شطرنجِ شیطان: آلن دالس، سیا، و ظهورِ دولتِ مخفیِ آمریکا
۱۲ اسفند ۱۳۹۷
ناگفتنی ها
۱۲ اسفند ۱۳۹۷
دولتِ پنهانِ آمریکا: پولِ کلان، نفتِ فراوان، و نزاع بر سرِ دموکراسیِ آمریکا
(The American Deep State: Big Money, Big Oil, and the Struggle for U.S. Democracy)
اینک، در خلالِ انتخاباتِ بی سابقه ی ریاست جمهوریِ آمریکا در سالِ 2016، ویرایشِ جدیدِ این کتابِ تأمل برانگیز بیرون آمده است تا حقایقی انکارناپذیر را درباره ی «دولتِ پنهان» عنوان کند؛ دولتی سرّی در آمریکا که بر سیاستهای دولتِ رسمیِ این کشور تاثیرگذار بوده و غالباً با آنها مخالفت می کند.
پیتر دیل اسکات، تحلیلگرِ مشهورِ سیاسی، ابتدا نظامی سازی های روز افزون در آمریکا و محدودیتهای موجود در حقوقِ اساسیِ این کشور و نابرابری های درآمدی پس از جنگِ جهانیِ دوم را ریشه یابی می کند.
وی اثبات می کند که با آغازِ جنگِ سرد، دولتِ آمریکا هم در عملکرد و هم در جایگاهِ خود دچارِ تغییر و تحول شد، به طوری که از حمایت و تغذیه ی یک کشورِ نسبتاً منزوی به جایی رسید که به نامِ آزادی و دموکراسی، مسئولیتی بس بزرگتر را برعهده گرفت: کنترلِ سیاستهای جهانی. این امر از یک سو موجدِ موسساتِ سرّیِ جدید گشت و از سویی به تغییری تدریجی اما بنیادین در اصلِ حکومتِ آمریکا منجر شد. نویسنده توضیح می دهد که از مهمترین نتایجِ این تغییرِ تاریخی وقایعِ تکان دهنده ای است که در کشورِ آمریکا به وقوع پیوسته است، از ترورِ جان اف کندی تا حادثه ی یازده سپتامبر.
شواهدِ مبرهنی که اسکات ردیف می کند حاکی از این است که دولتِ پنهان اکنون در آژانس های اطلاعاتیِ غیرمسئول نظیرِ CIA و NSA نهادینه شده، اما به شرکتهای خصوصی نظیرِ Booz Allen Hamilton و SAIC که تأمین کننده ی 70 درصدی بودجه ی اطلاعاتیِ کشور هستند نیز دسترسی دارد.
پشتِ این موسساتِ خصوصی و دولتی، نفوذِ وکلا و بانکدارانِ وال استریت وجود دارد که فراتر از قوانینِ داخلی با شرکتهای نفتیِ بین المللی همکاری می کنند. بی تردید وفاقِ سیاسی درباره ی نقشی که آمریکا در عرصه ی بین الملل دارد بیش از پیش شده است، اما اگر بخواهیم همان قالبِ سنتیِ مبتنی بر قانونِ اساسی را به آمریکا باز گردانیم باید توجه داشته باشیم که انجمنهای سرّی ئی هستند – نظیرِ Project for the New American Century – که برای ایجادِ تغییر مکرر از قدرتِ مخفیانه ی خود و طرحِ گسترده ی موسوم به COG (طرحی که با هدفِ حفظ و استمرارِ دولتها در شرایطِ بحرانی طراحی شده است و به صورتِ شبکه ای چندین نهاد و ارگان را در یک کشور درگیر می کند) استفاده می کنند.
با این همه، از نظرِ نویسنده دولتِ پنهان در درونِ خود گرفتارِ نوعی دودستگی بینِ طبقه ی حاکم و مخالفانِ طبقه ی حاکم شده است که این وضعِ آشفته بذرِ امیدی است برای استقرارِ دموکراسی در آمریکا.
پیتر دیل اسکات، تحلیلگرِ مشهورِ سیاسی، ابتدا نظامی سازی های روز افزون در آمریکا و محدودیتهای موجود در حقوقِ اساسیِ این کشور و نابرابری های درآمدی پس از جنگِ جهانیِ دوم را ریشه یابی می کند.
وی اثبات می کند که با آغازِ جنگِ سرد، دولتِ آمریکا هم در عملکرد و هم در جایگاهِ خود دچارِ تغییر و تحول شد، به طوری که از حمایت و تغذیه ی یک کشورِ نسبتاً منزوی به جایی رسید که به نامِ آزادی و دموکراسی، مسئولیتی بس بزرگتر را برعهده گرفت: کنترلِ سیاستهای جهانی. این امر از یک سو موجدِ موسساتِ سرّیِ جدید گشت و از سویی به تغییری تدریجی اما بنیادین در اصلِ حکومتِ آمریکا منجر شد. نویسنده توضیح می دهد که از مهمترین نتایجِ این تغییرِ تاریخی وقایعِ تکان دهنده ای است که در کشورِ آمریکا به وقوع پیوسته است، از ترورِ جان اف کندی تا حادثه ی یازده سپتامبر.
شواهدِ مبرهنی که اسکات ردیف می کند حاکی از این است که دولتِ پنهان اکنون در آژانس های اطلاعاتیِ غیرمسئول نظیرِ CIA و NSA نهادینه شده، اما به شرکتهای خصوصی نظیرِ Booz Allen Hamilton و SAIC که تأمین کننده ی 70 درصدی بودجه ی اطلاعاتیِ کشور هستند نیز دسترسی دارد.
پشتِ این موسساتِ خصوصی و دولتی، نفوذِ وکلا و بانکدارانِ وال استریت وجود دارد که فراتر از قوانینِ داخلی با شرکتهای نفتیِ بین المللی همکاری می کنند. بی تردید وفاقِ سیاسی درباره ی نقشی که آمریکا در عرصه ی بین الملل دارد بیش از پیش شده است، اما اگر بخواهیم همان قالبِ سنتیِ مبتنی بر قانونِ اساسی را به آمریکا باز گردانیم باید توجه داشته باشیم که انجمنهای سرّی ئی هستند – نظیرِ Project for the New American Century – که برای ایجادِ تغییر مکرر از قدرتِ مخفیانه ی خود و طرحِ گسترده ی موسوم به COG (طرحی که با هدفِ حفظ و استمرارِ دولتها در شرایطِ بحرانی طراحی شده است و به صورتِ شبکه ای چندین نهاد و ارگان را در یک کشور درگیر می کند) استفاده می کنند.
با این همه، از نظرِ نویسنده دولتِ پنهان در درونِ خود گرفتارِ نوعی دودستگی بینِ طبقه ی حاکم و مخالفانِ طبقه ی حاکم شده است که این وضعِ آشفته بذرِ امیدی است برای استقرارِ دموکراسی در آمریکا.
دولتِ پنهانِ آمریکا: پولِ کلان، نفتِ فراوان، و نزاع بر سرِ دموکراسیِ آمریکا
(The American Deep State: Big Money, Big Oil, and the Struggle for U.S. Democracy)
اینک، در خلالِ انتخاباتِ بی سابقه ی ریاست جمهوریِ آمریکا در سالِ 2016، ویرایشِ جدیدِ این کتابِ تأمل برانگیز بیرون آمده است تا حقایقی انکارناپذیر را درباره ی «دولتِ پنهان» عنوان کند؛ دولتی سرّی در آمریکا که بر سیاستهای دولتِ رسمیِ این کشور تاثیرگذار بوده و غالباً با آنها مخالفت می کند.
پیتر دیل اسکات، تحلیلگرِ مشهورِ سیاسی، ابتدا نظامی سازی های روز افزون در آمریکا و محدودیتهای موجود در حقوقِ اساسیِ این کشور و نابرابری های درآمدی پس از جنگِ جهانیِ دوم را ریشه یابی می کند.
وی اثبات می کند که با آغازِ جنگِ سرد، دولتِ آمریکا هم در عملکرد و هم در جایگاهِ خود دچارِ تغییر و تحول شد، به طوری که از حمایت و تغذیه ی یک کشورِ نسبتاً منزوی به جایی رسید که به نامِ آزادی و دموکراسی، مسئولیتی بس بزرگتر را برعهده گرفت: کنترلِ سیاستهای جهانی. این امر از یک سو موجدِ موسساتِ سرّیِ جدید گشت و از سویی به تغییری تدریجی اما بنیادین در اصلِ حکومتِ آمریکا منجر شد. نویسنده توضیح می دهد که از مهمترین نتایجِ این تغییرِ تاریخی وقایعِ تکان دهنده ای است که در کشورِ آمریکا به وقوع پیوسته است، از ترورِ جان اف کندی تا حادثه ی یازده سپتامبر.
شواهدِ مبرهنی که اسکات ردیف می کند حاکی از این است که دولتِ پنهان اکنون در آژانس های اطلاعاتیِ غیرمسئول نظیرِ CIA و NSA نهادینه شده، اما به شرکتهای خصوصی نظیرِ Booz Allen Hamilton و SAIC که تأمین کننده ی 70 درصدی بودجه ی اطلاعاتیِ کشور هستند نیز دسترسی دارد.
پشتِ این موسساتِ خصوصی و دولتی، نفوذِ وکلا و بانکدارانِ وال استریت وجود دارد که فراتر از قوانینِ داخلی با شرکتهای نفتیِ بین المللی همکاری می کنند. بی تردید وفاقِ سیاسی درباره ی نقشی که آمریکا در عرصه ی بین الملل دارد بیش از پیش شده است، اما اگر بخواهیم همان قالبِ سنتیِ مبتنی بر قانونِ اساسی را به آمریکا باز گردانیم باید توجه داشته باشیم که انجمنهای سرّی ئی هستند – نظیرِ Project for the New American Century – که برای ایجادِ تغییر مکرر از قدرتِ مخفیانه ی خود و طرحِ گسترده ی موسوم به COG (طرحی که با هدفِ حفظ و استمرارِ دولتها در شرایطِ بحرانی طراحی شده است و به صورتِ شبکه ای چندین نهاد و ارگان را در یک کشور درگیر می کند) استفاده می کنند.
با این همه، از نظرِ نویسنده دولتِ پنهان در درونِ خود گرفتارِ نوعی دودستگی بینِ طبقه ی حاکم و مخالفانِ طبقه ی حاکم شده است که این وضعِ آشفته بذرِ امیدی است برای استقرارِ دموکراسی در آمریکا.
پیتر دیل اسکات، تحلیلگرِ مشهورِ سیاسی، ابتدا نظامی سازی های روز افزون در آمریکا و محدودیتهای موجود در حقوقِ اساسیِ این کشور و نابرابری های درآمدی پس از جنگِ جهانیِ دوم را ریشه یابی می کند.
وی اثبات می کند که با آغازِ جنگِ سرد، دولتِ آمریکا هم در عملکرد و هم در جایگاهِ خود دچارِ تغییر و تحول شد، به طوری که از حمایت و تغذیه ی یک کشورِ نسبتاً منزوی به جایی رسید که به نامِ آزادی و دموکراسی، مسئولیتی بس بزرگتر را برعهده گرفت: کنترلِ سیاستهای جهانی. این امر از یک سو موجدِ موسساتِ سرّیِ جدید گشت و از سویی به تغییری تدریجی اما بنیادین در اصلِ حکومتِ آمریکا منجر شد. نویسنده توضیح می دهد که از مهمترین نتایجِ این تغییرِ تاریخی وقایعِ تکان دهنده ای است که در کشورِ آمریکا به وقوع پیوسته است، از ترورِ جان اف کندی تا حادثه ی یازده سپتامبر.
شواهدِ مبرهنی که اسکات ردیف می کند حاکی از این است که دولتِ پنهان اکنون در آژانس های اطلاعاتیِ غیرمسئول نظیرِ CIA و NSA نهادینه شده، اما به شرکتهای خصوصی نظیرِ Booz Allen Hamilton و SAIC که تأمین کننده ی 70 درصدی بودجه ی اطلاعاتیِ کشور هستند نیز دسترسی دارد.
پشتِ این موسساتِ خصوصی و دولتی، نفوذِ وکلا و بانکدارانِ وال استریت وجود دارد که فراتر از قوانینِ داخلی با شرکتهای نفتیِ بین المللی همکاری می کنند. بی تردید وفاقِ سیاسی درباره ی نقشی که آمریکا در عرصه ی بین الملل دارد بیش از پیش شده است، اما اگر بخواهیم همان قالبِ سنتیِ مبتنی بر قانونِ اساسی را به آمریکا باز گردانیم باید توجه داشته باشیم که انجمنهای سرّی ئی هستند – نظیرِ Project for the New American Century – که برای ایجادِ تغییر مکرر از قدرتِ مخفیانه ی خود و طرحِ گسترده ی موسوم به COG (طرحی که با هدفِ حفظ و استمرارِ دولتها در شرایطِ بحرانی طراحی شده است و به صورتِ شبکه ای چندین نهاد و ارگان را در یک کشور درگیر می کند) استفاده می کنند.
با این همه، از نظرِ نویسنده دولتِ پنهان در درونِ خود گرفتارِ نوعی دودستگی بینِ طبقه ی حاکم و مخالفانِ طبقه ی حاکم شده است که این وضعِ آشفته بذرِ امیدی است برای استقرارِ دموکراسی در آمریکا.
