لباس پوشیدن به سبک دانشجو و استاد و وکیل در این دیار
۱۸ مهر ۱۳۹۸
اقتصاد کره جنوبی در شرف فروپاشی است؟
۱۸ مهر ۱۳۹۸
لباس پوشیدن به سبک دانشجو و استاد و وکیل در این دیار
۱۸ مهر ۱۳۹۸
اقتصاد کره جنوبی در شرف فروپاشی است؟
۱۸ مهر ۱۳۹۸

امروز همه ایران را میشناسند!

مشاهده صفحه روایت ایرانیان از آمریکا
به ندرت دیده ام آمریکایی ای را که بیشتر از رئیس جمهور و معاونش را بشناسد. حتی نام گاورنر و نمایندگان کنگره و مجلس نمایندگان ایالتشان را هم نمی دانند. نسل حاضر که صرفا یا مشغول کارش است و یا درسش و یا تفریحش. منطقی ندارد دانستن اطلاعات این چنینی برایشان. سال دو هزار و چهارده بود، روزهای نخست ریاست جمهوری فعلی ایران.

همزمان اوباما بر سر کار بود و به لطف هیلاری کلینتون، برای دانشجویان ایرانی در رشته های غیر حساس مثل حقوق، ویزای مولتی یا چند بار ورود صادر می کردند و هنوز هم می کنند. نگاهها به ایران مثبت بود.

روزهای نخست، بدوا برایم عجیب بود که چرا کسی از من نمیپرسد که اهل کجا هستی؟ حال آنکه از چند فرسخی مهر خارجی بودن با رنگ موها و حجم ابروان، مشخص بود. دهان هم که باز میکردم، لهجه ام آب پاکی را روی دستشان می ریخت. ولی این آرزو به دلم ماند که کسی از من بپرسد که ور آر یو فرام؟ تا اینکه در کلاسی که آشنایی با نظام حقوقی امریکا بود، برای شناخت سیویل لا یا کامن لا بودن نظام های حقوقی هر کدام از دانشجویان، استاد درخواست کرد که نام کشورهایمان را بگوییم، نوبت به من که رسید گفتم ایران، گفت کجا؟ گفتم ایران دیگه! گفت، ایراک؟! گفتم نه ایران! یکی از بچه ها گفت: میگوید ایرلند! شاید باورش سخت باشد! ولی در نهایت هم نفهمیدند!

تا مدت ها مشکل داشتم با این قضیه. نیویورک ایرانی اش خیلی کمتر از اغلب ایالت هاست. تقریبا به ندرت میتوانستم بیابم کسی را که نام ایران را شنیده باشد! عجیب تر برایم این بود که ما در کشتی و والیبال و حتی فوتبال با هم مسابقه داشته ایم، جام جهانی رفته ایم. چطور ما را نمیشناسند؟! بله این ها هیچ کدام از این ورزش های سریع را دنبال نمیکنند و هیچ علاقه ای هم ندارند که به قول خودشان ساکر و به قول بقیه دنیا فوتبال تماشا کنند. نکته ی دیگر این بود که من هم مثل اغلب ایرانی ها، فکر میکردم از مهمترین قسمت کره ی زمین پا به کشور دشمن گذاشته ام.

حال آنکه نه ایران را آنچنان مهم یافتم و نه آمریکاییان را دشمن. ولیکن سال دو هزار و هفده دیگر شرایط مثل سابق نبود! این بار رئیس جمهورشان فهمیده که چند کلید واژه می تواند بقایش را در صدر اخبار و مسند قدرت تضمین نماید که یکی از این کلمات، ایران یا به قول خودش آیْرَن است. امروزه روز، شناختشان در مورد ایران زیادتر شده، لااقل نامش را شنیده اند. حتی بعد از تحریم ها مدام دلجویی میکنند. باز هم این دلجویی ها مختص ایالت های ثروتمند و دموکرات مثل نیویورک و کالیفرنیاست. در برخی از ایالت ها دوستان ایرانی ام مجبورند خودشان را ترک یا عرب معرفی کنند.

این ها شوخی نیست! نگاه طرفداران نگاه ريیس دولت جمهوری خواهشان به شدت به ایران ما منفیست. بعد از خروجشان از برجام، تقریبا هر رسانه ای حتی فاکس که در جبهه ی خودش است، هم این کار را تصمیمی غیر عاقلانه قلمداد کردند. حال جهت تلطیف فضای عمومی جامعه شان، هر اتفاقی که در ایران می افتد و می شود برداشتی حقوق بشری کرد، بیش از آنکه در ایران منعکس شود، اینجا در صدر اخبار است. صدر اخبار اینها هم به معنی صدر اخبار اغلب رسانه های جهان است... یک نکته ی عجیب تر هم که چندین بار در همین هفته دیدم این است که بتازگی بر شیعه بودن حکومت ایران هم تاکید میکنند!

آری، امروز همه ی دنیا دارند ایران را با این تعریف جدید می شناسند.

مطالب مرتبط

امروز همه ایران را میشناسند!

مشاهده صفحه روایت ایرانیان از آمریکا
به ندرت دیده ام آمریکایی ای را که بیشتر از رئیس جمهور و معاونش را بشناسد. حتی نام گاورنر و نمایندگان کنگره و مجلس نمایندگان ایالتشان را هم نمی دانند. نسل حاضر که صرفا یا مشغول کارش است و یا درسش و یا تفریحش. منطقی ندارد دانستن اطلاعات این چنینی برایشان. سال دو هزار و چهارده بود، روزهای نخست ریاست جمهوری فعلی ایران.

همزمان اوباما بر سر کار بود و به لطف هیلاری کلینتون، برای دانشجویان ایرانی در رشته های غیر حساس مثل حقوق، ویزای مولتی یا چند بار ورود صادر می کردند و هنوز هم می کنند. نگاهها به ایران مثبت بود.

روزهای نخست، بدوا برایم عجیب بود که چرا کسی از من نمیپرسد که اهل کجا هستی؟ حال آنکه از چند فرسخی مهر خارجی بودن با رنگ موها و حجم ابروان، مشخص بود. دهان هم که باز میکردم، لهجه ام آب پاکی را روی دستشان می ریخت. ولی این آرزو به دلم ماند که کسی از من بپرسد که ور آر یو فرام؟ تا اینکه در کلاسی که آشنایی با نظام حقوقی امریکا بود، برای شناخت سیویل لا یا کامن لا بودن نظام های حقوقی هر کدام از دانشجویان، استاد درخواست کرد که نام کشورهایمان را بگوییم، نوبت به من که رسید گفتم ایران، گفت کجا؟ گفتم ایران دیگه! گفت، ایراک؟! گفتم نه ایران! یکی از بچه ها گفت: میگوید ایرلند! شاید باورش سخت باشد! ولی در نهایت هم نفهمیدند!

تا مدت ها مشکل داشتم با این قضیه. نیویورک ایرانی اش خیلی کمتر از اغلب ایالت هاست. تقریبا به ندرت میتوانستم بیابم کسی را که نام ایران را شنیده باشد! عجیب تر برایم این بود که ما در کشتی و والیبال و حتی فوتبال با هم مسابقه داشته ایم، جام جهانی رفته ایم. چطور ما را نمیشناسند؟! بله این ها هیچ کدام از این ورزش های سریع را دنبال نمیکنند و هیچ علاقه ای هم ندارند که به قول خودشان ساکر و به قول بقیه دنیا فوتبال تماشا کنند. نکته ی دیگر این بود که من هم مثل اغلب ایرانی ها، فکر میکردم از مهمترین قسمت کره ی زمین پا به کشور دشمن گذاشته ام.

حال آنکه نه ایران را آنچنان مهم یافتم و نه آمریکاییان را دشمن. ولیکن سال دو هزار و هفده دیگر شرایط مثل سابق نبود! این بار رئیس جمهورشان فهمیده که چند کلید واژه می تواند بقایش را در صدر اخبار و مسند قدرت تضمین نماید که یکی از این کلمات، ایران یا به قول خودش آیْرَن است. امروزه روز، شناختشان در مورد ایران زیادتر شده، لااقل نامش را شنیده اند. حتی بعد از تحریم ها مدام دلجویی میکنند. باز هم این دلجویی ها مختص ایالت های ثروتمند و دموکرات مثل نیویورک و کالیفرنیاست. در برخی از ایالت ها دوستان ایرانی ام مجبورند خودشان را ترک یا عرب معرفی کنند.

این ها شوخی نیست! نگاه طرفداران نگاه ريیس دولت جمهوری خواهشان به شدت به ایران ما منفیست. بعد از خروجشان از برجام، تقریبا هر رسانه ای حتی فاکس که در جبهه ی خودش است، هم این کار را تصمیمی غیر عاقلانه قلمداد کردند. حال جهت تلطیف فضای عمومی جامعه شان، هر اتفاقی که در ایران می افتد و می شود برداشتی حقوق بشری کرد، بیش از آنکه در ایران منعکس شود، اینجا در صدر اخبار است. صدر اخبار اینها هم به معنی صدر اخبار اغلب رسانه های جهان است... یک نکته ی عجیب تر هم که چندین بار در همین هفته دیدم این است که بتازگی بر شیعه بودن حکومت ایران هم تاکید میکنند!

آری، امروز همه ی دنیا دارند ایران را با این تعریف جدید می شناسند.

مطالب مرتبط



آخرین مطالب