این رتبهبندی، که سه محققِ مشهور بر آن نظارت می کنند، بر اساسِ داده های نظرسنجیِ گالوپ از سالِ ۲۰۱۵ تا ۲۰۱۷ صورت گرفته است. بیش از ۱۵۰ کشور در این نظرسنجی گنجانده شده اند و در هریک از آنها، از ۳۰۰۰ پاسخدهنده خواسته شده تا زندگیِ خود را بر روی نردبانی تصور کنند که ۱۰ پله دارد. بالاترین پله (۱۰) به معنای این است که زندگیِ آنها بهترین زندگیِ ممکن است؛ پایین ترین پله هم یعنی بدترین زندگیِ ممکن.
آمریکایی ها به طورِ میانگین نمره ی ۶.۸ از ۱۰ را به زندگیِ خود داده اند، در حالی که نمره ی چهار کشورِ اول همگی بالاتر از ۷.۵ بوده است. نمره ی کشورِ ما بینِ سالهای ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۰ به میزانِ ۰.۳۱۵ پله تنزل یافته است و در مجموع، آمریکا را در سالِ گذشته در جایگاهِ چهاردهم قرار داده است.
در این گزارش تأکید می شود که خوشبختی لزوماً با رشدِ اقتصادی ارتباطی ندارد. این ناهمربطی برای اولین بار در دهه ی ۱۹۷۰ مطرح شد (و نامِ آن را پارادوکسِ استرلین (Easterlin Paradox) نهادند). در آمریکا سرانه ی درآمدها از سالِ ۱۹۶۰ تا کنون حدودِ سه برابر افزایش یافته است، حال آنکه میزانِ خوشبختی ابداً افزایشی به خود ندیده است. در واقع، این پارادوکس اینک بیش از هر زمانِ دیگری خودنمایی می کند. سرانه ی جی.دی.پی (تولیدِ ناخالصِ داخلی) همچنان رو به افزایش است و با این حال، خوشبختی عملاً رو به کاهش است. این را جدیدترین داده ها می گوید.