حقیقت پنهان آمارها و عملکرد اقتصادی ترامپ
۱۲ شهریور ۱۳۹۹پومپئو: حتی در صورت به انزوا کشیده شدن هم، به تلاش برای جلگیری از فروش تسلیحات این کشور ادامه خواهیم داد
۱۲ شهریور ۱۳۹۹نابودی کامل سیاست خارجی آمریکا تحت مدیریت ترامپ
تاریخ انتشار گزارش: ۳۱ جولای ۲۰۲۰
جدیدترین ناکامی ترامپ باید یادآور این نکته به رأیدهندگان آمریکایی باشد که دولت وی در مواجهه با مهمترین تهدیدات جهانی ناموفق بوده است. از زمان افشاگری در خصوص پول دادن روسیه به طالبان برای کشتن نظامیان آمریکا ماهها گذشته است و از زمان علنی شدن آن نیز هفتهها میگذرد، اما ترامپ هنوز هیچ اقدامی صورت نداده و با سربازان یا خانوادههای آنها نیز ابراز همدردی نکرده است.
این مسئله نیز یک کلک و حقه دیگر ساخته و پرداخته دشمنانش است. سیاست خارجی وی در قبال این موضوع همانند بسیاری موضوعات دیگر اساساً تشکیل شده از مجموعههای از پیامهای توییتری نه چندان منسجم که هیچ هدف یا راهبرد قابل فهمی را دنبال نمیکنند.
در حقیقت، ترامپ پس از سه سال و نیم زمامداری عملاً فاقد هرگونه سیاست خارجی است. آنچه میبینیم عبارت است از اظهارات سرسری، پیکارهای «فشار حداکثری»، تعریف و تمجید و چاپلوسی نزد رهبران خودکامه، تحقیر کشورهای دموکراتیک همپیمان، و به اصطلاح قراردادهای تجاری که موجب بیکاری هزاران آمریکایی میشوند و هیچگونه هدف راهبردی را دنبال نمیکنند.
به دلیل ناکامیهای ترامپ، خاورمیانه در مقایسه با زمانی که وی روی کار آمد فاصله بیشتری از صلح گرفته و به سمت قیام بعدی فلسطینیها سوق پیدا کرده است، مردم کوبا و ونزوئلا با آینده تیرهوتاری مواجهند، وعده نوسازی آفریقا به حاشیه رفته است، و روسیه یا چین با هیچگونه چالش واقعی مواجه نیستند.
رویکرد ترامپ در قبال ایران نیز یک نمونه دردناک و پرهزینه دیگر است. اکنون که سه سال از زمان خروج دولت ترامپ از توافق هستهای میگذرد، ایران اورانیوم با غنای بالای بیشتری برای ساخت یک سلاح هستهای در اختیار دارد، تأسیسات هستهای عملیاتی بیشتری دارد، فناوریهای پیشرفتهتری دارد، و از مدت زمان گریز کوتاهتری جهت ساخت سلاح هستهای برخوردار است.
رفتارهای ایران در خاورمیانه متوقف نشدهاند، شهروندان آمریکایی همچنان در بازداشت ایران بسر میبرند، و وضعیت حقوق بشر در این کشور بدتر شده است. مایک پمپئو وزیر امور خارجه آمریکا و برایان هوک فرستاده آمریکا در امور ایران چنین چیزی را تحت عنوان «فشار حداکثری» تبلیغ میکنند، اما هدف نهایی آنها که خودشان مصرانه میگویند تغییر حکومت نیست همچنان نامشخص است
فقدان اهداف روشن و سیاستهای منسجم عملاً در تمام حوزههای سیاست خارجی و امنیت داخلی مشهود است. در خصوص تسلیحات هستهای کره شمالی، آنچه سیاست ترامپ نامیده میشود چیزی جز یک مشت عکس با کیم جونگ اون دیکتاتور کره شمالی نیست. بهجز بیان لزوم «عاریسازی هستهای کامل و قابل راستیآزمایی» کره شمالی، به نظر هیچ راهبردی حتی برای یک گام تصاعدی واحد به سمت چنین هدفی وجود ندارد.
همانند کاری که ترامپ با متحدان اروپایی در خصوص مسئله ایران کرد، واشنگتن متحدان خود در سئول و توکیو را به حاشیه رانده و غافلگیر کرده است، هر دو کشور را به نحو خطرناکی در برابر کره شمالی و سیاستهای عجیبوغریب آمریکا آسیبپذیر نموده است، و هیچگونه امیدواری در خصوص تنشزدایی با پیونگیانگ باقی نگذاشته است.
در خاورمیانه، طرح اسرارآمیز به اصطلاح صلح میان اسرائیل و فلسطین ــ که توسط جرد کوشنر داماد ترامپ تهیه شده است ــ بهقدری محرمانه بود که تا قبل از رد آن هیچگاه علنی نشد. با نزدیک شدن انتخابات ماه نوامبر، سیاستهای ترامپ هیچگونه هدف قابل فهمی ندارند جز خوشخدمتی به شخصِ بنیامین نتانیاهو و مهمتر از همه خودشیرینی نزد حامیان ترامپ در میان مسیحیان انجیلی ــ و در عین حال تضعیف ماهیت فراحزبی و دیرین حمایت آمریکا از اسرائیل.
حتی متحدان آمریکا نظیر امارات و اردن نیز اکنون بهقدری مخالف طرح مورد حمایت ترامپ مبنی بر ضمیمه بخشهایی از کرانه باختری به خاک اسرائیل هستند که ثبات در خاورمیانه بیش از پیش رو به وخامت گذاشته است.
آنچه بیش از همه به منافع راهبردی آمریکا و ثبات جهانی ضربه زده شاید نحوه کاملاً غلط مواجهه ترامپ با روسیه و چین بوده باشد. وی در این خصوص مسیری حدفاصل تاکتیکهای معاملاتی و تمایل به عکس گرفتن در کنار دیکتاتورهای خودکامه را در پیش گرفته است.
شاید سالها بعد به ماهیت دقیق روابط شخصی ترامپ با ولادیمیر پوتین رئیسجمهور روسیه ورای ولع قدرت پی ببریم. ترامپ قبلاً به ریاست جمهوری مادامالعمرشی جینپینگ رئیسجمهور چین غبطه خورده است.
در هر دو مورد، به نظر هیچگونه هدف، راهبرد، یا سیاست منسجمی وجود ندارد. برای مثال، هیچگونه شواهد و قرائنی دال بر تمایل نسبت به حفظ معاهده کنترل تسلیحاتی با روسیه یا پایان دادن به پیکارهای دروغپراکنی مداوم روسیه (یا هر کشور دیگری) وجود ندارد.
پیکارهای دروغپراکنی اکنون بیش از هر زمان دیگری انسجام و یکپارچگی انتخاب در آمریکا را تهدید میکنند. ترامپ پرداخت پول توسط روسیه برای کشتن سربازان آمریکایی در افغانستان را به باد سخره میگیرد و بدین طریق موضع ادامهدار خود مبنی بر ارجح دانستن روسیه بر منافع و جان آمریکاییها را مورد تأکید قرار میدهد.
همزمان، دولت ترامپ در خصوص یافتن زمینههای همکاری با چین، نظیر تغییرات اقلیمی، هیچگونه تلاشی صورت نداده است و در عین حال این کشور را به خاطر مسائلی نظیر سرقت داراییهای فکری، روشهای تجاری غیرمنصفانه، و کنترل بر دریای چین جنوبی به چالش میکشد.
آنچه در پی همه این ناکامیها مشاهده میشود تلاشهای آشکار ترامپ و اطرافیانش جهت کمک گرفتن از روسیه و چین در راستای پیروزی مجدد ترامپ در انتخابات است. همه باید درخواست شوکه کننده ترامپ از روسیه جهت مداخله در انتخابات آمریکا در سال ۲۰۱۶ را به خاطر بیاوریم. وی در قامت نامزد آن انتخابات اظهار داشت: «روسیه، اگر میشنوی امیدوارم بتوانی ۳۰ هزار ایمیلی که گم شدهاند را پیدا کنی.»
این بار، به لطف جان بولتون مشاور امنیت ملی سابق آمریکا خبر داریم که ترامپ در جریان اجلاس گروه ۲۰ در ژاپن در ماه ژوئیه ۲۰۱۹ از شی جینپینگ خواسته تا به پیروزی مجددش در انتخابات کمک کند. در همان اجلاس، ترامپ در دیدار با پوتین به ادعاها مبنی بر دخالت روسیه در انتخابات آمریکا خندید.
طی هفتههای اخیر نیز، در جریان برگزاری جلسه استماع کنگره در پی هشدار یک مقام ارشد ضداطلاعاتی مبنی بر تلاش فعال روسیه، چین، و ایران جهت تأثیرگذاری بر انتخابات ماه نوامبر، ویلیام بار دادستان کل آمریکا درباره اینکه کارزارهای انتخابات ریاست جمهوری نباید خواستار کمک خارجی شوند یا چنین کمکی را بپذیرند، چیزی نگفت.
تنها جمعبندی ممکن این است که هدف روابط ترامپ با دیگر کشورها نه امنیت ملی بلکه امنیت ترامپ است. هیچ چیز دیگری نمیتواند رویکرد پوچ و بیهوده یک سیاست خارجی بدون هدف و بدون راهبرد که به دنبال حفظ و پیشبرد منافع آمریکا نیست را توجیه کند.
با فرا رسیدن ماههای پایانی فعالیت کارزارهای انتخاباتی، مردم آمریکا فکر و ذهنشان درگیر همهگیری ویروس کرونا، مسائل مربوط به بیعدالتی و تبعیض نژادی، و چالشهای پیش روی خودشان است، آنهم در شرایطی که اقتصاد دچار فروپاشی شده و آینده روشنی ندارد.
اما آنچه ویروس کرونا به ما آموخت این است که سرنوشت آمریکا از سرنوشت دنیا جدا نیست. رهایی آمریکا از همهگیری بیماری و فروپاشی اقتصادی به عملکرد دیگر کشورها در حوزه سلامت همگانی، تجارت، صلح، و امنیت بستگی دارد. با نزدیک شدن ماه نوامبر، عدم برخورداری فاجعهبار ترامپ از یک سیاست منسجم جهت پیشبرد منافع آمریکا و حفظ سلامت، شکوفایی، و امنیت مردم آمریکا و همچنین ناکامیهای ادامهدار وی باید در کانون بحث و گفتگوها در آمریکا باشد.