زندان – فرودگاه بین المللی پیرسون تورنتو
۱۳ شهریور ۱۳۹۵
آخرین نظرسنجی های انتخاباتیِ ۲۰۱۶
۱۳ شهریور ۱۳۹۵
زندان – فرودگاه بین المللی پیرسون تورنتو
۱۳ شهریور ۱۳۹۵
آخرین نظرسنجی های انتخاباتیِ ۲۰۱۶
۱۳ شهریور ۱۳۹۵
 
مسائل و فکت های آمریکا

۲۲ نمودار و نقشه ای که وضعیت حبس و زندانی سازی را در آمریکا توضیح می دهند



نویسنده: ژرمن لوپز (German Lopez)

آمریکا برترین کشور است – البته در میزانِ بازداشت ها. در خلالِ چند دهه ی گذشته، این کشور بیشترین جمعیتِ زندانی را در بین کشورهای جهان برای خود رقم زده است. رتبه ی دوم در سرانه ی بازداشتی ها را یک کشور بسیار کوچکِ آفریقایی به نام سیشل دارد. اما آمریکا به راستی چگونه به این نقطه رسیده است؟ انتقاد از یک رویدادِ جزئیِ معین کارِ آسانی است، اما این بازداشت های انبوه و بی حساب مسیری است که ایالاتِ متحده ی آمریکا در طولِ ده ها سال پیموده است.
 
مسائل و فکت های آمریکا

۲۲ نمودار و نقشه ای که وضعیت حبس و زندانی سازی را در آمریکا توضیح می دهند



نویسنده: ژرمن لوپز (German Lopez)


آمریکا برترین کشور است – البته در میزانِ بازداشت ها. در خلالِ چند دهه ی گذشته، این کشور بیشترین جمعیتِ زندانی را در بین کشورهای جهان برای خود رقم زده است. رتبه ی دوم در سرانه ی بازداشتی ها را یک کشور بسیار کوچکِ آفریقایی به نام سیشل دارد. اما آمریکا به راستی چگونه به این نقطه رسیده است؟ انتقاد از یک رویدادِ جزئیِ معین کارِ آسانی است، اما این بازداشت های انبوه و بی حساب مسیری است که ایالاتِ متحده ی آمریکا در طولِ ده ها سال پیموده است.
 

۱.آمریکا اکنون سرآمدِ کشورهای جهان در زندانی سازی است

 

تعداد زندانیان ایالات متحده ی آمریکا پس از دهه ی 1970 فوران کردی مالی


از ابتدای دهه ی 1970 جمعیتِ زندانیانِ آمریکا به سرعت رو به افزایش گذارد. به دنبالِ موجی از جرایم که در یک دهه قبل¬تر ایجاد شده بود، قانون گذارانِ ایالتی و مرکزی طرح هایی را تصویب کردند که به موجبِ آن، طولِ مدتِ حبسِ زندانیان برای همه ی انواعِ جرایم، از موادِ مخدر گرفته تا قتل، افزایش یافت.
لیکن تقریبا در اواسطِ دهه ی 1990، میزانِ جرم به موازاتِ افزایشِ مدامِ زندانیانِ آمریکایی شروع به کاهش کرد. پس از دو دهه از روندِ کاهشیِ جرم، قانون گذارانِ محلی، ایالتی و فدرالی برآن شدند تا در سیاست های سفت و سختِ پیشین تجدیدِ نظر کنند – این کار سبب شد تا جمعیتِ زندانیان برای اولین بار پس از گذشتِ جند دهه، در سالِ 2010 با کاهش مواجه می شود.
 
 

آمریکا، پیشتازِ زندانی سازی در دنیا


با آنکه ایالات متحده ی آمریکا 4 درصد از جمعیتِ کلِ دنیا را تشکیل می دهد، 22 درصد از جمعیتِ زندانیانِ کلِ دنیا را به خود اختصاص داده است. این کشور نه تنها با همتایانِ توسعه یافته ی خویش از این نظر برابر نیست، بلکه حتی از کشورهای توتالیتر نظیرِ کوبا، روسیه و چین نیز سبقت گرفته است.
یکی از دلایلِ بالابودنِ میزانِ بازداشت ها در آمریکا این است که در این کشور امکانِ وقوعِ جرایمِ مرگبار بیش از کشورهای توسعه یافته است. و نیز، برخلافِ حکومتی مانندِ چین، از مجازات های سنگینی چون اعدام و خلعِ یدِ اجباری کمتر استفاده می شود. اما این حقیقت به تنهایی از پسِ تبیینِ این تفاوت بر نمی آید؛ و مطالعات نشان می دهد که طولِ مدتِ حبس در آمریکا بسیار بیش از آن چیزی است که در کشورهای دیگر شاهد هستیم.
 
 

۲. نژادپرستی در سیستمِ قضاییِ آمریکا

 

سیاهپوستانِ آمریکایی بیشتر در معرضِ بازداشت هستند


بازداشت های گسترده معمولا گریبانگیرِ سیاهان می شود. سیاهپوستان تقریبا سه برابرِ سفیدپوستان، و همچنین سه برابرِ هم نژادانِ خود در آمریکای لاتین بازداشت و زندانی می گردند.
اما علت چیست؟ با مرور بر پژوهشی که سنتنسینگ پراجکت انجام داده در می یابیم که «میزانِ جرمِ بیشتر» تنها 61 تا 80 درصدِ علتِ حضورِ بیشترِ سیاهپوستان در زندان است، این بدان معناست که سایرِ عوامل نظیرِ تعصب های نژادی و سوابقِ مجرمانه ی پیشین نیز به میزانِ 39 درصد در توزیعِ نابرابرِ جمعیتِ سیاهپوستان در زندان ها نقش دارد.
 
 

دستگیریِ نابرابر سیاهپوستان به جرمِ موادِ مخدر


سیاهپوستانِ آمریکا بیش از سفیدپوستان در معرض بازداشت به سبب خرید و فروش مواد مخدر هستند، با اینکه در عمل، بیش از سفیدپوستان دست به استفادهیا فروش این مواد نمی زنند.
 
 

متهمانِ سیاهپوست در قبالِ جرایمِ همسان به حبس هایی طولانی تر محکوم می شوند


متهمانِ سیاهپوست عموما در مقایسه با هموطنانِ سفیدپوستِ خود دربرابرِ جرایمِ یکسان به حبس های طولانی تر محکوم می شوند. همچنانکه در نمودارِ فوق به خوبی مشهود است، این امر درموردِ داد و ستدِ موادِ مخدر همواره صادق است. و بنابر یکی از گزارش های کمیسیونِ صدورِ حکمِ آمریکا در سالِ 2012، درمی یابیم که این حقیقت درباره ی سایرِ انواعِ جرم نیز صادق است.
 
 

در سه ایالتِ آمریکا، بیش از یک پنجمِ رأی دهندگانِ سیاه پوست از حقِ رأی محروم هستند


اکثرِ ایالتها به زندانیان اجازه ی رأی دادن از طریقِ آزادی های مشروط را نمی دهند، و به گفته ی انجمنِ آزادی های مدنیِ آمریکا ، ده ایالت نیز، دستِ کم برخی از مجرمان را حتی پس از پایانِ دوره ی حبس با محدودیت در رأی دهی مواجه می کنند.
نتیجه این می شود که بیش از 5/8 میلیون آمریکایی به سببِ سوابقِ مجرمانه ی خود در سالِ 2012 قانوناً حقِ رأی دادن نداشته اند. چندین ایالت نیز رأی دادن را برای 6 تا 11 درصد از رأی دهندگانِ خود ممنوع نمودند. و از آنجا که سیاهپوستان بیشتر در معرضِ حبس و زندانی شدن هستند این وضعیت سبب گشت که رأی دهندگانِ آفریقایی آمریکایی سهمی نابرابر (کمتر) در رأی دهی داشته باشند.
این یکی از تاثیراتِ غیرمستقیمِ حبس در آمریکاست. برخی دیگر از نمونه های آن عبارت اند از: محدودیت هایِ استخدام، محرومیت از امکاناتِ رفاهی و امکاناتِ عمومی، و ممنوعیت هایی که در بهره مندی از و وام های دانشجویی برای راهیابی به مقاطعِ عالی تر وجود دارد.
 
 

۳. مشکلِ بازداشت های گسترده غالباً مربوط به جرایم خشن و ایالتی است

 

بیشترین زندانی را ایالت ها (و نه دولتِ فدرالِ مرکزی) دارند، و تخلفِ اکثرِ آنها جرایمِ خشونت بار است


بیشترین توجهِ رسانه های عمومی معطوف به سیستمِ حبس در دولتِ مرکزی و مبارزه با موادِ مخدر است. حال آنکه بیشترِ زندانیان در سطحِ ایالتی بازداشت گشته اند، و معمولاً به جرمِ خشونت روانه زندان شده اند. این وضعیت برای سیاست گذارانِ ایالاتِ متحده بسیار گمراه کننده است: اینان اگر چنانچه بنا داشته باشند وضعیتِ بازداشت های انبوه را اصلاح کنند خود را ناچار از این می بینند که از شمارِ مجرمانِ خشن در زندان ها بکاهند. اما قانون گذاران باید بفهمند که چطور این کار را بدونِ اینکه امنیتِ عمومی تهدید شود به انجام رسانند.
 
 

حدودِ نیمی از زندانیانِ دولتِ مرکزی مجرمانِ موادِ مخدر هستند


برخلافِ سیستمِ بازداشتیِ بسیار گسترده ی ایالت ها، در حدودِ نیمی از زندانیانِ دولتِ مرکزی به خاطرِ جرایمِ مربوط به مواد مخدر در زندان ها به سر می برند. این بدان معناست که بیشترین کاری که در این حوزه می توان برای کاهشِ جمعیتِ زندانیان انجام داد تخفیف در مدتِ حبسِ مجرمانِ بی¬خطرِ موادِ مخدر است. . اما از آنجا که دولتِ فدرالِ مرکزی بخشِ کوچکی از نظامِ کشورِ آمریکاست، این اصلاحات تاثیرِ چندانی روی مجموعِ میزانِ زندانی ها ندارد.
 
 

برای پایان دادن به زندانی سازی ، آمریکا نیاز به کاهش برخی زندانیان خشونت دارد



 
 

۴. میزانِ بالای جرم و مصرفِ مواد مخدر، عاملِ سیاست های سختگیرانه ی قضایی

 

شیوعِ جرم در دهه ی 1970تا اوایلِ دهه ی 1990 بسیار بالا بود، و این سببِ واکنش های افراطی از جانبِ سیاست گذاران شد


نگاهِ تحقیرآمیز به گذشته و سیاست های سختگیرانه ی آن که منجر به انبوهی از بازداشت ها گشته اند کارِ آسانی است. به راستی سیاست مدارانِ آمریکایی فکر می کرده اند که حبسِ میلیون ها آمریکایی راهکارِ خوبی است؟
اما نمودارِ بالا نشان می دهد که در آن برهه از زمان، قانون گذاران تحتِ شرایطِ کاملاً متفاوتی عمل می کرده اند. میزانِ کشتار و قتلِ عمدهای نابخشودنی در آمریکا، در کنارِ سایرِ جرایم و خلافکاری ها، نسبت به سایرِ برهه های تاریخی بسیار بالا بود. وقتی گزارش های مربوط به خشونت های مسلحانه و دعواهای تبهکاران در اخبار منتشر شد، عمومِ مردم خواستارِ «اقدامی» از سوی رهبرانِ ایالاتِ متحده شدند. این خواستِ عمومی منجر به سیاست های سخت گیرانه ی کذایی شد که تا به امروز نیز برجای مانده اند.
 

نقشِ جنوبِ آمریکا در زندانی سازی

 
 

مردمِ آمریکا نمی دانند که جرایم کاهش یافته


اینک ده سال است که میزانِ جرم پایین آمده، اما اغلبِ آمریکایی ها گویا از آن بی خبرند. یکی از دلایلِ تثبیت و تداومِ بازداشت های گسترده در ایالاتِ متحده هم همین است: اگر آمریکایی ها ندانند که جرم افت داشته چگونه خواهند توانست از کاهشِ بازداشت ها و حبس ها حمایت کنند؟
 
 

۵. سیاست های نهفته در بازداشت های گسترده

 

مدتِ حبسِ ناشی از هریک از جرایم در گذرِ زمان افزایش یافته است


در عمل، پس از دهه ی 1980 برای همه ی انواعِ جرم حبس های طولانی تری معین شده است. یکی از سرسخت ترین شکل های محکومیت قوانینِ موسوم به «سه ضربتی» بوده، که افراد را در صورتِ ارتکابِ هریک از جرایمِ نوعِ سوم به 25 سال حبس و بیشتر (تا حبسِ ابد) محکوم می کند. قانون گذاران همچنین قوانینِ موسوم به «صداقت در حبس» را به تصویب رساندند که به موجبِ آن زندانیان باید بیشترِ دوره ی حبسِ خود را (معمولاً 85 درصد از آن را) پیش از اینکه مستحقِ آزادیِ مشروط بشوند در زندان سپری کنند.
 

حبسِ ابد رو به افزایش است


نه تنها دوره ی حبس طولانی تر شده، بلکه شمولِ حبسِ ابد نیز وسیع¬تر شده و اکنون جرایمِ بیشتری را در بر می گیرد، از جمله ی این حبسِ ابدها گونه ای است که شاملِ هیچگونه آزادیِ مشروطی نبوده و برخی از دادیارانِ قضایی و قضات هم اعمالِ آن را در حقِ برخی از محکومانِ بسیارخطرناک لازم می دانند. بنابراین، علاوه بر اینکه شمارِ زندانیان افزایش یافته، انتظار می رود که تعدادِ کثیری از این زندانیان تا آخرِ عمر در زندان بمانند، که این امر در گذشته بی سابقه بوده است.
 
 

حتی در زمانِ تثبیتِ میزانِ بازداشت¬ها، دادیاران به دنبالِ اتهاماتِ هرچه بیشتر بودند


دستِ کم از سالِ 1990 به بعد، تلاشِ دادیارانِ قضایی برای هرچه حجیم تر کردنِ پرونده ها بیشتر و بیشتر شده است. از این رو، کسانی که به عنوانِ مثال در دهه ی اخیر به دستِ پلیس دستگیر شده اند بیش از بازداشتی های دو دهه پیش در معرض اتهام¬های حقوقی قرار می گیرند.
یکی از جرم¬شناسان به نامِ جان پی فاف چند احتمال را به عنوانِ دلیلِ این گرایش مطرح می کند، از جمله انگیزه های سیاسی که دادیاران را وا می دارد ظاهری سرسختانه در برابرِ جرم به خود بگیرند و نیز سیاست های سختگیرانه ی یادشده، که دستِ آنان را در اتهام زنی و افزایشِ حجمِ پرونده ها بازتر کرده است. در هر صورت و بنا به هردلیل، اکنون دادیارانِ قضایی نقشِ عمده ای در زندانی سازی های گسترده ایفا می کنند.
 
 

احکام حداقلی الزام آور، مجازات مواد مخدر را افزایش داده است


مبارزه با موادِ مخدر نقشِ برجسته ای در پرکردنِ زندان ها داشته است (گرچه در این باره اغراق صورت گرفته است). به خصوص که ایالت ها و دولتِ فدرال احکامِ حدّاقلّیِ مربوط به موادِ مخدر را سخت تر کرده و طولِ حداقل دوره ی حبسِ اجباری برای متهمان را افزایش داده اند. از این رو، علاوه بر اینکه بعد از دهه ی 1980 دستگیری های مرتبط با مواد افزایش یافت، طولِ مدتِ حبس نیز زیادتر گشت.
 
 

۶. بازداشت¬های گسترده کارآمد نبوده است

 

روندِ زندانی سازی سالها پیش به نقطه ی رشد منفی رسیده بود


تا مدت ها پس از آغازِ روندِ کاهشیِ جرایمِ خشن و جرایمِ مربوط به اموال در دهه ی 1990، میزانِ بازداشت های ایالاتِ متحده همچنان سیرِ صعودی داشت.
البته می توان با نگاهی به این ارتباط چنین نتیجه گرفت که: پس بازداشت ها و حبس های گسترده موجبِ کاهشِ جرم شده است.
اما تحقیقات نشان می دهد که روندِ بازداشت ها پیش از دهه ی 1990 به نقطه ی رشد منفی رسیده بود (نقطه ی رشد منفی حالتی است که علیرغمِ اعمالِ تغییرِ فراوان در یک متغیرِ مستقل، متغیرِ تابع ثابت می ماند یا بسیار کمتر از حدِ انتظار تغییر می یابد. مثلِ زمانی که بنگاه های اقتصادی با کاهشِ محسوسِ قیمت های خود تلاش می کنند تا تقاضا افزایشِ محسوسی به خود بگیرد اما تلاششان ناکام می ماند.) و افزایشِ آن در کاهشِ جرایم بی اثر گشته بود و جرایمِ حادِ فراوانی همچنان به وقوع می پیوست و افرادی که در آن مقطع به زندان می افتادند مجرمانِ باسابقه ی حرفه ای نبودند. فلذا خیلی محتمل بود که ایالاتِ متحده بتواند از حجمِ بازداشت های خود بکاهد بدونِ اینکه افزایش یا افزایشِ چشمگیری در جرم پدید آید.
 

جمعیتِ زندانی ها رو به سالخوردگی می رود


یکی از راه هایی که می توان پی برد بازداشت های گسترده مدت هاست به نقطه ی رشد منفی رسیده این است که به تعدادِ جمعیتِ سالخورده ای که پشتِ میله های زندان حبس شده اند نظر افکنیم. بسیاری از زندانی ها در سنینِ بیست تا چهل سالگی به حبس های طولانی مدت محکوم شده بوده اند، و به همین دلیل اکنون مجبورند دورانِ پیریِ خود را در زندان ها به سر کنند.
اما به راستی چقدر احتمال دارد که یک فردِ 65 ساله به بانک دستبرد بزند یا آدم بکشد؟ تحقیقات می گویند خیلی کم: زندانیان، به خصوص آنهایی که سنشان از سی و چهل گذشته است معمولاً تمایل دارند که پاک زندگی کنند، برای همین، به نظر می رسد که آزادسازیِ آنان طیِ 10 تا 20 سالِ آینده – به جای 40 یا 50 سالِ آینده و یا حبسِ ابدیِ آنان – تهدیدی برای امنیتِ جامعه ایجاد نخواهد کرد.
در حبس نگاه داشتنِ افرادِ سالخورده نه تنها میزانِ بازداشت شدگان را افزایش داده، بلکه فرایندِ حبس را در عمل بیش از پیش پرهزینه ساخته است – چرا که افرادِ کهن سال غالباً به خدماتِ درمانیِ بیشتری نیازمندند. به گفته ی ساری هورویتز در واشنگتن پست، هزینه ی موردِ نیاز برای یک زندانیِ جوان در دولتِ مرکزی سالانه چیزی در حدودِ 27500 دلار است اما برای همسلولی های سالخورده ی او سالانه به حدودِ 59000 دلار می رسد.
 
 

افزایشِ جرم در ایالت هایی که ازشمارِ بازداشت شدگان کاسته اند اتفاق نیفتاده است


راهِ دیگر برای درکِ کم بازده بودنِ زندانی سازی نظرافکندن به واقعیت های موجود پس از کاهشِ جمعیتِ زندانی ها توسطِ ایالتهاست. داده ها حاکی از آنند که هیچ همبستگی و ارتباطی بینِ میزانِ زندانیان و جرم برقرار نیست، و این حقیقت نشان می دهد که ایالتها می توانند بدونِ نگرانیِ جدی درموردِ امنیتِ عمومی، از شمارِ جمعیتِ زندانیان بکاهند.
 
 

در انبوه سازیِ زندان ها از بودجه های ایالتی صرف می شود


اگرچه بنا بر باورِ ما زندانی¬سازی تاثیری ناچیز بر میزانِ جرم داشته، اما تاثیرِ آن بر بودجه های ایالتی چشمگیر بوده است. بر اساسِ پروژه ی تحقیقاتیِ هامیلتون پراجکت ، همه ی سطوحِ دولتی – به خصوص سطوحِ ایالتی و محلی – در سال 2010 بیش از 80 میلیون دلار را صرفِ هزینه های تأدیبی (زندان ها و دارالتأدیب ها) کرده اند.
 
 

۷. قانون گذارانِ مرکزی و ایالتی به سوی اصلاحات گام برداشته اند

 

ایالت های آمریکا پس از «رکودِ بزرگ» اصلاحات را پذیرفتند


تقریباً تمامِ ایالت ها طیِ چندسال گذشته در سیستمِ قضاییِ خود دست به اصلاحات زده اند، به ویژه وقتی که در نتیجه ی کاهشِ درآمدِ حاصل از مالیات ها، که از نتایجِ رکودِ بزرگ بود، با کمبودِ بودجه مواجه شدند.
نمودارِ فوق، که از مرکزِ تحقیقاتیِ پو برگرفته شده، یک نمونه از این اصلاحات را نشان می دهد، یعنی تخفیف در قوانینِ موادِ مخدر؛ که نوعاً زمانی را که می بایست صرفِ جرایمِ غیرِ خشنِ مرتبط با مواد می شد کاهش داده است. این نوع از اصلاحات به کاهش یا ثباتِ جمعیتِ زندانیانِ ایالت ها، و در نتیجه به صرفه جویی در هزینه ها کمک کرده است. لیکن از آنجا که تمرکزِ آن بر جرایمِ غیرِ خشن بوده است، تأثیرِ عمده ای بر جمعیتِ زندانیانِ ایالت ها که اکثراً از مجرمانِ جرایمِ خشن هستند نگذاشته است.
 

سیستمِ قضاییِ نوجوانان حدوداً 50% کوچکتر شده است


تقریباً تمامِ ایالت ها طیِ چندسال گذشته در سیستمِ قضاییِ خود دست به اصلاحات زده اند، به ویژه وقتی که در نتیجه ی کاهشِ درآمدِ حاصل از مالیات ها، که از نتایجِ رکودِ بزرگ بود، با کمبودِ بودجه مواجه شدند.
سیستمِ قضاییِ نوجوانان را می توان نقطه ی عطفی در اصلاحاتِ قضایی و جرم شناختی لحاظ کرد. شمارِ افرادِ کم سن و سالی که در دارالتأدیب ها ساکن هستند از سال 1999 تا کنون به نصف کاهش یافته است. اصلاحاتی که در این حوزه صورت گرفته متعدد است. از جمله ی آنها می توان از این موارد نام برد: محدودیت در تعدادِ بزهکارانِ نوجوانی که می توان آنها را به زندانِ بزرگسالان فرستاد، بالابردنِ حدّاقلِ سن برای اجرای برخی از طرح های تأدیبیِ نوجوانان، و کاهشِ میزانِ دستگیری ها به ویژه در خصوصِ نوجوانانی که در مدرسه مرتکبِ تخلفاتِ جزئی تر می شوند.
اینبار نتیجه رضایت بخش بوده است: کاهشِ جمعیتِ زندانیانِ نوجوان بیش از کاهشِ جمعیت زندانیانِ بزرگسال بوده است. و این امر می تواند الگویی برای سایرِ سیستم های قضایی و جرم شناختی باشد، چرا که میزانِ زندانی ها نیز به موازاتِ کاهشِ جرم کاهش یافته است.