نظرسنجی مرکز تحقیقات خشونت با سلاح گرم کالیفرنیا که ماه گذشته منتشر شد، نشان داد که نیمی از آمریکایی ها انتظار دارند در چند سال آینده #جنگ_داخلی در آمریکا آغاز شود.
مطالعهبی خانمان شدن ساکنان یک شهر در آتش سوزی مهیب کالیفرنیا
۲۷ آبان ۱۳۹۷تله جدید ترامپ برای ایران این بار با پرونده نقض کنوانسیون تسلیحات شیمیایی
۲۷ آبان ۱۳۹۷دیوان عالی ایالات متحده آمریکا (به انگلیسی: Supreme Court of the United States) متشکل از ۹ قاضی، عالیترین نهاد قضایی در ایالات متحده آمریکا و مرجع تفسیر قانون اساسی ایالات متحده آمریکا است.
دیوان عالی همچنین مرجع رسیدگی شکایات ایالات علیه یکدیگراست. بنیانگذاران آمریکا این نهاد را برای حل و فصل اختلافات میان اعضاء فدراسیون بوجود آورند.
سومین وظیفه دیوان عالی نظارت بر مصوبات کنگره ایالات متحده آمریکا و مجالس قانونگذاری ایالتهاست. اگر این مصوبات مغایر با اصول قانون اساسی آمریکا شناخته شوند، از سوی دیوان عالی از درجه اعتبار ساقط میشوند. به عبارت دیگر این دیوان، نقش دادگاه قانون اساسی را ایفا میکند تا از نقض قانون اساسی به عنوان «منشور ملت» توسط مقامات فدرال یا مقامات ایالتی جلوگیری به عمل آورد. این وظیفه بیش از دو وظیفه پیشین، سیاسی تلقی میشود و تأثیر چشمگیری بر تحولات سیاسی و اجتماعی ایالات متحده برجای میگذارد.
دیوان عالی ایالات متحده آمریکا از ۹ عضو تشکیل شدهاست که ارشدترین قاضی تحت عنوان قاضی ارشد ریاست این نهاد مهم را بر عهده میگیرد. (انتخاب قضات در ایالات متحده آمریکا) ۸ قاضی دیگر سمت دستیاری دارند، اما از حق برابر با قاضی ارشد، برخوردار هستند. پروندهها در دیوان عالی با حضور ۹ عضو مورد رسیدگی قرار میگیرد و حداقل ۵ رای برای تصوب ویا رد تصمیمات دیوان لازم است. در دیوان عالی همواره پیش از ورود به ماهیت پروندهها، رایگیری در این خصوص که آیا دیوان باید آن موضوع را رسیدگی نماید یا خیر انجام میگیرد و در صورتی که رای کافی کسب نشود، پرونده مورد بحث از دستور کار دیوان عالی خارج میشود.
در طول ۲۰۰ سال گذشته از سال ۱۷۹۰ تا ۱۹۹۰، ۱۳۲ قانون تصویب شده توسط کنگره ایالات متحده آمریکا و ۱۱۲۷ قانون تصویب شده توسط مجالس قانونگذاری ایالتی از سوی دیوان عالی فدرال مغایر قانون اساسی شناخته و رد شدهاست. کمترین موارد رد مصوبات از دیوان عالی فدرال مربوط به دهه ۹۹–۱۷۹۰ است که هیچ قانونی مغایر با قانون اساسی تشخیص داده نشد. اما در دهه ۷۹–۱۹۷۰، مردم آمریکا با بالاترین میزان مخالفت دیوان عالی با مصوبات کنگره و مجالس ایالتی مواجه بودند. در این دهه، ۲۰ مصوبه کنگره ایالات متحده و ۱۸۱ مصوبه مجالس قانونگذاری ایالتها مغایر با قانون اساسی شناخته شد. این تصمیمات دیوان در خصوص مغایرت با قانون اساسی قطعی و غیرقابل تغییر است.
وظایف دیوان عالی
بر اساس قانون اساسی ایالات متحده آمریکا، در سیستم حقوقی ایالات متحده آمریکا رسیدگی به در خواستهای تجدید نظر چه از دادگاههای ایالتی و چه از دادگاههای فدرال در دیوان عالی مطرح میشود و احکام آن قطعی و لازم الاجرا است. این دیوان در حقیقت مرحله پایانی رسیدگیهای حقوقی و فصل مشترک دو سازمان قضایی ایالتی و فدرال محسوب میشود. به همین دلیل احکام آن از اهمیت ویژهای برخوردار است و در نظام کامن لای آمریکا وحدت رویه را در آئین دادرسی ایجاد میکند. این وحدت رویه اختلاف نظر میان نظامهای حقوق عرفی ایالتها را کاهش میدهد و سبب میشود نوعی وحدت درونی میان نظام حقوقی ایالات متحده ایجاد شود.دیوان عالی همچنین مرجع رسیدگی شکایات ایالات علیه یکدیگراست. بنیانگذاران آمریکا این نهاد را برای حل و فصل اختلافات میان اعضاء فدراسیون بوجود آورند.
سومین وظیفه دیوان عالی نظارت بر مصوبات کنگره ایالات متحده آمریکا و مجالس قانونگذاری ایالتهاست. اگر این مصوبات مغایر با اصول قانون اساسی آمریکا شناخته شوند، از سوی دیوان عالی از درجه اعتبار ساقط میشوند. به عبارت دیگر این دیوان، نقش دادگاه قانون اساسی را ایفا میکند تا از نقض قانون اساسی به عنوان «منشور ملت» توسط مقامات فدرال یا مقامات ایالتی جلوگیری به عمل آورد. این وظیفه بیش از دو وظیفه پیشین، سیاسی تلقی میشود و تأثیر چشمگیری بر تحولات سیاسی و اجتماعی ایالات متحده برجای میگذارد.
اعضای دیوان عالی
قضات دیوان عالی آمریکا، پس از انتخاب از سوی رئیسجمهوری وقت و دریافت رای اعتماد از سوی سنای ایالات متحده آمریکا، در صورت عدم بازنشستگی به صورت خودخواسته، بهطور مادامالعمر در این سمت خدمت میکنند به همین علت، ترکیب قضات دیوان عالی از نظر سیاسی و عقیدتی از اهمیت زیادی در تعیین روند اجتماعی ایالات متحده آمریکا برخوردار است.دیوان عالی ایالات متحده آمریکا از ۹ عضو تشکیل شدهاست که ارشدترین قاضی تحت عنوان قاضی ارشد ریاست این نهاد مهم را بر عهده میگیرد. (انتخاب قضات در ایالات متحده آمریکا) ۸ قاضی دیگر سمت دستیاری دارند، اما از حق برابر با قاضی ارشد، برخوردار هستند. پروندهها در دیوان عالی با حضور ۹ عضو مورد رسیدگی قرار میگیرد و حداقل ۵ رای برای تصوب ویا رد تصمیمات دیوان لازم است. در دیوان عالی همواره پیش از ورود به ماهیت پروندهها، رایگیری در این خصوص که آیا دیوان باید آن موضوع را رسیدگی نماید یا خیر انجام میگیرد و در صورتی که رای کافی کسب نشود، پرونده مورد بحث از دستور کار دیوان عالی خارج میشود.
تاریخچه
علت انتخاب ۹ عضو برای دیوان عالی ریشه در سنت دارد و مستند به اصول قانون اساسی نیست. قانون اساسی سال ۱۷۸۹ هیچ اشارهای به تعداد اعضاء دیوان عالی فدرال نداشتهاست. بر اساس عرف، تعداد قضات دیوان عالی فدرال همواره بین ۸ تا ۱۰ نفر بودهاست. در سال ۱۸۶۶ اندرو جانسون از انتخاب ۲ پست خالی در دیوان عالی سرباز زد و به همین دلیل کنگره، تعداد اعضاء دیوان را به ۸ قاضی کاهش داد. اما جانشین وی، گرانت با انتخاب یک قاضی دیگر موافقت کرد و از آن زمان به بعد تعداد قضات دیوان عالی ۹ نفر بودهاست.نظارت بر حسن اجرای قانون اساسی
دیوان عالی فدرال بر اساس قانون اساسی علاوه بر وظیفه داوری میان دادگاههای مختلف و صدور احکام نهایی، مسئولیت نظارت بر حسن اجرای قانون اساسی را نیز بر عهده دارد. این دیوان میتواند قوانین مغایر با قانون اساسی را باطل اعلام نماید.در طول ۲۰۰ سال گذشته از سال ۱۷۹۰ تا ۱۹۹۰، ۱۳۲ قانون تصویب شده توسط کنگره ایالات متحده آمریکا و ۱۱۲۷ قانون تصویب شده توسط مجالس قانونگذاری ایالتی از سوی دیوان عالی فدرال مغایر قانون اساسی شناخته و رد شدهاست. کمترین موارد رد مصوبات از دیوان عالی فدرال مربوط به دهه ۹۹–۱۷۹۰ است که هیچ قانونی مغایر با قانون اساسی تشخیص داده نشد. اما در دهه ۷۹–۱۹۷۰، مردم آمریکا با بالاترین میزان مخالفت دیوان عالی با مصوبات کنگره و مجالس ایالتی مواجه بودند. در این دهه، ۲۰ مصوبه کنگره ایالات متحده و ۱۸۱ مصوبه مجالس قانونگذاری ایالتها مغایر با قانون اساسی شناخته شد. این تصمیمات دیوان در خصوص مغایرت با قانون اساسی قطعی و غیرقابل تغییر است.
دیوان عالی ایالات متحده به شش دلیل اهمیت دارد
در خیلی از مسائل حرف آخر را میزند
دیوان عالی آمریکا، قدرتمندترین نهاد قضایی و حقوقی در این کشور است. از سقط جنین گرفته تا تبعیض مثبت، محدودیت حمل اسلحه، و خدمات درمانی، سرنوشت خیلی از مهمترین مسائل روز سیاست آمریکا نه در کاخ سفید، یا کنگره، بلکه توسط ۹ عضو دیوان عالی ایالات متحده حل و فصل میشود.
احکام دیوان در نظام حکومتی آمریکا حرف آخر را میزند و تنها از طریق اصلاح قانون اساسی (کاری سخت که تنها ۲۷ بار در عرض ۲۰۰ سال صورت گرفته است) یا عقبگرد خود دیوان قابل تغییر است.
از جمله کارهایی که دیوان عالی در یک دهه گذشته انجام داده است میتوان به مواردی چون قائل شدن حق ازدواج برای همجنسگرایان، تایید حق مالکیت اسلحه، تغییر قوانین ناظر بر بودجه فعالیتهای سیاسی، و تایید اصلاحات خدمات درمانی آقای اوباما اشاره کرد.
دیوان عالی دارد مسائل مهم دیگری را بررسی میکند
قانون اساسی ایالات متحده حول محور ارزیابی و توازن طراحی شده است تا از قدرت گرفتن بیش از حد هر کدام از بخشهای حاکمیت - رئیسجمهوری، کنگره یا دادگاهها - جلوگیری کند. اما کنگره به شدت دچار اختلاف نظر است و غالبا نمیتواند در موضوعات مهم به توافق جزئی برسد. نتیجه اینکه بیشتر ترجیح میدهد که مسئولیت نظارت بر زندگی آمریکاییها را به سازمانهای دولتی واگذار کند - از کیفیت هوا گرفته تا ایمنی در محل کار.
و رئیسانجمهور، مخصوصا اوباما و ترامپ، هم برای پیشبرد کارها از "فرمانهای اجرایی" استفاده کردهاند. اگر شما با این قوانین نظارتی یا فرمانها مشکل داشته باشید، و کنگره هم حاضر به دخالت نشود، باید برای تغییر آنها سراغ دیوان عالی بروید. این کاری بود که محافظهکارها هنگام ریاستجمهوری آقای اوباما کردند، و حالا هم لیبرالها دارند با آقای ترامپ میکنند. از هر طرف که به مسائل نگاه کنید، مهمترین موضوعات بالاخره به دست دیوان عالی سپرده میشود.
بازنشستگی قاضی کندی نقطه عطف بود
دیوان عالی تنها ۹ عضو دارد که مادامالعمر در سمت خود باقی میمانند. سالها است که هیچ یک از دو جناح سیاسی آمریکا در دیوان عالی بر دیگری برتری نداشته است: چهار محافظهکار، چهار لیبرال و آنتونی کندی، محافظهکاری که در موضوعات مهم اجتماعی چون سقط جنین، تبعیض جبرانی (مثبت) و ازدواج همجنسگرایان با لیبرالها همرای بود.
این رویه او را به شخصیت اصلی دیوان عالی تبدیل کرده بود. وقتی در جریان دادرسی صحبت میکرد، توجه همه حاضران در دادگاه جلب صحبتهای او میشد تا بلکه از سوالهایش تصمیم نهایی او را حدس بزنند. او حالا بازنشسته شده است، و اگر با محافظهکار معتمدتری جایگزین شود - به نظر میرسد که این قبا به تن نامزد مورد علاقه آقای ترامپ، یعنی برت کاوانا، خوش میآید - توازن دیوان عالی به نفع محافظهکارها تغییر خواهد کرد.
تغییر در دیوان عالی میتواند به تغییر در آمریکا منجر شود
دیوان عالی سالانه با تصمیمهای مهمی دستوپنجه نرم میکند، برای همین تغییر در ترکیب ایدئولوژیک دیوان میتواند آثار بزرگی به همراه داشته باشد. فعالان اجتماعی نظر مشابهی درباره سرعت و عمق عمل دیوان عالی ندارند.
اما بیشتر افراد بر این عقیدهاند که نظر دیوان عالی در باره سقط جنین محافظهکارانهتر خواهد بود - مثلا با پذیرفتن قوانینی که به ایالات مختلف اجازه میدهد حد و حدود سقط جنین را خود تعیین کنند. در مورد تبعیض جبرانی پذیرش دانشجو در دانشگاهها هم بیشتر افراد فکر میکنند که مواضع دیوان عالی محافظهکارانهتر خواهد شد. و هزینه تبلیغاتی هنگفتی که دارد از طرف انجمن ملی اسلحه صورت میگیرد به این معنی است که آنها از دیوان عالی جدید انتظار دارند که در مورد محدودیت حمل اسلحه هم وارد عمل شود.
اما خیلی مشخص نیست که چه بر سر مسائل دیگر خواهد آمد - قاضی کندی در خیلی از مسائل محافظهکار بود، و به همین دلیل در خیلی از مسائل شاهد تفاوت عمدهای نخواهیم بود.
خطری که دیوان عالی را تهدید میکند این است که پایش به بازیهای سیاسی باز شود
قضات ارشد دیوان عالی تا به امروز اهمیت حیاتی این مسئله را که دیوان عالی جایگاهی فراتر از دعواهای سیاسی دارد به خوبی درک کردهاند.
در دهه ۱۹۵۰، قاضی ارشد ارل وارن از بقیه اعضای دیوان عالی خواست که در مخالفت با تفکیک نژادی در مراکز آموزشی متفقالقول عمل کنند تا بلکه تصمیمشان به پیامی قانونی و اخلاقی در مخالفت با تفکیک نژادی تبدیل شود.
امروز هم قاضی ارشد جان رابرتس به خوبی میداند که اگر دیوان عالی بیش از حد با بخشهای انتخابی حاکمیت مخالفت کند، و به نظر برسد که جانبدارانه عمل میکند، ممکن است اعتبارش را از دست بدهد. او به عنوان نگاهبان جایگاه دیوان عالی به دنبال مصالحه و احکامی خواهد بود که تاثیرات عمده کمتری به جا بگذارند، مگر در مواردی که فکر میکند امکانپذیر نیست.
ممکن است سیاستورزی در قبال دیوان عالی دچار تغییر شود
سالها است که دیوان عالی در کانون توجه سیاسیون محافظهکار قرار دارد. کارزارهای سیاسی علیه حکم دیوان عالی مبنی بر آزادی سقط جنین در همه ۵۰ ایالت آمریکا، و البته احکام تازهتر دیوان عالی، فعالان و سیاستمداران را به یک اندازه به شور آورده است. در سال ۲۰۱۶ خیلی از محافظهکاران انجیلی به دونالد ترامپ رای دادند چون از وعده او مبنی بر انتخاب قضات محافظهکار برای دیوان عالی خوششان آمده بود.
اما عزلونصبهای دیوان عالی تا به امروز کمتر جایی در کارزارهای سیاسی چپگرایان داشته است. اگر ترکیب دیوان عالی عوض شود، این رویه هم دستخوش تغییر خواهد شد و هر انتصاب جدید اهمیت بیشتری پیدا خواهد کرد.