همسفر شراب (قسمت سی‌و‌دوم-بخش سوم)
۱۲ بهمن ۱۴۰۰
مستند داستان چادرشهر های آمریکا ( TENT CITY USA )
۱۲ بهمن ۱۴۰۰
همسفر شراب (قسمت سی‌و‌دوم-بخش سوم)
۱۲ بهمن ۱۴۰۰
مستند داستان چادرشهر های آمریکا ( TENT CITY USA )
۱۲ بهمن ۱۴۰۰

روان پریشی آمریکایی

American Psychosis


کارگردان : کریس هج
ژانر : اجتماعی
محصول : سال 2017 آمریکا
زبان : انگلیسی (زیرنویس فارسی)

توضیحات :

کریس هجز گزارشگر آمریکایی است که 20 سال خارج از ایالات متحده بوده و فرهنگ‌های تمامیت‌خواهِ روبه‌زوال را پوشش خبری داده است. او در این مستند روبه‌روی دوربین می‌نشیند و می‌گوید که چرا مطمئن است ایالات متحده آمریکا در مسیر زوال و فروپاشی است.

او می‌گوید در اثر توهم، خوش‌بینی به نوعی بیماری تبدیل می‌شود و همین بیماری بود که باعث فروپاشی اقتصاد آمریکا شد. آمریکا از الگوهایی پیروی کرده است که باعث فروپاشیِ تمدن‌های قبلی شده‌اند: نخبگانی که به واقعیت متصل نیستند و به حباب‌های خودشان که شبیه شهر ممنوعه و کاخ ورسای هستند، عقب‌نشینی می‌کنند اما قدرت اقتصادی و سیاسیِ تمام‌عیار دارند؛ زیرساخت‌هایی که نابود شده‌اند؛ شهرهایی که به زوال رسیده‌اند.

آمریکا به جنگ علیه تفکر نقادانه برخاسته است زیرا شکستِ تفکر نقادانه، فراموشی تاریخی به بار می‌آورد تا مردم ندانند از کجا آمده‌اند و چه شد که به اینجا رسیدند. در نتیجه، مردم با هر مشکلی روبه‌رو شوند فکر می‌کنند مشکل شخصیِ آن‌هاست و مشکل از نظام سیاسی و اقتصادی نیست. هجز می‌گوید اگر امید به چیزی تبدیل شود که به‌واسطۀ توهم ابراز می‌شود، آن دیگر امید نیست، وهم و خیال است و امید آمریکایی‌ها نیز از همین نوع است.

رویاپردازی آمریکایی که به مردم می‌گوید به هر چیزی که بخواهند می‌رسند، مردم را متوهم و نسبت به اتفاقات اطرافشان کور کرده است. همان طور که کارل مارکس گفته بود، سرمایه‌داری بی‌قیدوبند که نمونه‌اش را در آمریکا می‌بینیم، از همه‌چیز سوءاستفاده می‌کند و همه‌چیز، از طبیعت گرفته تا انسان‌ها، را کالا می‌بیند و اینقدر از آن‌ها سوءاستفاده می‌کند تا نابود شوند. به همین علت است که بحران زیست‌محیطی و بحران اقتصادی دست‌دردست هم هستند. کریس هجز تاکید می‌کند که اگر در جامعه‌ای بازار آزاد وجود داشته باشد، شرکت‌هایی مثل گلدمن ساکس ورشکسته خواهند شد.

بنابراین، آمریکا بازار آزاد ندارد بلکه نوعی سوسیالیسمِ شرکتی دارد که هدفش رفاه برای اَبَرشرکت‌هاست. جوامع تمامیت‌خواه (توتالیترین) می‌خواهند که همۀ انرژی عقلی و احساسی مردم را خرج چیزهایی مثل نمایشهای پرشکوه و مسابقات ورزشی جنجالی و حماسۀ سلبریتی‌ها کنند. برای همین بود که نازی‌ها می‌خواستند حتماً همۀ خانه‌ها رادیوی رایگان داشته باشند و امروز کشورها هزینه‌های هنگفتی صرف برنامه‌های تلویزیونی‌شان می‌کنند.

نکتۀ دیگر، مصرف‌گرایی است که در اصل لذت‌گراییِ مطلق است و می‌خواهد معنویت و ازخودگذشتگی و اعطاکردن و فروتنی را نابود کند. همیشه بین خواسته‌های فردی و مسئولیت‌هایی که او در جامعه دارد تنش‌هایی هست که جامعۀ مصرف‌گرا این تنش‌ها را به‌خوبی به بازی می‌گیرد. حرکت‌های فردی، هر چقدر هم کوچک، در مبارزه با رژیم‌های تمامیت‌خواه بسیار موثرند و به همین دلیل است که حکومت آمریکا به هر روشی که بتواند جاسوسیِ مردمش را می‌کند و صدای آن‌ها را خفه می‌کند.

در پایان، هجز می‌گوید که مردم باید انتخاب کنند که می‌خواهند زندگیشان هدف و معنا داشته باشد و در مقابل این رژیم‌های تمامیت‌خواهِ طبیعتاً مردسالارانه بایستند یا می‌خواهند فقط از این لذت به آن لذت بپرند.