با استاد راهنمایم ساعت هشت صبح جلسه دارم. از وقتی که برای فرصت مطالعاتی طولانی رفته به گوگل، چارهای جز این نیست که یا اول صبح یا دم غروب جلسه داشته باشیم.
مطالعهکار عار نیست
۲۶ آذر ۱۳۹۸در Bay Area داستان سیل به چه صورت است؟
۲۶ آذر ۱۳۹۸تجربهی شانگهای و مقایسه با نیویورک
مشاهده صفحه روایت ایرانیان از آمریکاداستان یکی از افراد که به تازگی از چین برگشته را میشنیدم. اولین بارش بود که چین میرفت. معمولاً تجربهی اول افراد خیلی برای مقایسه با ارزش است. هر چند که کامل نیست اما نکات قابل تاملی دارد چون کاملاً تحت تاثیر کشور خودشان، کشور جدید را بررسی میکنند. در این روایت هم این شخص شانگهای را با نیویورک مقایسه میکرد.
یکی از نکات جالبی که صحبتش را با آن آغاز کرد داستان کلاه رفتن سرش برای تاکسی از فرودگاه تا هتل بود. یک مسیر ۲۵ دلاری را حدود ۱۲۵ دلار پرداخت کرده بود. حدود۹۵۰ rmb. و تازه وقتی سوار تاکسی شده بود حساب کرده بود که این پول به دلار چقدر میشود و وقتی به هتل رسیده بود با پرسیدن از افراد متوجه شده بود که چقدر سرش کلاه گذاشتهاند.
یک نکته که برایم جالب بود این بود که وقتی متوجه داستان میشود که در نهایت در هتل از دیگران میپرسد. یعنی فقط صرف دانستن مقدار پول کافی نیست تا بفهمید که سرتان کلاه رفته؛ یعنی این داستان کلاه سر رفتن نسبی است.نکتهی جالب دیگر، مقایسهی جمعیت نیویورک و شانگهای بود. شانگهای یک ابر شهر با ۲۴ میلیون جمعیت و نیویورک حدود ۸ میلیون. با این حال بیان میکرد که احساس تراکم در شانگهای وجود ندارد و در شهر میتوانید راه بروید بدون اینکه به مردم برخورد کنید. در حالیکه در نیویورک احساس تراکم به شدت احساس میشود. همچنین میگفت اکثر رستورانها صف انتظار ندارند.
درمورد تجربهی رستورانها، مدل رفتاری پیشخدمتها هم تفاوت داشت؛ برخلاف امریکا برای سفارش دادن غذا باید دست تکان دهید تا پیشخدمت بیاید. برای پرداخت آخر هم همینطور. ولی در امریکا برای پرداخت خود پیشخدمت ظاهر میشود. تعریف میکرد برای پرداخت هم یک کردیت کارد ماشین میدهند ولی نقدی یا با موبایل هم میتوان پرداخت کرد. حتی روی میز یک بارکد وجود دارد که با اسکن کردن آن میتوان با موبایل پرداخت کرد. البته این تجربه لزوماً قابل تعمیم بشه تمام رستورانهای شانگهای نیست.
در مورد پرداخت با موبایل مثالهای جالب دیگری نیز بیان کرد. دلیلش را هم گفت که اینطور شنیده که چین یک کشور نقدی بوده که حالا به موبایل رو آورده و روش پرداخت کردیت کارد را رد کرده است. گوینده امیدوار بود که امریکا هم از این تکنولوژیها بهرهمند شود!
یکی از نکات جالبی که صحبتش را با آن آغاز کرد داستان کلاه رفتن سرش برای تاکسی از فرودگاه تا هتل بود. یک مسیر ۲۵ دلاری را حدود ۱۲۵ دلار پرداخت کرده بود. حدود۹۵۰ rmb. و تازه وقتی سوار تاکسی شده بود حساب کرده بود که این پول به دلار چقدر میشود و وقتی به هتل رسیده بود با پرسیدن از افراد متوجه شده بود که چقدر سرش کلاه گذاشتهاند.
یک نکته که برایم جالب بود این بود که وقتی متوجه داستان میشود که در نهایت در هتل از دیگران میپرسد. یعنی فقط صرف دانستن مقدار پول کافی نیست تا بفهمید که سرتان کلاه رفته؛ یعنی این داستان کلاه سر رفتن نسبی است.نکتهی جالب دیگر، مقایسهی جمعیت نیویورک و شانگهای بود. شانگهای یک ابر شهر با ۲۴ میلیون جمعیت و نیویورک حدود ۸ میلیون. با این حال بیان میکرد که احساس تراکم در شانگهای وجود ندارد و در شهر میتوانید راه بروید بدون اینکه به مردم برخورد کنید. در حالیکه در نیویورک احساس تراکم به شدت احساس میشود. همچنین میگفت اکثر رستورانها صف انتظار ندارند.
درمورد تجربهی رستورانها، مدل رفتاری پیشخدمتها هم تفاوت داشت؛ برخلاف امریکا برای سفارش دادن غذا باید دست تکان دهید تا پیشخدمت بیاید. برای پرداخت آخر هم همینطور. ولی در امریکا برای پرداخت خود پیشخدمت ظاهر میشود. تعریف میکرد برای پرداخت هم یک کردیت کارد ماشین میدهند ولی نقدی یا با موبایل هم میتوان پرداخت کرد. حتی روی میز یک بارکد وجود دارد که با اسکن کردن آن میتوان با موبایل پرداخت کرد. البته این تجربه لزوماً قابل تعمیم بشه تمام رستورانهای شانگهای نیست.
در مورد پرداخت با موبایل مثالهای جالب دیگری نیز بیان کرد. دلیلش را هم گفت که اینطور شنیده که چین یک کشور نقدی بوده که حالا به موبایل رو آورده و روش پرداخت کردیت کارد را رد کرده است. گوینده امیدوار بود که امریکا هم از این تکنولوژیها بهرهمند شود!
مطالب مرتبط
همسفر شراب (قسمت سیوهشتم-بخش اول)
۳۰ شهریور ۱۴۰۱
دو خانم جوان که مثل لبنانیها چادر سیاه سر کردهاند و چند خانم محجبهٔ دیگر. باید برگردیم به سرسرا برای گرفتن دفترچهٔ برنامهٔ همایش.
مطالعهسوالات معلم
۲۹ شهریور ۱۴۰۱
معلم دبستان این سوالات رو قبل از شروع شدن سال تحصیلی از والدین پرسیده است
مطالعههمسفر شراب (قسمت سیوهفتم-بخش اول)
۱۵ شهریور ۱۴۰۱
صبح زود راهی دیترویت میشویم. صبح آنقدر زود است که جاده خلوت باشد و من، تنها بیدار جاده که پشت فرمان نشستهام و بقیه خوابند.
مطالعههمسفر شراب (قسمت سیو ششم-بخش پنجم)
۳۰ مرداد ۱۴۰۱
میخواهد خانهاش را بفروشد. میپرسم هنوز زیر قرض بانک است؟ میگوید بله. کنجکاو میشوم در مورد نرخ سود بانکها. میگوید خیلی ساده است. قرار بوده ۲۰ سال و هر ماهی ۲۵۰۰ دلار بدهیم برای خانهای که ۲۵۰ هزار دلار میارزد.
مطالعهآخرین مطالب
تجربهی شانگهای و مقایسه با نیویورک
مشاهده صفحه روایت ایرانیان از آمریکاداستان یکی از افراد که به تازگی از چین برگشته را میشنیدم. اولین بارش بود که چین میرفت. معمولاً تجربهی اول افراد خیلی برای مقایسه با ارزش است. هر چند که کامل نیست اما نکات قابل تاملی دارد چون کاملاً تحت تاثیر کشور خودشان، کشور جدید را بررسی میکنند. در این روایت هم این شخص شانگهای را با نیویورک مقایسه میکرد.
یکی از نکات جالبی که صحبتش را با آن آغاز کرد داستان کلاه رفتن سرش برای تاکسی از فرودگاه تا هتل بود. یک مسیر ۲۵ دلاری را حدود ۱۲۵ دلار پرداخت کرده بود. حدود۹۵۰ rmb. و تازه وقتی سوار تاکسی شده بود حساب کرده بود که این پول به دلار چقدر میشود و وقتی به هتل رسیده بود با پرسیدن از افراد متوجه شده بود که چقدر سرش کلاه گذاشتهاند.
یک نکته که برایم جالب بود این بود که وقتی متوجه داستان میشود که در نهایت در هتل از دیگران میپرسد. یعنی فقط صرف دانستن مقدار پول کافی نیست تا بفهمید که سرتان کلاه رفته؛ یعنی این داستان کلاه سر رفتن نسبی است.نکتهی جالب دیگر، مقایسهی جمعیت نیویورک و شانگهای بود. شانگهای یک ابر شهر با ۲۴ میلیون جمعیت و نیویورک حدود ۸ میلیون. با این حال بیان میکرد که احساس تراکم در شانگهای وجود ندارد و در شهر میتوانید راه بروید بدون اینکه به مردم برخورد کنید. در حالیکه در نیویورک احساس تراکم به شدت احساس میشود. همچنین میگفت اکثر رستورانها صف انتظار ندارند.
درمورد تجربهی رستورانها، مدل رفتاری پیشخدمتها هم تفاوت داشت؛ برخلاف امریکا برای سفارش دادن غذا باید دست تکان دهید تا پیشخدمت بیاید. برای پرداخت آخر هم همینطور. ولی در امریکا برای پرداخت خود پیشخدمت ظاهر میشود. تعریف میکرد برای پرداخت هم یک کردیت کارد ماشین میدهند ولی نقدی یا با موبایل هم میتوان پرداخت کرد. حتی روی میز یک بارکد وجود دارد که با اسکن کردن آن میتوان با موبایل پرداخت کرد. البته این تجربه لزوماً قابل تعمیم بشه تمام رستورانهای شانگهای نیست.
در مورد پرداخت با موبایل مثالهای جالب دیگری نیز بیان کرد. دلیلش را هم گفت که اینطور شنیده که چین یک کشور نقدی بوده که حالا به موبایل رو آورده و روش پرداخت کردیت کارد را رد کرده است. گوینده امیدوار بود که امریکا هم از این تکنولوژیها بهرهمند شود!
یکی از نکات جالبی که صحبتش را با آن آغاز کرد داستان کلاه رفتن سرش برای تاکسی از فرودگاه تا هتل بود. یک مسیر ۲۵ دلاری را حدود ۱۲۵ دلار پرداخت کرده بود. حدود۹۵۰ rmb. و تازه وقتی سوار تاکسی شده بود حساب کرده بود که این پول به دلار چقدر میشود و وقتی به هتل رسیده بود با پرسیدن از افراد متوجه شده بود که چقدر سرش کلاه گذاشتهاند.
یک نکته که برایم جالب بود این بود که وقتی متوجه داستان میشود که در نهایت در هتل از دیگران میپرسد. یعنی فقط صرف دانستن مقدار پول کافی نیست تا بفهمید که سرتان کلاه رفته؛ یعنی این داستان کلاه سر رفتن نسبی است.نکتهی جالب دیگر، مقایسهی جمعیت نیویورک و شانگهای بود. شانگهای یک ابر شهر با ۲۴ میلیون جمعیت و نیویورک حدود ۸ میلیون. با این حال بیان میکرد که احساس تراکم در شانگهای وجود ندارد و در شهر میتوانید راه بروید بدون اینکه به مردم برخورد کنید. در حالیکه در نیویورک احساس تراکم به شدت احساس میشود. همچنین میگفت اکثر رستورانها صف انتظار ندارند.
درمورد تجربهی رستورانها، مدل رفتاری پیشخدمتها هم تفاوت داشت؛ برخلاف امریکا برای سفارش دادن غذا باید دست تکان دهید تا پیشخدمت بیاید. برای پرداخت آخر هم همینطور. ولی در امریکا برای پرداخت خود پیشخدمت ظاهر میشود. تعریف میکرد برای پرداخت هم یک کردیت کارد ماشین میدهند ولی نقدی یا با موبایل هم میتوان پرداخت کرد. حتی روی میز یک بارکد وجود دارد که با اسکن کردن آن میتوان با موبایل پرداخت کرد. البته این تجربه لزوماً قابل تعمیم بشه تمام رستورانهای شانگهای نیست.
در مورد پرداخت با موبایل مثالهای جالب دیگری نیز بیان کرد. دلیلش را هم گفت که اینطور شنیده که چین یک کشور نقدی بوده که حالا به موبایل رو آورده و روش پرداخت کردیت کارد را رد کرده است. گوینده امیدوار بود که امریکا هم از این تکنولوژیها بهرهمند شود!
مطالب مرتبط
همسفر شراب (قسمت سی و هشتم-بخش دوم)
۱۵ مهر ۱۴۰۱
با استاد راهنمایم ساعت هشت صبح جلسه دارم. از وقتی که برای فرصت مطالعاتی طولانی رفته به گوگل، چارهای جز این نیست که یا اول صبح یا دم غروب جلسه داشته باشیم.
مطالعههمسفر شراب (قسمت سیوهشتم-بخش اول)
۳۰ شهریور ۱۴۰۱
دو خانم جوان که مثل لبنانیها چادر سیاه سر کردهاند و چند خانم محجبهٔ دیگر. باید برگردیم به سرسرا برای گرفتن دفترچهٔ برنامهٔ همایش.
مطالعهسوالات معلم
۲۹ شهریور ۱۴۰۱
معلم دبستان این سوالات رو قبل از شروع شدن سال تحصیلی از والدین پرسیده است
مطالعههمسفر شراب (قسمت سیوهفتم-بخش اول)
۱۵ شهریور ۱۴۰۱
صبح زود راهی دیترویت میشویم. صبح آنقدر زود است که جاده خلوت باشد و من، تنها بیدار جاده که پشت فرمان نشستهام و بقیه خوابند.
مطالعههمسفر شراب (قسمت سیو ششم-بخش پنجم)
۳۰ مرداد ۱۴۰۱
میخواهد خانهاش را بفروشد. میپرسم هنوز زیر قرض بانک است؟ میگوید بله. کنجکاو میشوم در مورد نرخ سود بانکها. میگوید خیلی ساده است. قرار بوده ۲۰ سال و هر ماهی ۲۵۰۰ دلار بدهیم برای خانهای که ۲۵۰ هزار دلار میارزد.
مطالعهآخرین مطالب
ما به ملتی با بیماری مزمن خشونت، تنهایی، افسردگی ، تفرقه و فقر تبدیل شدهایم
۲۰ اسفند ۱۴۰۲
ما به ملتی با بیماری مزمن خشونت، تنهایی، افسردگی ، تفرقه و فقر تبدیل شدهایم ویدئوهای تحلیلی رابرت اف کندی...
مطالعهمستند وضعیت شکست ( Fail State )
۱۵ اسفند ۱۴۰۲
مستند وضعیت شکست Fail State کارگردان : الکس شبانو محصول : سال 2017 آمریکا ژانر : اجتماعی زبان: انگلیسی -...
مطالعهاصلی ترین عوامل شکل گیری اتحاد میان آمریکا و اسرائیل
۱۱ اسفند ۱۴۰۲
اصلی ترین عوامل شکل گیری اتحاد میان آمریکا و اسرائیل ویدئوهای تحلیلی منبع : شبکه الجزیرهآمریکا همیشه مهمترین متحد اسرائیل...
مطالعهچرا نامزدهای ریاست جمهوری آمریکا اینقدر به اسرائیل اهمیت می دهند؟
۱۱ اسفند ۱۴۰۲
چرا نامزدهای ریاست جمهوری آمریکا اینقدر به اسرائیل اهمیت می دهند؟ ویدئوهای تحلیلی منبع : رسانه UNPacked از اوباما تا...
مطالعهداستان اسرائیل چگونه برای مردم آمریکا روایت شده است؟
۱۱ اسفند ۱۴۰۲
داستان اسرائیل چگونه برای مردم آمریکا روایت شده است؟ ویدئوهای تحلیلی منبع : شبکه الجزیرهدر این این ویدئو از برنامه...
مطالعه