مزایا و معایب شبکه های مخابراتی و موبایلی
۱۵ مهر ۱۳۹۶
تکنولوژی بیمه‌ای در خدمت کاهش تصادفات
۱۵ مهر ۱۳۹۶
مزایا و معایب شبکه های مخابراتی و موبایلی
۱۵ مهر ۱۳۹۶
تکنولوژی بیمه‌ای در خدمت کاهش تصادفات
۱۵ مهر ۱۳۹۶

تجربه ی سفر کوتاهم به دی موین

مشاهده صفحه روایت ایرانیان از آمریکا
تجربه‌ی سفر کوتاهم به دی‌موین
دیروز به همراه چند تن از دوستان، سفری مجردی داشتیم به مرکز ایالت. یکی از بچه‌ها می‌خواست ماشین بخره و همراهش رفتیم جهت گشت و گذاری چند ساعته.

۱. بزرگراه معمولی
بزرگراه ایمز - دی موین دو بانده هست و خیلی از جاهاش بجای آسفالت، بتن و سیمان شده وکیفیت خوبی نداره. محدودیت سرعت ۷۰ مایل هست، تقریباً مثل جاده‌های مشابه در ایران. ظاهراً چند ماه پیش مردم در انتخابات با لابی‌هایی که انجام دادن، پیشنهاد افزایش ۵ مایلی حداکثر سرعت در جاده‌ها رو تصویب کردند. مثل بزرگراه کاشان - تهران، در هر چند مایل، یک استراحتگاه یا رست اریا قرار داشت که به یکی از اونها رفتیم و کوچک اما شیک و تمیز بود. اصلاً به زیبایی و امکانات متنوع مجتمع‌هایی مثل مارال ستاره و مهتاب و امثالهم در ایران نمی‌رسید

۲. اعتماد
دوستی که میخواست ماشین بخره، با دو نفر هماهنگ کرده بود که خودروهای دسته دوشون رو ببینه و تست کنه. اولین خودرو، یک تویوتا کمری ۲۰۰۸ به قیمت ۱۰ هزارتا بود که پس از صحبت با فروشنده، قرار شد بریم دوری با ماشین بزنیم. از طرف پرسیدیم شما هم میای؟ گفت نه، خودتون ماشین دارید؟ گفتیم داریم اونجاست، قرار شد تا میریم و بر می‌گردیم، سوییچ ماشین خودمون رو بهش بدیم که کنارش بشینه و منتظر بمونه. این در حالی بود که قیمت ماشینی که همراه ما بود، تقریباً نصف اون تویوتا کمری بود!! آپشن‌های ماشین طرف تمام و کمال بود و فول. تنها فرمون ماشین به شدت به چپ می‌کشید که باعث مردد شدن دوست خریدارمون شد.

۳. فوقِ اعتماد
سپس رفتیم دم خونه‌ی یک پیرزن ۶۰-۷۰ ساله برای تست یک عدد هوندا آکورد ۲۰۱۲. جالب اینجا بود که این پیرزن تنها کارت دانشجویی رفیق ما رو به عنوان گرو پیش خودش نگه داشت! ظاهراً اینجا اصل بر اعتماده، در این حد حتی.

۴. مالیات و ما ادراک ما المالیات
چند شب پیش بحثی شد راجع به ثبت شرکت در امریکا. یکی از دوستان با تجربه گفت ثبت کار آسون و روتینی هست اما قوانین شرکت داری فوق العاده سخت و دشوار هست. ریز به ریز صورت حساب‌ها باید ثبت بشه و برای کوچکترین چیزی باید مالیات بدید و قوانین بسیار سفت و سختی رو در این خصوص رعایت کنید. در رفتن از مالیات در این کشور چیزی شبیه به محاله، ضرب المثلی دارن که در امریکا از دو چیز نمیشه فرار کرد: مرگ و مالیات

۵. مبلغان دین عیسی مسیح
باز با یکی از دوستان با تجربه‌ در زمینه‌ی روابط اجتماعی مردم امریکا بحث شد. ظاهراً معتقدان مسیحی خیلی رابطه‌ی خوبی با بقیه‌ی ادیان برقرار میکنن که دوستان، تجربیات زیادی از این نوع داشتن. به شدت مهربون اند و انسان و مهمون نواز و تحویل بگیر. یحتمل برای جذب به مسیحیت این کارها رو میکنن که کاش ما مسلمون‌ها هم این رو ازشون یاد بگیریم. چندتا از دوستان، جهت ارتباط گرفتن با افراد بومی، یکروز در هفته میرن به یک خونه‌ی شخصی که در اون جلسه‌ی انجیل خونی برگزار میشه و بعد شام مفصلی با در نظر گرفتن محدودیت‌های غذایی سایر ادیان سرو میکنن. مثلاً بچه‌های ما خوراک سبزیجات میخورن یا ماهی.

۶. پیک نیک اکتیو
در ادامه‌ی بحث سنت‌ها و روابط اجتماعی مردم امریکا، این رو شنیدم که دوستی با جمعی از امریکایی‌ها به پیک نیک رفته و تعریف میکرد از برنامه‌های متنوع و مفصلی که داشتن. مثلاً یه لیست تهیه کرده بودن از انواع فعالیت‌هایی که افراد میتونستن در اونجا با امکانات فراهم شده انجام بدن و امتیاز بگیرن. مثلاً مسابفه‌ی دو فلان قدر امتیاز داشت، مسابقه تیراندازی با کمان فلان قدر و غیره. حتی برای پیرمردها و پیرزن‌ها هم امتیازی رو برای خوابیدن در نظر گرفته بودن! در انتها به فرد برنده یه جایزه‌ی کوچک میدن. این مطلب برای افزایش شور و نشاط در دورهمی‌ها خوبه.

۷. هالووین نزدیک است
عکس مربوط هست به جلوی یک خانه که المان‌های مخصوص جشن هالووین رو گذاشته، چند عدد کدو تنبل و چندتا مترسکی که قرار بوده ترسناک باشن! با همین رسومات ساده و تهی خوش اند دیگه!

مطالب مرتبط

تجربه ی سفر کوتاهم به دی موین

مشاهده صفحه روایت ایرانیان از آمریکا
تجربه‌ی سفر کوتاهم به دی‌موین
دیروز به همراه چند تن از دوستان، سفری مجردی داشتیم به مرکز ایالت. یکی از بچه‌ها می‌خواست ماشین بخره و همراهش رفتیم جهت گشت و گذاری چند ساعته.

۱. بزرگراه معمولی
بزرگراه ایمز - دی موین دو بانده هست و خیلی از جاهاش بجای آسفالت، بتن و سیمان شده وکیفیت خوبی نداره. محدودیت سرعت ۷۰ مایل هست، تقریباً مثل جاده‌های مشابه در ایران. ظاهراً چند ماه پیش مردم در انتخابات با لابی‌هایی که انجام دادن، پیشنهاد افزایش ۵ مایلی حداکثر سرعت در جاده‌ها رو تصویب کردند. مثل بزرگراه کاشان - تهران، در هر چند مایل، یک استراحتگاه یا رست اریا قرار داشت که به یکی از اونها رفتیم و کوچک اما شیک و تمیز بود. اصلاً به زیبایی و امکانات متنوع مجتمع‌هایی مثل مارال ستاره و مهتاب و امثالهم در ایران نمی‌رسید

۲. اعتماد
دوستی که میخواست ماشین بخره، با دو نفر هماهنگ کرده بود که خودروهای دسته دوشون رو ببینه و تست کنه. اولین خودرو، یک تویوتا کمری ۲۰۰۸ به قیمت ۱۰ هزارتا بود که پس از صحبت با فروشنده، قرار شد بریم دوری با ماشین بزنیم. از طرف پرسیدیم شما هم میای؟ گفت نه، خودتون ماشین دارید؟ گفتیم داریم اونجاست، قرار شد تا میریم و بر می‌گردیم، سوییچ ماشین خودمون رو بهش بدیم که کنارش بشینه و منتظر بمونه. این در حالی بود که قیمت ماشینی که همراه ما بود، تقریباً نصف اون تویوتا کمری بود!! آپشن‌های ماشین طرف تمام و کمال بود و فول. تنها فرمون ماشین به شدت به چپ می‌کشید که باعث مردد شدن دوست خریدارمون شد.

۳. فوقِ اعتماد
سپس رفتیم دم خونه‌ی یک پیرزن ۶۰-۷۰ ساله برای تست یک عدد هوندا آکورد ۲۰۱۲. جالب اینجا بود که این پیرزن تنها کارت دانشجویی رفیق ما رو به عنوان گرو پیش خودش نگه داشت! ظاهراً اینجا اصل بر اعتماده، در این حد حتی.

۴. مالیات و ما ادراک ما المالیات
چند شب پیش بحثی شد راجع به ثبت شرکت در امریکا. یکی از دوستان با تجربه گفت ثبت کار آسون و روتینی هست اما قوانین شرکت داری فوق العاده سخت و دشوار هست. ریز به ریز صورت حساب‌ها باید ثبت بشه و برای کوچکترین چیزی باید مالیات بدید و قوانین بسیار سفت و سختی رو در این خصوص رعایت کنید. در رفتن از مالیات در این کشور چیزی شبیه به محاله، ضرب المثلی دارن که در امریکا از دو چیز نمیشه فرار کرد: مرگ و مالیات

۵. مبلغان دین عیسی مسیح
باز با یکی از دوستان با تجربه‌ در زمینه‌ی روابط اجتماعی مردم امریکا بحث شد. ظاهراً معتقدان مسیحی خیلی رابطه‌ی خوبی با بقیه‌ی ادیان برقرار میکنن که دوستان، تجربیات زیادی از این نوع داشتن. به شدت مهربون اند و انسان و مهمون نواز و تحویل بگیر. یحتمل برای جذب به مسیحیت این کارها رو میکنن که کاش ما مسلمون‌ها هم این رو ازشون یاد بگیریم. چندتا از دوستان، جهت ارتباط گرفتن با افراد بومی، یکروز در هفته میرن به یک خونه‌ی شخصی که در اون جلسه‌ی انجیل خونی برگزار میشه و بعد شام مفصلی با در نظر گرفتن محدودیت‌های غذایی سایر ادیان سرو میکنن. مثلاً بچه‌های ما خوراک سبزیجات میخورن یا ماهی.

۶. پیک نیک اکتیو
در ادامه‌ی بحث سنت‌ها و روابط اجتماعی مردم امریکا، این رو شنیدم که دوستی با جمعی از امریکایی‌ها به پیک نیک رفته و تعریف میکرد از برنامه‌های متنوع و مفصلی که داشتن. مثلاً یه لیست تهیه کرده بودن از انواع فعالیت‌هایی که افراد میتونستن در اونجا با امکانات فراهم شده انجام بدن و امتیاز بگیرن. مثلاً مسابفه‌ی دو فلان قدر امتیاز داشت، مسابقه تیراندازی با کمان فلان قدر و غیره. حتی برای پیرمردها و پیرزن‌ها هم امتیازی رو برای خوابیدن در نظر گرفته بودن! در انتها به فرد برنده یه جایزه‌ی کوچک میدن. این مطلب برای افزایش شور و نشاط در دورهمی‌ها خوبه.

۷. هالووین نزدیک است
عکس مربوط هست به جلوی یک خانه که المان‌های مخصوص جشن هالووین رو گذاشته، چند عدد کدو تنبل و چندتا مترسکی که قرار بوده ترسناک باشن! با همین رسومات ساده و تهی خوش اند دیگه!

مطالب مرتبط



آخرین مطالب