نیویورکتایمز: اکنون آمریکا منزوی شده، نه ایران
۱ مهر ۱۳۹۹کثیفی محض در سنفرانسیسکو!
۱ مهر ۱۳۹۹انتخاباتی که میتواند آمریکا را در هم بشکند
تاریخ انتشار گزارش: ۲۳ سپتامبر ۲۰۲۰
«بارتون گلمن» تحلیلگر نشریه «آتلانتیک» در یادداشتی مفصل هشدار داده است اگر نتایج شمارش آرای دو نامزد انتخابات ریاستجمهوری آمریکا نزدیک باشند، «دونالد ترامپ» رئیس جمهور فعلی آمریکا و نامزد جمهوریخواهان میتواند با ایجاد هرجومرج، این نتایج را بهنفع خود تمام کند. در این صورت چه کسی میتواند جلوی او را بگیرد؟ آنچه میخوانید بخش اول از این یادداشت است؟
در این یادداشت آمده است: «خیلی از ناظران دقیق انتخابات ریاستجمهوری، پژوهشگران، وکلا و استراتژیستهای سیاسی، خود را در موقعیت دشواری از تجزیهوتحلیلهای اطلاعاتی میبینند. با نزدیک شدن سوم نوامبر، چراغ قرمز چشمکزن صفحه نمایش آنها به کار افتاده و هشداری را به همراه دارد که نظام سیاسی [آمریکا] نمیداند چگونه باید آن را هضم کند. آنها نشانههای واضحی را میبینند که ما هم میبینیم، اما علاوه بر این چیزهای ظریفی را میبینند که اکثرمان قادر به دیدن آنها نیستیم. چیزی خطرناک در انظار پدیدار شده است و ملت را به سوی خود میکشد».
«این خطر، صرفاً ایجاد تفرقه و شکاف پس از انتخابات نیست. آنهایی که نگران چیزی بدتر از این هستند، چنین تلاطم و جنجالی را حتمی میدانند. همهگیری جهانی ویروس کرونا، رئیس دولت سهلانگار، سیل برگههای رأی پستی، نظام پستی تخریب شده، تلاش مضاعف برای سرکوب آراء و قطاری از پروندههای قضایی بر سر ماشین مستهلک انتخاباتی آمریکا خراب شدهاند. هنگامی که زمان اجرای رأیگیری، جمعآوری و تأیید برگههای رأی برسد هرچیزی از جمله یک پیروزی قاطعانه که هیچ شکی درباره شب انتخابات باقی نگذارد، ممکن خواهد بود. در این میان حتی اگر یکی از طرفین پیشتازی قابل توجهی را به شکل زودهنگام کسب کند، جدولبندی و رویه قانونی مربوط به شمارش تدریجی میلیونها رأی پستی و برگههای رأیدهندگان حضوری، میتواند خروجی نهایی را تا روزها یا هفتهها غیرقطعی نگه دارد».
او مینویسد: «اگر شانس بیاوریم، این دور پرتنش و معیوب انتخابات به موقع به نقطه توقف میرسد و از ضربالأجلهای قانونی در دسامبر و ژانویه عبور نمیکند. مقامات تصمیم خواهند گرفت که بازنده این رقابت باید باخت خود را بپذیرد. ما انتخاب خود را کردهایم، انتخابی که بدون شک خالی از اشکال نخواهد بود اما به قدری شفافیت دارد که رئیس جمهور را با حکمی به سراغ کشورداری بفرستد.
در این سال انتخاباتی مملو از بیماری و رکود اقتصادی و سیاستهای فاجعهزده، مکانیسمهای تصمیمگیری در خطر از هم پاشیدن قرار دارند. افرادی که در زمینه حقوق و رویههای انتخاباتی مطالعه میکنند، این هشدار را میدهند که شرایط برای نوعی از بحران قانون اساسی که ممکن است هیچ نتیجه ملموسی برای ملت نداشته باشد، مهیا است. ما هیچ پناهگاهی در برابر این فاجعه نداریم».
«”ریچارد هیسن” استاد دانشکده حقوق دانشگاه یو سی اروین و نوسنده کتاب جدید “ذوب انتخابات” میگوید: “درصورتی که نتایج انتخابات نزدیک به هم باشد، منازعات کش و قوس دار پس از انتخابات را در دادگاهها و خیابانها شاهد خواهیم بود. این نوع از ذوب انتخاباتی که ممکن است شاهد باشیم بسیار بدتر از انتخابات سال ۲۰۰۰ و رقابت بین بوش و گور خواهد بود”».
گلمن میافزاید: «بسیاری از افراد از جمله “جو بایدن” نامزد حزب دموکرات درک درستی از ماهیت این تهدید ندارند. آنها این تهدید را بهصورت این نگرانی میبینند که ممکن است ترامپ در صورت باخت اتاق بیضی کاخ سفید را ترک نکند. جمعبندی این افراد این است که در آن زمان بایدن اختیار کافی دارد تا او را از طریق سیلی از مأموران به بیرون از کاخ سفید راهنمایی کند. اما بدترین حالت ممکن این نیست که ترامپ نتیجه انتخابات را نپذیرد بلکه این است که از قدرت خود برای ممانعت از رسیدن به نتیجهای قطعی علیه او استفاده کند.
اگر ترامپ خویشتنداری به خرج ندهد و اگر متحدان جمهوریخواهش نقشی که او میخواهد ایفا کنند، میتواند در آرای الکترال و سپس در داخل کنگره مانع از به ثمر رسیدن پیروزی بایدن شود. او میتواند مانع از این شود که اجماعی درخصوص اینکه اصلاً نتیجهای برای انتخابات معین شود یا خیر، ایجاد شود. او میتواند با حفظ این عدم قطعیتها در قدرت باقی بماند».
«تیم قانونی ایالتی و ملی ترامپ در حال حاضر در حال کار بر روی مانورهای بعد از انتخابات هستند تا بتوانند نتایج شمارش آراء در ایالتهای کلیدی را دور بزنند. ابهامات موجود در قانون اساسی و لایحه آرای الکترال این امکان را به وجود میآورد که اختلافات را به روز تحلیف بکشاند و ملت را به لبه پرتگاه بکشاند. طبق بند دوازدهم قانون اساسی، دوره ریاست جمهوری ۲۰ ژانویه به اتمام میرسد و ممکن است سر و کله دو نفر برای ادای سوگند ریاست جمهوری پیدا شود که یکی از آنها با تمام ابزارها و در دست داشتن قدرت ریاست جمهوری ظاهر خواهد شد».
«”جولیان زِلیزِر” استاد دانشگاه پرینستون در این باره میگوید: “ما به هیچ وجه برای چنین چیزی آمادگی نداریم. دربارهاش حرف میزنیم، برخی نگران آن هستیم و تصور میکنیم که چگونه خواهد بود. اما عده کمی در این خصوص پاسخهایی واقعی دارند که اگر ماشین دموکراسی برای ممانعت از یافتن راه حل قانونی برای انتخابات مورد استفاده قرار گرفت چه باید کرد”. همچنین لورنس داگلاس پژوهشگر حقوق میگوید: “قانون اساسی ما انتقال مسالمتآمیز قدرت را تضمین نمیکند بلکه آن را یک پیش فرض میداند”. به گفته او، دوره گذار و موقت میان انتخابات و سوگند رئیس جمهور جدید میتواند بستر “طوفانی عالی” برای برعکس کردن اوضاع باشد. ما نمیتوانیم به این طوفان پشت کنیم بلکه سوم نوامبر به میان آن کشیده میشویم».
«بگذارید بر سر یک چیز مخالفت نداشته باشیم؛ اینکه ترامپ ممکن است پیروز شود یا ببازد اما هرگز تحت هیچ شرایطی، چه در خلال دوره انتقال قدرت و چه بعد از آن قدرت را واگذار نمیکند. حتی اگر در نهایت با خالی کردن دفتر ریاست جمهوری کنار بیاید، از بیرون و تا نفس دارد خواهد گفت تقلب رخ داده و بر آن اصرار خواهد کرد. پایبندی بی چون و چرای ترامپ بر این موضع مهمترین واقعیت درخصوص دوره گذار بین دو دولت خواهد بود و اقداماتی که در برهه انجام میگیرد از ابتدا تا انتها، تغییر شکل خواهند داد. تا کنون هرگز چیزی شبیه به این را تجربه نکردهایم».
«ممکن است در این زمینه تردید داشته باشید اما حقیقت این است که اگر ترامپ ببازد، شکست خود را انکار خواهد کرد. رفتار ترامپ و اعلام نیت او این است که هیچ جایی برای این فرض نگذارد که اگر آراء علیه او بود خواست عمومی را میپذیرد. او برای اخلال در رویدادها، حفظ برتری، طفره رفتن از پاسخگویی و التیام غرور لطمه دیدهاش دروغ میگوید و انتخابات بستری عالی برای تمام این انگیزهها را ایجاد میکند.
انجام آسیب شناسی میتواند قویترین تأثیر بر روی تصمیمات ترامپ در دوره گذار انتخاباتی را نشان دهد. بحثهایی قوی که برخی از آنها در این نشریه چاپ شدهاند، بیان میدارند که ترامپ دارای علائم اختلال روانی و خودشیفتگی است. هرکدام از این دو، از لحاظ پزشکی میتوانند موجب شوند او در پذیرش شکست ناتوان باشد».
در این یادداشت آمده است: «هم در این کارزار انتخاباتی و هم در انتخابات قبلی مستقیماً از ترامپ پرسیده شد آیا نتیجه انتخابات را خواهد پذیرفت و او گزینههای پیش روی خود را باز گذاشته است. هنگامی که زمانش فرا برسد او چه تصمیمی خواهد گرفت؟ او در کازرار انتخاباتی سال ۲۰۱۶ خود در اوهایو به این سوال پاسخ داده است: “خانمها و آقایان، امروز میخواهم مطلب مهمی را اعلام کنم.
به همه رأی دهندگان و حامیان و به همه مردم آمریکا قول میدهم که نتیجه انتخابات را بپذیرم… اگر… پیروز شوم!”. ترامپ پس از گفتن این سخنان لبخند کشداری زد. حتی در انتخابات سال ۲۰۱۶ نیز نتیجه شمارش آرای عمومی را نپذیرفت و مدعی شد چیزی حدود سه میلیون مهاجر غیرقانونی به هیلاری کلینتون رأی دادهاند».
گلمن در ادامه با اشاره به رسم حاکم در آمریکا درخصوص اعلام شکست نامزد بازنده و تشکر او از حامیانش پرداخته و مینویسد: «در مواقع جنگ، این اعطای قدرت، اختیاری است و طرف پیروز میتواند با استفاده از ابزار قدرت، آنچه را که بازنده از اعطایش سر باز میزند، بستاند. انتخابات سال ۲۰۰۰ را در نظر بگیرید که در آن ال گور از اعطای قدرت صرف نظر کرده و برای بازشماری آرای فلوریدا جنگید تا اینکه دیوان عالی این روند را متوقف کرد. اغلب گفته میشود دیوان عالی ۵ به ۴ به آن رأی داد اما این حرف کاملاً درست نیست. دیوان عالی روز ۱۲ دسامبر و ۶ روز پیش از جمعبندی آرای الکترال و هفتهها قبل از تأیید نتایج از سوی کنگره حکم خود را صادر کرد. با اینکه شمارش آراء در فلوریدا متوقف شده بود، ال گور به لحاظ قانونی میتوانست به مبارزهاش ادامه دهد و برخی مشاورانش نیز همین توصیه را داشتند. اگر او اختلافاتش را به کنگره میکشاند میتوانست در مجلس سنا دست بالا را داشته باشد».
«تا ۱۳ دسامبر، فردای روز صدور حکم دیوان که ال گور برای سخنرانی در انظار حاضر شد، این رقابت به طور واقعی خاتمه نیافته بود. ال گور دستانش را پایین آورد و گفت: “قطعیت نتایج را که دوشنبه هفته آینده با آرای الکترال به تصویب میرسد، خواهم پذیرفت و امشب به خاطر حفظ اتحاد و قدرت دموکراسی، اعطای قدرت را میپذیرم”. اکنون اگر بایدن در آرای الکترال پیروز شود اما ترامپ از واگذار کردن قدرت امتناع کند هیچ سابقه یا رویهای برای رسیدگی به آن نداشته و باید آن را ایجاد کنیم».
«ترامپ از برخی جهات یک اقتدارگرای ضعیف است. او زبان دارد اما عضلات لازم برای تضمین عملی کردن خواستههایش را ندارد. او مواضع زیادی علیه “رابرت مولر” بازرس ویژه گرفت اما نتوانست او را اخراج کند. او دشمنانش را به خیانت متهم کرد اما نتوانست آنها را به زندان اندازد. او بوروکراسی را دور زد و به قوانین بی حرمتی کرد اما نتوانست آنها را بشکند. یک فرد مستبد درست و حسابی، زحمت باختن در انتخابات را به خود نمیدهد. چنین فردی از پیش پیروزی خود را تحکیم میکند و از تغییر نتیجه ناخوشایند اجتناب میکند اما ترامپ نمیتواند چنین کاری کند.
گرچه او در به انحراف کشیدن رویه انتخابات و دوره گذار بعد از آن چندان بیقدرت نیز نخواهد بود. او میتواند در صورتی که شمارش آراء به درستی انجام نشود آن را مختل کند و اگر کارگر نشد، آن را به کلی رد کند. ترامپ و متحدانش میتوانند با سرکوب آرای بایدن در روز انتخابات کارشان را شروع کنند».
«طبق صدای ضبط شدهای که توسط نشریه “پولیتیکو” درز کرده است آشکار است که ترامپ نمیخواهد سیاهپوستان رأی دهند. او نمیخواهد جوانان و افراد فقیر رأی دهند. او با دلایل خودش باور دارد که اگر مشارکت انتخاباتی بالا باشد احتمال پیروزی مجدد او کاهش مییابد. [در آمریکا] پدیدهای به اسم [برد] دو طرف وجود ندارد. در امور سیاسی کنونی یک حزب به طور مداوم تلاش میکند هواداران طرف مقابل را از حق رأی محروم کند. تنها کمتر از یک سال قبل، “جاستین کلارک” از وکلای تیم ترامپ در دیداری پشت درهای بسته با وکلای جمهوریخواه در ویسکانسین، به طور خصوصی حرفهایی زد اما فکرش را نمیکرد که فردی در این بین صدایش را ضبط میکند. او حرفهای زیادی درباره عملیاتهای روز انتخابات زد».
«کلارک که در ماه جولای به عنوان معاون مدیر کارزار انتخاباتی ترامپ ترفیع یافت، در آن جمع گفت: “ویسکانسین ایالتی است که باید به نحوی ادای دین کند. به همین دلیل عملیاتهای روز انتخابات اهمیت بسیار بسیار زیادی پیدا میکنند. همیشه این جمهوریخواهان بودهاند که به سرکوب آراء پرداختهاند. رأیدهندگان به دموکراتها همگی در یک سمت ایالت قرار دارند پس بیاید کمی هجومی بازی کنیم و این چیزی است که در انتخابات ۲۰۲۰ خواهید دید. این چیزی است که به وضوح متفاوت خواهد بود. برنامه بسیار بزرگتر و هجومیتر و با بودجه بیشتری خواهیم داشت و هر کاری که لازم است خواهیم کرد تا کمک دریافت کنیم”. او میافزاید “فرمان رضایت ملغی شده است”. او به دستور دادگاهی اشاره دارد که جمهوریخواهان را از پاکسازی رأیدهندگان منع میکند و به گفته کلارک منقضی شدن این حکم “مسئله بسیار بسیار بسیار بزرگی بود”».
«امسال با نبود نظارت قاضی، جمهوریخواهان ۵۰ هزار داوطلب در ۱۵ ایالت به کار میگیرند تا رأیدهندگانی که از نظر آنها مشکوک هستند به چالش بکشند. ترامپ بیستم آگوست به شبکه فاکس نیوز گفت: “قرار است کلانترها و مأموران اجرای قانون را داشته باشیم و امیدواریم وکلا را نیز داشته باشیم” تا به دقت بر انتخابات نظارت کنند. به گفته کلارک برای اولین بار ظرف چند دهه، جمهوریخواهان آزاد خواهند بود در “مکانهایی که توسط دموکراتها اداره میشود” با تقلب رأیدهندگان مقابله کنند. تقلب در انتخابات، تهدیدی ساختگی برای نتیجه انتخابات بوده و برای جمهوریخواهان بستری است تا برگههای رأی مخالفانشان را دور اندازند».
با اینکه شماری از نهادها و اندیشکده احتمال تقلب در انتخابات ایالات متحده را بسیار ناچیز دانستهاند، «جمهوریخواهان و متحدان آنها به نام جلوگیری از تقلب در انتخابات امسال، آمار این نهادها را به چالش کشیدهاند. آنها ایالت به ایالت، به دنبال پاکسازی رأیدهندگان و سفت و سختتر کردن قوانین رأیگیری، احراز هویت رأیدهندگان، کاستن از قابل اعتبار بودن رأیگیری پستی، بلا استفاده کردن برگههای رأی پستی از طریق اختلالات فنی و غیرقانونی دانستن شمارش برگههای رأیی که روز انتخابات مهر خورده اما بعد از آن به دست شمارندگان رسیده باشد، خواهند بود.
نیت چنین کاری بیرون راندن بخش عظیمی از رأیدهندگان از انتخابات است. این مانورهای قانونی از یک کتاب راهنمای کهنه جمهوریخواهان استخراج شدهاند. آنچه امسال متفاوت خواهد بود جدا از توان چنین تلاشهایی، تمرکز بر رأیگیری پستی است. رئیسجمهور به شدت رأیگیری پستی را مورد حمله بیامان قرار داده است، آن هم دقیقاً زمانی که همهگیری ویروس کرونا دهها میلیون نفر را به تقدیر از آن واداشته است».
«انتخابات ریاست جمهوری امسال، رأیگیری پستی را در مقیاسی که قبلاً نظیرش دیده نشده شاهد خواهد بود و برخی ایالتها در تلاش هستند آن را ده برابر گسترش دهند. بررسی ۵۰ ایالت آمریکا توسط روزنامه “واشنگتن پست” دریافت که ۱۹۸ میلیون نفر یا دستکم ۸۴ درصد میتوانند از رأی پستی استفاده کنند. ترامپ ضمن اعلام مخالفت با رأیگیری پستی از آن یک کابوس خیالی ساخته است و حتی درخصوص چاپ برگه رأی جعلی از سوی قدرتهای خارجی هشدار داده است. ترامپ در فصل تابستان به طور متوسط چهار بار در روز علیه انتخابات پستی صحبت کرده است.
همچنین تابستان این خبر را به همراه داشت که توسط “لوییس دیجوی” جمهوریخواه قبضه شده است. قطع خدمات، بازسازی مدیریت در سطوح بالا و تغییرات عملیاتی هرجومرز آفرین تأخیر زیادی در رویه [چاپ و توزیع برگههای رأی] ایجاد کرد. با این حال دیجوی تلاش برای کند کردن رأیگیری پستی را انکار کرد. تخاصم ترامپ با رأیگیری پستی انعکاسی از این اعتقاد او است که رأی دادن بیشتر به زیان او خواهد بود. او در مصاحبه با فاکس نیوز گفت دموکراتها “سطحی از رأیگیری را میخواهند که اگر با آن موافقت میشد هرگز جمهوریخواهی در این کشور پیروز نمیشود».
گلمن در یادداشت خود آورده است: «برخی جمهوریخواهان این خونخواهی ترامپ را نوعی خودزنی میدانند. “جف تیمر” مدیر اجرایی سابق حزب جمهوریخواه در میشیگان به من گفت: “به نظرم این کار اساساً غیرمنطقی است. کارزار ترامپ و حزب جمهوریخواه در حال سرکوب رأی خودشان هستند” که از جمله آنها میتوان به سالمندانی اشاره کرد که سالها است از طریق پستی رأی میدهند. اما جنگ ترامپ علیه رأیگیری پستی به لحاظ راهبردی، نوعی بیان برنامهاش برای دوره انتقال قدرت است. رئیس جمهور در واقع تلاش نمیکند از کل رأیگیری پستی جلوگیری کند بلکه تلاش میکند آن را بیاعتبار کرده و منابع مورد نیاز آن را قطع کند و از هوادارانش بخواهد به صورت حضوری رأی دهند و زمینه را برای تقابل بر سر نتایج آماده کند. این راهبرد مردی است که انتظار دارد بازنده شود و به دنبال مختل کردن شمارش آراء است».
«به گفته تیمی از محققان دانشگاه استنفورد، در حالت عادی رأیگیری پستی به سود هیچ کدام از این دو حزب نیست. اما یافتههای آنان سخنان رئیسجمهوری را شامل نمیشود که حرفهایش به تنهایی انحرافی حزبی ایجاد کند. به نظر میرسد پیشبینیهای نظاممند ترامپ درخصوص تقلب تأثیر قدرتمندی بر گرایش جمهوریخواهان به رأی دادن به شکل حضوری داشته است. به عبارتی، ترامپ فضایی برای تشخیص دوست و دشمنش را به وجود آورده است. این کار برای وکلای جمهوریخواه در سرتاسر کشور برای اقامه دعوی علیه شمارش آراء مفید خواهد بود. آنها میتوانند با بازی با اعداد، آرای پستی را دستکاری کنند».
«در صورتی که اوضاع به همین شکل پیش برود، میدان نبرد دوره گذار میتواند توسط پدیدهای به نام “تغییر به سمت آبی” شکل گیرد. “ادوارد فولی” استاد قانون اساسی دانشگاه ایالتی اوهایو و متخصص قانون انتخابات در زمینه تحقیق درباره تغییر مسیر آبی پیشتاز است. در طول تاریخ آمریکا، شمارش آرایی که دیرتر برای شمارش میرسند، تأثیری بر روی احزاب ندارد. در هر سال انتخاباتی متداول، برخی ایالات روز پس از انتخابات به سمت قرمز (جمهوریخواه) و برخی ایالات به سمت آبی (دموکرات) تغییر گرایش پیدا میکنند اما این تغییرات بهندرت حائز اهمیت هستند.
ظرف ۲۰ سال گذشته دو چیز شروع به تغییر کرد. شمارش این آراء گسترش یافت و بیشتر و بیشتر به سمت آبی گرایش پیدا کرد. هیلاری کلینتون دهها هزار رأی از این طریق کسب کرد اما به قدری نبود که او را از شکست نجات دهد. تغییر مسیر آبی تاکنون در انتخاب رئیس جمهور تأثیری نداشته اما نتیجه رقابت انتخاباتی کرسی سنا در ایالت آریزونا را کاملاً برعکس کرد و نامزد دموکراتها پیروز شد».
«در این انتخابات زمانی که نام خود او (ترامپ) قرار است روی برگههای رأی نوشته شود، این تغییر به سمت آبی میتواند به بزرگترین ابعاد خود برسد. شمارش آرای پستی حتی در سالهای عادی نیز زمان بیشتری خواهد گرفت و امسال دهها میلیون رأی پستی برای شمارش وجود خواهد داشت که بیشترین میزان در مقایسه با انتخابات دورههای پیش خواهد بود. اینکه ترامپ از شمارش این آراء جلوگیری کند محتملترین راهبرد او در انتخابات امسال است. یکی از مشاوران حقوقی کارزار ملی ترامپ که نمیخواست نامش فاش شود در این باره به من گفت: “بخشی از نتایج شب انتخابات مشخص میشود. در کشور این انتظار وجود دارد که برنده و بازنده اعلام شود. اگر نتایج شب انتخابات به خاطر شمارش آرای روز بعد تغییر کند، مولفههای لازم برای ایجاد یک طوفان کثافت به راه خواهد افتاد».
«هنگامی که گفتم در این مورد “اگری” وجود ندارد و آراء بدون شک تغییر میکنند او پاسخ داد “بله” و جمعآوری آراء، بیشتر برای بایدن رأی میسازد تا ترامپ. دموکراتها بر طولانی کردن زمان شمارش اصرار خواهند کرد تا آخرین رأی نیز شمرده شود. او گفت “آنها (دموکراتها) خواستار این هستند. آنها تلاش میکنند مشارکت الکترال خود را بالا ببرند و فکر میکنند که با کاهش مواجه نخواهد شد. شب انتخابات تعداد آراء مشخص میشود ولی در طول زمان تغییر میکند و نتایج شمارش نهایی آراء با عناوینی مانند غیر دقیق، متقلبانه یا هرچه نامش را بگذارید، به چالش کشیده خواهد شد».
«برخی کارشناسان مدلسازی بدترین حالت ممکن در صورتی که آراء به صورت منظم شمرده شوند را اینگونه بیان کردهاند: ترامپ شب بعد از انتخابات با شمارش آرای حضوری جلو خواهد افتاد اما این پیشتازی، با شمارش آرای پستی، رفته رفته جای خود را به پیروزی بایدن خواهد داد. “جاش مندلسون” مدیر اجرایی شرکت مدلسازی داده “هاوک فیش” این سناریو را “سراب سرخ” مینامد.
آشفتگیهای پیش آمده در این بازه زمانی که از سوی معترضان خیابانی، رسانههای اجتماعی و تلاشهای نا امیدانه ترامپ برای حفظ پیشتازی تغذیه میشوند را فقط میتوان در ذهن تصور کرد. مندلسون در این باره میگوید: “هیچ سناریویی که به ذهن شما برسد نمیتواند از واقعیت آن عجیبتر باشد”. همچنین وکلای انتخاباتی از اصطلاحی به نام “حاشیه دادرسی” در رقابتهای نزدیک سخن میگویند. هرچه تعداد آرای شمارش شده در گزارشهای اولیه نزدیکتر باشند و رأی بیشتری برای شمارش باقی مانده باشد، انگیزه جدال قضایی در دادگاه نیز بیشتر میشود. آیا پیروزی قاطع و با اختلاف زیاد میتواند از درگیری در دوره انتقالی (از شب انتخابات تا تحلیف رئیس جمهور جدید) جلوگیری کند؟ به طور فرضی بله اما این احتمالات، قطعی نیستند».
او میافزاید، دشوار است که پیشتازی قابل توجه ترامپ در شب بعد از انتخابات را با فاصله زیادی از بایدن تصور کنیم. در صورتی که ایالتهای کلیدی بتوانند بخش اعظم آرای پستی خود را همان شب بشمارند که غیرممکن هم نیست، انتظار یک تغییر به سمت آبی، بایدن را در تکاپو نگه خواهد داشت. پیشتازی قابل توجه بایدن در شب بعد از انتخابات نیز میتواند امید ترامپ برای رسیدن به او را از بین ببرد.
اگر این اتفاق بیفتد، ابتدا در فلوریدا شاهد آن خواهیم بود. اما این سناریو بیش از حد برای بایدن خوشبینانه است به خصوص که پیشتازی جمهوریخواهان در آرای حضوری مسلم خواهد بود و در هیچ شرایطی ترامپ اعلام شکست نخواهد کرد. او میتواند در دوره انتقالی نیز گزینههای بالفعلی برای زنده نگه داشتن رقابت داشته باشد».
«هر دو حزب به دنبال برانگیختن سیلی از احساسات اضطراری در دادگاههای ایالتی و فدرال هستند و تا همین لحظه نیز در بیش از ۴۰ ایالت مشغول درگیری از دادگاهی به دادگاه دیگر هستند و فرارسیدن روز انتخابات آن را به اوج خواهد رساند. رأیهای پستی میتوانند به شکافی برای وکلای ترامپ تبدیل شوند تا بتوانند به این مسئله ورود پیدا کنند.
رأی دادن پستی پیچیدهتر از رأی دادن به صورت حضوری است و خطاهای فنی در هر مرحله از آن امکانپذیر است. اگر رأیدهندگان آدرس جدیدی درج کنند یا شکل دیگری از نام خود را بنویسند یا امضای آنها تغییر کرده باشد یا نام خود را در قسمت امضا نوشته باشند یا برگه رأی را به درستی در پاکت امنیتی آن مهر و موم نکرده باشند، ممکن است رأی آنها شمرده نشود. در رأیگیری حضوری، کارمند حوزه رأیگیری میتواند این ایرادات کوچک را برطرف کند اما در رأیگیری پستی این امکان وجود ندارد».
«فصل بهار در خلال مرحله مقدماتی انتخابات، وکلای جمهوریخواه به صورت آزمایشی رأیگیری ماه نوامبر را در دفاتر انتخاباتی تمرین کردند. یک گزارش داخلی از سوی “متیو ولف” که عضو حزب جمهوریخواه در پنسیلوانیا است این مسئله را تأیید میکند. ولف و یک وکیل جمهوریخواه دیگر و عضو کارزار ترامپ، بر غربال شدن آرای پستی و آرای مشروط نظارت دقیقی را انجام داده اما در آن مداخله نکردند. ولف نقایص موجود را یادداشت کرد تا حزب او بتواند علیه آنها اعتراض کند.
در یادداشت ولف آمده است که برای مثال برخی برگهها فاقد امضا بوده، امضای آنها ناقص بود یا در جای نادرست قرار داشت. برخی اسامی خود را در پاکت داخلی که باید بدون اسم باشد نوشته بودند و برخی برگههای رأی هیچ پاکت امنیتی نداشتند. برخی از پاکتها فاقد مهر پستی بوده یا مهر آنها غیرمعتبر بودند. برخی تاریخ تولدشان را در محل تاریخ امضا نوشته بودند و برخی تاریخی غیرممکن و مربوط به روزهای آینده را وارد کرده بودند».
«به گفته ولف، تصمیمات برخی کمیسیونرهای انتخاباتی “نقض آشکار دستورات و قوانین انتخاباتی بودند”. او پیشنهاد داده “عدهای مرتبط با حزب [جمهوریخواه]، هر مورد ثبتنام و هر پاکت رأی را بررسی کنند” و دقیقاً برنامه همین است. تیمهای وکلای هر دو طرف، به طور همزمان در حال تنظیم شکایتهایی در مقیاس آنچه در سال ۲۰۰۰ در فلوریدا رخ داد، در چند ایالت کلیدی هستند.
اتفاقات زیادی در هر انتخابات وجود دارد که وکلا میتوانند از آنها بهرهبرداری کنند. در بخش مونتگومری در پنسیلوانیا، کمیته جمهوریخواهان عکسهایی را از اتفاقات مشکوک در خلال دور مقدماتی انتخابات ثبت کردند. در یکی از این موارد “برگههای رأی غیر ایمن” در صندوق عقب یک ماشین ثبت شدهاند و در موردی دیگر یکی از نگهبانان امنیتی برق دوربینهای مداربسته را قطع کرده بود. گرچه این عکسها به لحاظ قانونی بیمعنا هستند ولی در بازه زمانی انتقالی بعد از انتخابات میتوانند طوفانی در فضای مجازی بر پا کنند».
«نبرد الکترال به دادگاه محدود نخواهد بود. انتظار میرود دادرسان محلی انتخاباتی را عناصر جورج سوروس و گروه آنتیفا بنامند و عدهای از نگهبانان خودخوانده صندوقهای رأی با ایجاد شورش، وقایعی را تکرار کنند که هنگام بازشماری آراء پس از انتخابات ۲۰۰۰ رخ داد. اتفاقاتی از این قبیل پیشتر در مقیاسهای کوچکتر از آنچه در ماه نوامبر انتظار داریم، رخ دادهاند. اکنون با حضور ترامپ باید پرسید یک مقام مسئول بیرحم چه ممکن است دست به چه کاری بزند که تا کنون سابقه نداشته است.
فرض کنید کاروانهایی از حامیان ترامپ با برچسبها و اطلاعیههایی با عنوان اصلاحیه دوم قانون اساسی در حوزههای رأیگیری شهرهای بزرگ حاضر شوند و به گفته خودشان درخصوص گزارشهای منتشر شده در فضای مجازی درباره تقلب در انتخابات، تحقیق کنند. مخالفان آنها سر میرسند و زد و خورد شروع میشود، گلوله شلیک میشود و رأیدهندگان میگریزند. سپس فرض کنید رئیسجمهور حال فوقالعاده اعلام کند. مأموران فدرال با لباس جنگی که از قبل در آن حوالی حضور داشتهاند وارد عمل میشوند تا نظم و قانون را برقرار کنند و امنیت را به صندوقهای رأی برگردانند. بعد از این درگیریها، آنها پای صندوق میمانند تا بر جمعآوری آراء نظارت کنند، خیابانهای منتهی به مراکز رأیگیری را میبندند و برای حفظ مدارک تقلب، آرای شمرده نشده را ضبط میکنند».
«”نورم اورنشتین” از موسسه “امریکن انترپرایز” در این باره مینویسد: “رئیسجمهور نمیتواند انتخابات را لغو کند اما چه خواهد شد اگر بگوید در وضعیت اضطراری هستیم و باید این منطقه را بهخاطر خشونتهای رخ داده، مدتی ببندیم؟” اگر در جناح ترامپ باشید و هیچ حد و مرزی نداشته باشید “آنچه انتظار دارم این است که فقط یکی دو مورد از این کارها را انجام نخواهید داد بلکه هرقدر که بتوانید به چنین کارها خواهید پرداخت. در این میان طیف مختلفی از کابوسها وجود دارند. یکی از کانالهای مداخله میتواند دفاتر پستی باشد.
یکی از بهانهها و استدلالهایی که ممکن است انجام شود این است که در گزارشی اطلاعاتی درباره رسیدن آرایی جعلی از چین باشد. البته اینها گمانهزنی هستند اما هیچکدام از این سناریوها با توجه به کارهایی که رئیسجمهور انجام داده یا تهدید به انجام آن کرده، دور از ذهن نیستند. ترامپ در خلال اعتراضات تابستان گارد ملی را به واشنگتن اعزام کرد و به بهانه محافظت از ساختمانهای دولتی نیروهای وزارت امنیت داخلی را به پورتلند و سیاتل فرستاد. او تهدید کرد ممکن است با احیای قاون شورش ۱۸۰۷، ارتش آمریکا را در شهرهایی که توسط دموکراتها گردانده میشوند مستقر کند تا از جان و مال مردم محافظت کنند.
دولت فدرال جایگاه کوچکی در دخالت در خلال انتخابات دارد زیرا ایالتها به میزان زیادی با قوانین ایالتی گردانده میشوند و این قوانین تحت حراست چیزی حدود ۱۰۵۰۰ قاضی محلی قرار دارند. اما کسی که با دیدگاه ویلیام بار دادستان کل آمریکا آشنا باشد شک نخواهد داشت که میتواند برای ترامپ اختیار دست و پا کند».
«هر یک روزی که از سوم نوامبر (۱۳ آبان، روز برگزاری انتخابات آمریکا) بگذرد، رئیسجمهور و متحدانش میتوانند این پیام را در کشور پخش کنند که زمانبندی قانونی به اتمام رسیده است و دموکراتها به نتیجه انتخابات احترام نمیگذارند. ماهها است که ترامپ همین اسب را میراند. او ماه جولای توییت کرد: “نتایج انتخابات باید شب بعد از انتخابات مشخص شود نه روزها و ماهها و حتی سالها بعد!”. آیا مهم است که ترامپ چه میگوید؟ او به شمارش آراء مانند یک رویداد ورزشی نگاه میکند. آن مربی که در حال باخت است میتواند هرچه میخواهد بگوید اما زمانی که داور بگوید، بازی تمام است.
نکته مهمی که باید درباره دوره انتقالی دانست این است که داور و مقام واحدی وجود ندارد که بتواند درباره اتمام این رقابت تصمیم بگیرد. فقط یک سری مقامات پایین رتبه وجود دارند که هر یک در حوزه قضایی محدود هستند و درگیر قوانینی غیرشفاف هستند. راهبرد ترامپ برای این مرحله این است که با زمان بازی کند تا تلاشی هماهنگ برای تخریب و بی اعتبار کردن آرای بایدن فراهم شود. در نهایت ممکن است دادگاهها وارد عمل شوند اما تا آن زمان ممکن است مجمع تصمیمگیری به هر جای دیگری منتقل شده باشد».
«دوره انتقالی یا گذار شامل یک بازه زمانی ۳۵ روزه برای شمارش و حل شکایات قضایی مربوط به آن است و در انتهای بازه زمانی ۳۶ روزه بعدی تا ۸ دسامبر، ضربالأجل مهم انتخاباتی فرا میرسد. در این مرحله، زمانبندی واقعی رأیگیری در نتیجه نهایی تأثیرگذاری کمتری دارد. گرچه ممکن است درست به نظر نرسد ولی مبارزین انتخابات به خصوص ترامپ در این برهه توجه خود را بر روی انتصاب الکتورهای ریاستجمهوری معطوف خواهند کرد.
روز ۸ دسامبر به ضربالأجل “ساحل امن” برای انتخاب ۵۳۸ مرد و زن که کمیته الکترال را تشکیل میدهند، معروف است. این الکتورها تا روز ۱۴ دسامبر با یکدیگر جلسهای نخواهند داشت ولی هر ایالت باید آنها را تا تاریخ ضربالأجل ساحل امن، منصوب کند تا از تأیید اعتبار آنها توسط کنگره اطمینان حاصل شود. در اساسنامه مربوطه آمده است اگر “هرگونه شبهه یا منازعهای” باقی مانده باشد، کنگره تصمیم میگیرد کدام الکتور آرای ایالت را مشخص کند. رسم بر این است که الکتور از طریق آراء مشخص شود اما در قانون اساسی الزامی برای آن تعریف نشده است.
ماده دو قانون اساسی میگوید هر ایالت باید الکتور را طبق نظر و دستور قانونگذار، تعیین کند. تا اواخر قرن ۱۹ هر ایالت این تصمیم را به رأیدهندگان میسپرد. گرچه دیوان عالی در زمان رقابت بوش و ال گور حکم داد که هر ایالت میتواند قدرت انتخاب الکتور را به دست بگیرد، اینکه چه زمانی و چگونه یک ایالت میتواند این کار را انجام دهد برای بیش از یک قرن در بوته آزمایش قرار نگرفته است».
«ممکن است ترامپ این کار را امتحان کند. به گفته منابعی در حزب جمهوریخواه در سطح ایالتی و ملی، کارزار ترامپ در حال بحث درباره طرحهایی احتمالی برای دور زدن نتایج انتخابات و انتصاب الکتورهای وفادار در ایالتهای تحت منازعهای هستند که در آنها جمهوریخواهان به لحاظ تعداد قانونگذاران در اکثریت هستند. ترامپ با مطرح کردن مسئله تقلب از قانونگذاران ایالتی خواهد خواست استناد به بیشترین آراء را کنار گذاشته و از قدرت خود برای انتخاب مستقیم الکتور استفاده کنند.
هر چقدر که ترامپ مدت زمان بیشتری در شمارش آراء تردید ایجاد کند، قانونگذاران فشار بیشتری برای اقدام تا پیش از فرا رسیدن مهلت نهایی ساحل امن احساس خواهند کرد. بر اساس ادراک دموکراتیک امروزی، رد کردن غالب آراء با اهداف حزبی، هرچند در قانون تعبیه شده باشد، به طور ناخوشایندی مشابه یک کودتا است. آیا جمهوریخواهان چنین موضعی را به قدری آزاردهنده میبینند که بخواهند در برابر آن مقاومت کنند؟ آیا آنها پیش از متوسل شدن به چنین ترفندی، تسلیم خواهند شد؟ پایگاه ترامپ برای چنین خیانتی بهای سنگینی در نظر خواهد گرفت و مقامات حزب در چنین برههای بر روی ادبیات تقلب سرمایهگذاری خواهند کرد».
«یکی از مشاوران حقوقی ترامپ که با او صحبت داشتم به من گفت که اعمال فشار برای انتصاب الکتورها به شکلی جلوه داده خواهد شد که از خواست مردم حراست میکند. این قانونگذاران با تعهد به اینکه نتایج شمارش تدریجی آراء را باطل میکنند، خود قضاوت خواهند کرد که تمایل رأیدهندگان چه بوده است. به گفته او: “قانونگذاران خواهند گفت، بسیار خوب، به ما این قدرت قانونی داده شده است. فکر نمیکنیم آرای ایالت ما دقیق باشند، بنابراین فکر میکنیم اینها الکتورهای ما هستند که به طور مناسبی نتایج آرای ایالت ما را منعکس میکنند.
او همچنین گفت، دموکراتها با ایجاد شرایط شمارش تدریجی آراء، خود را در معرض این حیله جنگی قرار دادهاند. هنگامی که آتلانتیک از کارزار ترامپ درباره دور زدن آراء و انتصاب الکتورهای وفادار به حزب و راهبردهای مورد بحث در این مقاله پرسید، پاسخ مستقیمی دریافت نکرد. “تیا مکدونالد” معاون دبیر ملی بخش رسانهای این کارزار گفت: “ناراحتکننده است که رئیسجمهور ترامپ و تیم او به خاطر حمایت از حاکمیت قانون و مبارزه شفاف برای انتخاباتی آزاد و عادلانه به تبهکاری متهم شوند”. وی افزود: “رسانههای جریان اصلی دست دموکراتها را در ریشهکن کردن سیستم و به هرج و مرج کشیدن انتخاباتمان باز میگذارند. ترامپ برای انتخاباتی قابل اعتبار میجنگد. هر ادعایی به غیر از این یک تئوری توطئه است که هدف آن گلآلود کردن آب است».
«سه تن از رهبران حزب جمهوریخواه در ایالت پنسیلوانیا گفتند که در حال حاضر بحث درباره انتخاب مستقیم الکتورها از میان خودشان را آغاز کردهاند و یکی از آنان نیز گفت این مسئله را با کارزار ملی ترامپ در میان گذاشته است. جمهوریخواهان هر دو صحن قانونگذاری را در ۶ ایالت کلیدی در دست دارند. از میان این ایالتها در آریزونا و فلوریدا، فرمانداران نیز جمهوریخواه هستند اما فرمانداران میشیگان، کارولینای شمالی، پنسیلوانیا و ویسکانسین دموکرات هستند.
“ادوارد فولی” پژوهشگر و متخصص قوانین انتخاباتی، اثرات متعاقب انتخاب الکتورها از سوی قانونگذاران جمهوریخواه در ایالات میشیگان و پنسیلوانیا را ترسیم کرده است. پاسخ فرمانداران این ایالات، تأیید شمارش آراء خواهد بود که در دایره اختیارات آنان نیز قرار دارد. آنها خواهند گفت که قانونگذاران این صلاحیت را ندارند که الکتورها را بعد از مشخص شدن آراء تعیین کنند و آنها الکتورهای حامی بایدن را بر اساس “اسناد و گواهیهای” ثبت شده در آرشیو ملی، انتخاب کردهاند. هر دسته از الکتورهای رقیب، از سوی یکی از شاخههای دولت ایالتی مورد تأیید قرار خواهند گرفت».
گلمن میافزاید: «”کیتی هابز” وزیر ایالت آریزونا که بر انتخابات نظارت میکند از حزب دموکرات است. او میتواند از قدرت خود برای تأیید نتیجه شمارش آراء و پیش کشیدن الکتورهای حامی بایدن استفاده کند. حتی در فلوریدا که در آن حاکمیت مطلق با جمهوریخواهان است، الکتورهای حامی بایدن میتوانند آرای این حزب را تأیید کنند، به امید که با ایجاد “منازعه یا رقابت”، اعلام نتیجه انتخابات در ایالت خود را به کنگره واگذار کنند.
اتفاق مشابهی هنگام بازشماری آرای انتخاباتی ایالت فلوریدا در سال ۲۰۰۰ رخ داد. در این سال، “جب بوش” فرماندار فلوریدا در تاریخ ۲۶ نوامبر و در حالی که بازشماری آراء هنوز در جریان بود، الکتورهایی را برای برادرش جورج دبلیو بوش انتخاب کرد. “رونالد کلین” رئیس وکلای ال گور در پاسخ به این حرکت، مکانی را برای الکتورهای دموکرات در ساختمان ایالتی فلوریدا، رزرو کرد تا آرای گور را محاسبه کنند. تنها تسلیم قدرت از سوی گور ۵ روز پیش از اعلام آرای الکترال بود که این برنامه را منحل کرد. در هرکدام از این سناریوها، کمیته الکترال تا ۱۴ دسامبر بدون ادعای قانونی درباره آراء تشکیل جلسه میدهد.
رقبای (جمهوریخواه) این الکتورها میتوانند در شهرهای هریسبورگ، لنسینگ، تالاهاسی و فونیکس تشکیل جلسه دهند. طبق شرایطی که در قانون اساسی مطرح شده است این رقبا میتوانند آرای الکترال مشابهی را در جهت مخالف پیش ببرند و آن را به کرسی دولت آمریکا رسانده و به ریاست سنا منتقل کنند. حرکت بعدی را “مایک پنس” معاون رئیس جمهور پیش خواهد برد».
«چنین اتفاقی میتواند یک بحران قانونی واقعی را ایجاد کند که میتواند اولین مورد در نوع خود در دوره انتقال قدرت باشد. به گفته “نورم اورنشتین ” بعد از آن به دنیایی کشیده میشویم که در آن هر اتفاقی ممکن است رخ دهد. دو نفر همزمان مدعی میشوند که رئیسجمهور هستند. موقعیت بعدی که میتواند این مسئله را حل کند سه هفته پس از آن است.
۶ ژانویه و درست پس از ادای سوگند اعضای جدید کنگره، کنترل سنا برای ریاست آن بسیار حیاتی خواهد بود. پنس به عنوان رئیس سنا دو تأییدیه متناقض آرای الکترال ایالتهای خاکستری را در دست خواهد گرفت. اصلاحیه دوازدهم قانون اساسی میگوید اکنون فقط این اتفاق میتواند رخ دهد: “ریاست سنا در حضور سنا و مجلس نمایندگان، تمام این تأییدیهها را باز کرده آراء آنها مورد شمارش قرار خواهند گرفت”. به لحن انفعالی جمله دقت کنید. چه کسی آراء را میشمارد؟ کدام تأییدیهها شمرده میشوند؟ موضع تیم ترامپ این خواهد بود که طبق قانون پاسخ به این سوالات به معاون رئیس جمهور محول میشود. چنین چیزی بدین معنا است که پنس به صورت یکجانبه این قدرت را دارد که انتخاب مجدد و دور دوم ریاست جمهوری ترامپ را اعلام کند».
«در ادامه، دموکراتها و پژوهشگران حقوقی چنین تصمیمی را رد کرده و اشاره خواهند داشت که کنگره این حفرههای قانونی را در اصلاحیه دوازدهم با “قانون شمارش آرای الکترال” پر کرده است که دستورالعملهای لازم برای حل چنین اختلافاتی را ارائه میکند. ایراد این دستورالعملها این است که بیش از حد جامع هستند. اگر دوره انتقالی بستری برای یافتن یک داور باشد، حالا ۵۳۸ نفر از آنها به اضافه کتاب قانونی موجود است که هیچکس نمیداند چگونه باید آن را خواند».
«”ادوارد فولی” پژوهشگر و متخصص قوانین انتخاباتی در مقالهای، مسیرهایی را مشخص میکند که نشان میدهد حتی اگر در یک ایالت، آرای الکترال مورد تشکیک قرار گیرند، درگیری دو حزب حتمی خواهد بود. اگر دموکراتها سنا را پس گرفته و اکثریت مجلس نمایندگان را نیز حفظ کنند، تمامی مسیرها به سمتی میروند که قانون شمارش آرای الکترال نهایتاً به ریاستجمهوری بایدن منتج شود. اگر جمهوریخواهان سنا را حفظ کرده و به شکلی دور از انتظار، اکثریت مجلس نمایندگان را نیز کسب کنند، این قانون به نفع آنها خواهد بود.
اما اگر دودستگی در کنگره باقی بماند شرایطی به وجود خواهد آمد که در آن رسیدن به نتیجهای قطعی محتمل نیست. هر حزب میتواند قرائت خود را از قانون داشته باشد که طبق آن نامزد خود را برنده میداند و رأی گرهگشایی صادر نخواهد شد. چگونه ممکن است کنگره وارد بنبستی غیر قابل شکستن شود؟ در این حوزه، قانون همانند هزارتویی است که برای ترسیم آن در یک مقاله، بیش از حد پیچیده است».
«یک قرائت از قانون شمارش آرای الکترال این است که کنگره باید الکتورهایی که از سوی فرماندار دموکرات تعیین شدهاند به رسمیت بشناسد، مگر اینکه مجلس نمایندگان و سنا طور دیگری تشخیص دهند. مجلس نمایندگان طور دیگری تشخیص نخواهد داد و بایدن در پنسیلوانیا و کاخ سفید پیروز میشود. اما پنس علیه آن موضع خواهد گرفت و قرائت دیگری را خواهد داشت که در آن، کنگره باید الکتورهای هردو رقیب را کنار بگذارد. با رد صلاحیت الکتورهای پنسیلوانیا، ۵۱۸ رأی الکترال باقی میماند. اگر بایدن برتری اندکی در میان آنها داشته باشد، پیروز خواهد بود زیرا طبق بند دوازدهم “بیشترین تعداد رأی” را دارد.
با این حال جمهوریخواهان خواهند گفت همین اصلاحیه دوازدهم “کسب اکثریت در میان تمام الکتورها” را طلب میکند و پنس حکم میکند که تعداد کلی آنها ۵۳۸ نفر است و بایدن به حدنصاب ۲۷۰ نفر نرسیده است. در اینجا بحث راه به جایی نبرده و تصمیمگیری به مجلسی سپرده میشود که در آن هر ایالت یک رأی خواهد داشت. اگر همین ترکیب حزبی فعلی تا آن زمان حفظ شود، ۲۶ رأی از ۵۰ رأی به ترامپ خواهد رسید».
او در ادامه مینویسد: «پیش از اینکه پنس طبق حروف الفبا از پنسیلوانیا به رود آیلند برسد، نانسی پلوسی رئیس مجلس نمایندگان تمام سناتورها را از صحن مجلس بیرون میکند و از تکمیل شدن شمارش آراء در حضور نمایندگان که از شروط قانون است، جلوگیری میکند. اگر تا روز تحلیف ریاست جمهوری شمارش آراء ناتمام مانده باشد، خود رئیس مجلس نمایندگان میتواند اعلام رئیسجمهوری کند. پلوسی آماده خواهد شد تا ۲۰ ژانویه سوگند یاد کند، مگر اینکه پنس از موضع خود عقبنشینی کرده و بایدن را پیروز انتخابات بشناسد.
اما پنس کوتاه نخواهد آمد و سنا را دوباره در جایی گرد میآورد و جمهوریخواهان مجلس نمایندگان نیز حضور مییابند تا به شمارش آراء ادامه داده و ترامپ را به عنوان رئیس جمهور معرفی کنند. حالا سه نفر مدعی ریاست جمهوری خواهند بود. راههای دیگری نیز در این هزارتو وجود دارد که به بنبست میرسند. اکنون بحران قانون اساسی به مرحلهای عمیقتر از آنچه سه هفته پیش بود میرسد. زیرا قانون اساسی شور و مشورت با هیچ مقامی را ارائه نمیکند. شاید دیوان عالی دست به مداخله بزند اما ممکن است از مواجه شدن با این سوال قانونی بنیادین اجتناب کند. با گذشت ۶۴ روز از انتخابات، بلاتکلیفی همچنان برقرار است و تنها دو هفته تا روز تحلیف باقی مانده است».
«فولی که این تنش را پیش بینی کرده است میداند که راه حلی وجود ندارد و نمیتواند بگوید که چگونه باید با قوانین فعلی از آن خلاص شد. در چنین شرایطی درخواست برای قانونی جدید، چیز زیادی نیست. ترامپ کاخ سفید را تحت تصاحب دارد. او تا چه میزان مرزها را جابهجا خواهد کرد تا موقعیت خود را حفظ کند؟ این سوالی است که رئیس جمهور از روزی که وارد دفترش شده با آن مواجه بوده است. امید داشتم بتوانم با مطالعه مقالات منتشر شده در تابستان امسال، چشماندازی را ترسیم کنم. پروژه “یکپارچگی دوره انتقال قدرت”، انتخابات و رخدادهای بعد از آن را مدلسازی کردهاند تا نقاطی که در آنها ممکن است همهچیز از هم فرو بپاشد را مشخص کنند.
آنها نقاط زیادی را یافتند. برخی از آنها شامل رویارویی الکتورهای رقیب است که پیشتر مورد بحث قرار گرفت. در یکی دیگر از نسخههای بررسی شده، بعد از آنکه ترامپ دستور میدهد گارد ملی شمارش آراء [برای مثال] در میشیگان را متوقف کنند و یکی از نگهبانان حامی ترامپ آرای پستی را از بین میبرد، فرماندار دموکرات، الکتور تعیین میکند. در سناریویی دیگر، “جان پودستا” مدیر کارزار هیلاری کیلینتون تیم بایدن را تا مرز جنگ داخلی به دنبال ترامپ میکشاند و سه ایالت دموکرات را تشویق به تجزیهطلبی میکند. هنجارشکنی، هنجارشکنی میآورد. این حرفی است که کلینتون شخصاً در مصاحبهای در ماه آگوست (مرداد) بیان کرد».
«در مورد این رویهها تحقیقات مهمی انجام شده که میتوان به مقاله دست اول همکارم “دیوید فرام” اشاره کرد. اما در پوشش او از چنین وقایعی، برخی مسائل از قلم افتادهاند. هیچ کدام از این روایتها به طور کامل توضیح نمیدهند که این رقابت چگونه پایان میگیرد. من میخواستم بدانم چه کسی در نهایت در کاخ سفید سوگند خواهد خورد. با “رزا بروکس” استاد دانشگاه جورج تاون تماس گرفتم و او هم پاسخی نداشت. بروکس گفت: “در دو مورد از این سناریوها با تنگناهایی در قانون اساسی مواجه هستیم. یکی اینکه چشماندازی برای تصمیمگیری و ارائه راه حل قطعی وجود ندارد و دوم اینکه ممکن است با خشونت خیابانی مواجه شویم. فکر میکنم در یکی از این دو مورد، ترامپ از “قانون شورش” استفاده کرده و ارتش را به خیابانها میریزد و بعد از پنج ساعت میگوییم بسیار خوب، تمام شد.
هنگامی که اوضاع از کنترل خارج شود دیگر سودی ندارد که ببینیم تا کجا پیش خواهد رفت. هدف ما این بود که لحظه مداخله را شناسایی کنیم، لحظهای را شناسایی کنیم که به عقب نگاه خواهیم کرد و خواهیم گفت چه چیزی اوضاع را عوض کرد؟ چه چیزی میتوانست موجب شود اوضاع اینقدر بد نشود؟” در پروژه بروکس در این خصوص که چگونه وقتی درگیری آغاز میشود باید رئیسجمهور بی قانون را متوقف کرد، درسی آموخته نمیشود و حرکت دیگری برای جلوگیری از بروز فاجعه پیشنهاد نمیشود. بورکس در این باره در ایمیلی به من گفت: “فرض من بر این است که میتوان گفت در وضعیت ناشناختهای قرار خواهیم داشت: دیگر هیچکس نمیتواند پیشبینی کند چه رخ خواهد داد”».
«نظامی سیاسی ممکن است به قدری قدرتمند نباشد که یکپارچگی خود را حفظ کند. اشتباه است که مسلّم بدانیم هیأتهای انتخاباتی و قانونگذاران ایالتی و کنگره میتوانند خطوطی را ترسیم کنند که انتخاباتی مشروع و انتقال مسالمتآمیز قدرت را تضمین کند. ممکن است لازم باشد راهی پیدا کنیم که بتوانیم این خطوط را خود ترسیم کنیم. در فرصتی دیگر و زمانی که در آستانه نیستیم میتوانیم اصلاحاتی را در نظر بگیریم. اصلاحات کوچکی مانند پاک کردن بخشهای نامفهوم قانون شمارش آرای الکترال و اصلاحات بزرگی مانند کنار گذاشتن کمیته الکترال و اصلاحاتی واضح مانند فراهم کردن پول لازم برای مقامات انتخاباتی تا بتوانند بهمنظور تسریع کار خود، یک سری اقداماتی در راستای ارتقای سیستمهایشان انجام دهند و از شمارش آرا در روز انتخابات اطمینان حاصل کنند. در حال حاضر بهترین کاری که میتوانیم انجام دهیم دفاع تمام قد از دموکراسی است و میتوان با رد این وسوسه شروع کرد که بخواهیم فکر کنیم این انتخابات به شکلی عادی برگزار خواهد شد. احتمالاً چیزی فراتر از یک انتخابات عادی پیش رو خواهد بود و انتظار چیزی به غیر از این، واکنشهای ما را کند خواهد کرد و ما را در این امید واهی خواهد برد که ترامپ در برابر مقاماتی که از روال عادی امور پیروی میکنند نرمش نشان خواهد داد».
«اگر جزو رأیدهندگان هستید به صورت حضوری رأی دهید زیرا در انتخابات مقدماتی امسال، حتی بدون فشار ترامپ، نیم میلیون رأی پستی باطل شدهاند. اگر احتمال ابتلایتان به کووید-۱۹ نسبتاً کم است برای کار در حوزههای رأیگیری داوطلب شوید. اگر افرادی عقلانی اطراف خود میشناسید از طریق آنها این حرف را نشر دهید که تغییر مداوم نتایج انتخابات تا پیش از اتمام شمارش کامل آراء امری طبیعی است. اگر اخبار را پوشش میدهید به اقدامات فراتر از قانون اساسی اشاره کنید و خبرنگاران و کارکنان خود را در موقعیت رسیدگی به آنها قرار دهید.
اگر مدیر انتخاباتی هستید برای احتمالاتی آماده شوید که هرگز پیش از آن تصورش را هم نمیکردید. اگر شهردار هستید نحوه به کار گرفتن نیروهای پلیس برای مقابله با مداخلهگران را در نظر داشته باشید. اگر مأمور اجرای قانون هستید از آزادی شرکت در انتخابات حراست کنید. اگر قانونگذار هستید از اظهارات ضد و نقیض فاصله بگیرید. اگر در ایالتی کلیدی مقام قاضی را دارید دانش خود از قوانین انتخاباتی را تقویت کنید. اگر در سلسله مراتب فرماندهی در ارتش هستید به خاطر داشته باشید که وظیفه شما سرپیچی از دستورات غیرقانونی است. اگر کارمند دولت هستید بدانید که کشورتان بیش از هر زمانی نیاز دارد که کار صحیح را انجام دهید».
گلمن مینویسد: «تا زمانی که مردم آمریکا تا حدودی به دزدیده شدن انتخابات تن ندهند، این اتفاق نخواهد افتاد. چیزی که بروکس پس از پایان یافتن پروژهاش به آن فکر میکرد، قدرت بالای اعتراضات مسالمتآمیز در سطح گسترده بود. او مینویسد: “در هر دو طرف منازعه، بازیگرانی داریم که تلاش خواهند کرد حامیان خود را در ابعادی وسیع بسیج کنند و ما مکانیسم مناسبی نداشتیم که بررسی کنیم آیا این کار تفاوتی ایجاد خواهد کرد یا این تفاوت به چه صورت خواهد بود؟
این مسئله سوالات بزرگی را مطرح میکند مانند اینکه آیا اعتراضات گسترده چند هفتهای مانند یک انقلاب نارنجی امکان پذیر است؟ این کار چه اثری خواهد داشت؟” تنها یکبار در سال ۱۸۷۷ دوره انتقال قدرت، آمریکا را به مرز فروپاشی کشاند. در حال حاضر نمیتوانیم از آن مدلی برای خود استخراج کنیم. سال ۱۸۷۶ در رقابت میان “ساموئل تیلدن” دموکرات و “روترفورد هایس” جمهوریخواه، چهار ایالت الکتورهای موازی خود از دو حزب را به کنگره فرستادند. هنگامی که دادگاه ویژه به نفع الکتورهای هایس رأی داد، دموکراتها مانورهایی پارلمانی را برای ممانعت از شمارش آرای الکترال در کنگره به راه انداختند. نقشه آنها این بود که مسئله را تا روز تحلیف کش دهند».
وی در پایان میافزاید: «تیلدن تا دو روز پیش از اتمام دوره ریاست جمهوری “یولایسیس سنت گرانت”، رئیس جمهور وقت از موضع خود کوتاه نیامد. اعلام شکست او بر اساس توافق سیاهی برای خروج نیروهای فدرال از جنوب صورت گرفت که وظیفه آنها حراست از حقوق سیاهان تازه آزاد شده بود. اما این تنها انگیزه تیلدن نبود. تهدید استفاده از ارتش هنوز کاملاً عملی نشده بود و گرانت گفته بود آماده اعلام حکومت نظامی در نیویورک است. شهری که شایعه شده بود تیلدن قصد دارد در آن سوگند ریاست جمهوری یاد کند و تحلیف هایس را با ارتشی یکپارچه به تعویق اندازد. این اتفاق تاریخی، سابقهای نگرانکننده برای سال ۲۰۲۱ به شمار میرود. اگر نهادهای سیاسی به کرسی نشاندن رئیسجمهوری مشروع شکست بخورند و اگر ترامپ بنبست انتخاباتی را تا سال آینده میلادی ادامه دهد، نامزد هرج و مرج و فرمانده کل قوا همین یک نفر خواهد بود».