پیرسالاری در آمریکا
۹ تیر ۱۳۹۹
کمپین تبلیغاتی جمهوری خواهان علیه ترامپ؛ تلاش دوحزبی برای نجات آمریکا از شر ترامپ
۹ تیر ۱۳۹۹
پیرسالاری در آمریکا
۹ تیر ۱۳۹۹
کمپین تبلیغاتی جمهوری خواهان علیه ترامپ؛ تلاش دوحزبی برای نجات آمریکا از شر ترامپ
۹ تیر ۱۳۹۹
 
مسائل و فکت های آمریکا

4 نمودار که علت اعتراضات آمریکایی ها به قتل جورج فلوید را توضیح می دهد

سیاه پوستان هنوز بیشتر از بقیه در خطر کشته شدن توسط پلیس هستند


نویسنده: شان کولینس ( Sean Collins)
01 ژوئن ۲۰۱۹
 
مسائل و فکت های آمریکا

4 نمودار که علت اعتراضات آمریکایی ها به قتل جورج فلوید را توضیح می دهد

سیاه پوستان هنوز بیشتر از بقیه در خطر کشته شدن توسط پلیس هستند


نویسنده: شان کولینس ( Sean Collins)
01 ژوئن ۲۰۱۹
 

هفته‌ی گذشته، کشته شدن یک سیاه پوست غیر مسلح به نام جرج فلوید به دست یک افسر پلیس  در شهر مینیاپولیس ایالات متحده، آتش اعتراضات سراسری در بسیاری از شهرهای این کشور را شعله ور نمود. با وجود اینکه در جریان این حادثه  یک افسر سابق پلیس به نام دِرک شووین، به اتهام قتل درجه سوم جرج فلوید دستگیر شده، اما روز به روز بر دامنه‌ی اعتراضات افزوده می‌شود. اعتراضاتی که نباید ریشه‌ی آن را  تنها در قتل یک فرد نامسلح دانست بلکه شاید بتوان خشونت و وحشیگری همیشگی اما بی نتیجه‌ی پلیس را عامل اصلی این مساله ارزیابی نمود.

 

نتایج تحلیل جدیدی که توسط یک گروه مدافع حقوق شهروندی به نام "خشونت نگار پلیس" منتشر شده حاکی از آن است که 99 درصد قتل‌های صورت پذیرفته به وسیله‌ی پلیس در بازه‌ی سال‌های 2014 الی 2017 حتی به محکوم شدن افسران پلیس مقصر در ماجرا نیز منجر نشده و تنها در حد یک اتهام ثابت نشده باقی مانده است.

داده‌های ارائه شده از سوی "خشونت نگار پلیس" که از منابع اطلاعاتی عمومی و مستندات نهادهای مجری قانون به دست آمده نشان می‌دهد گرچه آمار قتل‌ها از سال 2013 الی 2019 متغیر بوده اما در مجموع کاهش قابل ملاحظه‌ای در آنها مشاهده نمی‌شود. در سال 2014 میزان کشته‌ها به 1050 نفر تقلیل یافته اما در سال 2018 مجدداً با 1143 نفر دوباره به اوج برگشته است. به عنوان مقایسه بد نیست به یک آمار جالب توجه دیگر نیز نگاهی بیندازیم. در سال 2018، 373 نفر در تیر اندازی های پلیس به مردم کشته شدند و تنها در یک روز یعنی در 30 اُم ماه مِی، 1010 نفر به دلیل ابتلا به بیماری کووید 19 درگذشتند.

آماری از این دست آشکارا بیان می‌دارند که با وجود سال‌ها اعتراض، تظاهرات و دفاع از حقوق شهروندان - و حتی تغییر در برخی سیاست های پلیس، مانند نصب دوربین روی لباس ماموران و درخواست هایی که قانون از افسران پلیس در برخورد آرام تر با تخلفات آنان قبل از اینکه به خشونت متوسل شود، داشته است از حیث آماری تاثیر بسیار ناچیزی بر بهبود اوضاع داشته است.

آمارذکر شده در بالا، تعداد کل شهروندان کشته شده بدون در نظر گرفتن نژاد آنها را نشان می‌دهد - هنگامی که داده‌ها را بر حسب نژاد و قومیت دسته بندی می‌کنیم به نتیجه‌ی مشابهی می رسیم: تعداد شهروندان سیاه پوست کشته شده مانند شهروندان سفید پوستان به طور آهسته ای به سمت پایین میل دارد، این در حالی ست که تعداد اسپانیایی تبارهای به قتل رسیده تقریباً بالا است. میزان کشته شدگان آمریکایی الاصل و آسیایی آمریکایی‌ها ابتدا افزایش و سپس کاهش پیدا می‌کند؛ در حالی که این میزان برای نژاد های نامعلوم بالاست.

این آمار تصویری کلی از میزان خشونت‌ها و وحشیگری‌های پلیس به دست می‌دهد و یاد آوری می‌کند که کشته شدن به دست پلیس، مشکلی نیست که تنها سیاه پوستان آمریکایی با آن دست به گریبان باشند و تقریباً تمامی نژادها و قومیت‌ها را در برمی گیرد. با لحاظ کردن یک متغیر در جامعه‌ی آماری مان (به عنوان مثال میزان کشته‌ها در هر یک میلیون نفر) در می‌یابیم که این سیاه پوستان هستند که تقریباً دو برابر اسپانیایی تبارها و سه برابر سفید پوستان، به قتل رسیده اند. تعداد سیاه پوستان غیر مسلح که در مواجه با پلیس به قتل رسید اند، 1/4 برابر بیشتر از سفید پوستان می‌باشد (و 1/2 برابر بیشتر از اسپانیایی تبارها می باشند).

این نابرابری که در آن تعداد سیاه پوستان کشته شده بیشتر از پلیس‌ها می‌باشد، در 8 شهر ایالات متحده از جمله رینو، نوادا، اوکلاهما سیتی (ایالت اوکلاهما)، و اِسکاتس دِیل (ایالت آریزونا) بیشتر به چشم می‌خورد. از منظرعدالت قضایی، ارتباط بسیار ضعیفی بین جرایم خشن مرتکب شده توسط شهروندان و قتل آنان به دست پلیس به چشم می‌خورد. شهرهایی وجود دارند که با وجود نرخ بالای ارتکاب جرایم خشن در آنها، شهروندان کمتری در نسبت با شهرهای پر جرم و جنایت، کشته می‌شوند. این حقیقت، نشان می‌دهد که کشتن شهروندان به دست پلیس، کاری بی اساس و نشان دهنده ی گستاخ شدن پلیس* می‌باشد.

این گستاخی‌ها، مردم را به اعتراض وا داشته است. در سال‌های اخیر، اعتراضات و تظاهرات فراوانی به کشته شدن سیاه پوستان غیر مسلح به دست پلیس آمریکا رخ داده است. بعضی از آنها هفته‌ها به طول انجامیده که می‌توان به اعتراضات سال 2017 خیابان سنت لوئیس در واکنش به کشته شدن "آنتونی لامار اسمیت" به دست افسر سابق پلیس، "جانسون اِستاکلی" اشاره نمود. اعتراضات سال 2014 شهروندان شهر فرگوسن به کشته شدن "مایکل براون" نیز نمونه‌ی دیگری از این دست از واکنش‌ها بوده است. این اعتراضات باعث شکل گیر‌ی جنبشِ "زندگی سیاهان ارزش دارد" و دیگر اعتراضات مدنی شد و باعث شد نظارت‌های شدیدتری بر رفتار پلیس اعمال شود که به عنوان مثال می‌توان به توافق نامه ای که در پی به قتل رسیدن "فِرِدی گِرِی" در سال 2015 به امضا رسید اشاره نمود که به موجب آن "دپارتمان پلیس بالتیمور" زیر نظر "قوه‌ی قضائیه ی ایالات متحده" به کار خود ادامه می‌دهد.

 

برخی از مطالعات نشان می‌دهند اتخاذ اقدامات پیشگیرانه از سوی دولت که نتیجه‌ی تلاش‌های فعالان مدنی بوده باعث شده آمار قتل شهروندان به طرز قابل توجهی کاهش پیدا کند. تحلیلی که مجموعه مطالعات "خشونت نگار پلیس" با ارزیابی داده‌های مربوط به پروژه‌ی "استفاده از خشونت به وسیله‌ی پلیس" ارائه نموده است، بیان می دارد که به عنوان مثال، ممنوعیت دستگیری به  شیوه ی "حلقه زدن دست  بر دور گردن قربانی" و دیگر روش های خشونت آمیز پلیس، میزان مرگ و میر قربانیان را به میزان 22 درصد کاهش داده است.

با این وجود، نباید به این میزان بسنده کنیم. اعتراضات هنوز کافی نیستند. مطالعات "خشونت نگار پلیس" و دیگر تحقیقات از جمله مطالعات صورت پذیرفته توسط دانشگاه راتگرز، دانشگاه میشیگان و تحقیقی که توسط همکارم، دیلان اسکات از دانشگاه واشینگتن سنت لوئیس انجام شده، همگی موید این مطلب هستند.

محققان با تحلیل داده‌های مربوط به سال‌های 2013 الی 2018 سعی در فهم این مطلب دارند که مردان و زنان آمریکایی چه طور در خطر کشته شدن به وسیله‌ی پلیس قرار دارند. یافته‌ها بیان می‌دارند که احتمال قتل مردان سیاه پوست توسط پلیس، 1 در 1000 می‌باشد - بنا به گفته‌ی "انجمن امنیت شخصی کشور" این میزان به شکل عجیبی از متوسط آمار مرگ و میر آمریکایی‌ها بر اثر تصادف‌های موتور سیکلت در کشور، بیش تر است.

اگر اعتراضات پیشین نتوانسته باشد جلوی این وضعیت تراژیک و غمبار را بگیرند، اعتراضات کنونی نیز راه به جایی نخواهند برد. البته اقدامات موثرتری نیز وجود دارد که معترضان می‌توانند به جای اینکه توجهات را به سمت این مشکل لاینحل جلب نمایند، از آنها بهره ببرند. با وجود اینکه بسیاری از مردم برای شرکت در انتخابات ترغیب شده اند، مطالعات "خشونت نگار پلیس" نشان می‌دهد که این قتل‌ها در شهرهایی رخ می‌دهند که رقابت‌های انتخاباتی سختی هم اکنون در آنها در جریان است و در عین حال هر دو حزب هم پس از پیروزی نسبت به این قتل‌ها بی تفاوت خواهند بود.

بسیاری از مدافعان حقوق شهروندی بر این نکته اصرار دارند تا زمانی که سیاست‌هایی در جهت کاهش قدرت پلیس وضع نشود و این اطمینان به پلیس داده شود که نمی‌تواند مطابق با تصمیمات نسنجیده رئیس جمهور ایالات متحده و گاه و بیگاه حکومت نظامی اعلام کند و یا آن را لغو کند، نمی‌توان به بهبود اوضاع امیدوار بود. مسلح نمودن پلیس توسط مسئولان شهری و منطقه‌ای انجام نمی‌شود و تصمیم آن با مقامات فدرال می‌باشد.

اسکات خاطر نشان می‌کند، شکایت ها بر علیه اقدامات پلیس همیشه مورد بررسی قرار نمی گیرند - 18 شکایت بر علیه شاووین مطرح شده بود و با این وجود وی در روز قتل فلوید آزادانه در حال گشت زنی در خیابان بود. و همان طور که پیشتر نیز اشاره شد، 99 درصد افسران پلیس به دلیل قتل هایی که مرتکب شده اند، محکوم نمی شوند. با انجام اقدامات جایگزین ظاهرا کم اثر به جای شرکت در کمپین های حفظ حقوق شهروندی - و با وجود اینکه دهه ها و حتی قرن هاست که سعی شده صدای این اعتراضات خاموش شود – باید آنها را به شکل دیگری ادامه داد.

 

اُلگا هال، یکی از معترضان شرکت کننده در تجمع اعتراضی شنبه شب در شهر واشینگتن دی سی به خبرنگار آسوشیتد پرس می گوید: "جانمان به لبمان رسیده است. پلیس وحشی شده و از کنترل خارج شده است".

اصلاحیه، 1 ژوئن: نسخه ی قبلی این مقاله، اطلاعات اشتباهی در رابطه با تفاوت در تعداد شهروندان کشته شده به دست پلیس و جرایم خشن در شهرهای آمریکا ارائه داده بود.