وضعیت شکایات و پرونده های مدنی و جنایی علیه دونالد ترامپ ، بستگان و سازمان های وابسته به وی
۱۴ بهمن ۱۴۰۲
چرا آمریکا بیش از ۸۰۰ پایگاه نظامی در سراسر جهان دارد؟
۱۴ بهمن ۱۴۰۲
وضعیت شکایات و پرونده های مدنی و جنایی علیه دونالد ترامپ ، بستگان و سازمان های وابسته به وی
۱۴ بهمن ۱۴۰۲
چرا آمریکا بیش از ۸۰۰ پایگاه نظامی در سراسر جهان دارد؟
۱۴ بهمن ۱۴۰۲

تاریخ روابط آمریکا و اسرائیل از ابتدای شکل گیری تاکنون

مقدمه

از دهه ۱۹۶۰، ایالات متحده از حامیان اصلی رژیم صهیونیستی بوده و این کشور نقشی کلیدی در ارتقای روابط بین اسرائیل و کشورهای عربی منطقه – یعنی اردن، لبنان، مصر و چندین کشور دیگر در پیمان ابراهیم ۲۰۲۰ – ایفا کرده است. در عین حال آمریکا به دنبال مهار تقابل سایر کشورهای خاورمیانه مانند ایران و سوریه با اسرائیل می باشد. روابط با اسرائیل همواره عامل بسیار مهمی در سیاست خارجی کلی دولت ایالات متحده در خاورمیانه بوده و کنگره ایالات متحده نیز همیشه اهمیت زیادی به حفظ روابط نزدیک و حمایتی با رژیم اشغالگر قدس داده است.

مجموع کمک های آمریکا به رژیم
مجموع کمک های خارجی ایالات متحده به اسرائیل در مقایسه با سایر کشورها. بین سال های ۱۹۴۶-۲۰۲۲.[۱]

اسرائیل بزرگترین دریافت کننده کمک های خارجی انباشته ایالات متحده است. به طوری که تا فوریه ۲۰۲۲، ایالات متحده ۱۵۰ میلیارد دلار (بدون تعدیل تورم) کمک دوجانبه به اسرائیل ارائه کرده بود.[۲] در سال ۱۹۹۹، دولت ایالات متحده یادداشت تفاهمی را امضا کرد که از طریق آن متعهد شد سالانه حداقل ۲.۶۷ میلیارد دلار کمک نظامی به اسرائیل برای ده سال ارائه کند. در سال ۲۰۰۹، این مبلغ به ۳ میلیارد دلار در سال افزایش داشت و در سال ۲۰۱۹، این مبلغ مجدداً افزایش یافت و اکنون این رغم حداقل ۳.۸ میلیارد دلار است که ایالات متحده متعهد به ارائه هر سال به اسرائیل می باشد.[۲]

همچنین از سال ۱۹۷۲، ایالات متحده برای کمک به کمبود مسکن، جذب مهاجران جدید یهودی توسط اسرائیل و سایر کمکه ها به اسرائیل،  با تمدید ضمانت های وام، نوعی حمایت غیرمستقیم از اسرائیل داشته است که آن را قادر می‌سازد تا از بانک‌های تجاری ایالات متحده با نرخ‌های پایین‌تر وام بگیرد و از نتایج آن بهبود وضعیت اقتصادی رژیم پس از رکود اقتصادی سال های ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۳ که تا حدی به دلیل انتفاضه دوم ایجاد شد، می باشد.[۲] علاوه بر این، ایالات متحده بزرگترین شریک تجاری اسرائیل و اسرائیل بیست و پنجمین شریک تجاری بزرگ ایالات متحده است. تجارت دو طرفه آن ها در سال ۲۰۱۳ حدود ۳۶ میلیارد دلار بود[۳] و تا سال ۲۰۲۳ این رقم به نزدیک به ۵۰ میلیارد دلار افزایش یافت.[۴]

علاوه بر کمک‌های مالی و نظامی، ایالات متحده حمایت سیاسی گسترده‌ای را نیز به اسرائیل ارائه می‌کند، به طوری که  از مجموع ۸۳ بار وتوی آمریکا در شورای امنیت سازمان ملل، ۴۲ مورد آن علیه قطعنامه‌های محکوم‌کننده اسرائیل بوده است. شایان توجه است که بین سال‌های ۱۹۹۱ و ۲۰۱۱، از ۲۴ حق وتوی مورد استناد ایالات متحده، ۱۵ مورد برای حفاظت از اسرائیل استفاده شد.[۵][۶]

آمادگی ایالات متحده برای حمایت از اسرائیل، در میان عوامل دیگر، با نفوذ لابی های صهیونیستی در سیاست ایالات متحده، به ویژه AIPAC، مرتبط است.[۷][۸]

روابط دوجانبه بین آمریکا و رژیم صهیونیستی از سیاست اولیه آمریکا مبنی بر همدردی و حمایت از ایجاد یک سرزمین یهودی در سال ۱۹۴۸ نشات میگیرد که این سیاست با تلاش در جهت توازن نفوذ آمریکا در منطقه در برابر سایر منافع رقیب یعنی روسیه و متحدانش از طریق شارکت با یک کشور هرچند کوچک اما قدرتمند تکامل یافته است. [۹][۱۰] برخی از تحلیلگران معتقدند که اسرائیل یک متحد استراتژیک برای ایالات متحده است و روابط با آن باعث تقویت نفوذ آمریکا در خاورمیانه خواهد شد.[۱۱]

اسرائیل توسط ایالات متحده به عنوان متحد اصلی غیر ناتو تعیین شده است و اولین کشوری بود که در سال ۱۹۸۷ در کنار مصر به این این عنوان را دریافت نمود. اسرائیل و مصر تنها کشورهای خاورمیانه هستند که این عنوان را دارند. به گفته سناتور جسی هلمز اشاره به اسرائیل به عنوان “ناو هواپیمابر آمریکا در خاورمیانه” گفت جای پای نظامی اسرائیل در منطقه به تنهایی هزینه کمک نظامی آمریکا را توجیه می کند. [۱۲][۱۳]

از سال ۲۰۲۱، ایالات متحده تنها عضو دائمی شورای امنیت سازمان ملل است که اورشلیم را به عنوان پایتخت اسرائیل به رسمیت شناخته است و سفارت خود را در سال ۲۰۱۸ از تل آویو به این شهر مورد مناقشه منتقل کرده است.[۱۴] ایالات متحده همچنین تنها کشوری است که بلندی‌های جولان (که توسط سازمان ملل به عنوان اراضی سوریه تحت اشغال اسرائیل معرفی شده است) را به عنوان اراضی مستقل اسرائیل به رسمیت شناخته است. دولت بایدن، در گزارش سالانه وزارت خارجه ایالات متحده در مورد نقض حقوق بشر در سراسر جهان بار دیگر به کرانه باختری، نوار غزه، بیت المقدس شرقی و بلندی‌های جولان به عنوان سرزمین‌هایی اشاره می‌کند که توسط اسرائیل اشغال شده‌اند.[۱۵] با این وجود، در ژوئن ۲۰۲۱، در پاسخ به ادعای واشنگتن فری بیکن مبنی بر اینکه بلندی های جولان به عنوان اراضی مستقل اسرائیل به رسمیت شناخته نشده است، حساب خاور نزدیک وزارت خارجه ایالات متحده در توییتی نوشت که «سیاست ایالات متحده در مورد جولان تغییر نکرده است و گزارش های خلاف آن نادرست هستند.»[۱۶]

تاریخچه

حمایت از صهیونیسم در میان یهودیان آمریکایی تا زمان دخالت لوئیس براندیس در فدراسیون صهیونیست های آمریکایی، [۱۷] از سال ۱۹۱۲ و تأسیس کمیته اجرایی موقت برای امور عمومی صهیونیست ها در سال ۱۹۱۴ بسیار کم بود. سازمان صهیونیستی به او اختیار داده بود «تا به همه مسائل صهیونیستی بپردازد تا زمان بهتر فرا برسد».[۱۸]

وودرو ویلسون رئیس جمهور وقت آمریکا، که نسبت به وضعیت اسفبار یهودیان در اروپا همدردی و از اهداف صهیونیست ها حمایت می کرد (با موافقت خود با متن بیانیه بالفور کمی قبل از انتشار آن) در ۲ مارس ۱۹۱۹ اظهار داشت: “من متقاعد شده ام که کشورهای متفقین با توافق کامل دولت و مردم ما بر این است که در فلسطین پایه و اساس یک مشترک المنافع یهودی در آینده گذاشته شود» و در ۱۶ آوریل ۱۹۱۹، «موافقت آشکار» دولت ایالات متحده در بیانیه بالفور را تأیید کرد.[۱۹] اظهارات ویلسون منجر به تغییر سیاست وزارت خارجه آمریکا به نفع اهداف صهیونیستی نشد. با این حال، کنگره ایالات متحده قطعنامه Lodge-Fish را تصویب کرد. [۲۰] اولین قطعنامه مشترک که حمایت خود را از “تاسیس خانه ملی برای مردم یهود در فلسطین” در ۲۱ سپتامبر ۱۹۲۲ اعلام کرد.[۲۱][۲۲] در همان روز قیمومیت فلسطین به تصویب شورای جامعه ملل رسید.

در طول جنگ جهانی دوم، در حالی که تصمیمات سیاست خارجی ایالات متحده غالباً اقدامات و راه‌حل‌هایی بود که بنا به خواسته‌های جنگ دیکته می‌شدند، جنبش صهیونیستی در کنفرانس بیلتمور در می ۱۹۴۲ یک انحراف اساسی از سیاست سنتی صهیونیستی و اهداف اعلام شده آن انجام داد. .[۲۳] سیاست اعلام شده قبلی در مورد ایجاد یک “خانه ملی” یهودی در فلسطین از بین رفت. آن ها با سیاست جدید خود با همکاری ایالات متحده و بدون همکاری بریتانیا «که فلسطین به عنوان یک مشترک المنافع یهود مانند سایر کشورها تأسیس شود» ، جایگزین شد.[۲۴] در سال ۱۹۴۴ دو تلاش کنگره برای تصویب قطعنامه‌هایی مبنی بر اعلام حمایت دولت آمریکا از تأسیس یک کشور یهودی در فلسطین، به دلیل ملاحظات زمان جنگ و مخالفت اعراب با ایجاد یک کشور یهودی، مورد اعتراض وزارت‌های جنگ و امور خارجه قرار گرفت. قطعنامه ها برای همیشه حذف شدند.[۲۵]

دوران جدید پس از جنگ بر خلاف نگرش “دست بردار” که مشخصه رفتار دولت آمریکا در دوره قبل از جنگ بود، دخالت ایالات متحده در امور سیاسی و اقتصادی خاورمیانه شدت گرفت. در دولت ترومن، ایالات متحده مجبور بود سیاست خود را در هر سه بخش که ریشه‌های منافع آمریکا در منطقه را فراهم می‌کردند، مشخص کند: تهدید شوروی، تولد اسرائیل و نفت.

به رسمیت شناختن کشور اسرائیل

رؤسای جمهور قبلی آمریکا، اگرچه با حمایت فعال اعضای جوامع یهودی آمریکا و جهان، و همچنین گروه های مدنی داخلی، اتحادیه های کارگری و احزاب سیاسی تشویق شده بودند، اما از مفهوم میهن یهودی حمایت کردند که در بیانیه بالفور ۱۹۱۷ بریتانیا به آن اشاره شد.

 در سراسر دولت های روزولت و ترومن، وزارتخانه های جنگ و امور خارجه با توجه به امکان ایجاد ارتباط شوروی-عربی و محدودیت احتمالی اعراب در عرضه نفت به ایالات متحده، توصیه کردند که از دخالت ایالات متحده به نمایندگی از یهودیان جلوگیری شود.[۲۷]

با ادامه درگیری در منطقه و بدتر شدن شرایط بشردوستانه در میان بازماندگان یهودیان در اروپا، در ۲۹ نوامبر ۱۹۴۷ و با حمایت ایالات متحده، مجمع عمومی سازمان ملل متحد تحت عنوان قطعنامه ۱۸۱، طرح تقسیم سازمان ملل متحد برای فلسطین را تصویب کرد. که تصویب و اجرای طرح تقسیم با اتحادیه اقتصادی را توصیه میکرد.[۲۸] این رای گیری به شدت توسط لابی صهیونیست حمایت شد که خود ترومن بعداً به آن اشاره کرد[۲۹] و اعراب آن را رد کردند.

با نزدیک شدن به پایان مأموریت، اختلاف نظر قابل توجهی بین پرزیدنت ترومن، مشاور داخلی و مبارزات انتخاباتی او، کلارک کلیفورد، و وزیران امور خارجه و وزارت دفاع، در خصوص تصمیم برای به رسمیت شناختن دولت یهودی وجود داشت.

ترومن، با وجود همدردی با آرمان صهیونیستی، بیشترین نگرانی را در مورد تسکین وضعیت آوارگان داشت. جورج مارشال، وزیر امور خارجه نگران بود که حمایت ایالات متحده از یک کشور یهودی به روابط با جهان اسلام آسیب برساند و دسترسی به نفت خاورمیانه را محدود و منطقه را بی ثبات کند.

  در ۱۲ مه ۱۹۴۸، ترومن در دفتر بیضی شکل رسایت جمهوری آمریکا با جورج مارشال وزیر امور خارجه ، رابرت  لووِت معاون وزیر امور خارجه، کلارک کلیفورد مشاور رئیس جمهور ، و چندین نفر دیگر برای گفتگو در مورد وضعیت فلسطین ملاقات کرد. کلیفورد به نفع به رسمیت شناختن دولت جدید یهودی مطابق با قطعنامه تقسیم استدلال کرد. مارشال با استدلال های کلیفورد مخالفت کرد و مدعی شد که این استدلال ها بر اساس ملاحظات سیاسی داخلی در سال انتخابات است. مارشال گفت که اگر ترومن به توصیه کلیفورد عمل کند و کشور یهود را به رسمیت بشناسد، در انتخابات به ترومن رای منفی خواهد داد. ترومن در این جلسه نظرات خود را به وضوح بیان نکرد.[۳۰]

دو روز بعد، در ۱۴ می ۱۹۴۸، ایالات متحده، تحت رهبری ترومن، اولین کشوری بود که هر شکلی از به رسمیت شناختن را گسترش داد. این اتفاق چند ساعت پس از گردهمایی شورای خلق یهود در موزه تل آویو و دیوید بن گوریون که “تاسیس یک کشور یهودی در ارتس اسرائیل، به نام دولت اسرائیل” را اعلام کرد، اتفاق افتاد. عبارت “در ارتس اسرائیل” تنها جایی در اعلامیه تاسیس دولت اسرائیل است که حاوی هرگونه اشاره ای به موقعیت کشور جدید است.[۳۱]

متن پیام دولت موقت اسرائیل به ترومن به شرح زیر است:

آقای رئیس جمهور عزیز: من این افتخار را دارم که به اطلاع شما برسانم که کشور اسرائیل به عنوان یک جمهوری مستقل در داخل مرزهایی که توسط مجمع عمومی سازمان ملل متحد در قطعنامه ۲۹ نوامبر ۱۹۴۷ تصویب شده است، اعلام موجودیت کرده است و یک دولت موقت موظف شده است که اداره آن را بر عهده بگیرد. حقوق و وظایف دولت برای حفظ قانون و نظم در داخل مرزهای اسرائیل، برای دفاع از کشور در برابر تجاوزات خارجی و برای انجام تعهدات اسرائیل در قبال سایر ملل جهان مطابق با قوانین بین المللی خواهد بود.  قانون استقلال در یک دقیقه بعد از ساعت شش عصر روز ۱۴ مه ۱۹۴۸ به وقت واشنگتن لازم الاجرا می شود. با آگاهی کامل از پیوند عمیق عاطفی که در سی سال گذشته بین دولت ایالات متحده و مردم یهودی فلسطین وجود داشته و تقویت شده است، از طرف دولت موقت جدید این اجازه را دارم که این پیام  را ارائه دهم. ابراز امیدواری می کنم که دولت شما اسرائیل را در جامعه ملل به رسمیت بشناسد و از آن استقبال کند.

با احترام،

الیاهو اپستاین

نماینده، دولت موقت اسرائیل[۳۲]

متن به رسمیت شناختن ایالات متحده به شرح زیر بود:

به این دولت اطلاع داده شده است که در فلسطین یک کشور یهودی اعلام شده و دولت موقت درخواست به رسمیت شناختن آن را کرده است.  ایالات متحده دولت موقت را به عنوان مرجع بالفعل دولت جدید اسرائیل به رسمیت می شناسد.

هری ترومن

تایید شده،

۱۴ مه ۱۹۴۸ [۳۳]

با این تصمیم غیرمنتظره، وارن آستین، نماینده ایالات متحده در سازمان ملل متحد، که تیمش در حال کار بر روی پیشنهاد قیمومیت جایگزین بود، دفتر خود در سازمان ملل را ترک کرد و به خانه رفت. مارشال وزیر امور خارجه یک مقام وزارت خارجه را به سازمان ملل فرستاد تا از استعفای کل هیئت ایالات متحده جلوگیری کند.[۳۰] به رسمیت شناختن قانونی در ۳۱ ژانویه ۱۹۴۹ رخ داد.

پس از میانجیگری سازمان ملل توسط رالف بونش آمریکایی، قراردادهای آتش بس ۱۹۴۹، به جنگ ۱۹۴۸ اعراب و اسرائیل پایان داد. در رابطه با اجرای آتش بس، ایالات متحده اعلامیه سه جانبه ۱۹۵۰ را با بریتانیا و فرانسه امضا کرد. در آن، آنها متعهد شدند که در داخل و خارج از سازمان ملل متحد برای جلوگیری از نقض مرزها یا خطوط آتش بس اقدام کنند. آن ها همچنین تعهد خود به صلح و ثبات در منطقه و مخالفت خود با استفاده یا تهدید به زور را تشریح کردند و مخالفت خود را با توسعه مسابقه تسلیحاتی در منطقه تکرار کردند.

تحت شرایط ژئوپلیتیکی که به سرعت در حال تغییر بود، سیاست ایالات متحده در خاورمیانه عموماً در جهت حمایت از استقلال کشورهای عربی، کمک به توسعه کشورهای تولیدکننده نفت؛ جلوگیری از نفوذ شوروی در یونان، ترکیه و ایران، جلوگیری از مسابقه تسلیحاتی و حفظ موضع بی طرف در درگیری اعراب و اسرائیل بود که سیاستگذاران ایالات متحده در ابتدا از کمک های خارجی برای حمایت از این اهداف استفاده می کردند.

سیاست خارجی دولت ایلات متحده

دولت آیزنهاور (۱۹۵۳۱۹۶۱)

در طول این سال‌های ریاضت اقتصادی، ایالات متحده مقادیر متوسطی از کمک‌های اقتصادی به اسرائیل ارائه کرد که عمدتاً به عنوان وام برای مواد غذایی اساسی بود. سهم بسیار بیشتری از درآمد دولت اسرائیل در آن زمان حاصل غرامت های جنگی آلمان (۸۶ درصد از تولید ناخالص داخلی اسرائیل در سال ۱۹۵۶) بودکه برای توسعه داخلی استفاده شد.

فرانسه در این زمان به تامین کننده اصلی تسلیحات اسرائیل تبدیل شد و تجهیزات نظامی و فناوری پیشرفته را در اختیار اسرائیل قرار داد. اسرائیل این از این حمایت برای مقابله با تهدید مصر در دوره ریاست جمهوری جمال عبدالناصر در رابطه با “معامله تسلیحاتی چک” در سپتامبر ۱۹۵۵ بهره برد.

قرارداد تسلیحاتی مصر و چکسلواکی توافقی بود بین اتحاد جماهیر شوروی و مصر به رهبری جمال عبدالناصر که در سپتامبر ۱۹۵۵ اعلام شد و برای تامین بیش از ۸۳ میلیون دلار تسلیحات مدرن شوروی از طریق چکسلواکی به مصر بود. این معامله نقطه عطف بزرگی در جنگ سرد بود و تأثیر زیادی بر درگیری اعراب و اسرائیل داشت.

  در جریان بحران سوئز در سال ۱۹۵۶، نیروهای اسرائیل به مصر حمله کردند و خیلی زود توسط نیروهای فرانسوی و انگلیسی حمایت شدند.

به دلایل مختلف، فرانسه، اسرائیل و بریتانیا قراردادی محرمانه امضا کردند که در آن به دنبال سرنگونی عبدالناصر و بازپس گیری کنترل کانال سوئز، پس از ملی شدن آن و اشغال بخش هایی از غرب سینا با تضمین عبور آزاد کشتی ها (برای اسرائیل) در خلیج عقبه بودند. [۳۴]

در پاسخ، ایالات متحده با حمایت اتحاد جماهیر شوروی در سازمان ملل در حمایت از مصر اقدام کرد  تا سه کشور مجبور به عقب نشینی شوند. پس از آن، ناصر تمایل خود را برای برقراری روابط نزدیکتر با ایالات متحده ابراز کرد. سیاست ایالات متحده برای افزایش نفوذ خود در منطقه، جلوگیری از نزدیک شدن عبدالناصر به بلوک شوروی، بی طرف ماندن و متحد نشدن خیلی نزدیک با اسرائیل بود.

در این زمان، تنها کمکی که ایالات متحده به اسرائیل ارائه کرد، کمک غذایی بود. در اوایل دهه ۱۹۶۰، ایالات متحده شروع به فروش تسلیحات پیشرفته دفاعی به اسرائیل، مصر و اردن از جمله موشک های ضد هوایی هاوک کرد.

دولت های کندی و آیزنهاور (۱۹۶۱۱۹۶۹)

کندی به عنوان رئیس جمهور، ایجاد روابط امنیتی با اسرائیل را آغاز کرد و بنیانگذار اتحاد نظامی آمریکا و اسرائیل بود. کندی که تصمیم سیاسی خود را بر مبنای مشاورانش در کاخ سفید قرار داده بود به دلیل اینکه گرایش وزارت خارجه وقت آمریکا بیشتر متمایل به جهان عرب بود، از وزارت امور خارجه فاصله گرفت.

موضوع اصلی وضعیت فلسطینیانی بود که در میان اسرائیل، مصر و اردن تقسیم شده بودند. تا سال ۱۹۶۱، ۱.۲ میلیون پناهنده فلسطینی در اردن، سوریه، لبنان و مصر زندگی می کردند. اتحاد جماهیر شوروی، اگرچه در ابتدا از ایجاد اسرائیل حمایت می کرد، اما در آن زمان  به دنبال حمایت از جهان عرب با رژیم صهیونیستی مخالفت میکرد. مجمع عمومی سازمان ملل متحد نیز عموماً مواضع ضد اسرائیلی داشت، اما همه تصمیمات منوط به حق وتوی آمریکا در شورای امنیت بود.

طبق قوانین بین المللی، قطعنامه های مجمع عمومی سازمان ملل از نظر قانونی الزام آور نیستند، در حالی که قطعنامه های شورای امنیت سازمان ملل متحد الزام آور است. کندی سعی کرد یکسان باشد، اما فشارهای سیاسی داخلی او را به حمایت از اسرائیل سوق داد.[۳۵]

کندی به تحریم تسلیحاتی که دولت های آیزنهاور و ترومن علیه اسرائیل اعمال کرده بودند، پایان داد. او با بیان حفاظت از اسرائیل به عنوان یک تعهد اخلاقی و ملی، اولین کسی بود که مفهوم «رابطه ویژه» (همانطور که او آن را به گلدا مایر توصیف کرد) بین ایالات متحده و اسرائیل را عنوان کرد.[۳۷]

پرزیدنت جان اف کندی در سال ۱۹۶۲ یک سیستم تسلیحاتی مهم به نام موشک ضدهوایی هاوک را به اسرائیل فروخت و به محض اتخاذ این تصمیم، مقامات کاخ سفید این موضوع را به رهبران یهودی آمریکایی اطلاع دادند. از همین رو آبراهام بن زوی استاد دانشگاه تل آویو این فروش را به دلیل “نیاز کندی به حفظ – و ترجیحاً گسترش و تحکیم – پایه حمایت یهودیان از دولت در آستانه انتخابات کنگره در نوامبر ۱۹۶۲” بیان کرد. [۳۸]

کندی همچنین به اسرائیل نسبت به تولید مواد هسته ای در دیمونا هشدار داد و این اقدام را  موجب تحریک رقابت تسلیحات هسته ای در خاورمیانه بیان کرد . اسرائیل در ابتدا وجود یک نیروگاه هسته ای را تکذیب کرد، اما دیوید بن گوریون در سخنرانی خود در کنست اسرائیل در ۲۱ دسامبر ۱۹۶۰ اظهار داشت که هدف نیروگاه هسته ای در بئرشبا “تحقیق در مشکلات گیاهان و جانوران در بیابان ها و مناطق بایر” است.[۳۹] همچنین در ملاقات بن گوریون با کندی در نیویورک ، او ادعا کرد که دیمونا برای تامین انرژی هسته ای در راستای نمک زدایی از آب دریا و سایر اهداف صلح آمیز ساخته شده است. در سال ۱۹۶۲، دولت های ایالات متحده و اسرائیل در خصوص یک نظام بازرسی سالانه موافقت کردند. علیرغم این توافق، راجر دیویس، مدیر دفتر امور خاور نزدیک وزارت امور خارجه، در مارس ۱۹۶۵ به این نتیجه رسید که اسرائیل در حال توسعه سلاح های هسته ای است و گزارش داد که هدف گذاری اسرائیل برای دستیابی به قابلیت هسته ای سال های ۱۹۶۸-۱۹۶۹ خواهد بود.[۴۰]

در سال ۱۹۶۶، زمانی که منیر ردفا خلبان فراری عراقی با هواپیمای جنگنده میگ ۲۱ ساخت شوروی در اسرائیل فرود آمد، اطلاعات مربوط به هواپیما بلافاصله با ایالات متحده در میان گذاشته شد. منیر ردفا یک خلبان جنگنده آشوری‌تبار اهل عراق بود که طی عملیات الماس به همراه میگ-۲۱ خود که در آن زمان پیشرفته‌ترین هواپیمای جنگی ساخته شده توسط اتحاد جماهیر شوروی بود طی پروازی به اسراییل فرار کرد. پیش از فرار وی خانواده‌اش نیز از عراق به اسراییل منتقل شده بودند.

در دوران ریاست جمهوری لیندون بی. جانسون، سیاست ایالات متحده به حمایت نزدیک، اما نه بی چون و چرا از اسرائیل تغییر یافت. در آستانه جنگ شش روزه ۱۹۶۷، دولت جانسون با اقدامات نظامی اسرائیل موافق بود، اما ایالات متحده نگران بود که پاسخ اسرائیل نامتناسب و به طور بالقوه بی ثبات کننده باشد. جنگ شش‌روزه ۱۹۶۷ نبردی بود که از ۵ ژوئن تا ۱۰ ژوئن ۱۹۶۷ میان اسرائیل و کشورهای عربی مصر، سوریه و اردن و عراق رخ داده و با پیروزی مطلق اسرائیل به پایان رسید. این نبرد نقطه اوج بحرانی بود که از تاریخ ۱۵ مه تا ۱۲ ژوئن ۱۹۶۷ به درازا انجامید و در آن اسرائیل با شکست ارتش چند کشور عربی قسمتی از خاک  حمله اسرائیل به اردن پس از حادثه سامو در سال ۱۹۶۶ از آن جا برای ایالات متحده بسیار نگران کننده بود که اردن نیز متحد آمریکا و بیش از ۵۰۰ میلیون دلار کمک برای ساخت کانال اصلی غور دریافت کرده بود که عملاً در حملات بعدی ویران شد. در آن زمان نگرانی اصلی مقامات آمریکای باز شدن پای ایالات متحده و شوروی به چنگ بود. در جریان جنگ شش روزه، جت‌های اسرائیلی و قایق‌های اژدر آن به ناو یو‌اس‌اس لیبرتی، که یک کشتی اطلاعاتی نیروی دریایی آمریکا در آب‌های مصر بود حمله کردند. در این حملات ۳۴ نفر را کشته و ۱۷۱ نفر را زخمی شدند. اسرائیل اعلام کرد که لیبرتی با کشتی مصری القصیر اشتباه گرفته شد. نکته جالب توجه اینکه اگرچه این حادثه جنجال های زیادی را برانگیخت و برخی هنوز هم معتقدند که این اتفاق عمدی بوده است اما مقامات آمریکایی در آن زمان این موضوع را از اسرائیل پذیرفتند. جورج لنچوفسکی، دیپلمات آمریکای خاطرنشان می کند: “ریاست جانسون یک ریاست جمهوری غم انگیز و ناحوشایند بود” در رابطه با “جایگاه و موضع آمریکا در خاورمیانه” و نقطه عطفی در هر دو روابط آمریکا-اسرائیل و آمریکا-دولت های عربی بود و پس از آن ایالات متحده متهم به جانب داری و طرفداری از رژیم اسرائیل در مقابل اعراب شد.[۴۱]

لبه نظامی کیفی (QME) یک مفهوم در سیاست خارجی ایالات متحده است که بر اساس آن ایالات متحده خود را متعهد به حفظ برتری کیفی نظامی اسرائیل (QME) می کند – یعنی مزایای تکنولوژیکی، تاکتیکی و سایر مزایایی که رژیم را به قدری مجهز می کند تا در مقابل دشمنانی که از نظر عددی برتری دارند دست برتر را داشته باشد.[۴۳] این سیاست در قوانین فعلی ایالات متحده تعریف شده است.[۴۴][۴۵][۴۶]

بن بست ۱۹۶۳ بین اسرائیل و ایالات متحده

روزنامه اسرائیلی هاآرتص در سال ۲۰۱۹ گزارش داد که در طول بهار و تابستان ۱۹۶۳، رهبران ایالات متحده و اسرائیل – رئیس جمهور جان اف کندی و نخست وزیران دیوید بن گوریون و لوی اشکول – درگیر نبردی در مورد  برنامه هسته ای اسرائیل در گیر یک نزاع جدی و پنهان بودند به طوری که تعداد کمی از مقامات ارشد هر دو طرف از سطح درگیری و وخامت اوضاع اطلاع داشتند. به گفته یووال نعمان، اشکول، جانشین بن گوریون، و یارانش، هشدارهای کندی را به عنوان یک اولتیماتوم واقعی به اسرائیل می دیدند. به گفته نعمان، فرمانده سابق نیروی هوایی اسرائیل، سرلشکر دن تولکوفسکی، به طور جدی این ترس را داشت که کندی ممکن است نیروهای هوابرد ایالات متحده را به دیمونا، مقر اصلی هسته‌ای اسرائیل بفرستد.[۴۷] در ۲۵ مارس ۱۹۶۳، پرزیدنت کندی و جان مک‌کان، رئیس سیا، در مورد برنامه هسته‌ای اسرائیل و پیامدهای منفی آن و ایجاد نوعی پادمان بین‌المللی و بازرسی های دوره ای از برنامه های هسته ای رژیم اسرائیل برای محافظت در برابر پیامدهای احتمالی ذکر شده گفتگو کردند.”[۴۷]

درخواست رئیس جمهور به اقدامات دیپلماتیک تبدیل شد و در ۲ آوریل ۱۹۶۳، سفیر آمریکا با نخست وزیر بن گوریون ملاقات کرد و درخواست آمریکایی ها را برای “موافقت با بازدیدهای شش ماهه از دیمونا در ماه مه و نوامبر، با دسترسی کامل به همه قطعات و ابزار موجود در این مرکز، توسط دانشمندان واجد شرایط ایالات متحده ” ارائه کرد. بن گوریون که غافلگیر شده بود، در پاسخ گفت که این موضوع باید برای سه روز به تعویق بیفتد. ایلات متحده برای برجسته کردن بیشتر این موضوع، دو روز بعد، هارمن سفیر اسرائیل را به مجلس احضار کرد. این پیام به بن گوریون به «سخت‌ترین رویارویی آمریکا و اسرائیل بر سر برنامه هسته‌ای اسرائیل» تبدیل شد. [۴۷]

در ۲۶ آوریل ۱۹۶۳، بیش از سه هفته پس از درخواست اولیه ایالات متحده در مورد دیمونا، بن گوریون با نامه ای هفت صفحه ای به کندی پاسخ داد که بر موضوعات گسترده امنیت و ثبات منطقه ای اسرائیل متمرکز بوده است. بن گوریون با ادعای اینکه اسرائیل با تهدیدی بی‌سابقه و  شبح «هولوکاست دیگر» مواجه است، تأکید کرد که امنیت اسرائیل باید با تضمین‌های امنیتی مشترک خارجی توسط ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی محافظت شود. کندی اما مصمم بود که اجازه ندهد بن گوریون موضوع را تغییر دهد و از مسئله دیمونا تکان نخورد و همان طور که رابرت کومر بعدها نوشت، این اختلافات برای او تبدیل به “گردن درد عصبی” شد. رویارویی با اسرائیل زمانی تشدید شد که وزارت امور خارجه آخرین نامه کندی را در ۱۵ ژوئن به سفارت تل آویو برای تحویل فوری توسط سفیر باربور به بن گوریون ارسال کرد. کندی در نامه اصرار خود را بر بازدیدهای دوسالانه با مجموعه ای از شرایط فنی دقیق بیان کرد. این نامه شبیه اولتیماتوم بود و حاوی این پیام بود: اگر دولت ایالات متحده نتواند “اطلاعات موثقی” در مورد وضعیت پروژه دیمونا به دست آورد، “تعهد و حمایت واشنگتن از اسرائیل” می تواند “به طور جدی به خطر بیفتد.” اما این نامه هرگز به بن گوریون ارائه نشد. تلگراف همراه با نامه کندی روز شنبه ۱۵ ژوئن، یک روز قبل از اعلام استعفای بن گوریون به تل آویو رسید. بن گوریون، هرگز به صورت کتبی یا شفاهی توضیح نداد که چه چیزی باعث استعفای او شداما این سوال که فشار دیمونای کندی تا چه اندازه نقش داشته است تا به امروز محل مناقشه است.[۴۷]

در ۵ ژوئیه، کمتر از ۱۰ روز پس از اینکه لوی اشکول جانشین بن گوریون به عنوان نخست وزیر شد، سفیر آمریکا اولین نامه کندی را به او تحویل داد. این نامه عملا کپی نامه تحویل نشده ۱۵ ژوئن به بن گوریون بود.[۴۸] همانطور که یووال نعمان وزیر علوم و تکنولوژی رژیم بیان کرد، برای اشکول و مشاورانش آشکار شد که خواسته‌های کندی شبیه اولتیماتوم و در نتیجه یک بحران در راه است. اشکول حیرت زده زمان بیشتری برای مطالعه موضوع و دریافت مشاوره درخواست کرد و خاطرنشان کرد در حالی که امیدوار است دوستی ایالات متحده و اسرائیل تحت نظارت او افزایش یابد، “اسرائیل آنچه را که باید برای امنیت ملی خود و حفظ حقوق حاکمیت خود انجام دهد، انجام خواهد داد.” [۴۷]

در ۱۹ اوت، پس از شش هفته رایزنی، اشکول پاسخ کتبی خود به خواسته های کندی را به سفیر آمریکا داد که با تکرار تضمین های گذشته بن گوریون مبنی بر صلح آمیز بودن هدف دیمونا آغاز شد. در مورد درخواست کندی، اشکول نوشت که با توجه به روابط ویژه بین دو کشور، وی تصمیم گرفته است که اجازه بازدید منظم نمایندگان ایالات متحده از سایت دیمونا را بدهد. اشکول در مورد موضوع مشخص برنامه، همانطور که بن گوریون در آخرین نامه خود به کندی گفته بود، پیشنهاد کرد که اواخر سال ۱۹۶۳ زمان اولین دیدار خواهد بود. [۴۷]

در نهایت، رویارویی بین پرزیدنت کندی و دو نخست وزیر اسرائیل منجر به شش بازرسی آمریکایی از مجتمع هسته ای دیمونا، به صورت سالانه بین سال های ۱۹۶۴ و ۱۹۶۹ شد.  در حالی که جانشین کندی به منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای متعهد بود و از بازدیدهای بازرسی آمریکایی در دیمونا حمایت می‌کرد، اما حساسیت به مراتب کمتری نسبت به برنامه های هسته ای اسرائیل داشت که به نظر می رسد این تغییر نگرش تاثیر چشمگیری در برنامه های هسته ای اسرائیل داشته است. [۴۷]

دولت های نیکسون و فورد (۱۹۶۹-۱۹۷۷)

در ۱۹ ژوئن ۱۹۷۰، ویلیام پی راجرز وزیر امور خارجه امریکا رسماً طرح راجرز را پیشنهاد کرد که خواستار آتش بس ۹۰ روزه و ایجاد منطقه آتش بس در هر طرف کانال سوئز بود تا جنگ فرسایشی آرام کند. این تلاش برای دستیابی به توافقی خاص در چارچوب قطعنامه ۲۴۲ سازمان ملل بود که خواستار عقب نشینی اسرائیل از سرزمین های اشغال شده در سال ۱۹۶۷ و به رسمیت شناختن متقابل حاکمیت و استقلال هر کشور بود.[۴۹] مصری ها طرح راجرز را پذیرفتند، اما اسرائیلی ها با آن مخالفت کردند.[۵۰] در نهایت، این طرح نیز به دلیل حمایت ناکافی نیکسون با شکست مواجه شد و به جای آن، هنری کیسینجر، مشاور امنیت ملی خود، را برای پیگیری این طرح انتخاب کرد. حتی پس از آنکه انور سادات رئیس جمهور مصر در سال ۱۹۷۲ به طور غیرمنتظره مشاوران شوروی را از مصر اخراج کرد و دوباره به واشنگتن تمایل خود را برای مذاکره نشان داد، هیچ پیشرفتی حاصل نشد.[۵۱]

نیکسون

رئیس جمهور ایالات متحده ریچارد نیکسون و نخست وزیر اسرائیل گلدا مایر در ۱ مارس ۱۹۷۳ در دفتر رئیس جمهور آمریکا ملاقات کردند. هنری کیسینجر، مشاور امنیت ملی نیکسون در سمت راست نیکسون قرار دارد.

در ۲۸ فوریه ۱۹۷۳، گلدا مایر، نخست وزیر وقت اسرائیل، در سفری به واشنگتن دی سی، با پیشنهاد صلح هنری کیسینجر مشاور امنیت ملی وقت ایالات متحده بر اساس «امنیت در مقابل حاکمیت» موافقت کرد: اسرائیل حاکمیت مصر را بر تمام سینا در حالی خواهد پذیرفت که مصر حضور اسرائیل در برخی از مناطق استراتژیک سینا را بپذیرد.[۵۲][۵۳][۵۴][۵۵][۵۶]

مصر در مواجهه با این عدم پیشرفت در جبهه دیپلماتیک، و با امید به اینکه دولت نیکسون را وادار به مشارکت بیشتر در آن کند، برای درگیری نظامی آماده شد و در اکتبر ۱۹۷۳، به همراه سوریه و به طور همزمان به اسرائیل حمله کردند و بدین ترتیب جنگ یوم کیپور آغاز شد.

علیرغم اطلاعاتی که حاکی از حمله مصر و سوریه بود، نخست وزیر گلدا مایر تصمیم بحث برانگیزی گرفت که حمله پیشگیرانه را انجام ندهد. مایر، در میان نگرانی‌های دیگر، از بیگانگی ایالات متحده می‌ترسید که اگر اسرائیل به‌عنوان آغازگر جنگی دیگر تلقی شود حمایت های امریکا به عنوان اصلی ترین حامی رژیم را از دیت بدهد. در ۶ اکتبر ۱۹۷۳، در تعطیلات یهودیان یوم کیپور، مصر و سوریه با حمایت نیروهای اعزامی عرب و اتحاد جماهیر شوروی، حملات همزمان را علیه اسرائیل آغاز کردند. جنگ یوم کیپور که همچنین با عناوین جنگ اعراب و اسرائیل ۱۹۷۳، جنگ اکتبر، جنگ رمضان یا جنگ چهارم اعراب و اسرائیل نیز شناخته می‌شود، جنگی بود که از ۶ تا ۲۵ اکتبر ۱۹۷۳ میان سوریه و مصر با حمایت چند کشور عربی دیگر و اسرائیل اتفاق افتاد. این جنگ با حمله غافلگیرانه مصر و سوریه علیه مواضع نیروهای اسرائیلی در شرق کانال سوئز و ارتفاعات جولان آغاز شد، مناطقی که شش سال قبل در جنگ شش‌روزه به تصرف قوای اسرائیل درآمده بود. حمله در آخرین ساعات یوم‌کیپور مقدس‌ترین روز در یهودیت، آغاز شد. روزی که از غروب ۹ مهر ماه آغاز می‌شود و یهودیان در آن روزه‌دار هستند.

این جنگ موضع‌گیری‌های بین‌المللی گسترده‌ای را برانگیخت و در جریان آن آمریکا و شوروی، دو ابرقدرت وقت با ارسال گسترده تجهیزات نظامی و تدارکاتی به حمایت از متحدان خود پرداختند.

جنگ با حمله‌ای وسیع و موفقیت‌آمیز از سوی نیروهای مصری آغاز شد که از کانال سوئز گذر کرده و بدون برخورد با مقاومت جدی در صحرای سینا پیشروی کردند. اسرائیل پس از سه روز توانست با به تحرک درآوردن بیشتر نیروهای خود یورش مصری‌ها را دفع کرده و نبرد را به بن‌بست بکشاند. سوری‌ها نیز در حمله هم‌زمان نقاط حساسی را در جولان به تصرف خود درآوردند اما اسرائیل پس از سه روز توانست آن‌ها را به خط آتش‌بس قبل از جنگ بازگرداند و سپس در یک ضدحمله چهار روزه در عمق خاک سوریه پیشروی کند، به‌طوری‌که بعد از یک هفته حومهٔ دمشق زیر آتش توپخانه اسرائیل قرار گرفت. انور سادات رئیس‌جمهور مصر که نگران شکست متحد اصلی خود بود تصمیم گرفت با تسخیر دو مسیر استراتژیک در عمق صحرای سینا موقعیت قوی‌تری به دست آورد. اما این حمله به سرعت دفع شده و سپس اسرائیلی‌ها در یک ضدحمله موفق شدند ارتباط نیروهای مصری در شمال و جنوب ساحل شرقی سوئز را قطع کرده و با گذر از سوئز به داخل خاک اصلی مصر وارد شوند. پس از آن اسرائیلی‌ها در دو مسیر؛ یکی از جنوب به سمت بندر سوئز و دیگری از غرب به سوی قاهره پیشروی آهسته‌ای داشتند که با نبردی سنگین و خونین و تلفات بسیار از طرفین همراه بود.

باز هم، ایالات متحده و شوروی می ترسیدند که به یک درگیری خاورمیانه کشیده شوند. پس از تهدید شوروی به مداخله در حمایت از مصر، ایالات متحده شرایط تهاجمی رژیم را افزایش داد که بالاترین سطح زمان صلح است. این امر پس از آن صورت گرفت که اسرائیل ارتش سوم مصر را در شرق کانال سوئز به دام انداخته بود.

در روز ۲۲ اکتبر میانجی‌گری سازمان ملل برای آتش‌بس ناکام ماند و هر یک از طرفین، دیگری را به نقض آتش‌بس متهم می‌کرد. دو روز بعد اسرائیلی‌ها مواضع خود را به طرز قابل توجهی بهبود بخشیده و سپاه سوم مصر در صحرای سینا و همین‌طور شهر سوئز در ساحل دریای سرخ را در محاصره کامل خود گرفتند. روز ۲۵ اکتبر در حالی که اختلاف شوروی و آمریکا به اوج خود رسیده بود، سازمان ملل برای دومین بار درخواست آتش‌بس کرد که با موافقت دو طرف به پایان جنگ منجر شد. از انجا که مصر برای نجات ارتش به دام افتاده کاملاً به ایالات متحده وابسته بود، کیسینجر متوجه شد که این موقعیت برای ایالات متحده یک فرصت فوق‌العاده ایجاد می‌کند تا گرایش مصر را از اتحاد جماهیر شوری به سمت آمریکا بکشاند که در نهایت به فاصله گرفتن مصر از اتحاد شوروی منجر شد تا جایی که این کشور به‌طور کامل از دایره نفوذ شوروی خارج گردید. همچنین کیسینجر پس از جنگ، اسرائیلی ها را تحت فشار قرار داد تا از سرزمین های عربی عقب نشینی کنند. این اولین مراحل صلح پایدار اسرائیل و مصر را تسهیل کرد و به تحریم اوپک علیه آمریکا نیز پایان داد.

این جنگ تأثیری بسیار عمیق و دیرپا بر طرفین درگیر و منطقه خاورمیانه گذاشت. عرب‌ها که با شکست یک‌طرفهٔ ائتلاف مصر و سوریه و اردن در جنگ سال ۱۹۶۷ به شدت تحقیر شده بودند، این بار با موفقیت‌های ابتدایی در این جنگ روحیهٔ خود را بازیافتند. اسرائیلی‌ها نیز با وجود دستاوردهای چشمگیر عملیاتی و تاکتیکی که در میدان جنگ به دست آوردند، به این نکته پی بردند که برتری نظامی آن‌ها بر نیروهای عربی همیشگی و تضمین‌شده نخواهد بود. این تغییر نگرش، راه را برای فرایند صلح میان دو طرف باز کرد تا جایی که در سال ۱۹۷۸، پیمان کمپ دیوید صحرای سینا را به مصر بازگرداند و اسرائیل از سوی مصر که پیش از آن اصلی‌ترین دشمن خود بود، به رسمیت شناخته شد. [۵۷][۵۸]

بحران ارزیابی مجدد

در اوایل سال ۱۹۷۵، دولت اسرائیل ابتکار ایالات متحده برای استقرار مجدد بیشتر در سینا را رد کرد. پرزیدنت فورد در ۲۱ مارس ۱۹۷۵ با ارسال نامه‌ای به نخست وزیر رژیم پاسخ داد که ناسازگاری اسرائیل منافع جهانی ایالات متحده را پیچیده کرده است و بنابراین دولت روابط خود با دولت اسرائیل را “بازنگری” خواهد کرد و ارسال تسلیحات به اسرائیل متوقف شد. بحران ارزیابی مجدد با توافقنامه خلع سلاح اسرائیل و مصر در ۴ سپتامبر ۱۹۷۵ به پایان رسید.[۵۹]

دولت کارتر  (۱۹۷۷–۱۹۸۱)

مشخصه دولت کارتر مشارکت بسیار فعال ایالات متحده در روند صلح خاورمیانه بود. با انتخاب مناخیم بگین از حزب لیکود[۱] در ماه مه ۱۹۷۷ به عنوان نخست وزیر، تغییرات عمده ای در خصوص خروج اسرائیل از سرزمین های اشغالی رخ داد.[۱۱] که این امر منجر به اصطکاک در روابط دوجانبه آمریکا و اسرائیل شد.

دو چارچوب موجود در فرآیند کمپ دیوید که توسط کارتر آغاز شد، توسط عناصر راست گرا در اسرائیل به عنوان ایجاد فشارهای ایالات متحده بر اسرائیل برای عقب نشینی از اراضی اشغالی فلسطین و همچنین مجبور کردن آن به پذیرفتن ریسک های صلح با مصر تلقی شد.

پیمان کمپ دیوید پس از دوازده روز مذاکرات مخفی و با میانجی‌گری ایالات متحده در کمپ دیوید که یکی از استراحتگاه‌های مقام ریاست جمهوری در ایالات متحده آمریکا است نهایی شد و در تاریخ ۱۷ سپتامبر ۱۹۷۸ با حضور جیمی کارتر، رئیس جمهور وقت ایالات متحده آمریکا در کاخ سفید به امضا نهایی رسید. پیمان کمپ دیوید اولین پیمان صلح میان طرفین جنگ اعراب و اسرائیل بود که به صلح میان مصر و اسرائیل انجامید که منجر به خروج اسرائیل از سینا در سال ۱۹۸۲ شد. اداره تاریخ شناسی وزارت خارجه آمریکا می نویسد: اهداف بلندپروازانه کارتر برای گفتگوها شامل شکستن بن بست مذاکره و دستیابی به توافقنامه صلح مصر و اسرائیل بود. برای این منظور، کارشناسان خاورمیانه ای آمریکا پیش نویس متن معاهده ای را تهیه کردند که مبنای مذاکرات بود و بارها در طول اجلاس سران مورد بازنگری قرار می گرفت.

[۱] حزب لیکود بمعنای استحکام٬ از احزاب راست‌گرای سکولار در اسرائیل است. این حزب در سال ۱۹۷۳ با هدف ایجاد یک تشکل پارلمانی با جهت‌گیری راست‌گرایانه در قبال حزب کارگر و دستیابی به حکومت، توسط مناخم بگین بنیان‌گذاری شد. این حزب تاکنون چندین نوبت موفق به تشکیل دولت شده‌است.

پرزیدنت کارتر، نخست وزیر مناخیم بگین و زبیگنیو برژینسکی در سپتامبر ۱۹۷۸

دولت‌های لیکود از آن زمان بر این باور بودند که این توافق‌ها و پیمان صلح نهایی مصر و اسرائیل پذیرش خروج کامل رژیم اسرائیل از سینا را محقق کرد.[۱۱] حمایت کارتر از حقوق سیاسی فلسطین و وجود یک سرزمین فلسطینی، تنش هایی را با دولت لیکود ایجاد کرد. [۱۱] بیش از سه دهه پس از خروج کارتر از قدرت، معاهده مصر و اسرائیل همچنان پابرجا بود و مناقشه اسرائیل و فلسطین حل نشده باقی ماند. با این معاهده، مصر به طور ضمنی موقعیت استراتژیک برتر اسرائیل را به رسمیت شناخت و در نتیجه احتمال حمله متعارف اعراب متحد به اسرائیل را از بین برد.(گزارش دانشگاه کنتیکت Connecticut)

دولت ریگان  (۱۹۷۷–۱۹۸۱)

به دلیل روابط چندین نفر از منصوبان ریاست جمهوری آمریکا با کشورهای کلیدی عربی و انجمن های تجاری وابسته به اعراب (به عنوان مثال، کاسپار وزیر دفاع ریگان ، واینبرگر وزیر امور خارجه ریگان  و جورج پی شولتز که با شرکت Bechtel، وابسته به عربستان سعودی و از تاثیر گزاران در لابی عربی در آمریکا، ارتباطات عمیقی داشتند) حامیان اسرائیل در اوایل اولین دوره ریاست جمهوری رونالد ریگان در مورد مشکلات احتمالی در روابط ایالات متحده و اسرائیل ابراز نگرانی کردند. این با این حال، حمایت شخصی ریگان از اسرائیل، و سازگاری بین دیدگاه اسرائیل و ریگان در مورد تروریسم، همکاری امنیتی و تهدید شوروی ، منجر به تقویت قابل توجهی در روابط دوجانبه ایالات متحده و رژیم صهیونیستی شد.[۶۰]

رئیس جمهور رونالد ریگان و نخست وزیر اسرائیل مناخیم بگین در سال ۱۹۸۱

در سال ۱۹۸۱، واینبرگر و آریل شارون، وزیر دفاع اسرائیل، توافقنامه همکاری راهبردی را امضا و چارچوبی را برای مشورت و همکاری مستمر برای ارتقای امنیت ملی هر دو کشور ایجاد کردند. در نوامبر ۱۹۸۳، دو طرف یک گروه نظامی سیاسی مشترک را تشکیل دادند که دو بار در سال گرد هم می آمدند تا اکثر مفاد آن توافقنامه را اجرا کنند. تمرینات نظامی مشترک هوایی و دریایی در ژوئن ۱۹۸۴ آغاز شد و ایالات متحده دو تأسیسات ذخیره جنگی را در اسرائیل برای ذخیره تجهیزات نظامی ساخت. اگرچه در ظاهر این تجهیزات برای استفاده نیروهای آمریکایی در خاورمیانه عنوان می شد، اما می توان این تجهیزات را به عنوان لجستیک راهبردی برای اسرائیل در موارد لزوم در نظر گرفت.[۶۰]

ملاقات رونالد ریگان با افرایم اورون سفیر اسرائیل در ایالات متحده،  ۱۹۸۲

روابط آمریکا و اسرائیل در دوره دوم ریاست جمهوری ریگان تقویت شد. اسرائیل در سال ۱۹۸۹ به عنوان “متحد اصلی غیر ناتو” معرفی شد و به آن دسترسی به سیستم‌های تسلیحاتی گسترده و فرصت‌هایی برای قراردادهای دفاعی با ایالات متحده داده شد. کمک های بلاعوض به اسرائیل از سوی ایالات متحده سالانه ۳ میلیارد دلار بود و در سال ۱۹۸۵ آمریکا یک توافق نامه تجارت آزاد را نیز اجرا کرد. از آن زمان تمامی عوارض گمرکی بین دو طرف به عنوان شریک تجاری حذف شد. با این حال، زمانی که اسرائیل عملیات اپرا (حمله هوایی اسرائیل به رآکتور هسته ای اوسیراک در بغداد) را انجام داد روابط دو کشور تیره شد. ریگان از این اقدام به شدت انتقاد کرد و یک محموله هواپیماهای نظامی به اسرائیل را به حالت تعلیق درآورد . جنگ ۱۹۸۲ لبنان نیز دوره دیگری بود که روابط دو کشور خراب شد.، به طوری که ایالات متحده حتی در نظر داشت تحریم هایی را برای توقف محاصره بیروت توسط اسرائیل ایجاد کند. ایالات متحده ارسال مهمات خوشه ای به اسرائیل را متوقف کرد تا به اسرائیل یادآوری کرد که تسلیحات ارائه شده توسط ایالات متحده فقط برای اهداف دفاعی مورد استفاده قرار می گیرد.  اگرچه جنگ برخی از تفاوت‌های جدی را بین سیاست‌های اسرائیل و ایالات متحده آشکار کرد، مانند رد طرح صلح ریگان از سوی اسرائیل در ۱ سپتامبر ۱۹۸۲، اما با توجه به اهمیت راهبردی رژیم صهیونیستی،گرایش و حمایت های دولت ایالات متحده نسبت به اسرائیل متحده داشت، تغییری نکرد. اگرچه ایالات متحده از اقدامات اسرائیل انتقاد داشت، اما قطعنامه پیشنهادی شوروی در شورای امنیت سازمان ملل برای تحمیل تحریم تسلیحاتی بر اسرائیل را وتو کرد.[۶۰]

در سال ۱۹۸۵، ایالات متحده از تثبیت اقتصادی اسرائیل از طریق وام دو ساله ۱.۵ میلیارد دلاری حمایت کرد تا یک مجمع اقتصادی دوجانبه بین ایالات متحده و اسرائیل به نام گروه توسعه اقتصادی مشترک ایالات متحده و اسرائیل (JEDG) ایجاد شود.[۶۰]

اسرائیل در نوامبر ۱۹۸۶ با گزارش‌هایی ادعا کرده است در موضوع “ایران گیت”  دخالت داته است. بر اساس این گزارش ها اسرائیل در ارائه پیشنهاد مبادله اسلحه با گروگان‌های ایرانی در لبنان از سوی یکی از مقامات وزارت خارجه اسرائیل به نام دیوید کیمچه و تسهیل مذاکرات محرمانه ایران و آمریکا توسط اسرائیل نقش داشته و همچنین حداقل در یکی از محموله های ارسالی به ایران اسرائیل نقطه ترانزیت بوده است. در همین راستا، گزارش های تایید نشده ای در خصوص ارائه تسلیحات به ایران توسط اسرائیل وجود دارد. اگرچه تحلیل هایی از نقش اسرائیل در موضوع ایران گیت توسط برخی از روزنامه نگاران و محققان اسرائیلی ارائه شده است اما این موضوعات موضوع بحث گسترده ایالات متحده در طول جلسات استماع کنترا ایران نبود.[۲۴۶]

دوره دوم ریاست جمهوری ریگان با آنچه که بسیاری از اسرائیلی ها آن را تلخ می دانستند، زمانی که ایالات متحده گفتگو با سازمان آزادیبخش فلسطین (ساف) را در دسامبر ۱۹۸۸ آغاز کرد، پایان یافت. اما، علیرغم گفتگوهای ایالات متحده و ساف، پرونده جاسوسی پولارد و رد ابتکار صلح شولتز توسط اسرائیل در بهار ۱۹۸۸، سازمان های طرفدار اسرائیل در ایالات متحده، دولت ریگان (و کنگره صدم) را ” طرفدار اسرائیل » می دانند و رویکرد دولت ریگان را در روابط دوجانبه مثبت میدانند.[۶۰]

دولت جورج اچ دبلیو بوش (۱۹۸۹-۱۹۹۳)

در بحبوحه انتفاضه اول، جیمز بیکر، وزیر امور خارجه، در ۲۲ می ۱۹۸۹ به کمیته روابط عمومی آمریکا و اسرائیل (AIPAC)، یک لابی قدرتمند طرفدار اسرائیل در آمریکا گفت که اسرائیل باید “سیاست های توسعه طلبانه” خود را کنار بگذارد. بوش رئیس جمهور وقت ایالات متحده آمریکا هنگامی که در یک کنفرانس مطبوعاتی در ۳ مارس ۱۹۹۱ گفت برخلاف آنچه اسرائیل ادعا می کند، اورشلیم شرقی سرزمینی اشغال شده است و نه بخشی مستقل از اسرائیل ، خشم دولت لیکود را برانگیخت. رزِم صهیونیستی در سال ۱۹۸۰ قدس شرقی را ضمیمه کرد که این اقدام در سطح بین المللی به رسمیت شناخته نشد و شورای امنیت سازمان ملل متحد تلاش برای تغییر وضعیت اورشلیم را محکوم کرد و این قانون را در قطعنامه ۴۷۸ شورای امنیت سازمان ملل «باطل و بی اعتبار» اعلام کرد.

ایالات متحده و اسرائیل بر سر تفسیر طرح اسرائیل برای برگزاری انتخابات هیئت کنفرانس صلح فلسطین در تابستان ۱۹۸۹ و همچنین در مورد لزوم تحقیق در مورد حادثه قدس ۸ اکتبر ۱۹۹۰ که در آن پلیس اسرائیل ۱۷ فلسطینی را کشت، اختلاف نظر داشتند.[۶۰]

در بحبوحه بحران عراق و کویت و در نتیجه تهدیدهای عراق علیه اسرائیل ، رئیس جمهور ایالات متحده تعهد کشورش به امنیت اسرائیل را تکرار کرد. تنش اسرائیل و آمریکا پس از شروع جنگ خلیج فارس در ۱۶ ژانویه ۱۹۹۱ کاهش یافت. هرچند که اسرائیل هدف موشک‌های اسکاد عراق قرار گرفت و بیش از ۳۰ حمله در طول جنگ متحمل شد؛ اما ایالات متحده از اسرائیل خواست که دست به اقدامات تلافی جویانه نزد.  زیرا معتقد بود که عراق می خواهد اسرائیل را به درگیری بکشاند و سایر اعضای ائتلاف، به ویژه مصر و سوریه را به ترک ائتلاف و پیوستن به عراق در جنگ علیه اسرائیل مجاب کند. اسرائیل هم به درخواست آمریکا پاسخ مثبت داد  و به دلیل خویشتن داری خود مورد ستایش مقامات آمریکایی قرار گرفت.[۶۰] پس از جنگ خلیج فارس، رژیم بلافاصله به صلح اعراب و اسرائیل بازگشت، و معتقد بود که فرصتی برای استفاده از سرمایه سیاسی حاصل از پیروزی ایالات متحده برای احیای روند صلح اعراب و اسرائیل وجود دارد. در ۶ مارس ۱۹۹۱، بوش در سخنرانی خود در کنگره صحبت هایی را بیان کرد که اغلب به عنوان بیانیه سیاست اصلی دولت در مورد نظم جدید در رابطه با خاورمیانه پس از اخراج نیروهای عراقی از کویت، ذکر می شود.[۶۱][۶۲] مایکل اورن در مورد این سخنرانی می‌گوید: «رئیس‌جمهور برنامه خود را برای حفظ حضور دائمی نیروی دریایی ایالات متحده در خلیج فارس، تأمین بودجه برای توسعه خاورمیانه و ایجاد تدابیر امنیتی در برابر گسترش تسلیحات غیرمتعارف تشریح کرد. اما برنامه دستیابی به معاهده اعراب و اسرائیل بر اساس اصل سرزمین و تحقق حقوق فلسطین بود و در گام اول، بوش قصد خود را برای تشکیل مجدد کنفرانس بین المللی صلح در مادرید اعلام کرد.[۶۱]

مقامات آمریکایی معتقد بودند با پیروزی ائتلاف و افزایش اعتبار ایالات متحده، به خودی خود باعث ایجاد یک گفتگوی جدید اعراب و اسرائیل می شود، و به همین دلیل ابتکار دیپلماتیک آنها بر روند و رویه متمرکز بود تا توافقات و امتیازات. از دیدگاه واشنگتن، مشوق‌های اقتصادی لازم نبود و به همین دلیل درخواست اسحاق شامیر، نخست وزیر اسرائیل برای ۱۰ میلیارد دلار ضمانت وام از سوی ایالات متحده، بعد جدیدی به دیپلماسی ایالات متحده اضافه کرد و جرقه یک رویارویی سیاسی بین دولت وی و دولت بوش را برانگیخت. [۶۳]  بنابراین بوش و بیکر وزیر امور خاجه در تشکیل کنفرانس صلح مادرید در اکتبر ۱۹۹۱ و متقاعد کردن همه طرف ها برای شرکت در مذاکرات صلح بعدی نقش مهمی داشتند و اسرائیل لغو قطعنامه ۳۳۷۹ را شرط شرکت در کنفرانس صلح مادرید قرار داده بو. در آن زمان گزارش های متعددی منتشر می شد که دولت بوش رابطه دوستانه ای با دولت لیکود به نخست وزیری اسحاق شامیر نداشت. با این حال، دولت اسرائیل موفق شد قطعنامه ۳۳۷۹ مجمع عمومی سازمان ملل را که صهیونیسم را با نژادپرستی می دانست،  لغو کند. پس از پیروزی حزب کارگر در انتخابات ۱۹۹۲، روابط ایالات متحده و اسرائیل بهبود یافت. ائتلاف کارگری در ۱۹ ژوئیه توقف بخشی از ساخت و ساز مسکن در سرزمین های اشغالی را تصویب کرد، کاری که دولت شامیر علیرغم درخواست دولت بوش و به عنوان پیش شرط تضمین وام انجام نداده بود.

دولت کلینتون (۱۹۹۳۲۰۰۱)

اسرائیل و سازمان آزادی بخش فلسطین در ۱۰ سپتامبر نامه های به رسمیت شناختن متقابل را مبادله و در ۱۳ سپتامبر ۱۹۹۳ اعلامیه اصول را امضا کردند. رئیس جمهور بیل کلینتون در ۱۰ سپتامبر اعلام کرد که ایالات متحده و سازمان آزادی بخش فلسطین گفتگوهای خود را از سر خواهند گرفت. در زمان ریاست جمهوری کلینتون در ۲۶ اکتبر ۱۹۹۴، معاهده صلح اردن و اسرائیل و در ۲۸ سپتامبر ۱۹۹۵توافقنامه موقت اسرائیل و فلسطینیان امضا شدند. [۶۰]

اسحاق رابین، بیل کلینتون و یاسر عرفات در جریان توافق اسلو در ۱۳ سپتامبر ۱۹۹۳.

کلینتون در نوامبر ۱۹۹۵ در مراسم تشییع جنازه اسحاق رابین، نخست وزیر ترور شده در اورشلیم شرکت کرد. پس از دیدار مارس ۱۹۹۶ از اسرائیل، پرزیدنت کلینتون ۱۰۰ میلیون دلار کمک تحت عنوان فعالیت های ضد تروریستی اسرائیل، ۲۰۰ میلیون دلار دیگر برای استقرار ضد موشکی Arrow، و حدود ۵۰ میلیون دلار برای یک سلاح لیزری ضد موشکی به رژیم اسرائیل پرداخت کرد.[۶۰]

پرزیدنت کلینتون با سیاست بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم برای گسترش شهرک های یهودی در سرزمین های فلسطینی مخالف بود و گزارش شد که رئیس جمهور معتقد بود که نتانیاهو روند صلح را به مختل کرده است. پرزیدنت کلینتون میزبان مذاکرات در مرکز کنفرانس وای ریور در مریلند بود که با امضای توافقنامه ای در ۲۳ اکتبر ۱۹۹۸ به پایان رسید. اسرائیل اجرای توافقنامه وای ریور را در اوایل دسامبر ۱۹۹۸ به حالت تعلیق درآورد. [۶۰]

ایهود باراک در ۱۷ مه ۱۹۹۹ به عنوان نخست وزیر اسرائیل انتخاب شد و در ۶ ژوئیه ۱۹۹۹ رای اعتماد گرفت. به نظر می رسید کلینتون و نخست وزیر جدید رژیم صهیونیستی که طی چهار روز ملاقات بین ۱۵ و ۲۰ ژوئیه روابط شخصی نزدیکی برقرار کردند. کلینتون در خصوص آنچه ایجاد صلح قلمداد می کرد، برای برقراری دیدارهای بین باراک نخست وزیر رژیم و یاسر عرفات رئیس حکومت خودگردان فلسطین در کاخ سفید، اسلو، شپردزتاون، کمپ دیوید و شرم الشیخ میانجیگری کرد.[۶۰]

دولت جورج دابلیو بوش (۲۰۰۱–۲۰۰۹)

در نتیجه دیدارهای جورج دبلیو بوش رئیس جمهور ایالات متحده و آریل شارون نخست وزیر رژیم صهیونیستی در مارس و ژوئن ۲۰۰۱ روابط خوبی بین آن ها برقرار شد. در ۴ اکتبر ۲۰۰۱، اندکی پس از حادثه ۱۱ سپتامبر، شارون دولت بوش را به مماشات فلسطینیان برای حمایت اعراب از کمپین ضد تروریسم آمریکا متهم کرد.[۶۵] کاخ سفید این اظهارات غیرقابل قبول دانشت و شارون به جای عذرخواهی برای این اظهارات، گفت که ایالات متحده او را درک نمی کند. همچنین، ایالات متحده نسبت به رویه اسرائیل در ترور فلسطینیانی به بهانه نقش داشتن افراد ترور شده در اقدامات تروریستی، انتقاد داشت. این رویکرد ایالات متحده به نظر برخی از اسرائیلی‌ها با سیاست ایالات متحده در دسگیری اسامه بن لادن “مرده یا زنده” ناسازگار بود.[۶۶] با این وجود، بعدها فاش شد که شارون موافقت و حمایت دولت بوش را در خصوص انجام ترورهای گسترده هدفمند علیه مبارزان فلسطین در قبال دست کشیدن رژیم از ادامه ساخت شهرک های بیشتر در کرانه باختری دریافت کرده است [۶۷]

در سال ۲۰۰۳، در اواسط انتفاضه دوم و رکود شدید اقتصادی در اسرائیل، ایالات متحده به اسرائیل ۹ میلیارد دلار ضمانت وام مشروط ارائه کرد که تا سال ۲۰۱۱ در دسترس رژیم بود و هر سال در گروه توسعه اقتصادی مشترک ایالات متحده و اسرائیل مورد مذاکره قرار می گرفت.[۶۸]

تا آن زمان دولت‌های ایالات متحده، فعالیت شهرک‌سازی اسرائیل را نپذیرفته بودند.با این حال، پرزیدنت بوش در یادداشت ۱۴ آوریل ۲۰۰۲ که “نقشه راه بوش” نامیده شد (و پارامترهای مذاکرات بعدی اسرائیل و فلسطین را تعیین کرد) به “واقعیت های تغییر یافته روی زمین، از جمله وجود مراکز عمده جمعیتی اسرائیل ” اشاره کرد.  و با ابراز نگرانی‌ در خصوص مسائل امنیتی اسرائیل، تاکید کرد که «انتظار اینکه نتیجه و وضعیت نهایی مذاکرات بازگشت کامل به خطوط آتش‌بس ۱۹۴۹ باشد، غیرواقعی است».[۶۹]

در زمان درگیری های بین رژیم و فلسطین، مقامات آمریکایی از اسرائیل خواستند تا هرچه سریع‌تر از مناطق فلسطینی عقب‌نشینی کند.

دولت بوش اصرار داشت که قطعنامه های شورای امنیت سازمان ملل متحد مانند اسرائیل شود با انتقاد از خشونت فلسطین “متعادل” شود و در همین راستا تمامی قطعنامه هایی را که مطابق با این استاندارد نبودند را وتو کرد.[۷۰]

کاندولیزا رایس، وزیر امور خارجه، نامی از فرستاده ویژه خاورمیانه نبرد و مشخص نکرد که در مذاکرات مستقیم اسرائیل و فلسطین در مورد مسائل دخالت خواهد کرد یا خیر اما وی در سال ۲۰۰۵ چندین بار به منطقه سفر کرد. دولت بوش از جدایی اسرائیل از غزه به عنوان راهی برای بازگشت به روند نقشه راه برای دستیابی به راه حلی مبتنی بر دو کشور اسرائیل و فلسطین که در کنار هم در صلح و امنیت زندگی کنند، حمایت کرد.[۷۱] که در این مدت تخلیه شهرک نشینان از نوار غزه و ساخت چهار شهرک کوچک در شمال کرانه باختری پیگیری و در ۲۳ اوت ۲۰۰۵ تکمیل شد.

محمود عباس، جورج دبلیو بوش و آریل شارون پس از خواندن بیانیه مطبوعاتی در لحظات پایانی اجلاس سران دریای سرخ در عقبه، اردن، ۴ ژوئن ۲۰۰۳.

در جریان درگیری اسرائیل و لبنان در سال ۲۰۰۶

در ۱۴ ژوئیه ۲۰۰۶، همزمان با آغاز جنگ لبنان در سال ۲۰۰۶، کنگره ایالات متحده از فروش احتمالی ۲۱۰ میلیون دلار سوخت جت به اسرائیل خبر داد. آژانس همکاری امنیتی دفاعی خاطرنشان کرد که فروش سوخت “جی پی ۸” در صورت تکمیل، “اسرائیل را قادر می‌سازد تا توانایی عملیاتی موجودی هواپیماهای خود را حفظ کند” و “سوخت مورد نظر در زمانی که هواپیما در حال پرواز است مصرف خواهد شد.” و از آن برای حفظ صلح و امنیت در منطقه استفاده خواهد شد».[۷۲] در ۲۴ ژوئیه گزارش منتشر شد که ایالات متحده در حال تهیه بمب‌های «بنکر باستر» به اسرائیل است که برای هدف قرار دادن رهبر گروه حزب‌الله لبنان و تخریب کانال های آن استفاده می‌شود.[۷۳]

شواهد در طول درگیری، از بمباران مناطق غیرنظامی خبر می داد و اسرائیل تاکید می کند که آسیب غیرنظامیان اجتناب ناپذیر است و همزمان، شلیک بی‌رویه موشک‌های حزب‌الله، بسیاری از شهرهای شمالی آن را به شهرهای ارواح تبدیل کرده بود که نقض قوانین بین‌المللی بود. [۷۴]

مخالفت با آتش بس فوری بدون قید و شرط

در ۱۵ ژوئیه، شورای امنیت سازمان ملل متحد مجدداً درخواست های لبنان مبنی بر درخواست آتش بس فوری بین اسرائیل و لبنان را رد کرد. روزنامه اسرائیلی هاآرتص گزارش داد که ایالات متحده تنها عضو هیئت ۱۵ کشوری سازمان ملل بود که با هرگونه اقدام شورا مخالفت کرد.[۷۵]

در ۱۹ ژوئیه، دولت بوش درخواست برای آتش بس فوری را رد کرد.[۷۶] کاندولیزا رایس، وزیر امور خارجه، بدون مشخص کردن شرای گفت برای برقراری آتش بس باید شرایط خاصی رعایت شود. جان بولتون، سفیر ایالات متحده در سازمان ملل، درخواست آتش‌بس لبنان را رد کرد، و گفت: «این تصور که شما فقط آتش‌بس اعلام می‌کنید و طوری رفتار می‌کنید که گویی این امر مشکل را حل می‌کند. من فکر می کنم ساده انگارانه است.»[۷۷]

در ۲۶ ژوئیه، وزرای خارجه ایالات متحده، اروپا و خاورمیانه که در کنفرانسی در رم ، متعهد شدند که “فوراً برای رسیدن به آتش بسی که به خشونت و خصومت های کنونی پایان می دهد، اقدام کنند”. با این حال، ایالات متحده حمایت قاطع خود را از تهاجم اسرائیل حفظ کرد و بنا بر گزارشات، نتایج کنفرانس کمتر از انتظارات رهبران عرب و اروپایی بود.[۷۸]

وتوی حمله اسرائیل به تاسیسات هسته ای ایران توسط آمریکا

در سپتامبر ۲۰۰۸، گاردین گزارش داد که ایالات متحده طرح ایهود اولمرت نخست وزیر اسرائیل را برای بمباران تأسیسات هسته ای ایران در ماه مه وتو کرد.[۷۹]

دولت باراک اوباما (۲۰۰۹–۲۰۱۷)

روابط اسرائیل و آمریکا در دوره دولت دوم نتانیاهو و دولت جدید اوباما تحت تنش فزاینده ای قرار گرفت. باراک اوباما پس از روی کار آمدن  دستیابی به توافق صلح بین اسرائیل و فلسطینی ها را به یک هدف اصلی تبدیل کرد و نتانیاهو را تحت فشار قرار داد تا کشور فلسطین را بپذیرد و وارد مذاکره شود. این موضوع مورد مخالفت شدید نهانیاهو قرار گرفت اما در نهایت در ۱۴ ژوئیه ۲۰۰۹ تسلیم شد و طبق خواسته آمریکا، اسرائیل شهرک سازی در کرانه باختری را به مدت ده ماه کاملا متوقف کرد.

از آنجایی که توقف شهرک سازی شامل اورشلیم شرقی، که اسرائیل آن را سرزمین مستقل خود می دانست، یا ۳۰۰۰ واحد مسکونی از پیش تأیید شده در حال ساخت، و همچنین شکست در برچیدن پایگاه‌های از پیش ساخته شده اسرائیلی نمی شد، فلسطینی‌ها اقدامات آمریکا در خصوص توقف شهرک را ناکافی دانستند و آن را رد کردند و به مدت ۹ ماه از ورود به مذاکره خودداری کرد. قابل توجه است که مذاکره کنندگان فلسطینی تمایل خود را برای ورود به مذاکرات هفته ها قبل از پایان توقف شهرک سازی رژیم صهیونیستی، در صورت تمدید اعلام کرده بودند اما این مورد از سوی اسرائیلی ها رد شده بود.

در سال ۲۰۰۹، اوباما اولین رئیس جمهور ایالات متحده بود که مجوز فروش بمب های سنگر شکن (بانکر بوستر) به اسرائیل را صادر کرد. این انتقال برای جلوگیری از این تصور که ایالات متحده اسرائیل را برای حمله به ایران مسلح می کند، مخفی نگه داشته شد.[۸۰]

باراک اوباما، رئیس جمهور آمریکا، در سفر به اسرائیل در مارس ۲۰۱۳، با بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، ملاقات کرد.

در فوریه ۲۰۱۱، دولت اوباما قطعنامه سازمان ملل را که شهرک سازی های اسرائیل در کرانه باختری را غیرقانونی اعلام می کرد وتو کرد.[۸۱] در سال ۲۰۱۱، دولت اوباما با تخصیص ۲۳۵ میلیون دلار راه را برای توسعه و تولید سیستم دفاع موشکی گنبد آهنین برای اسرائیل هموار کرد. [۸۲][۸۳]

در جریان سفر جو بایدن معاون رئیس جمهور به اسرائیل، در مارس ۲۰۱۰، اسرائیل اعلام کرد که به ساخت ۱۶۰۰ خانه جدیدِ در حال ساخت در محله رامات شلومو در شرق بیت المقدس، ادامه خواهد داد. از این موضوع به عنوان “یکی از جدی ترین منازعات بین دو متحد (آمریکا و اسرائیل) در دهه های اخیر” یاد می شد.[۸۴] به طوری که هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه ایلات متحده، این اقدام اسرائیل را برای روابط آمریکا و اسرائیل “عمیقا منفی” بیان کرد.[۸۵] اورشلیم شرقی به طور گسترده توسط جامعه بین‌المللی به عنوان سرزمین های اشغایل در نظر گرفته می شد، در حالی که اسرائیل این سرزمین را در سال ۱۹۸۰ ضمیمه کرده بود و با این موضوع مخالفت می کرد.[۸۴] بر اساس گزارش ها اوباما از این موضع اسرائیلی ها “بسیار ناراحت” بود.[۸۶]

مدتی بعد، اوباما به هیلاری کلینتون وزیر امور خارجه دستور داد تا اولتیماتوم چهار بخشی به نتانیاهو ارائه کند که بر اساس آن اسرائیل مصوبه ساخت واحدهای مسکونی را لغو و تمام ساخت و سازهای یهودیان در بیت المقدس شرقی را متوقف کند، مواضع صلح طلبانه نسبت به فلسطینی ها اتخاذ کند، پیشنهادی مبنی بر آزادی صدها اسیر فلسطینی ارائه کند و با بحث درباره تقسیم بیت المقدس و راه حلی برای مشکل پناهندگان فلسطینی در جریان مذاکرات موافقت نماید.اوباما تهدید کرد که نه او و نه هیچ یک از مقامات ارشد دولت با نتانیاهو و وزرای ارشدش در سفر آتی آنها به واشنگتن ملاقات نخواهند کرد.[۸۷]

در ۲۶ مارس ۲۰۱۰، نتانیاهو و اوباما در کاخ سفید دیدار کردند. این نشست بدون عکاس و هیچ گونه بیانیه مطبوعاتی برگزار شد. در این دیدار، اوباما از اسرائیل خواست که توقف شهرک سازی را پس از انقضای آن تمدید و ساخت و ساز یهودیان در بیت المقدس شرقی را متوقف کند و همچنین نیروهای صهیونیستی را به مواضع قبل از شروع انتفاضه دوم بازگرداند.

نتانیاهو در مورد این موضوعات تعهد کتبی نداد سپس اوباما به نتانیاهو و کارکنانش پیشنهاد کرد که در کاخ سفید بمانند تا پیشنهادات او را بررسی کنند: “من هنوز در آنجا هستم، اگر پیشنهادی وجود دارد به من اطلاع دهید. هرچیز جدید”. نتانیاهو و دستیارانش به اتاق روزولت رفتند و نیم ساعت دیگر را با اوباما گذراندند و اقامت خود را برای یک روز گفتگوهای اضطراری برای از سرگیری مذاکرات صلح تمدید کردند، اما بدون هیچ بیانیه رسمی، طرفین آنجا را ترک کردند.[۸۶][۸۸]

در ژوئیه ۲۰۱۰، ویدئویی مربوط به سال ۲۰۰۱ از نتانیاهو منتشر شد که با گروهی از خانواده های داغدیده در اوفرا در مورد روابط با ایالات متحده و روند صلح صحبت می کرد و ظاهراً از ضبط شدن خود بی اطلاع بود.

نتانیاهو در ویدئو می گفت: “من می دانم آمریکا چیست، آمریکا چیزی است که شما می توانید خیلی راحت آن را حرکت دهید وآن را در مسیر صحیح قرار دهید. آنها در مسیرشان قرار نمی گیرند.” او همچنین که به خود می بالید که چگونه در زمان نخست وزیری در دولت کلینتون، روند صلح را تضعیف کرد گفت: «آنها قبل از انتخابات از من پرسیدند که آیا به [توافق اسلو] احترام می گذارم. «من گفتم که بله، اما… می‌خواهم توافق‌نامه‌ها را به گونه‌ای تفسیر کنم که به من اجازه دهد به این تاخت و تازها را زمان رسیدن به مرزهای ۶۷ پایان دهم».[۸۹][۹۰] انتشار گفته های نتانیاهو در این ویدئو در میان چپ در اسرائیل به شدت مورد انتقاد قرار گرفت.[۹۱]

در ۱۹ مه ۲۰۱۱، اوباما یک سخنرانی در حوزه سیاست خارجی ایراد کرد که در آن خواستار بازگشت به مرزهای اسرائیلی قبل از ۱۹۶۷ با مبادله اراضی مورد توافق طرفین شد، که نتانیاهو با آن مخالفت کرد.[۹۲]   جمهوری خواهان ایالات متحده نیز از اوباما به خاطر این سخنرانی انتقاد کردند.[۹۳][۹۴] این سخنرانی یک روز قبل از قرار ملاقات اوباما و نتانیاهو انجام شد.[۹۵]

اوباما خواستار بازگشت به مرزهای قبل از ۱۹۶۷ اسرائیل با مبادله اراضی مورد توافق دوجانبه شد.

۲۲ می اوباما در سخنرانی در کمیته روابط عمومی آمریکا و اسرائیل (لابی قدرتمند اسرائیل در آمریکا)، سخنرانی ۱۹ مه خود را توضیح داد:

ارجاع من به خطوط ۱۹۶۷ – با مبادلات مورد توافق طرفین – بود که بیشترین توجه را به خود جلب کرده است. و از آنجایی که موضع من چندین بار نادرست معرفی شده است، اجازه دهید مجدداً تاکید کنم که “خطوط ۱۹۶۷ با مبادله های مورد توافق طرفین” به چه معناست.

طبق تعریف، این بدان معناست که طرفین – اسرائیلی‌ها و فلسطینی‌ها – خودشان درباره مرزی متفاوت با مرزی که در ۴ ژوئن ۱۹۶۷ وجود داشت، مذاکره خواهند کرد. این همان منظور من در خصوص مبادله های مورد توافق دوجانبه است. این یک فرمول شناخته شده برای همه کسانی است که یک نسل روی این موضوع کار کرده اند. این به خود احزاب اجازه می دهد تا تغییراتی را که در ۴۴ سال گذشته رخ داده است را حساب کنند.

نتانیاهو در سخنرانی خود در جلسه مشترک کنگره در ۲۴ می، برخی از سخنان قبلی اوباما را پذیرفت:

اکنون باید در مورد تعیین دقیق آن مرزها مذاکره کرد. ما در مورد اندازه کشور آینده فلسطین سخاوتمند خواهیم بود. اما همانطور که پرزیدنت اوباما گفت، مرز با مرزی که در ۴ ژوئن ۱۹۶۷ وجود داشت متفاوت خواهد بود. اسرائیل به مرزهای غیرقابل دفاع ۱۹۶۷ باز نخواهد گشت.[۹۶]

در ۲۰ سپتامبر ۲۰۱۱، پرزیدنت اوباما اعلام کرد که ایالات متحده هرگونه درخواست فلسطینی ها برای عضویت در سازمان ملل را وتو خواهد کرد و تاکید کرد که “هیچ میانبری برای صلح وجود ندارد”.[۹۷] در اکتبر ۲۰۱۱، وزیر دفاع جدید آمریکا، لئون پانتا، بیان کرد که سیاست های اسرائیل تا حدی مسئول انزوای دیپلماتیک این کشور در خاورمیانه است. دولت اسراییل پاسخ داد که مشکل به، افزایش رادیکالیسم در منطقه است نه سیاست های ما.[۹۸] در سال ۲۰۱۲، پرزیدنت اوباما لایحه ای را امضا کرد که بر اساس آن برنامه تضمین های ایالات متحده برای بدهی های دولت اسرائیل تا سه سال دیگر تمدید می شد.[۹۹]

تونی بلینکن، مشاور امنیت ملی جو بایدن، معاون رئیس جمهور آمریکا، در سال ۲۰۱۲ از تمایل سیاستمداران آمریکایی بحث و جدال در مورد سیاست های ایالات متحده در قبال اسرائیل برای اهداف سیاسی ابراز تاسف کرد. چرا که تا آن زمان، اسرائیل مورد اجماع همه احزاب اصلی در ایالات متحده بود.[۱۰۰] در سال ۲۰۱۰ و مجددا در ژوئیه تا آگوست ۲۰۱۲، صادرات اسرائیل به ایالات متحده از صادرات به اتحادیه اروپا، که معمولاً مقصد اصلی صادرات اسرائیل است، پیشی گرفت.[۱۰۱]

 

واکنش اسرائیل به توافق موقت ژنو درباره برنامه هسته ای ایران متفاوت بود. نتانیاهو به شدت از آن به عنوان یک “اشتباه تاریخی” انتقاد کرد[۱۰۲] و نفتالی بنت وزیر دارایی آن را “توافق بسیار بد” خواند.[۱۰۳] با این حال، رهبر حزب کادیما، شائول موفاز، [۱۰۴] رهبر اپوزیسیون، اسحاق هرتزوگ، [۱۰۵] و رئیس سابق امان، آموس یادلین، تا حدودی از این توافق حمایت کردند و پیشنهاد کردند که حفظ روابط خوب با واشنگتن مهم تر از توبیخ علنی آن ها در مورد توافقنامه هسته ای با ایران است.[۱۰۶]

در ۲ آوریل ۲۰۱۴، سامانتا پاور سفیر ایالات متحده در سازمان ملل، موضع دولت آمریکا مبنی بر مخالفت ایالات متحده با تمام اقدامات یکجانبه فلسطینیان برای تشکیل کشور را تأیید کرد.[۱۰۷] در طول تهاجم اسرائیل به غزه در سال ۲۰۱۴، ایالات متحده به طور موقت عرضه موشک های هلفایر به اسرائیل را متوقف کرد که این اقدام باعث تنش بین دو کشور شد.[۱۰۸] در دسامبر ۲۰۱۴، کنگره قانون مشارکت استراتژیک ایالات متحده و اسرائیل در سال ۲۰۱۳ را تصویب کرد.[۱۰۹] این موضوع یک درجه بالاتر از طبقه بندی عمده متحدان غیر ناتو آمریکا بود و پشتیبانی بیشتری برای دفاع، انرژی، و تقویت همکاری تجاری و دانشگاهی را ایجاد می کرد.[۱۱۰] علاوه بر این این لایحه ایالات متحده ملزم به افزایش ۱.۸ میلیارد دلاری ذخیره جنگی خود در اسرائیل می نمود.[۱۱۱]

بر اساس نتایج مطالعات مرکز مطالعات استراتژیک بگین سادات بار ایلان در نوامبر ۲۰۱۴، ۹۶ درصد از مردم اسرائیل روابط این کشور با ایالات متحده را مهم یا بسیار مهم می دانستند. همچنین احساس می شد که واشنگتن یک متحد وفادار است و آمریکا در برابر تهدیدات به کمک اسرائیل خواهد آمد. از سوی دیگر، تنها ۳۷ درصد معتقد بودند که پرزیدنت اوباما نگرش مثبتی نسبت به اسرائیل دارد (با ۲۴ درصد گفته اند که نگرش او بی طرف است).[۱۱۲]

در ۲۳ دسامبر ۲۰۱۶، شورای امنیت سازمان ملل متحد قطعنامه ای را تصویب کرد که خواستار پایان شهرک سازی اسرائیل شد. به سامانتا پاور، سفیر دولت اوباما در سازمان ملل، دستور داده شد که از رای ممتنع خودداری کند – اگرچه ایالات متحده قبلاً یک قطعنامه مشابه را در سال ۲۰۱۱ وتو کرده بود.

دونالد ترامپ، رئیس جمهور منتخب، با حمایت علنی از وتوی قطعنامه و تلاش کرد تا عبدالفتاح السیسی مصری را برای عقب نشینی از بررسی و میانجی گری برای توقف بررسی آن میانجیگری کند که این تلاش نتانیاهو موفقیت آمیز بود.

این قطعنامه سپس “دوباره توسط مالزی، نیوزلند، سنگال و ونزوئلا پیشنهاد شد” – و با ۱۴ رای موافق و بدون مخالف تصویب شد. دفتر نتانیاهو ادعا کرد که “دولت اوباما نه تنها در حفاظت از اسرائیل در برابر این باند در سازمان ملل شکست خورد، بلکه در پشت صحنه با آن تبانی کرد : “اسرائیل مشتاقانه منتظر همکاری با رئیس جمهور منتخب ترامپ و با همه دوستانمان در کنگره، جمهوری خواهان و دموکرات ها برای نفی اثرات مضر این قطعنامه پوچ است.”[۱۱۳][۱۱۴] ۱۱۵]

در ۲۸ دسامبر ۲۰۱۶، جان کری، وزیر امور خارجه ایالات متحده در یک سخنرانی به شدت از اسرائیل و سیاست های شهرک سازی آن انتقاد کرد.[۱۱۶] سخنان  کری، موجب ناراحتی شدید نخست وزیر اسرائیل بنیامین نتانیاهو شد و او نیز  قطعنامه سازمان ملل[۱۱۷] و سخنرانی کری مورد انتقاد قرار داد.[۱۱۸]  در ادامه واکنش ها در ۶ ژانویه ۲۰۱۷، دولت اسرائیل غرامت سالانه خود را که در مجموع ۶ میلیون دلار آمریکا بود را از سازمان ملل پس گرفت.[۱۱۹] همچنین در ۵ ژانویه ۲۰۱۷، مجلس نمایندگان ایالات متحده با ۳۴۲ رای به ۸۰ رای موافق،  قطعنامه سازمان ملل را محکوم کرد.[۱۲۰][۱۲۱]

توافق هسته ای غیرنظامی آمریکا و اسرائیل در سال ۲۰۱۰

رادیو ارتش اسرائیل روز چهارشنبه هفتم جولای گزارش داد که ایالات متحده یک سند محرمانه برای تعهد به همکاری هسته ای بین دو کشور به اسرائیل ارسال کرده است. به گزارش رادیو ارتش، بنا بر گزارش‌ها، علیرغم اینکه اسرائیل امضاکننده معاهده منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای نیست ایالات متحده متعهد شده است که مواد مورد استفاده برای تولید برق و همچنین فناوری هسته‌ای و سایر تجهیزات را به اسرائیل بفروشد. [۱۲۲]

دولت دونالد ترامپ (۲۰۰۹–۲۰۱۷)

ترامپ در ۲۰ ژانویه ۲۰۱۷ به عنوان رئیس جمهور آمریکا تحلیف شد. او یک سفیر جدید در اسرائیل به نام دیوید ام. فریدمن منصوب کرد. در ۲۲ ژانویه ۲۰۱۷، در واکنش به تحلیف ترامپ، بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، اعلام کرد که قصد دارد تمام محدودیت های ساخت و ساز در کرانه باختری را لغو کند.[۱۲۳]

رکس تیلرسون، وزیر امور خارجه پیشین ایالات متحده گفته است که بنیامین نتانیاهو در ۲۲ می ۲۰۱۷ به دونالد ترامپ ویدئویی جعلی و تغییر یافته از محمود عباس، رئیس جمهور فلسطین که خواستار کشتن کودکان شده بود، نشان داد. این در زمانی بود که ترامپ به این فکر می کرد که آیا اسرائیل مانع صلح است یا خیر. نتانیاهو ویدئوی جعلی را به ترامپ نشان داده بود تا موضع او را در مناقشه اسرائیل و فلسطین تغییر دهد.[۱۲۴] در سپتامبر ۲۰۱۷ اعلام شد که ایالات متحده اولین پایگاه نظامی دائمی خود را در اسرائیل باز خواهد کرد.[۱۲۵]

در ۶ دسامبر ۲۰۱۷، ترامپ اورشلیم را به عنوان پایتخت اسرائیل به رسمیت شناخت [۱۲۶] و به دنبال آن سفارت ایالات متحده در ۱۴ مه ۲۰۱۸ در هفتادمین سالگرد استقلال اسرائیل در اورشلیم افتتاح شد.[۱۲۷]

در ماه مه ۲۰۱۸، پرزیدنت ترامپ چند روز پس از ارائه نتانیاهو، ایالات متحده را از توافق هسته ای ایران خارج کرد و در آن به اسنادی افشا شده توسط موساد از تهران استناد کرد که ادعا می شد ایران در مورد برنامه هسته ای خود دروغ گفته است.[۱۲۸] این امر تجدید تحریم های آمریکا علیه ایران را به دنبال داشت.[۱۲۹]

 

در ۲۵ مارس ۲۰۱۹، رئیس جمهور ترامپ در یک کنفرانس مطبوعاتی مشترک در واشنگتن با بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل، به رسمیت شناختن بلندی های جولان از سوی ایالات متحده را به عنوان بخشی از اسرائیل امضا کرد و ایالات متحده را به اولین کشوری غیر از اسرائیل تبدیل کرد که حاکمیت اسرائیل بر بلندی های جولان را به رسمیت شناخت..[۱۳۰]

در آگوست ۲۰۲۰، ترامپ، نتانیاهو و محمد بن زاید آل نهیان به طور مشترک برقراری روابط رسمی اسرائیل و امارات متحده عربی را اعلام کردند.[۱۳۱] به دنبال آن بحرین، سودان و مراکش با میانجیگری ایالات متحده با اسرائیل روابط برقرار کردند.[۱۳۲]

دولت بایدن (۲۰۲۱ تا کنون)

در اوایل دولت بایدن، کاخ سفید تایید کرد که سفارت ایالات متحده در اورشلیم باقی خواهد ماند که این اقدام موجب می شود اورشلیم به عنوان پایتخت به رسمیت شناخته شود. دولت همچنین حمایت خود را از معاهده ابراهیم اعلام کرد و در عین حال خواستار گسترش آن بود و از آن صرفاً به عنوان “فرایند عادی سازی” یاد کرد و از معاهده ابراهیم نام نبرد.[۱۳۳][۱۳۴][۱۳۵]

در ۱۳ مه ۲۰۲۱، پس از درگیری در مسجد الاقصی، دولت بایدن به بی تفاوتی نسبت به درگیری خشونت آمیز بین دولت اسرائیل و اقلیت فلسطینی در آنجا متهم شد. منتقدان هر دو طرف واکنش کاخ سفید را «شُل و دیر» عنوان کرده‌اند.[۱۳۶]

در ۲۱ مه ۲۰۲۱، پس از یازده روز درگیری بین اسرائیل و حماس آتش بس برقرار شد. به گفته بایدن، ایالات متحده نقشی کلیدی برای بازسازی زیرساخت های آسیب دیده در غزه در کنار مقامات فلسطینی ایفا خواهد کرد.[۱۳۷][۱۳۸]

در جولای ۲۰۲۲، جو  بایدن و بلینکن وزیر امور خارجه ایالات متحده به عنوان بخشی از سفر به خاورمیانه از سرزمین های اشغالی دیدن کردند. در جریان سفر رسمی دولتی به اورشلیم، بایدن و یایر لاپید نخست وزیر رژیم صهیونیستی ، بیانیه مشترکی را امضا کردند که در آن بسته دفاعی ۱۰ ساله که در سال ۲۰۱۶ در دولت اوباما امضا شده بود به ارزش ۳۸ میلیارد دلار به اسرائیل تمدید شد. علاوه بر این، این اعلامیه به مسائل امنیتی جهانی مانند حمله روسیه به اوکراین پرداخت و هر دو طرف را متعهد به جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای کرد.[۱۳۹]

بایدن در مصاحبه ای با شبکه ۱۲ اسرائیل اظهار داشت که «اگر این آخرین راه حل بود» ایالات متحده برای رسیدن به این هدف از زور استفاده می کرد[۱۴۰] و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران در فهرست سازمان های تروریستی خارجی ایالات متحده باقی می ماند. این بدان معناست که ایران به برجام که بر اساس آن ایران برنامه هسته‌ای خود را محدود می‌کند باز نمی‌گردد تا در ازای رهایی از تحریم‌های اقتصادی، برنامه تسلیحات هسته‌ای خود را کاهش دهد.[۱۴۱]

بایدن و لاپید همچنین اولین نشست مجمع I2U2 را به همراه رئیس جمهور امارات متحده عربی، محمد بن زاید آل نهیان، و نخست وزیر هند، نارندرا مودی، در یک کنفرانس مجازی شرکت کردند که طی آن چهار کشور توافق کردند که با یکدیگر همکاری کنند. در ادامه به موضوعاتی از جمله امنیت غذایی، انرژی پاک، فناوری و تجارت پرداختند و بر حمایت خود از توافقنامه ابراهیم و دیگر ترتیبات صلح و عادی سازی روابط با اسرائیل تاکید کردند. امارات متحده عربی ۲ میلیارد دلار برای توسعه کشاورزی در هند با استفاده از فناوری های اسرائیل متعهد شد.[۱۳۹][۱۴۲]

رئیس جمهور جو بایدن و نخست وزیر بنیامین نتانیاهو در تل آویو، اسرائیل، ۱۸ اکتبر ۲۰۲۳

در ۲۹ دسامبر ۲۰۲۲، پس از روی کار آمدن دولت دست راستی نتانیاهو و تصویب طرح تغییر ساختار قوه قضاییه اسرائیل، شکاف بین بسیاری از یهودیان آمریکایی و اسرائیل افزایش یافت.[۱۴۳] در ۲۲ مارس ۲۰۲۳، دولت بایدن سفیر اسرائیل در ایالات متحده را به وزارت امور خارجه احضار کرد و نارضایتی خود را پس از تصویب قانونی در کنست که اجازه اسکان مجدد شهرک های غیرقانونی در مناطق مهم کرانه باختری اشغالی را که در سال ۲۰۰۵ تخلیه شده بودند، ابراز کرد. [۱۴۴] مطبوعات اسرائیل چنین دیداری را بین دو کشور بسیار غیرعادی می‌دانستند و آن را نشان‌دهنده وخامت روابط بین دولت بایدن و دولت نتانیاهو قلمداد کردند.[۱۴۴][۱۴۵] در ۲۹ مارس ۲۰۲۳، بایدن اعلام کرد که قصد ندارد نتانیاهو را “در کوتاه مدت” به کاخ سفید دعوت کند.[۱۴۶]

پس از حمله غافلگیرانه حماس به اسرائیل در اکتبر ۲۰۲۳، بایدن بیانیه‌ای صادر کرد و این حملات را محکوم کرد و گفت که آماده است «همه ابزارهای حمایتی مناسب را به دولت و مردم اسرائیل ارائه دهد».[۱۴۷] دو بار در دو ماه پس از حمله، بایدن علناً خود را صهیونیست اعلام کرد.[۱۴۸][۱۴۹] در ۱۸ اکتبر ۲۰۲۳، رئیس جمهور بایدن وارد اسرائیل شد و در فرودگاه بن گوریون توسط هرتزوگ اسحاق رئیس جمهور و نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل مورد استقبال رسمی قرار گرفت.[۱۵۰]

مسائل روز

کمک های ایالات متحده

از دهه ۱۹۷۰، اسرائیل یکی از بزرگترین دریافت کنندگان کمک های خارجی ایالات متحده بوده است. در گذشته، بخشی از آن به توسعه  اقتصادی اختصاص می یافت.تمام کمک های اقتصادی به اسرائیل در سال ۲۰۰۷ به دلیل رشد اقتصاد اسرائیل پایان یافت.[۱۵۲][۱۵۳] در حال حاضر، اسرائیل سالانه ۳ میلیارد دلار از طریق تأمین مالی نظامی خارجی (FMF) از ایالات متحده کمک دریافت می کند.[۱۵۴] هفتاد و چهار درصد از این بودجه باید برای دستیابی به تجهیزات ، خدمات و آموزش دفاعی ایالات متحده هزینه شود.[۱۵۵] بنابراین، به گفته کنت ام. پولاک، «کمک نظامی ایالات متحده به اسرائیل توسط بسیاری به عنوان یارانه ای برای صنایع ایالات متحده تلقی می شود».[۱۵۶]

هدف FMF ارتقای امنیت ملی ایالات متحده از طریق کمک به ثبات جهانی مد نظر ایالات متحده، تقویت حمایت نظامی از دولت های متحد آمریکا و مهار تهدیدات فراملی، از جمله تروریسم و قاچاق سلاح است.[۱۵۴] به گفته وزارت امور خارجه ایالات متحده، این کمک ها به متحدان ایالات متحده امکان می دهد تا قابلیت های دفاعی خود را بهبود بخشند و روابط نظامی نزدیک تر بین ایالات متحده و کشورهای دریافت کننده را تقویت کنند. در همین حال رند پل ، سناتور جمهوریخواه کنتاکی در رابطه با تامین مالی نظامی خارجی ایالات متحده به اسرائیل، اظهار داشت که “این کمک ها توانایی نظام تصمیم گیری مستقل اسرائیل را مختل می کند”.[۱۵۷]

جدولی از گزارش سرویس تحقیقاتی کنگره در ۱ مارس ۲۰۲۳ با عنوان "کمک خارجی ایالات متحده به اسرائیل".[۱۵۱]

در سال ۱۹۹۸، مقامات اسرائیلی، کنگره و دولت آمریکا توافق کردند که ۱.۲ میلیارد دلار از صندوق های حمایت اقتصادی (ESF) را طی ده سال به صفر برسانندو FMF را از ۱.۸ میلیارد دلار به ۲.۴ میلیارد دلار افزایش دهند.  ۲۰۰ میلیون دلار اضافی برای کمک به ضد تروریسم، ۱.۲ میلیارد دلار برای اجرای توافقنامه Wye، و یک میلیارد دلار کمک دیگر به لایحه تخصیص تکمیلی در FMF برای سال مالی ۲۰۰۳. برای سال مالی ۲۰۰۵، اسرائیل ۲.۲۰۲ میلیارد دلار به عنوان FMF، ۳۵۷ میلیون دلار به عنوان ESF و برای کمک به شهرک سازی مهاجرت ۵۰ میلیون دلار دریافت کرد. برای سال ۲۰۰۶، دولت ۲۴۰ میلیون دلار به عنوان ESF و ۲.۲۸ میلیارد دلار برای FMF درخواست کرد. قانون ۳۰۵۷ نیز که در ۲۸ ژوئن ۲۰۰۵ در مجلس و در ۲۰ ژوئیه در سنا تصویب شد، این مبالغ را تصویب کرد. مجلس نمایندگان و سنا همچنین ۴۰ میلیون دلار برای اسکان مهاجران از اتحاد جماهیر شوروی سابق و برنامه هایی برای آوردن یهودیان اتیوپیایی باقی مانده به اسرائیل در نظر گرفتند.

تعهدات کمک خارجی ایالات متحده به اسرائیل بر اساس نوع کمک، ۱۹۵۱-۲۰۲۲.[۱]

در بودجه سال مالی ۲۰۱۰ اوباما، ۵۳.۸ میلیارد دلار برای برنامه های مربوط به امور بین المللی پیشنهاد داد. از این بودجه، ۵.۷ میلیارد دلار برای تامین مالی نظامی خارجی، آموزش نظامی و عملیات حفظ صلح اختصاص داده شد که از آن ۵.۷ میلیارد دلار، ۲.۸ میلیارد دلار، تقریباً ۵۰ درصد آن به اسرائیل اختصاص داشت.[۱۵۸] همچنین اسرائیل تقریباً ۳ میلیارد دلار ضمانت وام مشروط در اختیار دارد و در صورتی که اسرائیل شرایط مذاکره شده در گروه توسعه اقتصادی مشترک آمریکا و اسرائیل را برآورده کند، وجوه اضافی نیز در دسترس خواهد بود.

اما الی لیک، خبرنگار امنیت ملی واشنگتن تایمز، در ۲۳ سپتامبر ۲۰۱۱ گزارش داد که اوباما در آغاز دوره ریاست جمهوری خود اجازه “کمک جدید قابل توجهی به ارتش اسرائیل را صادر کرده بود که شامل فروش ۵۵ بمب عمیق موسوم به سنگر شکن می شد».[۱۵۹]

رئیس سابق نیروی هوایی اسرائیل، سرلشکر بازنشسته ایتان بن الیاهو، فروش بمب افکن های جنگنده رادارگریز هسته ای لاکهید مارتین F-35 لایتنینگ II به اسرائیل را آزمایشی کلیدی برای روابط فیمابین نامیده است.[۱۶۰]

در حالی که قانون ایالات متحده استفاده از قراردادهای افست در فروش FMF را ممنوع می کند، سازمان همکاری صنعتی اسرائیل تلاش می کند تا در قراردادهای مشارکت صنعتی حدود ۳۵ درصد از این فروش ها را تضمین کند.[۱۶۱]

در سال مالی ۲۰۱۳، فرآیند توقیف خودکار بودجه ایالات متحده مطابق با قانون کنترل بودجه سال ۲۰۱۱ اعمال شد. این فرآیند اعتبارات مربوط به هزینه‌های اختیاری خاص را کاهش داد که در نتیجه آن کمک‌های نظامی خارجی به اسرائیل تا ۱۵۷ میلیون دلار کاهش یافت.  همچنین بودجه برنامه های دفاع موشکی ایالات متحده و اسرائیل تا ۳۲.۷ میلیون دلار کاهش یافت.[۱۶۲]

در نوامبر ۲۰۱۳، استیون اشتراوس (یکی از اعضای هیئت علمی دانشکده هاروارد کندی) سرمقاله ای را منتشر کرد که در آن از ایالات متحده خواست تمام کمک های بلاعوض به اسرائیل را به تدریج حذف کند. پروفسور اشتراوس استدلال می کند که ایالات متحده باید روابط نزدیک خود را با اسرائیل حفظ کند، اما اسرائیل به اندازه کافی ثروتمند است که بتواند تجهیزات نظامی مورد نیاز خود را تامین کند.[۱۶۳]

 

جمال بومن و سناتور برنی سندرز در سال ۲۰۲۳ با استناد به “اقدامات نگران کننده دولت راست افراطی اسرائیل” علیه فلسطینی ها نامه ای را منتشر کردند که توسط ده ها تن از همکاران کنگره امضا شده بود و در آن سازمان های متعددی از دولت بایدن  بررسی میلیاردها دلار حمایت تسلیحاتی بی قید و شرط که ایالات متحده سالانه به اسرائیل ارائه می کندرا خواستار شدند.[۱۶۴]

طرح جمهوری خواهان که توسط مجلس نمایندگان ایالات متحده تصویب شد، ۱۴.۵ میلیارد دلار کمک نظامی به اسرائیل اختصاص می دهد. همچنین، اسرائیل با بیش از ۱۲۴ میلیارد دلار کمک در مقایسه با هر کشور دیگری از زمان جنگ جهانی دوم، بالاترین میزان کمک نظامی را از ایالات متحده دریافت کرده است.[۱۶۵]

شهرک سازی

ایالات متحده رشد شهرک‌های اسرائیلی در کرانه باختری را مانعی برای موفقیت مذاکرات صلح می‌داند و اذعان می‌کند که اکثر قدرت‌های جهانی شهرک‌سازی‌ها را غیرقانونی می‌دانند. از سوی دیگر، اسرائیل زمین را به عنوان یک سنگر امنیتی می‌بیند و یهودیان مذهبی اسرائیلی این سرزمین را میراثی خدادادی می‌دانند. اسرائیل می گوید که قصد دارد در هر معاهده صلح، بلوک های شهرک سازی شده را حفظ کند. در ژانویه ۲۰۱۵، شهرک نشینان یهودی در “پاسگاه غیرقانونی Adei Ad”[166] به سمت دیپلمات های یک هیئت آمریکایی که برای بررسی خرابکاری گزارش شده در باغستان درختان متعلق به فلسطینیان در کرانه باختری اشغالی وارد شده بودند، سنگ پرتاب کردند. بر اساس گزارش های .تصله به ایالات متحده اخیرا شهرک نشینان، مظنون به ریشه کن کردن هزاران نهال درخت زیتون هستند که برخی از آنها به افتخار مقام ارشد فلسطینی زیاد ابوعین کاشته شده بود که پس از درگیری با یک سرباز اسرائیلی سقوط کرد و جان باخت. از آنجا که برخی از مالکان ادعای شهروندی ایالات متحده را دارند کنسولگری آمریکا به منطقه رفته است تا نخلستان را بازرسی کند.[۱۶۷][۱۶۸] اما هیچ آسیبی گزارش نشده است.[۱۶۹] جف راثکی، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا گفت: می‌توانیم تأیید کنیم که خودرویی از سرکنسولگری امروز در کرانه باختری رود اردن، نزدیک روستای فلسطینی تورموس عیا، توسط گروهی از شهرک نشینان مسلح مواجه شده است. وی افزود که ایالات متحده «عمیقاً نگران» این حمله است و مقامات اسرائیلی «جدی بودن حادثه» را تشخیص خواهند داد.[۱۷۰] سخنگوی پلیس گفت که پلیس در حال بررسی این رویداد است و هیچ بازداشتی صورت نگرفته است.[۱۷۱] وزارت امور خارجه ایالات متحده به مقامات اسرائیلی پیشنهاد داده است که یک نوار ویدئویی از این حادثه نشان دهد که هیچ سلاحی به سوی آمریکایی ها کشیده نشده است. یوسی داگان، رئیس شورای منطقه ای شمرون، از وزیر کشور گیلاد اردان خواست که هیئت آمریکایی را اخراج کند و اظهار داشت که آنها جاسوس هستند.[۱۷۲] انتظار می رفت این حادثه روابط بین ایالات متحده و اسرائیل را  سرد کند، اگرچه این اولین حمله فیزیکی  گزارش شده علیه کارکنان دیپلماتیک آمریکایی است.[۱۷۳]

 

شهرکی در بلندی های جولان به نام ترامپ

فشار واشنگتن به اسرائیل در خصوص مذاکرات صلح با سوریه

بر اساس گزارش ها، در سال ۲۰۰۶ سوریه از اسرائیل درخواست کرده است که مذاکرات صلح با دولت سوریه را دوباره آغاز کند.[۱۷۴] یک بحث داخلی در حال انجام در داخل دولت اسرائیل در مورد جدی بودن این دعوت سوریه برای مذاکره وجود دارد. برخی از مقامات اسرائیلی اظهار داشتند که مذاکرات غیرعلنی با سوریه صورت گرفته است که به طور رسمی توسط دولت اسرائیل تحریم نشده است.[۱۷۵][۱۷۶] [۱۷۷]ایالات متحده از اسرائیل خواست از هرگونه تماس های با سوریه خودداری کند تا مشخص شود که آیا دمشق در قصد خود برای انجام مذاکرات صلح با اسرائیل جدی است یا خیر. کاندولیزا رایس، وزیر امور خارجه ایالات متحده، در بیان دیدگاه واشنگتن در مورد این موضوع به مقامات اسرائیلی قاطعانه گفته بود که حتی مذاکرات مقدماتی جهت بررسی با سوریه نیز نباید انجام شود. بعد از سال‌ها، اسرائیل از درخواست واشنگتن برای خودداری از بازگشت رسمی به مذاکرات صلح اطاعت کرد.[۱۷۴][۱۷۸] با این حال، در حدود می ۲۰۰۸، اسرائیل به ایالات متحده اطلاع داد که مذاکرات صلح با سوریه را با میانجیگری ترکیه آغاز می کند. سوریه چند ماه بعد در واکنش به جنگ غزه از مذاکرات صلح خارج شد.

رویه واشنگتن در واسطه گری “فرآیند صلح”

ایالات متحده نقش برجسته ای را در تسهیل مذاکرات صلح بین اسرائیل و تشکیلات خودگردان فلسطین بر عهده گرفته است. ایالات متحده به عنوان وکیل دولت اسرائیل به جای یک واسطه صادق، در هماهنگ بودن با دولت اسرائیل حتی به قیمت تحت تاثیر قرار گرفتن پیشبرد مذاکرات صلح، مورد انتقاد قرار گرفته است.[۱۷۹] به عنوان مثال، تحت سیاست “بدون غافلگیری” آمریکا و اسرائیل، دولت آمریکا باید ابتدا با دولت اسرائیل هر گونه ایده برای پیشبرد مذاکرات را قبل از پیشنهاد علنی آنها بررسی کند، که ظاهراً ممکن است “استقلال و انعطاف پذیری لازم برای رسیدن صلح جدی ” را از آمریکا سلب کرده باشد.[۱۷۹]

فروش نظامی به چین

در طول سال‌ها، ایالات متحده و اسرائیل مرتباً درباره فروش تجهیزات و فناوری حساس امنیتی اسرائیل به کشورهای مختلف، به‌ویژه چین، گفتگو کرده‌اند. دولت های ایالات متحده معتقدند که چنین فروش هایی به طور بالقوه برای امنیت نیروهای آمریکایی در آسیا مضر است. چین برای به دست آوردن فناوری‌هایی که نمی‌توانست از جاهای دیگر به دست بیاورد، به اسرائیل چشم دوخته است و مجموعه گسترده‌ای از تجهیزات و فناوری نظامی، از جمله ماهواره‌های ارتباطی، و هواپیماهای بدون سرنشین هارپی کیلر را در سال ۱۹۹۹ خریداری کرده است که در سال ۲۰۰۴ آن‌ها را بر فراز تنگه تایوان آزمایش کرد. در سال ۲۰۰۰، ایالات متحده اسرائیل را متقاعد کرد که فروش هواپیمای فالکن را لغو کند. همچنین گفته شده که ایالات متحده از اسرائیل خواسته است اطلاعاتی در مورد ۶۰ قرارداد تسلیحاتی رژیم صهیونیستی با چین ارائه دهد و با نظارت ایالات متحده بر معاملات تسلیحاتی به عنوان یک موضوع دارای حساسیت برای آمریکا موافقت کند.[۱۸۰]

قرارداد نگهداری با ونزوئلا

در ۲۱ اکتبر ۲۰۰۵، گزارش شد که فشارهای واشنگتن، اسرائیل را مجبور به توقف قرارداد بزرگ با ونزوئلا برای ارتقاء ۲۲ جت جنگنده F-16 ساخت آمریکا کرد. دولت اسرائیل برای عدم توقف این معامله از آمریکا اجازه درخواست کرده بود که با مخالفت آمریکا روبرو شد.[۱۸۱]

بیت المقدس (اورشلیم)

اسرائیل پس از تصرف بیت المقدس شرقی در جنگ شش روزه ۱۹۶۷، آن را ضمیمه و خاک اسرائیل کرد و مناطق مسکونی و اداری را در محله های عرب نشین ساخته است. اسرائیل تاکید کرده است که اورشلیم پایتخت ابدی و غیرقابل تقسیم آن است. ایالات متحده با این موضع موافق نبود و معتقد بود که وضعیت دائمی بیت المقدس همچنان منوط به مذاکره است. این موضع آمریکا بر اساس طرح ۱۹۴۷ سازمان ملل متحد برای تقسیم فلسطین است که خواستار اداره جداگانه اورشلیم توسط نهادی بین المللی بود. این موضع در آن زمان مورد قبول اکثر کشورهای دیگر و رهبری رژیم صهیونیستی بود، اما کشورهای عربی آن را رد کردند. بیشتر کشورها قبل از سال ۱۹۶۷ سفارتخانه های خود را در تل آویو مستقر کرده بودند. اعلامیه اصول و پس از آن توافقنامه اسلو که بین اسرائیل و سازمان آزادی بخش فلسطین در سپتامبر ۱۹۹۳ امضا شد نیز بیان می کند که مذاکرات بیت المقدس موضوعی برای وضعیت دائمی آن است. دولت های ایالات متحده همواره با حفظ سفارت ایالات متحده در اسرائیل در تل آویو نشان داده اند که وضعیت اورشلیم حل نشده است.

با این حال، در سال ۱۹۹۵، هر دو مجلس کنگره (سنا و مجلس نمایندگان آمریکا) با اکثریت قاطع قانون سفارت اورشلیم را برای انتقال سفارت ایالات متحده به اورشلیم، حداکثر تا ۳۱ مه ۱۹۹۹ تصویب کردند و پیشنهاد کردند که به وزارت امور خارجه جریمه های مالی را برای عدم رعایت آن اعمال کنند. 

این قانون در زمان دولت کلینتون تصویب شد اما دولت های مختلف آمریکا با استفاده از مجموعه ای از معافیت های ریاست جمهوری بر اساس منافع امنیت ملی، این اقدام را به تعویق انداختند. [۱۸۲]

سرکنسولگری ایالات متحده در اورشلیم برای اولین بار در سال ۱۸۴۴ درست در داخل دروازه یافا و در سال ۱۸۵۶ در همین ساختمان یک دفتر کنسولی دائمی تأسیس شدند. این مأموریت در اواخر قرن نوزدهم به خیابان پیامبران و در سال ۱۹۱۲ به مکان کنونی آن در خیابان آگرون منتقل شد. سرکنسولگری در جاده نابلس در شرق اورشلیم در سال ۱۸۶۸ توسط خانواده وستر، صاحبان هتل کِلونی آمریکایی ساخته شد.  در سال ۲۰۰۶، سرکنسولگری ایالات متحده در جاده آگرون، یک ساختمان در مجاورت آن که مربوط به یک صومعه لازاریست مربوط به ۱۸۶۰  اجاره کرد تا فضای اداری بیشتری را فراهم کند.[۱۸۳]

کنسولگری قدیمی ایالات متحده در اورشلیم

در مارس ۲۰۱۰، ژنرال دیوید پترائوس مدیر اسبق سازمان سیا،  به نقل از مکس بوت روزنامه نگار آمریکایی با ارائه تصویری از ضعف ایالات متحده گفت که عدم پیشرفت در روند صلح خاورمیانه «مبارزه با آمریکا ستیزی، تضعیف رژیم های عرب متحد با آمریکا، محدود کردن قدرت و عمق مشارکت ایالات متحده، افزایش نفوذ ایران است”.[۱۸۴] هنگامی که فیلیپ کلاین روزنامه نگار آمریکایی گفت که معتقد است که عوامل مهم زیادی مانع صلح می‌شوند، از جمله «مجموعه‌ای از سازمان‌های افراطی که به هر حال برخی از آنها حق وجود اسرائیل را انکار می‌کنند». وی ادامه داد: “کشوری وجود دارد که برنامه هسته ای دارد و منکر وقوع هولوکاست می شود. پس دوباره همه این عوامل را در آنجا هم داریم. این [اسرائیل] تنها یکی از آنهاست.” مارس ۲۰۱۰، زمانی که اسرائیل در جریان بازدید جو بایدن معاون رئیس جمهور آمریکا اعلام کرد که در حال ساخت ۱۶۰۰ خانه جدید در محله رامات شلومو در شرق اورشلیم است،[۱۸۶] هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه آمریکا، این اقدام را “توهین آمیز” توصیف کرد[۱۸۶] و اسرائیل بابت زمان اعلام این خبر عذرخواهی کرد.

تظاهرات طرفدار فلسطین در کمبریج، ماساچوست، ۱۰ اکتبر ۲۰۲۳

نگرش اسرائیل نسبت به آمریکا تا حد زیادی مثبت است. در چندین روش برای سنجش دیدگاه یک کشور به آمریکا (درباره دموکراسی، تجارت، موسیقی، فیلم و تلویزیون، علم و فناوری، و گسترش ایده‌های ایالات متحده)، اسرائیل به عنوان مثبت ترین در صدر قرار گرفت.[۲۰۶]

یک گزارش در سال ۲۰۱۲ از پروژه دیوید که یک سازمان حمایت از اسرائیل در ایالات متحده است، نشان داد که قوی ترین رفتار ضد اسرائیلی در آمریکا در دانشگاه ها یافت می شود. این گزارش با استناد به تجربه دانشجویان یهودی که تا حد زیادی در دانشگاه‌های آمریکا احساس راحتی می‌کردند، این موضوع راکه احساسات ضد اسرائیلی بر پایه یهودستیزی بنا شده است؛ تکذیب کرد. همچنین بر اساس این گزارش احتمال می رود حمایت از اسرائیل در دانشگاه ها در درازمدت از بین می رود و ممکن است در نهایت از دانشگاه‌ها به جامعه سرایت کند.[۲۰۷] بر اساس گزارش «پروژه اسرائیل» (TIP) که یک سازمان غیرانتفاعی ایالات متحده که در حمایت از اسرائیل فعال است، در میان گروه‌های قومی، جمعیت اسپانیایی و لاتین تبارها بیشترین دشمنی را با اسرائیل دارند. بر اساس TIP، اسرائیل در میان آمریکایی های مسن تر، جمهوری خواهان، محافظه کاران محبوبیت بیشتری دارد و در میان «نخبگان لیبرال»، آمریکایی های آفریقایی تبار و دموکرات ها محبوبیت کمتری دارد.[۲۰۸]

مارک هلر، محقق ارشد موسسه مطالعات امنیت ملی تل‌آویو معتقد است که افکار عمومی آمریکا به مرور زمان علیه اسرائیل تغییر کرده است و پیش‌بینی می‌کند که روابط این کشور با ایالات متحده در آینده بدتر شود.   برای جبران این ضرر، او پیشنهاد می کند که اسرائیل باید در عوض روابط خود را با کشورهای کلیدی آسیایی تقویت کند. زیرا به نظر او، کشورهای عمده آسیایی “به نظر نمی رسد که نحوه کنار آمدن اسرائیل با فلسطینی ها، اعراب یا هر کس دیگری  برایشان مهم باشد.”

او معتقد است که کشورهایی مانند چین، هند و سنگاپور کمتر به انواع نگرانی‌های انسانی که گاهاً بر سیاست غرب تأثیر می‌گذارد متعهد خواهند بود و تمایل کمتری به اعتراض نسبت به شهرک‌سازی اسرائیل و سیاست‌های آن در قبال فلسطینی‌ها دارند.[۲۰۹]

در سال ۲۰۱۲ تنش هایی بین کمیته اضطراری برای اسرائیل (یک گروه حامی سیاسی اسرائیل در ایالات متحده) و سایر موسسات خیریه یهودی مخالف اسرائیل، پدیدار شد.[۲۱۰] به گفته پل برگر (فعال یهودی طرفدار اسرائیل در آمریکا)، تبلیغات این گروه علیه موسسات خیریه یهودی که آنها را متهم به حمایت از سازمان های ضد اسرائیلی می کند ناموفق به نظر می رسید. [۲۱۱]

در دسامبر ۲۰۱۴، یک نظرسنجی عمومی از اسرائیلی ها نشان داد که اکثریت اسرائیلی ها معتقدند که رابطه اسرائیل با ایالات متحده “در بحران” است. این نظرسنجی نشان داد که ۶۱.۷ درصد از پاسخ دهندگان بر این باورند که در روابط آمریکا و اسرائیل بحران وجود دارد. کمتر از یک چهارم پاسخ دهندگان گفتند که روابط “باثبات و خوب” است. همچنین اکثریت افراد شرکت کننده در نظرسنجی گفتند که دولت نتانیاهو به این روابط “آسیب زده است”.[۲۱۲] علیرغم نگرش مثبت نسبت به ایالات متحده، این نظرسنجی نشان داد که اسرائیلی ها به طور کلی نسبت به رئیس جمهور ایالات متحده بی اعتماد هستند، به طوری که تنها ۳۷ درصد از پاسخ دهندگان دیدگاه اوباما در مورد اسرائیل را “مثبت” خواندند، در حالی که ۶۱٪ نگرش او را نسبت به اسرائیل “منفی” یا “خنثی (بی طرف)” توصیف کردند.»[۲۱۳]

نظرسنجی بلومبرگ پولیتیک در سال ۲۰۱۵ از آمریکایی ها این سوال را مطرح کرد که “وقتی صحبت از روابط بین ایالات متحده و اسرائیل می شود، با کدام یک از موارد بیشتر موافقید؟” ۴۷ درصد از پاسخ دهندگان گزینه «اسرائیل متحد آمریکا است، اما وقتی با آنها مخالفیم، باید به دنبال منافع آمریکا باشیم» را انتخاب کردند. ۴۵ درصد از پاسخ دهندگان نیز، گزینه “اسرائیل متحد مهم و تنها دموکراسی در منطقه است و ما باید از آن حمایت کنیم، حتی اگر منافع ما متفاوت باشد.” ۸ درصد از شرکت کنندگان هم نسبت به پاسخ ها مطمئن نبودند.[۲۱۴]

بر اساس گزارش موسسه بروکینگز در سال ۲۰۲۳، حمایت مردمی آمریکا از اسرائیل در سال های اخیر کاهش یافته است. یک نظرسنجی از ۲۷ مارس تا ۵ آوریل ۲۰۲۳ Ipsos/دانشگاه مریلند نشان داد که آمریکایی‌ها معمولاً اسرائیل را به عنوان “یک دموکراسی معیوب” یا “دولتی با جداسازی مشابه آپارتاید” توصیف می‌کنند.[۲۱۵]

در نوامبر ۲۰۲۳، یک نظرسنجی گالوپ نشان داد که ۵۰٪ از پاسخ دهندگان در ایالات متحده از اقدامات اسرائیل در غزه حمایت کردند، در حالی که ۴۵٪ آنها را تایید نکردند.[۲۱۶] نظرسنجی Marist که در ۱۵ نوامبر منتشر شد نشان داد که پاسخ دهندگان آمریکایی به احتمال زیاد با اسرائیلی ها (۶۱٪) همدردی می کنند تا فلسطینی ها (۳۰٪).[۲۱۷] بر اساس نظرسنجی انجام شده توسط هاروارد CAPS-Harris Poll در ۱۷ تا ۱۸ ژانویه ۲۰۲۴، ۶۷ درصد از پاسخ دهندگان آمریکایی گفتند که آتش بس در غزه تنها باید پس از آزادی همه گروگان های اسرائیلی و برکناری حماس از قدرت انجام شود. ۷۴ درصد از پاسخ دهندگان آمریکایی معتقد بودند که حمله حماس نسل کشی است، در حالی که ۳۴ درصد از پاسخ دهندگان معتقد بودند که اسرائیل در حال نسل کشی است.[۲۱۸]

نقشه ایالت‌های ایالات متحده را نشان می‌دهد که قوانین ضد "جنبش ضد اسرائیلی DBS" در آن‌ها تصویب شده ، در حال بررسی یا شکست خورده است (نوامبر ۲۰۲۳)

مهاجرت

اسرائیل تا حد زیادی ملتی از مهاجران یهودی است. صهیونیسم بیان تمایل بسیاری از یهودیان برای زندگی در سرزمین تاریخی خود است. بیشترین تعداد مهاجران از کشورهای خاورمیانه و اروپا به اسرائیل آمده اند. ایالات متحده نقش ویژه ای در کمک به اسرائیل در کار پیچیده جذب توده های مهاجر در دوره های زمانی کوتاه ایفا کرده است. بلافاصله پس از تأسیس اسرائیل، رئیس جمهور ترومن ۱۳۵ میلیون دلار وام به منظور کمک به اسرائیل برای ایجاد ظرفیت برای ورود هزاران پناهنده از اروپا تحت عنوان قربانیان هولوکاست ارائه کرد. در سه سال اول تأسیس اسرائیل، تعداد مهاجران، جمعیت یهودیان این کشور را بیش از دو برابر کرد. مهاجرت های دسته جمعی در طول تاریخ اسرائیل ادامه داشته است. از سال ۱۹۸۹، اسرائیل تقریباً یک میلیون یهودی را از اتحاد جماهیر شوروی سابق جذب کرد. ایالات متحده با اسرائیل برای آوردن یهودیان از کشورهای عربی، اتیوپی و اتحاد جماهیر شوروی سابق به سرزمین های اشغالی و جذب آنها در جامعه اسرائیل کمک کرد. علاوه بر این، مهاجرت بین دو کشور همواره وجود داشته است، به طوری که سالانه بسیاری از یهودیان آمریکایی به اسرائیل مهاجرت می کنند و ایالات متحده نیز بهترین مقصد برای اسراییلی هایی است که قصد دارند به طور دائم یا برای اقامت طولانی مدت به خارج از سرزمین های اشغالی مهاجرت کنند.

همکاری های مبادلاتی

چندین اتاق بازرگانی منطقه ای آمریکا و اسرائیل برای تسهیل گسترش شرکت های اسرائیلی و آمریکایی در بازارهای یکدیگر وجود دارد.[۲۱۹] شرکت‌های آمریکایی مانند موتورولا، آی‌بی‌ام، مایکروسافت و اینتل اسرائیل را برای تأسیس مراکز اصلی تحقیق و توسعه انتخاب کردند. اسرائیل بیش از هر کشور خارج از آمریکای شمالی شرکتهای فهرست شده در بازار بورس نزدک آمریکا (NASDAQ) دارد.

همکاری های استراتژیک

 ایالات متحده و اسرائیل درگیر همکاری استراتژیک، سیاسی و نظامی گسترده ای هستند. این همکاری ها شامل کمک های آمریکا، اشتراک اطلاعات و مانورهای نظامی مشترک است. کمک های نظامی آمریکا به اسرائیل به شکل های مختلفی از جمله کمک های بلاعوض، تخصیص پروژه های ویژه و وام ارائه می شود. پرزیدنت اوباما متعهد شد که شاخص برتری کیفی نظامی”QME” اسرائیل را نسبت به سایر کشورهای منطقه حفظ کند.[۲۲۰]

یادداشت تفاهم امنیتی

برای مقابله با تهدیدات امنیت در خاورمیانه، از جمله تمرینات نظامی مشترک و فعالیت های آمادگی، همکاری در تجارت دفاعی و دسترسی به امکانات نگهداری،  امضای یادداشت تفاهم آغاز همکاری و هماهنگی نزدیک امنیتی بین دولت‌های آمریکا و اسرائیل بود.

همکاری همه جانبه بین اسرائیل و ایالات متحده در زمینه مسائل امنیتی در سال ۱۹۸۱ زمانی که آریل شارون، وزیر دفاع اسرائیل و کاسپر واینبرگر، وزیر دفاع آمریکا، یادداشت تفاهمی امضا کردند ، رسمیت یافت که  بر اساس آن “پیوندهای مشترک دوستی بین ایالات متحده و اسرائیل بر اساس آن توسعه می یابد و رابطه امنیتی متقابلی که بین دو ملت وجود خواهد داشت». در این یادداشت اقدامات متعدد دیگری صورت گرفت.

برنامه دفاع موشکی

یکی از جنبه های روابط استراتژیک آمریکا و اسرائیل، توسعه مشترک برنامه موشک های ضد بالستیک پیکان است که برای رهگیری و انهدام موشک های بالستیک طراحی شده است. اجرا و توسعه این برنامه توسط اسرائیل و ایالات متحده تامین مالی می شود. پروژه Arrow همچنین گزارش های تحقیقاتی و میدانی لازم برای توسعه سیستم های تسلیحاتی اضافی را در اختیار ایالات متحده قرار داده است. تا کنون، هزینه توسعه این برنامه بین ۲.۴ تا ۳.۶ میلیارد دلار بوده است که ایالات متحده ۵۰ درصد از هزینه های نهایی را بر عهده گرفته است. ایالات متحده به طور مشخص بودجه ای برای سیستم دفاع موشکی کوتاه برد گنبد آهنین اسرائیل فراهم کرده است: از سال ۲۰۱۱ تا سال ۲۰۲۲، ایالات متحده در مجموع ۲.۶ میلیارد دلار به سیستم دفاعی گنبد آهنین کمک کرده است.[۲۲۱][۲۲۲]

آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه ایالات متحده و آیزاک هرتزوگ، رئیس جمهور اسرائیل در تل آویو، اسرائیل، ژانویه ۲۰۲۴

مبارزه با تروریسم

در آوریل ۱۹۹۶، بیل کلینتون رئیس جمهور ایالات متحده و شیمون پرز نخست وزیر رژیم صهیونیستی، توافقنامه ضد تروریسم آمریکا و اسرائیل را امضا کردند. دو کشور بر همکاری بیشتر در زمینه تبادل اطلاعات، آموزش، تحقیق و توسعه و سیاست گذاری در این حوزه توافق کردند.

امنیت داخلی

در سطوح فدرال، ایالتی و محلی همکاری نزدیک و گسترده ای بین اسرائیل و آمریکا در زمینه امنیت داخلی وجود دارد. اسرائیل یکی از اولین کشورهایی بود که با وزارت امنیت داخلی ایالات متحده در توسعه ابتکارات برای تقویت امنیت داخلی همکاری کرده است. در این چارچوب زمینه های مشارکت بسیاری از جمله آمادگی و حفاظت از سفر و تجارت وجود دارد. افسران مجری قانون آمریکا و اسرائیل و مقامات امنیت داخلی به طور منظم در هر دو کشور برای مطالعه تکنیک های ضد تروریسم و ارائه ایده های جدید در مورد جمع آوری اطلاعات و پیشگیری از تهدیدات ملاقات می کنند.

در دسامبر ۲۰۰۵، ایالات متحده و اسرائیل توافقنامه ای را برای آغاز تلاش مشترک برای کشف قاچاق مواد هسته ای و سایر مواد رادیواکتیو با نصب تجهیزات ویژه در حیفا، شلوغ ترین بندر دریایی اسرائیل، امضا کردند. این تلاش بخشی از برنامه منع اشاعه اداره امنیت ملی هسته ای وزارت انرژی ایالات متحده است که با شرکای خارجی برای کشف و جلوگیری از قاچاق غیرقانونی مواد هسته ای و سایر مواد رادیواکتیو همکاری می کند.

پایگاه های نظامی

ایالات متحده شش انبار ذخیره جنگ در داخل اسرائیل در پایگاه هوایی ایروینگ ۷ دارد و حدود ۳۰۰ میلیون دلار تجهیزات نظامی در این سایت ها نگهداری می کند. این تجهیزات متعلق به ایالات متحده است و برای استفاده توسط نیروهای آمریکایی در خاورمیانه مورد استفاده قرار خواهد گرفت، اما اسرائیل می تواند در زمان بحران از این ظرفیت ها استفاده کند. همچنین گفته می‌شود که ایالات متحده هواپیماهای جنگنده و بمب‌افکن را در این مکان‌ها نگه می‌دارد و تصور می‌شود یکی از پایگاه‌ها شامل یک بیمارستان ۵۰۰ تختخوابی برای تفنگداران دریایی و نیروهای ویژه ایالات متحده باشد.[۲۲۳] به گفته ویلیام آرکین، روزنامه‌نگار و مفسر نظامی آمریکایی در کتاب نام‌های رمز (کُد نِیمز)، ایالات متحده در حداقل شش مکان در اسرائیل، مهمات، وسایل نقلیه و تجهیزات نظامی و حتی یک بیمارستان ۵۰۰ تختخوابی را برای استفاده تفنگداران دریایی آمریکا، نیروهای ویژه، و هواپیماهای جنگنده و بمب افکن نیروی هوایی در شرایط جنگی در خاورمیانه در نظر گرفته است.[۱۲] آرکین در کتاب خود می نویسد که برخی از سایت ها در فرودگاه بن گوریون، نواتیم، پایگاه هوایی اوودا و در هرتزلیا پیتوآه قرار دارند. شماره گذاری سایت ها به صورت «سایت ۵۱»، «سایت ۵۳»، «سایت ۵۴»، «سایت ۵۵» و «سایت ۵۶» است. برخی از انبارها زیرزمینی هستند و برخی دیگر به صورت آشیانه باز ساخته شده اند. به گفته آرکین، سایت ۵۱ مهمات و تجهیزات را در انبارهای زیرزمینی نگهداری می کند. سایت ۵۳ انبار مهمات و وسایل نقلیه ذخیره جنگی در پایگاه های نیروی هوایی اسرائیل است، سایت ۵۴ یک بیمارستان نظامی اورژانس ۵۰۰ تختخوابی در نزدیکی تل آویو است، و سایت های ۵۵ و ۵۶ انبارهای مهمات هستند.[۲۲۴] با این حال، اسرائیل تنها کشوری در خاورمیانه نیست که میزبان پایگاه های نظامی ایالات متحده است. تأسیسات آمریکایی در ترکیه، مصر، اردن، عربستان سعودی، عمان، و کشورهای خلیج فارس کویت، بحرین (مرکز ناوگان پنجم ایالات متحده)، قطر و امارات متحده عربی وجود دارد. مقر بحرین ناوگان پنجم ایالات متحده قرار است به عنوان یک نگهبان و بازدارنده در برابر اقدامات احتمالی ایران در منطقه خلیج فارس عمل کند.[۱۲]

بندر حیفا در دریای مدیترانه اسرائیل میزبان بازدیدهای منظم کشتی‌های نیروی دریایی ناوگان ششم ایالات متحده است که مقر آن در ناپل، ایتالیا است.[۲۲۵]

تأسیسات رادار دیمونا یک تأسیسات راداری آمریکایی در صحرای نقب در جنوب اسرائیل است که در نزدیکی دیمونا قرار دارد.[۲۲۶] این مرکز دارای دو برج راداری ۱۲۰ متری (۴۰۰ فوتی) است که برای ردیابی موشک‌های بالستیک در فضا و ارائه اطلاعات هدف‌گیری مورد نیاز برای رهگیری موشک‌های زمین به زمین طراحی شده‌اند و می تواند موشک هایی را تا فاصله ۲۴۰۰ کیلومتری (۱۵۰۰ مایل) شناسایی کند. این تاسیسات متعلق به ارتش ایالات متحده است و توسط آن اداره می شود و اطلاعات دست دوم را در اختیار اسرائیل قرار می دهد.

روابط اطلاعاتی

ایالات متحده و اسرائیل از دهه ۱۹۵۰ در زمینه مسائل اطلاعاتی با یکدیگر همکاری کرده اند. اسرائیل پشت افشای سخنرانی مخفیانه کروشف در محکومیت استالین در سال ۱۹۵۶ بود.[۲۲۷] در طول جنگ سرد، اسرائیل اطلاعاتی را در مورد سیستم های تسلیحاتی ساخت شوروی که از اعراب گرفته شده بود، در اختیار ایالات متحده قرار می داد. اسرائیل همچنین بسیاری از اطلاعات جمع آوری شده توسط جاسوس های خود در سراسر منطقه خاورمیانه را در اختیار آمریکا قرار می دهد. پس از انقلاب اسلامی ایران و انفجار پادگان بیروت در سال ۱۹۸۳، سیا بیشتر به سیستم اطلاعاتی اسرائیل متکی شد.[۲۲۸] همچنین، ایالات متحده تصاویر ماهواره‌ای خود را به اسرائیل ارائه می کرد و در اوایل دهه ۱۹۸۰، گزارش شده است که سیا اطلاعاتی که از ارائه آن ها به نزدیک‌ترین متحدان ناتو اجتناب می کرد را در اختیار اسرائیل قرار داد. اسرائیل به طور ویژه دسترسی تقریباً نامحدودی به اطلاعات ماهواره نظامی KH-11 Kennan داشت، هرچند دسترسی اسرائیل پس از عملیات اپرا محدودتر شد. آژانس امنیت ملی آمریکا اذعان کرده است که رهگیری اطلاعات خام و بدون فیلتر را که شامل جزئیات خصوصی و پیام های شهروندان آمریکایی است در اختیار اسرائیل قرار می دهد.[۲۲۹]

جاسوسی آمریکا علیه اسرائیل

با وجود همکاری های اطلاعاتی شدید، هر دو کشور به شدت درگیر عملیات جاسوسی علیه یکدیگر بوده اند. ایالات متحده عمدتاً سعی کرده است به محافل سیاسی، نظامی و اطلاعاتی اسرائیل نفوذ کند و اطلاعاتی در مورد توانایی های هسته ای و غیرمتعارف اسرائیل جمع آوری کند. همچنین اسرائیل نیز در تلاش برای جاسوسی صنعتی در ایالات متحده است و برای تقویت نظامی و قابلیت‌های هسته‌ای خود بارها به درون ساختارهای ایالات متحده نفوذ کرده است.[۲۳۰][۲۳۱][۲۳۲] در یکی از برجسته‌ترین و علنی‌ترین پرونده‌های جاسوسی، جاناتان پولارد، یک تحلیلگر غیرنظامی که برای اطلاعات نیروی دریایی ایالات متحده کار می‌کرد، در سال ۱۹۸۵ دستگیر شد و به انتقال اسناد بسیار محرمانه به مأموران اسرائیل متهم شد. او به یک فقره توطئه برای رساندن اطلاعات دفاع ملی به یک دولت خارجی (اسرائیل) اعتراف کرد و به حبس ابد محکوم شد. اسرائیل بعداً به او شهروندی اعطا کرد و به طور دوره ای درخواست آزادی او را کرده است.

در سال ۱۹۹۶ دو رسوایی جاسوسی رخ داد. افشاگری ها نشان داد که آژانس امنیت ملی خطوط تلفن سفارت اسرائیل در واشنگتن را شنود کرده و پروتکل های امنیتی اسرائیل را زیر پا گذاشته و عمیق‌ترین اسرار سیاست اسرائیل را در اختیار ایالات متحده قرار داده است. این شنود پس از انتشار گسترده یک تماس تلفنی توسط NSA ، تحت عنوان “رسوایی مگا”، کشف شد. با توجه به تخصص اسرائیل در کامپیوتر و الکترونیک و پیچیده بودن سیستم کد الکترونیکی آن، عموماً این باور وجود داشت که NSA از یک حفره امنیتیِ اسرائیلی برای به دست آوردن کد امنیتی استفاده کرده است. نتیجه “رسوایی مگا” این ادعا بود که سیستم اطلاعات اسراییل یک عامل بسیار قوی در داخل دولت ایالات متحده دارد.[۲۳۳]

در ۱۰ نوامبر ۲۰۰۴، یک زیردریایی آمریکایی در هجده کیلومتری سواحل حیفا وارد آب های سرزمینی اسرائیل شد و ماموریت این زیردریایی هرگز مشخص نشد. گمان می‌رفت که این اقدام تلاشی برای جمع‌آوری اطلاعات در مورد پایگاه دریایی، مقر فرماندهی و سایر زیرساخت‌های حیاتی شهر بوده و بدنبال رهگیری سیگنال‌های الکترونیکی نیروی دریایی اسرائیل و تست پاسخ اسرائیل به یک نفوذ بوده است. همچنین برخی از کارشناسان این اقدام را تلاش برای نصب حسگرها در نزدیکی مقر نیروی دریایی اسرائیل و سایر تاسیسات حیاتی دانسته اند. این زیردریایی دقایقی پس از ورود به آب های اسرائیل، توسط نیروی دریایی اسرائیل شناسایی و ردیابی شد. در ابتدا اعلام شد که این زیردریایی متعلق به یکی از قدرت های ناتو است اما بعدها تایید شد که متعلق به ایالات متحده است. ستاد کل اسراییل از دستور حمله به چیزی که دارایی یک ملت دوست محسوب می شد خودداری کرد. علی رغم اینکه نیروی دریایی اسرائیل برای تعقیب آن کشتی های گشت زنی سریع، قایق های موشکی و هلیکوپترهای خود را اعزام کرد اما زیردریایی پیدا نشد و منابع نظامی ادعا کردند که زیردریایی در تکمیل ماموریت خود شکست خورده است.[۲۳۴][۲۳۵] به گفته مقامات اسرائیلی، چنین مأموریت‌های جاسوسی رایج بود و زیردریایی‌های جاسوسی غربی قبلاً توسط اسرائیل رهگیری شده بودند.[۲۳۶]

در دسامبر ۲۰۱۳، اسنادی که توسط ادوارد اسنودن افشا شد، که در ژانویه ۲۰۰۹ آژانس امنیت ملی و همتای بریتانیایی آن GCHQ از یک آدرس ایمیل متعلق به ایهود اولمرت، نخست وزیر اسرائیل، جاسوسی کرده بودند و ترافیک ایمیل بین باراک وزیر دفاع وقت اسرائیل و یونی کورن رئیس دفترش را زیر نظر داشتند.[۲۳۷]

جاسوسی اسرائیل علیه آمریکا

وقتی صحبت از جاسوسی به میان می‌آید، اسرائیلی‌ها بسیار تهاجمی هستند، از جمله علیه ایالات متحده. به گفته یکی از مقامات ارشد سابق اطلاعاتی ایالات متحده، “همه آنها به دنبال حفاظت از امنیت کشور اسرائیل هستند و هر کاری که احساس می کنند برای رسیدن به این هدف باید انجام دهند را انجام می دهند.”[۲۳۸]

در می ۲۰۱۴، یک سند آژانس امنیت ملی که توسط اسنودن به دست آمد و توسط گلن گرینوالد روزنامه نگارآمریکایی منتشر شد، نشان داد که سازمان سیا نگران این مسئله است که اسرائیل یک شبکه جاسوسی گسترده در ایالات متحده ایجاد کرده باشد. وزرای دفاع هر دو کشور این ادعا را رد کردند و چاک هیگل گفت که هیچ سندی برای اثبات این گزارش وجود ندارد، در حالی که موشه یعلون وزیر دفاع وقت رژیم صهیونیستی نیز اذعان کرد که او هرگز اجازه نداشت در زمان ریاست سرویس های اطلاعاتی اسرائیل ، از ایالات متحده جاسوسی کند : “به عنوان وزیر دفاع من به هیچ وجه اجازه جاسوسی از ایالات متحده را نمی‌دهم.”[۲۳۹]

پس از یک مطالعه دقیق در یک دوره دو ساله که در سپتامبر ۲۰۱۹ به پایان رسید، جامعه اطلاعاتی ایالات متحده و FBI به این نتیجه رسیدند که پیرو اظهارات چندین مقام ارشد سابق ایالات متحده “بسیار واضح است که اسرائیلی ها مسئول” دستگاه های نظارت تلفن های همراه در نزدیکی کاخ سفید و دیگر مکان های حساس منطقه واشنگتن دی سی هستند.[۲۴۰][۲۳۸]

ماموران اسرائیلی ردیاب‌های تلفن Stingray و دستگاه‌های نظارتی مینیاتوری را در اطراف کاخ سفید قرار دادند که مانند برج‌های تلفن همراه معمولی عمل می کرد و تلفن‌های همراه را در منطقه فریب داد تا اطلاعات هویتی و موقعیت مکانی خود را ارائه دهند و محتویات موبایل را ضبط مرکدند. به گفته چندین مقام ارشد سابق ایالات متحده، تماس ها و برخی داده های دیگر مربوط به رئیس‌جمهور آمریکا و دستیاران ارشد او (از جمله رودی جولیانی) پیکربندی شده بودند که نشان از نفوذ به این دستگاه ها بود. عملیات این دستگاه‌ها برای جمع‌آوری اطلاعات با عدم رعایت پروتکل‌های امنیتی مخابراتی کاخ سفید توسط رئیس‌جمهور ترامپ آسان‌تر شده بود. به طور عمومی مشخص نیست که آیا اسرائیل موفق به جمع آوری چنین اطلاعاتی شده است یا خیر اما مقامات اسرائیلی به شدت ادعای جاسوسی اسرائیل علیه ایالات متحده را رد کردند  اما با این حال، مقامات ایالات متحده با تجربه اطلاعاتی گسترده، انکارهای آشکار اسرائیل را به سخره گرفتند.[۲۳۸]

برنامه معافیت ویزا

اسرائیل در سال ۲۰۰۵ برای پیوستن به برنامه لغو روادید دولت آمریکا درخواست داد. بر اساس این برنامه ایالات متحده، شهروندان کشورهای منتخب می توانند تا ۹۰ روز برای مقاصد گردشگری و تجاری بدون نیاز به درخواست ویزای ورود وارد ایالات متحده شوند. مجلس نمایندگان این پیشنهاد را تایید کرد، اما سنا آن را به دلیل عدم رعایت دو شرط اساسی توسط اسرائیل رد کرد. دلیل اول این بود که همه شهروندان دارای پاسپورت بیومتریک نبودند. (پاسپورت بیومتریک یک گذرنامه سنتی می باشد که دارای یک تراشه ریزپردازنده الکترونیکی تعبیه شده است که حاوی اطلاعات بیومتریک است که می تواند برای احراز هویت دارنده گذرنامه استفاده شود. پاسپورت بیومتریک با نام ePassport نیز شناخته می شود.) و دلیل دیگر نرخ رد بیش از ۳٪ ویزای ورود برای اسرائیلی ها عنوان شد. علاوه بر این، ایالات متحده اصرار داشت که آمریکایی های فلسطینی که وارد اسرائیل می شوند بیش از سایر شهروندان آمریکایی تحت کنترل امنیتی قرار نگیرند.[۲۴۱] در ژانویه ۲۰۱۳، لایحه جدیدی به مجلس نمایندگان ارائه شد که خواستار عضویت اسرائیل در برنامه لغو روادید شد و حامیان آن مدعی بودند که اسرائیل اکنون معیارهای فعلی برنامه را برآورده می کند.[۲۴۲] شایان توجه است که از سال ۲۰۱۴، اسرائیل به طور منظم ورود شهروندان آمریکایی را ممنوع می کند.[۲۴۳]

اصلاحات قضایی اسرائیل

دولت بایدن به برنامه‌های دولت نتانیاهو برای «اصلاح قضایی» اعتراض دارد و در موارد متعددی این موضوع را بیان کرده است.[۲۴۴][۲۴۵] چهل و هشت ساعت قبل از اینکه بنیامین نتانیاهو با اکراه تلاش خود را برای بازنگری در دستگاه قضایی اسرائیل به تعویق بیندازد، دولت وی با هشدارهای شدید دولت بایدن مبنی بر اینکه او با این اقدام اعتبار اسرائیل را به عنوان حامی دموکراسی در قلب خاورمیانه به خطر می اندازد، مواجه شد. بلافاصله پس برکناری وزیر دفاع اسرائیل توسط نتانیاهو به دلیل اختلاف نظر با دولت در مورد بازنگری قضایی،  کاخ سفید در بیانیه ای خاطرنشان کرد که رئیس جمهور آمریکا یک هفته پیش در تماس تلفنی به نتانیاهو گفته است «ارزش های دموکراتیک همیشه یکی از نشانه های روابط آمریکا و اسرائیل بوده و باید باقی بماند. در این بیانیه همچنین تاکید شده است که تغییرات عمده در سیستم فقط باید با گسترده ترین پایگاه حمایت مردمی دنبال شود.” [۲۴۷]

منابع:
  1. How much aid does the US give to Israel? USAFacts. Updated on October 12, 2023.
  2.  Jump up to:a b c US Foreign Aid to Israel. Updated February 18, 2022
  3.  “MAX – Unsupported Browser Warning”. Ustr.gov. Archived from the original on January 29, 2018. Retrieved January 28, ۲۰۱۸.
  4.  “U.S. Relations with Israel”. State.gov. January 30, 2023. Retrieved April 23, ۲۰۲۳.
  5.  Okhovat, Sahar. “The United Nations Security Council: Its Veto Power and Its Reform” (PDF). Sydney.edu.au. Retrieved November 8, ۲۰۱۵.
  6.  “RUSI – Middle East Peace: The Principles behind the Process”. RUSI. Archived from the original on October 23, 2014. Retrieved November 8, ۲۰۱۵.
  7.  Shipler, David K. (July 6, 1987). “On Middle East Policy, A Major Influence”. The New York Times.
  8.  Landler, Mark (February 3, 2014). “Potent Pro-Israel Group Finds Its Momentum Blunted”. The New York Times. Retrieved September 12, ۲۰۱۴.
  9.  Etzion, Eran. “Israeli-Russian Relations: Respect and Suspect | Middle East Institute”. Mei.edu. Retrieved September 17, ۲۰۱۶.
  10.  Mitchell, Lincoln (January 22, 2015). “If U.S. Support Weakens, Will Israel Turn to Russia?”. Observer. Retrieved September 17, ۲۰۱۶.
  11.  Jump up to:a b c Israeli-United States Relations Archived ۴ November 2002 at the Wayback Machine (Adapted from a report by Clyde R. Mark, Congressional Research Service. Updated 17 October 2002)
  12.  Jump up to:a b c “Top Secret American Military Installations in Israel”. Jonathanpollard.org. January 28, 2004. Retrieved November 8, ۲۰۱۵.
  13.  Helms, Jesse (January 11, 1995). “Jesse Helms: Setting the Record Straight”Middle East Quarterly (Interview). Vol. ۲, no. ۱. Interviewed by Daniel Pipes; Patrick Clawson. Middle East Forum. Retrieved ۲۰۱۸-۰۶-۰۱.
  14.  “What does US recognition of Jerusalem as Israel’s capital mean?”. The Guardian. December 6, 2017. Retrieved May 25, ۲۰۲۱.
  15.  Magid, Jacob. “In return to pre-Trump norm, State Dep’t report refers to ‘occupied’ territories”. The Times of Israel.
  16.  Lazaroff, Tova (June 26, 2021). “US: No change to policy recognizing Israeli sovereignty on Golan”The Jerusalem Post. Retrieved August 8, ۲۰۲۱.
  17.  Josef Fraenkel, Patriot, Judge, and Zionist
  18.  Jeffrey S. Gurock, American Zionism: mission and politics, p. 144, citing Jacob De HaasLouis D. Brandeis (New York: 1929) and Chaim Weizmann, Trial and Error (Philadelphia:1949). vol. I, p. 165
  19.  Walworth (1986) 473–۸۳, esp. p. 481; Melvin I. Urofsky, American Zionism from Herzl to the Holocaust, (۱۹۹۵) ch. 6; Frank W. Brecher, Reluctant Ally: United States Foreign Policy toward the Jews from Wilson to Roosevelt. (۱۹۹۱) chapters 1–۴.
  20.  Walter John Raymond, Dictionary of politics: selected American and foreign political and legal terms, p. 287
  21.  John Norton Moore, ed., The Arab Israeli Conflict III: Documents, American Society of International Law (Princeton, N.J.: Princeton University Press, 1974), p. 107–۸
  22.  Rubenberg, Cheryl (۱۹۸۶). Israel and the American National Interest: A Critical ExaminationUniversity of Illinois Press. p. ۲۷ISBN ۰-۲۵۲-۰۶۰۷۴-۱.
  23.  American Jewish Year Book ۴۵ (۱۹۴۳–۱۹۴۴) Pro-Palestine and Zionist Activities, pp. 206–۲۱۴
  24.  Michael OrenPower, Faith and Fantasy, Decision at Biltmore, pp. 442–۴۴۵: Convening in the art deco dining halls of New York’s Biltmore Hotel in May 1942, Zionist representatives approved an eight-point plan that, for the first time, explicitly called for the creation of a “Jewish Commonwealth integrated in the structure of the new democratic world”. Gone were the proposals for an amorphous Jewish national home in Palestine, for carving out Jewish cantons and delineating autonomous regions with an overarching Arab state. Similarly, effaced was the long-standing Zionist assumption that Palestine’s fate would be decided in London. Instead, the delegates agreed that the United States constituted the new Zionist “battleground” and that Washington would have the paramount say in the struggle for Jewish sovereignty. Henceforth the Zionist movement would strive for unqualified Jewish independence in Palestine, for a state with recognized borders, republican institutions, and a sovereign Army, to be attained in cooperation with America.
  25.  Rubenberg, p.27-28
  26.  Lenczowski, George (۱۹۹۰). American Presidents and the Middle East. Duke University Press. p. ۶. ISBN ۰-۸۲۲۳-۰۹۷۲-۶.
  27.  “The Recognition of the State of Israel Online Research File”. Truman Library. Archived from the original on February 8, 2019. Retrieved November 8, ۲۰۱۵.
  28.  “A/RES/181(II) of 29 November 1947”. United Nations. 1947. Archived from the original on May 24, 2012. Retrieved January 11, ۲۰۱۲.
  29.  Lenczowski, American Presidents and the Middle East, p. 28, cite, Harry S. Truman, Memoirs 2, p. 158. The facts were that not only were there pressure movements around the United Nations unlike anything that had been seen there before, but that the White House, too, was subjected to a constant barrage. I do not think I ever had as much pressure and propaganda aimed at the White House as I had in this instance. The persistence of a few of the extreme Zionist leaders—actuated by a political motive and engaging in political threats—disturbed and annoyed me.
  30.  Jump up to:a b “The United States and the Recognition of Israel: A Chronology”. Trumanlibrary.org. Archived from the original on October 31, 2012. Retrieved November 8, ۲۰۱۵.
  31.  “Declaration of Establishment of State of Israel”. GxMSDev.
  32.  “Eliahu Epstein to Harry S. Truman with attachments re: recognition of Israel”. trumanlibrary.org. Retrieved July 11, ۲۰۲۲.
  33.  United states de facto Regnition of State of Israel: ۱۴ May 1948: Retrieved 7 April 2012
  34.  Avi Shlaim“The Protocol of Sèvres, 1956: Anatomy of a War Plot” published in International Affairs, ۷۳:۳ (۱۹۹۷), pp. 509–۵۳۰
  35.  Herbert Parmet, JFK: The Presidency of John F. Kennedy (۱۹۸۳) pp 225–۳۵.
  36.  Avnery, Uri (September 24, 2016). [zope.gush-shalom.org/home/en/channels/avnery/1474654260/ “The Saga of Sisyphus”]. Gush Shalom. Retrieved January 22, ۲۰۲۳. {{cite web}}: Check |url= value (help)
  37.  Shannon, Vaughn P. (2003). Balancing Act: US Foreign Policy and the Arab-Israeli Conflict. Aldershot: Ashgate Publishing. p. ۵۵. ISBN ۰۷۵۴۶۳۵۹۱۰.
  38.  Zachary K. Goldman, “Ties that bind: John F. Kennedy and the foundations of the American–Israeli alliance: The Cold War and Israel.” Cold War History۱ (۲۰۰۹): ۲۳–۵۸, quoting Ben-Zvi on p 25.
  39.  Jeremey Salt, The Unmaking of the Middle East: A History of Western Disorder in Arab lands (۲۰۰۸). p 201–۲۰۳
  40.  Salt, 201–۲۰۳.
  41.  George LenczowskiAmerican Presidents and the Middle East, Duke University Press, 1990, p. 105–۱۱۵
  42.  “Israel’s Intelligence Contribution to US Security: The Cold War Years”. Begin-Sadat Center for Strategic Studies. February 26, 2018.
  43.  “U.S. Foreign Policy and Israel’s Qualitative Military Edge”. Washington Institute for Near East Policy.
  44.  “The Obama Administration’s Approach to U.S.-Israel Security Cooperation: Preserving Israel’s Qualitative Military Edge”. U.S. Department of State.
  45.  “Israel’s Qualitative Military Edge: Legislative Background”. Archived from the original on February 22, 2018.
  46.  “Ensuring Israel’s Qualitative Military Edge”. Retrieved September 1, ۲۰۱۴.
  47.  Jump up to:a b c d e f g h i j k Cohen, Avner (May 3, 2019). “How a Standoff with the U.S. Almost Blew up Israel’s Nuclear Program”. Haaretz.
  48.  “The National Security Archive”.
  49.  The Ceasefire/Standstill Proposal, 19 June 1970, updated from archive.org 2014/9/30
  50.  William B. QuandtPeace Process, American Diplomacy and the Arab-Israeli Conflict since 1967, p. 194 and ff. Begin himself explained Gahal’s resignation from the government, saying “As far as we are concerned, what do the words ‘withdrawal from territories administered since 1967 by Israel’ mean other than Judea and Samaria. Not all the territories; but by all opinion, most of them.”
  51.  Shibley TelhamiThe Camp David Accords: A Case of International Bargaining, Columbia International Affairs Online. Log-in required.
  52.  Rabin, Yitzhak (1996). The Rabin Memoirs. University of California Press. p. ۲۱۵. ISBN ۹۷۸-۰-۵۲۰-۲۰۷۶۶-۰. security versus sovereignty”… Israel would have to accept Egyptian sovereignty over all the Sinai, while Egypt, in turn, would have to accept Israeli military presence in certain [Sinai] strategic positions.
  53.  Kissinger, Henry (May 24, 2011). Years of Upheaval. Simon and Schuster. pp. ۲۵۲–. ISBN ۹۷۸-۱-۴۵۱۶-۳۶۴۷-۵. “She (Golda Meir) would be prepared to have me (Kissinger) continue to explore in private with Hafiz Ismail (the Egyptian delegate) some general principles of an overall settlement” this hint is compatible with Rabin description of Golda readiness for recognizing Egyptian sovereignty in Sinai
  54.  R. Kumaraswamy (January 11, 2013). Revisiting the Yom Kippur War. Routledge. pp. ۱۰۵–. ISBN ۹۷۸-۱-۱۳۶-۳۲۸۸۸-۶. In February 1973, Kissinger held talks with Sadat’s National Security Advisor, Hafez Ismail. … memoirs that Kissinger told him that, on the basis of his conversations with Hafez Ismail, Egypt might be ready to start negotiating if Israel acknowledged Egyptian sovereignty over all of Sinai. Rabin consulted with Prime Minister Golda Meir and told Kissinger that Israel authorized him to explore this approach.
  55.  Richard Bordeaux Parker (2001). The October War: A Retrospective. University Press of Florida. pp. ۶۴–. ISBN ۹۷۸-۰-۸۱۳۰-۱۸۵۳-۹. Dinits evidence
  56.  Spiegel, Steven L. (October 15, 1986). The Other Arab-Israeli Conflict: Making America’s Middle East Policy, from Truman to Reagan. University of Chicago Press. pp. ۲۳۷–. ISBN ۹۷۸-۰-۲۲۶-۷۶۹۶۲-۲. based on Rabin
  57.  Cohen, Avner. “The Last Nuclear Moment” The New York Times, ۶ October 2003.
  58.  Farr, Warner D. “The Third Temple’s Holy of Holies: Israel’s Nuclear Weapons“. Counterproliferation Paper No. 2, USAF Counterproliferation Center, Air War College, September 1999.
  59.  Rabin, Yitzak (1996), The Rabin Memoirs, University of California Press, p. 256, ISBN ۹۷۸-۰-۵۲۰-۲۰۷۶۶-۰
  60.  Jump up to:a b c d e f g h i j k John E. Lang, Israeli-United States Relationship (۲۰۰۶) pp 24–۲۶.
  61.  Jump up to:a b Michael OrenPower, Faith and Fantasy, p. 569
  62.  “New World Order”. Al-bab.com. Archived from the original on May 31, 2011. Retrieved May 27, ۲۰۱۱.
  63.  Scott Lasensky, “Underwriting Peace in the Middle East: U.S. Foreign Policy and the Limits of Economic Inducements” Archived ۱۳ November 2014 at the Wayback MachineMiddle East Review of International Affairs: Volume 6, No. 1, March 2002
  64.  ۲۶۰ General Assembly Resolution 46-86- Revocation of Resolution 3379- 16 December 1991– and statement by President Herzog, 16 Dec 1991 Vol. 11–۱۲: ۱۹۸۸–۱۹۹۲ and statement by President Herzog Archived ۳ June 2011 at the Wayback Machine, Israel Ministry of Foreign Affairs web site.
  65.  Sharon warns U.S. not to ‘appease’ Arabs. CNN, 5 October 2001
  66.  S. official criticizes targeted killings. Chicago Tribune, 28 August 2001
  67.  “How Arafat Eluded Israel’s Assassination Machine”. January 23, 2018 – via New York Times Magazine.
  68.  S. to give Israel $9 billion in loan guarantees, $1 billion in military aid. The Marker, 20 March 2003
  69.  Elliott AbramsTested by Zion: The Bush Administration and the Arab-Israeli Conflict (New York: Cambridge University Press, 2013)’, pp. 105ff.
  70.  “U.S.: UN Resolutions Must Condemn Palestinian Terror”. Haaretz. July 27, 2002. Retrieved January 23, ۲۰۱۷.
  71.  “Archives.gov”. Georgewbush-whitehouse.archives.gov. Retrieved January 20, ۲۰۱۳.
  72.  “Defense Security Cooperation Agency news release” (PDF). Dsca.mil. July 14, 2006. Archived from the original (PDF) on March 27, 2009. Retrieved November 8, ۲۰۱۵. Transmittal No. 06-40
  73.  “Israel to get U.S. ‘bunker buster’ bombs – report” Archived August 8, 2006, at the Wayback MachineReuters, ۲۴ July 2006
  74.  “US probes Israel cluster bomb use”. Archived from the original on August 29, 2006. Retrieved August 29, ۲۰۰۶.
  75.  “Headlines for July 17, 2006”. Democracy Now!. Archived from the original on August 2, 2006.
  76.  “Headlines for July 19, 2006”. Democracy Now!. July 19, 2006. Archived from the original on August 2, 2006.
  77.  “Headlines for July 20, 2006”. Democracy Now!. Archived from the original on August 2, 2006.
  78.  “Rome talks yield no plan to end Lebanon fighting”. Reuters. July 26, 2006. Archived from the original on July 10, 2006.
  79.  Steele, Jonathan (September 25, 2008). “Israel asked US for green light to bomb nuclear sites in Iran”The Guardian. Retrieved June 21, ۲۰۱۷.
  80.  “Israeli bunker-busters cause Mideast alarm” UPI, 28 September 2011.
  81.  “U.S. vetoes U.N. resolution declaring Israeli settlements illegal” CNN, 18 February 2011
  82.  Rosenbaum, Greg (June 23, 2015). “Obama Has a Stronger Record on Israel Than You Might Have Been Led to Think”. Haaretz.
  83.  “Congress Appropriates $235 Million For Israeli Iron Dome Procurement”. Defense Daily. January 24, 2014.
  84.  Jump up to:a b “US-Israel row: Israeli views”. BBC News. March 24, 2010.
  85.  “Clinton rebukes Israel over homes”. BBC News. March 12, 2010.
  86.  Jump up to:a b “Reports: Netanyahu ‘Humiliated’ by Obama Snub”. Fox News Channel. March 26, 2010.
  87.  Glick, Caroline (March 19, 2010). “Column One: Obama’s war on Israel”. The Jerusalem Post. Retrieved May 27, ۲۰۱۱.
  88.  Whittell, Giles (March 26, 2010). “Binyamin Netanyahu humiliated after Barack Obama dumped him for dinner”. The Times. London.
  89.  Wong, Curtis (July 16, 2010). “Netanyahu In 2001: ‘America Is A Thing You Can Move Very Easily'”. HuffPost.
  90.  Kessler, Glenn (July 16, 2010). “Netanyahu: ‘America is a thing you can move very easily'”. The Washington Post.
  91.  Gideon Levy, Tricky Bibi, Haaretz, 15 July 2010, archived 11 November 2010
  92.  “Israel Objects to Obama Remarks on Borders”. Voice of America. May 19, 2011. Archived from the original on May 28, 2011. Retrieved May 27, ۲۰۱۱.
  93.  “Was Obama’s speech too tough on Israel? Republican criticism mounts”. The Christian Science Monitor. May 19, 2011. Retrieved May 27, ۲۰۱۱.
  94.  “Virginia Republicans twist Obama’s statement on Israel’s borders”. politifact virginia. May 31, 2011. Retrieved September 1, ۲۰۱۲.
  95.  Cooper, Helene (May 19, 2011). “Turning Point For 2 Leaders Lacking Trust”. The New York Times. p. A1. Retrieved April 3, ۲۰۱۲.
  96.  Jump up to:a b Kessler, Glenn (May 25, 2011). “Michele Bachmann twists Obama’s words on Israel”. The Washington Post. Retrieved September 1, ۲۰۱۲.
  97.  “Obama: No shortcut to peace in Middle East” Associated Press 21 September 2011
  98.  Haddadi, Anissa. “Is the Netanyahu Administration Responsible for Israel’s Regional Isolation?” International Business Times, ۴ October 2011.
  99.  Ravid, Barak. “U.S. to grant three-year extension of loan guarantees to Israel” Haaretz, ۲۴ January 2012.
  100.  Shalev, Chemi (February 28, 2012). “U.S. policy aimed at ‘buying time’ with Iran, says senior official”. Haaretz. Retrieved March 6, ۲۰۱۲.
  101.  “Israeli exports to U.S. top those to EU for first time since 2010”. Haaretz. October 7, 2012.
  102.  Booth, William (November 24, 2013). “Israel’s Netanyahu calls Iran deal ‘historic mistake'”The Washington Post. Retrieved January 14, ۲۰۱۴.
  103.  Tova Dvorin (November 24, 2013). “Bennett: Iran Deal Could Cause US Nuclear Attack”. Arutz Sheva. Retrieved January 14, ۲۰۱۴.
  104.  “Israel’s security chiefs endorse new Iran agreement”. United Press International. November 26, 2013. Retrieved January 14, ۲۰۱۴.
  105.  “New Labor leader Herzog criticizes Netanyahu and government over Iran deal”The Jerusalem Post. November 25, 2013. Retrieved January 14, ۲۰۱۴.
  106.  Cohen, Gili (November 24, 2013). “Former army intel chief: Iran deal better than alternative – no deal”. Haaretz. Retrieved January 14, ۲۰۱۴.
  107.  Riechmann, Deb (April 2, 2014). “Power: US Opposes Palestinian Moves to Statehood”. ABC News. Washington. Associated Press. Archived from the original on April 3, 2014. Retrieved April 2, ۲۰۱۴.
  108.  Newman, Marissa (August 14, 2014). “Israeli official confirms US nixed arms shipment; pols argue over who’s to blame”. The Times of Israel. Retrieved February 28, ۲۰۲۱.
  109.  Wilner, Michael (December 4, 2014). “Congress enshrines Israel in a new class of ally”. The Jerusalem Post. Retrieved November 8, ۲۰۱۵.
  110.  Horovitz, David (December 4, 2014). “US Congress passes Israel strategic partnership bill”. The Times of Israel. Retrieved November 8, ۲۰۱۵.
  111.  “US Congress passes Israel strategic partnership bill”. Yahoo! News. Agence France-Presse. December 3, 2014. Retrieved November 8, ۲۰۱۵.
  112.  “Poll: Israelis appreciate America, but Obama – not so much”. Haaretz. December 3, 2014. Retrieved December 4, ۲۰۱۴.
  113.  “Egypt: Trump convinced Sisi to withdraw UN resolution”Al Jazeera. December 23, 2016. Retrieved December 23, ۲۰۱۶.
  114.  “Egypt delays UN motion on Israel as Trump intervenes”BBC News. December 23, 2016. Retrieved December 23, ۲۰۱۶.
  115.  “Israeli settlements: UN Security Council calls for an end”. BBC News. December 23, 2016. Retrieved December 23, ۲۰۱۶.
  116.  Sanger, David E. (December 28, 2016). “Kerry Rebukes Israel, Calling Settlements a Threat to Peace”The New York Times. Retrieved January 7, ۲۰۱۷.
  117.  Barak, Ravid (December 26, 2016). “Netanyahu on UN Settlement Vote: Israel Will Not Turn the Other Cheek”Haaretz. Retrieved January 7, ۲۰۱۷.
  118.  “Israel-Palestinians: Netanyahu Condemns John Kerry Speech”BBC. December 29, 2016. Retrieved January 7, ۲۰۱۷.
  119.  “Israel Halts $6 million to UN to Protest UN Settlements Vote”Fox News ChannelAssociated Press. January 6, 2017. Retrieved January 7, ۲۰۱۷.
  120.  “House Overwhelmingly Votes to Condemn UN Resolution on Israel Settlements”Fox News Channel. January 5, 2017. Retrieved January 7, ۲۰۱۷.
  121.  Cortellessa, Eric (January 6, 2017). “US House Passes Motion Repudiating UN Resolution on Israel”The Times of Israel. Retrieved January 17, ۲۰۱۷.
  122.  “Report: Secret document affirms U.S.-Israel nuclear partnership”. Haaretz. July 7, 2010. Retrieved December 19, ۲۰۱۴.
  123.  “Netanyahu Pledges Unrestricted Construction in East Jerusalem, Settlement Blocs”. Haaretz. January 22, 2017. Retrieved January 23, ۲۰۱۷.
  124.  “Netanyahu Used Doctored Video of Abbas to Influence Trump’s Policy, Woodward Reveals”Haaretz. September 12, 2020. Retrieved March 8, ۲۰۲۱.
  125.  Wootliff, Raoul (September 18, 2017). “US establishes first permanent military base in Israel”. The Times of Israel. Retrieved September 18, ۲۰۱۷.
  126.  Landler, Mark (December 6, 2017). “Trump Recognizes Jerusalem as Israel’s Capital”. The New York Times. Washington. Retrieved December 6, ۲۰۱۷.
  127.  “Editorial: On the 70th anniversary of the establishment of Israel, its people would do well to reflect on the peaceful spirit of the agreement”The Independent. London, England. May 12, 2018. Retrieved May 15, ۲۰۱۸.
  128.  Fulbright, Alexander (July 17, 2018). “In recording, Netanyahu boasts Israel convinced Trump to quit Iran nuclear deal”. The Times of Israel. Retrieved February 28, ۲۰۲۱.
  129.  “Trump administration to reinstate all Iran sanctions”. BBC News. November 3, 2018. Retrieved February 28, ۲۰۲۱.
  130.  Landler, Mark; Halbfinger, David M. (March 25, 2019). “Trump, With Netanyahu, Formally Recognizes Israel’s Authority Over Golan Heights”. The New York Times. ISSN ۰۳۶۲-۴۳۳۱. Retrieved March 25, ۲۰۱۹.
  131.  Singman, Brooke (August 14, 2020). “Trump announces ‘Historic Peace Agreement’ between Israel, UAE”. Fox News Channel. Retrieved August 16, ۲۰۲۰.
  132.  “Morocco latest country to normalise ties with Israel in US-brokered deal”. BBC News. December 10, 2020.
  133.  “White House confirms Biden will keep embassy in Jerusalem”. Roll Call. February 9, 2021.
  134.  Ravid, Barak (March 10, 2021). “Israel pushes White House ceremony to seal Sudan normalization deal”. Axios.
  135.  Knickmeyer, Ellen; Batrawy, Aya; Kellman, Laurie. “Biden administration laying groundwork for push to expand Abraham Accords”. The Times of Israel.
  136.  Gosh Bobby (May 13, 2021). “Biden’s Response to the Israeli Crisis Is Late and Lame”Bloomberg (Opinion). Retrieved 13 May 2021.
  137.  “Israel-Hamas Cease-Fire Holds Despite Jerusalem Clashes” The Wall Street Journal. Retrieved 21 May 2021.
  138.  Alemany, Jacqueline (May 17, 2021). “Power Up: Biden administration approves $735 million weapons sale to Israel, raising red flags for some House Democrats”The Washington Post. Retrieved 21 May 2021.
  139.  Jump up to:a b Magid, Jacob (July 13, 2022). “Biden to back renewing US defense package for Israel”. The Times of Israel. Retrieved July 19, ۲۰۲۲.
  140.  Algemeiner, The (July 13, 2022). “Biden Says He Would Use Force as ‘Last Resort’ to Keep Iran From Nuclear Weapons”. Algemeiner.com.
  141.  “Biden Says Iranian Military Unit Will Remain on US Terrorist List”. Bloomberg. July 13, 2022.
  142.  “India, Israel, UAE, US hold first ‘I2U2’ meeting”. The Jerusalem Post. July 14, 2022.
  143.  Al Lawati, Abbas (March 24, 2023). “Why American Jews are distancing themselves from Netanyahu’s government”CNN.
  144.  Jump up to:a b Bassist, Rina (March 22, 2023). “US summons Israeli ambassador as law restraining settlers rescinded”Al-Monitor.
  145.  ToI Staff (May 3, 2023). “Netanyahu said blocking Gallant from visiting US until he gets an invite”The Times of Israel.
  146.  Al Jazeera Staff (March 29, 2023). “‘Friends’: White House downplays Biden-Netanyahu public spat”Al Jazeera.
  147.  “Biden offers Israel support, faces criticism on Iran at home”. Reuters. October 8, 2023.
  148.  Spetalnick, Matt; Mason, Jeff; Holland, Steve; Zengerle, Patricia (October 23, 2023). “‘I am a Zionist’: How Joe Biden’s lifelong bond with Israel shapes war policy”. Reuters. Retrieved January 6, ۲۰۲۴.
  149.  “‘I am a Zionist,’ says Biden at Hanukkah event, promises continued military assistance to Israel”. The Times of Israel. December 12, 2023. Retrieved January 6, ۲۰۲۴.
  150.  “Biden lands in Israel, hugs Netanyahu and Herzog on tarmac”. Reuters. October 18, 2023.
  151.  S. Foreign Aid to IsraelCongressional Research Service report. March 1, 2023. By Jeremy M. Sharp.
  152.  Forbes (۲۹ July 2007).“Israeli PM announces 30 billion US dollar US defence aid”. Retrieved 3 August 2007.
  153.  The New York Times, ۱۷ August 2007 “US and Israel sign Military deal”. Retrieved 17 August 2007.
  154.  Jump up to:a b “Foreign Military Financing Account Summary”. state.gov.
  155.  “US Senator Rand Paul set to visit Israel”. The Jerusalem Post. Archived from the original on January 4, 2013.
  156.  Pollak, Kenneth (2003). Unthinkable: Iran, the Bomb, and American Strategy. Simon and Schuster. p. ۳۶۰ISBN ۱۴۷۶۷۳۳۹۲۹.
  157.  “Lawrence Solomon: Israel can live without U.S. aid”. Opinion.financialpost.com. Archived from the original on September 14, 2014. Retrieved November 8, ۲۰۱۵.
  158.  “Office of Management and Budget”. White House. Retrieved May 27, ۲۰۱۱.
  159.  Lake, Eli (September 23, 2011). “Obama Sold Israel Bunker-Buster Bombs”. The Daily Beast. Retrieved September 23, ۲۰۱۱.
  160.  Ramirez, Luis. “Israeli Purchase of Fighter Jets Seen as Litmus Test for Continued US Support” Archived ۳۰ June 2011 at the Wayback Machine Voice of America, 17 August 2010. Retrieved 18 August 2010.
  161.  “Israel’s Offsets Soar; More Local Firms Earn a Share”. Defense News. Archived from the original on February 20, 2013.
  162.  Jeremy M. Sharp, S. Foreign Aid to Israel, Congressional Research Service (11 April 2014).
  163.  “Israel Has Reached Childhood’s End – It’s Time to End U.S. Aid to Israel”. HuffPost. November 10, 2013.
  164.  “US Lawmakers Call on Biden to End US Taxpayer Support of Israeli Human Rights Violations”. www.commondreams.org. Retrieved April 16, ۲۰۲۳.
  165.  US House passes $14.5bn military aid package for Israelcom Retrieved 4 November 2023
  166.  Green, David B. (January 2, 2015). “Settlers Throw Stones at U.S. Consulate Convoy in West Bank”. Haaretz. Retrieved November 8, ۲۰۱۵.
  167.  Williams, Dan (January 2, 2015). “American Diplomatic Convoy Stoned by Jewish Settlers on West Bank”. Forward.com. Retrieved November 8, ۲۰۱۵.
  168.  Beaumont, Peter. “Israeli settlers stone two cars belonging to US consulate staff”. The Guardian. Retrieved November 8, ۲۰۱۵.
  169.  Tait, Robert (January 2, 2015). “Israeli settlers in stone-throwing confrontation with US diplomats”. The Daily Telegraph. Archived from the original on January 12, 2022.
  170.  Horovitz, David (January 2, 2015). “US ‘deeply concerned’ by settler attack on consulate staff”. The Times of Israel. Retrieved November 8, ۲۰۱۵.
  171.  “Israeli Settlers Threw Stones at U.S. Diplomats’ Cars”. Newsweek. January 2, 2015. Retrieved November 8, ۲۰۱۵.
  172.  Eichner, Itamar (January 3, 2015). “US embassy: Diplomats did not pull guns on settlers”. Ynetnews. Retrieved November 8, ۲۰۱۵.
  173.  “Israel Police Say Settlers Attack US Officials in West Bank”The New York Times. January 2, 2015. Retrieved November 8, ۲۰۱۵.
  174.  Jump up to:a b “??”The Times. UK. December 20, 2006. Retrieved February 26, ۲۰۰۷. (subscription required)
  175.  “Syrians and Israelis ‘held talks'”, BBC, 16 January 2007
  176.  “Syrian, Israeli backdoor talks now emerging”, The Christian Science Monitor, ۱۸ January 2007
  177.  “Why can’t they just make peace?”, The Economist, ۱۸ January 2007
  178.  “U.S. takes harder line on talks between Jerusalem, Damascus”. Archived from the original on March 6, 2007. Retrieved March 8, ۲۰۰۷.
  179.  Jump up to:a b “Aaron David Miller – Israel’s Lawyer”. The Washington Post. Retrieved November 8, ۲۰۱۵.
  180.  Urquhart, Conal (June 13, 2005). “US acts over Israeli arms sales to China”. The Guardian. London.
  181.  “U.S. Forced Israel to Freeze Venezuelan F-16 Contract: Ministry – ۱۰/۲۱/۰۵ ۱۰:۰۱”. DefenseNews.com. Archived from the original on July 24, 2012. Retrieved May 27, ۲۰۱۱.
  182.  Dershowitz, Alan M.; Lazaroff, Tovah (November 22, 2009). “Background: Gilo is not a settlement, it’s part of Jerusalem”. The Jerusalem Post. Retrieved May 27, ۲۰۱۱.
  183.  “About the U.S. Consulate”. Jerusalem.usconsulate.gov. Archived from the original on July 7, 2010. Retrieved May 27, ۲۰۱۱.
  184.  Newlin, Eliza. “Petraeus Throws His Weight into Middle East Debate”. Security.nationaljournal.com. Archived from the original on July 14, 2011. Retrieved May 27, ۲۰۱۱.
  185.  “From the Horse’s Mouth: Petraeus on Israel”. Commentary Magazine. March 25, 2010. Retrieved May 27, ۲۰۱۱.
  186.  Jump up to:a b Bowen, Jeremy (May 9, 2010). “Analysis: Bleak climate for Mid-East talks”. BBC News. Retrieved June 1, ۲۰۱۰.
  187.  “President Donald J. Trump’s Proclamation on Jerusalem as the Capital of the State of Israel”. White House. December 6, 2017. Archived from the original on December 6, 2017. Retrieved December 6, ۲۰۱۷.
  188.  “Remarks by Vice President Mike Pence in Special Session of the Knesset”gov. Retrieved March 26, ۲۰۱۸ – via National Archives.
  189.  Pompeo, Mike. “On the Merging of U.S. Embassy Jerusalem and U.S. Consulate General Jerusalem”. U.S. Consulate General in Jerusalem. Archived from the original on February 11, 2019. Retrieved October 21, ۲۰۱۸.
  190.  Wilner, Michael (October 18, 2018). “U.S. merges Jerusalem embassy and consulate”The Jerusalem Post. Retrieved October 21, ۲۰۱۸.
  191.  Palladino, Robert (March 4, 2019). “Merger of U.S. Embassy Jerusalem and U.S. Consulate General Jerusalem”. U.S. Embassy in Israel. Archived from the original on March 6, 2019. Retrieved March 4, ۲۰۱۹.
  192.  “US closes Jerusalem consulate, demoting Palestinian mission”The Times of IsraelAssociated Press. March 4, 2019. Retrieved March 4, ۲۰۱۹.
  193.  Hansler, Jennifer (March 4, 2019). “US Consulate in Jerusalem will merge with embassy”CNN. Retrieved March 4, ۲۰۱۹.
  194.  Keinon, Herb; Lazaroff, Tovah (March 4, 2019). “US Consulate for Palestinians to be merged with Embassy Monday”The Jerusalem Post. Retrieved March 4, ۲۰۱۹.
  195.  “Country Ratings”. Gallup.com. Gallup, Inc. February 21, 2007. Retrieved August 22, ۲۰۱۸.
  196.  “U.S. Image Suffers as Publics Around World Question Trump’s Leadership”. Pew Research Center’s Global Attitudes Project. Pew Research Center. June 26, 2017. Retrieved August 23, ۲۰۱۸.
  197.  “PollingReport compilation”. Pollingreport.com.
  198.  “Cbs News Poll: Fighting in the Middle East” (PDF). CBS News. Retrieved May 27, ۲۰۱۱.
  199.  “Thoughts on aid”. Americans-world.org. March 21, 2002. Archived from the original on May 24, 2011. Retrieved May 27, ۲۰۱۱.
  200.  “Israel, the Palestinians”. Pollingreport.com. Retrieved May 27, ۲۰۱۱.
  201.  [۱] Archived ۳۰ September 2007 at the Wayback Machine
  202.  “Iraq, Iran, Afghanistan, N. Korea, China Viewed as World Hot Spots”. Gallup, Inc. February 21, 2007. Retrieved June 8, ۲۰۱۱.
  203.  “Americans’ Sympathies for Israel Match All-Time High”. Gallup. March 15, 2013.
  204.  “Poll: American sympathy for Israel at record high”. The Jerusalem Post. March 15, 2013. Archived from the original on March 17, 2013.
  205.  “۲۰۱۳ World Service Poll (BBC)” (PDF). Globalscan.com. Archived from the original (PDF) on October 10, 2015. Retrieved November 8, ۲۰۱۵.
  206.  “Global Unease With Major World Powers | Pew Global Attitudes Project”. Pewglobal.org. June 27, 2007. Retrieved May 27, ۲۰۱۱.
  207.  Zeveloff, Naomi (February 22, 2012). “Anti-Israel attitudes spreading at U.S. universities, report says”. Haaretz. Retrieved February 22, ۲۰۱۲.
  208.  Shalev, Chemi (February 14, 2012). “The Israel Project: ‘American Hispanics are the most hostile toward Israel'”. Haaretz. Retrieved March 2, ۲۰۱۲.
  209.  Chomsky, Noam; Wainwright, Joel; Nir, Oded (2018). “”There Are Always Grounds for Seeking a World That Is More Free and More Just”: An Interview with Noam Chomsky on Israel, Palestine, and Zionism”. Rethinking Marxism. ۳۰ (۳): ۳۶۳–۳۶۴. doi:۱۰۸۰/۰۸۹۳۵۶۹۶.۲۰۱۸.۱۵۲۵۹۶۶S2CID ۱۴۹۵۵۳۶۷۱.
  210.  Berger, Paul (March 8, 2012). “Pro-Israel campaign caught between backlash and success”. Haaretz. Retrieved March 9, ۲۰۱۲.
  211.  Berger, Paul (March 8, 2012). “Campaign Succeeds in Stirring Charity Pot”. Forward.com. Retrieved November 8, ۲۰۱۵.
  212.  Horovitz, David (December 16, 2014). “Poll: Most Israelis believe US-Israel ties in crisis”. The Times of Israel. Retrieved November 8, ۲۰۱۵.
  213.  “Poll finds Israelis appreciate US support, wary of Obama’s policies”. The Times of Israel. December 5, 2014.
  214.  Talev, Margaret (April 15, 2015). “Bloomberg Politics National Poll Finds Deep Partisan Split on Israel and Iran”. Bloomberg Politics. Bloomberg L.P. Archived from the original on April 16, 2015.
  215.  Telhami, Shibley (April 25, 2023). “Is Israel a democracy? Here’s what Americans think”Brookings Institution. Retrieved April 26, ۲۰۲۳. It is clear that public attitudes about Israel are shifting. The term “apartheid” appears to have become a common term among many Americans, especially Democrats, and even the BDS movement, which has faced considerable obstacles in the American mainstream, seems to have sizable support among Democrats who expressed their opinion. A recent Gallup poll found that, for the first time in their years of polling on Israeli-Palestinian issues, more Democrats sympathize with the Palestinians than with Israelis by a margin of 11 percentage points. And while about half of Republicans continue to say they want the United States to lean toward Israel, that support is diminishing among young Republicans — ۳۲% in the current poll — and, as other research has shown, support for Israel is declining even among young evangelical Christians.
  216.  “Half of adults in new poll support Israel’s action in Gaza, 45 percent disapprove”. The Hill. November 30, 2023.
  217.  “Poll: Majority of Americans sympathize with Israel but growing number say military response in Gaza ‘too much'”. PBS. November 15, 2023.
  218.  “New poll of US voters finds overwhelming support for Israel over Hamas in Gaza war”. The Times of Israel. January 24, 2024.
  219.  “Welcome to”. Israeltrade.org. Retrieved May 27, ۲۰۱۱.
  220.  “Israel: Second F-35 deal is in the cards.” United Press International, 8 June 2012.
  221.  “Israel-Gaza: How much money does Israel get from the US?”. BBC News. May 24, 2021. Retrieved April 5, ۲۰۲۲.
  222.  Magid, Jacob; staff, T. O. I.; JTA. “US House approves $1 billion for Israel’s Iron Dome after months-long delay”. www.timesofisrael.com. Retrieved April 5, ۲۰۲۲.
  223.  Top Secret American Military Installations in Israel – ۲۸ January 2004 – Arutz Sheva
  224.  “If War Comes, Will US Open its Military Depots in Israel?”. Archived from the original on December 13, 2014.
  225.  “Evolution of US-Israel Strategic Alliance”. Jewish Virtual Library. Retrieved November 8, ۲۰۱۵.
  226.  “Israel to install radar antennae near nuclear site”. AFP. October 3, 2008. Archived from the original on October 9, 2008. Retrieved October 7, ۲۰۰۸.
  227.  “Trade secrets – Haaretz – Israel News”. February 17, 2008. Archived from the original on February 17, 2008. Retrieved May 3, ۲۰۲۰.
  228.  “U.S.-Israel Intelligence Collaboration – Jewish Virtual Library”. jewishvirtuallibrary.org.
  229.  “Report: Israel receives intelligence from US containing private information on US citizens”. The Jerusalem Post – JPost.com.
  230.  “U.S. spies on Israel nukes, govt: official history”. Reuters. December 10, 2008.
  231.  Hamodia: “Israeli Cabinet Minister Spied for U.S.” (23 June 2004)
  232.  Haaretz: “Believe Me, I Am A Spy – I Am Even Ready To Be Swapped With Jonathan Pollard” – ۱۸ May 2011
  233.  Melman, Yossi (April 27, 2011). “U.S. spied on Israel’s Washington embassy, claims ex-envoy”. Haaretz. Retrieved May 27, ۲۰۱۱.
  234.  “WorldTribune.com: ‘Advanced NATO’ sub chased from Israeli waters”. worldtribune.com.
  235.  “Report: Submarine spying off coast last year was American” Associated Press, ۵ June 2005.
  236.  The Jerusalem Post – Mystery sub was spying for the US – ۷ June 2005
  237.  “U.S., UK spies targeted Israeli PM, EU official: Snowden leaks”. Reuters. December 20, 2013.
  238.  Jump up to:a b c Politico, 12 Sept.2019, “Israel Accused of Planting Mysterious Spy Devices Near the White House: The Likely Israeli Spying Efforts Were Uncovered during the Trump Presidency, Several Former Top U.S. Officials Said.”
  239.  “Document reveals spying on US by Israel”. Israel Herald. Archived from the original on May 29, 2014. Retrieved May 18, ۲۰۱۴.
  240.  Israel accused of planting spying devices near White House The Guardian
  241.  Benhorin, Yitzhak (January 11, 2013). “US Congress to debate visa exemption for Israelis”. Ynetnews. Retrieved November 8, ۲۰۱۵.
  242.  Benhorin, Yitzhak (January 15, 2013). “US lawmakers eye visa exemption by 2015”. Ynetnews. Retrieved November 8, ۲۰۱۵.
  243.  KLAPPER, BRADLEY; LEE, MATTHEW (April 25, 2014). “Israeli Push for Visa-Free Travel to US Faces Test”. ABC News. Associated Press. Retrieved April 25, ۲۰۱۴.
  244.  Pinkas, Alon (February 14, 2023). “On the 46th Day, the 46th President Had 46 Words for Israel”Haaretz. Retrieved February 14, ۲۰۲۳.
  245.  Friedman, Thomas L. (July 19, 2023). “Biden to Netanyahu: Please Stop Trying to Rush Through Your Judicial Overhaul. Build a Consensus First”. The New York Times. ISSN ۰۳۶۲-۴۳۳۱. Retrieved July 22, ۲۰۲۳.
  246. https://web.archive.org/web/20021104204721/http://www.policyalmanac.org/world/archive/crs_israeli-us_relations.shtml
  247. https://www.nytimes.com/2023/03/27/us/politics/biden-israel-netanyahu.html

فهرست مطالب