مایا کارلین، تحلیلگر اندیشکده «مرکز سیاست امنیتی» واشنگتن و عضو سابق مرکز آکادمیک اسرائیل در هرتزلیا:

وزارت دفاع ایالات متحده در تاریخ ۱۵ ژانویه اعلام کرد که برای اولین بار اسرائیل را مشمول فرماندهی مرکزی (سنتکام) خود خواهد کرد و این اقدام را با توجه به سیگنال را با توجه به ایجاد روابط حسنه اخیر با میانجیگری رئیس‌جمهور دونالد ترامپ بین اسرائیل و همسایگان عربی آن نشان داد. پنتاگون در بیانیه خود انتقال اسرائیل از فرماندهی اروپایی (ارتش آمریکا) به سنتکام را به عنوان “نشانه‌ای از تغییر محیط سیاسی در خارومیانه” توصیف کرد. این اقدام (گنجاندن اسرائیل در زیرمجموعه فعالیت‌های کاری سنتکام) به همکاری بیشتر در منطقه علیه ایران کمک خواهد کرد؛ کشوری که ایالات متحده، اسرائیل و کشورهای عربی آن را تهدید امنیتی اصلی منطقه می‌دانند.

سنتکام یکی از ۱۱ فرماندهی نظامی جنگی یکپارچه تحت نظر وزارت دفاع ایالات متحده است که نظارت بر اقدامات نظامی ایالات متحده در خاورمیانه و جنوب غربی آسیا را برعهده دارد. خروج حوزه فعالیت اسرائیل در ارتش آمریکا از فرماندهی اروپایی به سنتکام، نشان‌دهنده روابط عادی‌شده روزافزون اسرائیل با همسایگان عربی آن از طریق توافقات آبراهام است.

اگرچه ادغام اقتصادی و صلح منطقه‌ای عناصر کلیدی توافقات آبراهام بودند اما ترس مشترک از ایران قطعا اساس این توافقات بود. رئیس‌جمهور جو بایدن به بازگرداندن ایالات متحده به توافق هسته‌ای سال ۲۰۱۵ اوباما با ایران متعهد شده است اما به دنبال عادی سازی عربی-اسرائیلی، نمی‌توان این رویکرد را بهترین مسیر برای اقدام توصیف کرد.

در دو سال گذشته ، ایران توانایی های موشک بالستیک پیشرفته را توسعه داده و به نمایش گذاشته است. به عنوان مثال ، ایران در ماه سپتامبر ۲۰۱۹ از موشک های کروز و هواپیماهای بدون سرنشین برای حمله به تأسیسات نفتی عربستان سعودی استفاده کرد. تشدید به کارگیری این تاکتیک‌های ایران نشان می‌دهد که این رژیم برای استفاده از زرادخانه تسلیحاتی خود در منازعات منطقه آمادگی دارد و اعتماد به نفس بیشتیر کسب کرده است. توافق هسته‌ای ۲۰۱۵ (برجام) به مساله انتقال سلاح‌های پیشرفته ایران نپرداخته بود. مضاف بر آن اینکه ایران بعید است که از ذخایر انباشته اورانیوم غنی شده خود بعد از خروج ایالات متحده (از برجام) در سال ۲۰۱۸ رویگردان شود.

رئیس‌جمهور بایدن یک گزینه بهتر برای دستیابی به یک پیشرفت واقعی در خاورمیانه دارد. تیم بایدن برای تقویت روند کنونی در رابطه با صلح منطقه‌ای باید روی موفقیت ناشی از توافقات آبراهام سوار شود. دولت او می‌تواند از اتحاد رو به گسترش بین اسرائیل و کشورهای خلیج [فارس] برای اعمال فشار بر ایران و ایجاد بازدارندگی در برابرش برای ازسرگیری تجهیز زرادخانه هسته‌ای خود بهره ببرد. در اوایل این ماه ، کشورهای حاشیه خلیج فارس “پیمان همبستگی” را امضا کردند که توسط ایالات متحده و کویت انجام شد و اتحاد منطقه ای خود را تقویت کرد. اسرائیل ، امارات ، عربستان سعودی و بحرین همگی مخالفت خود را با ورود مجدد ایالات متحده به توافق هسته ای ۲۰۱۵ با تهران اعلام کرده اند.

گنجاندن اسرائیل در فرماندهی مرکزی ایالات متحده تازه ترین محصول توافق آبراهام است. اگر رئیس جمهور بایدن حرکتی را که آبراهام برافروخته است به دست گیرد و روابط جدیدی را که این ائتلاف تازه تاسیس خاورمیانه را تشکیل می دهد ، به دست آورد ، دولت او این فرصت را دارد تا به ثبات منطقه ای بلند مدت در خاورمیانه کمک کند.