بنیاد ملی دموکراسی آمریکا
۲۷ خرداد ۱۳۹۹موسسه آمریکایی هوور
۲۷ خرداد ۱۳۹۹«بنیاد صلح بین المللی کارنگی» در زمره ی مراکز مطالعاتی محسوب میشود که موضوع سیاست جهانی را در ارتباط با طرح مسایلی همانند صلح در سطح بین المللی پیگیری می کنند. بنابراین در اساسنامه بنیاد صلح بین الملی کارنگی این موضوع مورد توجه قرار گرفته که بنیاد کارنگی ماهیت جهانی داشته و به فعالیت های فراحزبی مبادرت می نماید. بنیاد کارنگی توسط «اندرو کارنگی»، در ۲۵ نوامبر ۱۹۱۰ تاسیس گردید. این بنیاد اولین مرکز تحقیقاتی مربوط به سیاست جهانی محسوب میشود.
این بنیاد یکی از نهادهای اساسی و پیشتاز سیاسی و علمی ایالات متحده بوده و هست. محققانی همچون «ادوین هابل»(منجم)، «چارلز ریشتر»(زمینشناس) و «ورا روبین»(فیزیکدان) از دانشمندان برجسته این بنیاد هستند؛ همچنین تمرکز و سرمایهگذاری گسترده این بنیاد بر ژنتیک سبب شده نوبلیستهای ژنتیک همچون «باربارا مککلاینتاک»، «آلفرد هرشی» و «اندرو فایر» از ابتدای قرن بیستم تاکنون در این مؤسسه به انجام تحقیقات مشغول باشند.
فعالیتهای بنیاد کارنگی در دهه ۱۹۳۰ از اعتبار و جایگاه قابل توجهی برخوردار گردید. براساس چنین رویکردی، بنیاد کارنگی در فاصله میان سال های ۱۹۰۰ تا ۱۹۱۴ در حمایت از اندیشه صلح جهانی در مقیاس بین المللی و ارتقا نقش آمریکا در چنین نهادهایی، ۵/۱ میلیون دلار در سال ۱۹۰۳ برای ساخت «کاخ صلح» در لاهه هزینه کرد. در سال های بعد از جنگ سرد، بنیاد کارنگی اعتبارات بیشتری را برای فعالیت های پژوهشی راهبردی اختصاص داده است.
بنیاد کارنگی که یکی از ثروتمندترین بنیادهای فکری در امریکا میباشد، در بدو تاسیس خود، بسیاری از رهبران تجاری و سیاست مداران برجسته امریکا را در هیات مدیره خود برگزید که این امر بعدها در تثبیت جایگاه بنیاد فکری آن در تبیین سیاستهای کاخ سفید نقش قابل ملاحظهای داشت. از دهه ۱۹۸۰ این بنیاد کارنگی فعالیت خود را در راستای توسعه قدرت بینالمللی آمریکا متمرکز نمود که ترویج جهانیسازی و جهانی شدن و اشاعه فرهنگ لیبرالیسم و دموکراسی از مهمترین موضوعاتی بود که این بنیاد فکری دنبال میکرد. هم اکنون بنیاد کارنگی یکی از مراکز اصلی مطالعات بینالمللی و راهبردی کاخ سفید است که مهمترین کارکرد آن تبیین و مدیریت سیاستها و راهبردهای جهانی ایالات متحده میباشد.
عملکرد بنیاد کارنگی در روند تاریخ
بنیاد کارنگی در اوایل تأسیس خود در خصوص قوانین بینالمللی جنگ و حمایت و تقویت همکاریهای بینالمللی فعالیت میکرد. با آغاز جنگ جهانی اول، بنیاد کارنگی پروژههایی را درخصوص حمایت از مصالحه بینالمللی و بازسازی مالی اروپا انجام داد. در سال ۱۹۲۵، بنیاد کارنگی توانست درخصوص سیاستهای داخلی و اقتصادی ایالات متحده آمریکا برای رئیس جمهور وقت موفقیتهای قابل توجهی کسب نماید.
بهدنبال جنگ جهانی دوم، بنیاد کارنگی عملاً وارد حوزه تصمیمگیری کاخ سفید شد. خصوصاً در دوران رئیس جمهوری جانسون، بخش قابل توجهی از سیاستها و راهبردهای داخلی و بینالمللی دولت توسط کارنگی طراحی و تدوین و حتی مدیریت میشد.
بعد از جنگ جهانی دوم، بنیاد کارنگی در تدوین برنامههای آموزشی عمومی آمریکا و همچنین در تربیت بیش از ۲۵۰ دیپلمات آمریکایی نقش جدی داشت. گفته میشود در این مقطع بنیاد فکری کارنگی مطالعات گستردهای در خصوص نقش سازمانهای بینالمللی در صلح جهانی آغاز نمود که تأسیس سازمان ملل و آژانسهای وابسته به آن تحت تأثیرمستقیم کارنگی بود. همچنین در دوران بعد از جنگ جهانی دوم، بنیاد کارنگی به مرکزی برای گفتوگوها و تقویت روابط اروپایی و ایالات متحده تبدیل شده بود و از طرفی در طراحی و تثبیت سیاستهای بینالمللی آمریکا جایگاه مهمی را به خود اختصاص داده بود.
در طول دهههای ۵۰ و ۶۰ قرن بیستم، بنیاد کارنگی علاوه بر اینکه سیاستهای اقتصادی و سیاسی کاخ سفید را طراحی و مدیریت میکرد، از طرفی در تأسیس مراکز مختلف مطالعاتی آمریکا نقش قابل توجهی داشت. همچنین در طول این دوران، بیشتر مشاغل و پستهای مهم سیاسی کاخ در دست کارشناسان بیناد کارنگی قرار گرفت به طوری که گفته میشود، آیزنهاور، رئیس جمهور اسبق آمریکا برای مدتی عضو هیأت مدیره کارنگی بوده است و یا اینکه افرادی چون هنری کیسینجر، دین راسک و جان فاسترداس (وزرای وقت امور خارجه آمریکا)، رابرت مک نامارا هر کدام مدت زمانی ریاست کارنگی را برعهده داشتند.
در طول دهه ۷۰ میلادی، کارنگی با تحقیقات گستردهای بر روی امنیت جهانی و چالشهای جدید بینالمللی، سیاستها و راهبردهای خارجی کاخ سفید را برای دولتهای مختلف طراحی و مدیریت میکرد. یکی دیگر از اقدامات بنیاد کارنگی در این دهه، شکلدهی پایههای فکری محافل اندیشهای و سیاسی بود. حتی گفته میشود در دهه هفتاد، کارنگی در تشکیل و تأسیس مطبوعات و رسانههای رسمی آمریکا نقش قابل توجهی داشت. به طور مثال، در سال ۱۹۷۱، کارنگی مجله فارین پالسی را تأسیس کرد. حتی گفته میشود که در این مقطع تاریخی، کارنگی محافل دانشگاهی را تحت مدیریت فکری خود قرار داد و حتی سیاستهای علمی و پژوهشی آنها را برنامهریزی مینمود.
در طول جنگ سرد، بنیاد کارنگی مطالعات گستردهای را درخصوص مسائل اجتماعی اتحادیه جماهیر شوروی و جوامع کمونیستی آغاز کرد که اطلاعات و گزارشهای تحلیلی کارنگی به پنتاگون و سازمان سیا ارائه میشد. کارنگی با شبکهسازی مدنی در جوامع کمونیستی و ترویج الگوها و ارزشهای لیبرال دموکراسی آمریکایی، زمینه سقوط شوروی سابق را فراهم نمود، به طوری که گفته میشود طراح اصلی دکترین مهار شوروی بنیاد کارنگی بوده است.
در دهه ۸۰ میلادی، کارنگی علاوه بر اینکه توانسته بود کارشناسان برجسته خود را در بدنه تصمیمگیری کاخ سفید جاگیری کند، از طرفی طراح اصلی تدوین و مدیریت سیاستهای خارجی دولتهای وقت واشنگتن بود به طوری که حتی گفته میشود در دوران ریاست جمهوری ریگان کارنگی در حمله عراق به ایران و حمایت مالی و نظامی آمریکا و غرب از صدام، نقش بسزایی داشته است.
با شروع دهه نود میلادی که دیگر از کمونیسم خبری نبود، بنیاد کارنگی در یک دکترین فراگیر (که بعدها توسط هر کدام از مراکز مطالعاتی و اتاقهای فکری آمریکایی نظیر، اینترپرایز، رند، بروکینگز و … بخشهای متعدد این دکترین طراحی و اجرا گردید) در جهت تثبیت هژمونی آمریکا در سطح جهانی همت گماشت. در این دهه بنیاد کارنگی تلاش کرد تا حوزه فعالیتی خود را توسعه دهد، بهطوریکه مرکز مطالعات مسکو به همین منظور در سال ۱۹۹۳ تأسیس شد که از مهمترین نهادهای سیاست عمومی بود که در مسکو فعالیت مینمود. گفتنی است، بیشتر تحولات دهه نود میلادی مانند، جنگ خلیج فارس، بحران بالکان که در آن ایالات متحده نقش اساسی را داشت در راستای دکترین فراگیر کارنگی بود یعنی در واقع بنیاد کارنگی، معمار اصلی سیاست خارجی آمریکا در طول دهه نود بود.
بیناد کارنگی تمرکز جدی و اساسی خود را بر محور اسلام قرار داده است. کارنگی با نفوذ و شبکهسازی در جوامع اسلامی با ترویج سکولاریسم و ارزشهای لیبرال دموکراسی درصدد اسلام زدایی در جوامع اسلامی خصوصاً مهمترین قطب سیاسی جهان اسلام یعنی «جمهوری اسلامی ایران» میباشد.
همچنین بنیادکارنگی طراح اصلی دکترین انقلاب رنگی و کودتای نرم در کشورهای اروپای شرقی و دولتهای تازه استقلال یافته از سیطره کمونیسم میباشد. حتی دامنه گسترده پروژه انقلاب رنگی کارنگی کشورهای خاورمیانه را در برگرفته است. به عنوان مثال، انقلاب رنگی لبنان با عنوان «انقلاب سرو» از آن جمله است که هنوز در دستور کار کاخ سفید قرار دارد.
بنیاد کارنگی همچنین از طراحان اصلی پروژه «خاورمیانه بزرگ» بوده که حمله آمریکا و متحدان غربیاش به عراق و افغانستان در راستای آن انجام شد. به همین منظور گفته میشود بنیاد کارنگی در حوزه تصمیمسازی ناتو نقش ویژهای دارد به طوری که بسیاری از راهبردها و مأموریت بینالمللی شورای آتلانیک شمالی (ناتو) توسط بنیاد کارنگی تبیین و شکلدهی میشود. در حال حاضر مهمترین رویکرد کارنگی شکلدهی جریانهای سیاسی به خصوص در جوامع اسلامی میباشد.
بنیاد کارنگی بر روی تحولات ایران خصوصاً روند پرونده هستهای جمهوری اسلامی تمرکز جدی و اساسی دارد. البته کارنگی بعد از حمله عراق به ایران و شکست صدام که خود نقش اساسی در وقوع آن داشت، رویکرد براندازی نرم را در ایران پیگیری میکند، بهگونهای که این بنیاد در ترویج تفکر سکولاریسم در جریانهای روشنفکری در اواسط دهه ۷۰ شمسی و همچنین تشکیل NGOهای مدنی وابسته در ایران نقش اساسی داشت. همچنین در تحولات پس از انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری، بنیاد کارنگی از طریق بازوی اجرایی خود یعنی «بنیاد سوروس» که از سالها قبل، به شبکهسازی در درون جریان اصلاحات اقدام کرده بود، در حمایت از گروههای داخلی و خارجی جریان فتنه نقش اساسی داشت. حتی گفته میشود، بنیاد کارنگی تلاش گستردهای در بسیج و هدایت تهاجم سایبری و رسانهای غرب علیه ایران انجام داد. به عنوان مثال، بنیاد کارنگی علاوه برتأمین بخش قابل توجهی از هزینههای مالی شبکههای فارسی زبان آمریکا از طرفی طراح اصلی تشکیل شبکههای اجتماعی در طول تحولات پس از انتخابات بود.
اهم فعالیتهای کارنگی
بنیاد فکری کارنگی به ظاهر پایه فعالیتهای مطالعاتی خود را در حوزه صلح بینالمللی متمرکز کرده است، اما درحقیقت هدف اصلی این بنیاد ارتباط با جریانهای سیاسی و دست اندرکاران و زمامداران جوامع مختلف و علیالخصوص رژیمهای سیاسی که با ایالات متحده تضاد منافع دارند. به همین منظور بنیاد کارنگی، رابطه مستقیم و متمرکزی با پنتاگون و سازمان سیا دارد.
بنیاد کارنگی که در بدنه اجرایی و حوزه تصمیمسازی کاخ سفید احاطه جدی دارد، در حوزههای سیاست خارجی آمریکا و امنیت جهانی فعالیت میکند. همچنین این بنیاد فکری به طور مستقل راهبردهای کاربردی جهت بحرانهای جهانی و ایجاد همکاریهای پایدار آمریکا با سایر کشور در سطح جهان ارائه میکند.
بنیاد کارنگی در حوزه امنیت جهانی تمرکز ویژهای داشته که اهداف و سیاستهای خود را در این حوزه در راستای پروژه جهانیسازی دنبال میکند. کارنگی در راستای مطامع اقتصادی مافیای تجارت جهانی و همچنین نفوذ و هدایت جریانهای سیاسی جوامع رقیب و همین طور کنترل و اشراف بر افکار عمومی، در یک تقسیمبندی جغرافیایی، مسائل و تحولات داخلی و سیاسی مناطقی چون روسیه و اوراسیا، خاورمیانه، جنوب آسیا، جنوب شرق آسیا، اروپای غربی، اروپای شرقی، آمریکای لاتین، شمال آفریقا و اقیانوسیه را رصد میکند.
بنیاد کارنگی همچنین در موضوعاتی چون اقتصاد بینالمللی، سیاست اتمی، ترویج ارزشهای آمریکایی، حقوق بینالملل، تجارت و توسعه، نقش آمریکا در جامعه بین الملل و … تمرکز مطالعاتی دارد. بنیاد کارنگی در یک تقسیمبندی کلی، پایه ساختار تحقیقاتی خود را در بخش اقتصادی، سیاست تغییر، انرژی، امنیت جانی، سیاست اتمی، سیاست خارجی آمریکا و سیاست خارجی روسیه قرار داده است.
بنیاد کارنگی در راستای برنامههای تحقیقاتی خود با محافل آکادمیک آمریکا همکاری فعال دارد بهطوری که علاوه بر هدایت فکری آنها، بسیاری از موضوعات تحقیقی کارنگی در محافل دانشگاهی انجام میشود. به عنوان مثال، دانشگاه هاروارد درخصوص برنامه دموکراسی و در حوزه آسیا فعالیت میکند. دانشگاه شیکاگو در راستای برنامه سیاست اتمی کار مطالعاتی برای کارنگی انجام میدهد.
کارنگی علاوه بر اینکه هر ساله کنفرانسهای متعددی را در آمریکا با موضوعات مختلف سیاسی و اقتصادی برگزار میکند، از طرفی مرکز کنفرانس کارنگی، برگزارکننده گردهماییها و همایشهای مختلف محافل سیاسی، اقتصادی و علمی ایالات متحده بود و اکثرا از آنها حمایتهای مالی و فکری میکند. گفته میشود کارنگی ارتباط بسیار نزدیکی با مراکز مطالعاتی و سازمانهای صهیونیستی از جمله «آیپک» داشته و حتی برخی پروژه تحقیقاتی را به صورت مشترک با آنها انجام میدهد.
بنیاد کارنگی تولیداتی چون انتشار انواع کتابهای سیاسی، اقتصادی و اندیشهای، گزارشهای راهبردی و تحلیلهای راهبردی سالانه و بولتنهای ویژه تحلیلی را در دستور کاری خود دارد. به عنوان مثال، «بولتن اقتصاد بینالمللی» که درخصوص بحرانهای مالی اروپا، نقش چین در اقتصاد جهانی، بحرانهای بانکیهای اروپایی، ساختار سازمانی مالی و اقتصادی بینالمللی و … گزارشهای راهبردی منتشر میکند و همچنین «بولتن تحلیلی و خبری تغییر عرب (Arabreform)» که با عنواینی چون القاعده در عراق، استقرار دموکراسی در یمن، بازیگران قدیمی و جدید در انتخابات یمن، کردها در صحنه سیاسی عراق و … منتشر مییابد، از پُرتیراژترین محصولات کارنگی میباشد. همچنین بنیاد کارنگی علاوه بر تدوین سیاست خبری آمریکا بولتنهای خبری ویژه تولید میکند که مهمترین آنها آرشیو خبرهای تکثیر تسلیحات اتمی میباشد. تولیدات بنیاد کارنگی به طور جدی مورد توجه سیاستمداران کاخ سفید، محافل دانشگاهی و بنگاههای تجاری قرار میگیرد و حتی راهبردهای تحلیلی این بنیاد فکری خمیر مایه سیاستهای پنتاگون و مراکز اطلاعاتی میباشد.
مراکز مطالعاتی وابسته
بنیاد فکری کارنگی علاوه بر اینکه از مراکز مطالعاتی آمریکا حمایت مالی و فکری میکند، از طرفی بخش قابل توجهی از این مراکز تحقیقی و پژوهشی تحت سیاست فکری کارنگی فعالیت میکنند. اما کارنگی دارای پنج مرکز مطالعاتی رسمی میباشد که عبارتند از: مرکز «واشنگتن دی سی» که مرکز اصلی بنیاد کارنگی است و در حوزههای سیاست خارجی، سیاست انرژی، تدوین سیاستهای اقتصادی، امور بینالمللی و … فعالیت میکند؛ «مرکز مسکو» با بیش از ۴۰ کارشناس آمریکایی و روسی، تحولات و مسائل داخلی روسیه را بررسی و در حوزههای مختلف سیاسی، امنیتی، نظامی، بینالمللی و … روسیه گزارش تحلیلی ارائه میدهد. مرکز «تسین گوای چین» که در دانشگاه «تسین گوا» شهر بجینگ چین قرار دارد که متشکل از کارشناسان چینی و آمریکایی است که به طور مشترک بر روی سیاست جهانی، چالشهای جهانی و چشم انداز روابط آمریکا و چین در سطح جهانی تمرکز مطالعاتی دارد؛ «مرکز بیروت» که در زمینههایی چون بررسی تحولات منطقه خاورمیانه، بازیگران سیاسی خاورمیانه، تغییر سیاسی در خاورمیانه، تربیت نخبگان فکری منطقه و … فعالیت میکند؛ «مرکز بروکسل» که در زمینههای سیاستهای اتحادیه اروپا، دولتهای اروپایی، اتاقهای فکری و مراکز مطالعاتی اروپایی، سیاستهای اقتصادی اتحادیه اروپا و … فعالیت میکند.
با نگاهی کلی به عملکرد بنیاد کارنگی و همچنین ساختار فکری و مطالعاتی آن میتوان بهخوبی فهمید که این بنیاد نقش اساسی در شکل دهی و مدیریت سیاستهای بینالمللی کاخ سفید و حتی راهبردهای جهانی داشته است که در راستای منافع سردمداران صهیونیسم بینالملل و مراکز تجاری وابسته به آنها اتخاذ میشود. به طوری که ترویج و توسعه پروژه جهانی شدن، اجرای طرح خاورمیانه، پیگیری انقلابهای رنگین در جوامع سیاسی متضاد با منافع نظام سلطه جهان و … شواهد متقنی بر این ادعا است.