مهمترین مزیتی که تحصیلات تکمیلی در یک دانشگاه امریکا نسبت به ایران می‌تواند داشته باشد، حقوق گرفتن در زمان تحصیل است که از آن تعبیر به فاند (تامین مالی دانشجو توسط دانشکده یا استاد) می‌شود. معمولا دو نوع فاند داریم: یکی در قالب دستیار آموزشی و دیگری در قالب دستیار پژوهشی.
در حالت اول، دانشجو در تدریس و حل تمارین و تصحیح اوراق تمرین و امتحانی به استاد کمک می‌کند و مبلغی بصورت ماهانه به وی پرداخت می‌شود. در حالت دوم، استاد بنابر پروژه‌هایی که از نهادهای علمی، دانشگاهی یا صنعتی دریافته کرده و مبلغی که به وی اختصاص داده شده، پژوهش تئوری یا پیاده‌سازی عملی در این رابطه را به دانشجویان‌ش محول کرده و به آن‌ها حقوق پرداخت می‌کند. در برخی موارد نیز زمینه‌ی تحقیقاتی دست خود استاد است، مثلا استاد یک گرنت چند صد هزار دلاری از بنیاد ملی علوم امریکا(NSF) دریافت کرده به شکلی که موضوع پژوهش در آن، قابل انعطاف و دست خود اوست.
نحوه‌ی اختصاص مبالغ عایدی از پروژه یا گرنت نیز جالب است. استاد فقط حق دارد حقوق خود  در تابستان را از آن بردارد و موظف است بقیه را به دانشجویان‌ش اختصاص دهد. هنر پروپوزال‌نویسی برای برنده شدن در گرنت‌ها و به دست آوردن پروژه‌ها نیز یک عامل کلیدی در موفقیت و پیشرفت اساتید است. استادی که ظرف یک مدت مشخص قادر به تامین مالی دانشجویان خود نباشد، از دانشگاه اخراج خواهد شد.
در ادامه‌ی توضیحات بالا، یک مورد جالب را تعریف کنم. یکی از دوستان که چند سالی‌ست اینجا دانشجوست و به عنوان دستیار پژوهشی در دوره‌ی دکترا فعالیت می‌کند، به تازگی ازدواج کرده و خانم‌ش را از ایران به اینجا آورده.
استادش مدام در جهت فراهم کردن تمهیدات لازم برای این دانشجو و خانم‌ش است و مثلا هر هفته که به کلیسا می‌رود، از دوستان خود پرس و جو می‌کند که یک خانم با این توصیفات به اینجا آمده و آیا فعالیتی برای او سراغ دارید که خود را مشغول و سرگرم کند یا خیر. بعد هم پیشنهادها را به دانشجویش منتقل می‌کند. این دغدغه‌ها اولا به جهت وجدان کاری این استاد و ثانیا از سر فراهم آوردن شرایط مناسب برای یک دانشجو به صورتی‌ست که دغدغه‌ای در زندگی شخصی نداشته باشد و بتواند در انجام پروژه‌ها و تحقیقات بهتر عمل کند.