برف در خیابان های نیویورک
تقلب کردن
۲۳ مهر ۱۳۹۸
ایالت آراکانزاس بدترین جا برای اجاره نشینان در آمریکا
۲۳ مهر ۱۳۹۸
برف در خیابان های نیویورک
تقلب کردن
۲۳ مهر ۱۳۹۸
ایالت آراکانزاس بدترین جا برای اجاره نشینان در آمریکا
۲۳ مهر ۱۳۹۸
نقش قانون در آمریکا

Close-up Of Brown Gavel With Statue Of Justice In Front Law Books

امریکا ممکلتی ست که در آن نیمی از مردم مشغول sue1 کردن نیمی دیگر هستند! مثلا سالی بیش از 5000 تا شکایت علیه Walmart به دادگاه میره. از اون طرف، سامسونگ Apple رو sue می کنه و متقابلا سامسونگ مشغول sue کردن Apple هست تا جایی که دیگه طرفین خسته شدن و به هم قول دادن دیگه با هم دعوا نکنن!

یا مثلا ماه قبل یه تعدادی از خانواده های سربازان امریکایی علیه چند تا بانک انگلیسی شکایت کردن. موضوع شکایت اینه: این بانک ها در یک طرح هماهنگ شده از سال 1987 به ایران در نقل و انتقال پول کمک کردن. چهار دهه بعد که امریکا دموکراسی رو تو حلق عراق فرو کرده و مملکت رو با خاک یکسان کرده، این عزیزان دل به وسیله گروه هایی که توسط ایران حمایت می شدن مورد حمله قرار گرفتن و احتمالا به تعداد انگشتان یکی دو دست تلفات دادن. حالا اون کمک در انتقال پول در سال 1987 توسط این بانک ها باعث شده که مثلا 40 سال بعد در سال 2008 این اتفاق برای سربازان امریکایی بیفته (خنده حضار!!)

البته فکر نکنید ملت غیور و همیشه در صحنه امریکا فقط ایران رو sue می کنن، اینجا ملتِ زیادی در صحنه، دولت خودشونو هم sue می کنن! مثلا مدیرعامل اسبق شرکت بیمه AIG که در بحران سال 2008 حدود 185 میلیارد دلار از دولت امریکا کمک گرفت، نمک خورده نمک دون شکسته و در دادگاه علیه دولت امریکا شکایت کرده! گاهی اوقات هم از باب انبساط خاطر، دولت امریکا خودش خودشو sue می کنه: به خدمتتون عارضم که الان 17 ایالت امریکا، دولت فدرال رو به خاطر طرح سلامت اوباما (یا همون Obamacare) سو کردن!

اینجا کافیه یه ربع تبلیغات تلویزیون رو نگاه کنی تا یهو یه آقایی با صدایی کاملا همدردانه (!) بگه:

Are you injured because you used the product XYZ??If so, you may be entitled to up to $X million in compensation. Give us a call at 11111111

بخشی از تبلیغات تلویزیونی مربوط به شرکت های حقوقی هست که کارشون اینه که دنبال بگردن و مثلا یه محصول معیوب از یه شرکت پیدا کنن و بعد دنبال بگردن به وکالت از ملت علیه شرکت شکایت کنن. یه لحظه تصور کنید توی تلویزیون ایران یه شرکت حقوقی تبلیغی پخش کنه با این مضمون: "آیا شما یا یکی از بستگانتان به دلیل سوار شدن به خودروی پراید دچار نقص عضو شده یا جان خود را از دست داده اید؟! شرکت حقوقی مشدی حسن و همکاران می تواند به شما کمک کند تا سقف 100 میلیون تومان از شرکت سایپا طلب غرامت کنید!" اونوقته که مال و اموال سایپا که سهله، کل درآمد نفتی مملکت هم بعیده غرامت کشته های پراید رو در ایران بده...

این شکایت نامه ها معمولا برای افراد هیچ خرجی نداره و شرکت حقوقی صرفا در صورت موفقیت در دادگاه بخشی از لاشه مردار رو به نیش میکشه. به همین خاطره که شرکت ها یکی از مهم ترین هزینه هاشون در صورت های مالی، مبلغیه که احتیاطا برای بازپرداخت جرایم ناشی از شکایات کنار میذارن. رکورددارشون هم Bank of America هست که از سال 2008 تا الان حدود 68 میلیارد دلار هزینه بابت جرایم (و البته settlement ها) داده. پیشنهاد می کنم تعداد صفرهای 68 میلیار دلار رو یک بار بشمرید تا عمق فاجعه دستتون بیاد. محض اطلاع، ارزش کل Bank of America در بورس در حال حاضر حدود 178 میلیارد دلاره.

اگر هنوز هم کف بُر نشده اید، پارسال یه درس دکترای Accounting داشتم که استاد معزز میفرمودن یه سری وکیل در امریکا هستن که کارشون اینه که به محض اینکه قیمت یک سهم در بورس افت ناگهانی و شدیدی تجربه میکنه بلافاصله یه شکایت تقدیم دادگاه می کنن. بعد راه میفتن دنبال سهامدارای شرکت و براشون نامه میفرستن که ما شرکت XZY رو به دلیل عدم افشای کامل اطلاعات و پنهان کاری که منجر به افت X درصدی قیمت سهام و زیان Y میلیون دلاری به سهامداران شده sue کردیم و اگر پایه هستید، پای شکایت نامه رو هم امضا کنید تا اگر تونستیم خرخره شرکت رو بجویم، یه چیزی هم گیر شما بیاد.

اگر هنوز هم کف بر نشده اید این دیگه تیر خلاصه: دادگاه عالی نیویورک اخیرا یک شرکت حقوقی رو به باد انتقاد گرفته چون کاشف به عمل اومده که شرکت مذکور نرم افزاری نوشته که به طور خودکار در هزاران و بلکه میلیون ها سند مختلف جستجو میکنه، گزینه های احتمالی برای شکایت رو شناسایی می کنه و گویا تا الان نرم افزار مذکور دهها هزار شکایت نامه هم به طور اتوماتیک به دادگاه فرستاده!! (قابل توجه قوه قضائیه ما که از پرتعداد بودن پرونده ها گلایه منده!)

خلاصه که این نظام حقوقی اینجا هم عالمی داره بس عجیب! البته علیرغم اینکه مثالهای بالا بیشتر موارد حاد رو نشون میده، این سیستم مزایای خودش رو هم داره. مثلا اینکه اگر از من بپرسن، اینهمه دور خودت و دنیا چرخیدی و هی وبلاگ نوشتی و خیر سرت درس خوندی، اگه بخوای در دو جمله بگی چرا امریکا امریکا شده چی میگی؟ این دو جمله از این قراره: از بین همه فاکتورایی که می شناسم، دو تا عاملی که امریکا رو امریکا کرده یکی همین نظام حقوقی سفت و سخت و مستقله3 و دومیش هم مکانیزم بازار (کسی که اقتصاد میخونه بالاخره یه گریزی به کربلا باید بزنه!)

مثلا برخلاف چیزی که خیلی ها در ایران فکر می کنن و وانمود می کنن، فهم ناقص من به عنوان کسی که سررشته ای از حقوق نداره اینه که نظام حقوقی امریکا اتفاقا تا حد خیلی زیادی مستقل عمل می کنه و مثلا با تغییر دولت، میزان محکومیت افراد تغییر نمیکنه! البته این به این معنا نیست که از نظر من همه اصولی که بر اساسش حکم صادر میشه اصول درستیه (از جمله احکامی که علیه ایران هرازگاهی صادر میشه) ولی به هر حال، هر اصل درست یا غلطی دارن پاش هستن و تأثیر عوامل و فشارهای بیرونی به نظر میرسه خیلی کمه.

مطالب مرتبط

امریکا ممکلتی ست که در آن نیمی از مردم مشغول sue1 کردن نیمی دیگر هستند! مثلا سالی بیش از 5000 تا شکایت علیه Walmart به دادگاه میره. از اون طرف، سامسونگ Apple رو sue می کنه و متقابلا سامسونگ مشغول sue کردن Apple هست تا جایی که دیگه طرفین خسته شدن و به هم قول دادن دیگه با هم دعوا نکنن!

یا مثلا ماه قبل یه تعدادی از خانواده های سربازان امریکایی علیه چند تا بانک انگلیسی شکایت کردن. موضوع شکایت اینه: این بانک ها در یک طرح هماهنگ شده از سال 1987 به ایران در نقل و انتقال پول کمک کردن. چهار دهه بعد که امریکا دموکراسی رو تو حلق عراق فرو کرده و مملکت رو با خاک یکسان کرده، این عزیزان دل به وسیله گروه هایی که توسط ایران حمایت می شدن مورد حمله قرار گرفتن و احتمالا به تعداد انگشتان یکی دو دست تلفات دادن. حالا اون کمک در انتقال پول در سال 1987 توسط این بانک ها باعث شده که مثلا 40 سال بعد در سال 2008 این اتفاق برای سربازان امریکایی بیفته (خنده حضار!!)

البته فکر نکنید ملت غیور و همیشه در صحنه امریکا فقط ایران رو sue می کنن، اینجا ملتِ زیادی در صحنه، دولت خودشونو هم sue می کنن! مثلا مدیرعامل اسبق شرکت بیمه AIG که در بحران سال 2008 حدود 185 میلیارد دلار از دولت امریکا کمک گرفت، نمک خورده نمک دون شکسته و در دادگاه علیه دولت امریکا شکایت کرده! گاهی اوقات هم از باب انبساط خاطر، دولت امریکا خودش خودشو sue می کنه: به خدمتتون عارضم که الان 17 ایالت امریکا، دولت فدرال رو به خاطر طرح سلامت اوباما (یا همون Obamacare) سو کردن!

اینجا کافیه یه ربع تبلیغات تلویزیون رو نگاه کنی تا یهو یه آقایی با صدایی کاملا همدردانه (!) بگه:

Are you injured because you used the product XYZ??If so, you may be entitled to up to $X million in compensation. Give us a call at 11111111

بخشی از تبلیغات تلویزیونی مربوط به شرکت های حقوقی هست که کارشون اینه که دنبال بگردن و مثلا یه محصول معیوب از یه شرکت پیدا کنن و بعد دنبال بگردن به وکالت از ملت علیه شرکت شکایت کنن. یه لحظه تصور کنید توی تلویزیون ایران یه شرکت حقوقی تبلیغی پخش کنه با این مضمون: "آیا شما یا یکی از بستگانتان به دلیل سوار شدن به خودروی پراید دچار نقص عضو شده یا جان خود را از دست داده اید؟! شرکت حقوقی مشدی حسن و همکاران می تواند به شما کمک کند تا سقف 100 میلیون تومان از شرکت سایپا طلب غرامت کنید!" اونوقته که مال و اموال سایپا که سهله، کل درآمد نفتی مملکت هم بعیده غرامت کشته های پراید رو در ایران بده...

این شکایت نامه ها معمولا برای افراد هیچ خرجی نداره و شرکت حقوقی صرفا در صورت موفقیت در دادگاه بخشی از لاشه مردار رو به نیش میکشه. به همین خاطره که شرکت ها یکی از مهم ترین هزینه هاشون در صورت های مالی، مبلغیه که احتیاطا برای بازپرداخت جرایم ناشی از شکایات کنار میذارن. رکورددارشون هم Bank of America هست که از سال 2008 تا الان حدود 68 میلیارد دلار هزینه بابت جرایم (و البته settlement ها) داده. پیشنهاد می کنم تعداد صفرهای 68 میلیار دلار رو یک بار بشمرید تا عمق فاجعه دستتون بیاد. محض اطلاع، ارزش کل Bank of America در بورس در حال حاضر حدود 178 میلیارد دلاره.

اگر هنوز هم کف بُر نشده اید، پارسال یه درس دکترای Accounting داشتم که استاد معزز میفرمودن یه سری وکیل در امریکا هستن که کارشون اینه که به محض اینکه قیمت یک سهم در بورس افت ناگهانی و شدیدی تجربه میکنه بلافاصله یه شکایت تقدیم دادگاه می کنن. بعد راه میفتن دنبال سهامدارای شرکت و براشون نامه میفرستن که ما شرکت XZY رو به دلیل عدم افشای کامل اطلاعات و پنهان کاری که منجر به افت X درصدی قیمت سهام و زیان Y میلیون دلاری به سهامداران شده sue کردیم و اگر پایه هستید، پای شکایت نامه رو هم امضا کنید تا اگر تونستیم خرخره شرکت رو بجویم، یه چیزی هم گیر شما بیاد.

اگر هنوز هم کف بر نشده اید این دیگه تیر خلاصه: دادگاه عالی نیویورک اخیرا یک شرکت حقوقی رو به باد انتقاد گرفته چون کاشف به عمل اومده که شرکت مذکور نرم افزاری نوشته که به طور خودکار در هزاران و بلکه میلیون ها سند مختلف جستجو میکنه، گزینه های احتمالی برای شکایت رو شناسایی می کنه و گویا تا الان نرم افزار مذکور دهها هزار شکایت نامه هم به طور اتوماتیک به دادگاه فرستاده!! (قابل توجه قوه قضائیه ما که از پرتعداد بودن پرونده ها گلایه منده!)

خلاصه که این نظام حقوقی اینجا هم عالمی داره بس عجیب! البته علیرغم اینکه مثالهای بالا بیشتر موارد حاد رو نشون میده، این سیستم مزایای خودش رو هم داره. مثلا اینکه اگر از من بپرسن، اینهمه دور خودت و دنیا چرخیدی و هی وبلاگ نوشتی و خیر سرت درس خوندی، اگه بخوای در دو جمله بگی چرا امریکا امریکا شده چی میگی؟ این دو جمله از این قراره: از بین همه فاکتورایی که می شناسم، دو تا عاملی که امریکا رو امریکا کرده یکی همین نظام حقوقی سفت و سخت و مستقله3 و دومیش هم مکانیزم بازار (کسی که اقتصاد میخونه بالاخره یه گریزی به کربلا باید بزنه!)

مثلا برخلاف چیزی که خیلی ها در ایران فکر می کنن و وانمود می کنن، فهم ناقص من به عنوان کسی که سررشته ای از حقوق نداره اینه که نظام حقوقی امریکا اتفاقا تا حد خیلی زیادی مستقل عمل می کنه و مثلا با تغییر دولت، میزان محکومیت افراد تغییر نمیکنه! البته این به این معنا نیست که از نظر من همه اصولی که بر اساسش حکم صادر میشه اصول درستیه (از جمله احکامی که علیه ایران هرازگاهی صادر میشه) ولی به هر حال، هر اصل درست یا غلطی دارن پاش هستن و تأثیر عوامل و فشارهای بیرونی به نظر میرسه خیلی کمه.

مطالب مرتبط



آخرین مطالب