گزارش MSNBC از تحلیل کارشناسان آمریکایی راجع به تبعات ترور قاسم سلیمانی و انتقام احتمالی ایران
۱۷ دی ۱۳۹۸
صفای سادگی
۱۷ دی ۱۳۹۸
گزارش MSNBC از تحلیل کارشناسان آمریکایی راجع به تبعات ترور قاسم سلیمانی و انتقام احتمالی ایران
۱۷ دی ۱۳۹۸
صفای سادگی
۱۷ دی ۱۳۹۸

آیا از مدرسه در خارج راضی هستم؟

مشاهده صفحه روایت ایرانیان از آمریکا

حقیقت این است یکی از انتقادهایی که اساساً توسط دوستان و آشنایان به خارج زندگی کردن ما وارد می‌شود مربوط به مدرسه‌ی بچه‌هاست. تصور اکثریت این است هر که رفت خارج یعنی بچه‌هایش رفتند به فنا.

خب حتی در ذهن خودم این بود قبل از اینکه بچه‌ها کلاس اول برن برگردیم ایران که با سیستم مدرسه‌های دینی آشنا و طبق اون بزرگ بشن.

یکی از مشکلات خودم این بود که از سیستم حفظی آموزشی ایران اصلاً دل خوشی نداشتم. البته این رو هم بگم که سیستم عتیقه‌ی آموزشی ایران مثل سیستم آموزش انگلیس شصت سال پیشه. کما اینکه بعدها خیلی از کتاب علوم‌های دبستان‌مون رو دیدم که دقیقاً ترجمه‌ی کتاب‌های سیستم انگلیسی بود. پس اینکه به خیلی‌ها بر می‌خوره که چرا از سیستم آموزش ایران انتقاد می‌کنیم (و می‌گیم آموزش کشورهای دیگه بهتره) در حقیقت سیستم ایران نیست بلکه سیستم آموزشی قدیم همین کشورهای غربیه که ما هنوز توش گیر کردیم بدون اینکه به خروجی بی‌خاصیت این آموزش‌ها توجهی کنیم.

به هر حال حرف من اینه که واقعاً از اینکه بچه‌ها اینجا مدرسه میرن نه تنها ناراحت نیستم بلکه خیلی هم خوشحال هستم. خیلی دوست دارم که می‌بینم بچه‌ها مشارکت کردن و بازی کردن با همدیگر و صحبت کردن و مسائل اجتماعی رو به دور از روش استرس زا و خلاقیت‌کش امتحان‌محور یاد می‌گیرن.

ولی مهم‌تر از اون، امروز یه حس خیلی خوب گرفتم وقتی که دیدم دختر ۴ ساله‌م با چه لهجه‌ی عربی‌ای حدیث‌ها رو می‌خونه و متوجه میشه. چیزی که عموماً تو ایران اتفاق نمی‌افته. باورم نمی‌شد که با این لهجه‌ی عربی به قشنگی بگه ان الله یحب المتطهرین...

واقعیت اینه که چشم‌مون رو به خیلی حقایق دنیا بستیم و می‌خوایم صفر و یکی همه رو با هم قضاوت کنیم که هر کی و هر چی خارجه بده و کفر و کافر. یه چیزی که تو این مدت فهمیدم اینه که واقعاً خیلی هم حرف دیگران مهم نیست. چون اون‌ها نه خارج رو دیدن که ما رو قضاوت می‌کنن نه حتی حوصله‌ی شنیدن تعریف‌های ما رو دارن. اما چیزی که می‌دونم اینه که خیلی احساس یه چرخ گوشت که همه رو یه جور خرد می‌کنه رو از مدارس ایران دارم.

پینک فلوید یه شعر داره که اسمش هست یه آجر دیگه تو دیوار... هر بار که این شعر رو دوباره می‌شنوم یاد همون سیستم پوسیده آموزشی می‌افتم. جایی که معلم به لری میگه Absolute Rubbish Larry وقتی که لری یه خلاقیتی به خرج داده. بعد به همه میگه که بعد من تکرار کنین... یه هکتار مساحت مستطیلی‌ه که....

مطالب مرتبط

آیا از مدرسه در خارج راضی هستم؟

مشاهده صفحه روایت ایرانیان از آمریکا

حقیقت این است یکی از انتقادهایی که اساساً توسط دوستان و آشنایان به خارج زندگی کردن ما وارد می‌شود مربوط به مدرسه‌ی بچه‌هاست. تصور اکثریت این است هر که رفت خارج یعنی بچه‌هایش رفتند به فنا.

خب حتی در ذهن خودم این بود قبل از اینکه بچه‌ها کلاس اول برن برگردیم ایران که با سیستم مدرسه‌های دینی آشنا و طبق اون بزرگ بشن.

یکی از مشکلات خودم این بود که از سیستم حفظی آموزشی ایران اصلاً دل خوشی نداشتم. البته این رو هم بگم که سیستم عتیقه‌ی آموزشی ایران مثل سیستم آموزش انگلیس شصت سال پیشه. کما اینکه بعدها خیلی از کتاب علوم‌های دبستان‌مون رو دیدم که دقیقاً ترجمه‌ی کتاب‌های سیستم انگلیسی بود. پس اینکه به خیلی‌ها بر می‌خوره که چرا از سیستم آموزش ایران انتقاد می‌کنیم (و می‌گیم آموزش کشورهای دیگه بهتره) در حقیقت سیستم ایران نیست بلکه سیستم آموزشی قدیم همین کشورهای غربیه که ما هنوز توش گیر کردیم بدون اینکه به خروجی بی‌خاصیت این آموزش‌ها توجهی کنیم.

به هر حال حرف من اینه که واقعاً از اینکه بچه‌ها اینجا مدرسه میرن نه تنها ناراحت نیستم بلکه خیلی هم خوشحال هستم. خیلی دوست دارم که می‌بینم بچه‌ها مشارکت کردن و بازی کردن با همدیگر و صحبت کردن و مسائل اجتماعی رو به دور از روش استرس زا و خلاقیت‌کش امتحان‌محور یاد می‌گیرن.

ولی مهم‌تر از اون، امروز یه حس خیلی خوب گرفتم وقتی که دیدم دختر ۴ ساله‌م با چه لهجه‌ی عربی‌ای حدیث‌ها رو می‌خونه و متوجه میشه. چیزی که عموماً تو ایران اتفاق نمی‌افته. باورم نمی‌شد که با این لهجه‌ی عربی به قشنگی بگه ان الله یحب المتطهرین...

واقعیت اینه که چشم‌مون رو به خیلی حقایق دنیا بستیم و می‌خوایم صفر و یکی همه رو با هم قضاوت کنیم که هر کی و هر چی خارجه بده و کفر و کافر. یه چیزی که تو این مدت فهمیدم اینه که واقعاً خیلی هم حرف دیگران مهم نیست. چون اون‌ها نه خارج رو دیدن که ما رو قضاوت می‌کنن نه حتی حوصله‌ی شنیدن تعریف‌های ما رو دارن. اما چیزی که می‌دونم اینه که خیلی احساس یه چرخ گوشت که همه رو یه جور خرد می‌کنه رو از مدارس ایران دارم.

پینک فلوید یه شعر داره که اسمش هست یه آجر دیگه تو دیوار... هر بار که این شعر رو دوباره می‌شنوم یاد همون سیستم پوسیده آموزشی می‌افتم. جایی که معلم به لری میگه Absolute Rubbish Larry وقتی که لری یه خلاقیتی به خرج داده. بعد به همه میگه که بعد من تکرار کنین... یه هکتار مساحت مستطیلی‌ه که....

مطالب مرتبط



آخرین مطالب