض است یا منبسط؟
- نظرسنجیِ صورتگرفته در میانِ نیم میلیون آمریکایی نشان میدهد که انقباض / انبساطِ یک ایالت ریشهی اصلیِ رفتارهای آن ایالت و طرزِ تفکرِ ساکنینِ آن است.
آبوهوا و تاریخِ یک ایالت چقدر با رقابتِ تجاریِ آن ایالت مرتبط است؟ بسیار زیاد.
برای درکِ مزایایِ راهبردیئی که ایالتهای مختلف از لحاظِ تجاری بر یکدیگر دارند، لازم است به گذشته برگردیم و به الگوی عمیقی که سببِ تفاوت در هر ایالت شده یعنی فرهنگ پی ببریم. ما عادت کرده ایم که ایالتهای آمریکا را به دو دستهی قرمز و آبی تقسیم کنیم. اما تحقیقاتِ ما نشان میدهد که تفاوتِ اساسیِ ایالتهای ۵۰ گانه ی آمریکا در انقباض یا انبساطِ آنهاست. فرهنگهای منقبض آنهایی هستند که قوانینِ سختگیرانه ای داشته، دارای آداب و سنن بوده و پیشبینیپذیرند. فرهنگهای منبسط قانونگریزند، از ایدههای جدید استقبال میکنند و آستانهی تحملشان بالاست. این آن الگوی بنیادینی است که هزاران سال است موجبِ تفاوتِ گروهها شده است.
زندانِ ایالتیِ لویزیانا، معروف به «آلکاترازِ جنوب»، بزرگترین زندانِ به شدت امنیتیِ (maximum-security) ایالاتِ متحده ی آمریکاست. ملکی که این زندان در آن واقع است، سابقاً به درختزارِ آنگولا (Angola Plantations) شناخته می شد.
ما در اولین پژوهشی که این تمایز را مستند کرده است، نشان داده ایم که در بینِ ۳۳ کشور، کشورهایی که سختگیرانه ترین هنجارهای اجتماعی و مجازاتها را دارند همانهایی هستند که تاریخشان مملو از جنگها، بلایای طبیعی و کمبودِ منابع بوده است. کشورهایی نظیرِ ژاپن، که هر ساله بیش از ۱۰۰۰ زمینلرزه آن را تهدید میکند، یا آلمان، که مرکزِ درگیریهای دو جنگِ جهانی در سده ی گذشته بوده است، منقبض هستند. کشورهایی که تاریخشان از ثباتِ نسبی برخوردار بوده است، نظیرِ نیوزیلند و برزیل، کشورهای منبسط هستند. واکنشِ ما به تهدیدات نوعی سازگاریِ طبیعی است؛ یعنی از طریقِ اِعمالِ نظمِ اجتماعی در قالبِ هنجارها و مجازاتهای سفتوسخت، می توانیم بهتر از پسِ تهدیدات برآییم. در همین حال، فرهنگهایی که با تهدیداتِ کمتری دست به گریبانند، از نعمتِ انبساط و پذیرندگیِ بیشتری برخوردارند.
همه ی ۵۰ ایالتِ آمریکا مشمولِ این قانونِ انبساط-انقباض می شوند. من و جسی هارینگتون (Jesse Harrington) سطحِ انقباض-انبساطِ ایالتها را بر اساسِ میزانِ سختگیریِ آنها در برخورد با هنجارشکنیها (از قبیلِ استفاده از تنبیهاتِ بدنی در مدارس و شدتِ احکامِ قضایی) و نیز شاخصه های آزادی، نظیرِ دسترسی به الکل و قالبهای غیرسنتیِ ازدواج و عواملِ دیگر، کمیسازی نمودیم.
طرزِ فکرِ ایالتِ شما چگونه است؟
رتبه ی ایالتِ شما در انقباض-انبساط چند است؟
۱۰ ایالتِ منقبضترِ آمریکا عبارت اند از: می سی سی پی، آلاباما، آرکانزاس، اوکلاهاما، تنسی، تگزاس، لویزیانا، کنتاکی، کارولینای جنوبی، و کارولینای شمالی. ۱۰ ایالتِ منبسطترِ آمریکا نیز اینها هستند: کالیفرنیا، ارویگان، واشینگتن، نوادا، مین، ماساچوست، کنتیکت، هاوایی، نیو همپشایر، و ورمونت. ایالتهای دلاویر، آیوا، آیداهو، نبراسکا و مینهسوتا نیز بینابین هستند. این دسته بندی را می توان در سطحِ منطقه ای هم به کار برد: جنوبِ آمریکا منقبضتر، غرب و شمالِ شرقی منبسطتر، و شمالِ مرکزی (غربِ میانه) بینابین است.
از نظرِ تاریخی، ایالتهایی که بیشتر با خطرات و تهدیدات مواجه بوده اند انقباضِ بیشتری دارند تا آنهایی که در طولِ تاریخ از امنیتِ نسبی برخوردار بوده اند. نقشهی ایالتهایی که بیشترین بلایای طبیعی را تجربه کرده اند، همخوانیِ زیادی دارد با نقشهای که ما از ایالتهای منقبض-منبسطِ آمریکا تهیه کرده ایم: نرخِ مرگومیر بر اثرِ گرما، طوفان، سیل، صاعقه و تُرنادو در ایالتهای منقبض بیشتر است؛ همینطور میزانِ عواملِ بیماریزا و ناامنیِ غذایی. بر این اساس، تعجبی ندارد وقتی میبینیم ایالتهای جنوبی که موجودیتشان در حینِ جنگهای داخلیِ آمریکا به خطر افتاده بود منقبض گردیده و انقباضِ خود را تا به امروز حفظ کرده اند. البته مواردِ ذکرشده یگانه عواملِ دخیل در سطحِ انقباضِ ایالتها نیستند. قرنها پیش، وقتی که مردم در ایالتهای مختلف سکنی گزیدند، هنجارهای منقبض یا منبسطِ کشورهای مبدأشان را نیز با خود به اینجا آوردند.
معیارِ انقباض-انبساط ابزارِ جدیدی برای شناختِ ۵۰ ایالتِ آمریکا به دست میدهد. همانطور که پیداست، انقباض و انبساط با چیزهایی نظیرِ محافظه کاری یا لیبرالیسم هم مرتبط است. اما از آن بیشتر، به درکِ عمیقِ فرهنگِ ایالتها و ریشهی تمایزاتِ آنها کمک میکند. نیز میتواند به ما کمک کند تا مزایا و معایبِ خاصِ هر یک را برای رقابتِ تجاری بازشناسیم. این آن چیزی است که نامش را موازنهی منقبض-منبسط گذاشته ام: ایالتهای منقبض پر از نظم و قانون اند، اما ایالتهای منبسط پر از آزادی و پذیرندگی.
با تجزیه و تحلیلِ دادههای مربوط به بیش از نیم میلیون شهروندِ آمریکایی دریافتیم که مردمِ ایالتهای منقبض در خصلتِ «مسئولیتپذیری» نمرهی بهتری میگیرند، منضبطتر و قانونمدارترند و به چهارچوب علاقه دارند. سخت منظّم، محتاط و قابلِ اعتمادند و معمولاً خود را اشخاصی «معتمد» و «کارآمد» و نیز افرادی میدانند که «برنامهریزی میکنند و تا آخر پیِ آن را میگیرند». از دیگر ویژگیهای یافت شده در ساکنینِ ایالتهای منقبض خویشتنداریِ بیشتر در مقایسه با شهروندانِ ایالتهای منبسط است. آنان کمتر لب به فحاشی میگشایند (زادگاهِ خودم نیویورک بالاترین رتبه را در فحاشی دارد!) و نظارتِ بهتری بر رفتارِ خود دارند. برای مثال کمتر زیرِ بارِ بدهی میروند و کمتر موادِ مخدرِ ممنوعه و نوشیدنیهای الکلی مصرف میکنند. همچنین، نشانههای دیگری از یک اجتماعِ سنّتی و منظم را از خود بروز میدهند؛ برای مثال، طلاق، تحرک و بیخانمانی در آنها نسبت به ایالتهای منبسط کمتر است.
ایالتهای منبسط اگرچه در مجموع خویشتنداری و نظمِ کمرنگتری از خود نشان میدهند، اما آنها هم مزایای خود را دارند. شهروندانِ این ایالتها بیش از ایالتهای منقبض خود را با صفاتی همچون خلاق، کنجکاو، فکور و مبتکر توصیف میکنند؛ یعنی همان خصائصی که یک شخصیتِ «آزاد و پذیرنده» دارد. سازگاریِ آنان نیز بیشتر است. ما در تعیینِ میزانِ انبساطِ ایالتها، طیفِ وسیعی از شاخصه ها را در نظر گرفته ایم؛ از جرایمِ ناشی از نفرت بگیر تا سطحِ سازگاری و همزیستیِ مذهبی.
همچنین، با استفاده از دادههای نظرسنجی از بیش از ۲۰۰۰ آمریکایی دریافتیم که مردمِ ایالتهای منبسط پذیرشِ بیشتری برای ازدواجهای بینِ نژادی دارند و نظرِ مثبتتری نسبت به همجنسخواهان دارند. در ایالتهای منبسط، درصدِ شرکتهایی که مالکِ آنها زنان یا اقلیتها هستند بیشتر است، زنان و اقلیتها حضورِ بیشتری در ادارههای دولتی دارند، و گروههایی که در عرف بدنام هستند، نظیرِ بیمارانِ روانی، از حمایتهای قانونیِ بیشتری برخوردارند. مطالباتِ تبعیضگرایانه نیز در این ایالتها بسیار کمتر به چشم میخورد. این در حالی است که ایالتهای منقبض در برابرِ ایدههای نو و تنوعِ جمعیتی پذیرندگیِ کمتری دارند.
چرا ریشههای فرهنگیِ ایالتها به لحاظِ تجاری اهمیت دارد؟
این الگوها کلیدی به دست میدهند برای فهمِ اینکه در کجاها منافعِ اقتصادیِ بیشتری وجود دارد. ایالتهای منبسط انحصارِ بازارِ خلاق را در دست دارند. سرانهی اختراعاتِ ثبت شده برای مخترعین در این ایالات بیشتر است. لیزرها، دستگاههای فکس، تابههای مایکروویو، و ایمیل همگی در ایالتهای منبسط اختراع گردید. به علاوه، اقشارِ خلّاق (نظیرِ هنرمندان، نقاشان، نویسندگان و تصویرگران) نیز در این ایالتها بیشتر به چشم میخورند. برخی از جذابترین مکانهای دیدنی و مسکونی در ایالتهای منبسط واقع شده است و امکاناتِ تفریحی و شبنشینی در آنها بیشتر است. از طرفی، ایالتهای منقبض اگرچه خروجیهای خلاقانه ی کمتری دارند، اما نظم و انضباطِ اجتماعیِ آنها باعث شده است تا انحصارِ بازارِ تولیدی را در دست داشته باشند که انضباط و قانونمداری لازمهی آن است. مشاغلِ تولیدی که سهمِ بسزایی در اشتغال و تولیدِ ناخالصِ ایالتی دارند، در ایالتهای منقبض بیش از ایالتهای منبسط وجود دارد.
این موازنه ی منقبض-منبسط بود که گفتیم.
زمانی که از رقابتِ تجاری یک ایالت سخن میگوییم، باید به یاد داشته باشیم که ایالتها در برنامهریزیِ فرهنگیِ خود با یکدیگر تفاوتهایی دارند که برآمده از شرایطِ تاریخی و محیطی ئی است که تا به امروز آثارِ آن باقی مانده است. هریک به نحوی در رقابتِ تجاری شریکاند، منتها به طرقِ متفاوت. مشاغلِ مختلف، بسته به اهدافی که دارند، می توانند از این موازنه بهرهمند شوند تا از محیطِ پیرامونِ خود نهایتِ استفاده را ببرند و حاشیه ی رقابتیِ خود را افزایش دهند.