خطاهای پزشکی ، سومین عاملِ مرگ‌ومیر در آمریکا
۲۶ خرداد ۱۳۹۸
مستند بحران مرگ و میر نوزادان در آمریکا
۲۶ خرداد ۱۳۹۸
خطاهای پزشکی ، سومین عاملِ مرگ‌ومیر در آمریکا
۲۶ خرداد ۱۳۹۸
مستند بحران مرگ و میر نوزادان در آمریکا
۲۶ خرداد ۱۳۹۸
 
 

 

11 واقعیت درباره ی معلمان و مدارسِ آمریکا

 

 

منبع: وکس

حکمِ قضاییِ کالیفرنیا مبنی بر لغوِ سیاستهای استخدامی معلمان، رویکردِ آموزشیِ K-12 (مبتنی بر 12 پایه ی آموزشی) را دوباره در صدرِ توجه قرار داده است. بحث برسرِ حقوقِ معلمان و امنیتِ شغلیِ آنان و ارتباطِ آن با عملکردِ دانش آموزان بسیار جنجال برانگیز و پرحاشیه بوده است. این اختلافاتِ شدید ناشی از دو دیدگاهِ کاملاً متضاد به مسأله ی آموزش است. اما برای شروع بهتر است پیش از هرچیز به چند حقیقتِ کلی درباره ی نظامِ آموزشیِ آمریکا اشاره کنیم.

 
 
 

 

11 واقعیت درباره ی معلمان و مدارسِ آمریکا

 

 

منبع: وکس

حکمِ قضاییِ کالیفرنیا مبنی بر لغوِ سیاستهای استخدامی معلمان، رویکردِ آموزشیِ K-12 (مبتنی بر 12 پایه ی آموزشی) را دوباره در صدرِ توجه قرار داده است. بحث برسرِ حقوقِ معلمان و امنیتِ شغلیِ آنان و ارتباطِ آن با عملکردِ دانش آموزان بسیار جنجال برانگیز و پرحاشیه بوده است. این اختلافاتِ شدید ناشی از دو دیدگاهِ کاملاً متضاد به مسأله ی آموزش است. اما برای شروع بهتر است پیش از هرچیز به چند حقیقتِ کلی درباره ی نظامِ آموزشیِ آمریکا اشاره کنیم.

 
 

درآمدِ معلمان اندکی بیشتر از متوسطِ درآمدهای آمریکاست

 

 
 

 

حقوقِ سالانه ی یک معلمِ ابتدایی به طورِ میانگین 53590 دلار و برای معلمانِ دبیرستان 55360 دلار است. متوسطِ درآمدِ هر خانوار در آمریکا 53046 دلار در سال است و توجه کنید که در بسیاری از خانوارها بیش از یک نفر شاغل وجود دارد، و لذا درآمدِ معلمان چیزی بالاتر از حدِ متوسط است. البته از لحاظِ تحصیلات هم معلمان بالاتر از سطحِ متوسط قرار دارند. با این حال، مقایسه ی مستقیمِ معلمان با سایرِ مشاغل دشوار است زیرا اولاً ساعاتِ کاریِ آنها متفاوت با سایرِ شغلهاست و ثانیاً حقوق و مزایایی که معلمان در دورانِ بازنشستگی دریافت می کنند در بینِ نیروی کارِ آمریکا کم نظیر است.

 
 

آمریکایی ها معلمی را شغلی آبرومندانه می دانند

 

 
 

 

بنگاهِ تحقیقاتیِ Harris Interactive هر از چندگاهی از عمومِ مردم درباره ی اینکه کدام شغل را آبرومندانه تر می دانند نظرخواهی می کند، که معلمی در این میان جایگاهِ بالایی کسب می کند. معلمان درمقایسه با مشاغلِ اجتماعی و عمومی ئی نظیرِ خدمات درمانی، آتش نشانی و نیروهای مسلح رتبه ی پایین تری گرفته اند اما از خبرنگاران یا سیاستمداران که معمولاً از منتقدینِ معلمان هستند پیشی گرفته اند.

 
 

دانشجویانِ ممتاز کمتر به سراغِ معلمی می روند

 

 
 

 
به گزارشِ McKinsey در سالِ 2010، اگر دانشجویان را بر حسبِ معدلِ فارغ التحصیلی شان در سه دسته ی شاگرد اول، دوم و سوم طبقه بندی کنیم، تنها 23 درصد از کلِ معلمانِ تازه کار (و 14 درصد از معلمانِ مدارسِ محروم) از بینِ شاگرد اول ها بوده، و نزدیک به نیمی از آنها از میانِ شاگرد سومی ها هستند.
از این جهت آمریکا با کشورهایی که براساسِ آزمونهای بین المللی بهترین سطحِ آموزشی را دارند تفاوتی فاحش دارد. البته سیاستهای آموزشیِ منحصربه فردِ کشورهایی همچون کره ی جنوبی یا فنلاند به کلی متفاوت است، اما در سایرِ کشورهایی که بالاترین سطحِ آموزشی را دارند اکثریتِ قریب به اتفاقِ معلمان از بینِ شاگرد اول ها (دانشجویانِ ممتاز) هستند.
 
 

حقوقِ معلمانِ آمریکایی بالاتر از میانگینِ جهانی است

 

 
 

 

براساسِ آخرین داده های OECD (سازمانِ همکاری و توسعه ی اقتصادی) حقوقِ معلمانِ آمریکایی از هر نظر بالاتر از میانگینِ کشورهای ثروتمند است. این حقیقت چه در سطحِ حقوقِ پایه، چه از نظرِ سقفِ حقوقی و چه از جهتِ میانگینِ حقوقِ معلمانِ 10 سال سابقه و 15 سال سابقه کاملاً صادق است.

 
 

در آمریکا حقوقِ معلمان از سایرِ حرفه های هم شأن پایین تر است

 

 
 

 
یکی از مهمترین دلایلی که معلمان در آمریکا حقوقِ بالایی دارند این است که اساساً آمریکاییها حقوقِ بالایی دارند. هرچه باشد کشورِ آمریکا یکی از ثروتمندترین کشورهای جهان است. با این همه حقوقِ معلمانِ آمریکایی نسبت به سایرِ شاغلانِ دارای تحصیلاتِ دانشگاهیِ در این کشور پایینتر است. البته تقریباً در همه ی کشورهای ثروتمند بینِ معلمان و سایرِ شاغلانِ تحصیلکرده چنین شکافی وجود دارد اما در آمریکا این شکاف خیلی بیشتر است.
 
 

تاثیرگذاریِ برخی معلمان بیشتر است

 

 
 

 

درست است که نمره هیچگاه ملاکِ موفقیت در زندگی نبوده است، اما معلمانی که در بالابردنِ نمره ی دانش آموزان کارآمد هستند دانش آموزانشان در بسیاری از عرصه های زندگی موفقتر عمل می کنند. این دانش آموزانِ خوش اقبال نسبت به سایرِ همسالانِ خود که معلمانشان از کارآمدیِ کمتری برخوردار بوده اند درآمدهای بالاتری دارند. همچنین در راهیابی به دانشگاه شانسِ بیشتری دارند و نیز کمتر در معرضِ بارداری در دورانِ نوجوانی هستند. تاثیرِ معلمان بر زندگیِ دانش آموزان در اکثرِ موارد متوسط است، اما اگر به کارآمدیِ معلمان از یک تا 100 نمره دهیم آنهایی که بالاتر از 90 می گیرند و آنهایی که زیرِ 10 می گیرند در تعیینِ سرنوشتِ دانش آموزانشان بیش از حدِ معمول تاثیرگذارند.

 
 

کلاسها خیلی کم جمعیت تر شده اند

 

 
 

 
برخلافِ نسلِ بیبی بومر (baby boomer) کلاسهایی که بچه های امروزی در آن درس می خوانند خیلی کم جمعیت تر هستند، به این معنا که نسبتِ معلمان به ازای دانش آموزان افزایش یافته است. خیلی از کارشناسان در اینکه این شرایط از لحاظِ اقتصادی مقرون به صرفه باشد، تردید دارند، زیرا در شرایطِ مساوی، افزایشِ تعدادِ معلمان معمولاً با کاهشِ کیفیتِ آموزش همراه است.
 
 

عدمِ تناسب در اتحادیه ی معلمان

 

 
 

 
با این تقسیماتی که دیوانِ Bureau of Labor Statistics از مشاغل به دست داده است گرچه نمی توان جمعیتِ معلمان را با کارگران سنجید، اما می توان عدمِ تناسب در "صنفِ آموزش و کتابداری" را نسبت به بخشهای دیگر مشاهده کرد. برشِ مشاغل بر حسبِ استخدام کننده، و نه رسته ی شغلی، یعنی همین چیزی که در اینجا مشاهده می کنید، به ما نشان می دهد که کارکنانِ دولتهای محلی هم جمعیتی نامتناسب دارند. جمعیتِ نامتناسبِ مشاغلِ آموزشی در کشورهای دیگر هم امری نسبتاً شایع است. البته در کشورهای اروپایی هرجا که صنفِ معلمان پرشمار است اصنافِ دیگر هم به همان میزان پرشمارند. اما در آمریکا در اکثرِ بخشها نیرو کم اما در صنفِ معلمی متراکم است و این غیرطبیعی است.
 
 

سرانه ی آموزشیِ دانش آموزان از ایالتی به ایالتِ دیگر سخت متفاوت است

 

 
 

 

نقشه ی پیشِ رو که حاصلِ تلاشِ   National Public Radioبوده و با استفاده از داده های اداره ی آمار فراهم شده نشان می دهد که بودجه ی آموزشی که به هر دانش آموز اختصاص داده شده از ایالتی به ایالتِ دیگر متفاوت است. به طوری که در مجموع در ایالتهای شمالِ شرق این سرانه زیادتر و در در ایالتهای کرانه ی غربی کمتر است.

 
 

روندِ ترکِ تحصیل سیرِ نزولی دارد

 

 
 

 
در اوایلِ دهه ی 1990 ترکِ تحصیل از دبیرستان بالا گرفت اما پس از آن مقطع، مجددا سیرِ نزولی به خود گرفت. افزایشِ جمعیتِ دیپلمه ها سراسری بوده است اما بیشتر از همه در میانِ دانش آموزانِ لاتینی و دانش آموزانِ متعلق به اقشارِ پایینِ جامعه به چشم می خورد.
 
 

عملکردِ دانش آموزان درمجموع بهتر شده است

 

 
 

 

ارزیابیِ ملیِ پیشرفتِ تحصیلی (National Assessment of Education Progress) یا NAEP نشان می دهد که مسیرِ پیشرفتِ تحصیلیِ دانش آموزانِ آمریکا با شیبی ملایم اما بی وقفه رو به افزایش است. این پیشرفت در خلالِ تغییراتِ مناقشه انگیزی که قانونِ موسوم به No Child Left Behind Act در سیاستهای آموزشی ایجاد کرد نیز تداوم یافت. هردو طرفِ مشاجره تلاش می کنند از وضعیتِ موجود سیاه نمایی کنند، موافقانِ این قانون مخالفان را نادان می دانند و مخالفان موافقان را بی تدبیر قلمداد می کنند. اما حقیت این است که مسیری که فرآیندِ آموزشی در کشور دارد طی می کند روندی مثبت است.