سریال-مارکوپولو
⁣منبع تاریخی!
۳ آبان ۱۳۹۸
نمایندگی-مجاز
⁣نمایندگی مجاز
۳ آبان ۱۳۹۸
سریال-مارکوپولو
⁣منبع تاریخی!
۳ آبان ۱۳۹۸
نمایندگی-مجاز
⁣نمایندگی مجاز
۳ آبان ۱۳۹۸
غروب-١٨-ارديبهشت-٩٧
ساعت حوالی ٣ بعد از ظهر در نيوجرسی. مشغول كارم، كه مکالمه زیر شکل میگیره:

- سلام، وقت خوبی برای اين پست نبود.

- سلام، كدوم؟

- همين داستان تلگرام و داعش، الان همه جا صحبت برجام هست!

- آها، ترامپ كه خيلی وقته اين تصميم رو گرفته! انتظار ديگه ای داشتی؟

- نه، ولی همه نگران آينده (مشكلات اقتصادی) هستن!

- حالا درباره اون هم مينويسيم، دیر نمیشه، ضمنا تو كه برنامه بوم رنگ رو ميدونی، مطالب چند روز(هفته) زودتر انتخاب ميشن!

مكالمه برجامی تموم شد، رفتم سراغ توییتر و چندتا اكانت از آمریکایی ها چک كردم. اكثر واكنش ها انتقادی بود و اينكه اسراييل و عربستان تنها حاميان ترامپ هستن. یکی از توییت ها خلاصه نویسی خوبی بود.

رفتم سراغ توییتر ايرانی ها، مثه همیشه سه گروه:

- اونا كه مدتهاست دست به دامان ترامپ شدن برای خروج از برجام و الان خوشحالن، چون میگن تغيير رژيم قطعی شده!

- دو جناح سياسی كه طبق معمول کار رو با تسویه حساب های "محترمانه" شروع کردن!

در موج احساسات توييتری، مطلب خاصی برای ما پیدا نشد. حس و حال درس هم نبود. از دانشكده زدم بيرون.

توی ماشين راديو رو روشن كردم، يک کارمند ایرانی WSJ در مورد تاريخچه برجام و تبعات تصميم ترامپ حرف زد. يه خبرنگار آمریکایی، از تركيه اومد روی خط برای بررسی واكنشهای احتمالی ايران. نهایتا تاثير ماجرا در داخل آمريكا بررسی شد، اينكه اکثریت مردم، مخالف تصمیم ترامپ هستن، اما تنها یه چیز تو زندگی آمریکایی ها تاثیر میذاره: افزايش قيمت بنزين!

در همين وانفسا بيلبورد كنار اتوبان نظرم رو جلب كرد. از پاييز ۲۰۱۶ می بینمش. کلی تبليغات پخش میکنه، اما دو تا تبلیغ ثابت داره. اون بیلبورد بهترین روایت از غروب ١٨ ارديبهشت در آمریکا بود!

⁣پشت آخرين چراغ قرمز نگاهی به تابلوی پمپ بنزین انداختم: ٣ دلار (بالاترين قيمت چند سال اخير).

مطالب مرتبط

ساعت حوالی ٣ بعد از ظهر در نيوجرسی. مشغول كارم، كه مکالمه زیر شکل میگیره:

- سلام، وقت خوبی برای اين پست نبود.

- سلام، كدوم؟

- همين داستان تلگرام و داعش، الان همه جا صحبت برجام هست!

- آها، ترامپ كه خيلی وقته اين تصميم رو گرفته! انتظار ديگه ای داشتی؟

- نه، ولی همه نگران آينده (مشكلات اقتصادی) هستن!

- حالا درباره اون هم مينويسيم، دیر نمیشه، ضمنا تو كه برنامه بوم رنگ رو ميدونی، مطالب چند روز(هفته) زودتر انتخاب ميشن!

مكالمه برجامی تموم شد، رفتم سراغ توییتر و چندتا اكانت از آمریکایی ها چک كردم. اكثر واكنش ها انتقادی بود و اينكه اسراييل و عربستان تنها حاميان ترامپ هستن. یکی از توییت ها خلاصه نویسی خوبی بود.

رفتم سراغ توییتر ايرانی ها، مثه همیشه سه گروه:

- اونا كه مدتهاست دست به دامان ترامپ شدن برای خروج از برجام و الان خوشحالن، چون میگن تغيير رژيم قطعی شده!

- دو جناح سياسی كه طبق معمول کار رو با تسویه حساب های "محترمانه" شروع کردن!

در موج احساسات توييتری، مطلب خاصی برای ما پیدا نشد. حس و حال درس هم نبود. از دانشكده زدم بيرون.

توی ماشين راديو رو روشن كردم، يک کارمند ایرانی WSJ در مورد تاريخچه برجام و تبعات تصميم ترامپ حرف زد. يه خبرنگار آمریکایی، از تركيه اومد روی خط برای بررسی واكنشهای احتمالی ايران. نهایتا تاثير ماجرا در داخل آمريكا بررسی شد، اينكه اکثریت مردم، مخالف تصمیم ترامپ هستن، اما تنها یه چیز تو زندگی آمریکایی ها تاثیر میذاره: افزايش قيمت بنزين!

در همين وانفسا بيلبورد كنار اتوبان نظرم رو جلب كرد. از پاييز ۲۰۱۶ می بینمش. کلی تبليغات پخش میکنه، اما دو تا تبلیغ ثابت داره. اون بیلبورد بهترین روایت از غروب ١٨ ارديبهشت در آمریکا بود!

⁣پشت آخرين چراغ قرمز نگاهی به تابلوی پمپ بنزین انداختم: ٣ دلار (بالاترين قيمت چند سال اخير).

مطالب مرتبط



آخرین مطالب