پس از آغاز جنگ 2023 رژیم صهیونیستی و حماس، ایالاتمتحده شروع به ارسال کشتیهای جنگی و هواپیماهای نظامی به شرق...
مطالعهنظر شهروندان آمریکایی در خصوص اقدام دیپلماتیک و اقتصادی علیه ایران
۱۹ خرداد ۱۳۹۸پرده برداری جنجالی اینترسپت از شخصیت فیکی که در رسانه های مطرح آمریکایی علیه ایران مطلب می نوشت و سندسازی می کرد
۱۹ خرداد ۱۳۹۸آمریکا شناسی
متن قانون اساسیايالات متحده ی آمريكا
مقدمه
ما مردم ايالات متحده، به منظور تشكيل اتحاديهاي كاملتر،استقرار عدالت، تأمين آسايش ملي، تضمين دفاع مشترك،ارتقاي رفاه عمومي و حفظ بركات آزادي براي خود وآيندگانمان، قانون اساسي حاضر را براي ايالات متحدهآمريكا وضع و مقرر مينماييم.
اصل اول
بخش 1
كليه اختيارات قانونگذاريِ اعطا شده در اين قانون اساسي، به كنگره ايالاتمتحده مركب از مجلس سنا و مجلس نمايندگان، واگذار ميگردد.
بخش 2
1- مجلس نمايندگان متشكل از اعضايي است كه مردم ايالتهاي مختلف هر دوسال يكبار آنان را انتخاب ميكنند؛ و رأي دهندگان در هر ايالت بايد از همانشرايط لازم براي رأي دهندگان ايالتي كه مجلس آن ايالت بيشترين نمايندهرا دارد، برخوردار باشند.
2- هيچ كس تا زماني كه به سن بيست و پنج سالگي نرسد و هفت سال تبعهايالات متحده نباشد، و در زمان انتخاب، مقيم ايالتي كه از آنجا انتخابميگردد نباشد، نميتواند نماينده مجلس) شود.
3- تعداد نمايندگان و ميزان مالياتهاي مستقيم ايالتهايي كه به اتحاديه ملحقميشوند بر حسب تعداد جمعيت آنها تعيين ميشود. تعداد جمعيت با افزودنسه پنجم ساير افراد به كل افراد آزاد معين ميشود.افراد آزاد شامل كسانياست كه براي يك دوره چند ساله تعهد خدمت داشته باشند ولي سرخپوستانمعاف از ماليات را در برنميگيرد. سرشماري اصلي ظرف سه سال پس ازنخستين اجلاس كنگره ايالات متحده و در هر دوره ده ساله بعدي به طريقيانجام خواهد شد كه كنگره از طريق قانون تعيين ميكند. تعداد نمايندگانبراي هر سي هزار نفر از يك نماينده نبايد تجاوز كند، ليكن هر ايالت بايدحداقل يك نماينده داشته باشد، و تا زمان انجام سرشماري مزبور هر يك ازايالتها به تعداد ذيل نماينده انتخاب ميكنند: ايالت نيوهمپشير، سه نماينده؛ماساچوست، هشت نماينده؛ رود آيلند و توابع، يك نماينده؛ كانكتيكت، پنجنماينده؛ نيويورك، شش نماينده؛ نيوجرسي، چهار نماينده؛ پنسيلوانيا، هشتنماينده؛ دلاوير، يك نماينده؛ ويرجينيا، ده نماينده؛ كاروليناي شمالي، پنجنماينده؛ كاروليناي جنوبي، پنج نماينده؛ وجورجيا، سه نماينده.
4- هر گاه كرسيهاي نمايندگي ايالتي خالي شود، مقامات اجرايي آن ايالتدستور انتخابات را براي جايگزيني آنها صادر ميكنند.
5- مجلس نمايندگان رئيس و ساير «مقامات» خود را انتخاب مينمايد و داراياختيار انحصاري «اعلام جرم عليه مقامات دولتي» است.
بخش 3
1- دو سناتور از هر ايالت كه مجلس قانونگذاري ايالتي براي مدت شش سالانتخاب ميكند سناي ايالات متحده را تشكيل ميدهند، و هر سناتور داراييك رأي است.
2- در جلسهاي كه سناتورهاي مجلس سنا پس از نخستين انتخابات تشكيلميدهند، سناتورها بايد بلافاصله به سه دسته در حد امكان مساوي تقسيمشوند. كرسيهاي سناتورهاي دسته نخست بايد در پايان سال دوم، كرسيهايدسته دوم در پايان سال چهارم و كرسيهاي دسته سوم در پايان سال ششمخالي شود، به طوري كه بتوان هر دو سال يك بار يك سوم نمايندگان رادوباره انتخاب نمود و چنانچه در دوره فترت مجلس قانونگذاري ايالتيكرسي نمايندهاي به دليل استعفا يا نظاير آن خالي شود، مقامات اجرايي آنايالت ميتوانند تا برگزاري اجلاس آينده مجلس قانونگذاري ايالتي كهكرسيهاي خالي را پر مينمايد به طور موقت انتصابهايي را انجام دهند.
3- هيچ كس تا زماني كه به سن سي سالگي نرسد و نُه سال تبعه ايالات متحدهنباشد و در زمان انتخاب مقيم ايالتي نباشد كه از آن انتخاب ميشود،نميتواند سناتور سنا شود.
4- معاون رئيس جمهوري ايالات متحده، رياست مجلس سنا را به عهده داردولي حق رأي نخواهد داشت، مگر زماني كه تعداد نمايندگان موافق و مخالفمساوي باشد.
5- سنا ساير مقامات خود و نيز يك نفر رئيس موقت را براي مواقع غيبت معاونرئيس جمهور و يا زماني كه وي به جاي رئيس جمهور ايالات متحده انجاموظيفه مينمايد، انتخاب خواهد كرد.
6- مجلس سنا به طور انحصاري اختيار دارد كه به كليه «اعلام جرم عليه مقاماتدولتي» رسيدگي كند و اعضاي آن هنگامي كه بدين منظور تشكيل جلسهميدهند، بايد سوگند ياد نموده يا رسماً اظهار كنند كه جز حقيقت نگويند.زماني كه شخص رئيس جمهور ايالات متحده محاكمه ميشود، رياست جلسهبا رئيس ديوان عالي كشور ميباشد. هيچ كس را نميتوان مجرم شناخت مگراينكه دو سوم نمايندگان حاضر در اين مورد اتفاق نظر داشته باشند.
7- در مورد اعلام جرم عليه مقامات دولتي، حكم صادره در حد عزل از سمت،سلب صلاحيتِ احراز هر گونه سمت افتخاري يا مسئوليت تعهدآور و ياانتفاعي در ايالات متحده خواهد بود؛ با اين حال كسي كه محكوم ميشود، براساس قانون تحت پيگرد، محاكمه، محكوميت و مجازات قرار ميگيرد.
بخش 4
1- مجلس قانونگذاريِ هر ايالت، زمان، مكان و شيوه برگزاري انتخابات سنا ومجلس نمايندگان را مشخص خواهد كرد، ولي كنگره در هر زمان، از طريقوضع قانون ميتواند مقررات مزبور را به جز در موارد مربوط به مكان انتخابسناتورها، تنظيم نموده يا تغيير دهد.
2- كنگره در هر سال حداقل يك بار تشكيل جلسه ميدهد، جلسه مزبور دراولين دوشنبه ماه دسامبر ميباشد، مگر اينكه نمايندگان به موجب قانون روزديگري را تعيين نمايند.
بخش 5
1- هر يك از مجلسين بر انتخابات، گزارش آراي انتخابات و صلاحيت اعضايخود نظارت مينمايد؛ و جلسات آنها با حضور اكثريت نمايندگان رسميتمييابد. اما در صورت به حد نصاب نرسيدن تعداد حضار، جلسه به روزديگري موكول خواهد شد و مجلس مجاز خواهد بود كه حضور اعضاي غايبرا به شيوه و با تنبيهاتي كه خود تعيين ميكند الزامي سازد.
2- هر يك از مجلسين ميتواند آيين نامه داخلي خود را تهيه و اعضاي خود را بهدليل بيانضباطي مجازات و با اتفاق نظر دو سوم نمايندگان عضوي را اخراجنمايد.
3- هر مجلس مشروح مذاكرات خود را در نشريهاي تنظيم و هر از چند گاه آن رامنتشر ميكند و مذاكراتي را كه محرمانه ماندن آنها ضروري باشد، از انتشارمستثني مينمايد؛ و آراي مثبت و منفي نمايندگان هر مجلس در زمينه مسائلمختلف بايد با تمايل يك پنجم اعضاي حاضر، در روزنامه درج گردد.
4- هيچ يك از مجلسين در مدت تشكيل جلسات كنگره نبايد تشكيل جلسه رابدون موافقت مجلس ديگر بيش از سه روز به تعويق اندازد و يا به مكانديگري غير از محل تشكيل جلسات دو مجلس منتقل نمايد.
بخش 6
1- سناتورها و نمايندگان در ازاي خدمتشان حقوق و مزايايي را كه قانون تعيينميكند و از محل خزانهداري ايالات متحده پرداخت ميشود، دريافتمينمايند. آنان در هنگامي كه در جلسههاي مجلس مربوطه حضور دارند ودر زمان رفت و آمد به مجلس، در كليه موارد به جز خيانت، جنايت و اخلالدر نظم عمومي از بازداشت مصون خواهند بود و براي هر گونه سخنراني يابحثي كه در هر يك از مجلسين ايراد نمايند، در هيچ مكان ديگري نبايدمؤاخذه شوند.
2- هيچ سناتور يا نمايندهاي طي دوره نمايندگي خود نبايد به يك سمت دولتيدر دستگاه حاكمه ايالات متحده كه در زمان تصدي مقام سناتوري ايجاد، ياموجب افزايش حقوق و مزاياي وي در طي دوره مزبور ميگردد، منصوب شودو شخصي كه در ايالات متحده داراي سمت دولتي باشد تا زماني كه تصديسمت فوق را داشته باشد، نبايد به عضويت هيچ يك از مجلسين درآيد.
بخش 7
1- كليه لوايح براي تحصيل درآمد در مجلس نمايندگان تصويب ميشود، وليسنا ميتواند همانند ساير لوايح در مورد آنها اصلاحاتي را پيشنهاد يا بااصلاحات موافقت نمايد.
2- هر لايحهاي كه به تصويب مجلس نمايندگان و سنا برسد، قبل از اينكه بهصورت قانون درآيد به رئيس جمهور ايالات متحده تقديم خواهد شد كه آنرا تاييد و امضا نمايد؛ در صورت عدم تاييد رئيس جمهور آن را، با ذكردلايل مخالفت به مجلسي كه لايحه در آن تصويب شده است ارجاع و مجلسمزبور پس از درج موارد مخالفت در نشريه خود، در لايحه تجديد نظر خواهدكرد. چنانچه بعد از تجديدنظر فوق، لايحهاي با رأي دو سوم اعضاي آنتصويب شود، همراه با موارد مخالفت به مجلس ديگر ارسال خواهد شد تا بهروش مشابه آن را بررسي نمايد و در صورتي كه دو سوم اعضاي مجلس مزبورنيز آن را تاييد نمايند به صورت قانون در خواهد آمد، ولي در همه اين مواردآراي هر دو مجلس به صورت «آري» و «نه» مشخص خواهد شد، و اساميموافقان و مخالفان لايحه در نشريه هر يك از مجلسين به ترتيب ثبت خواهدشد. اگر لايحهاي پس از ارائه به رئيس جمهوري ظرف مدت ده روز بدوناحتساب يكشنبهها) توسط وي اعاده نگردد، لايحه امضا شده تلقي خواهد شدو به صورت قانون در خواهد آمد، مگر اينكه كنگره طي دوره فترت از ارجاعآن امتناع ورزد كه در اين حالت، لايحه به صورت قانون در نخواهد آمد.
3- هر گونه دستور، تصميم يا رأي كه نياز به نظر موافق سنا و مجلس نمايندگانداشته باشد به جز مسأله تعويق) بايد به رئيس جمهور ايالات متحده ارائه وقبل از اجرا توسط وي تاييد شود. و در صورت عدم موافقت وي لايحه راميتوان با رأي دو سوم اعضاي سنا و مجلس نمايندگان طبق قوانين و حدوديكه در مورد لوايح تعيين شده است دوباره بررسي و تصويب كرد.
بخش 8
1- كنگره در موارد ذيل داراي اختيار ميباشد: وضع و وصول مالياتها، عوارضگمركي، تعرفهها، مالياتهاي غير مستقيم، پرداخت بدهيها و تأمين دفاعمشترك و رفاه عمومي ايالات متحده؛ لكن كليه عوارض گمركي، تعرفهها ومالياتهاي غير مستقيم در سراسر ايالات متحده يكسان ميباشد.
2- دريافت وام با استفاده از اعتبار ايالات متحده.
3- وضع مقررات براي تجارت با كشورهاي خارجي، بين ايالتهاي مختلف و باقبايل سرخپوست.
4- تهيه قانون واحد براي اعطاي تابعيت و قوانين واحد در مورد ورشكستگي درسراسر ايالات متحده.
5- انتشار پول، تعيين ارزش آن و ارزش پول خارجي و تعيين معيارهاي وزن واندازهگيري.
6- تعيين مجازات جعل اوراق بهادار و پول رايج ايالات متحده.
7- تأسيس ادارات پستي و ايجاد راههاي مراسلاتي.
8- تشويقِ پيشرفتِ علم و هنرهاي سودمند از راه حفظ حق انحصاري برايتأليفات و اختراعاتِ نويسندگان و مخترعان براي مدت زمان محدود.
9- تشكيل دادگاههاي تالي ديوان كشور.
10- تعريف و مجازات دزديهاي دريايي و جنايات ارتكابي در درياهاي آزادو جرايم بر عليه حقوق ملل.
11- اعلان جنگ و «صدور مجوز اقدام مقابله به مثل» و وضع قوانين مربوط بهمتصرفات زميني و دريايي.
12- تشكيل ارتش و حمايت از آن؛ اختصاص هر گونه اعتبار به منظور استفادهدر اين زمينه براي بيش از يك دوره دو ساله مجاز نخواهد بود.
13- تشكيل و نگهداري نيروي دريايي.
14- وضع مقررات براي اداره نيروهاي زميني و دريايي و ايجاد نظم در ميانآنها.
15- فراخواني نيروهاي مردمي براي اجراي قوانين اتحاديه، سركوب شورشها ودفع تهاجمات.
16- سازماندهي، تأمين سلاح و منظم ساختن نيروهاي شبه نظامي و ترتيب بهخدمت گرفتن بخشي از آنان به طوري كه در خدمت ايالات متحده باشند؛ درعين حال، براي ايالات اختيار نصب افسران و آموزش شبه نظاميان طبق قواعدانضباطي مقرر از سوي كنگره محفوظ ميباشد.
17- اعمال قانونگذاري انحصاري در همه موارد نسبت به منطقهاي با مساحتحداكثر ده مايل مربع) كه با واگذاري ايالتهاي خاص و پذيرش كنگره ميتواندمقر حكومت ايالات متحده گردد و نيز اعمال اختيارات مشابه در موردمكانهايي كه با موافقت مجلس قانونگذاري ايالتي براي ايجاد استحكامات،زرادخانه، وزارتخانه، كارخانههاي كشتيسازي، و ساير تأسيسات مورد نيازدر آن ايالت خريداري ميشوند.
18- تدوين كليه قوانين كه براي اعمال اختيارات آينده و ساير اختياراتي كه بهدولت ايالات متحده و يا هر وزارتخانه يا دستگاههاي اجرايي به موجب قانوناساسي واگذار شده، ضروري و مقتضي است.
بخش 9
1- كنگره نبايد مهاجرت يا ورود افرادي را كه هر يك از ايالتهاي فعلي پذيرشآنان را تاييد ميكنند تا قبل از سال هزاروهشتصدوهشت ممنوع نمايد، اماميتواند براي اينگونه ورود پرداخت ماليات يا عوارض گمركي را حداكثر تا دهدلار مقرر كند.
2- حق «قرار احضار زنداني»[2]) قابل تعليق نيست، مگر در موارد شورش يا تهاجمخارجي كه امنيت عمومي آن را ايجاب نمايد.
3- هيچ گونه لايحهاي داير بر مجازات افراد بدون محاكمه و يا قانوني كه عطفبه ماسبق گردد، نبايد تصويب شود.
4- هيچ گونه ماليات سرانه يا ماليات مستقيم ديگري نبايد وضع شود مگر اينكهمتناسب با آمارگيري يا سرشماري پيشبيني شده در اين قانون باشد.
5- هيچ گونه ماليات يا عوارض گمركي بر كالاهاي صادراتي هر يك از ايالاتوضع نخواهد شد.
6- مقررات بازرگاني يا مالياتي يك ايالت نبايد هيچ امتيازي را براي بندرهايخود نسبت به بندرهاي ايالتهاي ديگر قايل شوند؛ كشتيهايي كه عازم ايالتيهستند و يا از آن حركت ميكنند، مجبور به ورود به بندر ديگر يا ترخيص ازآن و يا پرداخت عوارض در آنجا نميباشند.
7- برداشت پول از خزانهداري فقط بر اساس اعتباراتي كه قانون معين ميكندخواهد بود؛ و اظهارنامهها و صورتحساب دريافت و پرداخت كليه وجوه دولتيبه طور منظم و هر از چند گاه منتشر ميشود.
8- ايالات متحده هيچ گونه عنوان اشرافي اعطا نميكند: هر كسي كه در ايالاتمتحده داراي سمت رسمي تعهدآور يا اماني باشد نميتواند بدون رضايتكنگره هيچ نوع هديه، مقرري، سمت و يا عنواني را از هيچ شاه، شاهزاده و ياكشور خارجي بپذيرد.
بخش 10
1- انجام موارد ذيل براي ايالتها ممنوع است: الحاق به معاهده، اتحاديه و ياكنفدراسيون؛ صدور مجوز اقدام مقابله به مثل؛ چاپ پول؛ انتشار اوراق بهادار؛پيشنهاد هر چيزي غير از سكه طلا و نقره براي پرداخت بدهيها؛ تصويب هرنوع لايحه، مجازات افراد بدون محاكمه يا به موجب قانوني كه عطف به ماسبقشود يا قانوني كه به تعهدات قراردادي لطمه وارد آورد، و اعطاي هر گونهعنوان اشرافي.
2- هيچ ايالتي نميتواند بدون موافقت كنگره هيچ گونه تعرفه يا عوارض گمركيبر واردات و صادرات وضع نمايد به جز مواردي كه براي اجراي قوانينبازرسي آن ايالت كاملاً ضروري باشد؛ سود خالص كليه عوارض گمركي وتعرفهها كه هر يك از ايالتها بر واردات يا صادرات وضع نمايند بايد از طريقخزانهداري ايالات متحده به مصرف برسد. كنگره ميتواند تمامي اين قوانينرا بازنگري و بر آنها نظارت نمايد.
3- هيچ ايالتي نبايد بدون موافقت كنگره، عوارض بار يا ماليات وضع نمايد، درزمان صلح سرباز يا كشتي جنگي نگهداري كند، با ايالت ديگر و يا با يكقدرت خارجي موافقتنامه يا ميثاقي امضا نمايد يا وارد جنگ شود، مگر اينكهعملاً مورد تهاجم قرار گيرد يا در معرض خطر قريبالوقوعي باشد كه درنگدر برابر آن جايز نباشد.
كليه اختيارات قانونگذاريِ اعطا شده در اين قانون اساسي، به كنگره ايالاتمتحده مركب از مجلس سنا و مجلس نمايندگان، واگذار ميگردد.
بخش 2
1- مجلس نمايندگان متشكل از اعضايي است كه مردم ايالتهاي مختلف هر دوسال يكبار آنان را انتخاب ميكنند؛ و رأي دهندگان در هر ايالت بايد از همانشرايط لازم براي رأي دهندگان ايالتي كه مجلس آن ايالت بيشترين نمايندهرا دارد، برخوردار باشند.
2- هيچ كس تا زماني كه به سن بيست و پنج سالگي نرسد و هفت سال تبعهايالات متحده نباشد، و در زمان انتخاب، مقيم ايالتي كه از آنجا انتخابميگردد نباشد، نميتواند نماينده مجلس) شود.
3- تعداد نمايندگان و ميزان مالياتهاي مستقيم ايالتهايي كه به اتحاديه ملحقميشوند بر حسب تعداد جمعيت آنها تعيين ميشود. تعداد جمعيت با افزودنسه پنجم ساير افراد به كل افراد آزاد معين ميشود.افراد آزاد شامل كسانياست كه براي يك دوره چند ساله تعهد خدمت داشته باشند ولي سرخپوستانمعاف از ماليات را در برنميگيرد. سرشماري اصلي ظرف سه سال پس ازنخستين اجلاس كنگره ايالات متحده و در هر دوره ده ساله بعدي به طريقيانجام خواهد شد كه كنگره از طريق قانون تعيين ميكند. تعداد نمايندگانبراي هر سي هزار نفر از يك نماينده نبايد تجاوز كند، ليكن هر ايالت بايدحداقل يك نماينده داشته باشد، و تا زمان انجام سرشماري مزبور هر يك ازايالتها به تعداد ذيل نماينده انتخاب ميكنند: ايالت نيوهمپشير، سه نماينده؛ماساچوست، هشت نماينده؛ رود آيلند و توابع، يك نماينده؛ كانكتيكت، پنجنماينده؛ نيويورك، شش نماينده؛ نيوجرسي، چهار نماينده؛ پنسيلوانيا، هشتنماينده؛ دلاوير، يك نماينده؛ ويرجينيا، ده نماينده؛ كاروليناي شمالي، پنجنماينده؛ كاروليناي جنوبي، پنج نماينده؛ وجورجيا، سه نماينده.
4- هر گاه كرسيهاي نمايندگي ايالتي خالي شود، مقامات اجرايي آن ايالتدستور انتخابات را براي جايگزيني آنها صادر ميكنند.
5- مجلس نمايندگان رئيس و ساير «مقامات» خود را انتخاب مينمايد و داراياختيار انحصاري «اعلام جرم عليه مقامات دولتي» است.
بخش 3
1- دو سناتور از هر ايالت كه مجلس قانونگذاري ايالتي براي مدت شش سالانتخاب ميكند سناي ايالات متحده را تشكيل ميدهند، و هر سناتور داراييك رأي است.
2- در جلسهاي كه سناتورهاي مجلس سنا پس از نخستين انتخابات تشكيلميدهند، سناتورها بايد بلافاصله به سه دسته در حد امكان مساوي تقسيمشوند. كرسيهاي سناتورهاي دسته نخست بايد در پايان سال دوم، كرسيهايدسته دوم در پايان سال چهارم و كرسيهاي دسته سوم در پايان سال ششمخالي شود، به طوري كه بتوان هر دو سال يك بار يك سوم نمايندگان رادوباره انتخاب نمود و چنانچه در دوره فترت مجلس قانونگذاري ايالتيكرسي نمايندهاي به دليل استعفا يا نظاير آن خالي شود، مقامات اجرايي آنايالت ميتوانند تا برگزاري اجلاس آينده مجلس قانونگذاري ايالتي كهكرسيهاي خالي را پر مينمايد به طور موقت انتصابهايي را انجام دهند.
3- هيچ كس تا زماني كه به سن سي سالگي نرسد و نُه سال تبعه ايالات متحدهنباشد و در زمان انتخاب مقيم ايالتي نباشد كه از آن انتخاب ميشود،نميتواند سناتور سنا شود.
4- معاون رئيس جمهوري ايالات متحده، رياست مجلس سنا را به عهده داردولي حق رأي نخواهد داشت، مگر زماني كه تعداد نمايندگان موافق و مخالفمساوي باشد.
5- سنا ساير مقامات خود و نيز يك نفر رئيس موقت را براي مواقع غيبت معاونرئيس جمهور و يا زماني كه وي به جاي رئيس جمهور ايالات متحده انجاموظيفه مينمايد، انتخاب خواهد كرد.
6- مجلس سنا به طور انحصاري اختيار دارد كه به كليه «اعلام جرم عليه مقاماتدولتي» رسيدگي كند و اعضاي آن هنگامي كه بدين منظور تشكيل جلسهميدهند، بايد سوگند ياد نموده يا رسماً اظهار كنند كه جز حقيقت نگويند.زماني كه شخص رئيس جمهور ايالات متحده محاكمه ميشود، رياست جلسهبا رئيس ديوان عالي كشور ميباشد. هيچ كس را نميتوان مجرم شناخت مگراينكه دو سوم نمايندگان حاضر در اين مورد اتفاق نظر داشته باشند.
7- در مورد اعلام جرم عليه مقامات دولتي، حكم صادره در حد عزل از سمت،سلب صلاحيتِ احراز هر گونه سمت افتخاري يا مسئوليت تعهدآور و ياانتفاعي در ايالات متحده خواهد بود؛ با اين حال كسي كه محكوم ميشود، براساس قانون تحت پيگرد، محاكمه، محكوميت و مجازات قرار ميگيرد.
بخش 4
1- مجلس قانونگذاريِ هر ايالت، زمان، مكان و شيوه برگزاري انتخابات سنا ومجلس نمايندگان را مشخص خواهد كرد، ولي كنگره در هر زمان، از طريقوضع قانون ميتواند مقررات مزبور را به جز در موارد مربوط به مكان انتخابسناتورها، تنظيم نموده يا تغيير دهد.
2- كنگره در هر سال حداقل يك بار تشكيل جلسه ميدهد، جلسه مزبور دراولين دوشنبه ماه دسامبر ميباشد، مگر اينكه نمايندگان به موجب قانون روزديگري را تعيين نمايند.
بخش 5
1- هر يك از مجلسين بر انتخابات، گزارش آراي انتخابات و صلاحيت اعضايخود نظارت مينمايد؛ و جلسات آنها با حضور اكثريت نمايندگان رسميتمييابد. اما در صورت به حد نصاب نرسيدن تعداد حضار، جلسه به روزديگري موكول خواهد شد و مجلس مجاز خواهد بود كه حضور اعضاي غايبرا به شيوه و با تنبيهاتي كه خود تعيين ميكند الزامي سازد.
2- هر يك از مجلسين ميتواند آيين نامه داخلي خود را تهيه و اعضاي خود را بهدليل بيانضباطي مجازات و با اتفاق نظر دو سوم نمايندگان عضوي را اخراجنمايد.
3- هر مجلس مشروح مذاكرات خود را در نشريهاي تنظيم و هر از چند گاه آن رامنتشر ميكند و مذاكراتي را كه محرمانه ماندن آنها ضروري باشد، از انتشارمستثني مينمايد؛ و آراي مثبت و منفي نمايندگان هر مجلس در زمينه مسائلمختلف بايد با تمايل يك پنجم اعضاي حاضر، در روزنامه درج گردد.
4- هيچ يك از مجلسين در مدت تشكيل جلسات كنگره نبايد تشكيل جلسه رابدون موافقت مجلس ديگر بيش از سه روز به تعويق اندازد و يا به مكانديگري غير از محل تشكيل جلسات دو مجلس منتقل نمايد.
بخش 6
1- سناتورها و نمايندگان در ازاي خدمتشان حقوق و مزايايي را كه قانون تعيينميكند و از محل خزانهداري ايالات متحده پرداخت ميشود، دريافتمينمايند. آنان در هنگامي كه در جلسههاي مجلس مربوطه حضور دارند ودر زمان رفت و آمد به مجلس، در كليه موارد به جز خيانت، جنايت و اخلالدر نظم عمومي از بازداشت مصون خواهند بود و براي هر گونه سخنراني يابحثي كه در هر يك از مجلسين ايراد نمايند، در هيچ مكان ديگري نبايدمؤاخذه شوند.
2- هيچ سناتور يا نمايندهاي طي دوره نمايندگي خود نبايد به يك سمت دولتيدر دستگاه حاكمه ايالات متحده كه در زمان تصدي مقام سناتوري ايجاد، ياموجب افزايش حقوق و مزاياي وي در طي دوره مزبور ميگردد، منصوب شودو شخصي كه در ايالات متحده داراي سمت دولتي باشد تا زماني كه تصديسمت فوق را داشته باشد، نبايد به عضويت هيچ يك از مجلسين درآيد.
بخش 7
1- كليه لوايح براي تحصيل درآمد در مجلس نمايندگان تصويب ميشود، وليسنا ميتواند همانند ساير لوايح در مورد آنها اصلاحاتي را پيشنهاد يا بااصلاحات موافقت نمايد.
2- هر لايحهاي كه به تصويب مجلس نمايندگان و سنا برسد، قبل از اينكه بهصورت قانون درآيد به رئيس جمهور ايالات متحده تقديم خواهد شد كه آنرا تاييد و امضا نمايد؛ در صورت عدم تاييد رئيس جمهور آن را، با ذكردلايل مخالفت به مجلسي كه لايحه در آن تصويب شده است ارجاع و مجلسمزبور پس از درج موارد مخالفت در نشريه خود، در لايحه تجديد نظر خواهدكرد. چنانچه بعد از تجديدنظر فوق، لايحهاي با رأي دو سوم اعضاي آنتصويب شود، همراه با موارد مخالفت به مجلس ديگر ارسال خواهد شد تا بهروش مشابه آن را بررسي نمايد و در صورتي كه دو سوم اعضاي مجلس مزبورنيز آن را تاييد نمايند به صورت قانون در خواهد آمد، ولي در همه اين مواردآراي هر دو مجلس به صورت «آري» و «نه» مشخص خواهد شد، و اساميموافقان و مخالفان لايحه در نشريه هر يك از مجلسين به ترتيب ثبت خواهدشد. اگر لايحهاي پس از ارائه به رئيس جمهوري ظرف مدت ده روز بدوناحتساب يكشنبهها) توسط وي اعاده نگردد، لايحه امضا شده تلقي خواهد شدو به صورت قانون در خواهد آمد، مگر اينكه كنگره طي دوره فترت از ارجاعآن امتناع ورزد كه در اين حالت، لايحه به صورت قانون در نخواهد آمد.
3- هر گونه دستور، تصميم يا رأي كه نياز به نظر موافق سنا و مجلس نمايندگانداشته باشد به جز مسأله تعويق) بايد به رئيس جمهور ايالات متحده ارائه وقبل از اجرا توسط وي تاييد شود. و در صورت عدم موافقت وي لايحه راميتوان با رأي دو سوم اعضاي سنا و مجلس نمايندگان طبق قوانين و حدوديكه در مورد لوايح تعيين شده است دوباره بررسي و تصويب كرد.
بخش 8
1- كنگره در موارد ذيل داراي اختيار ميباشد: وضع و وصول مالياتها، عوارضگمركي، تعرفهها، مالياتهاي غير مستقيم، پرداخت بدهيها و تأمين دفاعمشترك و رفاه عمومي ايالات متحده؛ لكن كليه عوارض گمركي، تعرفهها ومالياتهاي غير مستقيم در سراسر ايالات متحده يكسان ميباشد.
2- دريافت وام با استفاده از اعتبار ايالات متحده.
3- وضع مقررات براي تجارت با كشورهاي خارجي، بين ايالتهاي مختلف و باقبايل سرخپوست.
4- تهيه قانون واحد براي اعطاي تابعيت و قوانين واحد در مورد ورشكستگي درسراسر ايالات متحده.
5- انتشار پول، تعيين ارزش آن و ارزش پول خارجي و تعيين معيارهاي وزن واندازهگيري.
6- تعيين مجازات جعل اوراق بهادار و پول رايج ايالات متحده.
7- تأسيس ادارات پستي و ايجاد راههاي مراسلاتي.
8- تشويقِ پيشرفتِ علم و هنرهاي سودمند از راه حفظ حق انحصاري برايتأليفات و اختراعاتِ نويسندگان و مخترعان براي مدت زمان محدود.
9- تشكيل دادگاههاي تالي ديوان كشور.
10- تعريف و مجازات دزديهاي دريايي و جنايات ارتكابي در درياهاي آزادو جرايم بر عليه حقوق ملل.
11- اعلان جنگ و «صدور مجوز اقدام مقابله به مثل» و وضع قوانين مربوط بهمتصرفات زميني و دريايي.
12- تشكيل ارتش و حمايت از آن؛ اختصاص هر گونه اعتبار به منظور استفادهدر اين زمينه براي بيش از يك دوره دو ساله مجاز نخواهد بود.
13- تشكيل و نگهداري نيروي دريايي.
14- وضع مقررات براي اداره نيروهاي زميني و دريايي و ايجاد نظم در ميانآنها.
15- فراخواني نيروهاي مردمي براي اجراي قوانين اتحاديه، سركوب شورشها ودفع تهاجمات.
16- سازماندهي، تأمين سلاح و منظم ساختن نيروهاي شبه نظامي و ترتيب بهخدمت گرفتن بخشي از آنان به طوري كه در خدمت ايالات متحده باشند؛ درعين حال، براي ايالات اختيار نصب افسران و آموزش شبه نظاميان طبق قواعدانضباطي مقرر از سوي كنگره محفوظ ميباشد.
17- اعمال قانونگذاري انحصاري در همه موارد نسبت به منطقهاي با مساحتحداكثر ده مايل مربع) كه با واگذاري ايالتهاي خاص و پذيرش كنگره ميتواندمقر حكومت ايالات متحده گردد و نيز اعمال اختيارات مشابه در موردمكانهايي كه با موافقت مجلس قانونگذاري ايالتي براي ايجاد استحكامات،زرادخانه، وزارتخانه، كارخانههاي كشتيسازي، و ساير تأسيسات مورد نيازدر آن ايالت خريداري ميشوند.
18- تدوين كليه قوانين كه براي اعمال اختيارات آينده و ساير اختياراتي كه بهدولت ايالات متحده و يا هر وزارتخانه يا دستگاههاي اجرايي به موجب قانوناساسي واگذار شده، ضروري و مقتضي است.
بخش 9
1- كنگره نبايد مهاجرت يا ورود افرادي را كه هر يك از ايالتهاي فعلي پذيرشآنان را تاييد ميكنند تا قبل از سال هزاروهشتصدوهشت ممنوع نمايد، اماميتواند براي اينگونه ورود پرداخت ماليات يا عوارض گمركي را حداكثر تا دهدلار مقرر كند.
2- حق «قرار احضار زنداني»[2]) قابل تعليق نيست، مگر در موارد شورش يا تهاجمخارجي كه امنيت عمومي آن را ايجاب نمايد.
3- هيچ گونه لايحهاي داير بر مجازات افراد بدون محاكمه و يا قانوني كه عطفبه ماسبق گردد، نبايد تصويب شود.
4- هيچ گونه ماليات سرانه يا ماليات مستقيم ديگري نبايد وضع شود مگر اينكهمتناسب با آمارگيري يا سرشماري پيشبيني شده در اين قانون باشد.
5- هيچ گونه ماليات يا عوارض گمركي بر كالاهاي صادراتي هر يك از ايالاتوضع نخواهد شد.
6- مقررات بازرگاني يا مالياتي يك ايالت نبايد هيچ امتيازي را براي بندرهايخود نسبت به بندرهاي ايالتهاي ديگر قايل شوند؛ كشتيهايي كه عازم ايالتيهستند و يا از آن حركت ميكنند، مجبور به ورود به بندر ديگر يا ترخيص ازآن و يا پرداخت عوارض در آنجا نميباشند.
7- برداشت پول از خزانهداري فقط بر اساس اعتباراتي كه قانون معين ميكندخواهد بود؛ و اظهارنامهها و صورتحساب دريافت و پرداخت كليه وجوه دولتيبه طور منظم و هر از چند گاه منتشر ميشود.
8- ايالات متحده هيچ گونه عنوان اشرافي اعطا نميكند: هر كسي كه در ايالاتمتحده داراي سمت رسمي تعهدآور يا اماني باشد نميتواند بدون رضايتكنگره هيچ نوع هديه، مقرري، سمت و يا عنواني را از هيچ شاه، شاهزاده و ياكشور خارجي بپذيرد.
بخش 10
1- انجام موارد ذيل براي ايالتها ممنوع است: الحاق به معاهده، اتحاديه و ياكنفدراسيون؛ صدور مجوز اقدام مقابله به مثل؛ چاپ پول؛ انتشار اوراق بهادار؛پيشنهاد هر چيزي غير از سكه طلا و نقره براي پرداخت بدهيها؛ تصويب هرنوع لايحه، مجازات افراد بدون محاكمه يا به موجب قانوني كه عطف به ماسبقشود يا قانوني كه به تعهدات قراردادي لطمه وارد آورد، و اعطاي هر گونهعنوان اشرافي.
2- هيچ ايالتي نميتواند بدون موافقت كنگره هيچ گونه تعرفه يا عوارض گمركيبر واردات و صادرات وضع نمايد به جز مواردي كه براي اجراي قوانينبازرسي آن ايالت كاملاً ضروري باشد؛ سود خالص كليه عوارض گمركي وتعرفهها كه هر يك از ايالتها بر واردات يا صادرات وضع نمايند بايد از طريقخزانهداري ايالات متحده به مصرف برسد. كنگره ميتواند تمامي اين قوانينرا بازنگري و بر آنها نظارت نمايد.
3- هيچ ايالتي نبايد بدون موافقت كنگره، عوارض بار يا ماليات وضع نمايد، درزمان صلح سرباز يا كشتي جنگي نگهداري كند، با ايالت ديگر و يا با يكقدرت خارجي موافقتنامه يا ميثاقي امضا نمايد يا وارد جنگ شود، مگر اينكهعملاً مورد تهاجم قرار گيرد يا در معرض خطر قريبالوقوعي باشد كه درنگدر برابر آن جايز نباشد.
اصل دوم
بخش 1
1- قوه مجريه در اختيار رئيس جمهور ايالات متحده آمريكا قرار دارد. دورهرياست جمهوري چهار سال است و با معاون رئيس جمهور كه دوره وي نيزچهار سال ميباشد به ترتيب ذيل انتخاب خواهند شد:
2- هر ايالت به شيوهاي كه مجلس قانونگذاري آن معين ميكند، تعداديانتخاب كننده تعيين خواهد نمود كه تعدادشان برابر با تعداد كل سناتورها ونمايندگاني ميباشد كه يك ايالت مجاز به داشتن آنها در كنگره است. وليهيچ سناتور، نماينده و يا فردي كه در ايالات متحده داراي سمتي غير انتفاعيو يا انتفاعي باشد نميتواند به عنوان انتخاب كننده تعيين گردد.
3- انتخاب كنندگان بايد در ايالتهاي خود تشكيل جلسه دهند و از طريق رأيمخفي دو نفر را كه حداقل يك نفرشان مقيم ايالت آنان نباشد انتخاب كنند، وآنگاه فهرستي از افرادي را كه رأي به آنان داده شده است و همچنين تعدادآراي هريك از آنان را تهيه و پس از امضا و تاييد به صورت مهر شده به مركزحكومت ايالات متحده و به نام شخص رئيس سنا ارسال نمايند؛ رئيس سنا درحضور نمايندگان سنا و مجلس نمايندگان كليه تأييديهها را ميگشايد، وسپس آراء شمارش ميشوند. شخصي كه بيشترين تعداد آراء را از كلانتخابكنندگان تعيين شده كسب نمايد، رئيس جمهور ميشود، و اگر بيش ازيك نفر اكثريت مزبور را به تساوي داشته باشند، و تعداد آراء مساوي باشد،مجلس نمايندگان بيدرنگ از طريق رأي مخفي يكي از آنان را به سمترياست جمهوري انتخاب مينمايد، و اگر هيچ فردي حائز اكثريت آراء نباشد،در اين صورت مجلس نمايندگان مزبور به همان روش از ميان پنج نفر اولفهرست، رئيس جمهور را انتخاب مينمايد. اما در انتخاب وي، ايالتها رأيخواهند داد و هر ايالت داراي يك رأي ميباشد، حد نصاب لازم براي اينمنظور عبارت است از مجموع عضو يا اعضاي دو سوم ايالتها و اكثريتي از كلايالتها براي انتخاب ضروري ميباشد. در هر حالت پس از انتخابرئيس جمهور، شخصي كه بيشترين تعداد آراي انتخاب كنندگان را كسبنموده باشد معاون رئيس جمهور ميشود. ولي اگر دو يا چند نفر باقي بمانند كهداراي آراي مساوي باشند، سنا از ميان آنان معاون رئيس جمهور را با رأيمخفي انتخاب ميكند.
4- كنگره ميتواند زمان تعيين انتخاب كنندگان و روزي را كه آنان بايد آرايخود را به صندوق بريزند، معين نمايد. اين روز بايد در سراسر ايالات متحدهيك روز واحد باشد.
5- هر شخصي براي احراز مقام رياست جمهوري بايد در زمان تصويب اينقانون اساسي، شهروند بومي يا تبعه ايالات متحده، حداقل سيوپنج ساله ومدت چهارده سال مقيم ايالات متحده باشد.
6- وظايف و اختيارات رئيسجمهور در صورت بركناري، فوت، كنارهگيري ياناتواني از انجام آنها، به معاون رئيس جمهور واگذار ميشوند. كنگره ميتواندبه موجب قانون در موارد بركناري، فوت، كنارهگيري يا ناتواني رئيس جمهور ونيز معاون وي، مقام مسئولي را به عنوان كفيل رياست جمهوري تعيين نمايد، ومقام مزبور طبق مقررات، تا زمان رفع ناتواني يا انتخاب رئيسجمهور، بهعنوان رئيسجمهور انجام وظيفه مينمايد.
7- رئيس جمهور در ازاي خدماتش در زمانهاي معين حقوق دريافت خواهد كردو ميزان آن در طول دوره رياست جمهوري وي افزايش يا كاهش نمييابد،رئيس جمهور نبايد در طول دوره مزبور هيچ گونه مقرري ديگري از ايالاتمتحده يا هيچ يك از ايالتها دريافت نمايد.
8- رئيس جمهور پيش از تصدي سمت خود به شرح ذيل سوگند ياد نموده ومراتب ذيل را تاييد مينمايد:
«من رسماً سوگند ياد ميكنم كه مسئوليت رياست جمهوري ايالات متحده راصادقانه انجام دهم و تا آنجا كه در توان دارم از قانون اساسي ايالات متحدهصيانت، حمايت و دفاع نمايم.»
بخش 2
1- هر گاه ارتش و نيروي دريايي ايالات متحده و نيروهاي مردمي ايالتهايمختلف كه جهت انجام خدمت بالفعل براي ايالات متحده فراخوانده شوند،رئيس جمهور فرمانده كل آنان خواهد بود. وي ميتواند نظرات كتبي مقامعالي رتبه هر يك از «دستگاههاي اجرايي» را در مورد موضوعات مربوط بهوظايف دستگاه متبوع آنها جويا شود. رئيس جمهور حق تعليق اجراي مجازاتو يا عفو جرايم ارتكابي عليه ايالات متحده را جز در موارد «اعلام جرم عليهمقامات دولتي» دارا ميباشد.
2- رئيسجمهور با مشورت و موافقت سنا و به شرط موافقت دو سوم سناتورهايحاضر، داراي اختيار انعقاد معاهدات ميباشد و به ترتيبي كه قانون معينخواهد كرد، سفيران و ساير نمايندگان و كارداران كشور، قضات ديوان عالي وساير مقامات ايالات متحده را كه انتصاب آنان در قانون اساسي به نحوديگري مقرر نشده باشد، معرفي و منصوب خواهد نمود. ولي كنگره ميتواندبه موجب قانون، اختيار انتصاب مقامات ردههاي پايين را به نحوي كه شايستهبداند به شخص رئيس جمهور، محاكم قضايي يا رؤساي وزارتخانهها واگذارنمايد.
3- رئيس جمهور مختار است براي كليه سمتهايي كه ممكن است در زمانتعطيلي موقت سنا بلاتصدي شوند با اعطاي مأموريت شخص يا اشخاصي رامنصوب نمايد، مأموريت مزبور در پايان اجلاس بعدي سنا خاتمه مييابد.
بخش 3
رئيس جمهور هر از چند گاه گزارشي در مورد وضعيت اتحاديه به كنگره ارائهو اقداماتي را كه ضروري و مقتضي تشخيص دهد براي ملاحظه اعضاي سناپيشنهاد مينمايد، وي ميتواند در مواقع اضطراري هر دو مجلس يا يكي از آنها رابراي تشكيل جلسه فراخواند، و در صورت بروز اختلاف در مورد دوره فترت،آنها را تا هر زمان ديگري كه مناسب بداند تعطيل كند؛ وي سفيران و نمايندگانخارجي را به حضور ميپذيرد، بر اجراي صحيح قوانين نظارت و كليه مقاماتمسئول ايالات متحده را منصوب مينمايد.
بخش 4
رئيس جمهور، معاون رئيس جمهور و كليه مقامات كشوري پس از اعلام جرمعليه آنان و محكوميت به خاطر ارتكاب جرم) خيانت، ارتشاء و ساير جرايمشديد و جنحه از كار بركنار ميشوند.
1- قوه مجريه در اختيار رئيس جمهور ايالات متحده آمريكا قرار دارد. دورهرياست جمهوري چهار سال است و با معاون رئيس جمهور كه دوره وي نيزچهار سال ميباشد به ترتيب ذيل انتخاب خواهند شد:
2- هر ايالت به شيوهاي كه مجلس قانونگذاري آن معين ميكند، تعداديانتخاب كننده تعيين خواهد نمود كه تعدادشان برابر با تعداد كل سناتورها ونمايندگاني ميباشد كه يك ايالت مجاز به داشتن آنها در كنگره است. وليهيچ سناتور، نماينده و يا فردي كه در ايالات متحده داراي سمتي غير انتفاعيو يا انتفاعي باشد نميتواند به عنوان انتخاب كننده تعيين گردد.
3- انتخاب كنندگان بايد در ايالتهاي خود تشكيل جلسه دهند و از طريق رأيمخفي دو نفر را كه حداقل يك نفرشان مقيم ايالت آنان نباشد انتخاب كنند، وآنگاه فهرستي از افرادي را كه رأي به آنان داده شده است و همچنين تعدادآراي هريك از آنان را تهيه و پس از امضا و تاييد به صورت مهر شده به مركزحكومت ايالات متحده و به نام شخص رئيس سنا ارسال نمايند؛ رئيس سنا درحضور نمايندگان سنا و مجلس نمايندگان كليه تأييديهها را ميگشايد، وسپس آراء شمارش ميشوند. شخصي كه بيشترين تعداد آراء را از كلانتخابكنندگان تعيين شده كسب نمايد، رئيس جمهور ميشود، و اگر بيش ازيك نفر اكثريت مزبور را به تساوي داشته باشند، و تعداد آراء مساوي باشد،مجلس نمايندگان بيدرنگ از طريق رأي مخفي يكي از آنان را به سمترياست جمهوري انتخاب مينمايد، و اگر هيچ فردي حائز اكثريت آراء نباشد،در اين صورت مجلس نمايندگان مزبور به همان روش از ميان پنج نفر اولفهرست، رئيس جمهور را انتخاب مينمايد. اما در انتخاب وي، ايالتها رأيخواهند داد و هر ايالت داراي يك رأي ميباشد، حد نصاب لازم براي اينمنظور عبارت است از مجموع عضو يا اعضاي دو سوم ايالتها و اكثريتي از كلايالتها براي انتخاب ضروري ميباشد. در هر حالت پس از انتخابرئيس جمهور، شخصي كه بيشترين تعداد آراي انتخاب كنندگان را كسبنموده باشد معاون رئيس جمهور ميشود. ولي اگر دو يا چند نفر باقي بمانند كهداراي آراي مساوي باشند، سنا از ميان آنان معاون رئيس جمهور را با رأيمخفي انتخاب ميكند.
4- كنگره ميتواند زمان تعيين انتخاب كنندگان و روزي را كه آنان بايد آرايخود را به صندوق بريزند، معين نمايد. اين روز بايد در سراسر ايالات متحدهيك روز واحد باشد.
5- هر شخصي براي احراز مقام رياست جمهوري بايد در زمان تصويب اينقانون اساسي، شهروند بومي يا تبعه ايالات متحده، حداقل سيوپنج ساله ومدت چهارده سال مقيم ايالات متحده باشد.
6- وظايف و اختيارات رئيسجمهور در صورت بركناري، فوت، كنارهگيري ياناتواني از انجام آنها، به معاون رئيس جمهور واگذار ميشوند. كنگره ميتواندبه موجب قانون در موارد بركناري، فوت، كنارهگيري يا ناتواني رئيس جمهور ونيز معاون وي، مقام مسئولي را به عنوان كفيل رياست جمهوري تعيين نمايد، ومقام مزبور طبق مقررات، تا زمان رفع ناتواني يا انتخاب رئيسجمهور، بهعنوان رئيسجمهور انجام وظيفه مينمايد.
7- رئيس جمهور در ازاي خدماتش در زمانهاي معين حقوق دريافت خواهد كردو ميزان آن در طول دوره رياست جمهوري وي افزايش يا كاهش نمييابد،رئيس جمهور نبايد در طول دوره مزبور هيچ گونه مقرري ديگري از ايالاتمتحده يا هيچ يك از ايالتها دريافت نمايد.
8- رئيس جمهور پيش از تصدي سمت خود به شرح ذيل سوگند ياد نموده ومراتب ذيل را تاييد مينمايد:
«من رسماً سوگند ياد ميكنم كه مسئوليت رياست جمهوري ايالات متحده راصادقانه انجام دهم و تا آنجا كه در توان دارم از قانون اساسي ايالات متحدهصيانت، حمايت و دفاع نمايم.»
بخش 2
1- هر گاه ارتش و نيروي دريايي ايالات متحده و نيروهاي مردمي ايالتهايمختلف كه جهت انجام خدمت بالفعل براي ايالات متحده فراخوانده شوند،رئيس جمهور فرمانده كل آنان خواهد بود. وي ميتواند نظرات كتبي مقامعالي رتبه هر يك از «دستگاههاي اجرايي» را در مورد موضوعات مربوط بهوظايف دستگاه متبوع آنها جويا شود. رئيس جمهور حق تعليق اجراي مجازاتو يا عفو جرايم ارتكابي عليه ايالات متحده را جز در موارد «اعلام جرم عليهمقامات دولتي» دارا ميباشد.
2- رئيسجمهور با مشورت و موافقت سنا و به شرط موافقت دو سوم سناتورهايحاضر، داراي اختيار انعقاد معاهدات ميباشد و به ترتيبي كه قانون معينخواهد كرد، سفيران و ساير نمايندگان و كارداران كشور، قضات ديوان عالي وساير مقامات ايالات متحده را كه انتصاب آنان در قانون اساسي به نحوديگري مقرر نشده باشد، معرفي و منصوب خواهد نمود. ولي كنگره ميتواندبه موجب قانون، اختيار انتصاب مقامات ردههاي پايين را به نحوي كه شايستهبداند به شخص رئيس جمهور، محاكم قضايي يا رؤساي وزارتخانهها واگذارنمايد.
3- رئيس جمهور مختار است براي كليه سمتهايي كه ممكن است در زمانتعطيلي موقت سنا بلاتصدي شوند با اعطاي مأموريت شخص يا اشخاصي رامنصوب نمايد، مأموريت مزبور در پايان اجلاس بعدي سنا خاتمه مييابد.
بخش 3
رئيس جمهور هر از چند گاه گزارشي در مورد وضعيت اتحاديه به كنگره ارائهو اقداماتي را كه ضروري و مقتضي تشخيص دهد براي ملاحظه اعضاي سناپيشنهاد مينمايد، وي ميتواند در مواقع اضطراري هر دو مجلس يا يكي از آنها رابراي تشكيل جلسه فراخواند، و در صورت بروز اختلاف در مورد دوره فترت،آنها را تا هر زمان ديگري كه مناسب بداند تعطيل كند؛ وي سفيران و نمايندگانخارجي را به حضور ميپذيرد، بر اجراي صحيح قوانين نظارت و كليه مقاماتمسئول ايالات متحده را منصوب مينمايد.
بخش 4
رئيس جمهور، معاون رئيس جمهور و كليه مقامات كشوري پس از اعلام جرمعليه آنان و محكوميت به خاطر ارتكاب جرم) خيانت، ارتشاء و ساير جرايمشديد و جنحه از كار بركنار ميشوند.
اصل سوم
بخش 1
قوه قضاييه ايالات متحده به ديوان عالي و دادگاههاي تالي كه كنگره ميتوانددر هر زماني تعيين نمايد و تشكيل دهد، واگذار ميگردد. قاضيان ديوان عالي ودادگاههاي تالي تا زماني كه حسن رفتار داشته باشند در مقام خود باقي مانده وحقوق خود را در زمانهاي معين در ازاي خدمتشان دريافت ميكنند. ميزان اينحقوق در طول مدت عهدهداري اين سمت كاهش نمييابد.
بخش 2
1- حيطه عمل قوه قضاييه ايالات متحده موارد ذيل را شامل ميشود:
كليه دعاوي، براساس قانون و انصاف ناشي از قانون اساسي، ساير قوانينايالات متحده و معاهداتي كه به موجب قوانين منعقد شده يا خواهند شد؛-كليه دعاوي مربوط به سفيران، كنسولها و ديگر مقامات بلند پايه دولتي؛ -دعاوي دريايي و دريانوردي؛- اختلافاتي كه در آنها ايالات متحده يكي ازطرفهاي دعوي باشد؛- اختلاف بين دو يا چند ايالت؛- بين يك ايالت وشهروندان ايالت ديگر؛- بين شهروندان ايالتهاي مختلف؛- بين شهروندانيك ايالت كه مدعي اراضي واگذار شده ايالتهاي مختلف ديگر هستند، بينيك ايالت يا شهروندان آن با كشورها، شهروندان يا اتباع خارجي.
2- در كليه دعاوي مربوط به سفيران، كنسولها و ساير مقامات بلند پايه، و درمواردي كه يك ايالت طرف دعوي است، صلاحيت اصلي را ديوان عالي خواهدداشت. در كليه موارد ديگري كه قبلاً ذكر شد، ديوان عالي صلاحيت پژوهشيرا هم نسبت به «مسائل شكلي» و هم نسبت به «مسائل ماهوي» با استثنائات وبراساس مقرراتي كه كنگره طبق قانون معين ميكند دارا خواهد بود.
3- رسيدگي به كليه جرايم به جز موارد «اعلام جرم عليه مقامات دولتي» بايدتوسط هيأت منصفه انجام شود، و چنين رسيدگي بايد در ايالت محل وقوعجرم برگزار گردد؛ ولي هر گاه محل وقوع جرم هيچ يك از ايالتها نباشد،محاكمه بايد در محل يا محلهايي كه كنگره به موجب قانون تعيين ميكندبرگزار شود.
بخش 3
1- خيانت به ايالات متحده، فقط شامل تحميل جنگ به آن يا طرفداري ازدشمنان آن يا كمك و مساعدت به آنان ميباشد. هيچ فردي به جرمارتكاب) خيانت محكوم نميشود مگر براساس گواهي دو شاهد بر يك اقدامآشكار و يا اعتراف در دادگاه علني.
2- كنگره اختيار تعيين مجازات جرم ارتكاب) خيانت را دارا ميباشد؛ وليحكم داير بر مجازات فرد بدون محاكمه به سبب خيانت مبني بر مهدورالدمبودن يا در زمان زندگي شخص محكوم اجرا ميشود.
قوه قضاييه ايالات متحده به ديوان عالي و دادگاههاي تالي كه كنگره ميتوانددر هر زماني تعيين نمايد و تشكيل دهد، واگذار ميگردد. قاضيان ديوان عالي ودادگاههاي تالي تا زماني كه حسن رفتار داشته باشند در مقام خود باقي مانده وحقوق خود را در زمانهاي معين در ازاي خدمتشان دريافت ميكنند. ميزان اينحقوق در طول مدت عهدهداري اين سمت كاهش نمييابد.
بخش 2
1- حيطه عمل قوه قضاييه ايالات متحده موارد ذيل را شامل ميشود:
كليه دعاوي، براساس قانون و انصاف ناشي از قانون اساسي، ساير قوانينايالات متحده و معاهداتي كه به موجب قوانين منعقد شده يا خواهند شد؛-كليه دعاوي مربوط به سفيران، كنسولها و ديگر مقامات بلند پايه دولتي؛ -دعاوي دريايي و دريانوردي؛- اختلافاتي كه در آنها ايالات متحده يكي ازطرفهاي دعوي باشد؛- اختلاف بين دو يا چند ايالت؛- بين يك ايالت وشهروندان ايالت ديگر؛- بين شهروندان ايالتهاي مختلف؛- بين شهروندانيك ايالت كه مدعي اراضي واگذار شده ايالتهاي مختلف ديگر هستند، بينيك ايالت يا شهروندان آن با كشورها، شهروندان يا اتباع خارجي.
2- در كليه دعاوي مربوط به سفيران، كنسولها و ساير مقامات بلند پايه، و درمواردي كه يك ايالت طرف دعوي است، صلاحيت اصلي را ديوان عالي خواهدداشت. در كليه موارد ديگري كه قبلاً ذكر شد، ديوان عالي صلاحيت پژوهشيرا هم نسبت به «مسائل شكلي» و هم نسبت به «مسائل ماهوي» با استثنائات وبراساس مقرراتي كه كنگره طبق قانون معين ميكند دارا خواهد بود.
3- رسيدگي به كليه جرايم به جز موارد «اعلام جرم عليه مقامات دولتي» بايدتوسط هيأت منصفه انجام شود، و چنين رسيدگي بايد در ايالت محل وقوعجرم برگزار گردد؛ ولي هر گاه محل وقوع جرم هيچ يك از ايالتها نباشد،محاكمه بايد در محل يا محلهايي كه كنگره به موجب قانون تعيين ميكندبرگزار شود.
بخش 3
1- خيانت به ايالات متحده، فقط شامل تحميل جنگ به آن يا طرفداري ازدشمنان آن يا كمك و مساعدت به آنان ميباشد. هيچ فردي به جرمارتكاب) خيانت محكوم نميشود مگر براساس گواهي دو شاهد بر يك اقدامآشكار و يا اعتراف در دادگاه علني.
2- كنگره اختيار تعيين مجازات جرم ارتكاب) خيانت را دارا ميباشد؛ وليحكم داير بر مجازات فرد بدون محاكمه به سبب خيانت مبني بر مهدورالدمبودن يا در زمان زندگي شخص محكوم اجرا ميشود.
اصل چهارم
بخش 1
قوانين عمومي، سوابق و تصميمات قضايي يك ايالت در ساير ايالتها اعتبار ورسميت كامل خواهد داشت. كنگره ميتواند از طريق قوانين كلي شيوه احرازاصالت اين قوانين، سوابق و تصميمات مزبور و اثر آن را معين نمايد.
بخش 2
1- شهروندان هر ايالت از تمامي امتيازات و مصونيتهاي شهروندان درايالتهاي ديگر برخوردار خواهند شد.
2- هر گاه شخصي در هر ايالتي متهم به ارتكاب) خيانت، جنايت، يا جرايمديگر گردد، و) از چنگال عدالت بگريزد، و در ايالت ديگر يافت شود، باتقاضاي مقامات اجرايي ايالتي كه وي از آنجا گريخته است، به ايشان تحويل وبه ايالتي كه صلاحيت قضايي رسيدگي به جرم را دارد، منتقل خواهد شد.
3- شخصي كه در يك ايالت طبق قوانين آن موظف به انجام خدمت يا كاريميباشد، و به ايالت ديگر فرار كند به موجب هيچ يك از قوانين يا مقرراتآنجا از انجام خدمت يا كار مزبور بريالذمه نخواهد شد، به درخواست طرفيكه خدمت يا كار ميبايستي براي وي انجام ميشد تحويل ميشود.
بخش 3
1- كنگره ميتواند ايالتهاي جديد را به عضويت اتحاديه بپذيرد، اما هيچ ايالتجديدي در حوزه قضايي ايالت ديگر تشكيل يا تأسيس نخواهد شد، و نيز هيچايالتي از الحاق دو يا چند ايالت يا بخشهايي از ايالتها، بدون موافقت مجلسقانونگذاري ايالتهاي مربوطه و كنگره تشكيل نخواهد شد.
2- كنگره اختيار تنظيم يا تدوين كليه قوانين و مقررات مربوط به سرزمينها ياساير املاك متعلق به ايالات متحده را دارا ميباشد؛ مفاد قانون اساسي بهنحوي تفسير نخواهد شد كه ناقض حقوق ايالات متحده يا يك ايالت خاصباشد.
بخش 4
ايالات متحده براي هر يك از ايالتهاي اتحاديه، شكل حكومت جمهوري راتضمين و در برابر تهاجم حمله) و در صورت درخواست مجلس قانونگذاريايالتي، يا قوه مجريه در زماني كه نتوان مجلس مزبور را تشكيل داد) در مقابلآشوب داخلي، از آنها حمايت خواهد نمود.
قوانين عمومي، سوابق و تصميمات قضايي يك ايالت در ساير ايالتها اعتبار ورسميت كامل خواهد داشت. كنگره ميتواند از طريق قوانين كلي شيوه احرازاصالت اين قوانين، سوابق و تصميمات مزبور و اثر آن را معين نمايد.
بخش 2
1- شهروندان هر ايالت از تمامي امتيازات و مصونيتهاي شهروندان درايالتهاي ديگر برخوردار خواهند شد.
2- هر گاه شخصي در هر ايالتي متهم به ارتكاب) خيانت، جنايت، يا جرايمديگر گردد، و) از چنگال عدالت بگريزد، و در ايالت ديگر يافت شود، باتقاضاي مقامات اجرايي ايالتي كه وي از آنجا گريخته است، به ايشان تحويل وبه ايالتي كه صلاحيت قضايي رسيدگي به جرم را دارد، منتقل خواهد شد.
3- شخصي كه در يك ايالت طبق قوانين آن موظف به انجام خدمت يا كاريميباشد، و به ايالت ديگر فرار كند به موجب هيچ يك از قوانين يا مقرراتآنجا از انجام خدمت يا كار مزبور بريالذمه نخواهد شد، به درخواست طرفيكه خدمت يا كار ميبايستي براي وي انجام ميشد تحويل ميشود.
بخش 3
1- كنگره ميتواند ايالتهاي جديد را به عضويت اتحاديه بپذيرد، اما هيچ ايالتجديدي در حوزه قضايي ايالت ديگر تشكيل يا تأسيس نخواهد شد، و نيز هيچايالتي از الحاق دو يا چند ايالت يا بخشهايي از ايالتها، بدون موافقت مجلسقانونگذاري ايالتهاي مربوطه و كنگره تشكيل نخواهد شد.
2- كنگره اختيار تنظيم يا تدوين كليه قوانين و مقررات مربوط به سرزمينها ياساير املاك متعلق به ايالات متحده را دارا ميباشد؛ مفاد قانون اساسي بهنحوي تفسير نخواهد شد كه ناقض حقوق ايالات متحده يا يك ايالت خاصباشد.
بخش 4
ايالات متحده براي هر يك از ايالتهاي اتحاديه، شكل حكومت جمهوري راتضمين و در برابر تهاجم حمله) و در صورت درخواست مجلس قانونگذاريايالتي، يا قوه مجريه در زماني كه نتوان مجلس مزبور را تشكيل داد) در مقابلآشوب داخلي، از آنها حمايت خواهد نمود.
اصل پنجم
هر گاه دو سوم نمايندگان دو مجلس ضروري تشخيص دهند، كنگرهاصلاحاتي را براي قانون اساسي پيشنهاد خواهد داد، و يا بنا به درخواستمجلسين قانونگذاري دو سوم ايالتهاي مختلف، خواستار تشكيل مجمعي برايپيشنهاد اصلاحات خواهد گرديد. در هر دو حالت هر گاه پيشنهادها را مجلسينقانونگذاري سه چهارم ايالتهاي مختلف و يا مجامع سه چهارم ايالتها تصويبنمايند، به عنوان بخشي از اين قانون اساسي براي كليه مقاصد و اهداف معتبرخواهد بود. هر يك از دو روش اصلاحي فوق را كنگره ميتواند پيشنهاد نمايد. باوجود اين، هيچ اصلاحيهاي كه ممكن است قبل از سال يكهزارو هشتصدو هشتميلادي به تصويب برسد به هيچ نحوي بر بندهاي اول و چهارم بخش نهم اصل اولتأثيري نخواهد گذاشت، و هيچ ايالتي بدون رضايت خود از حق رأي مساوي درسنا محروم نميشود.
اصل ششم
1- كليه تعهدات و ديوني كه پيش از تصويب اين قانون اساسي پذيرفته شدهاند،همان گونه كه به موجب كنفدراسيون براي ايالات متحده معتبر بودهاند، طبققانون اساسي حاضر نيز معتبر است.
2- اين قانون اساسي و قوانين ايالات متحده كه براساس آن وضع ميشوند، وكليه معاهدات منعقد شده و يا معاهداتي كه به نام و اختيار) ايالات متحدهمنعقد ميشوند، قانون برتر اين سرزمين ميباشند، و قضات در تمام ايالتهابدون توجه به آنچه با قانون اساسي يا ساير قوانين هر يك از ايالتها مغايراست، از آن تبعيت مينمايند.
3- سناتورها و نمايندگاني كه قبلاً ذكر شدند، اعضاي مجلسين قانونگذاريايالتهاي مختلف و تمام مقامات قضايي و اجرايي ايالات متحده و ايالتهايمختلف با اداي سوگند يا اعلام رسمي موظف ميشوند از قانون اساسي حمايتنمايند، اما هيچ آزمون مذهبي به عنوان شرط لازم براي واگذاري سمت رسمييا غير انتفاعي در ايالت متحده وجود ندارد.
2- اين قانون اساسي و قوانين ايالات متحده كه براساس آن وضع ميشوند، وكليه معاهدات منعقد شده و يا معاهداتي كه به نام و اختيار) ايالات متحدهمنعقد ميشوند، قانون برتر اين سرزمين ميباشند، و قضات در تمام ايالتهابدون توجه به آنچه با قانون اساسي يا ساير قوانين هر يك از ايالتها مغايراست، از آن تبعيت مينمايند.
3- سناتورها و نمايندگاني كه قبلاً ذكر شدند، اعضاي مجلسين قانونگذاريايالتهاي مختلف و تمام مقامات قضايي و اجرايي ايالات متحده و ايالتهايمختلف با اداي سوگند يا اعلام رسمي موظف ميشوند از قانون اساسي حمايتنمايند، اما هيچ آزمون مذهبي به عنوان شرط لازم براي واگذاري سمت رسمييا غير انتفاعي در ايالت متحده وجود ندارد.
اصل هفتم
تصويب قانون اساسي از سوي مجامع نه ايالت، اين قانون را بين ايالتهايي كهآن را تصويب مينمايند لازمالاجرا مينمايد،
اصلاحات قانون اساسي ايالات متحده آمريكا، و اصول افزوده شده به آن بنا بهپيشنهاد كنگره و تصويب مجلسين قانونگذاري ايالتهاي مختلف، به موجب اصلپنجم قانون اساسي اوليه لازمالاجرا ميباشد.
اصلاحات قانون اساسي ايالات متحده آمريكا، و اصول افزوده شده به آن بنا بهپيشنهاد كنگره و تصويب مجلسين قانونگذاري ايالتهاي مختلف، به موجب اصلپنجم قانون اساسي اوليه لازمالاجرا ميباشد.
اصلاحات
اصلاحيه اول 1791
كنگره در خصوص ايجاد مذهب، يا منع پيروي آزادانه از آن، يا محدودساختن آزادي بيان يا مطبوعات يا حق مردم براي برپايي اجتماعات آرام ودادخواهي از حكومت براي جبران خسارت، هيچ قانوني وضع نميكند.
اصلاحيه دوم 1791
داشتن يك نيروي منظم شبه نظامي مردمي كه براي امنيت يك كشور آزادضروري باشد و حق مردم براي حمل و نگهداري اسلحه محترم شمرده ميشود.
اصلاحيه سوم 1791
هيچ سربازي نه در زمان صلح و نه در زمان جنگ بدون رضايت صاحبخانهدر هيچ خانهاي مستقر نخواهد شد، مگر به ترتيبي كه به موجب قانون معين كند.
اصلاحیه چهارم 1791
حق امنيت جان، مسكن، اوراق و اسناد و مصونيت داراييهاي مردم در برابرتفتيش و توقيف غير موجه تضمين ميشود و هيچ گونه حكم بازداشت اشخاص ياتوقيف اموال صادر نميشود، مگر بر پايه يك دليل محتمل با سوگند يا اعلامرسمي، و محل مورد تفتيش و اشخاص يا اموالي كه بايد توقيف شود دقيقاً بايدمشخص شود.
اصلاحيه پنجم 1791
هيچ شخصي به سبب ارتكاب جرم سنگين يا جرم نامعين مسئول شناختهنخواهد شد، مگر بر اساس «كيفر خواست يا اعلام جرم» هيأت عالي منصفه، مگردر موارد مربوط به نيروهاي زميني، دريايي يا نيروهاي شبه نظامي مردمي كه عملاًدر حال خدمت در زمان جنگ يا خطر عمومي باشند. هيچ كس براي يك جرمدوبار به حبس يا اعدام محكوم نخواهد شد. هيچ كس در هيچ مورد كيفري بهاداي شهادت عليه خود مجبور و يا از زندگي، آزادي و دارايي خويش بدون طيمراحل قانوني لازم محروم نخواهد شد. اموال خصوصي بدون پرداخت غرامتعادلانه مورد استفاده عمومي قرار نخواهد گرفت.
اصلاحيه ششم 1791
در كليه دادرسيهاي كيفري، متهم از حقوق ذيل برخوردار خواهد بود: حقمحاكمه سريع و علني توسط هيأت منصفه بيطرف ايالت و منطقهاي كه جرم درآن رخ داده است، منطقه مزبور را بايد قانون از پيش تعيين كرده باشد؛ حق آگاهياز ماهيت و دليل اتهام؛ حق مواجهه با شهودي كه عليه او شهادت ميدهند؛ حقاحضار شهود به نفع خود؛ و حق داشتن وكيل براي دفاع از خود.
اصلاحيه هفتم 1791
در دعاوي حقوق نانوشته، هنگامي كه ارزش مسأله مورد اختلاف بيش ازبيست دلار باشد، حق رسيدگي هيأت منصفه محفوظ خواهد بود و هر جرمي كههيأت منصفه مورد رسيدگي قرار دهد، در هيچ دادگاه ديگري در ايالات متحدهبه گونه ديگري دوباره مورد رسيدگي قرار نخواهد گرفت مگر بر اساس قواعدحقوق نانوشته.
اصلاحيه هشتم 1791
اخذ وجه ضمان سنگين و جزاي نقدي و يا اِعمال مجازات ظالمانه ياغيرمتعارف ممنوع ميباشد.
اصلاحيه نهم 1791
ذكر برخي حقوق در قانون اساسي به مفهوم نفي يا انكار ساير حقوقي كه مردمكسب كردهاند، تعبير نخواهد شد.
اصلاحيه دهم 1791
اختياراتي كه به موجب قانون اساسي به ايالات متحده اعطا نگرديده و يا برايايالتها ممنوع نشده باشد، براي ايالتهاي ذيربط، يا مردم محفوظ خواهد بود.
اصلاحيه يازدهم 1798
دعاوي مبتني بر قانون يا انصاف كه شهروند يك ايالت يا شهروندان يا اتباعيك دولت خارجي عليه يكي از ايالتهاي ايالات متحده اقامه نمايند، در قوهقضاييه ايالات متحده مسموع نيست.
اصلاحيه دوازدهم 1804
راي دهندگان در ايالتهاي متبوع خود گرد هم آمده و با رأي مخفي،رئيس جمهور و معاون رئيس جمهور را كه حداقل يك نفرشان نبايد از اهاليايالت خود آنان باشد انتخاب ميكنند. آنان بايد در ورقههاي رأي، نام شخصي راكه به عنوان رئيس جمهور به او رأي دادهاند و در ورقه جداگانه ديگري، نامشخصي را كه به عنوان معاون رئيس جمهور به او رأي دادهاند قيد نمايند و سپسفهرستي جداگانه از اسامي كساني را كه به عنوان رئيس جمهور و معاونرئيس جمهور رأي آوردهاند همراه با سياهه تعداد آراي هريك تهيه و پس از امضاو گواهي، ممهور و به مركز حكومت ايالات متحده به عنوان رئيس مجلس سناارسال كنند. رئيس سنا در حضور اعضاي سنا و مجلس نمايندگان همه تأييديههارا گشوده و سپس رأيها شمارش ميشوند. شخصي كه بيشترين تعداد رأي را برايرياست جمهوري به دست آورده باشد، به عنوان رئيس جمهور معرفي ميشود،مشروط بر آنكه آراي اكثريت كل تعداد رأي دهندگان تعيين شده را به دستآورده باشد. چنانچه هيچ كس حائز چنين اكثريتي نباشد، در اين صورت از ميانكساني كه بيشترين تعداد آراء را دارا هستند- و در فهرست كساني كه به آنان بهعنوان رئيس جمهور رأي داده شده است و تعدادشان از سه نفر تجاوز نكند-مجلس نمايندگان بيدرنگ با رأي مخفي رئيس جمهور را انتخاب ميكند. به هرحال در انتخاب رئيس جمهور، ايالتها رأي ميدهند و نمايندگي هر ايالت داراييك رأي ميباشد. حد نصاب لازم براي اين منظور حضور عضو يا اعضاي دو سومايالتها ميباشد و رأي اكثريت تمام ايالتها براي يك انتخاب ضروري است. اگرمجلس نمايندگان هنگامي كه حق انتخاب به آن تفويض ميشود قبل از روزچهارم ماه مارسِ بعد، رئيس جمهور را انتخاب ننمايد، همانند مواقع فوت يا سايرناتوانيهاي مستمر رئيس جمهور به موجب قانون اساسي، معاون رئيس جمهور بهجاي رئيس جمهور انجام وظيفه خواهد كرد. فردي كه بيشترين تعداد آراء را بهعنوان معاون رئيس جمهور به دست آورده باشد، چنانچه تعداد آراء، معادلاكثريت كل تعداد رأي دهندگان تعيين شده باشد، وي معاون رئيس جمهورميشود. و چنانچه هيچ فردي حائز چنين اكثريتي نباشد، مجلس سنا از ميان دونفر از دارندگان بيشترين تعداد رأي در فهرست، معاون رئيس جمهور را انتخابميكند. حد نصاب لازم براي اين منظور حضور دو سوم از كل تعداد نمايندگان سناميباشد و اكثريت كل تعداد رأي براي يك انتخاب ضروري است. به هر حالشخصي كه از نظر قانون اساسي براي مقام رياست جمهوري فاقد صلاحيت باشدبراي سمت معاونت رياست جمهوري ايالات متحده نيز داراي صلاحيتنميباشد.
اصلاحيه سيزدهم 1865
بخش 1
بردگي و كار اجباري جز به عنوان مجازات جرمي كه شخص طبق مقررات بهآن محكوم شده باشد در ايالات متحده يا هر مكان ديگري در حوزه قضايي آنهاوجود ندارد.
بخش 2
كنگره قدرت اجراي اين اصل را با تصويب قوانين مقتضي دارد.
اصلاحيه چهاردهم 1868
بخش 1
كليه افرادي كه در ايالات متحده متولد شده يا تابعيت ايالات متحده را كسبنمودهاند و تابع صلاحيت قضايي آن هستند تبعه ايالات متحده و تبعه ايالت محلاقامتشان ميباشند. هيچ ايالتي قانوني را وضع يا اعمال نخواهد كرد كه امتيازات يامصونيتهاي اتباع ايالات متحده را كاهش دهد، و هيچ ايالتي كسي را بدون طيمراحل قانوني مقتضي از زندگي، آزادي، يا حق مالكيت و نيز از حمايت مساويقانون در حوزه قضايي خود محروم نميسازد.
بخش 2
تعداد نمايندگان از ميان ايالتهاي مختلف بر حسب تعداد جمعيت آنها بااحتساب كل تعداد افراد در هر ايالت، به جز سرخپوستان معاف از ماليات تعيينميگردند. ولي هر گاه در هر انتخاباتي براي گزينش هيأت انتخاب كنندگانرئيس جمهوري و معاون رئيس جمهور ايالات متحده، نمايندگان كنگره، مقاماتاجرايي و قضايي يك ايالت يا اعضاي مجلس قانونگذاري مربوطه، حق رأي ازافراد ذكور 25 ساله ساكن چنين ايالتي كه تبعه ايالات متحده باشد سلب گردد، ويا به هر طريقي كاهش يابد، به جز به سبب شركت در شورش يا ساير جرايم،تعداد نمايندگان به نسبت تعداد اتباع ذكور مزبور، به تعداد كل اتباع ذكور 21ساله در يك چنين ايالتي كاهش مييابد.
بخش 3
شخصي كه به عنوان يكي از مقامات ايالات متحده يا به عنوان عضو مجلسقانونگذاري ايالتي يا در مقام يك مسئول اجرايي يا قضايي ايالتي، براي حمايت ازقانون اساسي ايالات متحده قبلاً سوگند ادا نموده باشد، ولي بعداً بر عليه خودايالت شورش يا طغيان كند يا به دشمنان وابسته آن كمك و مساعدت نمايد،نميتواند سناتور يا نماينده كنگره، يا عضو هيأت انتخاب كننده رئيس جمهور ومعاون رئيسجمهور شود، يا هر گونه سمت كشوري و لشكري را در ايالات متحدهيا در هر يك از ايالتها تصدي نمايد؛ با اين حال كنگره ميتواند با رأي دو سوماعضاي هر يك از مجلسين عدم صلاحيت مزبور را مرتفع نمايد.
بخش 4
اعتبار بدهي دولتي ايالات متحده كه قانون مجاز شناخته است، از جملهبدهيهاي ناشي از پرداخت حقوق بازنشستگي و حقوق خدمات مربوط بهسركوب شورش يا طغيان، به قوت خود باقي است. اما ايالات متحده يا هيچ يك ازايالتها هيچ نوع بدهي يا تعهدي را كه براي كمك به شورش يا طغيان بر ضد ايالاتمتحده حاصل شود و يا هيچ گونه طلبي را بابت از دست دادن يا آزادسازيبردهاي تقبل يا پرداخت نخواهد نمود، بلكه كليه بدهيها، تعهدات و مطالباتفوق غير قانوني و بياعتبار هستند.
بخش 5
كنگره با وضع قوانين مقتضي، قدرت اعمال مفاد اين اصل را دارد.
اصلاحيه پانزدهم 1870
بخش 1
ايالات متحده يا هر ايالت ديگر حق رأي شهروندان ايالات متحده را به سببنژاد، رنگ يا شرايط سابق بردگي، نفي يا محدود نمينمايد.
بخش 2
كنگره از طريق وضع قوانين مقتضي، قدرت اعمال مفاد اين اصل را دارد.
اصلاحيه شانزدهم 1913
كنگره قدرت وضع و وصول ماليات بر درآمد را از هر منبعي كه حاصل شود،بدون تخصيص و تقسيم در ميان ايالتهاي مختلف و بدون درنظر گرفتن هر گونهآمار جمعيتي يا سرشماري، دارد.
اصلاحيه هفدهم 1913
سناي ايالات متحده مركب از دو نماينده از هر ايالت ميباشد كه مردم هرايالت براي مدت شش سال انتخاب ميكنند. هر عضو سنا داراي يك رأي است.انتخاب كنندگان هر ايالت بايد از شرايط لازم براي انتخاب كنندگان ايالتي كهمجلس آن ايالت بيشترين نماينده را دارد، برخوردار باشند.
هر گاه كرسي نمايندگي ايالتي در سنا خالي شود، مقام اجرايي ايالت مزبورفرمان انتخابات را براي تصدي كرسيهاي خالي صادر خواهد نمود، مشروط براينكه مجلس قانونگذاري هر ايالت بتواند به مسئولان اجرايي تابع خود اختياردهد تا زماني كه مردم كرسيهاي خالي را از طريق انتخابات به شيوهاي كه مجلسقانونگذاري ايالتي مقرر ميكند، پر ننمودهاند، افرادي را به طور موقت به عنواننماينده منصوب كنند.
تفسير اصلاحيه حاضر به نحوي نميباشد كه بر انتخاب يا دوره نمايندگي هرعضو سنا كه قبل از تنفيذ اصلاحيه به عنوان بخشي از قانون اساسي برگزيدهميشود، تأثيري بگذارد.
اصلاحيه هيجدهم 1919
بخش 1
يك سال پس از تصويب اين اصل، توليد، فروش يا حمل و نقل مشروباتالكلي، اعم از وارد يا صادر كردن آنها، از ايالات متحده و كليه نقاط واقع در حوزهقضايي آن، به منظور مصرف آشاميدني، ممنوع ميگردد.
بخش 2
كنگره و ايالتها براي اجراي اصل حاضر از طريق وضع قوانين مقتضي، داراياختيار متقارن ميباشند.
بخش 3
اصل حاضر لازمالاجرا نميباشد مگر اينكه ظرف هفت سال از تاريخي كهكنگره آن را به هر يك از ايالتها ارسال ميكند، از سوي مجلسين قانونگذاريچندين ايالت، به ترتيب پيشبيني شده در قانون، به عنوان اصلاحيه قانون اساسيتصويب شود.
اصلاحيه نوزدهم 1920
بخش 1
دولت ايالات متحده يا هر يك از ايالتها حق رأي شهروندان ايالات متحدهرا به لحاظ جنسيت، نفي يا محدود نمينمايد.
بخش 2
كنگره با وضع قوانين مقتضي قدرت اعمال اين اصل را دارد.
اصلاحيه بيستم 1933
بخش 1
پايان دوره مأموريت رئيس جمهور و معاون رئيس جمهور در ساعت 12 ظهرروز بيستم ژانويه و دوره نمايندگي اعضاي سنا و نمايندگان مجلس در ساعت 12ظهر روز سوم ژانويه سالي كه دورههاي مزبور- چنانچه اصل حاضر به تصويبنرسيده بود- پايان ميپذيرفت، ميباشد، و از آن پس دوره جانشينان آنان آغازميشود.
بخش 2
كنگره حداقل يك بار در سال تشكيل جلسه ميدهد و در صورتي كه قانوناًروز خاصي را تعيين ننمايد، جلسه مزبور در ساعت 12 روز سوم ژانويه تشكيلميگردد.
بخش 3
اگر در تاريخ تعيين شده براي آغاز دوره مأموريت رياست جمهوري،رئيس جمهور منتخب فوت نمايد، معاون منتخب وي رئيس جمهور ميشود.چنانچه رئيس جمهور قبل از موعد مقرر براي آغاز دوره مأموريتش انتخاب نشدهباشد و يا اگر رئيس جمهور منتخب حائز شرايط لازم نباشد، معاون منتخب تازماني كه رئيس جمهور واجد شرايط انتخاب شود به عنوان رئيس جمهور انجاموظيفه مينمايد. هر گاه رئيس جمهور منتخب و نيز معاون منتخب وي حائز شرايطلازم نباشند، كنگره ميتواند به موجب قانون شخص رئيس جمهور و نيز نحوهانتخاب وي را اعلام كند. شخص مزبور تا زماني كه رئيس جمهور يا معاونرئيس جمهور واجد شرايط شوند بر اساس قانون مذكور انجام وظيفه مينمايد.
بخش 4
براي موارد فوت هر يك از افرادي كه مجلس نمايندگان ميتواند در صورتبرخوردار بودن از حق انتخاب، يك نفر را از ميان آنان به عنوان رئيس جمهورانتخاب نمايد، و براي موارد فوت هر يك از افرادي كه مجلس سنا ميتواند درصورت برخوردار بودن از حق انتخاب، يك نفر را از ميان آنان به عنوان معاونرئيس جمهور انتخاب نمايد، كنگره از طريق قانون پيش بينيهاي لازم را به عملميآورد.
بخش 5
بخشهاي 1 و 2) در روز پانزدهم اكتبر پس از تاريخ تصويب اين اصللازمالاجرا ميشوند.
بخش 6
اصل حاضر لازمالاجرا نميباشد مگر اينكه ظرف هفت سال از تاريخ ارسالآن، مجلسين قانونگذاري سه چهارم ايالتها آن را به عنوان اصلاحيه قانون اساسيتصويب نمايند.
اصلاحيه بيست و يكم 1933
بخش 1
بدين وسيله اصل هيجدهم اصلاحيه قانون اساسي ايالات متحده ملغيميگردد.
بخش 2
بدين وسيله حمل و نقل يا وارد كردن مشروبات الكلي به منظور استفاده ياتحويل آنها در هر ايالت، قلمرو، يا مناطق تحت تملك ايالات متحده، بر خلافقوانين آنها ممنوع ميگردد.
بخش 3
اصل حاضر لازمالاجرا نميباشد مگر اينكه ظرف هفت سال از تاريخي كهكنگره آن را به ايالتها ارسال ميكند، از سوي مجامع چندين ايالت به ترتيبي كه درقانون اساسي پيش بيني شده است، به عنوان اصلاحيه قانون اساسي تصويب شود.
اصلاحيه بيست و دوم 1951
بخش 1
هيچ كس بيش از دوبار به سمت رياست جمهوري انتخاب نخواهد شد، وشخصي كه بيش از دو سال تصدي سمت رياست جمهوري دورهاي را كه شخصديگري به عنوان رئيس جمهور دوره مزبور انتخاب شده است به عهده داشته يا بهعنوان كفيل رياست جمهوري انجام وظيفه كرده باشد، نميتواند بيش از يك بار بهسمت رياست جمهوري انتخاب گردد. اما اصل حاضر در مورد شخصي كه درزمان پيشنهاد اصل توسط كنگره، رئيس جمهور باشد اعمال نخواهد شد، و مانع ازاين نميشود كه شخصي كه در طول مدت لازمالاجرا گرديدن اين اصل در سمترياست جمهوري يا كفالت رياست جمهوري است، بقيه دوره مزبور را در سمتخود باقي بماند.
بخش 2
اصل حاضر لازمالاجرا نميباشد مگر اينكه ظرف هفت سال از تاريخي كهكنگره آن را به ايالتها ارسال ميكند، از سوي مجالس قانونگذاري سه چهارمايالتها، به عنوان اصلاحيه قانون اساسي تصويب شود.
اصلاحيه بيست و سوم 1961
بخش 1
حوزهاي كه مقر حكومت ايالات متحده است بايد به شيوه مورد نظر كنگرهتعدادي انتخاب كننده رئيس جمهور و معاون رئيس جمهور به تعداد كل سناتورهاو نمايندگان مجاز حوزه مزبور در كنگره- در صورتي كه ايالت باشد- تعييننمايد. ولي تعداد فوق نبايد به هيچوجه از تعداد انتخاب كنندگان كم جمعيتترينايالتها بيشتر باشد؛ اين تعداد بر كساني كه ايالتها تعيين ميكنند، افزوده ميشود.اما آنان به منظور انتخاب رئيس جمهور و معاون وي، به عنوان انتخاب كنندگانمنتخب يك ايالت محسوب ميشوند، و بايد در حوزه مربوطه تشكيل جلسه داده ووظايف محوله را به موجب اصل دوازدهم اصلاحيه، به انجام برسانند.
بخش 2
كنگره با وضع قوانين مقتضي، قدرت اعمال اصل حاضر را دارد.
اصلاحيه بيست و چهارم 1964
بخش 1
ايالات متحده يا هر يك از ايالتها حق رأي شهروندان ايالات متحده را در هرانتخابات مقدماتي يا انتخابات رياست جمهوري يا معاون رياست جمهوري برايانتخاب كنندگان رئيس جمهور يا معاون رئيس جمهور يا براي سناتورها يانمايندگان مجلس در كنگره به دليل عدم پرداخت هر گونه ماليات سرانه يامالياتهاي ديگر، نفي يا محدود نميكند.
بخش 2
كنگره با وضع قوانين مقتضي، قدرت اعمال اصل حاضر را دارد.
اصلاحيه بيست و پنجم 1967
بخش 1
در صورت عزل، فوت يا كنارهگيري رئيس جمهور از سمت خود، معاون ويرئيس جمهور ميشود.
بخش 2
هر گاه سمت معاون رياست جمهوري بلاتصدي شود، رئيس جمهور يك نفر رابه عنوان معاون خود نامزد مينمايد كه در صورت تاييد رأي اكثريت مجالسقانونگذاري، سمت مزبور را عهدهدار ميشود.
بخش 3
هر گاه رئيس جمهور طي اعلاميه كتبي به رئيس موقت سنا و رئيس مجلسنمايندگان اطلاع دهد كه توان استفاده از اختيارات و انجام وظايف رياستجمهوري را ندارد، و تا زماني كه اعلاميهاي كتبي مبني بر لغو اعلاميه پيشين ارسالننمايد، معاون وي به عنوان كفيل رئيس جمهور اختيارات و وظايف مزبور راعهدهدار ميشود.
بخش 4
هر گاه معاون رئيس جمهور و اكثريتي متشكل از مقامات اصلي دستگاههاياجرايي يا هر مرجع ديگري كه كنگره ميتواند به موجب قانون پيشبيني نمايد،طي اعلاميهاي كتبي به رئيس موقت سنا و رئيس مجلس نمايندگان اطلاع دهند كهرئيس جمهور توان استفاده از اختيارات و انجام وظايف رياست جمهوري را ندارد،معاون رئيس جمهور بيدرنگ به عنوان كفيل رياست جمهوري اختيارات ووظايف فوق را به عهده ميگيرد.
از آن پس در صورتي كه رئيس جمهور با اعلاميهاي كتبي به رئيس موقت سنا ورئيس مجلس نمايندگان اطلاع دهد كه ناتواني وي رفع شده است، ميتواند اعمالاختيارات و انجام وظايف رياست جمهوري را دوباره عهدهدار گردد، مگر اينكهمعاون رئيس جمهور و اكثريتي متشكل از مقامات اصلي بخشهاي اجرايي، يامراجع ديگري كه كنگره ميتواند از طريق قانون پيش بيني كند ظرف چهار روزطي اعلاميهاي كتبي به رئيس موقت سنا و رئيس مجلس نمايندگان اطلاع دهند كهرئيس جمهور توان استفاده از اختيارات و انجام وظايف رياست جمهوري را ندارد.در اين صورت، چنانچه كنگره جلسه رسمي نداشته باشد ظرف چهل و هشتساعت تشكيل جلسه خواهد داد و در اين مورد تصميمگيري ميكند. چنانچهكنگره ظرف بيست و يك روز پس از دريافت اعلاميه كتبي اخير، يا در صورتي كهجلسه رسمي نداشته باشد، ظرف بيست و يك روز پس از اينكه از كنگره خواستهميشود، تشكيل جلسه دهد و با دو سوم آراي هر دو مجلس تشخيص دهد كهرئيس جمهور توان استفاده از اختيارات و انجام وظايف رياست جمهوري را ندارد،معاون رئيس جمهور به عنوان كفيل وي انجام همان وظايف را به عهده ميگيرد.در غير اين صورت رئيس جمهور اختيارات و وظايف خود را دوباره بر عهدهميگيرد.
اصلاحيه بيست و ششم 1971
بخش 1
ايالات متحده يا هر يك از ايالتها حق رأي شهروندان ايالات متحده را كه بهسن هيجده سالگي يا بيشتر رسيده باشند، نفي يا محدود نميكند.
بخش 2
كنگره با وضع قوانين مقتضي، قدرت اعمال اصل حاضر را دارد.
اصلاحيه پيشنهادي قانون اساسي
بخش 1
تساوي حقوق قانوني را ايالات متحده يا هيچ يك از ايالتها بر اساس جنسيتافراد نفي يا محدود نميكند.
بخش 2
كنگره با وضع قوانين مقتضي، قدرت اعمال مفاد اين اصل حاضر را دارد.
بخش 3
اين اصلاحيه دو سال پس از تاريخ تصويب لازمالاجرا ميگردد.
اصلاحيه پيشنهادي قانون اساسي
بخش 1
به منظور داشتن نماينده در كنگره، انتخاب رئيس جمهور و معاون وي و نيزبراي اجراي اصل پنجم قانون اساسي حاضر، حوزه مقر حكومتي ايالات متحده بهعنوان يك ايالت محسوب ميشود.
بخش 2
شهروندان حوزه مقر حكومتي به نحوي كه كنگره مقرر ميكند، حقوق واختيارات محوله به موجب اصل حاضر را اعمال ميكنند.
بخش 3
بدين وسيله اصلاحيه بيست و سوم قانون اساسي ملغي ميگردد.
بخش 4
اصل حاضر لازمالاجرا نميباشد مگر اينكه ظرف هفت سال از تاريخ ارسالآن توسط مجلس قانونگذاري سه چهارم ايالتها به عنوان اصلاحيه قانون اساسيتصويب گردد.
كنگره در خصوص ايجاد مذهب، يا منع پيروي آزادانه از آن، يا محدودساختن آزادي بيان يا مطبوعات يا حق مردم براي برپايي اجتماعات آرام ودادخواهي از حكومت براي جبران خسارت، هيچ قانوني وضع نميكند.
اصلاحيه دوم 1791
داشتن يك نيروي منظم شبه نظامي مردمي كه براي امنيت يك كشور آزادضروري باشد و حق مردم براي حمل و نگهداري اسلحه محترم شمرده ميشود.
اصلاحيه سوم 1791
هيچ سربازي نه در زمان صلح و نه در زمان جنگ بدون رضايت صاحبخانهدر هيچ خانهاي مستقر نخواهد شد، مگر به ترتيبي كه به موجب قانون معين كند.
اصلاحیه چهارم 1791
حق امنيت جان، مسكن، اوراق و اسناد و مصونيت داراييهاي مردم در برابرتفتيش و توقيف غير موجه تضمين ميشود و هيچ گونه حكم بازداشت اشخاص ياتوقيف اموال صادر نميشود، مگر بر پايه يك دليل محتمل با سوگند يا اعلامرسمي، و محل مورد تفتيش و اشخاص يا اموالي كه بايد توقيف شود دقيقاً بايدمشخص شود.
اصلاحيه پنجم 1791
هيچ شخصي به سبب ارتكاب جرم سنگين يا جرم نامعين مسئول شناختهنخواهد شد، مگر بر اساس «كيفر خواست يا اعلام جرم» هيأت عالي منصفه، مگردر موارد مربوط به نيروهاي زميني، دريايي يا نيروهاي شبه نظامي مردمي كه عملاًدر حال خدمت در زمان جنگ يا خطر عمومي باشند. هيچ كس براي يك جرمدوبار به حبس يا اعدام محكوم نخواهد شد. هيچ كس در هيچ مورد كيفري بهاداي شهادت عليه خود مجبور و يا از زندگي، آزادي و دارايي خويش بدون طيمراحل قانوني لازم محروم نخواهد شد. اموال خصوصي بدون پرداخت غرامتعادلانه مورد استفاده عمومي قرار نخواهد گرفت.
اصلاحيه ششم 1791
در كليه دادرسيهاي كيفري، متهم از حقوق ذيل برخوردار خواهد بود: حقمحاكمه سريع و علني توسط هيأت منصفه بيطرف ايالت و منطقهاي كه جرم درآن رخ داده است، منطقه مزبور را بايد قانون از پيش تعيين كرده باشد؛ حق آگاهياز ماهيت و دليل اتهام؛ حق مواجهه با شهودي كه عليه او شهادت ميدهند؛ حقاحضار شهود به نفع خود؛ و حق داشتن وكيل براي دفاع از خود.
اصلاحيه هفتم 1791
در دعاوي حقوق نانوشته، هنگامي كه ارزش مسأله مورد اختلاف بيش ازبيست دلار باشد، حق رسيدگي هيأت منصفه محفوظ خواهد بود و هر جرمي كههيأت منصفه مورد رسيدگي قرار دهد، در هيچ دادگاه ديگري در ايالات متحدهبه گونه ديگري دوباره مورد رسيدگي قرار نخواهد گرفت مگر بر اساس قواعدحقوق نانوشته.
اصلاحيه هشتم 1791
اخذ وجه ضمان سنگين و جزاي نقدي و يا اِعمال مجازات ظالمانه ياغيرمتعارف ممنوع ميباشد.
اصلاحيه نهم 1791
ذكر برخي حقوق در قانون اساسي به مفهوم نفي يا انكار ساير حقوقي كه مردمكسب كردهاند، تعبير نخواهد شد.
اصلاحيه دهم 1791
اختياراتي كه به موجب قانون اساسي به ايالات متحده اعطا نگرديده و يا برايايالتها ممنوع نشده باشد، براي ايالتهاي ذيربط، يا مردم محفوظ خواهد بود.
اصلاحيه يازدهم 1798
دعاوي مبتني بر قانون يا انصاف كه شهروند يك ايالت يا شهروندان يا اتباعيك دولت خارجي عليه يكي از ايالتهاي ايالات متحده اقامه نمايند، در قوهقضاييه ايالات متحده مسموع نيست.
اصلاحيه دوازدهم 1804
راي دهندگان در ايالتهاي متبوع خود گرد هم آمده و با رأي مخفي،رئيس جمهور و معاون رئيس جمهور را كه حداقل يك نفرشان نبايد از اهاليايالت خود آنان باشد انتخاب ميكنند. آنان بايد در ورقههاي رأي، نام شخصي راكه به عنوان رئيس جمهور به او رأي دادهاند و در ورقه جداگانه ديگري، نامشخصي را كه به عنوان معاون رئيس جمهور به او رأي دادهاند قيد نمايند و سپسفهرستي جداگانه از اسامي كساني را كه به عنوان رئيس جمهور و معاونرئيس جمهور رأي آوردهاند همراه با سياهه تعداد آراي هريك تهيه و پس از امضاو گواهي، ممهور و به مركز حكومت ايالات متحده به عنوان رئيس مجلس سناارسال كنند. رئيس سنا در حضور اعضاي سنا و مجلس نمايندگان همه تأييديههارا گشوده و سپس رأيها شمارش ميشوند. شخصي كه بيشترين تعداد رأي را برايرياست جمهوري به دست آورده باشد، به عنوان رئيس جمهور معرفي ميشود،مشروط بر آنكه آراي اكثريت كل تعداد رأي دهندگان تعيين شده را به دستآورده باشد. چنانچه هيچ كس حائز چنين اكثريتي نباشد، در اين صورت از ميانكساني كه بيشترين تعداد آراء را دارا هستند- و در فهرست كساني كه به آنان بهعنوان رئيس جمهور رأي داده شده است و تعدادشان از سه نفر تجاوز نكند-مجلس نمايندگان بيدرنگ با رأي مخفي رئيس جمهور را انتخاب ميكند. به هرحال در انتخاب رئيس جمهور، ايالتها رأي ميدهند و نمايندگي هر ايالت داراييك رأي ميباشد. حد نصاب لازم براي اين منظور حضور عضو يا اعضاي دو سومايالتها ميباشد و رأي اكثريت تمام ايالتها براي يك انتخاب ضروري است. اگرمجلس نمايندگان هنگامي كه حق انتخاب به آن تفويض ميشود قبل از روزچهارم ماه مارسِ بعد، رئيس جمهور را انتخاب ننمايد، همانند مواقع فوت يا سايرناتوانيهاي مستمر رئيس جمهور به موجب قانون اساسي، معاون رئيس جمهور بهجاي رئيس جمهور انجام وظيفه خواهد كرد. فردي كه بيشترين تعداد آراء را بهعنوان معاون رئيس جمهور به دست آورده باشد، چنانچه تعداد آراء، معادلاكثريت كل تعداد رأي دهندگان تعيين شده باشد، وي معاون رئيس جمهورميشود. و چنانچه هيچ فردي حائز چنين اكثريتي نباشد، مجلس سنا از ميان دونفر از دارندگان بيشترين تعداد رأي در فهرست، معاون رئيس جمهور را انتخابميكند. حد نصاب لازم براي اين منظور حضور دو سوم از كل تعداد نمايندگان سناميباشد و اكثريت كل تعداد رأي براي يك انتخاب ضروري است. به هر حالشخصي كه از نظر قانون اساسي براي مقام رياست جمهوري فاقد صلاحيت باشدبراي سمت معاونت رياست جمهوري ايالات متحده نيز داراي صلاحيتنميباشد.
اصلاحيه سيزدهم 1865
بخش 1
بردگي و كار اجباري جز به عنوان مجازات جرمي كه شخص طبق مقررات بهآن محكوم شده باشد در ايالات متحده يا هر مكان ديگري در حوزه قضايي آنهاوجود ندارد.
بخش 2
كنگره قدرت اجراي اين اصل را با تصويب قوانين مقتضي دارد.
اصلاحيه چهاردهم 1868
بخش 1
كليه افرادي كه در ايالات متحده متولد شده يا تابعيت ايالات متحده را كسبنمودهاند و تابع صلاحيت قضايي آن هستند تبعه ايالات متحده و تبعه ايالت محلاقامتشان ميباشند. هيچ ايالتي قانوني را وضع يا اعمال نخواهد كرد كه امتيازات يامصونيتهاي اتباع ايالات متحده را كاهش دهد، و هيچ ايالتي كسي را بدون طيمراحل قانوني مقتضي از زندگي، آزادي، يا حق مالكيت و نيز از حمايت مساويقانون در حوزه قضايي خود محروم نميسازد.
بخش 2
تعداد نمايندگان از ميان ايالتهاي مختلف بر حسب تعداد جمعيت آنها بااحتساب كل تعداد افراد در هر ايالت، به جز سرخپوستان معاف از ماليات تعيينميگردند. ولي هر گاه در هر انتخاباتي براي گزينش هيأت انتخاب كنندگانرئيس جمهوري و معاون رئيس جمهور ايالات متحده، نمايندگان كنگره، مقاماتاجرايي و قضايي يك ايالت يا اعضاي مجلس قانونگذاري مربوطه، حق رأي ازافراد ذكور 25 ساله ساكن چنين ايالتي كه تبعه ايالات متحده باشد سلب گردد، ويا به هر طريقي كاهش يابد، به جز به سبب شركت در شورش يا ساير جرايم،تعداد نمايندگان به نسبت تعداد اتباع ذكور مزبور، به تعداد كل اتباع ذكور 21ساله در يك چنين ايالتي كاهش مييابد.
بخش 3
شخصي كه به عنوان يكي از مقامات ايالات متحده يا به عنوان عضو مجلسقانونگذاري ايالتي يا در مقام يك مسئول اجرايي يا قضايي ايالتي، براي حمايت ازقانون اساسي ايالات متحده قبلاً سوگند ادا نموده باشد، ولي بعداً بر عليه خودايالت شورش يا طغيان كند يا به دشمنان وابسته آن كمك و مساعدت نمايد،نميتواند سناتور يا نماينده كنگره، يا عضو هيأت انتخاب كننده رئيس جمهور ومعاون رئيسجمهور شود، يا هر گونه سمت كشوري و لشكري را در ايالات متحدهيا در هر يك از ايالتها تصدي نمايد؛ با اين حال كنگره ميتواند با رأي دو سوماعضاي هر يك از مجلسين عدم صلاحيت مزبور را مرتفع نمايد.
بخش 4
اعتبار بدهي دولتي ايالات متحده كه قانون مجاز شناخته است، از جملهبدهيهاي ناشي از پرداخت حقوق بازنشستگي و حقوق خدمات مربوط بهسركوب شورش يا طغيان، به قوت خود باقي است. اما ايالات متحده يا هيچ يك ازايالتها هيچ نوع بدهي يا تعهدي را كه براي كمك به شورش يا طغيان بر ضد ايالاتمتحده حاصل شود و يا هيچ گونه طلبي را بابت از دست دادن يا آزادسازيبردهاي تقبل يا پرداخت نخواهد نمود، بلكه كليه بدهيها، تعهدات و مطالباتفوق غير قانوني و بياعتبار هستند.
بخش 5
كنگره با وضع قوانين مقتضي، قدرت اعمال مفاد اين اصل را دارد.
اصلاحيه پانزدهم 1870
بخش 1
ايالات متحده يا هر ايالت ديگر حق رأي شهروندان ايالات متحده را به سببنژاد، رنگ يا شرايط سابق بردگي، نفي يا محدود نمينمايد.
بخش 2
كنگره از طريق وضع قوانين مقتضي، قدرت اعمال مفاد اين اصل را دارد.
اصلاحيه شانزدهم 1913
كنگره قدرت وضع و وصول ماليات بر درآمد را از هر منبعي كه حاصل شود،بدون تخصيص و تقسيم در ميان ايالتهاي مختلف و بدون درنظر گرفتن هر گونهآمار جمعيتي يا سرشماري، دارد.
اصلاحيه هفدهم 1913
سناي ايالات متحده مركب از دو نماينده از هر ايالت ميباشد كه مردم هرايالت براي مدت شش سال انتخاب ميكنند. هر عضو سنا داراي يك رأي است.انتخاب كنندگان هر ايالت بايد از شرايط لازم براي انتخاب كنندگان ايالتي كهمجلس آن ايالت بيشترين نماينده را دارد، برخوردار باشند.
هر گاه كرسي نمايندگي ايالتي در سنا خالي شود، مقام اجرايي ايالت مزبورفرمان انتخابات را براي تصدي كرسيهاي خالي صادر خواهد نمود، مشروط براينكه مجلس قانونگذاري هر ايالت بتواند به مسئولان اجرايي تابع خود اختياردهد تا زماني كه مردم كرسيهاي خالي را از طريق انتخابات به شيوهاي كه مجلسقانونگذاري ايالتي مقرر ميكند، پر ننمودهاند، افرادي را به طور موقت به عنواننماينده منصوب كنند.
تفسير اصلاحيه حاضر به نحوي نميباشد كه بر انتخاب يا دوره نمايندگي هرعضو سنا كه قبل از تنفيذ اصلاحيه به عنوان بخشي از قانون اساسي برگزيدهميشود، تأثيري بگذارد.
اصلاحيه هيجدهم 1919
بخش 1
يك سال پس از تصويب اين اصل، توليد، فروش يا حمل و نقل مشروباتالكلي، اعم از وارد يا صادر كردن آنها، از ايالات متحده و كليه نقاط واقع در حوزهقضايي آن، به منظور مصرف آشاميدني، ممنوع ميگردد.
بخش 2
كنگره و ايالتها براي اجراي اصل حاضر از طريق وضع قوانين مقتضي، داراياختيار متقارن ميباشند.
بخش 3
اصل حاضر لازمالاجرا نميباشد مگر اينكه ظرف هفت سال از تاريخي كهكنگره آن را به هر يك از ايالتها ارسال ميكند، از سوي مجلسين قانونگذاريچندين ايالت، به ترتيب پيشبيني شده در قانون، به عنوان اصلاحيه قانون اساسيتصويب شود.
اصلاحيه نوزدهم 1920
بخش 1
دولت ايالات متحده يا هر يك از ايالتها حق رأي شهروندان ايالات متحدهرا به لحاظ جنسيت، نفي يا محدود نمينمايد.
بخش 2
كنگره با وضع قوانين مقتضي قدرت اعمال اين اصل را دارد.
اصلاحيه بيستم 1933
بخش 1
پايان دوره مأموريت رئيس جمهور و معاون رئيس جمهور در ساعت 12 ظهرروز بيستم ژانويه و دوره نمايندگي اعضاي سنا و نمايندگان مجلس در ساعت 12ظهر روز سوم ژانويه سالي كه دورههاي مزبور- چنانچه اصل حاضر به تصويبنرسيده بود- پايان ميپذيرفت، ميباشد، و از آن پس دوره جانشينان آنان آغازميشود.
بخش 2
كنگره حداقل يك بار در سال تشكيل جلسه ميدهد و در صورتي كه قانوناًروز خاصي را تعيين ننمايد، جلسه مزبور در ساعت 12 روز سوم ژانويه تشكيلميگردد.
بخش 3
اگر در تاريخ تعيين شده براي آغاز دوره مأموريت رياست جمهوري،رئيس جمهور منتخب فوت نمايد، معاون منتخب وي رئيس جمهور ميشود.چنانچه رئيس جمهور قبل از موعد مقرر براي آغاز دوره مأموريتش انتخاب نشدهباشد و يا اگر رئيس جمهور منتخب حائز شرايط لازم نباشد، معاون منتخب تازماني كه رئيس جمهور واجد شرايط انتخاب شود به عنوان رئيس جمهور انجاموظيفه مينمايد. هر گاه رئيس جمهور منتخب و نيز معاون منتخب وي حائز شرايطلازم نباشند، كنگره ميتواند به موجب قانون شخص رئيس جمهور و نيز نحوهانتخاب وي را اعلام كند. شخص مزبور تا زماني كه رئيس جمهور يا معاونرئيس جمهور واجد شرايط شوند بر اساس قانون مذكور انجام وظيفه مينمايد.
بخش 4
براي موارد فوت هر يك از افرادي كه مجلس نمايندگان ميتواند در صورتبرخوردار بودن از حق انتخاب، يك نفر را از ميان آنان به عنوان رئيس جمهورانتخاب نمايد، و براي موارد فوت هر يك از افرادي كه مجلس سنا ميتواند درصورت برخوردار بودن از حق انتخاب، يك نفر را از ميان آنان به عنوان معاونرئيس جمهور انتخاب نمايد، كنگره از طريق قانون پيش بينيهاي لازم را به عملميآورد.
بخش 5
بخشهاي 1 و 2) در روز پانزدهم اكتبر پس از تاريخ تصويب اين اصللازمالاجرا ميشوند.
بخش 6
اصل حاضر لازمالاجرا نميباشد مگر اينكه ظرف هفت سال از تاريخ ارسالآن، مجلسين قانونگذاري سه چهارم ايالتها آن را به عنوان اصلاحيه قانون اساسيتصويب نمايند.
اصلاحيه بيست و يكم 1933
بخش 1
بدين وسيله اصل هيجدهم اصلاحيه قانون اساسي ايالات متحده ملغيميگردد.
بخش 2
بدين وسيله حمل و نقل يا وارد كردن مشروبات الكلي به منظور استفاده ياتحويل آنها در هر ايالت، قلمرو، يا مناطق تحت تملك ايالات متحده، بر خلافقوانين آنها ممنوع ميگردد.
بخش 3
اصل حاضر لازمالاجرا نميباشد مگر اينكه ظرف هفت سال از تاريخي كهكنگره آن را به ايالتها ارسال ميكند، از سوي مجامع چندين ايالت به ترتيبي كه درقانون اساسي پيش بيني شده است، به عنوان اصلاحيه قانون اساسي تصويب شود.
اصلاحيه بيست و دوم 1951
بخش 1
هيچ كس بيش از دوبار به سمت رياست جمهوري انتخاب نخواهد شد، وشخصي كه بيش از دو سال تصدي سمت رياست جمهوري دورهاي را كه شخصديگري به عنوان رئيس جمهور دوره مزبور انتخاب شده است به عهده داشته يا بهعنوان كفيل رياست جمهوري انجام وظيفه كرده باشد، نميتواند بيش از يك بار بهسمت رياست جمهوري انتخاب گردد. اما اصل حاضر در مورد شخصي كه درزمان پيشنهاد اصل توسط كنگره، رئيس جمهور باشد اعمال نخواهد شد، و مانع ازاين نميشود كه شخصي كه در طول مدت لازمالاجرا گرديدن اين اصل در سمترياست جمهوري يا كفالت رياست جمهوري است، بقيه دوره مزبور را در سمتخود باقي بماند.
بخش 2
اصل حاضر لازمالاجرا نميباشد مگر اينكه ظرف هفت سال از تاريخي كهكنگره آن را به ايالتها ارسال ميكند، از سوي مجالس قانونگذاري سه چهارمايالتها، به عنوان اصلاحيه قانون اساسي تصويب شود.
اصلاحيه بيست و سوم 1961
بخش 1
حوزهاي كه مقر حكومت ايالات متحده است بايد به شيوه مورد نظر كنگرهتعدادي انتخاب كننده رئيس جمهور و معاون رئيس جمهور به تعداد كل سناتورهاو نمايندگان مجاز حوزه مزبور در كنگره- در صورتي كه ايالت باشد- تعييننمايد. ولي تعداد فوق نبايد به هيچوجه از تعداد انتخاب كنندگان كم جمعيتترينايالتها بيشتر باشد؛ اين تعداد بر كساني كه ايالتها تعيين ميكنند، افزوده ميشود.اما آنان به منظور انتخاب رئيس جمهور و معاون وي، به عنوان انتخاب كنندگانمنتخب يك ايالت محسوب ميشوند، و بايد در حوزه مربوطه تشكيل جلسه داده ووظايف محوله را به موجب اصل دوازدهم اصلاحيه، به انجام برسانند.
بخش 2
كنگره با وضع قوانين مقتضي، قدرت اعمال اصل حاضر را دارد.
اصلاحيه بيست و چهارم 1964
بخش 1
ايالات متحده يا هر يك از ايالتها حق رأي شهروندان ايالات متحده را در هرانتخابات مقدماتي يا انتخابات رياست جمهوري يا معاون رياست جمهوري برايانتخاب كنندگان رئيس جمهور يا معاون رئيس جمهور يا براي سناتورها يانمايندگان مجلس در كنگره به دليل عدم پرداخت هر گونه ماليات سرانه يامالياتهاي ديگر، نفي يا محدود نميكند.
بخش 2
كنگره با وضع قوانين مقتضي، قدرت اعمال اصل حاضر را دارد.
اصلاحيه بيست و پنجم 1967
بخش 1
در صورت عزل، فوت يا كنارهگيري رئيس جمهور از سمت خود، معاون ويرئيس جمهور ميشود.
بخش 2
هر گاه سمت معاون رياست جمهوري بلاتصدي شود، رئيس جمهور يك نفر رابه عنوان معاون خود نامزد مينمايد كه در صورت تاييد رأي اكثريت مجالسقانونگذاري، سمت مزبور را عهدهدار ميشود.
بخش 3
هر گاه رئيس جمهور طي اعلاميه كتبي به رئيس موقت سنا و رئيس مجلسنمايندگان اطلاع دهد كه توان استفاده از اختيارات و انجام وظايف رياستجمهوري را ندارد، و تا زماني كه اعلاميهاي كتبي مبني بر لغو اعلاميه پيشين ارسالننمايد، معاون وي به عنوان كفيل رئيس جمهور اختيارات و وظايف مزبور راعهدهدار ميشود.
بخش 4
هر گاه معاون رئيس جمهور و اكثريتي متشكل از مقامات اصلي دستگاههاياجرايي يا هر مرجع ديگري كه كنگره ميتواند به موجب قانون پيشبيني نمايد،طي اعلاميهاي كتبي به رئيس موقت سنا و رئيس مجلس نمايندگان اطلاع دهند كهرئيس جمهور توان استفاده از اختيارات و انجام وظايف رياست جمهوري را ندارد،معاون رئيس جمهور بيدرنگ به عنوان كفيل رياست جمهوري اختيارات ووظايف فوق را به عهده ميگيرد.
از آن پس در صورتي كه رئيس جمهور با اعلاميهاي كتبي به رئيس موقت سنا ورئيس مجلس نمايندگان اطلاع دهد كه ناتواني وي رفع شده است، ميتواند اعمالاختيارات و انجام وظايف رياست جمهوري را دوباره عهدهدار گردد، مگر اينكهمعاون رئيس جمهور و اكثريتي متشكل از مقامات اصلي بخشهاي اجرايي، يامراجع ديگري كه كنگره ميتواند از طريق قانون پيش بيني كند ظرف چهار روزطي اعلاميهاي كتبي به رئيس موقت سنا و رئيس مجلس نمايندگان اطلاع دهند كهرئيس جمهور توان استفاده از اختيارات و انجام وظايف رياست جمهوري را ندارد.در اين صورت، چنانچه كنگره جلسه رسمي نداشته باشد ظرف چهل و هشتساعت تشكيل جلسه خواهد داد و در اين مورد تصميمگيري ميكند. چنانچهكنگره ظرف بيست و يك روز پس از دريافت اعلاميه كتبي اخير، يا در صورتي كهجلسه رسمي نداشته باشد، ظرف بيست و يك روز پس از اينكه از كنگره خواستهميشود، تشكيل جلسه دهد و با دو سوم آراي هر دو مجلس تشخيص دهد كهرئيس جمهور توان استفاده از اختيارات و انجام وظايف رياست جمهوري را ندارد،معاون رئيس جمهور به عنوان كفيل وي انجام همان وظايف را به عهده ميگيرد.در غير اين صورت رئيس جمهور اختيارات و وظايف خود را دوباره بر عهدهميگيرد.
اصلاحيه بيست و ششم 1971
بخش 1
ايالات متحده يا هر يك از ايالتها حق رأي شهروندان ايالات متحده را كه بهسن هيجده سالگي يا بيشتر رسيده باشند، نفي يا محدود نميكند.
بخش 2
كنگره با وضع قوانين مقتضي، قدرت اعمال اصل حاضر را دارد.
اصلاحيه پيشنهادي قانون اساسي
بخش 1
تساوي حقوق قانوني را ايالات متحده يا هيچ يك از ايالتها بر اساس جنسيتافراد نفي يا محدود نميكند.
بخش 2
كنگره با وضع قوانين مقتضي، قدرت اعمال مفاد اين اصل حاضر را دارد.
بخش 3
اين اصلاحيه دو سال پس از تاريخ تصويب لازمالاجرا ميگردد.
اصلاحيه پيشنهادي قانون اساسي
بخش 1
به منظور داشتن نماينده در كنگره، انتخاب رئيس جمهور و معاون وي و نيزبراي اجراي اصل پنجم قانون اساسي حاضر، حوزه مقر حكومتي ايالات متحده بهعنوان يك ايالت محسوب ميشود.
بخش 2
شهروندان حوزه مقر حكومتي به نحوي كه كنگره مقرر ميكند، حقوق واختيارات محوله به موجب اصل حاضر را اعمال ميكنند.
بخش 3
بدين وسيله اصلاحيه بيست و سوم قانون اساسي ملغي ميگردد.
بخش 4
اصل حاضر لازمالاجرا نميباشد مگر اينكه ظرف هفت سال از تاريخ ارسالآن توسط مجلس قانونگذاري سه چهارم ايالتها به عنوان اصلاحيه قانون اساسيتصويب گردد.
منبع: ویکی نبشته
آمریکا شناسی
متن قانون اساسیايالات متحده ی آمريكا
مقدمه
ما مردم ايالات متحده، به منظور تشكيل اتحاديهاي كاملتر،استقرار عدالت، تأمين آسايش ملي، تضمين دفاع مشترك،ارتقاي رفاه عمومي و حفظ بركات آزادي براي خود وآيندگانمان، قانون اساسي حاضر را براي ايالات متحدهآمريكا وضع و مقرر مينماييم.
اصل اول
بخش 1
كليه اختيارات قانونگذاريِ اعطا شده در اين قانون اساسي، به كنگره ايالاتمتحده مركب از مجلس سنا و مجلس نمايندگان، واگذار ميگردد.
بخش 2
1- مجلس نمايندگان متشكل از اعضايي است كه مردم ايالتهاي مختلف هر دوسال يكبار آنان را انتخاب ميكنند؛ و رأي دهندگان در هر ايالت بايد از همانشرايط لازم براي رأي دهندگان ايالتي كه مجلس آن ايالت بيشترين نمايندهرا دارد، برخوردار باشند.
2- هيچ كس تا زماني كه به سن بيست و پنج سالگي نرسد و هفت سال تبعهايالات متحده نباشد، و در زمان انتخاب، مقيم ايالتي كه از آنجا انتخابميگردد نباشد، نميتواند نماينده مجلس) شود.
3- تعداد نمايندگان و ميزان مالياتهاي مستقيم ايالتهايي كه به اتحاديه ملحقميشوند بر حسب تعداد جمعيت آنها تعيين ميشود. تعداد جمعيت با افزودنسه پنجم ساير افراد به كل افراد آزاد معين ميشود.افراد آزاد شامل كسانياست كه براي يك دوره چند ساله تعهد خدمت داشته باشند ولي سرخپوستانمعاف از ماليات را در برنميگيرد. سرشماري اصلي ظرف سه سال پس ازنخستين اجلاس كنگره ايالات متحده و در هر دوره ده ساله بعدي به طريقيانجام خواهد شد كه كنگره از طريق قانون تعيين ميكند. تعداد نمايندگانبراي هر سي هزار نفر از يك نماينده نبايد تجاوز كند، ليكن هر ايالت بايدحداقل يك نماينده داشته باشد، و تا زمان انجام سرشماري مزبور هر يك ازايالتها به تعداد ذيل نماينده انتخاب ميكنند: ايالت نيوهمپشير، سه نماينده؛ماساچوست، هشت نماينده؛ رود آيلند و توابع، يك نماينده؛ كانكتيكت، پنجنماينده؛ نيويورك، شش نماينده؛ نيوجرسي، چهار نماينده؛ پنسيلوانيا، هشتنماينده؛ دلاوير، يك نماينده؛ ويرجينيا، ده نماينده؛ كاروليناي شمالي، پنجنماينده؛ كاروليناي جنوبي، پنج نماينده؛ وجورجيا، سه نماينده.
4- هر گاه كرسيهاي نمايندگي ايالتي خالي شود، مقامات اجرايي آن ايالتدستور انتخابات را براي جايگزيني آنها صادر ميكنند.
5- مجلس نمايندگان رئيس و ساير «مقامات» خود را انتخاب مينمايد و داراياختيار انحصاري «اعلام جرم عليه مقامات دولتي» است.
بخش 3
1- دو سناتور از هر ايالت كه مجلس قانونگذاري ايالتي براي مدت شش سالانتخاب ميكند سناي ايالات متحده را تشكيل ميدهند، و هر سناتور داراييك رأي است.
2- در جلسهاي كه سناتورهاي مجلس سنا پس از نخستين انتخابات تشكيلميدهند، سناتورها بايد بلافاصله به سه دسته در حد امكان مساوي تقسيمشوند. كرسيهاي سناتورهاي دسته نخست بايد در پايان سال دوم، كرسيهايدسته دوم در پايان سال چهارم و كرسيهاي دسته سوم در پايان سال ششمخالي شود، به طوري كه بتوان هر دو سال يك بار يك سوم نمايندگان رادوباره انتخاب نمود و چنانچه در دوره فترت مجلس قانونگذاري ايالتيكرسي نمايندهاي به دليل استعفا يا نظاير آن خالي شود، مقامات اجرايي آنايالت ميتوانند تا برگزاري اجلاس آينده مجلس قانونگذاري ايالتي كهكرسيهاي خالي را پر مينمايد به طور موقت انتصابهايي را انجام دهند.
3- هيچ كس تا زماني كه به سن سي سالگي نرسد و نُه سال تبعه ايالات متحدهنباشد و در زمان انتخاب مقيم ايالتي نباشد كه از آن انتخاب ميشود،نميتواند سناتور سنا شود.
4- معاون رئيس جمهوري ايالات متحده، رياست مجلس سنا را به عهده داردولي حق رأي نخواهد داشت، مگر زماني كه تعداد نمايندگان موافق و مخالفمساوي باشد.
5- سنا ساير مقامات خود و نيز يك نفر رئيس موقت را براي مواقع غيبت معاونرئيس جمهور و يا زماني كه وي به جاي رئيس جمهور ايالات متحده انجاموظيفه مينمايد، انتخاب خواهد كرد.
6- مجلس سنا به طور انحصاري اختيار دارد كه به كليه «اعلام جرم عليه مقاماتدولتي» رسيدگي كند و اعضاي آن هنگامي كه بدين منظور تشكيل جلسهميدهند، بايد سوگند ياد نموده يا رسماً اظهار كنند كه جز حقيقت نگويند.زماني كه شخص رئيس جمهور ايالات متحده محاكمه ميشود، رياست جلسهبا رئيس ديوان عالي كشور ميباشد. هيچ كس را نميتوان مجرم شناخت مگراينكه دو سوم نمايندگان حاضر در اين مورد اتفاق نظر داشته باشند.
7- در مورد اعلام جرم عليه مقامات دولتي، حكم صادره در حد عزل از سمت،سلب صلاحيتِ احراز هر گونه سمت افتخاري يا مسئوليت تعهدآور و ياانتفاعي در ايالات متحده خواهد بود؛ با اين حال كسي كه محكوم ميشود، براساس قانون تحت پيگرد، محاكمه، محكوميت و مجازات قرار ميگيرد.
بخش 4
1- مجلس قانونگذاريِ هر ايالت، زمان، مكان و شيوه برگزاري انتخابات سنا ومجلس نمايندگان را مشخص خواهد كرد، ولي كنگره در هر زمان، از طريقوضع قانون ميتواند مقررات مزبور را به جز در موارد مربوط به مكان انتخابسناتورها، تنظيم نموده يا تغيير دهد.
2- كنگره در هر سال حداقل يك بار تشكيل جلسه ميدهد، جلسه مزبور دراولين دوشنبه ماه دسامبر ميباشد، مگر اينكه نمايندگان به موجب قانون روزديگري را تعيين نمايند.
بخش 5
1- هر يك از مجلسين بر انتخابات، گزارش آراي انتخابات و صلاحيت اعضايخود نظارت مينمايد؛ و جلسات آنها با حضور اكثريت نمايندگان رسميتمييابد. اما در صورت به حد نصاب نرسيدن تعداد حضار، جلسه به روزديگري موكول خواهد شد و مجلس مجاز خواهد بود كه حضور اعضاي غايبرا به شيوه و با تنبيهاتي كه خود تعيين ميكند الزامي سازد.
2- هر يك از مجلسين ميتواند آيين نامه داخلي خود را تهيه و اعضاي خود را بهدليل بيانضباطي مجازات و با اتفاق نظر دو سوم نمايندگان عضوي را اخراجنمايد.
3- هر مجلس مشروح مذاكرات خود را در نشريهاي تنظيم و هر از چند گاه آن رامنتشر ميكند و مذاكراتي را كه محرمانه ماندن آنها ضروري باشد، از انتشارمستثني مينمايد؛ و آراي مثبت و منفي نمايندگان هر مجلس در زمينه مسائلمختلف بايد با تمايل يك پنجم اعضاي حاضر، در روزنامه درج گردد.
4- هيچ يك از مجلسين در مدت تشكيل جلسات كنگره نبايد تشكيل جلسه رابدون موافقت مجلس ديگر بيش از سه روز به تعويق اندازد و يا به مكانديگري غير از محل تشكيل جلسات دو مجلس منتقل نمايد.
بخش 6
1- سناتورها و نمايندگان در ازاي خدمتشان حقوق و مزايايي را كه قانون تعيينميكند و از محل خزانهداري ايالات متحده پرداخت ميشود، دريافتمينمايند. آنان در هنگامي كه در جلسههاي مجلس مربوطه حضور دارند ودر زمان رفت و آمد به مجلس، در كليه موارد به جز خيانت، جنايت و اخلالدر نظم عمومي از بازداشت مصون خواهند بود و براي هر گونه سخنراني يابحثي كه در هر يك از مجلسين ايراد نمايند، در هيچ مكان ديگري نبايدمؤاخذه شوند.
2- هيچ سناتور يا نمايندهاي طي دوره نمايندگي خود نبايد به يك سمت دولتيدر دستگاه حاكمه ايالات متحده كه در زمان تصدي مقام سناتوري ايجاد، ياموجب افزايش حقوق و مزاياي وي در طي دوره مزبور ميگردد، منصوب شودو شخصي كه در ايالات متحده داراي سمت دولتي باشد تا زماني كه تصديسمت فوق را داشته باشد، نبايد به عضويت هيچ يك از مجلسين درآيد.
بخش 7
1- كليه لوايح براي تحصيل درآمد در مجلس نمايندگان تصويب ميشود، وليسنا ميتواند همانند ساير لوايح در مورد آنها اصلاحاتي را پيشنهاد يا بااصلاحات موافقت نمايد.
2- هر لايحهاي كه به تصويب مجلس نمايندگان و سنا برسد، قبل از اينكه بهصورت قانون درآيد به رئيس جمهور ايالات متحده تقديم خواهد شد كه آنرا تاييد و امضا نمايد؛ در صورت عدم تاييد رئيس جمهور آن را، با ذكردلايل مخالفت به مجلسي كه لايحه در آن تصويب شده است ارجاع و مجلسمزبور پس از درج موارد مخالفت در نشريه خود، در لايحه تجديد نظر خواهدكرد. چنانچه بعد از تجديدنظر فوق، لايحهاي با رأي دو سوم اعضاي آنتصويب شود، همراه با موارد مخالفت به مجلس ديگر ارسال خواهد شد تا بهروش مشابه آن را بررسي نمايد و در صورتي كه دو سوم اعضاي مجلس مزبورنيز آن را تاييد نمايند به صورت قانون در خواهد آمد، ولي در همه اين مواردآراي هر دو مجلس به صورت «آري» و «نه» مشخص خواهد شد، و اساميموافقان و مخالفان لايحه در نشريه هر يك از مجلسين به ترتيب ثبت خواهدشد. اگر لايحهاي پس از ارائه به رئيس جمهوري ظرف مدت ده روز بدوناحتساب يكشنبهها) توسط وي اعاده نگردد، لايحه امضا شده تلقي خواهد شدو به صورت قانون در خواهد آمد، مگر اينكه كنگره طي دوره فترت از ارجاعآن امتناع ورزد كه در اين حالت، لايحه به صورت قانون در نخواهد آمد.
3- هر گونه دستور، تصميم يا رأي كه نياز به نظر موافق سنا و مجلس نمايندگانداشته باشد به جز مسأله تعويق) بايد به رئيس جمهور ايالات متحده ارائه وقبل از اجرا توسط وي تاييد شود. و در صورت عدم موافقت وي لايحه راميتوان با رأي دو سوم اعضاي سنا و مجلس نمايندگان طبق قوانين و حدوديكه در مورد لوايح تعيين شده است دوباره بررسي و تصويب كرد.
بخش 8
1- كنگره در موارد ذيل داراي اختيار ميباشد: وضع و وصول مالياتها، عوارضگمركي، تعرفهها، مالياتهاي غير مستقيم، پرداخت بدهيها و تأمين دفاعمشترك و رفاه عمومي ايالات متحده؛ لكن كليه عوارض گمركي، تعرفهها ومالياتهاي غير مستقيم در سراسر ايالات متحده يكسان ميباشد.
2- دريافت وام با استفاده از اعتبار ايالات متحده.
3- وضع مقررات براي تجارت با كشورهاي خارجي، بين ايالتهاي مختلف و باقبايل سرخپوست.
4- تهيه قانون واحد براي اعطاي تابعيت و قوانين واحد در مورد ورشكستگي درسراسر ايالات متحده.
5- انتشار پول، تعيين ارزش آن و ارزش پول خارجي و تعيين معيارهاي وزن واندازهگيري.
6- تعيين مجازات جعل اوراق بهادار و پول رايج ايالات متحده.
7- تأسيس ادارات پستي و ايجاد راههاي مراسلاتي.
8- تشويقِ پيشرفتِ علم و هنرهاي سودمند از راه حفظ حق انحصاري برايتأليفات و اختراعاتِ نويسندگان و مخترعان براي مدت زمان محدود.
9- تشكيل دادگاههاي تالي ديوان كشور.
10- تعريف و مجازات دزديهاي دريايي و جنايات ارتكابي در درياهاي آزادو جرايم بر عليه حقوق ملل.
11- اعلان جنگ و «صدور مجوز اقدام مقابله به مثل» و وضع قوانين مربوط بهمتصرفات زميني و دريايي.
12- تشكيل ارتش و حمايت از آن؛ اختصاص هر گونه اعتبار به منظور استفادهدر اين زمينه براي بيش از يك دوره دو ساله مجاز نخواهد بود.
13- تشكيل و نگهداري نيروي دريايي.
14- وضع مقررات براي اداره نيروهاي زميني و دريايي و ايجاد نظم در ميانآنها.
15- فراخواني نيروهاي مردمي براي اجراي قوانين اتحاديه، سركوب شورشها ودفع تهاجمات.
16- سازماندهي، تأمين سلاح و منظم ساختن نيروهاي شبه نظامي و ترتيب بهخدمت گرفتن بخشي از آنان به طوري كه در خدمت ايالات متحده باشند؛ درعين حال، براي ايالات اختيار نصب افسران و آموزش شبه نظاميان طبق قواعدانضباطي مقرر از سوي كنگره محفوظ ميباشد.
17- اعمال قانونگذاري انحصاري در همه موارد نسبت به منطقهاي با مساحتحداكثر ده مايل مربع) كه با واگذاري ايالتهاي خاص و پذيرش كنگره ميتواندمقر حكومت ايالات متحده گردد و نيز اعمال اختيارات مشابه در موردمكانهايي كه با موافقت مجلس قانونگذاري ايالتي براي ايجاد استحكامات،زرادخانه، وزارتخانه، كارخانههاي كشتيسازي، و ساير تأسيسات مورد نيازدر آن ايالت خريداري ميشوند.
18- تدوين كليه قوانين كه براي اعمال اختيارات آينده و ساير اختياراتي كه بهدولت ايالات متحده و يا هر وزارتخانه يا دستگاههاي اجرايي به موجب قانوناساسي واگذار شده، ضروري و مقتضي است.
بخش 9
1- كنگره نبايد مهاجرت يا ورود افرادي را كه هر يك از ايالتهاي فعلي پذيرشآنان را تاييد ميكنند تا قبل از سال هزاروهشتصدوهشت ممنوع نمايد، اماميتواند براي اينگونه ورود پرداخت ماليات يا عوارض گمركي را حداكثر تا دهدلار مقرر كند.
2- حق «قرار احضار زنداني»[2]) قابل تعليق نيست، مگر در موارد شورش يا تهاجمخارجي كه امنيت عمومي آن را ايجاب نمايد.
3- هيچ گونه لايحهاي داير بر مجازات افراد بدون محاكمه و يا قانوني كه عطفبه ماسبق گردد، نبايد تصويب شود.
4- هيچ گونه ماليات سرانه يا ماليات مستقيم ديگري نبايد وضع شود مگر اينكهمتناسب با آمارگيري يا سرشماري پيشبيني شده در اين قانون باشد.
5- هيچ گونه ماليات يا عوارض گمركي بر كالاهاي صادراتي هر يك از ايالاتوضع نخواهد شد.
6- مقررات بازرگاني يا مالياتي يك ايالت نبايد هيچ امتيازي را براي بندرهايخود نسبت به بندرهاي ايالتهاي ديگر قايل شوند؛ كشتيهايي كه عازم ايالتيهستند و يا از آن حركت ميكنند، مجبور به ورود به بندر ديگر يا ترخيص ازآن و يا پرداخت عوارض در آنجا نميباشند.
7- برداشت پول از خزانهداري فقط بر اساس اعتباراتي كه قانون معين ميكندخواهد بود؛ و اظهارنامهها و صورتحساب دريافت و پرداخت كليه وجوه دولتيبه طور منظم و هر از چند گاه منتشر ميشود.
8- ايالات متحده هيچ گونه عنوان اشرافي اعطا نميكند: هر كسي كه در ايالاتمتحده داراي سمت رسمي تعهدآور يا اماني باشد نميتواند بدون رضايتكنگره هيچ نوع هديه، مقرري، سمت و يا عنواني را از هيچ شاه، شاهزاده و ياكشور خارجي بپذيرد.
بخش 10
1- انجام موارد ذيل براي ايالتها ممنوع است: الحاق به معاهده، اتحاديه و ياكنفدراسيون؛ صدور مجوز اقدام مقابله به مثل؛ چاپ پول؛ انتشار اوراق بهادار؛پيشنهاد هر چيزي غير از سكه طلا و نقره براي پرداخت بدهيها؛ تصويب هرنوع لايحه، مجازات افراد بدون محاكمه يا به موجب قانوني كه عطف به ماسبقشود يا قانوني كه به تعهدات قراردادي لطمه وارد آورد، و اعطاي هر گونهعنوان اشرافي.
2- هيچ ايالتي نميتواند بدون موافقت كنگره هيچ گونه تعرفه يا عوارض گمركيبر واردات و صادرات وضع نمايد به جز مواردي كه براي اجراي قوانينبازرسي آن ايالت كاملاً ضروري باشد؛ سود خالص كليه عوارض گمركي وتعرفهها كه هر يك از ايالتها بر واردات يا صادرات وضع نمايند بايد از طريقخزانهداري ايالات متحده به مصرف برسد. كنگره ميتواند تمامي اين قوانينرا بازنگري و بر آنها نظارت نمايد.
3- هيچ ايالتي نبايد بدون موافقت كنگره، عوارض بار يا ماليات وضع نمايد، درزمان صلح سرباز يا كشتي جنگي نگهداري كند، با ايالت ديگر و يا با يكقدرت خارجي موافقتنامه يا ميثاقي امضا نمايد يا وارد جنگ شود، مگر اينكهعملاً مورد تهاجم قرار گيرد يا در معرض خطر قريبالوقوعي باشد كه درنگدر برابر آن جايز نباشد.
كليه اختيارات قانونگذاريِ اعطا شده در اين قانون اساسي، به كنگره ايالاتمتحده مركب از مجلس سنا و مجلس نمايندگان، واگذار ميگردد.
بخش 2
1- مجلس نمايندگان متشكل از اعضايي است كه مردم ايالتهاي مختلف هر دوسال يكبار آنان را انتخاب ميكنند؛ و رأي دهندگان در هر ايالت بايد از همانشرايط لازم براي رأي دهندگان ايالتي كه مجلس آن ايالت بيشترين نمايندهرا دارد، برخوردار باشند.
2- هيچ كس تا زماني كه به سن بيست و پنج سالگي نرسد و هفت سال تبعهايالات متحده نباشد، و در زمان انتخاب، مقيم ايالتي كه از آنجا انتخابميگردد نباشد، نميتواند نماينده مجلس) شود.
3- تعداد نمايندگان و ميزان مالياتهاي مستقيم ايالتهايي كه به اتحاديه ملحقميشوند بر حسب تعداد جمعيت آنها تعيين ميشود. تعداد جمعيت با افزودنسه پنجم ساير افراد به كل افراد آزاد معين ميشود.افراد آزاد شامل كسانياست كه براي يك دوره چند ساله تعهد خدمت داشته باشند ولي سرخپوستانمعاف از ماليات را در برنميگيرد. سرشماري اصلي ظرف سه سال پس ازنخستين اجلاس كنگره ايالات متحده و در هر دوره ده ساله بعدي به طريقيانجام خواهد شد كه كنگره از طريق قانون تعيين ميكند. تعداد نمايندگانبراي هر سي هزار نفر از يك نماينده نبايد تجاوز كند، ليكن هر ايالت بايدحداقل يك نماينده داشته باشد، و تا زمان انجام سرشماري مزبور هر يك ازايالتها به تعداد ذيل نماينده انتخاب ميكنند: ايالت نيوهمپشير، سه نماينده؛ماساچوست، هشت نماينده؛ رود آيلند و توابع، يك نماينده؛ كانكتيكت، پنجنماينده؛ نيويورك، شش نماينده؛ نيوجرسي، چهار نماينده؛ پنسيلوانيا، هشتنماينده؛ دلاوير، يك نماينده؛ ويرجينيا، ده نماينده؛ كاروليناي شمالي، پنجنماينده؛ كاروليناي جنوبي، پنج نماينده؛ وجورجيا، سه نماينده.
4- هر گاه كرسيهاي نمايندگي ايالتي خالي شود، مقامات اجرايي آن ايالتدستور انتخابات را براي جايگزيني آنها صادر ميكنند.
5- مجلس نمايندگان رئيس و ساير «مقامات» خود را انتخاب مينمايد و داراياختيار انحصاري «اعلام جرم عليه مقامات دولتي» است.
بخش 3
1- دو سناتور از هر ايالت كه مجلس قانونگذاري ايالتي براي مدت شش سالانتخاب ميكند سناي ايالات متحده را تشكيل ميدهند، و هر سناتور داراييك رأي است.
2- در جلسهاي كه سناتورهاي مجلس سنا پس از نخستين انتخابات تشكيلميدهند، سناتورها بايد بلافاصله به سه دسته در حد امكان مساوي تقسيمشوند. كرسيهاي سناتورهاي دسته نخست بايد در پايان سال دوم، كرسيهايدسته دوم در پايان سال چهارم و كرسيهاي دسته سوم در پايان سال ششمخالي شود، به طوري كه بتوان هر دو سال يك بار يك سوم نمايندگان رادوباره انتخاب نمود و چنانچه در دوره فترت مجلس قانونگذاري ايالتيكرسي نمايندهاي به دليل استعفا يا نظاير آن خالي شود، مقامات اجرايي آنايالت ميتوانند تا برگزاري اجلاس آينده مجلس قانونگذاري ايالتي كهكرسيهاي خالي را پر مينمايد به طور موقت انتصابهايي را انجام دهند.
3- هيچ كس تا زماني كه به سن سي سالگي نرسد و نُه سال تبعه ايالات متحدهنباشد و در زمان انتخاب مقيم ايالتي نباشد كه از آن انتخاب ميشود،نميتواند سناتور سنا شود.
4- معاون رئيس جمهوري ايالات متحده، رياست مجلس سنا را به عهده داردولي حق رأي نخواهد داشت، مگر زماني كه تعداد نمايندگان موافق و مخالفمساوي باشد.
5- سنا ساير مقامات خود و نيز يك نفر رئيس موقت را براي مواقع غيبت معاونرئيس جمهور و يا زماني كه وي به جاي رئيس جمهور ايالات متحده انجاموظيفه مينمايد، انتخاب خواهد كرد.
6- مجلس سنا به طور انحصاري اختيار دارد كه به كليه «اعلام جرم عليه مقاماتدولتي» رسيدگي كند و اعضاي آن هنگامي كه بدين منظور تشكيل جلسهميدهند، بايد سوگند ياد نموده يا رسماً اظهار كنند كه جز حقيقت نگويند.زماني كه شخص رئيس جمهور ايالات متحده محاكمه ميشود، رياست جلسهبا رئيس ديوان عالي كشور ميباشد. هيچ كس را نميتوان مجرم شناخت مگراينكه دو سوم نمايندگان حاضر در اين مورد اتفاق نظر داشته باشند.
7- در مورد اعلام جرم عليه مقامات دولتي، حكم صادره در حد عزل از سمت،سلب صلاحيتِ احراز هر گونه سمت افتخاري يا مسئوليت تعهدآور و ياانتفاعي در ايالات متحده خواهد بود؛ با اين حال كسي كه محكوم ميشود، براساس قانون تحت پيگرد، محاكمه، محكوميت و مجازات قرار ميگيرد.
بخش 4
1- مجلس قانونگذاريِ هر ايالت، زمان، مكان و شيوه برگزاري انتخابات سنا ومجلس نمايندگان را مشخص خواهد كرد، ولي كنگره در هر زمان، از طريقوضع قانون ميتواند مقررات مزبور را به جز در موارد مربوط به مكان انتخابسناتورها، تنظيم نموده يا تغيير دهد.
2- كنگره در هر سال حداقل يك بار تشكيل جلسه ميدهد، جلسه مزبور دراولين دوشنبه ماه دسامبر ميباشد، مگر اينكه نمايندگان به موجب قانون روزديگري را تعيين نمايند.
بخش 5
1- هر يك از مجلسين بر انتخابات، گزارش آراي انتخابات و صلاحيت اعضايخود نظارت مينمايد؛ و جلسات آنها با حضور اكثريت نمايندگان رسميتمييابد. اما در صورت به حد نصاب نرسيدن تعداد حضار، جلسه به روزديگري موكول خواهد شد و مجلس مجاز خواهد بود كه حضور اعضاي غايبرا به شيوه و با تنبيهاتي كه خود تعيين ميكند الزامي سازد.
2- هر يك از مجلسين ميتواند آيين نامه داخلي خود را تهيه و اعضاي خود را بهدليل بيانضباطي مجازات و با اتفاق نظر دو سوم نمايندگان عضوي را اخراجنمايد.
3- هر مجلس مشروح مذاكرات خود را در نشريهاي تنظيم و هر از چند گاه آن رامنتشر ميكند و مذاكراتي را كه محرمانه ماندن آنها ضروري باشد، از انتشارمستثني مينمايد؛ و آراي مثبت و منفي نمايندگان هر مجلس در زمينه مسائلمختلف بايد با تمايل يك پنجم اعضاي حاضر، در روزنامه درج گردد.
4- هيچ يك از مجلسين در مدت تشكيل جلسات كنگره نبايد تشكيل جلسه رابدون موافقت مجلس ديگر بيش از سه روز به تعويق اندازد و يا به مكانديگري غير از محل تشكيل جلسات دو مجلس منتقل نمايد.
بخش 6
1- سناتورها و نمايندگان در ازاي خدمتشان حقوق و مزايايي را كه قانون تعيينميكند و از محل خزانهداري ايالات متحده پرداخت ميشود، دريافتمينمايند. آنان در هنگامي كه در جلسههاي مجلس مربوطه حضور دارند ودر زمان رفت و آمد به مجلس، در كليه موارد به جز خيانت، جنايت و اخلالدر نظم عمومي از بازداشت مصون خواهند بود و براي هر گونه سخنراني يابحثي كه در هر يك از مجلسين ايراد نمايند، در هيچ مكان ديگري نبايدمؤاخذه شوند.
2- هيچ سناتور يا نمايندهاي طي دوره نمايندگي خود نبايد به يك سمت دولتيدر دستگاه حاكمه ايالات متحده كه در زمان تصدي مقام سناتوري ايجاد، ياموجب افزايش حقوق و مزاياي وي در طي دوره مزبور ميگردد، منصوب شودو شخصي كه در ايالات متحده داراي سمت دولتي باشد تا زماني كه تصديسمت فوق را داشته باشد، نبايد به عضويت هيچ يك از مجلسين درآيد.
بخش 7
1- كليه لوايح براي تحصيل درآمد در مجلس نمايندگان تصويب ميشود، وليسنا ميتواند همانند ساير لوايح در مورد آنها اصلاحاتي را پيشنهاد يا بااصلاحات موافقت نمايد.
2- هر لايحهاي كه به تصويب مجلس نمايندگان و سنا برسد، قبل از اينكه بهصورت قانون درآيد به رئيس جمهور ايالات متحده تقديم خواهد شد كه آنرا تاييد و امضا نمايد؛ در صورت عدم تاييد رئيس جمهور آن را، با ذكردلايل مخالفت به مجلسي كه لايحه در آن تصويب شده است ارجاع و مجلسمزبور پس از درج موارد مخالفت در نشريه خود، در لايحه تجديد نظر خواهدكرد. چنانچه بعد از تجديدنظر فوق، لايحهاي با رأي دو سوم اعضاي آنتصويب شود، همراه با موارد مخالفت به مجلس ديگر ارسال خواهد شد تا بهروش مشابه آن را بررسي نمايد و در صورتي كه دو سوم اعضاي مجلس مزبورنيز آن را تاييد نمايند به صورت قانون در خواهد آمد، ولي در همه اين مواردآراي هر دو مجلس به صورت «آري» و «نه» مشخص خواهد شد، و اساميموافقان و مخالفان لايحه در نشريه هر يك از مجلسين به ترتيب ثبت خواهدشد. اگر لايحهاي پس از ارائه به رئيس جمهوري ظرف مدت ده روز بدوناحتساب يكشنبهها) توسط وي اعاده نگردد، لايحه امضا شده تلقي خواهد شدو به صورت قانون در خواهد آمد، مگر اينكه كنگره طي دوره فترت از ارجاعآن امتناع ورزد كه در اين حالت، لايحه به صورت قانون در نخواهد آمد.
3- هر گونه دستور، تصميم يا رأي كه نياز به نظر موافق سنا و مجلس نمايندگانداشته باشد به جز مسأله تعويق) بايد به رئيس جمهور ايالات متحده ارائه وقبل از اجرا توسط وي تاييد شود. و در صورت عدم موافقت وي لايحه راميتوان با رأي دو سوم اعضاي سنا و مجلس نمايندگان طبق قوانين و حدوديكه در مورد لوايح تعيين شده است دوباره بررسي و تصويب كرد.
بخش 8
1- كنگره در موارد ذيل داراي اختيار ميباشد: وضع و وصول مالياتها، عوارضگمركي، تعرفهها، مالياتهاي غير مستقيم، پرداخت بدهيها و تأمين دفاعمشترك و رفاه عمومي ايالات متحده؛ لكن كليه عوارض گمركي، تعرفهها ومالياتهاي غير مستقيم در سراسر ايالات متحده يكسان ميباشد.
2- دريافت وام با استفاده از اعتبار ايالات متحده.
3- وضع مقررات براي تجارت با كشورهاي خارجي، بين ايالتهاي مختلف و باقبايل سرخپوست.
4- تهيه قانون واحد براي اعطاي تابعيت و قوانين واحد در مورد ورشكستگي درسراسر ايالات متحده.
5- انتشار پول، تعيين ارزش آن و ارزش پول خارجي و تعيين معيارهاي وزن واندازهگيري.
6- تعيين مجازات جعل اوراق بهادار و پول رايج ايالات متحده.
7- تأسيس ادارات پستي و ايجاد راههاي مراسلاتي.
8- تشويقِ پيشرفتِ علم و هنرهاي سودمند از راه حفظ حق انحصاري برايتأليفات و اختراعاتِ نويسندگان و مخترعان براي مدت زمان محدود.
9- تشكيل دادگاههاي تالي ديوان كشور.
10- تعريف و مجازات دزديهاي دريايي و جنايات ارتكابي در درياهاي آزادو جرايم بر عليه حقوق ملل.
11- اعلان جنگ و «صدور مجوز اقدام مقابله به مثل» و وضع قوانين مربوط بهمتصرفات زميني و دريايي.
12- تشكيل ارتش و حمايت از آن؛ اختصاص هر گونه اعتبار به منظور استفادهدر اين زمينه براي بيش از يك دوره دو ساله مجاز نخواهد بود.
13- تشكيل و نگهداري نيروي دريايي.
14- وضع مقررات براي اداره نيروهاي زميني و دريايي و ايجاد نظم در ميانآنها.
15- فراخواني نيروهاي مردمي براي اجراي قوانين اتحاديه، سركوب شورشها ودفع تهاجمات.
16- سازماندهي، تأمين سلاح و منظم ساختن نيروهاي شبه نظامي و ترتيب بهخدمت گرفتن بخشي از آنان به طوري كه در خدمت ايالات متحده باشند؛ درعين حال، براي ايالات اختيار نصب افسران و آموزش شبه نظاميان طبق قواعدانضباطي مقرر از سوي كنگره محفوظ ميباشد.
17- اعمال قانونگذاري انحصاري در همه موارد نسبت به منطقهاي با مساحتحداكثر ده مايل مربع) كه با واگذاري ايالتهاي خاص و پذيرش كنگره ميتواندمقر حكومت ايالات متحده گردد و نيز اعمال اختيارات مشابه در موردمكانهايي كه با موافقت مجلس قانونگذاري ايالتي براي ايجاد استحكامات،زرادخانه، وزارتخانه، كارخانههاي كشتيسازي، و ساير تأسيسات مورد نيازدر آن ايالت خريداري ميشوند.
18- تدوين كليه قوانين كه براي اعمال اختيارات آينده و ساير اختياراتي كه بهدولت ايالات متحده و يا هر وزارتخانه يا دستگاههاي اجرايي به موجب قانوناساسي واگذار شده، ضروري و مقتضي است.
بخش 9
1- كنگره نبايد مهاجرت يا ورود افرادي را كه هر يك از ايالتهاي فعلي پذيرشآنان را تاييد ميكنند تا قبل از سال هزاروهشتصدوهشت ممنوع نمايد، اماميتواند براي اينگونه ورود پرداخت ماليات يا عوارض گمركي را حداكثر تا دهدلار مقرر كند.
2- حق «قرار احضار زنداني»[2]) قابل تعليق نيست، مگر در موارد شورش يا تهاجمخارجي كه امنيت عمومي آن را ايجاب نمايد.
3- هيچ گونه لايحهاي داير بر مجازات افراد بدون محاكمه و يا قانوني كه عطفبه ماسبق گردد، نبايد تصويب شود.
4- هيچ گونه ماليات سرانه يا ماليات مستقيم ديگري نبايد وضع شود مگر اينكهمتناسب با آمارگيري يا سرشماري پيشبيني شده در اين قانون باشد.
5- هيچ گونه ماليات يا عوارض گمركي بر كالاهاي صادراتي هر يك از ايالاتوضع نخواهد شد.
6- مقررات بازرگاني يا مالياتي يك ايالت نبايد هيچ امتيازي را براي بندرهايخود نسبت به بندرهاي ايالتهاي ديگر قايل شوند؛ كشتيهايي كه عازم ايالتيهستند و يا از آن حركت ميكنند، مجبور به ورود به بندر ديگر يا ترخيص ازآن و يا پرداخت عوارض در آنجا نميباشند.
7- برداشت پول از خزانهداري فقط بر اساس اعتباراتي كه قانون معين ميكندخواهد بود؛ و اظهارنامهها و صورتحساب دريافت و پرداخت كليه وجوه دولتيبه طور منظم و هر از چند گاه منتشر ميشود.
8- ايالات متحده هيچ گونه عنوان اشرافي اعطا نميكند: هر كسي كه در ايالاتمتحده داراي سمت رسمي تعهدآور يا اماني باشد نميتواند بدون رضايتكنگره هيچ نوع هديه، مقرري، سمت و يا عنواني را از هيچ شاه، شاهزاده و ياكشور خارجي بپذيرد.
بخش 10
1- انجام موارد ذيل براي ايالتها ممنوع است: الحاق به معاهده، اتحاديه و ياكنفدراسيون؛ صدور مجوز اقدام مقابله به مثل؛ چاپ پول؛ انتشار اوراق بهادار؛پيشنهاد هر چيزي غير از سكه طلا و نقره براي پرداخت بدهيها؛ تصويب هرنوع لايحه، مجازات افراد بدون محاكمه يا به موجب قانوني كه عطف به ماسبقشود يا قانوني كه به تعهدات قراردادي لطمه وارد آورد، و اعطاي هر گونهعنوان اشرافي.
2- هيچ ايالتي نميتواند بدون موافقت كنگره هيچ گونه تعرفه يا عوارض گمركيبر واردات و صادرات وضع نمايد به جز مواردي كه براي اجراي قوانينبازرسي آن ايالت كاملاً ضروري باشد؛ سود خالص كليه عوارض گمركي وتعرفهها كه هر يك از ايالتها بر واردات يا صادرات وضع نمايند بايد از طريقخزانهداري ايالات متحده به مصرف برسد. كنگره ميتواند تمامي اين قوانينرا بازنگري و بر آنها نظارت نمايد.
3- هيچ ايالتي نبايد بدون موافقت كنگره، عوارض بار يا ماليات وضع نمايد، درزمان صلح سرباز يا كشتي جنگي نگهداري كند، با ايالت ديگر و يا با يكقدرت خارجي موافقتنامه يا ميثاقي امضا نمايد يا وارد جنگ شود، مگر اينكهعملاً مورد تهاجم قرار گيرد يا در معرض خطر قريبالوقوعي باشد كه درنگدر برابر آن جايز نباشد.
اصل دوم
بخش 1
1- قوه مجريه در اختيار رئيس جمهور ايالات متحده آمريكا قرار دارد. دورهرياست جمهوري چهار سال است و با معاون رئيس جمهور كه دوره وي نيزچهار سال ميباشد به ترتيب ذيل انتخاب خواهند شد:
2- هر ايالت به شيوهاي كه مجلس قانونگذاري آن معين ميكند، تعداديانتخاب كننده تعيين خواهد نمود كه تعدادشان برابر با تعداد كل سناتورها ونمايندگاني ميباشد كه يك ايالت مجاز به داشتن آنها در كنگره است. وليهيچ سناتور، نماينده و يا فردي كه در ايالات متحده داراي سمتي غير انتفاعيو يا انتفاعي باشد نميتواند به عنوان انتخاب كننده تعيين گردد.
3- انتخاب كنندگان بايد در ايالتهاي خود تشكيل جلسه دهند و از طريق رأيمخفي دو نفر را كه حداقل يك نفرشان مقيم ايالت آنان نباشد انتخاب كنند، وآنگاه فهرستي از افرادي را كه رأي به آنان داده شده است و همچنين تعدادآراي هريك از آنان را تهيه و پس از امضا و تاييد به صورت مهر شده به مركزحكومت ايالات متحده و به نام شخص رئيس سنا ارسال نمايند؛ رئيس سنا درحضور نمايندگان سنا و مجلس نمايندگان كليه تأييديهها را ميگشايد، وسپس آراء شمارش ميشوند. شخصي كه بيشترين تعداد آراء را از كلانتخابكنندگان تعيين شده كسب نمايد، رئيس جمهور ميشود، و اگر بيش ازيك نفر اكثريت مزبور را به تساوي داشته باشند، و تعداد آراء مساوي باشد،مجلس نمايندگان بيدرنگ از طريق رأي مخفي يكي از آنان را به سمترياست جمهوري انتخاب مينمايد، و اگر هيچ فردي حائز اكثريت آراء نباشد،در اين صورت مجلس نمايندگان مزبور به همان روش از ميان پنج نفر اولفهرست، رئيس جمهور را انتخاب مينمايد. اما در انتخاب وي، ايالتها رأيخواهند داد و هر ايالت داراي يك رأي ميباشد، حد نصاب لازم براي اينمنظور عبارت است از مجموع عضو يا اعضاي دو سوم ايالتها و اكثريتي از كلايالتها براي انتخاب ضروري ميباشد. در هر حالت پس از انتخابرئيس جمهور، شخصي كه بيشترين تعداد آراي انتخاب كنندگان را كسبنموده باشد معاون رئيس جمهور ميشود. ولي اگر دو يا چند نفر باقي بمانند كهداراي آراي مساوي باشند، سنا از ميان آنان معاون رئيس جمهور را با رأيمخفي انتخاب ميكند.
4- كنگره ميتواند زمان تعيين انتخاب كنندگان و روزي را كه آنان بايد آرايخود را به صندوق بريزند، معين نمايد. اين روز بايد در سراسر ايالات متحدهيك روز واحد باشد.
5- هر شخصي براي احراز مقام رياست جمهوري بايد در زمان تصويب اينقانون اساسي، شهروند بومي يا تبعه ايالات متحده، حداقل سيوپنج ساله ومدت چهارده سال مقيم ايالات متحده باشد.
6- وظايف و اختيارات رئيسجمهور در صورت بركناري، فوت، كنارهگيري ياناتواني از انجام آنها، به معاون رئيس جمهور واگذار ميشوند. كنگره ميتواندبه موجب قانون در موارد بركناري، فوت، كنارهگيري يا ناتواني رئيس جمهور ونيز معاون وي، مقام مسئولي را به عنوان كفيل رياست جمهوري تعيين نمايد، ومقام مزبور طبق مقررات، تا زمان رفع ناتواني يا انتخاب رئيسجمهور، بهعنوان رئيسجمهور انجام وظيفه مينمايد.
7- رئيس جمهور در ازاي خدماتش در زمانهاي معين حقوق دريافت خواهد كردو ميزان آن در طول دوره رياست جمهوري وي افزايش يا كاهش نمييابد،رئيس جمهور نبايد در طول دوره مزبور هيچ گونه مقرري ديگري از ايالاتمتحده يا هيچ يك از ايالتها دريافت نمايد.
8- رئيس جمهور پيش از تصدي سمت خود به شرح ذيل سوگند ياد نموده ومراتب ذيل را تاييد مينمايد:
«من رسماً سوگند ياد ميكنم كه مسئوليت رياست جمهوري ايالات متحده راصادقانه انجام دهم و تا آنجا كه در توان دارم از قانون اساسي ايالات متحدهصيانت، حمايت و دفاع نمايم.»
بخش 2
1- هر گاه ارتش و نيروي دريايي ايالات متحده و نيروهاي مردمي ايالتهايمختلف كه جهت انجام خدمت بالفعل براي ايالات متحده فراخوانده شوند،رئيس جمهور فرمانده كل آنان خواهد بود. وي ميتواند نظرات كتبي مقامعالي رتبه هر يك از «دستگاههاي اجرايي» را در مورد موضوعات مربوط بهوظايف دستگاه متبوع آنها جويا شود. رئيس جمهور حق تعليق اجراي مجازاتو يا عفو جرايم ارتكابي عليه ايالات متحده را جز در موارد «اعلام جرم عليهمقامات دولتي» دارا ميباشد.
2- رئيسجمهور با مشورت و موافقت سنا و به شرط موافقت دو سوم سناتورهايحاضر، داراي اختيار انعقاد معاهدات ميباشد و به ترتيبي كه قانون معينخواهد كرد، سفيران و ساير نمايندگان و كارداران كشور، قضات ديوان عالي وساير مقامات ايالات متحده را كه انتصاب آنان در قانون اساسي به نحوديگري مقرر نشده باشد، معرفي و منصوب خواهد نمود. ولي كنگره ميتواندبه موجب قانون، اختيار انتصاب مقامات ردههاي پايين را به نحوي كه شايستهبداند به شخص رئيس جمهور، محاكم قضايي يا رؤساي وزارتخانهها واگذارنمايد.
3- رئيس جمهور مختار است براي كليه سمتهايي كه ممكن است در زمانتعطيلي موقت سنا بلاتصدي شوند با اعطاي مأموريت شخص يا اشخاصي رامنصوب نمايد، مأموريت مزبور در پايان اجلاس بعدي سنا خاتمه مييابد.
بخش 3
رئيس جمهور هر از چند گاه گزارشي در مورد وضعيت اتحاديه به كنگره ارائهو اقداماتي را كه ضروري و مقتضي تشخيص دهد براي ملاحظه اعضاي سناپيشنهاد مينمايد، وي ميتواند در مواقع اضطراري هر دو مجلس يا يكي از آنها رابراي تشكيل جلسه فراخواند، و در صورت بروز اختلاف در مورد دوره فترت،آنها را تا هر زمان ديگري كه مناسب بداند تعطيل كند؛ وي سفيران و نمايندگانخارجي را به حضور ميپذيرد، بر اجراي صحيح قوانين نظارت و كليه مقاماتمسئول ايالات متحده را منصوب مينمايد.
بخش 4
رئيس جمهور، معاون رئيس جمهور و كليه مقامات كشوري پس از اعلام جرمعليه آنان و محكوميت به خاطر ارتكاب جرم) خيانت، ارتشاء و ساير جرايمشديد و جنحه از كار بركنار ميشوند.
1- قوه مجريه در اختيار رئيس جمهور ايالات متحده آمريكا قرار دارد. دورهرياست جمهوري چهار سال است و با معاون رئيس جمهور كه دوره وي نيزچهار سال ميباشد به ترتيب ذيل انتخاب خواهند شد:
2- هر ايالت به شيوهاي كه مجلس قانونگذاري آن معين ميكند، تعداديانتخاب كننده تعيين خواهد نمود كه تعدادشان برابر با تعداد كل سناتورها ونمايندگاني ميباشد كه يك ايالت مجاز به داشتن آنها در كنگره است. وليهيچ سناتور، نماينده و يا فردي كه در ايالات متحده داراي سمتي غير انتفاعيو يا انتفاعي باشد نميتواند به عنوان انتخاب كننده تعيين گردد.
3- انتخاب كنندگان بايد در ايالتهاي خود تشكيل جلسه دهند و از طريق رأيمخفي دو نفر را كه حداقل يك نفرشان مقيم ايالت آنان نباشد انتخاب كنند، وآنگاه فهرستي از افرادي را كه رأي به آنان داده شده است و همچنين تعدادآراي هريك از آنان را تهيه و پس از امضا و تاييد به صورت مهر شده به مركزحكومت ايالات متحده و به نام شخص رئيس سنا ارسال نمايند؛ رئيس سنا درحضور نمايندگان سنا و مجلس نمايندگان كليه تأييديهها را ميگشايد، وسپس آراء شمارش ميشوند. شخصي كه بيشترين تعداد آراء را از كلانتخابكنندگان تعيين شده كسب نمايد، رئيس جمهور ميشود، و اگر بيش ازيك نفر اكثريت مزبور را به تساوي داشته باشند، و تعداد آراء مساوي باشد،مجلس نمايندگان بيدرنگ از طريق رأي مخفي يكي از آنان را به سمترياست جمهوري انتخاب مينمايد، و اگر هيچ فردي حائز اكثريت آراء نباشد،در اين صورت مجلس نمايندگان مزبور به همان روش از ميان پنج نفر اولفهرست، رئيس جمهور را انتخاب مينمايد. اما در انتخاب وي، ايالتها رأيخواهند داد و هر ايالت داراي يك رأي ميباشد، حد نصاب لازم براي اينمنظور عبارت است از مجموع عضو يا اعضاي دو سوم ايالتها و اكثريتي از كلايالتها براي انتخاب ضروري ميباشد. در هر حالت پس از انتخابرئيس جمهور، شخصي كه بيشترين تعداد آراي انتخاب كنندگان را كسبنموده باشد معاون رئيس جمهور ميشود. ولي اگر دو يا چند نفر باقي بمانند كهداراي آراي مساوي باشند، سنا از ميان آنان معاون رئيس جمهور را با رأيمخفي انتخاب ميكند.
4- كنگره ميتواند زمان تعيين انتخاب كنندگان و روزي را كه آنان بايد آرايخود را به صندوق بريزند، معين نمايد. اين روز بايد در سراسر ايالات متحدهيك روز واحد باشد.
5- هر شخصي براي احراز مقام رياست جمهوري بايد در زمان تصويب اينقانون اساسي، شهروند بومي يا تبعه ايالات متحده، حداقل سيوپنج ساله ومدت چهارده سال مقيم ايالات متحده باشد.
6- وظايف و اختيارات رئيسجمهور در صورت بركناري، فوت، كنارهگيري ياناتواني از انجام آنها، به معاون رئيس جمهور واگذار ميشوند. كنگره ميتواندبه موجب قانون در موارد بركناري، فوت، كنارهگيري يا ناتواني رئيس جمهور ونيز معاون وي، مقام مسئولي را به عنوان كفيل رياست جمهوري تعيين نمايد، ومقام مزبور طبق مقررات، تا زمان رفع ناتواني يا انتخاب رئيسجمهور، بهعنوان رئيسجمهور انجام وظيفه مينمايد.
7- رئيس جمهور در ازاي خدماتش در زمانهاي معين حقوق دريافت خواهد كردو ميزان آن در طول دوره رياست جمهوري وي افزايش يا كاهش نمييابد،رئيس جمهور نبايد در طول دوره مزبور هيچ گونه مقرري ديگري از ايالاتمتحده يا هيچ يك از ايالتها دريافت نمايد.
8- رئيس جمهور پيش از تصدي سمت خود به شرح ذيل سوگند ياد نموده ومراتب ذيل را تاييد مينمايد:
«من رسماً سوگند ياد ميكنم كه مسئوليت رياست جمهوري ايالات متحده راصادقانه انجام دهم و تا آنجا كه در توان دارم از قانون اساسي ايالات متحدهصيانت، حمايت و دفاع نمايم.»
بخش 2
1- هر گاه ارتش و نيروي دريايي ايالات متحده و نيروهاي مردمي ايالتهايمختلف كه جهت انجام خدمت بالفعل براي ايالات متحده فراخوانده شوند،رئيس جمهور فرمانده كل آنان خواهد بود. وي ميتواند نظرات كتبي مقامعالي رتبه هر يك از «دستگاههاي اجرايي» را در مورد موضوعات مربوط بهوظايف دستگاه متبوع آنها جويا شود. رئيس جمهور حق تعليق اجراي مجازاتو يا عفو جرايم ارتكابي عليه ايالات متحده را جز در موارد «اعلام جرم عليهمقامات دولتي» دارا ميباشد.
2- رئيسجمهور با مشورت و موافقت سنا و به شرط موافقت دو سوم سناتورهايحاضر، داراي اختيار انعقاد معاهدات ميباشد و به ترتيبي كه قانون معينخواهد كرد، سفيران و ساير نمايندگان و كارداران كشور، قضات ديوان عالي وساير مقامات ايالات متحده را كه انتصاب آنان در قانون اساسي به نحوديگري مقرر نشده باشد، معرفي و منصوب خواهد نمود. ولي كنگره ميتواندبه موجب قانون، اختيار انتصاب مقامات ردههاي پايين را به نحوي كه شايستهبداند به شخص رئيس جمهور، محاكم قضايي يا رؤساي وزارتخانهها واگذارنمايد.
3- رئيس جمهور مختار است براي كليه سمتهايي كه ممكن است در زمانتعطيلي موقت سنا بلاتصدي شوند با اعطاي مأموريت شخص يا اشخاصي رامنصوب نمايد، مأموريت مزبور در پايان اجلاس بعدي سنا خاتمه مييابد.
بخش 3
رئيس جمهور هر از چند گاه گزارشي در مورد وضعيت اتحاديه به كنگره ارائهو اقداماتي را كه ضروري و مقتضي تشخيص دهد براي ملاحظه اعضاي سناپيشنهاد مينمايد، وي ميتواند در مواقع اضطراري هر دو مجلس يا يكي از آنها رابراي تشكيل جلسه فراخواند، و در صورت بروز اختلاف در مورد دوره فترت،آنها را تا هر زمان ديگري كه مناسب بداند تعطيل كند؛ وي سفيران و نمايندگانخارجي را به حضور ميپذيرد، بر اجراي صحيح قوانين نظارت و كليه مقاماتمسئول ايالات متحده را منصوب مينمايد.
بخش 4
رئيس جمهور، معاون رئيس جمهور و كليه مقامات كشوري پس از اعلام جرمعليه آنان و محكوميت به خاطر ارتكاب جرم) خيانت، ارتشاء و ساير جرايمشديد و جنحه از كار بركنار ميشوند.
اصل سوم
بخش 1
قوه قضاييه ايالات متحده به ديوان عالي و دادگاههاي تالي كه كنگره ميتوانددر هر زماني تعيين نمايد و تشكيل دهد، واگذار ميگردد. قاضيان ديوان عالي ودادگاههاي تالي تا زماني كه حسن رفتار داشته باشند در مقام خود باقي مانده وحقوق خود را در زمانهاي معين در ازاي خدمتشان دريافت ميكنند. ميزان اينحقوق در طول مدت عهدهداري اين سمت كاهش نمييابد.
بخش 2
1- حيطه عمل قوه قضاييه ايالات متحده موارد ذيل را شامل ميشود:
كليه دعاوي، براساس قانون و انصاف ناشي از قانون اساسي، ساير قوانينايالات متحده و معاهداتي كه به موجب قوانين منعقد شده يا خواهند شد؛-كليه دعاوي مربوط به سفيران، كنسولها و ديگر مقامات بلند پايه دولتي؛ -دعاوي دريايي و دريانوردي؛- اختلافاتي كه در آنها ايالات متحده يكي ازطرفهاي دعوي باشد؛- اختلاف بين دو يا چند ايالت؛- بين يك ايالت وشهروندان ايالت ديگر؛- بين شهروندان ايالتهاي مختلف؛- بين شهروندانيك ايالت كه مدعي اراضي واگذار شده ايالتهاي مختلف ديگر هستند، بينيك ايالت يا شهروندان آن با كشورها، شهروندان يا اتباع خارجي.
2- در كليه دعاوي مربوط به سفيران، كنسولها و ساير مقامات بلند پايه، و درمواردي كه يك ايالت طرف دعوي است، صلاحيت اصلي را ديوان عالي خواهدداشت. در كليه موارد ديگري كه قبلاً ذكر شد، ديوان عالي صلاحيت پژوهشيرا هم نسبت به «مسائل شكلي» و هم نسبت به «مسائل ماهوي» با استثنائات وبراساس مقرراتي كه كنگره طبق قانون معين ميكند دارا خواهد بود.
3- رسيدگي به كليه جرايم به جز موارد «اعلام جرم عليه مقامات دولتي» بايدتوسط هيأت منصفه انجام شود، و چنين رسيدگي بايد در ايالت محل وقوعجرم برگزار گردد؛ ولي هر گاه محل وقوع جرم هيچ يك از ايالتها نباشد،محاكمه بايد در محل يا محلهايي كه كنگره به موجب قانون تعيين ميكندبرگزار شود.
بخش 3
1- خيانت به ايالات متحده، فقط شامل تحميل جنگ به آن يا طرفداري ازدشمنان آن يا كمك و مساعدت به آنان ميباشد. هيچ فردي به جرمارتكاب) خيانت محكوم نميشود مگر براساس گواهي دو شاهد بر يك اقدامآشكار و يا اعتراف در دادگاه علني.
2- كنگره اختيار تعيين مجازات جرم ارتكاب) خيانت را دارا ميباشد؛ وليحكم داير بر مجازات فرد بدون محاكمه به سبب خيانت مبني بر مهدورالدمبودن يا در زمان زندگي شخص محكوم اجرا ميشود.
قوه قضاييه ايالات متحده به ديوان عالي و دادگاههاي تالي كه كنگره ميتوانددر هر زماني تعيين نمايد و تشكيل دهد، واگذار ميگردد. قاضيان ديوان عالي ودادگاههاي تالي تا زماني كه حسن رفتار داشته باشند در مقام خود باقي مانده وحقوق خود را در زمانهاي معين در ازاي خدمتشان دريافت ميكنند. ميزان اينحقوق در طول مدت عهدهداري اين سمت كاهش نمييابد.
بخش 2
1- حيطه عمل قوه قضاييه ايالات متحده موارد ذيل را شامل ميشود:
كليه دعاوي، براساس قانون و انصاف ناشي از قانون اساسي، ساير قوانينايالات متحده و معاهداتي كه به موجب قوانين منعقد شده يا خواهند شد؛-كليه دعاوي مربوط به سفيران، كنسولها و ديگر مقامات بلند پايه دولتي؛ -دعاوي دريايي و دريانوردي؛- اختلافاتي كه در آنها ايالات متحده يكي ازطرفهاي دعوي باشد؛- اختلاف بين دو يا چند ايالت؛- بين يك ايالت وشهروندان ايالت ديگر؛- بين شهروندان ايالتهاي مختلف؛- بين شهروندانيك ايالت كه مدعي اراضي واگذار شده ايالتهاي مختلف ديگر هستند، بينيك ايالت يا شهروندان آن با كشورها، شهروندان يا اتباع خارجي.
2- در كليه دعاوي مربوط به سفيران، كنسولها و ساير مقامات بلند پايه، و درمواردي كه يك ايالت طرف دعوي است، صلاحيت اصلي را ديوان عالي خواهدداشت. در كليه موارد ديگري كه قبلاً ذكر شد، ديوان عالي صلاحيت پژوهشيرا هم نسبت به «مسائل شكلي» و هم نسبت به «مسائل ماهوي» با استثنائات وبراساس مقرراتي كه كنگره طبق قانون معين ميكند دارا خواهد بود.
3- رسيدگي به كليه جرايم به جز موارد «اعلام جرم عليه مقامات دولتي» بايدتوسط هيأت منصفه انجام شود، و چنين رسيدگي بايد در ايالت محل وقوعجرم برگزار گردد؛ ولي هر گاه محل وقوع جرم هيچ يك از ايالتها نباشد،محاكمه بايد در محل يا محلهايي كه كنگره به موجب قانون تعيين ميكندبرگزار شود.
بخش 3
1- خيانت به ايالات متحده، فقط شامل تحميل جنگ به آن يا طرفداري ازدشمنان آن يا كمك و مساعدت به آنان ميباشد. هيچ فردي به جرمارتكاب) خيانت محكوم نميشود مگر براساس گواهي دو شاهد بر يك اقدامآشكار و يا اعتراف در دادگاه علني.
2- كنگره اختيار تعيين مجازات جرم ارتكاب) خيانت را دارا ميباشد؛ وليحكم داير بر مجازات فرد بدون محاكمه به سبب خيانت مبني بر مهدورالدمبودن يا در زمان زندگي شخص محكوم اجرا ميشود.
اصل چهارم
بخش 1
قوانين عمومي، سوابق و تصميمات قضايي يك ايالت در ساير ايالتها اعتبار ورسميت كامل خواهد داشت. كنگره ميتواند از طريق قوانين كلي شيوه احرازاصالت اين قوانين، سوابق و تصميمات مزبور و اثر آن را معين نمايد.
بخش 2
1- شهروندان هر ايالت از تمامي امتيازات و مصونيتهاي شهروندان درايالتهاي ديگر برخوردار خواهند شد.
2- هر گاه شخصي در هر ايالتي متهم به ارتكاب) خيانت، جنايت، يا جرايمديگر گردد، و) از چنگال عدالت بگريزد، و در ايالت ديگر يافت شود، باتقاضاي مقامات اجرايي ايالتي كه وي از آنجا گريخته است، به ايشان تحويل وبه ايالتي كه صلاحيت قضايي رسيدگي به جرم را دارد، منتقل خواهد شد.
3- شخصي كه در يك ايالت طبق قوانين آن موظف به انجام خدمت يا كاريميباشد، و به ايالت ديگر فرار كند به موجب هيچ يك از قوانين يا مقرراتآنجا از انجام خدمت يا كار مزبور بريالذمه نخواهد شد، به درخواست طرفيكه خدمت يا كار ميبايستي براي وي انجام ميشد تحويل ميشود.
بخش 3
1- كنگره ميتواند ايالتهاي جديد را به عضويت اتحاديه بپذيرد، اما هيچ ايالتجديدي در حوزه قضايي ايالت ديگر تشكيل يا تأسيس نخواهد شد، و نيز هيچايالتي از الحاق دو يا چند ايالت يا بخشهايي از ايالتها، بدون موافقت مجلسقانونگذاري ايالتهاي مربوطه و كنگره تشكيل نخواهد شد.
2- كنگره اختيار تنظيم يا تدوين كليه قوانين و مقررات مربوط به سرزمينها ياساير املاك متعلق به ايالات متحده را دارا ميباشد؛ مفاد قانون اساسي بهنحوي تفسير نخواهد شد كه ناقض حقوق ايالات متحده يا يك ايالت خاصباشد.
بخش 4
ايالات متحده براي هر يك از ايالتهاي اتحاديه، شكل حكومت جمهوري راتضمين و در برابر تهاجم حمله) و در صورت درخواست مجلس قانونگذاريايالتي، يا قوه مجريه در زماني كه نتوان مجلس مزبور را تشكيل داد) در مقابلآشوب داخلي، از آنها حمايت خواهد نمود.
قوانين عمومي، سوابق و تصميمات قضايي يك ايالت در ساير ايالتها اعتبار ورسميت كامل خواهد داشت. كنگره ميتواند از طريق قوانين كلي شيوه احرازاصالت اين قوانين، سوابق و تصميمات مزبور و اثر آن را معين نمايد.
بخش 2
1- شهروندان هر ايالت از تمامي امتيازات و مصونيتهاي شهروندان درايالتهاي ديگر برخوردار خواهند شد.
2- هر گاه شخصي در هر ايالتي متهم به ارتكاب) خيانت، جنايت، يا جرايمديگر گردد، و) از چنگال عدالت بگريزد، و در ايالت ديگر يافت شود، باتقاضاي مقامات اجرايي ايالتي كه وي از آنجا گريخته است، به ايشان تحويل وبه ايالتي كه صلاحيت قضايي رسيدگي به جرم را دارد، منتقل خواهد شد.
3- شخصي كه در يك ايالت طبق قوانين آن موظف به انجام خدمت يا كاريميباشد، و به ايالت ديگر فرار كند به موجب هيچ يك از قوانين يا مقرراتآنجا از انجام خدمت يا كار مزبور بريالذمه نخواهد شد، به درخواست طرفيكه خدمت يا كار ميبايستي براي وي انجام ميشد تحويل ميشود.
بخش 3
1- كنگره ميتواند ايالتهاي جديد را به عضويت اتحاديه بپذيرد، اما هيچ ايالتجديدي در حوزه قضايي ايالت ديگر تشكيل يا تأسيس نخواهد شد، و نيز هيچايالتي از الحاق دو يا چند ايالت يا بخشهايي از ايالتها، بدون موافقت مجلسقانونگذاري ايالتهاي مربوطه و كنگره تشكيل نخواهد شد.
2- كنگره اختيار تنظيم يا تدوين كليه قوانين و مقررات مربوط به سرزمينها ياساير املاك متعلق به ايالات متحده را دارا ميباشد؛ مفاد قانون اساسي بهنحوي تفسير نخواهد شد كه ناقض حقوق ايالات متحده يا يك ايالت خاصباشد.
بخش 4
ايالات متحده براي هر يك از ايالتهاي اتحاديه، شكل حكومت جمهوري راتضمين و در برابر تهاجم حمله) و در صورت درخواست مجلس قانونگذاريايالتي، يا قوه مجريه در زماني كه نتوان مجلس مزبور را تشكيل داد) در مقابلآشوب داخلي، از آنها حمايت خواهد نمود.
اصل پنجم
هر گاه دو سوم نمايندگان دو مجلس ضروري تشخيص دهند، كنگرهاصلاحاتي را براي قانون اساسي پيشنهاد خواهد داد، و يا بنا به درخواستمجلسين قانونگذاري دو سوم ايالتهاي مختلف، خواستار تشكيل مجمعي برايپيشنهاد اصلاحات خواهد گرديد. در هر دو حالت هر گاه پيشنهادها را مجلسينقانونگذاري سه چهارم ايالتهاي مختلف و يا مجامع سه چهارم ايالتها تصويبنمايند، به عنوان بخشي از اين قانون اساسي براي كليه مقاصد و اهداف معتبرخواهد بود. هر يك از دو روش اصلاحي فوق را كنگره ميتواند پيشنهاد نمايد. باوجود اين، هيچ اصلاحيهاي كه ممكن است قبل از سال يكهزارو هشتصدو هشتميلادي به تصويب برسد به هيچ نحوي بر بندهاي اول و چهارم بخش نهم اصل اولتأثيري نخواهد گذاشت، و هيچ ايالتي بدون رضايت خود از حق رأي مساوي درسنا محروم نميشود.
اصل ششم
1- كليه تعهدات و ديوني كه پيش از تصويب اين قانون اساسي پذيرفته شدهاند،همان گونه كه به موجب كنفدراسيون براي ايالات متحده معتبر بودهاند، طبققانون اساسي حاضر نيز معتبر است.
2- اين قانون اساسي و قوانين ايالات متحده كه براساس آن وضع ميشوند، وكليه معاهدات منعقد شده و يا معاهداتي كه به نام و اختيار) ايالات متحدهمنعقد ميشوند، قانون برتر اين سرزمين ميباشند، و قضات در تمام ايالتهابدون توجه به آنچه با قانون اساسي يا ساير قوانين هر يك از ايالتها مغايراست، از آن تبعيت مينمايند.
3- سناتورها و نمايندگاني كه قبلاً ذكر شدند، اعضاي مجلسين قانونگذاريايالتهاي مختلف و تمام مقامات قضايي و اجرايي ايالات متحده و ايالتهايمختلف با اداي سوگند يا اعلام رسمي موظف ميشوند از قانون اساسي حمايتنمايند، اما هيچ آزمون مذهبي به عنوان شرط لازم براي واگذاري سمت رسمييا غير انتفاعي در ايالت متحده وجود ندارد.
2- اين قانون اساسي و قوانين ايالات متحده كه براساس آن وضع ميشوند، وكليه معاهدات منعقد شده و يا معاهداتي كه به نام و اختيار) ايالات متحدهمنعقد ميشوند، قانون برتر اين سرزمين ميباشند، و قضات در تمام ايالتهابدون توجه به آنچه با قانون اساسي يا ساير قوانين هر يك از ايالتها مغايراست، از آن تبعيت مينمايند.
3- سناتورها و نمايندگاني كه قبلاً ذكر شدند، اعضاي مجلسين قانونگذاريايالتهاي مختلف و تمام مقامات قضايي و اجرايي ايالات متحده و ايالتهايمختلف با اداي سوگند يا اعلام رسمي موظف ميشوند از قانون اساسي حمايتنمايند، اما هيچ آزمون مذهبي به عنوان شرط لازم براي واگذاري سمت رسمييا غير انتفاعي در ايالت متحده وجود ندارد.
اصل هفتم
تصويب قانون اساسي از سوي مجامع نه ايالت، اين قانون را بين ايالتهايي كهآن را تصويب مينمايند لازمالاجرا مينمايد،
اصلاحات قانون اساسي ايالات متحده آمريكا، و اصول افزوده شده به آن بنا بهپيشنهاد كنگره و تصويب مجلسين قانونگذاري ايالتهاي مختلف، به موجب اصلپنجم قانون اساسي اوليه لازمالاجرا ميباشد.
اصلاحات قانون اساسي ايالات متحده آمريكا، و اصول افزوده شده به آن بنا بهپيشنهاد كنگره و تصويب مجلسين قانونگذاري ايالتهاي مختلف، به موجب اصلپنجم قانون اساسي اوليه لازمالاجرا ميباشد.
اصلاحات
اصلاحيه اول 1791
كنگره در خصوص ايجاد مذهب، يا منع پيروي آزادانه از آن، يا محدودساختن آزادي بيان يا مطبوعات يا حق مردم براي برپايي اجتماعات آرام ودادخواهي از حكومت براي جبران خسارت، هيچ قانوني وضع نميكند.
اصلاحيه دوم 1791
داشتن يك نيروي منظم شبه نظامي مردمي كه براي امنيت يك كشور آزادضروري باشد و حق مردم براي حمل و نگهداري اسلحه محترم شمرده ميشود.
اصلاحيه سوم 1791
هيچ سربازي نه در زمان صلح و نه در زمان جنگ بدون رضايت صاحبخانهدر هيچ خانهاي مستقر نخواهد شد، مگر به ترتيبي كه به موجب قانون معين كند.
اصلاحیه چهارم 1791
حق امنيت جان، مسكن، اوراق و اسناد و مصونيت داراييهاي مردم در برابرتفتيش و توقيف غير موجه تضمين ميشود و هيچ گونه حكم بازداشت اشخاص ياتوقيف اموال صادر نميشود، مگر بر پايه يك دليل محتمل با سوگند يا اعلامرسمي، و محل مورد تفتيش و اشخاص يا اموالي كه بايد توقيف شود دقيقاً بايدمشخص شود.
اصلاحيه پنجم 1791
هيچ شخصي به سبب ارتكاب جرم سنگين يا جرم نامعين مسئول شناختهنخواهد شد، مگر بر اساس «كيفر خواست يا اعلام جرم» هيأت عالي منصفه، مگردر موارد مربوط به نيروهاي زميني، دريايي يا نيروهاي شبه نظامي مردمي كه عملاًدر حال خدمت در زمان جنگ يا خطر عمومي باشند. هيچ كس براي يك جرمدوبار به حبس يا اعدام محكوم نخواهد شد. هيچ كس در هيچ مورد كيفري بهاداي شهادت عليه خود مجبور و يا از زندگي، آزادي و دارايي خويش بدون طيمراحل قانوني لازم محروم نخواهد شد. اموال خصوصي بدون پرداخت غرامتعادلانه مورد استفاده عمومي قرار نخواهد گرفت.
اصلاحيه ششم 1791
در كليه دادرسيهاي كيفري، متهم از حقوق ذيل برخوردار خواهد بود: حقمحاكمه سريع و علني توسط هيأت منصفه بيطرف ايالت و منطقهاي كه جرم درآن رخ داده است، منطقه مزبور را بايد قانون از پيش تعيين كرده باشد؛ حق آگاهياز ماهيت و دليل اتهام؛ حق مواجهه با شهودي كه عليه او شهادت ميدهند؛ حقاحضار شهود به نفع خود؛ و حق داشتن وكيل براي دفاع از خود.
اصلاحيه هفتم 1791
در دعاوي حقوق نانوشته، هنگامي كه ارزش مسأله مورد اختلاف بيش ازبيست دلار باشد، حق رسيدگي هيأت منصفه محفوظ خواهد بود و هر جرمي كههيأت منصفه مورد رسيدگي قرار دهد، در هيچ دادگاه ديگري در ايالات متحدهبه گونه ديگري دوباره مورد رسيدگي قرار نخواهد گرفت مگر بر اساس قواعدحقوق نانوشته.
اصلاحيه هشتم 1791
اخذ وجه ضمان سنگين و جزاي نقدي و يا اِعمال مجازات ظالمانه ياغيرمتعارف ممنوع ميباشد.
اصلاحيه نهم 1791
ذكر برخي حقوق در قانون اساسي به مفهوم نفي يا انكار ساير حقوقي كه مردمكسب كردهاند، تعبير نخواهد شد.
اصلاحيه دهم 1791
اختياراتي كه به موجب قانون اساسي به ايالات متحده اعطا نگرديده و يا برايايالتها ممنوع نشده باشد، براي ايالتهاي ذيربط، يا مردم محفوظ خواهد بود.
اصلاحيه يازدهم 1798
دعاوي مبتني بر قانون يا انصاف كه شهروند يك ايالت يا شهروندان يا اتباعيك دولت خارجي عليه يكي از ايالتهاي ايالات متحده اقامه نمايند، در قوهقضاييه ايالات متحده مسموع نيست.
اصلاحيه دوازدهم 1804
راي دهندگان در ايالتهاي متبوع خود گرد هم آمده و با رأي مخفي،رئيس جمهور و معاون رئيس جمهور را كه حداقل يك نفرشان نبايد از اهاليايالت خود آنان باشد انتخاب ميكنند. آنان بايد در ورقههاي رأي، نام شخصي راكه به عنوان رئيس جمهور به او رأي دادهاند و در ورقه جداگانه ديگري، نامشخصي را كه به عنوان معاون رئيس جمهور به او رأي دادهاند قيد نمايند و سپسفهرستي جداگانه از اسامي كساني را كه به عنوان رئيس جمهور و معاونرئيس جمهور رأي آوردهاند همراه با سياهه تعداد آراي هريك تهيه و پس از امضاو گواهي، ممهور و به مركز حكومت ايالات متحده به عنوان رئيس مجلس سناارسال كنند. رئيس سنا در حضور اعضاي سنا و مجلس نمايندگان همه تأييديههارا گشوده و سپس رأيها شمارش ميشوند. شخصي كه بيشترين تعداد رأي را برايرياست جمهوري به دست آورده باشد، به عنوان رئيس جمهور معرفي ميشود،مشروط بر آنكه آراي اكثريت كل تعداد رأي دهندگان تعيين شده را به دستآورده باشد. چنانچه هيچ كس حائز چنين اكثريتي نباشد، در اين صورت از ميانكساني كه بيشترين تعداد آراء را دارا هستند- و در فهرست كساني كه به آنان بهعنوان رئيس جمهور رأي داده شده است و تعدادشان از سه نفر تجاوز نكند-مجلس نمايندگان بيدرنگ با رأي مخفي رئيس جمهور را انتخاب ميكند. به هرحال در انتخاب رئيس جمهور، ايالتها رأي ميدهند و نمايندگي هر ايالت داراييك رأي ميباشد. حد نصاب لازم براي اين منظور حضور عضو يا اعضاي دو سومايالتها ميباشد و رأي اكثريت تمام ايالتها براي يك انتخاب ضروري است. اگرمجلس نمايندگان هنگامي كه حق انتخاب به آن تفويض ميشود قبل از روزچهارم ماه مارسِ بعد، رئيس جمهور را انتخاب ننمايد، همانند مواقع فوت يا سايرناتوانيهاي مستمر رئيس جمهور به موجب قانون اساسي، معاون رئيس جمهور بهجاي رئيس جمهور انجام وظيفه خواهد كرد. فردي كه بيشترين تعداد آراء را بهعنوان معاون رئيس جمهور به دست آورده باشد، چنانچه تعداد آراء، معادلاكثريت كل تعداد رأي دهندگان تعيين شده باشد، وي معاون رئيس جمهورميشود. و چنانچه هيچ فردي حائز چنين اكثريتي نباشد، مجلس سنا از ميان دونفر از دارندگان بيشترين تعداد رأي در فهرست، معاون رئيس جمهور را انتخابميكند. حد نصاب لازم براي اين منظور حضور دو سوم از كل تعداد نمايندگان سناميباشد و اكثريت كل تعداد رأي براي يك انتخاب ضروري است. به هر حالشخصي كه از نظر قانون اساسي براي مقام رياست جمهوري فاقد صلاحيت باشدبراي سمت معاونت رياست جمهوري ايالات متحده نيز داراي صلاحيتنميباشد.
اصلاحيه سيزدهم 1865
بخش 1
بردگي و كار اجباري جز به عنوان مجازات جرمي كه شخص طبق مقررات بهآن محكوم شده باشد در ايالات متحده يا هر مكان ديگري در حوزه قضايي آنهاوجود ندارد.
بخش 2
كنگره قدرت اجراي اين اصل را با تصويب قوانين مقتضي دارد.
اصلاحيه چهاردهم 1868
بخش 1
كليه افرادي كه در ايالات متحده متولد شده يا تابعيت ايالات متحده را كسبنمودهاند و تابع صلاحيت قضايي آن هستند تبعه ايالات متحده و تبعه ايالت محلاقامتشان ميباشند. هيچ ايالتي قانوني را وضع يا اعمال نخواهد كرد كه امتيازات يامصونيتهاي اتباع ايالات متحده را كاهش دهد، و هيچ ايالتي كسي را بدون طيمراحل قانوني مقتضي از زندگي، آزادي، يا حق مالكيت و نيز از حمايت مساويقانون در حوزه قضايي خود محروم نميسازد.
بخش 2
تعداد نمايندگان از ميان ايالتهاي مختلف بر حسب تعداد جمعيت آنها بااحتساب كل تعداد افراد در هر ايالت، به جز سرخپوستان معاف از ماليات تعيينميگردند. ولي هر گاه در هر انتخاباتي براي گزينش هيأت انتخاب كنندگانرئيس جمهوري و معاون رئيس جمهور ايالات متحده، نمايندگان كنگره، مقاماتاجرايي و قضايي يك ايالت يا اعضاي مجلس قانونگذاري مربوطه، حق رأي ازافراد ذكور 25 ساله ساكن چنين ايالتي كه تبعه ايالات متحده باشد سلب گردد، ويا به هر طريقي كاهش يابد، به جز به سبب شركت در شورش يا ساير جرايم،تعداد نمايندگان به نسبت تعداد اتباع ذكور مزبور، به تعداد كل اتباع ذكور 21ساله در يك چنين ايالتي كاهش مييابد.
بخش 3
شخصي كه به عنوان يكي از مقامات ايالات متحده يا به عنوان عضو مجلسقانونگذاري ايالتي يا در مقام يك مسئول اجرايي يا قضايي ايالتي، براي حمايت ازقانون اساسي ايالات متحده قبلاً سوگند ادا نموده باشد، ولي بعداً بر عليه خودايالت شورش يا طغيان كند يا به دشمنان وابسته آن كمك و مساعدت نمايد،نميتواند سناتور يا نماينده كنگره، يا عضو هيأت انتخاب كننده رئيس جمهور ومعاون رئيسجمهور شود، يا هر گونه سمت كشوري و لشكري را در ايالات متحدهيا در هر يك از ايالتها تصدي نمايد؛ با اين حال كنگره ميتواند با رأي دو سوماعضاي هر يك از مجلسين عدم صلاحيت مزبور را مرتفع نمايد.
بخش 4
اعتبار بدهي دولتي ايالات متحده كه قانون مجاز شناخته است، از جملهبدهيهاي ناشي از پرداخت حقوق بازنشستگي و حقوق خدمات مربوط بهسركوب شورش يا طغيان، به قوت خود باقي است. اما ايالات متحده يا هيچ يك ازايالتها هيچ نوع بدهي يا تعهدي را كه براي كمك به شورش يا طغيان بر ضد ايالاتمتحده حاصل شود و يا هيچ گونه طلبي را بابت از دست دادن يا آزادسازيبردهاي تقبل يا پرداخت نخواهد نمود، بلكه كليه بدهيها، تعهدات و مطالباتفوق غير قانوني و بياعتبار هستند.
بخش 5
كنگره با وضع قوانين مقتضي، قدرت اعمال مفاد اين اصل را دارد.
اصلاحيه پانزدهم 1870
بخش 1
ايالات متحده يا هر ايالت ديگر حق رأي شهروندان ايالات متحده را به سببنژاد، رنگ يا شرايط سابق بردگي، نفي يا محدود نمينمايد.
بخش 2
كنگره از طريق وضع قوانين مقتضي، قدرت اعمال مفاد اين اصل را دارد.
اصلاحيه شانزدهم 1913
كنگره قدرت وضع و وصول ماليات بر درآمد را از هر منبعي كه حاصل شود،بدون تخصيص و تقسيم در ميان ايالتهاي مختلف و بدون درنظر گرفتن هر گونهآمار جمعيتي يا سرشماري، دارد.
اصلاحيه هفدهم 1913
سناي ايالات متحده مركب از دو نماينده از هر ايالت ميباشد كه مردم هرايالت براي مدت شش سال انتخاب ميكنند. هر عضو سنا داراي يك رأي است.انتخاب كنندگان هر ايالت بايد از شرايط لازم براي انتخاب كنندگان ايالتي كهمجلس آن ايالت بيشترين نماينده را دارد، برخوردار باشند.
هر گاه كرسي نمايندگي ايالتي در سنا خالي شود، مقام اجرايي ايالت مزبورفرمان انتخابات را براي تصدي كرسيهاي خالي صادر خواهد نمود، مشروط براينكه مجلس قانونگذاري هر ايالت بتواند به مسئولان اجرايي تابع خود اختياردهد تا زماني كه مردم كرسيهاي خالي را از طريق انتخابات به شيوهاي كه مجلسقانونگذاري ايالتي مقرر ميكند، پر ننمودهاند، افرادي را به طور موقت به عنواننماينده منصوب كنند.
تفسير اصلاحيه حاضر به نحوي نميباشد كه بر انتخاب يا دوره نمايندگي هرعضو سنا كه قبل از تنفيذ اصلاحيه به عنوان بخشي از قانون اساسي برگزيدهميشود، تأثيري بگذارد.
اصلاحيه هيجدهم 1919
بخش 1
يك سال پس از تصويب اين اصل، توليد، فروش يا حمل و نقل مشروباتالكلي، اعم از وارد يا صادر كردن آنها، از ايالات متحده و كليه نقاط واقع در حوزهقضايي آن، به منظور مصرف آشاميدني، ممنوع ميگردد.
بخش 2
كنگره و ايالتها براي اجراي اصل حاضر از طريق وضع قوانين مقتضي، داراياختيار متقارن ميباشند.
بخش 3
اصل حاضر لازمالاجرا نميباشد مگر اينكه ظرف هفت سال از تاريخي كهكنگره آن را به هر يك از ايالتها ارسال ميكند، از سوي مجلسين قانونگذاريچندين ايالت، به ترتيب پيشبيني شده در قانون، به عنوان اصلاحيه قانون اساسيتصويب شود.
اصلاحيه نوزدهم 1920
بخش 1
دولت ايالات متحده يا هر يك از ايالتها حق رأي شهروندان ايالات متحدهرا به لحاظ جنسيت، نفي يا محدود نمينمايد.
بخش 2
كنگره با وضع قوانين مقتضي قدرت اعمال اين اصل را دارد.
اصلاحيه بيستم 1933
بخش 1
پايان دوره مأموريت رئيس جمهور و معاون رئيس جمهور در ساعت 12 ظهرروز بيستم ژانويه و دوره نمايندگي اعضاي سنا و نمايندگان مجلس در ساعت 12ظهر روز سوم ژانويه سالي كه دورههاي مزبور- چنانچه اصل حاضر به تصويبنرسيده بود- پايان ميپذيرفت، ميباشد، و از آن پس دوره جانشينان آنان آغازميشود.
بخش 2
كنگره حداقل يك بار در سال تشكيل جلسه ميدهد و در صورتي كه قانوناًروز خاصي را تعيين ننمايد، جلسه مزبور در ساعت 12 روز سوم ژانويه تشكيلميگردد.
بخش 3
اگر در تاريخ تعيين شده براي آغاز دوره مأموريت رياست جمهوري،رئيس جمهور منتخب فوت نمايد، معاون منتخب وي رئيس جمهور ميشود.چنانچه رئيس جمهور قبل از موعد مقرر براي آغاز دوره مأموريتش انتخاب نشدهباشد و يا اگر رئيس جمهور منتخب حائز شرايط لازم نباشد، معاون منتخب تازماني كه رئيس جمهور واجد شرايط انتخاب شود به عنوان رئيس جمهور انجاموظيفه مينمايد. هر گاه رئيس جمهور منتخب و نيز معاون منتخب وي حائز شرايطلازم نباشند، كنگره ميتواند به موجب قانون شخص رئيس جمهور و نيز نحوهانتخاب وي را اعلام كند. شخص مزبور تا زماني كه رئيس جمهور يا معاونرئيس جمهور واجد شرايط شوند بر اساس قانون مذكور انجام وظيفه مينمايد.
بخش 4
براي موارد فوت هر يك از افرادي كه مجلس نمايندگان ميتواند در صورتبرخوردار بودن از حق انتخاب، يك نفر را از ميان آنان به عنوان رئيس جمهورانتخاب نمايد، و براي موارد فوت هر يك از افرادي كه مجلس سنا ميتواند درصورت برخوردار بودن از حق انتخاب، يك نفر را از ميان آنان به عنوان معاونرئيس جمهور انتخاب نمايد، كنگره از طريق قانون پيش بينيهاي لازم را به عملميآورد.
بخش 5
بخشهاي 1 و 2) در روز پانزدهم اكتبر پس از تاريخ تصويب اين اصللازمالاجرا ميشوند.
بخش 6
اصل حاضر لازمالاجرا نميباشد مگر اينكه ظرف هفت سال از تاريخ ارسالآن، مجلسين قانونگذاري سه چهارم ايالتها آن را به عنوان اصلاحيه قانون اساسيتصويب نمايند.
اصلاحيه بيست و يكم 1933
بخش 1
بدين وسيله اصل هيجدهم اصلاحيه قانون اساسي ايالات متحده ملغيميگردد.
بخش 2
بدين وسيله حمل و نقل يا وارد كردن مشروبات الكلي به منظور استفاده ياتحويل آنها در هر ايالت، قلمرو، يا مناطق تحت تملك ايالات متحده، بر خلافقوانين آنها ممنوع ميگردد.
بخش 3
اصل حاضر لازمالاجرا نميباشد مگر اينكه ظرف هفت سال از تاريخي كهكنگره آن را به ايالتها ارسال ميكند، از سوي مجامع چندين ايالت به ترتيبي كه درقانون اساسي پيش بيني شده است، به عنوان اصلاحيه قانون اساسي تصويب شود.
اصلاحيه بيست و دوم 1951
بخش 1
هيچ كس بيش از دوبار به سمت رياست جمهوري انتخاب نخواهد شد، وشخصي كه بيش از دو سال تصدي سمت رياست جمهوري دورهاي را كه شخصديگري به عنوان رئيس جمهور دوره مزبور انتخاب شده است به عهده داشته يا بهعنوان كفيل رياست جمهوري انجام وظيفه كرده باشد، نميتواند بيش از يك بار بهسمت رياست جمهوري انتخاب گردد. اما اصل حاضر در مورد شخصي كه درزمان پيشنهاد اصل توسط كنگره، رئيس جمهور باشد اعمال نخواهد شد، و مانع ازاين نميشود كه شخصي كه در طول مدت لازمالاجرا گرديدن اين اصل در سمترياست جمهوري يا كفالت رياست جمهوري است، بقيه دوره مزبور را در سمتخود باقي بماند.
بخش 2
اصل حاضر لازمالاجرا نميباشد مگر اينكه ظرف هفت سال از تاريخي كهكنگره آن را به ايالتها ارسال ميكند، از سوي مجالس قانونگذاري سه چهارمايالتها، به عنوان اصلاحيه قانون اساسي تصويب شود.
اصلاحيه بيست و سوم 1961
بخش 1
حوزهاي كه مقر حكومت ايالات متحده است بايد به شيوه مورد نظر كنگرهتعدادي انتخاب كننده رئيس جمهور و معاون رئيس جمهور به تعداد كل سناتورهاو نمايندگان مجاز حوزه مزبور در كنگره- در صورتي كه ايالت باشد- تعييننمايد. ولي تعداد فوق نبايد به هيچوجه از تعداد انتخاب كنندگان كم جمعيتترينايالتها بيشتر باشد؛ اين تعداد بر كساني كه ايالتها تعيين ميكنند، افزوده ميشود.اما آنان به منظور انتخاب رئيس جمهور و معاون وي، به عنوان انتخاب كنندگانمنتخب يك ايالت محسوب ميشوند، و بايد در حوزه مربوطه تشكيل جلسه داده ووظايف محوله را به موجب اصل دوازدهم اصلاحيه، به انجام برسانند.
بخش 2
كنگره با وضع قوانين مقتضي، قدرت اعمال اصل حاضر را دارد.
اصلاحيه بيست و چهارم 1964
بخش 1
ايالات متحده يا هر يك از ايالتها حق رأي شهروندان ايالات متحده را در هرانتخابات مقدماتي يا انتخابات رياست جمهوري يا معاون رياست جمهوري برايانتخاب كنندگان رئيس جمهور يا معاون رئيس جمهور يا براي سناتورها يانمايندگان مجلس در كنگره به دليل عدم پرداخت هر گونه ماليات سرانه يامالياتهاي ديگر، نفي يا محدود نميكند.
بخش 2
كنگره با وضع قوانين مقتضي، قدرت اعمال اصل حاضر را دارد.
اصلاحيه بيست و پنجم 1967
بخش 1
در صورت عزل، فوت يا كنارهگيري رئيس جمهور از سمت خود، معاون ويرئيس جمهور ميشود.
بخش 2
هر گاه سمت معاون رياست جمهوري بلاتصدي شود، رئيس جمهور يك نفر رابه عنوان معاون خود نامزد مينمايد كه در صورت تاييد رأي اكثريت مجالسقانونگذاري، سمت مزبور را عهدهدار ميشود.
بخش 3
هر گاه رئيس جمهور طي اعلاميه كتبي به رئيس موقت سنا و رئيس مجلسنمايندگان اطلاع دهد كه توان استفاده از اختيارات و انجام وظايف رياستجمهوري را ندارد، و تا زماني كه اعلاميهاي كتبي مبني بر لغو اعلاميه پيشين ارسالننمايد، معاون وي به عنوان كفيل رئيس جمهور اختيارات و وظايف مزبور راعهدهدار ميشود.
بخش 4
هر گاه معاون رئيس جمهور و اكثريتي متشكل از مقامات اصلي دستگاههاياجرايي يا هر مرجع ديگري كه كنگره ميتواند به موجب قانون پيشبيني نمايد،طي اعلاميهاي كتبي به رئيس موقت سنا و رئيس مجلس نمايندگان اطلاع دهند كهرئيس جمهور توان استفاده از اختيارات و انجام وظايف رياست جمهوري را ندارد،معاون رئيس جمهور بيدرنگ به عنوان كفيل رياست جمهوري اختيارات ووظايف فوق را به عهده ميگيرد.
از آن پس در صورتي كه رئيس جمهور با اعلاميهاي كتبي به رئيس موقت سنا ورئيس مجلس نمايندگان اطلاع دهد كه ناتواني وي رفع شده است، ميتواند اعمالاختيارات و انجام وظايف رياست جمهوري را دوباره عهدهدار گردد، مگر اينكهمعاون رئيس جمهور و اكثريتي متشكل از مقامات اصلي بخشهاي اجرايي، يامراجع ديگري كه كنگره ميتواند از طريق قانون پيش بيني كند ظرف چهار روزطي اعلاميهاي كتبي به رئيس موقت سنا و رئيس مجلس نمايندگان اطلاع دهند كهرئيس جمهور توان استفاده از اختيارات و انجام وظايف رياست جمهوري را ندارد.در اين صورت، چنانچه كنگره جلسه رسمي نداشته باشد ظرف چهل و هشتساعت تشكيل جلسه خواهد داد و در اين مورد تصميمگيري ميكند. چنانچهكنگره ظرف بيست و يك روز پس از دريافت اعلاميه كتبي اخير، يا در صورتي كهجلسه رسمي نداشته باشد، ظرف بيست و يك روز پس از اينكه از كنگره خواستهميشود، تشكيل جلسه دهد و با دو سوم آراي هر دو مجلس تشخيص دهد كهرئيس جمهور توان استفاده از اختيارات و انجام وظايف رياست جمهوري را ندارد،معاون رئيس جمهور به عنوان كفيل وي انجام همان وظايف را به عهده ميگيرد.در غير اين صورت رئيس جمهور اختيارات و وظايف خود را دوباره بر عهدهميگيرد.
اصلاحيه بيست و ششم 1971
بخش 1
ايالات متحده يا هر يك از ايالتها حق رأي شهروندان ايالات متحده را كه بهسن هيجده سالگي يا بيشتر رسيده باشند، نفي يا محدود نميكند.
بخش 2
كنگره با وضع قوانين مقتضي، قدرت اعمال اصل حاضر را دارد.
اصلاحيه پيشنهادي قانون اساسي
بخش 1
تساوي حقوق قانوني را ايالات متحده يا هيچ يك از ايالتها بر اساس جنسيتافراد نفي يا محدود نميكند.
بخش 2
كنگره با وضع قوانين مقتضي، قدرت اعمال مفاد اين اصل حاضر را دارد.
بخش 3
اين اصلاحيه دو سال پس از تاريخ تصويب لازمالاجرا ميگردد.
اصلاحيه پيشنهادي قانون اساسي
بخش 1
به منظور داشتن نماينده در كنگره، انتخاب رئيس جمهور و معاون وي و نيزبراي اجراي اصل پنجم قانون اساسي حاضر، حوزه مقر حكومتي ايالات متحده بهعنوان يك ايالت محسوب ميشود.
بخش 2
شهروندان حوزه مقر حكومتي به نحوي كه كنگره مقرر ميكند، حقوق واختيارات محوله به موجب اصل حاضر را اعمال ميكنند.
بخش 3
بدين وسيله اصلاحيه بيست و سوم قانون اساسي ملغي ميگردد.
بخش 4
اصل حاضر لازمالاجرا نميباشد مگر اينكه ظرف هفت سال از تاريخ ارسالآن توسط مجلس قانونگذاري سه چهارم ايالتها به عنوان اصلاحيه قانون اساسيتصويب گردد.
كنگره در خصوص ايجاد مذهب، يا منع پيروي آزادانه از آن، يا محدودساختن آزادي بيان يا مطبوعات يا حق مردم براي برپايي اجتماعات آرام ودادخواهي از حكومت براي جبران خسارت، هيچ قانوني وضع نميكند.
اصلاحيه دوم 1791
داشتن يك نيروي منظم شبه نظامي مردمي كه براي امنيت يك كشور آزادضروري باشد و حق مردم براي حمل و نگهداري اسلحه محترم شمرده ميشود.
اصلاحيه سوم 1791
هيچ سربازي نه در زمان صلح و نه در زمان جنگ بدون رضايت صاحبخانهدر هيچ خانهاي مستقر نخواهد شد، مگر به ترتيبي كه به موجب قانون معين كند.
اصلاحیه چهارم 1791
حق امنيت جان، مسكن، اوراق و اسناد و مصونيت داراييهاي مردم در برابرتفتيش و توقيف غير موجه تضمين ميشود و هيچ گونه حكم بازداشت اشخاص ياتوقيف اموال صادر نميشود، مگر بر پايه يك دليل محتمل با سوگند يا اعلامرسمي، و محل مورد تفتيش و اشخاص يا اموالي كه بايد توقيف شود دقيقاً بايدمشخص شود.
اصلاحيه پنجم 1791
هيچ شخصي به سبب ارتكاب جرم سنگين يا جرم نامعين مسئول شناختهنخواهد شد، مگر بر اساس «كيفر خواست يا اعلام جرم» هيأت عالي منصفه، مگردر موارد مربوط به نيروهاي زميني، دريايي يا نيروهاي شبه نظامي مردمي كه عملاًدر حال خدمت در زمان جنگ يا خطر عمومي باشند. هيچ كس براي يك جرمدوبار به حبس يا اعدام محكوم نخواهد شد. هيچ كس در هيچ مورد كيفري بهاداي شهادت عليه خود مجبور و يا از زندگي، آزادي و دارايي خويش بدون طيمراحل قانوني لازم محروم نخواهد شد. اموال خصوصي بدون پرداخت غرامتعادلانه مورد استفاده عمومي قرار نخواهد گرفت.
اصلاحيه ششم 1791
در كليه دادرسيهاي كيفري، متهم از حقوق ذيل برخوردار خواهد بود: حقمحاكمه سريع و علني توسط هيأت منصفه بيطرف ايالت و منطقهاي كه جرم درآن رخ داده است، منطقه مزبور را بايد قانون از پيش تعيين كرده باشد؛ حق آگاهياز ماهيت و دليل اتهام؛ حق مواجهه با شهودي كه عليه او شهادت ميدهند؛ حقاحضار شهود به نفع خود؛ و حق داشتن وكيل براي دفاع از خود.
اصلاحيه هفتم 1791
در دعاوي حقوق نانوشته، هنگامي كه ارزش مسأله مورد اختلاف بيش ازبيست دلار باشد، حق رسيدگي هيأت منصفه محفوظ خواهد بود و هر جرمي كههيأت منصفه مورد رسيدگي قرار دهد، در هيچ دادگاه ديگري در ايالات متحدهبه گونه ديگري دوباره مورد رسيدگي قرار نخواهد گرفت مگر بر اساس قواعدحقوق نانوشته.
اصلاحيه هشتم 1791
اخذ وجه ضمان سنگين و جزاي نقدي و يا اِعمال مجازات ظالمانه ياغيرمتعارف ممنوع ميباشد.
اصلاحيه نهم 1791
ذكر برخي حقوق در قانون اساسي به مفهوم نفي يا انكار ساير حقوقي كه مردمكسب كردهاند، تعبير نخواهد شد.
اصلاحيه دهم 1791
اختياراتي كه به موجب قانون اساسي به ايالات متحده اعطا نگرديده و يا برايايالتها ممنوع نشده باشد، براي ايالتهاي ذيربط، يا مردم محفوظ خواهد بود.
اصلاحيه يازدهم 1798
دعاوي مبتني بر قانون يا انصاف كه شهروند يك ايالت يا شهروندان يا اتباعيك دولت خارجي عليه يكي از ايالتهاي ايالات متحده اقامه نمايند، در قوهقضاييه ايالات متحده مسموع نيست.
اصلاحيه دوازدهم 1804
راي دهندگان در ايالتهاي متبوع خود گرد هم آمده و با رأي مخفي،رئيس جمهور و معاون رئيس جمهور را كه حداقل يك نفرشان نبايد از اهاليايالت خود آنان باشد انتخاب ميكنند. آنان بايد در ورقههاي رأي، نام شخصي راكه به عنوان رئيس جمهور به او رأي دادهاند و در ورقه جداگانه ديگري، نامشخصي را كه به عنوان معاون رئيس جمهور به او رأي دادهاند قيد نمايند و سپسفهرستي جداگانه از اسامي كساني را كه به عنوان رئيس جمهور و معاونرئيس جمهور رأي آوردهاند همراه با سياهه تعداد آراي هريك تهيه و پس از امضاو گواهي، ممهور و به مركز حكومت ايالات متحده به عنوان رئيس مجلس سناارسال كنند. رئيس سنا در حضور اعضاي سنا و مجلس نمايندگان همه تأييديههارا گشوده و سپس رأيها شمارش ميشوند. شخصي كه بيشترين تعداد رأي را برايرياست جمهوري به دست آورده باشد، به عنوان رئيس جمهور معرفي ميشود،مشروط بر آنكه آراي اكثريت كل تعداد رأي دهندگان تعيين شده را به دستآورده باشد. چنانچه هيچ كس حائز چنين اكثريتي نباشد، در اين صورت از ميانكساني كه بيشترين تعداد آراء را دارا هستند- و در فهرست كساني كه به آنان بهعنوان رئيس جمهور رأي داده شده است و تعدادشان از سه نفر تجاوز نكند-مجلس نمايندگان بيدرنگ با رأي مخفي رئيس جمهور را انتخاب ميكند. به هرحال در انتخاب رئيس جمهور، ايالتها رأي ميدهند و نمايندگي هر ايالت داراييك رأي ميباشد. حد نصاب لازم براي اين منظور حضور عضو يا اعضاي دو سومايالتها ميباشد و رأي اكثريت تمام ايالتها براي يك انتخاب ضروري است. اگرمجلس نمايندگان هنگامي كه حق انتخاب به آن تفويض ميشود قبل از روزچهارم ماه مارسِ بعد، رئيس جمهور را انتخاب ننمايد، همانند مواقع فوت يا سايرناتوانيهاي مستمر رئيس جمهور به موجب قانون اساسي، معاون رئيس جمهور بهجاي رئيس جمهور انجام وظيفه خواهد كرد. فردي كه بيشترين تعداد آراء را بهعنوان معاون رئيس جمهور به دست آورده باشد، چنانچه تعداد آراء، معادلاكثريت كل تعداد رأي دهندگان تعيين شده باشد، وي معاون رئيس جمهورميشود. و چنانچه هيچ فردي حائز چنين اكثريتي نباشد، مجلس سنا از ميان دونفر از دارندگان بيشترين تعداد رأي در فهرست، معاون رئيس جمهور را انتخابميكند. حد نصاب لازم براي اين منظور حضور دو سوم از كل تعداد نمايندگان سناميباشد و اكثريت كل تعداد رأي براي يك انتخاب ضروري است. به هر حالشخصي كه از نظر قانون اساسي براي مقام رياست جمهوري فاقد صلاحيت باشدبراي سمت معاونت رياست جمهوري ايالات متحده نيز داراي صلاحيتنميباشد.
اصلاحيه سيزدهم 1865
بخش 1
بردگي و كار اجباري جز به عنوان مجازات جرمي كه شخص طبق مقررات بهآن محكوم شده باشد در ايالات متحده يا هر مكان ديگري در حوزه قضايي آنهاوجود ندارد.
بخش 2
كنگره قدرت اجراي اين اصل را با تصويب قوانين مقتضي دارد.
اصلاحيه چهاردهم 1868
بخش 1
كليه افرادي كه در ايالات متحده متولد شده يا تابعيت ايالات متحده را كسبنمودهاند و تابع صلاحيت قضايي آن هستند تبعه ايالات متحده و تبعه ايالت محلاقامتشان ميباشند. هيچ ايالتي قانوني را وضع يا اعمال نخواهد كرد كه امتيازات يامصونيتهاي اتباع ايالات متحده را كاهش دهد، و هيچ ايالتي كسي را بدون طيمراحل قانوني مقتضي از زندگي، آزادي، يا حق مالكيت و نيز از حمايت مساويقانون در حوزه قضايي خود محروم نميسازد.
بخش 2
تعداد نمايندگان از ميان ايالتهاي مختلف بر حسب تعداد جمعيت آنها بااحتساب كل تعداد افراد در هر ايالت، به جز سرخپوستان معاف از ماليات تعيينميگردند. ولي هر گاه در هر انتخاباتي براي گزينش هيأت انتخاب كنندگانرئيس جمهوري و معاون رئيس جمهور ايالات متحده، نمايندگان كنگره، مقاماتاجرايي و قضايي يك ايالت يا اعضاي مجلس قانونگذاري مربوطه، حق رأي ازافراد ذكور 25 ساله ساكن چنين ايالتي كه تبعه ايالات متحده باشد سلب گردد، ويا به هر طريقي كاهش يابد، به جز به سبب شركت در شورش يا ساير جرايم،تعداد نمايندگان به نسبت تعداد اتباع ذكور مزبور، به تعداد كل اتباع ذكور 21ساله در يك چنين ايالتي كاهش مييابد.
بخش 3
شخصي كه به عنوان يكي از مقامات ايالات متحده يا به عنوان عضو مجلسقانونگذاري ايالتي يا در مقام يك مسئول اجرايي يا قضايي ايالتي، براي حمايت ازقانون اساسي ايالات متحده قبلاً سوگند ادا نموده باشد، ولي بعداً بر عليه خودايالت شورش يا طغيان كند يا به دشمنان وابسته آن كمك و مساعدت نمايد،نميتواند سناتور يا نماينده كنگره، يا عضو هيأت انتخاب كننده رئيس جمهور ومعاون رئيسجمهور شود، يا هر گونه سمت كشوري و لشكري را در ايالات متحدهيا در هر يك از ايالتها تصدي نمايد؛ با اين حال كنگره ميتواند با رأي دو سوماعضاي هر يك از مجلسين عدم صلاحيت مزبور را مرتفع نمايد.
بخش 4
اعتبار بدهي دولتي ايالات متحده كه قانون مجاز شناخته است، از جملهبدهيهاي ناشي از پرداخت حقوق بازنشستگي و حقوق خدمات مربوط بهسركوب شورش يا طغيان، به قوت خود باقي است. اما ايالات متحده يا هيچ يك ازايالتها هيچ نوع بدهي يا تعهدي را كه براي كمك به شورش يا طغيان بر ضد ايالاتمتحده حاصل شود و يا هيچ گونه طلبي را بابت از دست دادن يا آزادسازيبردهاي تقبل يا پرداخت نخواهد نمود، بلكه كليه بدهيها، تعهدات و مطالباتفوق غير قانوني و بياعتبار هستند.
بخش 5
كنگره با وضع قوانين مقتضي، قدرت اعمال مفاد اين اصل را دارد.
اصلاحيه پانزدهم 1870
بخش 1
ايالات متحده يا هر ايالت ديگر حق رأي شهروندان ايالات متحده را به سببنژاد، رنگ يا شرايط سابق بردگي، نفي يا محدود نمينمايد.
بخش 2
كنگره از طريق وضع قوانين مقتضي، قدرت اعمال مفاد اين اصل را دارد.
اصلاحيه شانزدهم 1913
كنگره قدرت وضع و وصول ماليات بر درآمد را از هر منبعي كه حاصل شود،بدون تخصيص و تقسيم در ميان ايالتهاي مختلف و بدون درنظر گرفتن هر گونهآمار جمعيتي يا سرشماري، دارد.
اصلاحيه هفدهم 1913
سناي ايالات متحده مركب از دو نماينده از هر ايالت ميباشد كه مردم هرايالت براي مدت شش سال انتخاب ميكنند. هر عضو سنا داراي يك رأي است.انتخاب كنندگان هر ايالت بايد از شرايط لازم براي انتخاب كنندگان ايالتي كهمجلس آن ايالت بيشترين نماينده را دارد، برخوردار باشند.
هر گاه كرسي نمايندگي ايالتي در سنا خالي شود، مقام اجرايي ايالت مزبورفرمان انتخابات را براي تصدي كرسيهاي خالي صادر خواهد نمود، مشروط براينكه مجلس قانونگذاري هر ايالت بتواند به مسئولان اجرايي تابع خود اختياردهد تا زماني كه مردم كرسيهاي خالي را از طريق انتخابات به شيوهاي كه مجلسقانونگذاري ايالتي مقرر ميكند، پر ننمودهاند، افرادي را به طور موقت به عنواننماينده منصوب كنند.
تفسير اصلاحيه حاضر به نحوي نميباشد كه بر انتخاب يا دوره نمايندگي هرعضو سنا كه قبل از تنفيذ اصلاحيه به عنوان بخشي از قانون اساسي برگزيدهميشود، تأثيري بگذارد.
اصلاحيه هيجدهم 1919
بخش 1
يك سال پس از تصويب اين اصل، توليد، فروش يا حمل و نقل مشروباتالكلي، اعم از وارد يا صادر كردن آنها، از ايالات متحده و كليه نقاط واقع در حوزهقضايي آن، به منظور مصرف آشاميدني، ممنوع ميگردد.
بخش 2
كنگره و ايالتها براي اجراي اصل حاضر از طريق وضع قوانين مقتضي، داراياختيار متقارن ميباشند.
بخش 3
اصل حاضر لازمالاجرا نميباشد مگر اينكه ظرف هفت سال از تاريخي كهكنگره آن را به هر يك از ايالتها ارسال ميكند، از سوي مجلسين قانونگذاريچندين ايالت، به ترتيب پيشبيني شده در قانون، به عنوان اصلاحيه قانون اساسيتصويب شود.
اصلاحيه نوزدهم 1920
بخش 1
دولت ايالات متحده يا هر يك از ايالتها حق رأي شهروندان ايالات متحدهرا به لحاظ جنسيت، نفي يا محدود نمينمايد.
بخش 2
كنگره با وضع قوانين مقتضي قدرت اعمال اين اصل را دارد.
اصلاحيه بيستم 1933
بخش 1
پايان دوره مأموريت رئيس جمهور و معاون رئيس جمهور در ساعت 12 ظهرروز بيستم ژانويه و دوره نمايندگي اعضاي سنا و نمايندگان مجلس در ساعت 12ظهر روز سوم ژانويه سالي كه دورههاي مزبور- چنانچه اصل حاضر به تصويبنرسيده بود- پايان ميپذيرفت، ميباشد، و از آن پس دوره جانشينان آنان آغازميشود.
بخش 2
كنگره حداقل يك بار در سال تشكيل جلسه ميدهد و در صورتي كه قانوناًروز خاصي را تعيين ننمايد، جلسه مزبور در ساعت 12 روز سوم ژانويه تشكيلميگردد.
بخش 3
اگر در تاريخ تعيين شده براي آغاز دوره مأموريت رياست جمهوري،رئيس جمهور منتخب فوت نمايد، معاون منتخب وي رئيس جمهور ميشود.چنانچه رئيس جمهور قبل از موعد مقرر براي آغاز دوره مأموريتش انتخاب نشدهباشد و يا اگر رئيس جمهور منتخب حائز شرايط لازم نباشد، معاون منتخب تازماني كه رئيس جمهور واجد شرايط انتخاب شود به عنوان رئيس جمهور انجاموظيفه مينمايد. هر گاه رئيس جمهور منتخب و نيز معاون منتخب وي حائز شرايطلازم نباشند، كنگره ميتواند به موجب قانون شخص رئيس جمهور و نيز نحوهانتخاب وي را اعلام كند. شخص مزبور تا زماني كه رئيس جمهور يا معاونرئيس جمهور واجد شرايط شوند بر اساس قانون مذكور انجام وظيفه مينمايد.
بخش 4
براي موارد فوت هر يك از افرادي كه مجلس نمايندگان ميتواند در صورتبرخوردار بودن از حق انتخاب، يك نفر را از ميان آنان به عنوان رئيس جمهورانتخاب نمايد، و براي موارد فوت هر يك از افرادي كه مجلس سنا ميتواند درصورت برخوردار بودن از حق انتخاب، يك نفر را از ميان آنان به عنوان معاونرئيس جمهور انتخاب نمايد، كنگره از طريق قانون پيش بينيهاي لازم را به عملميآورد.
بخش 5
بخشهاي 1 و 2) در روز پانزدهم اكتبر پس از تاريخ تصويب اين اصللازمالاجرا ميشوند.
بخش 6
اصل حاضر لازمالاجرا نميباشد مگر اينكه ظرف هفت سال از تاريخ ارسالآن، مجلسين قانونگذاري سه چهارم ايالتها آن را به عنوان اصلاحيه قانون اساسيتصويب نمايند.
اصلاحيه بيست و يكم 1933
بخش 1
بدين وسيله اصل هيجدهم اصلاحيه قانون اساسي ايالات متحده ملغيميگردد.
بخش 2
بدين وسيله حمل و نقل يا وارد كردن مشروبات الكلي به منظور استفاده ياتحويل آنها در هر ايالت، قلمرو، يا مناطق تحت تملك ايالات متحده، بر خلافقوانين آنها ممنوع ميگردد.
بخش 3
اصل حاضر لازمالاجرا نميباشد مگر اينكه ظرف هفت سال از تاريخي كهكنگره آن را به ايالتها ارسال ميكند، از سوي مجامع چندين ايالت به ترتيبي كه درقانون اساسي پيش بيني شده است، به عنوان اصلاحيه قانون اساسي تصويب شود.
اصلاحيه بيست و دوم 1951
بخش 1
هيچ كس بيش از دوبار به سمت رياست جمهوري انتخاب نخواهد شد، وشخصي كه بيش از دو سال تصدي سمت رياست جمهوري دورهاي را كه شخصديگري به عنوان رئيس جمهور دوره مزبور انتخاب شده است به عهده داشته يا بهعنوان كفيل رياست جمهوري انجام وظيفه كرده باشد، نميتواند بيش از يك بار بهسمت رياست جمهوري انتخاب گردد. اما اصل حاضر در مورد شخصي كه درزمان پيشنهاد اصل توسط كنگره، رئيس جمهور باشد اعمال نخواهد شد، و مانع ازاين نميشود كه شخصي كه در طول مدت لازمالاجرا گرديدن اين اصل در سمترياست جمهوري يا كفالت رياست جمهوري است، بقيه دوره مزبور را در سمتخود باقي بماند.
بخش 2
اصل حاضر لازمالاجرا نميباشد مگر اينكه ظرف هفت سال از تاريخي كهكنگره آن را به ايالتها ارسال ميكند، از سوي مجالس قانونگذاري سه چهارمايالتها، به عنوان اصلاحيه قانون اساسي تصويب شود.
اصلاحيه بيست و سوم 1961
بخش 1
حوزهاي كه مقر حكومت ايالات متحده است بايد به شيوه مورد نظر كنگرهتعدادي انتخاب كننده رئيس جمهور و معاون رئيس جمهور به تعداد كل سناتورهاو نمايندگان مجاز حوزه مزبور در كنگره- در صورتي كه ايالت باشد- تعييننمايد. ولي تعداد فوق نبايد به هيچوجه از تعداد انتخاب كنندگان كم جمعيتترينايالتها بيشتر باشد؛ اين تعداد بر كساني كه ايالتها تعيين ميكنند، افزوده ميشود.اما آنان به منظور انتخاب رئيس جمهور و معاون وي، به عنوان انتخاب كنندگانمنتخب يك ايالت محسوب ميشوند، و بايد در حوزه مربوطه تشكيل جلسه داده ووظايف محوله را به موجب اصل دوازدهم اصلاحيه، به انجام برسانند.
بخش 2
كنگره با وضع قوانين مقتضي، قدرت اعمال اصل حاضر را دارد.
اصلاحيه بيست و چهارم 1964
بخش 1
ايالات متحده يا هر يك از ايالتها حق رأي شهروندان ايالات متحده را در هرانتخابات مقدماتي يا انتخابات رياست جمهوري يا معاون رياست جمهوري برايانتخاب كنندگان رئيس جمهور يا معاون رئيس جمهور يا براي سناتورها يانمايندگان مجلس در كنگره به دليل عدم پرداخت هر گونه ماليات سرانه يامالياتهاي ديگر، نفي يا محدود نميكند.
بخش 2
كنگره با وضع قوانين مقتضي، قدرت اعمال اصل حاضر را دارد.
اصلاحيه بيست و پنجم 1967
بخش 1
در صورت عزل، فوت يا كنارهگيري رئيس جمهور از سمت خود، معاون ويرئيس جمهور ميشود.
بخش 2
هر گاه سمت معاون رياست جمهوري بلاتصدي شود، رئيس جمهور يك نفر رابه عنوان معاون خود نامزد مينمايد كه در صورت تاييد رأي اكثريت مجالسقانونگذاري، سمت مزبور را عهدهدار ميشود.
بخش 3
هر گاه رئيس جمهور طي اعلاميه كتبي به رئيس موقت سنا و رئيس مجلسنمايندگان اطلاع دهد كه توان استفاده از اختيارات و انجام وظايف رياستجمهوري را ندارد، و تا زماني كه اعلاميهاي كتبي مبني بر لغو اعلاميه پيشين ارسالننمايد، معاون وي به عنوان كفيل رئيس جمهور اختيارات و وظايف مزبور راعهدهدار ميشود.
بخش 4
هر گاه معاون رئيس جمهور و اكثريتي متشكل از مقامات اصلي دستگاههاياجرايي يا هر مرجع ديگري كه كنگره ميتواند به موجب قانون پيشبيني نمايد،طي اعلاميهاي كتبي به رئيس موقت سنا و رئيس مجلس نمايندگان اطلاع دهند كهرئيس جمهور توان استفاده از اختيارات و انجام وظايف رياست جمهوري را ندارد،معاون رئيس جمهور بيدرنگ به عنوان كفيل رياست جمهوري اختيارات ووظايف فوق را به عهده ميگيرد.
از آن پس در صورتي كه رئيس جمهور با اعلاميهاي كتبي به رئيس موقت سنا ورئيس مجلس نمايندگان اطلاع دهد كه ناتواني وي رفع شده است، ميتواند اعمالاختيارات و انجام وظايف رياست جمهوري را دوباره عهدهدار گردد، مگر اينكهمعاون رئيس جمهور و اكثريتي متشكل از مقامات اصلي بخشهاي اجرايي، يامراجع ديگري كه كنگره ميتواند از طريق قانون پيش بيني كند ظرف چهار روزطي اعلاميهاي كتبي به رئيس موقت سنا و رئيس مجلس نمايندگان اطلاع دهند كهرئيس جمهور توان استفاده از اختيارات و انجام وظايف رياست جمهوري را ندارد.در اين صورت، چنانچه كنگره جلسه رسمي نداشته باشد ظرف چهل و هشتساعت تشكيل جلسه خواهد داد و در اين مورد تصميمگيري ميكند. چنانچهكنگره ظرف بيست و يك روز پس از دريافت اعلاميه كتبي اخير، يا در صورتي كهجلسه رسمي نداشته باشد، ظرف بيست و يك روز پس از اينكه از كنگره خواستهميشود، تشكيل جلسه دهد و با دو سوم آراي هر دو مجلس تشخيص دهد كهرئيس جمهور توان استفاده از اختيارات و انجام وظايف رياست جمهوري را ندارد،معاون رئيس جمهور به عنوان كفيل وي انجام همان وظايف را به عهده ميگيرد.در غير اين صورت رئيس جمهور اختيارات و وظايف خود را دوباره بر عهدهميگيرد.
اصلاحيه بيست و ششم 1971
بخش 1
ايالات متحده يا هر يك از ايالتها حق رأي شهروندان ايالات متحده را كه بهسن هيجده سالگي يا بيشتر رسيده باشند، نفي يا محدود نميكند.
بخش 2
كنگره با وضع قوانين مقتضي، قدرت اعمال اصل حاضر را دارد.
اصلاحيه پيشنهادي قانون اساسي
بخش 1
تساوي حقوق قانوني را ايالات متحده يا هيچ يك از ايالتها بر اساس جنسيتافراد نفي يا محدود نميكند.
بخش 2
كنگره با وضع قوانين مقتضي، قدرت اعمال مفاد اين اصل حاضر را دارد.
بخش 3
اين اصلاحيه دو سال پس از تاريخ تصويب لازمالاجرا ميگردد.
اصلاحيه پيشنهادي قانون اساسي
بخش 1
به منظور داشتن نماينده در كنگره، انتخاب رئيس جمهور و معاون وي و نيزبراي اجراي اصل پنجم قانون اساسي حاضر، حوزه مقر حكومتي ايالات متحده بهعنوان يك ايالت محسوب ميشود.
بخش 2
شهروندان حوزه مقر حكومتي به نحوي كه كنگره مقرر ميكند، حقوق واختيارات محوله به موجب اصل حاضر را اعمال ميكنند.
بخش 3
بدين وسيله اصلاحيه بيست و سوم قانون اساسي ملغي ميگردد.
بخش 4
اصل حاضر لازمالاجرا نميباشد مگر اينكه ظرف هفت سال از تاريخ ارسالآن توسط مجلس قانونگذاري سه چهارم ايالتها به عنوان اصلاحيه قانون اساسيتصويب گردد.
منبع: ویکی نبشته
مطالب مرتبط
قانونی که می تواند ترامپ را رد صلاحیت کند
۲۹ بهمن ۱۴۰۲
قانونی که می تواند ترامپ را رد صلاحیت کند ویدئوهای تحلیلی منبع : رسانه آمریکایی The Wall Street Journal در حالی...
مطالعهچگونه فساد در نظام سیاسی آمریکا قانونی شده است؟
۲۸ بهمن ۱۴۰۲
چگونه فساد در نظام سیاسی آمریکا قانونی شده است؟ ویدئوهای تحلیلی منبع : RepresentUs در این ویدیو سازمان مردم نهاد آمریکایی RepresentUs...
مطالعهقدرت چگونه در ایالات متحده آمریکا تفکیک شده است؟
۲۶ بهمن ۱۴۰۲
قدرت چگونه در ایالات متحده آمریکا تفکیک شده است؟ ویدئوهای تحلیلی منبع : شبکه TED Edدر این ویدئو بصورت ساده...
مطالعهچرا آمریکا انقدر پرستار فیلیپینی دارد؟
۱۱ شهریور ۱۴۰۱
0B9mZدر سال 2015، فیلیپینیها چهارمین گروه بزگ مهاجران در ایالات متحده را تشکیل دادند که بیشتر آنها نیز در کالیفرنیا...
مطالعه