تاثیر مالیات های ایالتی بر نابرابری اقتصادی در آمریکا
۱۵ تیر ۱۳۹۹وضعیت ممنوعیت الکل در ایالت های آمریکا ۳ سال قبل از ممنوعیت سراسری
۱۵ تیر ۱۳۹۹تاریخِ الکل به بلندای تاریخِ تمدن است، و به همان پیچیدگی. عاشقان نوشیدنیهای الکلی از حد فزون اند، اما کمتر کسی با گذشته ی آن و خطراتی که این نوشیدنیهای دل انگیز دربر دارند آشناست. در اینجا نیم نگاهی خواهیم داشت به الکل، تاریخچهی آن، و تاثیراتی که بر جنبه های مختلفِ زندگیِ انسان می گذارد.
تاریخچهی الکل
کشف قدیمترین اسناد آبجو سازی از مسوپوتامیا
قدیمی ترین شواهدی که از نحوه ی استخراجِ نوشیدنی از جوانهی غلات به دست آمده متعلق است به سومریان، البته در اینکه آیا این نوشیدنیها حاوی الکل هم بوده اند یا خیر تردید وجود دارد. سرودهی سومریان با عنوانِ «سرودِ نیکاسی» در تحسینِ این عمل و در ستایشِ الهه ی آن است. از زمانِ سومریان، تقریباً هر تمدنِ پیشرفته ای که آمده، از یونانِ باستان گرفته تا مغولستانِ جدید، همه به این نوشیدنی گرایش داشته اند.
مقررات خرید و فروش الکل بر لوح حمورابی
آیین نامهی بابلیان که حمورابی آن را بر لوحی حک کرده بود برای استفاده از نوشیدنیها مقرارتی وضع کرده است، البته از مست-شدگی اسمی به میان نیاورده است. به نوشته ی دایره المعارفِ Ancient History Encyclopedia، مجازاتِ داد و ستدهای غیرمنصفانه غرق شدن بود و این درموردِ خرید وفروشِ آبجو نیز صدق میکرد. در این قانون همچنین برای میفروش هایی که درِ دکانِ خود را به روی توطئه گران و خائنان باز میکردند مجازات در نظر گرفته شده بود. همچنین، کاهنه ها حق نداشتند مغازهی میفروشی بزنند. (البته بابلیان با می- نوشیِ کاهنه ها مشکلی نداشتند، آنچه با آن مخالف بودند می-فروشیِ کاهنه ها بود.)
13 متسعمرهای که شراب را وارد و «رام» را صادر میکردند
مستعمراتِ آمریکا، به ویژه بخشِ نیو انگلند، به سببِ تولیدِ رامهای [نوعی نوشیدنیِ الکلیِ قوی که از نیشکر و شیرهی قند و غیره میگیرند] با کیفیت مشهور بود (و صادراتِ آن به اروپا و سایرِ مناطقِ دنیا بخشِ بزرگی از اقتصادِ مستعمراتی را تشکیل می داد). در عوض، مقادیرِ زیادی شراب از اروپا، جایی که به همان اندازه در تولیدِ شرابِ اعلا در جهان شهره بود، واردِ مستعمرات می شد.
پیش از ممنوعیت فراگیر، بسیاری از ایالتها فروش الکل را ممنوع کرده بودند
در 1920، ایالاتِ متحده متممِ هجدهم را با هدفِ ممنوع سازیِ تولید، فروش، حمل، واردات و صادراتِ الکل به تصویب رساند. اما به گزارشِ بنگاهِ تحقیقاتیِ Mocavo، در سالِ 1917، یعنی سه چهار سال پیش از اینکه این متمم تصویب و اجرایی شود، جز سه ایالت، سایرِ ایالات پیشاپیش به ممنوع سازیِ الکل اقدام کرده بودند.
عمومِ مورخان بر این باورند که این ممنوعیتها به شکست انجامیده است. بنا بر برآوردِ جفری میرون و جفری زویبل (اقتصاددان) چند سال پس از تصویبِ ممنوعیت، میزانِ مصرفِ الکل 30 تا 40 درصد کاهش پیدا کرد، اما از سویی دیگر، موجبِ شکل گیری و رونقِ آن دسته از بازارهای زیرزمینی شد که با تأمینِ مالیِ سازمانهای تبهکارانه، جرایمِ خشن را تشدید میکردند. سرانجام در 1933 و به دنبالِ اعتراضاتِ عمومی علیهِ این قانون، سیاستِ ممنوع سازی در قالبِ متممِ بیست و یکم ملغی گردید.
17 ایالت مشروب فروشیهای انحصاری دارند
به دنبالِ الغای قانونِ ممنوعیت در 1933، ایالتها مختار شدند که فروشِ مشروباتِ الکلی را ممنوع کنند یا مجاز بدانند؛ که تمامِ ایالتها سرانجام دومی را برگزیدند، منتها در این راه تفاوتهایی باهم داشتند. طبقِ آخرین گزارشها، در حالِ حاضر 17 ایالت دارای حقِ انحصاریِ فروشِ الکل هستند که به آنان اجازه میدهد مقررات و محدودیتهای سفت و سختی را در تولید و فروشِ مشروب اعمال کنند. الباقیِ ایالات فروشِ مشروب را خصوصی سازی کردند، که آخرینِ آنها واشینگتن بود که در 2012 چنین کرد. یکی از تحقیقاتی که در این زمینه انجام شده گویای این است که مشروب فروشیهای دسته ی اول (تحتِ نظارتِ دولتی) توانسته اند با افزایشِ قیمتها، محدودیتِ دسترسیِ افرادِ کم سن و سال، و در مجموع کاهشِ مصرفِ الکل به سلامتِ عمومی کمک کنند. به همین دلیل است که برخی از کارشناسان خواهانِ اتخاذِ رویکردی مشابه در عرضه ی ماری جوانا هستند که در بسیاری از ایالتها مجاز محسوب میشود.
نواحی بی-مشروب بسیار معدودند
پس از الغای ممنوع سازی، نواحیِ مختلفِ هر ایالت نیز از این اختیار برخوردار شدند که در داخلِ محدوده ی خود فروشِ الکل را ممنوع کنند. همانطور که نقشه هم نشان میدهد تنها تعدادِ انگشت شماری از نواحی (عمدتاً در جنوب) از این اختیار استفاده کردند. گرچه فروشِ الکل در نواحیِ بی-مشروب مطلقاً ممنوع است، اما در نواحیِ کم-مشروب صرفاً در شهرهای معین، یا انواعِ خاصی از الکل ممنوع است.
مصرف الکل در آمریکا
تعدادِ میخوارگانِ آمریکا تکان نخورده است
از دههی 1940 تا به حال، جمعیتِ مشروب خوارانِ آمریکا همان دو سومی هست که بود. البته این به معنای لایتغیر ماندنِ عادتهای میخوارگیِ مردمِ آمریکا نیست: آمریکاییان در 2014 به موسسهی گالوپ گفته اند که در یک هفته به طورِ میانگین 4.1 گیلاس مشروب میخورند، که این میزان بالاتر از 2.8 گیلاس در 1996 و پایینتر از 5.1 گیلاس در 2003 است. همچنین بیشترِ آمریکاییان تمایل دارند مشروب خواری هایشان را بگذارند برای آخرِ هفته (که چندان هم جای تعجب ندارد).
مصرف الکل در نوجوانان نسبت به گذشته کاهش یافته
طیِ چند دههی اخیرمصرفِ الکل در نوجوانان سیرِ نزولی داشته. کارشناسانِ سلامتِ جمعی و مقاماتِ سیاسی این کاهش را ناشی از بازرسیهای دقیقترِ کارتهای شناسایی، بهبودِ کیفیتِ تعلیم و تربیت، و برپاییِ پویشهای ضدِ تخدیر میدانند. کاهشِ مشروب خوارگی پیشرفتی در سلامتِ جمعی محسوب میشود به چند دلیل: مطالعات نشان میدهد که الکل میتواند در رشدِ مغزِ نوجوان خلل ایجاد کند؛ کسانی که در سنینِ پایین تر مشروب مینوشند بیشتر در معرضِ ابتلا به پیامدهای آن در سنینِ بالاتر قرار دارند، و رانندگانِ کم سن و سالی که الکل مینوشند بیشتر در معرضِ تصادفاتِ الکلی هستند. تحلیلی که سازمانِ MADD (مادرانِ مخالف با مست-رانی) در 2013 انجام داده نشان میدهد که تنها 32 درصد از مردهایی که در حالتِ مست-رانی اتفاق افتاده ناشی از مسائلِ جادهای (عدمِ کنترل، عدمِ هوشیاری، سرعتِ نامعقول و...) بوده و 30 درصد از آنها با انگیزهی قتل،14 درصدِ آنها با انگیزهی خودکشی، 9 درصد ناشی از مسمومیت با الکل و در نهایت، 15 درصد هم به خاطرِ سایرِ علل بوده است.
نوجوانانِ نیوانگلند زیاد مست میکنند
نوجوانانِ منطقهی نیو انگلند و برخی ایالتهای غربی از قرارِ معلوم دسترسی شان به مشروباتِ الکلی آسانتر است. در برخی موارد، به ویژه در نیوانگلند و بخشهایی از جنوب، حدودِ 10 درصد از نوجوانان خودشان میتوانند مستقیماً آنها را بخرند. برخی اوقات قصور از بزرگسالان است: در نظرسنجیِ American Medical Association در سالِ 2005، از هر سه نوجوان دو نوجوان ابراز داشته بودند که دسترسی به الکل در منزل بدونِ اطلاعِ والدینشان کارِ راحتی بوده است، و از هر 10 نفر 4 نفر گفته بودند که مشروباتِ الکلی را یا از والدینشان و یا از والدینِ دوستانشان میگیرند.
10 گیلاس در هر هروز: مصرف پر-نوش ترین آمریکاییها
نیمی از مصرفِ سالانه ی الکل، توسطِ 10 درصد از آمریکاییها انجام میشود. این میزان مصرف در همه ی بازارها معمول است: فیلیپ کوک، که تحلیلی از سطوحِ مختلفِ مصرفِ الکل به عمل آورده است به Wonkblog میگوید: اصلی داریم به اسمِ اصلِ Pareto، معروف به قاعده ی هشتاد-بیست، که میگوید: «در اکثرِ موارد، 80 درصد از خریدهای هر کالا توسطِ تنها 20 درصد از خریدارانِ آن انجام میشود». با این تفاوت که الکل کالایی مضر است که میتواند موجبِ آسیبِ کبدی، رفتارهای خشن، و سایرِ مشکلاتِ رفتاری، روانی و جسمانی گردد. اما صنعتِ الکل رونقش را مدیونِ همین مشروب خوارانِ حرفه ای (و معمولاً مسأله دار) است، چرا که بیشترِ سودِ خود را از دستِ آنان دریافت میکند.
آمریکا عشق آبجو دارد
با آنکه دستِ کم دو دهه است که انتخابِ اولِ آمریکاییان از بینِ نوشیدنیهای الکلی آبجو (beer) بوده است، اما رفته رفته دارد جای خود را به شراب (wine) میدهد. دِرِک تامپسون در سالِ 2013 در The Atlantic چند دلیل را برای این گرایشِ روز افزون بر شمرده است: نخست آنکه آمریکاییان اکنون بیش از پیش به سلامتِ خود اهمیت میدهند؛ دوم اینکه سفیدپوستانِ قشرِ پایین، که آبجو را ترجیح میدهند، دارند زیرِ فشارِ اقتصادی له میشوند، و سوم اینکه، تبلیغاتِ تلویزیونیِ عرق (liquor)، که از سالِ 1996 آغاز شده تاثیرِ خود را گذاشته است؛ و چهارم اینکه، آمریکاییها دارند متوجه میشوند که شراب هم لذیذ تر است و هم مقرون به صرفه تر.
هرکه پولش بیش، نوشش بیشتر
به گزارشِ سازمانِ World Health Organization، افرادِ 15 سال به بالا به طورِ متوسط در سال 26.2 فنجان الکل مینوشند. طبیعی است که در کشورهای ثروتمندتر مصرف بیش از اینهاست، زیرا الکل هنوز هم در اکثرِ کشورهای دنیا عشرتی گرانقیمت محسوب میشود. با این حال در برخی موارد، نوشِ بیشتر میتواند معلولِ فرهنگی باشد که مصرفِ زیادِ الکل را افتخار میداند و آن را تشویق میکند. سازمانِ جهانیِ سلامت چنین فرهنگی را مشکلی جدی میداند که اقداماتِ جدی تری را از سوی قانون گذاران می طلبد. به عنوانِ نمونه، یکی از تحقیقاتی که پیشتر در The Lancet منتشر شده نشان میدهد که مستی، به ویژه مستیِ ناشی از ودکا، عاملِ 25 درصد از مرگ و میرهای مردانِ روسیِ 54 ساله و جوانتر می باشد.
برخی ازکشورها با آنکه نوشندهی کمتری دارند اما مصرف سرانهی الکل شان بالاست
داده های سازمانِ سلامتِ جهانی حاکی از آن است که در برخی کشورها درصدِ بسیار کمی از جمعیت اهلِ نوشیدنِ الکل هستند، اما همانهایی که هستند بسیار زیاد مینوشند. در کشورِ چاد، تقریباً از هر 10 نفر 9 نفرشان به مشروباتِ الکلی لب نمیزنند، اما همان یک دهمی که الکل مینوشند (780000 نفر) هرکدام حدودِ 34 لیتر در سال مصرفِ الکل دارند، یعنی بیش از دو برابرِ سرانهی مصرفِ الکل در آمریکا. در سوی دیگرِ این طیف، کشوری مثلِ پاکستان قرار دارد که هم تعدادِ نوشندگانش کم است و هم همانهایی که مینوشند سالانه کمتر از 3 لیتر مینوشند.
الکل و اقتصاد
رکود بزرگ به بازار الکل هم رحم نکرد
این نمودار گویای آن است که صنعتِ الکل آنقدرها که گمان می شود در برابرِ رکود مقاوم نیست. حتی اعضای شورای مشروباتِ تقطیریِ (Distilled Spirits Council) ایالاتِ متحده نیز در گفت و گو با the Associated Press به این حقیقت اذعان داشته اند و گفته اند که صنعتِ مشروباتِ تقطیری (عرق جات) در برابرِ رکود و کسادیِ اقتصادی «منعطف» هست اما ایمن نیست. به طورِکلی، آمریکاییان در شرایطِ سختِ اقتصادی کمتر مینوشند (یا به سراغِ برندهای ارزان تر می روند) و برپایه ی پژوهشی که بنگاهِ تحقیقاتیِ Mintel International انجام داده، معمولاً عیش و نوشِ خود را در خانه هایشان می گذرانند.
درصدِ مشروب خواران در هریک از گروههای درآمدیِ آمریکا
آنچه از دادههای CDC (مرکزِ مبارزه با بیماری) بر میآید حاکی از آن است که نابرابریِ اقتصادی در مشروب خوارگی نیز موثر است. در بینِ آمریکایی هایی که درآمدِ سالانه شان 75000 است، از هر پنج نفر یک نفر اذعان به مشروبخوارگی کرده است، حال آنکه این نسبت در میانِ کسانی که درآمدشان کمتر از 25000 دلار در سال است تنها 16.2 درصد بوده است. البته نکته ی قابلِ توجه این است که نوشندگانِ اقشارِ کم درآمد وعده های نوشیدنشان و در مجموع، مصرفِ الکلشان بیشتر است. در گروهِ اخیر (زیرِ 25000 دلار درآمد) تعدادِ وعده ها در هر مجلس به طورِ متوسط 5 وعده و چیزی در حدودِ 8.5 پیک است، حال آنکه این میزان در گروهِ اول (بالای 75000 دلار درآمد) 3.7 وعده و در حدودِ 7.2 پیک بوده است.
در آمریکا آبجو ارزان است
در هند شخصی با حقوقِ متوسط باید حدودِ یک ساعت کار کند تا بتواند یک بطریِ آبجو بخرد، در حالی که در آمریکا یک کارگر تنها به پنج دقیقه کار و در آلمان کارگران تنها به هفت دقیقه کار نیاز دارند تا بتوانند از عهده ی خریدِ آن برآیند. این نشان میدهد که در مقیاسِ جهانی، نوشیدنیِ الکلی هنوز هم کالایی بسیار لوکس محسوب میشود، تا جایی که در کشورهای درحالِ توسعه کمتر کسی قادر به خریدِ آن است. حتی در میانِ کشورهای توسعه یافته نیز اختلافِ قیمت فاحش است: در سالِ 2011، قیمتِ خرده فروشیِ 500 میلی لیتر آبجو در ژاپن 4.15 دلار بوده، که همین مقدار آبجو در آمریکا 1.80 دلار و در آلمان 1.90 دلار بوده است.
خطرات الکل
الکل دومین مادهی تخدیری مرگبار در آمریکاست
میزانِ مرگ و میرهایی که هرروزه مستقیماً در اثرِ عوارضِ مصرفِ الکل (نظیرِ مشکلاتِ کبدی) اتفاق میافتد بیش از هر مادهی تخدیریِ دیگری است. حالا بماند که این نوشیدنی چه تاثیراتِ غیر مستقیمی در وقوعِ مرگ و میرها دارد (مثلاً تصادفاتِ ناشی از مستی) که اگر آنها را هم بخواهیم حساب کنیم میزانِ تلفاتِ این ماده بر اساسِ دادههای مرکزِ مبارزه با بیماری مجموعاً به بیش از 88000 تَن در سال می رسد. این الزاماً نه بدان معناست که الکل، به خودیِ خود، از مادهی مخدری مثلِ هروئین هم مهلک تر است. اگر هروئین هم مثلِ الکل دردسترس و شایع بود، شمارِ تلفاتش قطعاً بیشتر بود. با این حال، آمارهایی مثلِ آنچه در نمودارِ بالا آمده نشان میدهد که الکل خیلی خطرناک تر از آن چیزی است که در عرف (و در قانون) جا افتاده است.
برخی محققین الکل را خطرناکترین مادهی مخدره میدانند
محققانِ انگلیسی در سالِ 2010 به دنبالِ این بودند تا خطرناکترین موادِ مخدر، چه از لحاظِ اجتماعی و چه از حیثِ فردی، را مشخص کنند. آنها همه ی متغیرها اعم از عوارضِ جسمانی و روانیِ ناشی از مواد، تغییراتِ رفتاری، و تاثیراتِ مواد بر خشونت و جرم را در نظر گرفتند. و در نهایت به این نتیجه رسیدند که خطرناکترین موادِ مخدر، نخست الکل، و آنگاه هروئین و کراک است. هرچند نخستینگیِ الکل تا حدی ناشی از دردسترس بودنِ آن، قانونی بودنِ آن و تبلیغاتِ فراوانی است که برای آن میشود، اما بیش از آن به سببِ مشکلاتِ جدی ئی است که میتواند بیافریند، از جمله: مشکلاتِ جسمانی نظیرِ سیروزِ کبد، رفتارهای پرخاشگرانه ای که میتواند منجر به خشونت یا جرم گردد، و تصادفاتِ جادهای. برخی دیگر از کارشناسان اشکالاتِ متعددی به این طبقه بندی گرفته اند، اما همانها هم کمابیش قبول دارند که الکل مادهای پرخطر است، تا حدی که اگر ماری جوانا جایگزینِ آن شود باز در مجموع به نفعِ جامعه است.
الکل احتمال تصادف را 13 برابر بیشتر میکند
شاید شناخته ترین خطرِ الکل تاثیرِ به شدت منفیِ آن روی رانندگیِ افراد باشد. بله، الکل خطرِ تصادفاتِ مرگبار را سیزده برابر افزایش میدهد و از این جهت بدتر از هر مادهی مخدرِ دیگری است که محققان بررسی کرده اند. اما آثارِ زیانبارِ آن به همین جا ختم نمیشود. این ماده، علاوه بر همه ی مشکلاتی که برای سلامتی ایجاد میکند، خطرِ سایرِ موادِ مخدر یا داروها را هم سخت افزایش میدهد و میتواند اثراتِ منفیِ آنان را تشدید کند. آنطور که مرکزِ McDonald Center for Student Well-Being متعلق به دانشگاهِ نوتردام دریافته، الکل میتواند نشئگی و تسکین بخشیِ ماری جوانا را افزایش دهد، خطرِ ابتلا به بیماریِ قلبی و سکته ی مغزیِ ناشی از مصرفِ کوکائین را تشدید کند، احتمالِ اوِردوزِ ناشی از داروهای افیون دار را بالا ببرد، و تاثیرِ آنتی بیوتیک ها را خفیف کند.
الکل احتمال تصادف را 13 برابر بیشتر میکند
جای خوشبختی است که می شنویم مست-رانیِ آمریکاییها کمتر از پیش شده است، و این یعنی نجاتِ جانِ هزاران انسان در طولِ سال: بنا بر برآوردِ آژانسِ National Highway Traffic Safety Administration (NHTSA)، 10322 نفر در سالِ 2012 دراثرِ مست-رانی جان باخته اند که این میزان، کمتر از 15827 جانباخته ی سالِ 1991 است. با این حال این آژانس برآورد کرده است که مست-رانی همچنان عاملِ 31 درصدِ تلفاتِ جادهای است، و این یعنی هنوز راهِ درازی در پیش داریم.
زیاده گساری الکل، عامل مرگ یک دهم بزرگسالان سن کار
زیاده گساری در الکل چهارمین کشنده ی عمده ایست که میتوان از آن پیشگیری به عمل آورد. مطالعاتِ مرکزِ مبارزه با بیماری (CDC) نشان میدهد که از هر 10 بزرگسالِ 20 تا 64 ساله، یک نفر در اثرِ مصرفِ الکل میمیرند. از این جهت، ایالتها با هم تفاوت دارند: در نیو مکزیکو، 16.4 درصد از این مرگ و میرها با مصرفِ الکل مرتبط اند. در مریلند، این میزان 7.5 درصد است. این مرگهای نابهنگام، علاوه بر آنکه به خودیِ خود غمبار است، سببِ افتِ بهره وری و از دست رفتنِ درآمدهای بالقوه هم میشود و در نتیجه هزینههای اقتصادیِ سنگینی به بار میآورد. بنا بر برآوردِ CDC، این زیاده نوشی ها 223.5 میلیارد دلار هزینه فقط در سالِ 2006 روی دستِ آمریکا گذاشته است.
بیش از یک سوم آمریکاییها مشروبات الکلی را در مشکلات خانوادگی مقصر میدانند
گرچه مصرفِ الکل در آمریکا افزایش نداشته است اما خیلی از آمریکاییها (بیش از یک سومِ بزرگسالانِ آمریکایی که در نظرسنجی شرکت کرده بودند) به موسسهی گالوپ گفته اند که الکل را در مشکلاتِ خانوادگی دخیل میدانند و این در حالی است که در گذشته تعدادِ افرادی که الکل را عاملی برای مسائلِ خانوادگی میدانستند خیلی کمتر بود. به اذعانِ گالوپ این امر احتمالاً به سببِ افزایشِ سطحِ آگاهیِ مردم است. از آنجایی که درکِ مردم از اعتیاد به الکل واقع بینانه تر شده، لذا نسبت به سه دههی پیش مخالفتشان با مصرفِ زیاده از حدِ الکل بیشتر شده است و با سوءِ ظنِ بیشتری به آن نگاه میکنند.
الکل؛ قوانین و سیاستها
ایالت واشینگتن سنگین ترین مالیات را بر عرقیجات وضع کرده است
مالیاتهای سنگینی که در ایالتِ واشینگتن بر عرقیجات وضع شده احتمالاً خوشایندِ مصرف کنندگان نباشد، اما از قضا برای کارشناسانِ سلامتِ جمعی، جرم شناسان، و اقتصاددانان رویکردی مطلوب است چرا که راهِ حالی است مناسب برای مشکلاتی که از زیاده روی در الکل حاصل میشود. محققانِ مرکزِ مبارزه با بیماری (CDC) دریافته اند که قیمتِ بالای الکل عمدتاً سببِ کاهشِ مصرفِ آن میگردد، که کمترین نتیجهی آن کاهشِ مرگ و میرها و خشونتهای حاصله است. خود-اظهاریِ مجرمانی که به جرمِ خشونت در حبس به سر می برند حاکی است که در حدودِ 36.8 درصد از مجرمانِ ایالتی و 20.8 درصد از مجرمانِ فدرال کسانی هستند که در حینِ ارتکابِ جرایمِ خشن مست بوده اند. از این رو، کاهشِ مصرفِ الکل میتواند یکی از بهترین راههای مبارزه با جرم و خشونت باشد.
الکل نوشی در ملأ عام
نوشیدنِ الکل در ملأِ عام در بیشترینهی ایالاتِ متحده غیرقانونی است، البته چند شهری هم از این قاعده برکنارند.
با پژوهشی که هافینگتن پست انجام داده مشخص شد که بسیاری از این ممنوعیتها پس از آنی رخ داده است که ایالتها و شهرها ممنوعیتِ مستی در ملأِ عام را ملغی کرده بودند. خیلی از دانشمندان به این نتیجه رسیده بودند که قوانینی که مستی در ملأِ عام را محدود میکند منجر به هدررفتِ نیرو و هزینهی دو دستگاهِ قضایی و انتظامی میشود که بیشترِ فشارهایشان را روی سیاهپوستانِ فقیر اعمال میکنند و بیهوده سعی در حلِ مشکلاتی دارند که اگر به نهادهای درمانی و مذهبی سپرده شود خیلی بهتر نتیجه میدهد. بله، قوانینی که در این رابطه وجود دارد خیلی از مشکلاتِ یاد شده را دارند: به گزارشِ نیویورک تایمز، طیِ مصاحبهای که در همین رابطه با پرسنلِ یکی از دادگاههای شهرِ نیویورک به عمل آمد مشخص شد که 85 درصد از احضاریههایی که در شهرِ بروکلین صادر شده مربوط به سیاهپوستان و لاتینها بوده و فقط 4 درصد از آنها برای سفیدپوستان بوده است. این در حالی است که 36 درصد از جمعیتِ بروکلین را سفیدپوستان تشکیل میدهند.
ایالتهایی که در آنها فروش الکل در یکشنبهها ممنوع است
در برخی از ایالتها هرنوع فعالیتی (اعم از کار، سر و صدا، مسابقاتِ اسب دوانی) در یکشنبهها ممنوع بود، چرا که این روز به عبادت و استراحت اختصاص داشت. خیلی از این ممنوعیتها اکنون یا لغو شده اند یا مغایر با قانونِ اساسی تشخیص داده شده اند، با این حال در برخی ایالتها هنوز هم فروشِ عرق در یکشنبهها ممنوع است. بریانا بیرش باک از خبرگزاریِ MinnPost به توصیفِ مخالفتهایی پرداخته است که در مینه سوتا و سایرِ ایالتها با لغوِ این قوانین وجود دارد: «مشروب فروشیهای سراسرِ ایالت تحتِ نظارتِ موسسهی Minnesota Licensed Beverage Association (MLBA) هستند که در مجلسِ شورای ایالتی نفوذی فوق العاده دارد. دکانهای کوچکِ خانوادگی از فروش در روزهای یکشنبه شکایت دارند و میگویند وقتی فروش در روزهای یکشنبه برقرار باشد آنها مجبورند به جای شش روز، هفت روزِ هفته را باز باشند بدونِ اینکه در درآمدشان توفیری داشته باشد. موسسهی MLBA هرساله با مشارکتِ اتحادیه ی Teamsters Joint Council 32 و لابی های صنعتِ عرق تلاش میکند هرطور که شده ممنوعیتِ کذایی را اعمال کند.»
مالیاتِ بر شراب در اروپا مجموعاً نازل تر از آمریکاست
به طورِ کلی، مالیاتِ بر الکل در بریتانیا و کشورهای اسکاندیناویِ شمالِ اروپا بیشتر از جاهای دیگر است، که این تا حدِ زیادی به سببِ مشکلاتی است که اعتیاد به الکل در طولِ تاریخ ایجاد کرده است. اما این مالیاتها برای همه ی انواعِ نوشیدنیهای الکلی یکسان نیست. مالیاتِ شراب بسیار کمتر از مالیاتی است که به عرق و آبجو تعلق میگیرد، با آنکه الکلی که در آن است ابداً کم خطر تر از سایرِ نوشیدنیها نیست. (جوزف استرامبرگ در وبگاهِ Vox متذکر میشود که رسوراتول، مادهای که در شرابِ قرمز یافت میشود و به «ترکیبِ جادویی» معروف است، هیچگونه تاثیری در کاهشِ بیماریهای قلبی، سرطان یا انواعِ مرگ و میر ندارد. با این وجود، هنوز هم شراب را دارای منافعِ قلبی-عروقی میدانند، حالا چرا و چگونه مشخص نیست.)
فرهنگ و الکل
میکدههای آمریکا
این نقشه مراجعهی کاربران به میکدههای آمریکا از طریقِ گوگل مپ را نشان میدهد، که از روی آن میتوان مراکزِ پرمشتری تر را هم شناخت. همه ی شهرهایی که با دوایرِ بزرگِ روی نقشه مشخص شده اند (نیویورک، فیلادلفیا، میامی، دنوِر، لس آنجلس و...) جزوِ مراکزِ عمده ی این پدیده هستند.