صحنه شلیک شوکر برقی به پسر دبیرستانی توسط پلیس آمریکا
۱ مهر ۱۳۹۷
گزارش تصویری از اعتراضات خشونت بار ضد ترامپ در پرتلند
۱ مهر ۱۳۹۷
صحنه شلیک شوکر برقی به پسر دبیرستانی توسط پلیس آمریکا
۱ مهر ۱۳۹۷
گزارش تصویری از اعتراضات خشونت بار ضد ترامپ در پرتلند
۱ مهر ۱۳۹۷
37 نقشه که توضیح میدهد چگونه آمریکا کشور مهاجران است

نویسنده : دارا لیند ( Dara Lind)
سیاستمداران آمریکایی و نیز مردم این کشور، دوست دارند خودشان را «ملت مهاجرین» خطاب کنند. جایی که خانواده هر کس، از برخی جهات انتخاب کرده تا به دنبال آزادی یا زندگی بهتربه آن جا بیاید.آمریکا برنامه ریزی کرده تا این تصور از خود را حفظ کند حتی در میان (انبوه) مهاجرت اجباری میلیون ها برده آفریقایی، قوانین سخت گیرانه مهاجرت مبتنی بر ترس ازنژادهای پست و جنبش های بومی که مهاجران را به تلفیق (جنسیتی با دیگران) یا ترک بی دردسر (کشور) تشویق می کردند.

با این حال، علیرغم آن که حقیقت میراث مهاجرین آمریکایی، پیچیده تر از یک افسانه است، اما همچنان واقعیتی بنیادی در تاریخ این کشور محسوب می شود.محال است وضعیت کنونی آمریکا بدون آن که بدانیم چه کسی بیرون نگه داشته شده، به چه کسی اجازه ورود داده شده و حین ورود با واردشوندگان چگونه برخورد شده، درک شود.

جایی که از آن می آییم

ماهمگی مهاجریم


این نقشه سرشماری سال 2000، کشورها را بر اساس اینکه کدام یک بیشترین ساکنانشان، نسل اندر نسل در آن کشور زندگی می کرده اند، رنگ آمیزی می کند. چیزی که در این نقشه بیش از همه جلب توجه می کند، غلبه رنگ زرد روشن درمنطقه آپالاش است. در این مناطق، اکثر مردم می گویند که اجدادشان صراحتا بیش از هر چیز، آمریکایی بوده اند.
ولی این پدیده کاملا جدید است: تعداد مردمی که می گویند اجدادشان آمریکایی بوده اند، از 1990 تا 2000 تقریبا دوبرابر شده است. بسیار جالب است که در کشوری که حدودا 200 سال پا بر جاست، - وبسیاری از خاندان ها حتی به مدتی طولانی تر در جهان جدید زندگی می کرده اند- هنوز بسیاری از مردم قادرند اجداد خود را بر اساس کشوری که سابقا در آن زندگی می کرده اند و ازآن به ایالات متحده مهاجرت کرده اند شناسایی کنند.

اولین مهاجرت آمریکاییان


حتی آمریکایی های اولیه نیز مهاجر بودند- عموما پذیرفته شده که آن ها حداقل بیست هزار سال ( و شاید از سی هزار سال) پیش از طریق «برینگیا» (که امروزه تنگه بِرینگ نام دارد و قطعه آبی بین روسیه و آلاسکاست) آمدند. اما دانشمندان هنوز به دنبال آن هستند که اطلاعاتی راجع به زمان ورود اولین آمریکایی ها از طریق برینگیا، تعداد آن ها و این که آیا همگی به یک باره ویا طی چند موج مهاجرت وارد شدند را کنار هم قرار دهند.

این نقشه که در یک مجله چاپ سال 2007 منتشر شده، مبتنی بر تحلیلی از دی ان ای میتوکوندریال است این موضوع که کودکان فقط از مادرشان به ارث می برند، ردیابی اجداد یک فرد را در نسل های گوناگون آسان می کند. فرضیه این محققان، این است که این گروه، که حدود بیست و پنج هزار سال پیش از آسیا به برینگیا آمدند، قبل از این که عده ای ازآن ها به قاره آمریکا بیایند، مدتی در برینگیا ساکن شدند. با این حال مطابق این تحقیق، آن ها انصافا خیلی سریع جمعیت قاره آمریکا را شکل دادند و15 هزار سال پیش تا شیلی در جنوب پراکنده شدند.این تحقیق همچنین نشان می دهد که برخی از آمریکایی های مهاجر اولیه، از برینگیا به آسیا بازگشتند در حالی که امواج جدیدتر دیگری از مهاجران به آمریکا وارد شدند.

آمریکا بیش از هر کشور دیگری مهاجر دارد


امواج بعدی مهاجرین اروپایی، اکثر آمریکایی های اولیه را کشت.(عمدتا از طریق بیماری های انتقال یافته از اروپا که بسیار سریع تر از انسان های اروپایی به قاره آمریکا انتقال یافت) این امر زمینه را برای آمریکایی های اروپایی تبار فراهم کرد تا بار دیگر ایالات متحده (جایی که جمعیت های بومی تقریبا به صورت کامل با مهاجرین جایگزین شده بودند) را خصوصا به عنوان «ملت مهاجران» مطرح کنند. حتی امروز نیز آمریکا هنوز بیش از هر کشور دیگری خانه ای برای همه مهاجران است. در این نقشه، اندازه هر کشور برای نشان دادن اندازه جمعیت مهاجران عوض شده است. این نقشه مبتنی بر داده های سال 2005 است اما گزارش سال 2013 سازمان ملل 2013 UN report نشان می دهد که 19.8 درصد مهاجرین بین المللی جهان در ایالات متحده زندگی می کنند.

...اما به نسبت درصد جمعیت، ایالات متحده جزو ده کشور اول در این زمینه نیست


گرچه سیاستمداران آمریکایی از این که آمریکا را کشوری نشان می دهند که بیش ازهمه کشورهای جهان از مهاجرین استقبال می کند، به خود می بالند اما کشورهای کوچکتری هستند که در دهه های اخیربیش از آمریکا از ورود مهاجرین استقبال کرده اند.

از این رو بر اساس چارت سازمان توسعه و همکاری اقتصادی (OECD) که نسبت مهاجرین هر کشور به کل جمعیت آن را درسال 2000 (نقطه نارنجی) و 2010 (نوارآبی) به درصد بیان می کند، آمریکا حتی جزو ده کشور اول نیز نیست. بعضی کشورهایی که از آمریکا جلو زده اند، کشورهای کوچکی هستند.- برای لوکزامبورگ در قیاس با آمریکا خیلی راحت تر است که 40 درصد جمعیتش مهاجر باشند چرا که کل جمعیتش فقط 540 هزار نفر است – اما کشورهایی با اندازه متوسط مانند کانادا،استرالیا و اسپانیا نیز از آمریکا در این زمینه جلوترند.

ساده ترین توضیح برای چگونگی تغییر مهاجرت به آمریکا


اگر این شکل را «ملت مهاجران در یک نقشه» بنامیم، همان چیزی است که به شما نشان داده ایم. خط پایین: قبل از 1965، آلمان بیش از هر کشور دیگری به آمریکا مهاجر فرستاد؛ پس از 1965، مکزیک این نقش را ایفا کرد.علت این امر آن است که: از زمان جنگ اول جهانی تا 1965 سیستم مهاجرت لزوما برای سفید پوست نگه داشتن ایالات متحده طراحی شده بود. استفان کلینبرگ Stephen Klineberg جامعه شناس دانشگاه رایس (Rice)این کار را از شدت نژادپرستی نهفته در آن، باورنکردنی نامیده است. براساس آن که در 1890 چه کسی در کشور زندگی می کرده به هر کشور سهمیه خاصی از مهاجرین اختصاص یافته بود که می توانستند به آمریکا هجرت کنند.

درترکیب با قوانین موجود که مانع از ورود آمریکایی های آسیایی تبار به کشور می شد، قوانین دهه 1920، به صورتی مبنایی جمعیت مهاجران را از لحاظ جمعیت شناختی تا 1965 ثابت نگه داشت.

یوتای دانمارکی و سایر برون بوم های مهاجر


این GIF که توسط قهرمان اینترنت،@MetricMaps گرد آوری شده، مکان های استقرار مهاجرین کشورهای مختلف را پس از مهاجرتشان به ایالات متحده ردیابی می کند. نتیجه، تصویری کامل از بیش از 12 منطقه و کشور بومی را نشان می دهد. بعضی گروه های آبا و اجدادی، به ناگاه در مکان هایی جالب توجه ظاهر می شوند که بخش هایی فراموش شده از تاریخ آمریکا را فاش می کنند. برای مثال دانمارکی ها در یوتا، نتیجه ی یک موج بسیار زودرس از گرایش دانمارکی به کلیسای عیسی مسیح در قدیسان شام آخر(مورمون ها) است.

مهاجرت اجباری، گذشته و اکنون

مهاجرت های اجباری آمریکا را ساخت


جمله ی "یک ملت از مهاجران" که افسانه ای آمریکایی است شامل میلیون ها مهاجر که از آفریقا و از دو کشور در آنسوی اقیانوس اطلس به آمریکا آورده شدند، می شود. گفتن اینکه چه مقدار برده ها در ساخت آمریکا سهیم بودند غلو کردن حساب میشود. با توجه به نوشته های تاریخ شناس استیون دیل ، ارزش تمام برده های آمریکا در سال 1860 هفت برابر تمام ارزش نقدینگی آمریکا بود.

برده های کارگر، اقتصادِ زمینیِ جنوب را شکوفا و ماشین آلات صنعتی سازیِ شمال را با کتان تغذیه کردند. لیکن برده ها راهی برای شهروند شدن، تولید سرمایه شخصی و آوردن خانواده هایشان نداشتند. آن ها فرصتی برای تمرین اعتماد به نفس نداشتند که همین روند را آمریکا اغلب از مهاجران انتظار دارد.

اولین مهاجران غیرقانونی برده های قاچاق بودند


مهاجرت اجباری آفریقایی ها به آمریکا به عنوان اولین مهاجرت غیر قانونی به ایالات متحده یاد می شود. قانون اساسی بعد از سال 1809 واردات (قاچاق) برده را به ایالات متحده ممنوع کرد، ولی بازار های تجارت برده های سیاه تا زمان جنگ داخلی ادامه یافت. با توجه به نوشته های تاریخ شناس دیوید التیس(David Eltis) از دانشگاه اموری، یک و نیم میلیون آفریقایی در حالی که کشورشان غیر رسمی تجارت برده را ممنوع اعلام کرده بود، وارد آمریکا شدند. به این دلیل که از سال 1880 تا 1890 در آمریکا محدودیتی برای مهاجرت داوطلبانه نبود، این ها اولین کسانی بودند که به طور غیر قانونی وارد کشور شدند.

نقشه تجارت برده از آن سوی اقیانوس اطلس نشان می دهد که 78360 برده ای که در خشکی های شمال آمریکا از سال 1800 تا 1865 پیاده می شدند، فقط در حدود 20 درصد تجارت برده در طول دویست سال بوده است.(چون واردات برده تا سال 1907 ممنوع نشده بود، حضور خیلی از آن هایی که می آمدند می توانست قانونی باشد.)

مهاجرت اجباری مدرن: قاچاق انسان


البته که میشود از مواردی کوچک چشم پوشی کرد، ولی قاچاق انسان در مقیاس بزرگ دیگرقانونی نیست. این نمودار تلاشی برای به تصویر درآوردن صنعت قاچاق انسان در عصر معاصر است.گزارشی از یک موسسه در سال 2014 پرده از 122 قربانی قاچاق کارگر در آمریکا برداشت، و این در حالی بود که 71 درصد از آن کسانی که قاچاق شده اند وقتی به آمریکا می رسند ویزا های قانونی دارند.

ولی به این دلیل که وضعیت قانونی بودن کارگرهای مهاجر بسته به کارفرمای آنها است، اکثر قربانی هایی که از دست قاچاقچی های خود فرار کردند وضعیت قانونی خود را به محض ارتباط با مراجع قانونی از دست دادند. فراتر از این گزارش ها اعلام کردند که مقامات دولتی غالبا زمانی که با قربانیان قاچاق برده مواجه می شوند نمی توانند متوجه اصل موضوع شوند یا حتی بدتر با قاچاقچی ها دست به یکی می شوند و شروع به تهدید قربانیان با معرفی آنها به ماموران اداره مهاجرت فدرال می کنند.

مشهورترین مهاجران در تاریخ آمریکا


"خستگی و فقرت را به من بده، حسرت جمع شده ات را برای اینکه بتوانی آزاد نفس بکشی، رنج های پس مانده ساحل پرتکاپوی ات، این بی خانمانی ها، طوفان های پرتلاطم ات را برای من بفرست، چراغم را کنار درب های طلایی برافراشته ام..." اما لازاروس(Emma Lazarus) - 1883 البته مجسمه آزادی هم به نوعی مهاجر است.

طراحی و قالب ریزی آن با فلز مس در طول یک دهه از 1876 تا 1884 در فرانسه انجام شد، و هدیه ای برنامه ریزی شده از سوی دولت فرانسه به آمریکا بود. ولی خود مجسمه باید چندین ماه در فرانسه صبر می کرد تا آمریکا کار ستون ها را تمام کند. سپس این مجسمه در 350 تکه جدا که در 214 جعبه بودند به آمریکا فرستاده شد و به محض رسیدن کار سرهم کردن آن توسط کارگر ها آغاز شد.

یک نقشه با جزئیات دیوانه وار از مهاجرت کنندگان به آمریکا از 1903


این نقشه کامل شامل 51 اینفوگرافیک (برای هر ایالت بعلاوه واشنگتن) می باشد. ستون سمت راست اینفوگرافیک نشان می دهد چه تعداد مهاجر هرساله در ایالت مستقر می شوند. ستون سمت چپ کار آن ها را نشان می دهد. بخش بالا ترکیب قومیتی را به تصویر می کشد که رنگبندی شده اند و به نژاد های توتن، سلتی، اسلاوی، عبری، مغولی و "دیگرنژادها" اشاره می کند.

در حال حاضر آن برچسب های نژادی درست هستند(همچنین منبع نگرانی نیز هستند). یک ژورنال پزشکی در حال حاضر از برتری نژاد های اسلاو و عبری در بین مهاجران اعلام نگرانی کرد و این نگرانی ریشه در ضعف روحی و جسمی این نژاد در مقایسه با مهاجران نژاد سلتی و توتن دارد.

نقش خیریه ها در آمریکایی شدن مهاجران


سازمان هال هاس(Hull House) (تاسیس شده توسط جیمز آدامز(Jane Addams) ) خود را وقف خدمت به فقیران در سطح شهر شیکاگو کرد. در طی این فرآیند الگویی برای خیریه ها در آمریکا تنظیم شد. اکثر فقیران شهر شیکاگو مهاجران بودند. در سال 1890 در واقع 77 درصد جمعیت شهر مهاجران بودند. برای بهتر کردن اوضاع سرویس دهی به اجتماع حاضر(و کمک به دولت فدرال در مورد تحقیق محله های یهودی نشین)، هال هاس شروع به تحقیق برای تولید نقشه هایی این چنینی کرد، که نشانگر نژاد هر خانواده مهاجر دربلوک های ساختمانی می باشد.

نتیجه این شد که هال هاس تمرکز خود را به شدت روی آموزش زبان انگلیسی، آموزه های شهر نشینی و دیگر مهارت هایی گذاشت که به نسل اول مهاجران کمک کند که فرآیند آمریکایی شدن نام گرفت. وجود سازمان هایی مثل هال هاس که زمان می خواستند تا به مهاجران در امر عادت به جو جدید و آموزش انگلیسی کمک کنند یک عامل مهم در کمک به مهاجران اروپایی ازصد سال پیش تا زمانی که آنها به عنوان سفید های آمریکایی حساب شوند، بوده است.

آیا مهاجران امروزه کمتر آمریکایی شده اند؟


حرکت آمریکایی شدن که در اویل 1900 مطرح شد فقط مربوط کمک کردن به مهاجران نبود. این طرح بر این عقیده بنا شده بود که مهاجرانی که می توانند به این جو آمریکایی بودن عادت کنند مورد استقبال قرار گیرند. این ایده هنوز هم زنده است و به کنایه کوره ذوب نام دارد که از مهاجران می خواهد انگلیسی یاد بگیرند ولی در واقع هدف عادت به جو موجود است.

علی رغم اینکه این نسل از مهاجران نسبت به نسل های قبل کمتر با این جو خو گرفته اند. مهاجران در اواخر قرن بیستم خیلی بیشتر انگلیسی میدانستند یا وقتی به آمریکا می رسیدند زودتر یاد می گرفتند نسبت به کسانی که در هال هاس بودند. حتی مهاجرین لاتین که عقب تر از بقیه مهاجران از نظر تحصیلی بودند در زمانی که طول می کشید تا انگلیسی صحبت کنند عملکرد بهتری نسبت به مهاجران اروپایی در سال های 1880 دارند.

نوه های مهاجران لاتینی امروزه به ندرت اسپانیایی صحبت می کنند


نسل دوم لاتینی ها که بچه های مهاجران لاتینی هستند، میخواهند کاملا دو زبانه باشند، به این معنی که با خانواده خود اسپانیایی صحبت کنند و خارج از منزل انگلیسی صحبت کنند و در اگر در شرایطی قرار بگیرند به هر دو زبان اسپانیایی و انگلیسی مسلط هستند. در حالی که نسل سوم که نوه های مهاجران لاتینی هستند دو زبانه شدنشان به سرعت محو شده است. نسبت مهاجرانی که اکثرا انگلیسی صحبت می کنند (35 درصد) بیشتر از کسانی هست که در نسل سوم آن ها دو زبانه هستند.

مهاجران ناجیان ایالات میانه غربی


اکثرا آمریکایی ها میانه آمریکا را ترک می کنند تا اینکه بخواهند برای زندگی به آنجا بروند(به استثناء شمال داکوتا). لیکن مهاجران در حال پیشی گرفتن از سقوط جمعیتی میانه آمریکا هستند. یک شورای تحقیقاتی در شیکاگوچهار ناحیه مترویی را یافت که بین سال های 2000 تا 2010 فقط به خاطر جمعیت مهاجران رشد کرده اند، و همچنین 5 مکان دیگر که مهاجران 50 درصد در همان بازه در رشد آن سهیم بوده اند. ولی مهاجران ممکن است تاثیر بزرگتری بر مناطق روستایی آمریکای مرکزی بگذارند، که در آن مناطق بحران جمعیتی بسیار حاد تر است.

در کنزاس مهاجران 5.3 درصد جمعیت روستایی را تشکیل می دهند. در نبراسکا این مقدار 4.8 درصد است.اهمیت کار اینجاست که مهاجران در حال جوان سازی جمعیت این مناطق هستند. گزارش شورای شیکاگو بیان کرد که در سال های 2000 تا 2010 مناطق ویچا و کنزاس 24 درصد از جمعیت بومی خود را که سنی بین 35 تا 44 داشتند را از دست داده و جمعیت مهاجران در همان بازه سنی رشدی 87 درصدی را داشته است.

تاریخچه قوانین مهاجرت در آمریکا

200 سال از مهاجرت در آمریکا در یک نمودار ترسیمی


درحال حاضر براحتی می توان تصور کرد که مکزیک همواره یکی از مراکز اصلی مهاجرت به آمریکا است. اما این نمودار عجیبِ منتشر شده توسط موسسه ناتالیا برانشتین که از 200 سال اطلاعات دولتی استفاده کرده است نشان می دهد که این موضوع خیلی به واقعیت نزدیک نیست.

نمودار متقابل دیگری بر روی الگوی وب سایت برانشتین وجود دارد که شما می توانید روی هر قسمت رنگی روی نمودار، در هر نقطه ای کلیک کنید و تعداد دقیق مهاجران از هر کشور در هر دهه را ببینید. اما در کل، این نموداربازگوی یک جریان کاملا واضح از قوانین مهاجرت به آمریکا است: دو قانون وجود دارد که به طور کلی مهاجرت به آمریکا را تغییر داده است.

جمعیت مهاجران امریکایی بر اساس محل زادگاه انها در دنیا، 2012 - 1960


قانون دهه 1920 که باعث شد مهاجرت تنها به چند کشور خاص محدود شود . و همچنین موجب مهاجرت های غیر قانونی شد که ما آلان آن را می دانیم.

قوانین سهمیه در اوایل 1920 تصویب شد؛ اما این قوانین بر اساس جریان های مهاجرت از سال1980 بود، و همین تصمیم سیاسیون باعث شد که آنها در واقع مهاجرت را به کشورهای خاصی کاهش دادند. سیاسیون نگران بودند که مهاجران جدید از اروپای شرقی و جنوبی (به ویژه ایتالیایی ها و یهودیان) از نظر ژنتیکی در مرتبه ی "پست و پایینی" قرار داشته باشند و همین امر موجب تهدید کیفیت زندگی آمریکایی ها شود.

این دو نقشه از روزنامه نیویورک تایمز، تاثیرات قانون سهمیه را نشان می دهند: لایحه تصویب شده ی اصلیت های ملی سال 1924. نقشه ی سمت چپِ اسلاید، مهاجرت های سالیانه به امریکا از کشورهای مختلف اروپایی قبل از تصویب این قانون را نشان می دهد؛ و نقشه ی سمت راستِ اسلاید نشان دهنده ی سهمیه ی مشخص شده برای هر کشورتحت قانونِ تصویب شده است. لایحه اصلیت های ملی موجب کاهش شدید جمعیت مهاجران قانونی شد – و "مهاجرت غیرقانونی" برای اولین بار به یک پدیده بسیار گسترده در تاریخ آمریکا تبدیل شد. که این موضوع هنوز هم متوقف نشده است.

آمریکا چگونه به نیروی کار مکزیکی متکی شد


وقوع جنگ جهانی دوم موجب کمبود نیروی کار شد . همین موضوع باعث شد که آمریکا شروع به جذب نیروی کار فصلی از مکزیک کند. همانطور که نقشه نشان می دهد، تحت همین برنامه، 2 میلیون کارگر کشاورزی از سرتاسر مکزیک به بیشتر ایالت های آمریکا مهاجرت کردند ( از سال 1942 تا 1964). اکثر آنها مشغول کشاورزی بودند؛ اما تحت شرایط تنبیهی: بر اساس برخی از گزارش ها، کارگرهای کشاورزی مکزیکی با یک حشره کش قوی به نام ددت به طور مستقیم سم پاشی می شدند ( یک حشره کشی که در حال حاضر برای انسان ها سمی و سرطان زا شناخته شده است).

برنامه نیروی کار کشاورزی مکزیکی بر اساس این تصور بوده است که با ارسال 10 درصد از حقوق ماهیانه این افراد به مکزیک، مانع از اقامت آنها در آمریکا شود. اما بسیاری از این کارگران کشاورزی مکزیکی تنها به این دلیل به مکزیک برمی گشتند تا پولی را که از دست داده بودند پس بگیرند.

بسیاری از آمریکایی های مکزیکی کنونی از آن قشر کارگران کشاورزی هستند، و خاطره ی بدرفتاریی هایی که در آن زمان با آنها می شد، بر عقاید آنها در مورد پیشنهادهای امروزی کارگر – مهمان اثر می گذارد.

آمریکا تنها به یک مقصد جهانی در 50 سال گذشته تبدیل شده است


این نمودار بزرگترین موج مها جرت غیرقانونی در تاریخ امریکا را به صورت مستند نشان می دهد: از سال 1996، وقتی که اقتصاد امریکا به یکباره بسیار رونق گرفت و یک قانون باعث شد که مهاجران غیر قانونی سخت تر بتوانند "به صورت قانونی" به امریکا وارد شوند، تا اواخر سال 2000 که اقتصاد آمریکا با یک رکود روبرو شده است.

منحنی خطی ( و محور- ایکس سمت چپ) نشان دهنده ی تعداد مهاجرانی است که سالانه به طور غیرقانونی وارد کشور می شوند. و نمودار میله ای (محور – ایگرگ سمت راست) تعداد تخمین زده شده از مهاجران غیرقانونی را نشان می دهد که در آن زمان در امریکا زندگی می کرده اند.

چطور از راه درست به اینجا (آمریکا) بیاییم


از یک دیدگاه، راه های قانونی زیادی برای ورود به آمریکا وجود دارد – یک توضیحات مقدماتی در ویزاها وجود دارد که در آنها گفته نشده است که آمریکایی های مهاجر نمی توانند حامی یا همان اسپانسر اعضای خانواده های خود برای دریافت گرین کارت آمریکایی شوند.

اما اکثریت جمعیت غیر آمریکایی جهان برای هیچ یک از این راه ها واجد شرایط لازم نیستند. به عبارت دیگر، هیچ "راه" قانونی برای ورود انها به آمریکا وجود ندارد. علاوه بر این، متقضیان واجد شرایطی برای بیشتر ویزاهای موجود امروزی وجود دارد، به موجب سال های گذشته ( و یا حتی دهه های گذشته)، مهاجران مکزیکی، فیلیپینی، هندی و چینی مقیم آمریکا تلاش می کردند که خانواده هایشان، فرزندانشان، و یا خواهر و برادرهای خود را به امریکا آورند.

این نمودار روندنما (فلوچارت) از مجله ریزن نشان می دهد که چه کسانی می توانند از "راه درست" وارد شوند و چه کسانی نمی توانند. خرابکاران هشدار می دهند: بیشتر افراد نمی توانند و اکثر آنهایی که می توانند باید یک مدت طولانی منتظر بمانند.

عصر مهاجرت های غیرقانونی: 2006- 1996


این نمودار بزرگترین موج مها جرت غیرقانونی در تاریخ امریکا را به صورت مستند نشان می دهد: از سال 1996، وقتی که اقتصاد امریکا به یکباره بسیار رونق گرفت و یک قانون باعث شد که مهاجران غیر قانونی سخت تر بتوانند "به صورت قانونی" به امریکا وارد شوند، تا اواخر سال 2000 که اقتصاد آمریکا با یک رکود روبرو شده. منحنی خطی ( و محور- ایکس سمت چپ) نشان دهنده ی تعداد مهاجرانی است که سالانه به طور غیرقانونی وارد کشور می شوند.

و نمودار میله ای (محور – ایگرگ سمت راست) تعداد تخمین زده شده از مهاجران غیرقانونی را نشان می دهد که در آن زمان در امریکا زندگی می کرده اند.

بومی‌گرایی در گذشته وحال

یکی از دلایل ترس برخی از آمریکایی‌ها از مهاجران، بیشتر برآورد کردن تعداد واقعی آن‌هاست


متاسفانه آمریکایی‌ها تمایل دارند تعداد مهاجران را بیشتر از تعداد واقعی آن‌ها در کشورشان برآورد کنند-احتمالا به این دلیل که بسیاری از سفیدپوستان آمریکایی فکر می‌کنند بیشتر لاتین‌تباران در آمریکا، مهاجران غیرقانونی هستند. ترس از به قدرت رسیدن مهاجران با این تصور که یک سوم از مردمی که در آمریکا زندگی می کنند، مهاجر هستند، کمی منطقی به نظر می رسد.

اولین حزب تک موضوعی آمریکا ضد-مهاجران بود


این حزب آمریکایی در دهه‌های 1840 و 1850، اغلب حزب نو-ناتینگ نامیده می‌شد و امروز نیز به همان نام شناخته می شود. در انتخابات ریاست جمهوری سال 1856 همان‌طور که در شکل نشان داده شده، ایالت مریلند به این حزب (که نامزد آن رئیس جمهور سابق میلارد فیلمور بود) رای داد. لوئیس چارلز لوین رهبر این حزب در کنگره، اولین عضو یهودی کنگره‌ی ایالات متحده آمریکا بود.

بومی‌گراهای آمریکایی معمولا از گروه‌هایی از مهاجران بیشتر از سایر آن‌ها می‌ترسیدند-و یکی از راه‌ها برای این‌که مهاجران خود را به زندگی آمریکایی وفق دهند، این است که نقش مهاجر خوب را بازی کنند که مخالف سرسخت مهاجر بد است.

شورش لوئیزویل علیه مهاجران کاتولیک


آغاز به قدرت رسیدن حزب نو-ناتینگ در  سال 1855 و در لوئیزویل و کنتاکی بود. نو-ناتینگ‌ها شب قبل از انتخابات محلی در ماه اوت، مشعل به دست در محلات کاتولیک نشین شهر تجمع کردند تا به رای‌دهندگان بگویند که "پایشان را از گلیم خود درازتر نکنند". آن روز نو-ناتینگ‌ها که با شنیدن شایعاتی مبنی بر تسخیر اماکن رای‌گیری توسط صدها آلمانی مسلح و کشته شدن یکی از نوناتینگ‌ها به دست یک ایرلندی خشمگین شده بودند، شورشی سراسری در مناطق آلمانی و ایرلندی نشین شهر به پا کردند. در این درگیری‌ها حداقل 22 نفر کشته شدند و البته احتمالا تعداد کشته ها بسیار بیشتر بوده است. 

براساس وبلاگ د پابلیک آی: "آمار کشته ها بیش‌تر بوده اما در منطقه آلمانی‌‌ها یکی از اولین ساختمان‌هایی که غارت شد، ساختمان آبجوسازی آرمبروستر بود. شورشیان به قدری مست بودند که قبل از بی‌هوش شدن ساختمان را به آتش کشیدند."

نقشه‌ی بزهکاری محله‌ی چینی‌ها در سانفرانسیسکو در سال 1885


اولین محدودیت‌های مهاجرت در تاریخ آمریکا در سال 1882به تصویب رسید. یعنی در زمانی که قانون ممانعت از ورود چینی‌ها، مهاجرت قانونی از این کشور را کم و بیش منتفی کرد. این امر منجر به ایجاد بازار قاچاق انسان و مخصوصا قاچاق زنان جوان چینی شد.

US Customs and Border Protection website هم‌چنان به فعالیت های آژانس  در "ربودن" زنان چینی برای "نجات آن‌ها" از خانه‌های فساد و قاچاقچیان انسان افتخار می‌کند. اما نقشه‌ی بزهکاری محله‌ی چینی‌ها که شهر سانفرانسیسکو آن‌را طراحی کرده‌است نشان می‌دهد که تلاش برای"نجات" قربانیان مهاجرت از دست قاچاقچیان اغلب منجر به گسترش تعصب علیه رفتارهای غیراخلاقی جامعه‌ی مهاجران شده است.

ترس از مهاجران "ستون پنجم" به تبلیغات نازی‌ها کشیده شد


یکی از موضوعات تکراری در بومی‌گرایی آمریکایی ترس از وفاداری بیشتر مهاجران به کشورهای خود نسبت به آمریکاست-که این موضوع شامل دوران جنگ نیز می‌شود. در این نقشه که از کتاب تبلیغاتی نازی‌ها برداشته شده، تلاش شده است تا ازین نوع ترس‌ استفاده شود. این نقشه این پیام را منتقل می‌کند که نازی‌ها می توانند روی20 میلیون جمعیت آلمانی-آمریکایی مقیم آمریکا برای حمایت از کشورشان در مقابل کشوری که خانه ‌ی تنها چند نسل از خانواده‌های آن‌هاست حساب باز کنند. اما این ترس بی اساس بود.

آمریکا هرگز شاهد جنبش قابل توجه حامیان نازی نبود- تنها حرکت مشابه مربوط به انزواطلب‌ها بود که می‌خواستند آمریکا درگیر جنگ جهانی دوم نشود اما نه به دلیل وفاداری به آلمان بلکه چون احساس وابستگی نسبت به اروپا نداشتند.

اردوگاه‌های ژاپنی‌ها


در دوران جنگ جهانی دوم ترس از ستون پنجم مهاجران موجب شد که فرانکلین د. روزولت رئیس جمهور وقت آمریکا به120،000 ژاپنی‌-آمریکایی دستور دهد تا به اردوگاه‌ها و بازداشتگاه‌های موقت واقع در غرب آمریکا بروند. بسیاری از این افراد شهروندان آمریکایی بودند و بسیاری از آن‌ها در آمریکا به دنیا آمده بودند.

فعالیت این بازداشتگاه‌ها در سال 1944 قبل از این‌که ژاپن تسلیم آمریکا شود، پایان یافت. اما بسیاری از بازداشت شدگان خانه ها و دارایی های خود را از دست داده بودند. چندین هزار آلمانی-آمریکایی‌ و ایتالیایی-آمریکایی‌ در دوران جنگ جهانی در بین سایرین به اردوگاه‌ها فرستاده شدند. اما وسعت بازداشت ژاپنی‌ها قابل توجه است، مخصوصا با در نظر گرفتن این نکته که حتی یک نفر ژاپنی-آمریکایی به جرم جاسوسی محکوم نشد.

طراحی‌های لنگستون هیوز نقشه‌ی موافقان مهاجرت را به نقشه‌ی مخالفان جیم کرو تبدیل کرد


در دوران جنگ جهانی دوم ترس از ستون پنجم مهاجران موجب شد که فرانکلین د. روزولت رئیس جمهور وقت آمریکا به120،000 ژاپنی‌-آمریکایی دستور دهد تا به اردوگاه‌ها و بازداشتگاه‌های موقت واقع در غرب آمریکا بروند. بسیاری از این افراد شهروندان آمریکایی بودند و بسیاری از آن‌ها در آمریکا به دنیا آمده بودند.

فعالیت این بازداشتگاه‌ها در سال 1944 قبل از این‌که ژاپن تسلیم آمریکا شود، پایان یافت. اما بسیاری از بازداشت شدگان خانه ها و دارایی های خود را از دست داده بودند. چندین هزار آلمانی-آمریکایی‌ و ایتالیایی-آمریکایی‌ در دوران جنگ جهانی در بین سایرین به اردوگاه‌ها فرستاده شدند. اما وسعت بازداشت ژاپنی‌ها قابل توجه است، مخصوصا با در نظر گرفتن این نکته که حتی یک نفر ژاپنی-آمریکایی به جرم جاسوسی محکوم نشد.

کشوری مرزبندی شده

مرز واقعی این است


برای عموم مردم، مرز یعنی مرزی که میان آمریکا و مکزیک است. اما مرز رسمی ناحیه ای 100 مایلی است که دور تا دور ایالات متحده کشیده شده است-و دو سوم جمعیت ملی را پوشش داده است. تعریف قانونی مرز نیز حائز اهمیت است، زیرا دولت بارها اعلام کرده‌است که می تواند کارهایی "در مرز" انجام دهد تا مهاجرت‌های غیرقانونی و قاچاق را ردیابی کند -که در سایر مناطق نمی‌تواند این کار را انجام دهد- از راه اندازی ایست بازرسی در داخل آمریکا برای بررسی کردن تابعیت رانندگان گرفته تا تشکیل پروفایل نژادی و استفاده از آن.

مسئولان گشت مرزی از سال 2011 در شمال ایالت نیویورک سوار اتوبوس‌ها می‌شدند تا هویت مسافران را بررسی نمایند و به تماس‌های پلیس از فورکز و واشنگتون پاسخ دهند. دستورالعمل جدید دولت فدرال که در دسامبر 2014 اعلام شده، راه را برای محدود کردن مفهوم واژه‌ی "مرز" باز کرده است- اما هنوز روشن نیست که این موضوع اتفاق می افتد یا خیر.

نظامی کردن مرز آمریکا/مکزیک


افزایش امنیت مرزی پدیده‌ای جدید است: تعداد مامورین گشت مرزی در مرز آمریکا و مکزیک از سال 1995 تا 2014 چهار برابر شده است. تمام نواحی این مرز به یک اندازه حالت نظامی به خود نگرفته است: تمرکز بر مناطقی است که احتمال عبور مردم از آن‌جا بیشتر است.

این تشکیلات قرار بود از ورود غیرقانونی جلوگیری کند، اما خروج مهاجران غیرقانونی را، در صورتی که بخواهند برگردند، نیز دشوارتر ساخت. مهاجرانی که زمان خود را بین کار در آمریکا و خانواده در کشور خود تقسیم کرده بودند، خانواده‌های خود را به آمریکا بردند-و جمعیت غیرقانونی افزایش پیدا کرد و آن‌ها در آمریکا مستقر شدند.

قطارهای لا بستیا


قطارهای باربری مکزیک محموله‌هایی چون خودرو و پلاستیک را به سمت شمال و ایالات متحده حمل می‍کنند. هم‌چنین سال‌ها مکزیکی‌ها و مردم آمریکای مرکزی را که امیدوار به عبور از مرز بودند، حمل می‌کردند. سفر در قطارهای لا بستیا (اصطلاحی رایج میان مهاجرانی که در قطارهای باربری پنهان می‌شدند) نه تنها در سیاست بلکه در فرهنگ مردم آمریکا نماد مهاجرت غیرقانونی به آمریکا شد.

این امر هم‌چنین نشان می‌دهد که امنیت مرزی حتی به خارج از مرزهای آمریکا ‌کشیده شده است. دولت مکزیک در سال 2014 پذیرفت که خطوط باربری اصلی را وادار کند تا سریع‌تر حرکت کنند-برنامه‌ای که چندین سال به طول انجامید-به این امید که مهاجران آتی نتوانند سوار قطارها شوند. با در نظر گرفتن این‌که که نظامی شدن مرزهای آمریکا طی مسیر را برای مهاجران خطرناک‌تر کرد، سوال این‌جاست که آیا بستیای سریع‌تر مردم را از مهاجرت باز می‌دارد یا آن‌ها را مجازات می‌کند.

تلاشی داوطلبانه برای شناسایی مهاجرانی که در عبور از مرز جان خود را از دست دادند


هر چقدر تعداد ماموران در بخش‌های پر رفت و آمد بیشتر شد، مهاجران برای مبارزه با ماموران تلاش بیشتری کردند و از مکان‌های خطرناکتری عبور کردند. این امر موجب شد که مرز مرگبارتر شود: مهاجران اغلب در اثر تشنگی یا گرمازدگی در زمان عبور از بیابان جان خود را از دست می‌دادند.

بعضی از گروه‌های شهروندی سعی کردند پایگاه‌های آب فراهم کنند تا از مهاجران محافظت کنند، اما به جرم تشویق مهاجران برای ورود غیرقانونی به آمریکا به دادگاه احضار شدند. مقامات شهر پیما و آریزونا با همکاری گروه حمایت از حقوق بشر، از نقشه‌های جی. آی. اس. استفاده کردند تا مرگ مهاجران در امتداد مرز را ردیابی کنند. 2،187 مرگ در آریزونا فقط در سال های 2001 تا 2014 ثبت شده است.

نقشه ای برای تفهیم "بحران مرز" در سال 2014


پژوهشگران عرصه‌ی مهاجرت تصدیق می‌کنند که مردم بر مبنای دو نوع دلیل تصمیم به مهاجرت می‎گیرند: "عوامل طرد کننده" که مردم را به ترک وطن وادار می‌کند، و "عوامل جذب کننده" که موجب می‌شود آن‌ها برای اقامت به کشور خاصی بروند.

وقتی که ده‍ها هزار نفر از خانواده‌های آمریکای مرکزی و کودکان تنها در بهار و پاییز سال 2014، خود را به ماموران مرزی تگزاس معرفی کردند، بسیاری از آمریکایی‌ها و سیاستمداران "عوامل طرد کننده" مانند طرح اوباما برای دادن حق اقامت موقت به کودکان را عامل این اتفاق دانستند. اما نقشه ای که وزارت امنیت ملی آمریکا تهیه کرده است، و نشان می‌دهد که کودکان تنها از کجا وارد آمریکا می‌شوند، روایت دیگری دارد: مهاجران، از خطرناک‌ترین جوامع و از خطرناک‌ترین کشورهای دنیا مهاجرت کرده اند.

جهانی بدون مرز

مهاجرین از همه‌جای دنیا می‌آیند


از سال 1965 ورود مهاجرین به ایالات متّحدۀ آمریکا به پدیده‌ای کاملاً جهانی تبدیل شده است. دانستن این موضوع یک چیز است و این که آن را پیشاروی خود ببینید چیز دیگری است.

حواله‌ها: کمک‌های خارجی آمریکا از طریق حواله‌ها بیشتر از کمک‌های خارجی دولت این کشور است


بسیاری از مهاجرین وجوهی را به کشور خود می‌فرستند –که حواله خوانده می‌شود- و این کار را یا برای آن انجام می‌دهند که بتوانند پول‌هایشان را پس‌انداز کنند و ملکی بخرند تا بتوانند به وطن خود بازگردند، یا این که با ارسال این پول از اعضای خانواده‌شان که نمی‌توانند خود به ایالات متّحده بیایند پشتیبانی مالی می‌کنند.

در سال 2012 مهاجرین رسماً مبلغ 51 میلیارد دلار در قالب حواله به وطن خود فرستادند که این رقم بسیار بیشتر از بودجۀ کمک‌های خارجی دولت آمریکا در همین سال به مبلغ 39 میلیارد دلار بود. این نقشه گویای آن است که کشورهایی که بیشترین میزان حواله‌ها را دریافت می‌کنند، همیشه کشورهایی نیستند که بیشترین تعداد مهاجرین را در ایالات متّحده دارند، بلکه فقیرترین کشورها بیشترین جمعیت مهاجر به آمریکا را دارا هستند.

گوناگونیِ نهفتۀ مهاجران در آمریکا


سیمای کلیشه‌ایِ مهاجرت به آمریکا در سال 2015 یک سیمای آمریکای لاتینی است. معمولاً آمریکایی‌ها تعداد مهاجرینی که از آمریکای لاتین می‌آیند و خصوصاً این که چه تعداد از آنها مهاجرین غیرمجاز هستند را بیشتر از حدّ واقع براورد می‌کنند. البته این واقعیت دارد که کشورهای آمریکای لاتین بیشتر از مناطق دیگر به ایالات متّحده مهاجر می‌فرستند.

به همین دلیل نیز گاهی لازم است عمیق‌تر نگاه کنیم تا بتوانیم گوناگونیِ واقعی جمعیت مهاجرین را مشاهده کنیم. اگر این نقشه از نیویورک متداول‌ترین زبانِ غیرانگلیسی را در هر محلّه از شهر نشان می‌داد، احتمالاً نقشۀ یکدست و بی‌تنوّعی می‌شد. اما با نشان دادن متداول‌ترین زبان به غیر از انگلیسی یا اسپانیایی، نشان می‌دهد که نیویورک همچنان همانند یک لحاف چهل‌تکّه‌ای از ده‌ها جامعۀ مختلف مهاجر تشکیل شده است.

شهرهای خواهرخواندۀ ال‌پاسو(El Paso) و سیوداد خوارس(Ciudad Juarez)


شاید بتوان گفت که ال‌پاسو و سیوداد خوارس عجیب‌ترین شهرهای خواهرخواندۀ جهان هستند. مرز ایالات متّحده که این دو شهر را از هم جدا کرده است باعث شده محیط این دو شهر بسیار از هم متفاوت باشد؛ ال‌پاسو از خواهرخواندۀ مکزیکی خود بسیار ثروتمندتر است، به علاوه خوارس پایتخت جهانی جرم و جنایت است، حال آن که ال‌پاسو از دیرباز یکی از امن‌ترین شهرهای ایالات متّحدۀ آمریکا بوده است. اما بی‌شک این دو شهر دو نیمۀ یک منطقۀ واحد شهری هستند.

در سال 2011 روزانه چهارده هزار نفر از روی پل پیاده‌رویِ بین دو شهر عبور می‌کردند. در تصویر رنگی ناسا ساختمان‌ها به رنگ خاکستری و پوشش گیاهی به رنگ قرمز نمایش داده شده است. شاید نوار پوشش گیاهی در گوشۀ پایین سمت راستِ تصویر اولین چیزی باشد که توجّه ما را به خود جلب می‌کند که این نشان‌دهندۀ یک مانع مشهود است که مکزیکی‌ها و آمریکایی‌ها را از هم جدا می‌کند. اما در قلب شهر در مرکز تصویر برای این که بتوانیم بگوییم مکزیک کجا تمام می‌شود و آمریکا کجا شروع می‌شود مجبوریم رود ریو گراند را دنبال کنیم.

مطالب مرتبط


سایر مطالب

یکی از مسائل این روزهای آمریکا پدیده ی تعطیلی مال های بزرگ است. هر چند بحران کرونا این روند را...
مطالعه
دونالد ترامپ رئیس جمهور سابق آمریکا این ویدئو را امروز در صفحه اش در شبکه های اجتماعی تروث و تلگرام...
مطالعه
مطالعه
مطالعه
مطالعه
مطالعه
مطالعه
مطالعه
مطالعه
مطالعه
مطالعه
مطالعه
مطالعه
مطالعه
انتشار تصاویر تازه ای متعلق به دوربین های مدار بسته دبستان uvalde ابعاد جدیدی از عملکرد ناکارامد پلیس آمریکا در...
مطالعه
مطالعه
مطالعه
مطالعه
مطالعه
مطالعه