اکنون مشخص شده که ترامپ فاسدترین رئیس جمهور تاریخ آمریکاست
۲۳ مهر ۱۳۹۹
ترامپ با دروغ های خود آمریکایی را به سوی دست کشیدن از دموکراسی سوق داده است
۲۳ مهر ۱۳۹۹
اکنون مشخص شده که ترامپ فاسدترین رئیس جمهور تاریخ آمریکاست
۲۳ مهر ۱۳۹۹
ترامپ با دروغ های خود آمریکایی را به سوی دست کشیدن از دموکراسی سوق داده است
۲۳ مهر ۱۳۹۹

نگاهی به سابقه ی تاریخی سورپرایزهای اکتبر انتخابات های آمریکا

تاریخ انتشار گزارش: ۳۰ اکتبر ۲۰۱۶

غافلگیری اکتبر، اکتبر شگفتانه یا سورپرایز اکتبر» (October surprise) در زبان سیاسی آمریکا یک رخداد خبری با قابلیت تأثیرگذاری بر نتیجه یک انتخابات به خصوص انتخابات ریاست جمهوری آمریکا است. اشاره به ماه اکتبر بدین دلیل است که سه ‌شنبه بعد از اولین دوشنبه نوامبر تاریخ انتخابات ملی و بسیاری از انتخابات ایالتی و محلی ست و رخدادهای رخ داده در آخر اکتبر قابلیت بیشتری برای تأثیرگذاری بر رای ‌دهندگان احتمالی برخوردار است.

این لفظ از انتخابات ۱۹۷۲ بین «نیکسون و مک گاورن» زمانی که آمریکا در سال چهارم مذاکره بر سر خاتمه جنگ ویتنام بود مرسوم شد.

مرور سابقه ی تاریخی سورپرایزهای اکتبر در انتخابات های آمریکا

 

مک گاورن در مقابل نیکسون ۱۹۷۲:

در جریان انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۹۷۲ بین «ریچارد نیکسون» جمهوری خواه و «جورج مک گاورن» از حزب دموکرات، ایالات متحده در چهارمین سال مذاکرات برای پایان دادن به جنگ بسیار طولانی و داخلی ویتنام بود.

در ۲۶ اکتبر سال ۱۹۷۲، یعنی تنها ۱۲ روز قبل از انتخابات ۷ نوامبر، «هنری کیسینجر» مذاکره کننده ارشد ایالات متحده و مشاور امنیت ملی ریاست جمهوری، در یک کنفرانس مطبوعاتی در کاخ سفید حاضر شد و اعلام کرد: «ما معتقدیم که صلح در دست ماست».

نیکسون، با وجود اینکه چهار سال قبل و در طول مبارزات انتخاباتی قول داده بود به این جنگ منفور در دوره ریاست جمهوری خود پایان دهد، نتوانسته بود خصومت ها را متوقف کند، اما دخالت آمریکا، به ویژه حضور نیروهای زمینی را به میزان قابل توجهی کاهش داده بود.

با وجودی که نیکسون از پیروزی مجدد در انتخابات مقابل مک گاورن اطمینان داشت، اما اعلامیه «صلح در دست ماست» از سوی کیسینجر می توانست جایگاه نیکسون را در آرای الکترال بالاتر ببرد.

کارتر در مقابل ریگان ۱۹۸۰:

در سال ۱۹۸۰، «رونالد ریگان» رقیب جمهوری خواه، از این می ترسید که در آخرین لحظات پیش از انتخابات توافق برای آزادی گروگان های آمریکایی در ایران، آرای کافی به «جیمی کارتر» برای انتخاب مجدد بدهد.

و همین اتفاق هم افتاد و در روزهای قبل از انتخابات، مطبوعات از تصمیم دولت ایران – و اعلام همزمان کارتر – خبر داد که گروگان ها تا پس از انتخابات آزاد نمی شوند

پس از آزادی گروگان ها در ۲۰ ژانویه ۱۹۸۱ یعنی دقایقی پس از مراسم تحلیف ریگان، برخی از افراد این اتهام را مطرح کردند که کارزار انتخاباتی ریگان معامله پنهانی با ایران انجام داده است که به موجب آن ایرانی ها گروگان ها را نگه داشتند تا پس از انتخاب ریگان آزاد کنند.

 

«گری سیک» عضو شورای امنیت ملی در دوره ریاست جمهوری فورد و کارتر این اتهام را در یک سرمقاله در نیویورک تایمز و در آستانه انتخابات ۱۹۹۲ مطرح کردند

پاسخ اولیه دو حزبی از سوی کنگره مشکوک بود: دموکرات های مجلس نمایندگان از پیگیری قضایی امتناع به عمل آوردند و جمهوری خواهان سنا نیز مبلغ ۶۰۰۰۰۰ دلار تخصیص یافته به تحقیقات را رد کردند.

هشت گروگان  نیز در سال ۱۹۹۱ نامه ای سرگشاده ارسال کردند تا خواستار شکایت شوند

«ابوالحسن بنی‌صدر» رئیس‌ جمهور وقت ایران نیز در همان زمان ادعا کرد: «کارزار انتخاباتی ریگان با توافق با تهران آزادی گروگان ها را در سال ۱۹۸۰ به تأخیر انداخته است». ادعایی که روشن نیست چقدر پایه و اساس داشته است.

 

بوش در مقابل کلینتون ۱۹۹۲:

در ژوئن ۱۹۹۲، «کاسپار وینبرگر» وزیر دفاع رونالد ریگان در پرونده ایران – کنترا محکوم شد. اگرچه او ادعا کرد که با این فروش به طور اصولی مخالف بوده است، وینبرگر در انتقال موشک های «تاو» ایالات متحده به ایران شرکت کرده بود که از آنها برای متوقف کردن ارتش تانک های صدام حسین استفاده شده بود  و بعداً در طول تحقیقات مستقل در این خصوص به چندین اتهام دیگر در مورد دروغ گفتن به دادستان ویژه پرونده افزوده شد.

جمهوری خواهان با عصبانیت «لارنس ای. والش» دادستان ویژه ایران-کنترا را به طولانی کردن کیفرخواست وینبرگر برای آسیب رساندن به کارزار انتخاباتی جورج دبلیو بوش و تلاشش برای انتخاب مجدد متهم کردند.

با نزدیک شدن به زمان محاکمه وینبرگر، اطلاعات دقیق تری درباره نقش مستقیم بوش پدیدار شد، از جمله اظهارات «هوارد تیچر» کارشناس امور خاورمیانه ریگان، مبنی بر اینکه بوش در بهار سال ۱۹۸۶ از معامله تسلیحاتی خبر داشت.

 

گور دربرابر بوش ۲۰۰۰: 

روزهای قبل از انتخابات ۷ نوامبر، «توماس جی. کانولی» از «اسکاربرو» در ایالت «ماین» و وکیل برجسته و کاندیدای دموکرات سال ۱۹۹۸ برای فرمانداری در مصاحبه با یک خبرنگار تأیید کرد که جورج دبلیو بوش کاندیدای انتخابات در سال ۱۹۷۶ به دلیل مستی حین رانندگی در آن ایالت دستگیر شده است. بوش این گزارش را در کنفرانس مطبوعاتی پس از این افشاگری تأیید کرد.

 

انتخابات فرمانداری کالیفرنیا ۲۰۰۳:

در تاریخ ۲ اکتبر ۲۰۰۳، لس آنجلس تایمز روایتی را در مورد «آرنولد شوارتزنگر» و این ادعاها منتشر کرد مبنی بر اینکه وی متهم به ارتکاب چندین سوء رفتار جنسی در دهه‌ های گذشته بوده است

 

این روایت درست قبل از انتخابات فرمانداری کالیفرنیا در سال ۲۰۰۳ منتشر شد (که قرار بود ۷ اکتبر برگزار شود) منتشر شد، و بسیاری از صاحب نظران را بر آن داشت تا این اتهام را مطرح کنند که زمانبندی انتشار به طور خاص برای خنثی کردن تبلیغات انتخاباتی است

اما این تنها داستان شرم آور در مورد شوارتزنگر نبود بلکه تنها چند روز بعد ای بی سی نیوز و نیویورک تایمز گزارش دادند که در سال ۱۹۷۵ شوارتزنگر در مصاحبه هایی، آدولف هیتلر را ستوده بود؛ اتهاماتی که از سوی آرنولد رد شد.

 

کری در مقابل بوش ۲۰۰۴:

در ۲۷ اکتبر، نیویورک تایمز از ناپدید شدن انبوه مواد انفجاری از یک انبار در  مجتمع نظامی«القعقاع»  در عراق خبر داد. کارزار مبارزات انتخاباتی جان کری دولت بوش را به دلیل این سوء مدیریت مقصر دانست. مقامات دولت نیویورک تایمز را متهم کردند که اخبار دروغ منتشر کرده و قبل از غارت، مواد منفجره از  انبار پاکسازی شده بودند.

 

در ۲۹ اکتبر الجزیره عربی فیلمی از اسامه بن لادن را پخش کرد. بن لادن در سخنرانی ای و مسئولیت اقدامات ۱۱ سپتامبر را بر عهده گرفت و دولت بوش و موضع آمریکا در مناقشه رژیم اسرائیل و فلسطین را زیر سوال برد. بن لادن ادعا کرد: «امنیت شما به دست کری ، بوش یا القاعده نیست. امنیت شما به دست خود شما است».

اعتقاد بر این است که این اظهارات به مبارزات انتخاباتی رئیس جمهور بوش کمک کرد، زیرا جنگ با تروریسم را دوباره در دید عموم مردم قرار داد

بحث بر سر این است که آیا بن لادن از تأثیر این فیلم در انتخابات آگاه بوده است یا خیر.

در عین حال ادعا شد که «بندر بن سلطان» شاهزاده سعودی، قیمت نفت را کاهش داد(در نتیجه آن، قیمت گاز هم کاهش یافت) تا به پیروزی بوش کمک کند. او این کار را کرد تا اطمینان حاصل شود که اقتصاد ایالات متحده در روز انتخابات قوی است

 

انتخابات میان دوره ای ۲۰۰۶:

رسوایی «مارک فولی»، که این نماینده جمهوری خواه را واداشت تا در ۲۸ سپتامبر ۲۰۰۶ به دلیل اتهامات جنسی استعفا دهد، و در اوایل ماه اکتبر در صدر خبرها قرار گرفت.

بلومبرگ نوشت: «سورپرایز اکتبر در این انتخابات زودتر رخ داد ….»

طرح ادعاهایی مبنی بر اینکه جمهوری خواهان و دموکرات ها ماه ها قبل از انتشار خبر رسوایی فولی از قضیه اطلاع داشتند، به گمانه زنی ها در مورد انتخاب زمان انتشار آن با انگیزه سیاسی دامن زد.

دو گزارش «لنسنت» در مورد میزان مرگ و میر در عراق قبل و بعد از حمله سال ۲۰۰۳ به این کشور به عنوان سورپرایز اکتبر برای انتخابات ۲۰۰۴ و ۲۰۰۶ توصیف شده است.

«لس رابرتز» تأیید کرد که مطالعه سال ۲۰۰۴ دقیقاً برای قبل از انتخابات ریاست جمهوری برنامه ریزی شده بود، اگرچه او انکار کرد که منظور از آن طرفداری از یک کاندیدا در برابر کاندیدای دیگری است

انتشار خبرها مبنی بر صدور حکم دادگاه «صدام حسین»(رئیس جمهور معدوم عراق) در ۵ نوامبر ۲۰۰۶  یعنی درست دو روز قبل از انتخابات میان دوره ای آمریکا، باعث شد «تام انگلاردت» از مجله نیشن در ۱۷ اکتبر «سورپرایز نوامبر» را منتشر کند

در کنفرانس مطبوعاتی کاخ سفید در تاریخ ۴ نوامبر ۲۰۰۶، یک خبرنگار اظهار داشت که زمان صدور حکم ممکن است تلاشی برای تأثیرگذاری بر نتایج انتخابات نوامبر باشد.

 

مک کین در مقابل اوباما ۲۰۰۸:

در تاریخ ۳۱ اکتبر ۲۰۰۸ یعنی چهار روز قبل از انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۰۸، آسوشیتدپرس گزارش داد که «زیتونی اونیانگو» عمه «باراک اوباما» کاندیدای حزب دموکرات، به عنوان یک مهاجر غیرقانونی در بوستون زندگی می کند.

 

او از پناهندگی محروم شده و به وی دستور داده شده بود که ایالات متحده را در سال ۲۰۰۴ ترک کند.

برخی نیز افزایش بیکاری در اکتبر ۲۰۰۸ را « سورپرایز اکتبر» توصیف کرده اند

 

رامنی در مقابل اوباما ۲۰۱۲: 

برخی از رسانه ها از طوفان «سندی» به عنوان «سورپرایز اکتبر» یاد می کنند.

«کریس کریستی» فرماندار جمهوری خواه نیوجرسی، که منتقد سرسخت رئیس جمهور باراک اوباما بوده است، مدعی شده که این حادثه توسط بشر ساخته شده است.

در تاریخ ۱۷ سپتامبر، مجله چپ گرای «مادر جونز» نوار صوتی ای را منتشر کرد که به طور مخفیانه در صندوق جمع آوری کمک های انتخاباتی میت رامنی ضبط شده بود که در آنجا این کاندیدا اظهارات ناامید کننده ای درباره ۴۷ درصد آمریکایی ها که مالیات بر درآمد فدرال را پرداخت نمی کنند، بیان کرده بود. در حالی که این اتفاق در ماه اکتبر رخ نداد، برخی با توجه به انتشار نسبتاً نزدیک آن به زمان انتخابات و این واقعیت که نوار اصلی در ماه مه ثبت شده بود، آن را «سورپرایز اکتبر» دانستند

در نوشته های بعدی، «دیوید کورن» گزارشگر این روایت مدعی شد که زمان بندی با انگیزه سیاسی نبوده است.

 

کلینتون و ترامپ ۲۰۱۶:

در ۷ اکتبر ۲۰۱۶ ویکی ‌لیکس ایمیل‌ ها و اسناد مرتبط با هیلاری کلینتون را منتشر کرد، از جمله سخنرانی‌ های کلینتون برای بانک ‌های مختلف که از آنچه او در جریان مبارزات انتخاباتی گفته بود، متفاوت بود.

 

در همان روز یک فیلم ضبط شده از سال ۲۰۰۵ مربوط به دونالد ترامپ کاندیدای حزب جمهوری خواه  منتشر شد که در آن او از گفتار جنسی استفاده کرده و مدعی شده بود او می ‌تواند هر زنی را که بخواهد ببوسد و دستمالی کند چرا که او یک «ستاره» است. سیاستمداران متعددی از هر دو حزب خواستار عذرخواهی او شدند و ترامپ مدعی شد این فیلم‌ ها نشان دهنده شخصیت او نیستند.

 

در ۲۸ اکتبر «جیمز کومی» رئیس اف‌ بی ‌آی در نامه ای به کنگره اعلام کرد که «گام‌ ها متناسب تحقیقاتی» را در خصوص استفاده هیلاری کلینتون از سرور ایمیل شخصی انجام خواهد داد. این پس از کشف ایمیل‌ های جدیدی بر کامپیوتر «آنتونی وینر» حین تحقیقات اف ‌بی ‌آی رخ داد.

 

 

سورپرایز اکتبر ترامپ برای انتخابات ۲۰۲۰ چه می تواند باشد ؟

 

بر اساس مطالب فوق الذکر ، علی رغم اینکه بیان می شود این واژه مختص اخبار مرتبط با ایران است اما مطالعه ی تاریخی سورپرایزهای اکتبر انتخابات های قبل آمریکا نشان می دهد ، این سورپرایزها ، از جنس انتشار خبر هستند و نه اقدام و  عمدتا مربوط به اخبار مربوط به امور و مسایل داخلی آمریکا و مسایلی است که برای عموم رای دهندگان آمریکا دارای اهمیت باشد.

در فضای سیاسی و تحلیلی آمریکا در این خصوص گمانه زنی های متعددی وجود دارد . از جمله قوی ترین این گمانه زنی ها می توان به اقداماتی در حوزه های زیر اشاره کرد

  • انتشار خبر مربوط به واکسن کرونا
  • انتشار اخباری ناظر بر بهبود آمارهای اقتصادی
  • انتشار خبر کمک های مالی به اسیب دیدگان ناشی از کرونا
  • انتشار اخبار تخریبی در مورد جو بایدن

 

لازم به ذکر است بحث حمله ی نظامی آمریکا به ایران به عنوان سورپرایز اکتبر صرفاً یک گمانه زنی مطرح شده توسط یک روزنامه نگار آمریکا نه چندان معتبر و مطرح در فضای نخبگانی و تحلیلی آمریکا و منتشر شده در رسانه ای کم اعتبار است . چنین اظهار نظری در فضای تحلیلی و رسانه ای داخل آمریکا جدی گرفته نشده و وزنی ندارد و البته در فضای خبری ایران به آن وزن داده شده و برجسته شده است .

ثانیا با توجه با توجه به ماهیت و سبقه ی تاریخی این حربه ی انتخاباتی و وضعیت داخلی آمریکا

جنس این اتفاق ، از جنس خبر و عملیات روانی کمپین ها علیه یکدیگر است و نه اقدامات نظامی بزرگ و راهبردی در سطح لشگرکشی به کشورها ، آن هم در وضعیت داخلی حساس آمریکا در کمتر از ۲ ماه مانده به برگزاری انتخابات و درگیری بالای تمام توان سیاسی و مدیریتی دولت ترامپ برای رقابت در انتخابات ، درگیری با بحران ناشی از کرونا و بحران اقتصادی ناشی از کرونا ، درگیری های داخلی در بحث اعتراضات و از هم گسیختگی اجتماعی و سیاسی در آمریکا ، به هیچ عنوان بحث جنگ با ایران گزینه ی معتبر ، منطقی ، روی میز و عملیاتی در بدنه ی نخبگان و تحلیل گران و تصمیم سازان آمریکا نیست و مطرحش شدنش صرفاً ابزاری جهت جلب توجه رسانه ای است .