نفوذ نظامی بنیاد دفاع از دموکراسی ها بر سیاست آمریکا نسبت به ایران در حال پاسخ دادن است و ترور سلیمانی گواه این امر است. این سناریو را مدنظر قرار دهید: یک سازمان معاف از پرداخت مالیات که در پایتخت آمریکا قرار دارد، خود را اندیشکده معرفی می کند و موسسان و سرمایه گذاران آن میلیاردرهایی هستند که با حلقه امنیت ملی کاخ سفید ارتباط تنگاتنگی دارند. آنها برای حفاظت از منافع یک کشور خارجی در خاک آمریکا فعالیت و در کنگره آمریکا لابی گری می کنند. اینها دقیقا، مشخصات اندیشکده "بنیاد دفاع از دموکراسی‌ها" است که حامی سرسخت اسراییل است و جان بولتون مشاور امنیت ملی سابق دونالد ترامپ ، نیز از طرفداران بسیار جدی این موسسه و سیاست های آن است.

پیش از این، مشاور عالی "بنیاد دفاع از دموکراسی‌ها" در "شورای امنیت ملی" آمریکا، ریچارد گلدبرگ (Richard Goldberg) بود و میلیاردرهایی مانند پل سینگر (Paul Singer) و برنارد مارکوس (Bernard Marcus) که موسسان و حامیان مالی این موسسه هستند، با جدیت و سرسختانه تلاش کرده اند سیاستی نظامی را علیه ایران و به طور کلی خاورمیانه رقم بزنند. چرا این مهم است؟

روز جمعه ۳ ژانویه ، سرلشکر قاسم سلیمانی ، رئیس نیروی قدس ایران ، بازوی خارجی سپاه پاسداران ایران و ابو مهدی المهندس ، معاون فرمانده نیروهای بسیج مردمی عراق ، یک عراقی مورد حمایت ایران و هشت نفر دیگر در حمله موشکی که توسط ارتش آمریکا در فرودگاه بین المللی بغداد انجام شد کشته شدند. پس از این حمله، پنتاگون بدون آوردن هیچ سند و مدرکی در بیانیه ای مدعی شد که سلیمانی، فعالانه در حال طراحی نقشه هایی برای حمله به دیپلمات ها و کارکنان آمریکایی در عراق و سراسر منطقه بود و هدف از این حمله، جلوگیری از اجرایی شدن نقشه های تهاجمی آینده ایران بوده است.

مارک دوبوویتز (Mark Dubowitz)، مدیر ارشد اجرایی این اندیشکده در حساب کاربری خود در شبکه توییتر، تصمیم ترامپ برای ترور سلیمانی و المهندس را تحسین کرد و نوشت: "تا پیش از این، ایران خیال می کرد که ترامپ یک ببر توییتری است اما حالا عکس آن ثابت شده است. به عقیده من، مرگ سلیمانی، بیش از مرگ بن لادن دارای تبعات است". ترور سلیمانی و سخنان دوبوویتز، ترتیبات و ارتباطات بین این مرکز با "شورای امنیت ملی" ترامپ را بیش از پیش برای ما روشن می کند.

اندکی بعد از این حملات در بغداد، بلومبرگ نیوز خبر داد که ریچارد گلدبرگ، یکی از مشاوران عالی رتبه بنیاد دفاع از دموکراسی ها، پس از اینکه یک سال را در شورای امنیت ملی آمریکا سپری کرده، بار دیگر به این اندیشکده باز خواهد گشت. این موقعیت را جان بولتون، مشاور امنیت ملی سابق ترامپ برای وی فراهم کرده است. چرا که بولتون احساس می کند سیاست فشار حداکثری علیه ایران در وزارت خزانه داری و وزارت امور خارجه آمریکا در حال تضعیف است. به همین علت، مشاور سابق امنیت ملی ترامپ، ریچارد گلدبرگ، را فورا به جایگاه سابق خود در این اندیشکده بازگردانده تا با این جریان مقابله کند.

در دوره ای که گلدبرگ در این اندیشکده حضور نداشت و به شورای امنیت ملی رفته بود، این اندیشکده همچنان حقوق وی را به عنوان عضوی از آن پرداخت می کرد. درک گسترده و عمیقی در واشنگتن شکل گرفته است که اندیشکده "بنیاد دفاع از دمکراسی ها" در شکل دادن و اجرای سیاست واشنگتن نسبت به ایران، به طور نزدیک با دولت این کشور کار می کند. این چنین ترتیباتی پرسش های قابل ملاحظه ای را ایجاد می کند. چرا که یکی از اعضای شورای امنیت ملی آمریکا از سوی این اندیشکده حقوق می گیرد، این مرکز معاف از مالیات است و برای بهبود چهره اسراییل به عنوان یک کشور خارجی تاسیس شده است.

بدتر از همه اینکه، ارتباط بین دولت آمریکا و این اندیشکده آشکارا نشان دهنده خطوط تامین مالی پشت پرده است. یک سوم از بودجه اندیشکده "بنیاد دفاع از دموکراسی‌ها" را برنارد مارکوس یکی از میلیاردرهای حامی کمپین انتخاباتی ترامپ تامین می کند که ایران را با "شیطان" مقایسه کرده است.

در واقع، مارکوس به همراه شلدون آدلسون، میلیاردر مشهور و شخص اول "آیپک" که "سلطان کازینو" لقب گرفته و پل سینگر از مولتی میلیاردرهایی اصلی هستند که تامین بودجه اندیشکده بر عهده آنهاست و خروج ترامپ از برجام را رقم زدند.

حوادث چند هفته گذشته حاکی از این است که اندیشکده بیش از آنچه تاکنون تصور می شد بر سیاستگذاری خارجی واشنگتن صاحب نفوذ است. اینکه نهادهای نومحافظه کار و معاف از مالیاتی مانند "بنیاد دفاع از دموکراسی‌ها" به گونه روز افزونی به اعمال نفوذ بر سیاست خارجی آمریکا ادامه می دهند، یک رسوایی است و این امر نیازمند تحقیق و تفحص از سوی کنگره آمریکاست.