آنتیفاهای آمریکا کیستند و از کجا آمده‌اند؟
۱۷ خرداد ۱۳۹۹
در خیابان های مینیاپولیس چه می گذرد؟
۱۷ خرداد ۱۳۹۹
آنتیفاهای آمریکا کیستند و از کجا آمده‌اند؟
۱۷ خرداد ۱۳۹۹
در خیابان های مینیاپولیس چه می گذرد؟
۱۷ خرداد ۱۳۹۹

آتلانتیک: رژیم ترامپ در حال فروپاشی است



منبع: theatlantic
نویسنده: Franklin Feor
تاریخ انتشار: 6 ژوئن 2020

"فرانکلین فوئر" نویسنده ارشد "پایگاه خبری آتلانتیک" در مقاله ای برای این پایگاه خبری، دولت دونالد ترامپ را در برهه کنونی، به رژیمی نامشروع در آمریکا تشبیه کرده که به دلیل رویه های نادرست خود، در حال فروپاشی است.وی در این باره می نویسد: 

«دونالد ترامپ در جریان ریاست جمهوری خود، بر رویه های اقتدارگرایانه اش، بیش از پیش تاکید کرده و هم اکنون، وی با سرنوشتِ محتومِ اغلبِ رهبرانِ اقتدارگرا و شورش مردم بر علیه خود مواجه شده است. آنچه که ایالات متحده آمریکا در شرایط کنونی با آن مواجه است، شباهت کمی به ناآرامی های این کشور در سال 1968 دارد که انشقاق و اختلافات داخلی جدی را در آمریکا ایجاد کرد. در عوض، ناآرامی های اخیر در آمریکا بیشتر به جنبش های غیرخشنی شباهت دارد که به تدریج با حمایت گسترده مردم مواجه شدند و نمونه آن ها را در کشورهایی نظیر صربستان، اوکراین و تونس و حذف رهبران دیکتاتوری نظیرِ میلووشویچ، یانوکوویچ و بن علی شاهد بودیم». 

 برای درک آنچه در شرایط کنونی در آمریکا شاهد آن هستیم و همچنین دریافتِ تصویری ذهنی از اینکه در ادامه چه اتفاقاتی خواهد افتاد(راجع به ترامپ)، به بررسی مثال هایی تاریخی از خارج از آمریکا نیاز داریم. 

همچون بسیاری از انقلاب ها، دو نبرد و نزاع در آمریکا در حالِ وقوع است. نبرد اول، منازعه طولانی بر علیه یک ایدئولوژیِ وحشی و سرکوبگر است. منازعه دیگر نیز در مورد سرنوشت یک رهبرِ خاص(ترامپ) است. رئیس جمهور ترامپ با دمیدن بر آتشِ تنش های نژادی به قدرت رسید. با این حال، وی هم اکنون عاقبت و سرنوشت خود را بسته به مبارزه با وحشی گری و نژادپرستی پلیس آمریکا می بیند. 

مهمترین نظریه پردازِ انقلاب های غیرخشونت آمیز، دانشمندِ علوم سیاسی به نامِ "جین شارپ" است. جین شارپ به دقت ابعاد مختلف شیوه اعتراضی مهاتما گاندی در هند را مورد مطالعه قرار داده است. کارهای جین شارپ عمدتا معطوف به درس هایی بوده که می توان از قیام هندی ها به رهبری گاندی بر علیه بریتانیایی ها فراگرفت. شارپ می خواست نقاط ضعف رژیم های اقتدارگرا را بفهمد و به این نکته برسد که جنبش های غیرخشن چگونه می توانند از آن ها در راستای اهداف خود بهره ببرند. شارپ نتایج یافته های خود در این زمینه را در یک کتابِ 93 صفحه ای با عنوان از "دیکتاتوری به سوی دموکراسی" منتشر کرده است. این کتاب در حقیقت دستورالعملی در مورد شیوه ای است که با تمسک به آن می توان رژیم های دیکتاتور را سرنگون کرد. 

گزاره اصلی که جین شارپ بر آن تاکید می کند این است: «اطاعت و فرمانبرداری، در قلبِ قدرت سیاسی قرار دارد». یک فرد دیکتاتور به صرفِ تکیه بر خود، قدرت را حفظ نمی کند بلکه وی به افراد و نهادهای مختلفی جهت انجام دستوراتش تکیه می کند. یک انقلاب دموکراتیکِ موفق بایستی این بخش ها را به نافرمانی از فرد دیکتاتور هدایت کند. یکچنین انقلابی، آن ها(افراد یا نهادها) را به دلیل همدستی با نظام حاکم، شرمنده می کند و آن ها را نسبت به هزینه های اجتماعی و اقتصادی تداوم همکاریشان با نظام دیکتاتوری هراسان می سازد. 

شارپ بر این نکته تاکید می کند که انقلابیون در وهله اول باید به نرم ترین حوزه های یک نظام سیاسی حمله کنند. حوزه هایی مثلِ رسانه ها، نخبگان تجاری، و پلیس. پایبندی و تعهدِ افرادی که در خارج از حلقه قدرت دارند سست است و اغلب ریشه درترسِ آن ها دارد. معترضان با ایستادنِ قدرتمندانه خود در برابرِ نیروهای سرکوبگر، می توانند نمونه هایی از شجاعت را به نمایش بگذارند که این خود بر عملکرد سرکوبگران و توقف خشونت از جانب آن ها تاثیرگذار است. در این چهارچوب، هر مدل و نمونه ای از شجاعتِ معترضان، زمینه را برای تداوم و شجاعت های بیشتر هموار می کند. در این چهارچوب، همزمان با تشدیدِ منزوی شدنِ دیکتاتورها، حلقه نزدیک به قدرت در حکومت های دیکتاتوری به حلقه بیرون از قدرت خواهد پیوست و نظام دیکتاتوری به نحو روزافزونی فلج خواهد شد. 

در شرایط کنونی به وضوح می توان نسخه ای را که جین شارپ برای مقابله با رژیم های دیکتاتوری تجویز می کند، در اوضاع فعلی آمریکا مشاهده کرد. معترضان در روزها و شب های اخیر، عینا نمودهایی از شجاعت خود را در برابر سرکوبگری نیروهای امنیتی آمریکا که تحت فرمان ترامپ هستند به نمایش گذاشته اند. در عین حال، این موضوع نیز به وضوح قابل مشاهده است که بسیاری از نخبگان آمریکایی در حوزه های مختلف، رویه دولت ترامپ در مقابله با معترضان را رد کرده و خود را در صفوف مردم قرار داده اند. مساله ای که نشانه ای از گرایش حلقه داخلی قدرت در آمریکا جهت پیوستن به حلقه بیرونی آن است. محکوم سازیِ رویه های خشونت بار ترامپ از سوی شرکت توئیتر که با اعلان هشدار به وی در این فضا صورت گرفت نیز به نوعی حلقه را بر تفکرات اقتدارگرایانه ترامپ که سال ها از توئیتر به عنوان پایگاهی جهت حمله به مخالفان و منتقدانش استفاده می کرد، تنگ تر کرد. از طرفی، واکنش خفیف دولت آمریکا به اقدام توئیتر موجب شد تا بسیاری از نهادها و بنگاه های اقتصادی دیگر نیز جهت اعلام همبستگی با مردم جرات بیشتری پیدا کنند و این کار را علنا انجام دهند. 

اضافه بر این، فرمانداران و مقام های ارشد ایالتی در آمریکا نیز از جمله حلقه های دیگر قدرت در این کشور بودند که در برابر دستورات و فرمان های ترامپ قویا مقاومت کردند. هنگامی که ترامپ گفت در جریان اعتراضات جاری آمریکا، فرمانداران به نمایندگی از وی باید کنترل خیابان ها را به دست بگیرند، بسیاری از مقام های ایالتی نظیر مقام های نیویورک و ویرجینیا در برابر ترامپ ایستادند و به حرف وی گوش ندادند. هر چه گروه های بیشتری در میان نخبگان سیاسی آمریکا از فرمان های ترامپ سرپیچی می کنند، اینکه بقیه از دستورات وی تبعیت کنند، بیش از پیش سخت می شود. از منظر جین شارپ، ماندنِ یک رهبر اتوکرات(اقتدارگرا) در قدرت تا حد زیادی به وفاداری نیروهای مسلح به وی ارتباط دارد. زمانی که نیروهای مسلح خواستار همکاری با مردم و مخالفان باشند، دیکتاتوری به پایان می رسد. در این راستا، به تازگی "مارک اسپر" وزیر دفاع آمریکا قویا از اجرای خشونت بر علیه معترضان آمریکایی و فرستادن نیروهای نظامی بیشتر به خیابان های آمریکا جهت مقابله با معترضان خودداری کرد و از این موضوع انتقاد کرد. این یکی از مهمترین نمونه هایی در چند دهه گذشته است که یک مقام ارشد دولتی در آمریکا عملا در جبهه مقابل رئیس جمهور این کشور قرار گرفته و موضع گیری کرده است. جدای از همه این ها، در مدت اخیر، مقام های زیادی از دولت ترامپ خارج شده اند و همگی پس از خروجشان از قدرت، به مثابه الگوهای شجاعت برای ملت آمریکا تبدیل شده اند. در این زمینه به طور خاص می توان به "جیمز متیس" وزیر دفاع اسبق آمریکا و یا "جان کلی" رئیس کارکنان کاخ سفید اشاره کرد. این رویه می تواند حالت سریالی گسترده تری را نیز به خود بگیرد. 

آنچه در شرایط کنونی مهم است این نکته است که مردمِ بسیاری در آمریکا، علی رغم وجود شکاف ها و اختلافات گسترده در این کشور، متحدانه گرد هم آمده اند و یک صدا بر علیه رئیس جمهور آمریکا ابراز خشم و نفرت می کنند. در شرایطی کنونی آمریکایی ها راه نافرمانی را در برابر رژیم ترامپ در پیش گرفته اند و به نظر می رسد هدف جز ساقط کردن وی ندارند. 

 

منبع : جامعه خبری تحلیلی الف



مطالب مرتبط




آتلانتیک: رژیم ترامپ در حال فروپاشی است



منبع: theatlantic
نویسنده: Franklin Feor

"فرانکلین فوئر" نویسنده ارشد "پایگاه خبری آتلانتیک" در مقاله ای برای این پایگاه خبری، دولت دونالد ترامپ را در برهه کنونی، به رژیمی نامشروع در آمریکا تشبیه کرده که به دلیل رویه های نادرست خود، در حال فروپاشی است.وی در این باره می نویسد: 

«دونالد ترامپ در جریان ریاست جمهوری خود، بر رویه های اقتدارگرایانه اش، بیش از پیش تاکید کرده و هم اکنون، وی با سرنوشتِ محتومِ اغلبِ رهبرانِ اقتدارگرا و شورش مردم بر علیه خود مواجه شده است. آنچه که ایالات متحده آمریکا در شرایط کنونی با آن مواجه است، شباهت کمی به ناآرامی های این کشور در سال 1968 دارد که انشقاق و اختلافات داخلی جدی را در آمریکا ایجاد کرد. در عوض، ناآرامی های اخیر در آمریکا بیشتر به جنبش های غیرخشنی شباهت دارد که به تدریج با حمایت گسترده مردم مواجه شدند و نمونه آن ها را در کشورهایی نظیر صربستان، اوکراین و تونس و حذف رهبران دیکتاتوری نظیرِ میلووشویچ، یانوکوویچ و بن علی شاهد بودیم». 

 برای درک آنچه در شرایط کنونی در آمریکا شاهد آن هستیم و همچنین دریافتِ تصویری ذهنی از اینکه در ادامه چه اتفاقاتی خواهد افتاد(راجع به ترامپ)، به بررسی مثال هایی تاریخی از خارج از آمریکا نیاز داریم. 

همچون بسیاری از انقلاب ها، دو نبرد و نزاع در آمریکا در حالِ وقوع است. نبرد اول، منازعه طولانی بر علیه یک ایدئولوژیِ وحشی و سرکوبگر است. منازعه دیگر نیز در مورد سرنوشت یک رهبرِ خاص(ترامپ) است. رئیس جمهور ترامپ با دمیدن بر آتشِ تنش های نژادی به قدرت رسید. با این حال، وی هم اکنون عاقبت و سرنوشت خود را بسته به مبارزه با وحشی گری و نژادپرستی پلیس آمریکا می بیند. 

مهمترین نظریه پردازِ انقلاب های غیرخشونت آمیز، دانشمندِ علوم سیاسی به نامِ "جین شارپ" است. جین شارپ به دقت ابعاد مختلف شیوه اعتراضی مهاتما گاندی در هند را مورد مطالعه قرار داده است. کارهای جین شارپ عمدتا معطوف به درس هایی بوده که می توان از قیام هندی ها به رهبری گاندی بر علیه بریتانیایی ها فراگرفت. شارپ می خواست نقاط ضعف رژیم های اقتدارگرا را بفهمد و به این نکته برسد که جنبش های غیرخشن چگونه می توانند از آن ها در راستای اهداف خود بهره ببرند. شارپ نتایج یافته های خود در این زمینه را در یک کتابِ 93 صفحه ای با عنوان از "دیکتاتوری به سوی دموکراسی" منتشر کرده است. این کتاب در حقیقت دستورالعملی در مورد شیوه ای است که با تمسک به آن می توان رژیم های دیکتاتور را سرنگون کرد. 

گزاره اصلی که جین شارپ بر آن تاکید می کند این است: «اطاعت و فرمانبرداری، در قلبِ قدرت سیاسی قرار دارد». یک فرد دیکتاتور به صرفِ تکیه بر خود، قدرت را حفظ نمی کند بلکه وی به افراد و نهادهای مختلفی جهت انجام دستوراتش تکیه می کند. یک انقلاب دموکراتیکِ موفق بایستی این بخش ها را به نافرمانی از فرد دیکتاتور هدایت کند. یکچنین انقلابی، آن ها(افراد یا نهادها) را به دلیل همدستی با نظام حاکم، شرمنده می کند و آن ها را نسبت به هزینه های اجتماعی و اقتصادی تداوم همکاریشان با نظام دیکتاتوری هراسان می سازد. 

شارپ بر این نکته تاکید می کند که انقلابیون در وهله اول باید به نرم ترین حوزه های یک نظام سیاسی حمله کنند. حوزه هایی مثلِ رسانه ها، نخبگان تجاری، و پلیس. پایبندی و تعهدِ افرادی که در خارج از حلقه قدرت دارند سست است و اغلب ریشه درترسِ آن ها دارد. معترضان با ایستادنِ قدرتمندانه خود در برابرِ نیروهای سرکوبگر، می توانند نمونه هایی از شجاعت را به نمایش بگذارند که این خود بر عملکرد سرکوبگران و توقف خشونت از جانب آن ها تاثیرگذار است. در این چهارچوب، هر مدل و نمونه ای از شجاعتِ معترضان، زمینه را برای تداوم و شجاعت های بیشتر هموار می کند. در این چهارچوب، همزمان با تشدیدِ منزوی شدنِ دیکتاتورها، حلقه نزدیک به قدرت در حکومت های دیکتاتوری به حلقه بیرون از قدرت خواهد پیوست و نظام دیکتاتوری به نحو روزافزونی فلج خواهد شد. 

در شرایط کنونی به وضوح می توان نسخه ای را که جین شارپ برای مقابله با رژیم های دیکتاتوری تجویز می کند، در اوضاع فعلی آمریکا مشاهده کرد. معترضان در روزها و شب های اخیر، عینا نمودهایی از شجاعت خود را در برابر سرکوبگری نیروهای امنیتی آمریکا که تحت فرمان ترامپ هستند به نمایش گذاشته اند. در عین حال، این موضوع نیز به وضوح قابل مشاهده است که بسیاری از نخبگان آمریکایی در حوزه های مختلف، رویه دولت ترامپ در مقابله با معترضان را رد کرده و خود را در صفوف مردم قرار داده اند. مساله ای که نشانه ای از گرایش حلقه داخلی قدرت در آمریکا جهت پیوستن به حلقه بیرونی آن است. محکوم سازیِ رویه های خشونت بار ترامپ از سوی شرکت توئیتر که با اعلان هشدار به وی در این فضا صورت گرفت نیز به نوعی حلقه را بر تفکرات اقتدارگرایانه ترامپ که سال ها از توئیتر به عنوان پایگاهی جهت حمله به مخالفان و منتقدانش استفاده می کرد، تنگ تر کرد. از طرفی، واکنش خفیف دولت آمریکا به اقدام توئیتر موجب شد تا بسیاری از نهادها و بنگاه های اقتصادی دیگر نیز جهت اعلام همبستگی با مردم جرات بیشتری پیدا کنند و این کار را علنا انجام دهند. 

اضافه بر این، فرمانداران و مقام های ارشد ایالتی در آمریکا نیز از جمله حلقه های دیگر قدرت در این کشور بودند که در برابر دستورات و فرمان های ترامپ قویا مقاومت کردند. هنگامی که ترامپ گفت در جریان اعتراضات جاری آمریکا، فرمانداران به نمایندگی از وی باید کنترل خیابان ها را به دست بگیرند، بسیاری از مقام های ایالتی نظیر مقام های نیویورک و ویرجینیا در برابر ترامپ ایستادند و به حرف وی گوش ندادند. هر چه گروه های بیشتری در میان نخبگان سیاسی آمریکا از فرمان های ترامپ سرپیچی می کنند، اینکه بقیه از دستورات وی تبعیت کنند، بیش از پیش سخت می شود. از منظر جین شارپ، ماندنِ یک رهبر اتوکرات(اقتدارگرا) در قدرت تا حد زیادی به وفاداری نیروهای مسلح به وی ارتباط دارد. زمانی که نیروهای مسلح خواستار همکاری با مردم و مخالفان باشند، دیکتاتوری به پایان می رسد. در این راستا، به تازگی "مارک اسپر" وزیر دفاع آمریکا قویا از اجرای خشونت بر علیه معترضان آمریکایی و فرستادن نیروهای نظامی بیشتر به خیابان های آمریکا جهت مقابله با معترضان خودداری کرد و از این موضوع انتقاد کرد. این یکی از مهمترین نمونه هایی در چند دهه گذشته است که یک مقام ارشد دولتی در آمریکا عملا در جبهه مقابل رئیس جمهور این کشور قرار گرفته و موضع گیری کرده است. جدای از همه این ها، در مدت اخیر، مقام های زیادی از دولت ترامپ خارج شده اند و همگی پس از خروجشان از قدرت، به مثابه الگوهای شجاعت برای ملت آمریکا تبدیل شده اند. در این زمینه به طور خاص می توان به "جیمز متیس" وزیر دفاع اسبق آمریکا و یا "جان کلی" رئیس کارکنان کاخ سفید اشاره کرد. این رویه می تواند حالت سریالی گسترده تری را نیز به خود بگیرد. 

آنچه در شرایط کنونی مهم است این نکته است که مردمِ بسیاری در آمریکا، علی رغم وجود شکاف ها و اختلافات گسترده در این کشور، متحدانه گرد هم آمده اند و یک صدا بر علیه رئیس جمهور آمریکا ابراز خشم و نفرت می کنند. در شرایطی کنونی آمریکایی ها راه نافرمانی را در برابر رژیم ترامپ در پیش گرفته اند و به نظر می رسد هدف جز ساقط کردن وی ندارند. 

 

منبع : جامعه خبری تحلیلی الف



مطالب مرتبط