نرخ قتل های مسلحانه به ازای هر ۱ میلیون نفر در آمریکا
۱ مرداد ۱۳۹۹
ترامپ ماموران فدرال بیشتری را در شهرها مستقر می‌کند
۱ مرداد ۱۳۹۹
نرخ قتل های مسلحانه به ازای هر ۱ میلیون نفر در آمریکا
۱ مرداد ۱۳۹۹
ترامپ ماموران فدرال بیشتری را در شهرها مستقر می‌کند
۱ مرداد ۱۳۹۹

۵ نکته جالب درباره‌ برنامه‌ی فضایی شاتل آمریکا

نویسنده: Carol Pinchefsky

بد گویی کردن از شاتل‌های فضایی مثل کوبیدن مشت به صورت آمریکایی هاست. آن‌ها حق هم دارند این طور رفتار کنند چون این شاتل‌ها سی سال نماد غرور ملی شان در جهان بوده اند. با این حال من و دوستانم آخرین پرواز شاتل فضایی دیسکاوری به سوی موزه ملی هوا و فضا که دیروز انجام شد را جشن گرفتیم … چون به نظر من بهترین جا برای این شاتل‌ها، همان موزه است.

بله، باید به نشانه احترام به شاتل‌ها کلاه از سرمان برداریم – هر چه که باشد آن‌ها ما را به مرزهای بی نهایت برده اند. من بعنوان ویراستار اسبق وب سایتSpace Future Journal که بطور تخصصی در زمینه توریسم فضایی فعالیت می‌کند؛ با افرادی آشنا شده ام که با وجود این که یک شهروند معمولی محسوب می شوند و گروه خونی شان هم به فضانوردان آموزش دیده نمی خورد، اما مثل من برای رفتن به فضا خود را به آب و آتش می زنند. و همه ماها می دانیم که این چیزی نیست که یک شاتل فضایی بتواند از عهده آن برآید.

در حقیقت شاتل‌ها فقط سد راه ما هستند.

من با مدیر اجرایی بنیاد پیشتازان فضا؛ صحبت کردم و او توضیحات کاملی درباره حقایقی در مورد شاتل‌ها که اصلاً با مزه هم به نظر نمی رسند، ارائه کرد. و شاید، تاکید می کنم شاید، ممکن است بعد از خواندن این واقعیت ها شما هم به همان حالی دچار شوید که ما در آن به سر می بریم.

 

شاتل‌ها تا حالا بیشتر از هر سفینه فضایی دیگری آدم کشته اند

در سال ۱۹۸۶ شاتل چلنجر برای انجام دهمین ماموریتش به فضا پرتاب شد اما در میانه راه منفجر شده و هفت نفر را به کشتن داد، شش فضانورد و یک معلم که در ماموریت فضایی مشارکت کرده بود. شاتل کلمبیا هم دست کمی از او نداشت و در سال ۲۰۰۳؛ در جریان ۲۸ امین ماموریت خود و در حین ورود به جو زمین، منفجر شد و بیش از هفت نفر را به کام مرگ فرستاد.

بگذارید واضح‌تر بگویم: از پنج شاتلی که آن‌ها را می‌شناسیم یعنی – کلمبیا، چلنجر، دیسکاوری، آتلانتیس و اِنداوِر- دو شاتل به سرنوشت شومی گرفتار شدند و منفجر شدند. از نظر مالی این انفجارها معادل ۴۰ درصد تلفات مالی و جانی خودرویی و ۱.۵ درصد تلفات مالی و جانی هواپیمایی در یک سال، خسارت وارد کرده اند. این آمار به تنهایی پشت هر وسیله نقلیه دیگری را از نظر خسارت و هزینه به خاک می مالد.

در مقایسه با شاتل‌ها بد نیست بدانیم که در جریان پرتاب فضاپیمای آپولو۱، سه نفر کشته شدند و فضاپیماهای مرکوری و جیمنی نیز با تلفاتی روبرو نشدند.

برنامه فضایی چینی های نیز تاکنون تلفاتی بهمراه نداشته است.

در برنامه فضایی روسیه، یک کیهان نورد در جریان بازگشت فضاپیمای سایوز ۱ به جو زمین کشته شد و در مورد فضاپیمای سایوز ۱۱ نیز هنگامی که این فضاپیما در حال ورود به فضای خلا بود، سه فضانورد جانشان را از دست دادند.

(واقعیت این است که نمی‌تواند به اطلاعاتی که در مورد مرگ فضانوردان شوروی سابق موجود است، اعتماد کرد اما شایعات می‌گویند شوروی در روزهای ابتدایی دوران رقابت‌های فضایی با تلفاتی روبرو شده است)

 

شاتل‌ها بسیار پرهزینه هستند

معروف است که می‌گویند روی پروژه‌ای علمی نمی‌توان قیمت گذاشت اما من مطمئنم که می‌توان این کار را کرد. مجموعاً ۳۵۵ نفر فضانورد از طریق سیستم حمل و نقل شاتلی به ماموریت فضایی رفته اند که قطعاً من یکی از آن‌ها نبوده ام. و فکر نکنید این را به خاطر این می گویم که نسبت به فضانوردان حسودی ام می‌شود اما ماموریت‌های فضایی بسیار هزینه بر هستند و کسی انتظار این قدر بودجه را ندارد.

اگرچه ناسا تاکید دارد که پرتاب یک شاتل مبلغ نه چندان قابل توجه ۴۵۰ میلیون دلار هزینه را در بردارد اما منابع دیگر می‌گویند که این مبلغ خیلی هم ناچیز نیست. تمام این پنج شاتل مجموعاً ۱۳۵ ماموریت را به انجام رسانیده اند.  Pielkeدر مقاله‌ای که در سال ۲۰۰۵ در وبسایت Space.com به چاپ رسیده است در این رابطه بیان می‌کند که اگر برنامه فضایی شاتل‌ها در سال ۲۰۱۰ متوقف شود، در این صورت کل هزینه صرف شده برای شاتل‌های فضایی از ابتدای شروع پروژه تا این تاریخ به مبلغی معادل با ۱۳۷ میلیارد دلار خواهد رسید.

او توضیح می‌دهد:…. با احتساب هزینه‌های پروازی، می‌توان نتیجه گرفت که مبلغ کل برای هر پرواز برابر با ۱.۳ میلیارد دلار می‌باشد. او می‌گوید: نکته قابل توجه، هزینه میانگین هر پرواز بین سال‌های ۲۰۰۴ الی ۲۰۱۰ بوده که برابر با ۱.۳ میلیارد دلار می‌باشد. به عبارت دیگر هزینه متوسط هر پرواز از اواسط سال ۲۰۰۵ الی ۲۰۱۰، با احتساب ۲۲ پرواز چیزی برابر با ۱ میلیارد دلار خواهد شد.

مجله Nature در سال ۲۰۱۱ طی مقاله‌ای در این رابطه می‌نویسد که:

کنگره ایالات متحده و ناسا، از سال ۱۹۷۱ الی ۲۰۱۰، بیش از ۱۹۲ میلیارد دلار (با احتساب ارزش دلار در سال ۲۰۱۰) روی برنامه فضایی شاتل‌ها سرمایه گذاری کرده اند….. در طی سال‌های ۱۹۸۲ الی ۲۰۱۰ که این برنامه در فاز اجرایی قرار داشت، می‌توان این طور گفت که هر پرتاب شاتل، حدود ۱.۲ میلیارد دلار هزینه در برداشته است. در طول عمر اجرای این برنامه؛ این مبلغ به ۱.۵ میلیارد دلار در هر پرتاب افزایش یافت.

یکی از دلایل اصلی که شاتل‌ها این قدر خرج روی دست دولت گذاشته اند، استفاده از تجهیزات خاصی بوده که در پرتاب‌ها از آن‌ها استفاده شده است. از جمله این تجهیزات می‌توان به محفظه خارجی اشاره کرد که تنها یک بار قابل مصرف بوده و در پرتاب بعدی باید از یک محفظه دیگر استفاده کرد.

دلیل دیگر پرهزینه بودن شاتل‌ها، استفاده از تجهیزات بسیار قدیمی است. واتسون در این رابطه می‌گوید: بسیاری از شاتل‌ها در دهه ۱۹۷۰ طراحی شده و ساخت آن‌ها در دهه ۱۹۸۰ به اتمام رسید. درست است که در طی سالیان متمادی اصلاحاتی روی شاتل‌ها انجام گرفت اما بیشتر قطعات شاتل‌ها تغییری نکردند.

“در طی سی سال، بعضی از شرکت‌ها همکاری خود را با دولت قطع کردند و فقط چند شرکت محدود باقی ماندند که یک قطعه خاص را تولید می‌کردند و بابت همان هم از دولت دستمزد می‌گرفتند. بنابراین هزینه‌ها افزایش پیدا کرد چون آن‌ها محصولاتشان را به جز دولت به کس دیگری نمی‌فروختند، و به این نیاز داشتند که دولت خط تولید آن قطعه را سرپا نگه دارد. این مشکلات باعث افزایش دوباره و دوباره قیمت ها شد.”

معروف است که در دوره‌ای، ناسا مجبور بود تجهیزات مورد نیاز شاتل‌ها را– تجهیزاتی که هیچ کارخانه‌ای آن‌ها را تولید نمی کرد— در وبسایت eBay پیدا کند.

از طرف دیگر، فضاپیمای متعلق به آژانس فضایی روسیه (RSA) یعنی سایوز؛ به مراتب کم هزینه تر بوده است. سوال این است که این فضا پیما چقدر برای روس‌ها آب خورده است؟

واتسون در این رابطه می‌گوید: “هزینه ساخت فضاپیمای روس‌ها هیچ گاه فاش نشد، اما شایعات حکایت از رقمی معادل ۴۵ میلیون دلار دارند. البته، با توجه به عرضه و تقاضا، آن‌ها هم اکنون باید هر صندلی را به قیمت حدود ۶۳ میلیون دلار بفروشند، درحالی که قیمت اولیه احتمالاً چیزی درحدود ۲۰ میلیون دلار بوده است.”

البته اگر فرستادن فضاپیما برای RSA، ۸۰ میلیون دلار نیز آب خورده باشد، باز هم این مقدار خیلی ارزان‌تر از پرتاب شاتل‌ها در می‌آید.

بنا به اظهارات وبسایت MSNBC، “روسیه هم اکنون امن ترین و به صرفه ترین سامانه فضاپیماهای سرنشین دار را در اختیار دارد.”

البته طنز دردناک ماجرا این جاست که شما تنها می‌توانید یک صندلی برای خود در سایوز بخرید بدین معنی که فضاپیما تعداد بسیار کمی خدمه را می‌تواند با خود حمل کند. این باعث می‌شود که سایوز بیشتر بر سرمایه خودش متکی باشد و یک وسیله حمل و نقل فضایی محسوب می‌شود که به بودجه دولتی وابستگی کمی دارد.

 

شاتل‌ها در ارتفاع‌های خیلی بالا پرواز نمی‌کنند

واتسون می‌گوید: “تصور رایج در مورد شاتل‌ها این است که آن‌ها می‌توانند به هر جایی میان زمین و ماه پرواز کنند، در حالی که این طور نیست.”

ارتفاع عملیاتی شاتل‌ها تنها معادل ۱۲۰ الی ۶۰۰ مایل می‌باشد. با این وجود، سفر شاتل‌ها به ایستگاه فضایی بین المللی (ISS) تنها یک سفر ۲۰۰ الی ۲۵۰ مایلی می‌باشد …. که تقریباً معادل فاصله بین نیویورک و بوستون می‌باشد. شاتل همچنین می‌تواند به تلسکوپ فضایی هابل که در ارتفاع ۳۵۰ مایلی از سطح زمین قرار دارد پرواز کند که این فاصله نیز کمی کمتر از فاصله بین نیویورک و نورک فُلک می‌باشد.

محض احتیاط اگر مطالب کلاس های علوم را فراموش کرده اید باید بگویم که فاصله بین زمین و ماه ۲۳۸۰۰۰ مایل می‌باشد.

 

شاتل‌ها هیچ گاه طبق برنامه‌ها پیش نرفتند

در سال ۱۹۷۲ برای پرواز شاتل‌ها برنامه‌هایی طراحی شد تا هزینه‌های پرواز پایین باقی بماند. (و البته می‌توانید ببینید چه اتفاقاتی بر سر این برنامه درآمد) قرار بر این بود که هر شاتل سالانه پنجاه پرواز انجام دهد… اما درعمل هر شاتل در سال تقریباً چهار پرواز به سرانجام رساند. و در این جا باید یادی بکنیم از ایستگاه فضایی Skylab،  که در سال ۱۹۷۹ بدلیل این که شاتل در زمان مقرر ساخته نشده و در نتیجه نتوانست سرعت این ایستگاه را در مدار افزایش دهد، در جو زمین از هم متلاشی شد.

هر شاتل تنها برای ده سال کار عملیاتی طراحی شد. با این وجود به اندازه بیست سال کار کشیدن از آن‌ها در حالی که تاریخ انقضای آن‌ها به سر آمده بود، جلوی خلاقیت ها و نوآوری های بیشتر را گرفت.

با این اوصاف سوالی که به ذهن متبادر می‌شود این است که واقعاً شاتل‌ها چقدر بد بودند؟ حتی مدیر سابق ناسا، مایکل گریفن هم شاتل‌ها را “یک اشتباه” خطاب کرده بود.

 

شاتل‌ها قصد دارند جای خود را به یک چیز بمراتب بهتر بدهند

اسپیس ایکس پس از پرواز موفقیت آمیز اخیرش، توانست چراغ سبز پرتاب کپسول فضایی بدون سرنشین خود با نام  دراگون را به طرف ایستگاه فضایی بین المللی در تاریخ ۳۰ ام آپریل دریافت کند. پس از آن که ناسا برنامه ارسال فضانورد به فضا را متوقف کرد، اسپیس ایکس سعی می‌کند خود را به عنوان اولین شرکت در حوزه “صنایع فضایی” و در میان رقبا معرفی کند. شرکت هایی مانند بلو اوریجِن، ویرجین گالاکتیک، آرمادیللو آئِرو اِسپِـیس، ایکس کُر، اوربیتال ساینس و حتی دپارتمان فضایی شرکت بوئینگ نیز سخت در حال تلاش هستند تا بتوانند مدل هایی از فضاپیماها را طراحی کنند که از نظر پروازهای فضایی مقرون به صرفه باشند.

بنا به اظهارات واتسون نتیجه این بوده که “افراد بیشتری و اغلب با هزینه کم تری می‌توانند به سفر فضایی بروند.”

فضاپیمای دراگون و برادران تجاری اش بطور قطع در نوع خودشان یک شاهکار بحساب می آیند. برخلاف باور رایج، تفاوت اساسی بین این نوع از فضاپیماها و شاتل‌ها بجای آن که بیشتر تکنیکی باشد، مفهومی است. آن چه آن‌ها را از بقیه متمایز کرده این است که آن‌ها از لحاظ تجاری سودده و مقرون به صرفه هستند و تجهیزاتشان را از یک زنجیره تامین قطعات سازمان یافته تهیه کرده و می‌توانند آن‌ها را به مشتریان دست به نقدی از جمله ناسا نیز بفروشند.

ناسا بجای این که فضاپیماها را خودش بسازد، تجارت ارسال فضانورد و توریست به فضا را برای این که بهتر و ارزان‌تر شود، به عهده بخش خصوصی واگذار کرده است، و هم اکنون این فرصت را در اختیار دارد تا دوباره به آن چه که در آن تبحر دارد – یعنی تحقیق در علوم و کاوش های فضایی – برگردد.

بهترین قسمت ماجرا آن جاست که این سفینه‌های جدید می‌توانند بدلیل تقاضا و رقابت‌های موجود در بازار، ارزان‌تر ساخته و ارائه شوند به این معنی که من می‌توانم امید آن را داشته باشم که روزی بتوانم با فضاپیما به فضا پرواز کنم. البته شما هم می‌توانید امیدوار باشید.

سودمند بودن و به خود متکی بودن این فضاپیماها نیز از دیگر نکاتی هستند که باید به آن‌ها اشاره نمود. این فاکتورها تنها چیزهایی هستند که ایالات متحده در آن خوب است. این آینده ترسیم شده صنعت فضایی است که باید چشم به راه آن بود.

به یاد تمامی خاطرات خوب با شما؛ شاتل‌های فضایی. هنگام بازدید از فضاپیمای مرکوری در موزه، چشم به راهتان هستم.


مطالب مرتبط