آیا سیستم عدالت قضایی آمریکا مغرضانه عمل می کند؟
۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۷آیا ایالات متحده آمریکا اسلام هراس است؟
۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۷چالش ترامپ با مهاجران غیرقانونی و شهرهای استحفاظی در آمریکا
مسأله ی شهرهای استحفاظی (Sanctuary cities) تازگیها به یک جدالِ جناحیِ تمامعیاردر آمریکا بدل شده است، که حوزههای جمهوریخواه (نظیرِدولتِ فدرال و ایالتهای جمهوریخواه) در یک سوی آن، و ایالتها و شهرهای دموکرات در سوی دیگرِ آن قرار دارند.
شهر استحفاظی چیست؟
«شهرِ استحفاظی» یک اصطلاحِ فنّی نیست و در قانون هیچ مفهومی ندارد.
اما عامهی مردم از این اصطلاحِ غیررسمی برای اشاره به حوزههای محلی (اعم از شهرها و نواحی و گاهاً ایالتهایی) استفاده میکنند که در دستگیری و اخراجِ مهاجرانِ غیرقانونی همکاریِ کامل را با دولتِ فدرال ندارند و در واقع تلاش میکنند با وضع قوانین داخلی محلی باشند برای پناه دادن به مهاجران و حفاظت دربرابر دستگیری و اخراج شدن آنانا. البته این تعریف دارای ابهام است، اما به هر حال به ما می گوید که بینِ مقاماتِ محلی و فدرال بر سرِ اجرای قوانینِ مربوطه اختلافاتی وجود دارد.
دولتِ فدرال در شناسایی و بازداشتِ مهاجران به شدت به دولتهای محلی و ایالتی متکی است. این همکاریها یکی از مهمترین عللِ رشدِ تصاعدیِ اخراجیها در دولتهای بوش و اوباماست: در ابتدایی که بوش بر سرِ کار آمد تعدادِ مهاجرانِ اخراجی ۱۸۹۰۰۰ نفر در سال بود که در اواخرِ دههی ۲۰۰۰ و اوایلِ دههی ۲۰۱۰ به ۴۰۰۰۰۰ نفر رسید.
وقتی ترامپ روی کار آمد، شهردارانِ بسیاری از شهرهای بزرگِ آمریکا علیهِ ترامپ موضع گرفتند و با افتخار شهرهای خود را استحفاظی نامیدند (تا بدین گونه به مهاجرانِ ساکنِ این شهرها اطمینان بدهند که هرچند ممکن است در همه جای آمریکا با استقبال مواجه نشوند، اما در بسیاری از شهرهای آن از جمله نیویورک و شیکاگو همواره موردِ استقبال قرار خواهند گرفت.) و جمهوریخواهان، علاوه بر اینکه اکنون دولتِ فدرال را در اختیار دارند، توانسته اند با انتقادِ مدام از این شهرها، روی هراسی که از مهاجرانِ مجرم وجود دارد موج سواری کنند. و دموکراتها سعی دارند جلوی این مهاجرهراسی های دولت بایستند.
از اینها گذشته، جنگِ استحفاظی به جمعِ قانونگذارانِ ایالتی هم کشیده شده است. اینها اکثراً جمهوریخواهانی هستند که بسیار علاقه دارند برای شهرهایی که درونِ این ایالتها قرار دارند (و اکثراً توسطِ دموکراتها اداره میشوند) قانون و باید و نباید وضع کنند. آنها حتی در ایالتهایی که فاقدِ هرگونه شهرِ استحفاظی هستند، نظیرِ ویرجینیا، نیز بر لوایحی تمرکز کرده اند که راه را بر هر گونه خطِ مشیِ استحفاظی ببندد. سیاستمدارانی که علیهِ چنین لوایحی رأی میدهند خود را در معرضِ هجمههای تبلیغاتی برای انتخاباتِ آینده قرار میدهند
زمانی که دولتِ ترامپ به خاطرِ سیاستهای مهاجرتیِ خشنش (همچون بازداشتِ مهاجران در ساختمانهای دادگستری یا در جلوی خانه هایشان) موردِ انتقاد قرار گرفت، شروع کرد به سرزنشِ شهرهای استحفاظی که آنها او را مجبور به این کارها میکنند. از طرفی هم در بوق و کرنا کرد که قانون را در حوزههای استحفاظی با قاطعیت اعمال خواهد نمود، تا این پیام را به مهاجران بدهد که در اینجور مکانها امنیت ندارند. به همین خاطر، حتی پس از آنکه وزارتِ دادگستری علیهِ کالیفرنیا، به اتهامِ اینکه کارِ اعمالِ قوانینِ مهاجرتی را بسیار مشکل کرده، دادخواست تشکیل میدهد، ICE باز هم همه جای این ایالت سر و کله اش پیداست.
دادخواستِ وزارتِ دادگستری علیهِ یورشهای پلیس به محلِ کارِ افراد، باز هم نتوانست مانع از یورشهای چندین و چندباره ی ICE به فروشگاههای زنجیره ایِ ۷-ایلونِ (۷-Eleven) کالیفرنیا در ماهِ ژانویه گردد که با هدفِ بررسیِ فرمِ آی-۹ کارکنان (مدرکی که وضعیتِ قانونیِ کارکنانِ ایالاتِ متحده را تأیید میکند و همه ی کارکنان باید این مدرک را داشته باشند و همه ی کارفرمایان ملزمند این مدرک را برای پرسنلِ خود تهیه کنند) انجام شده بود. در ماهِ فوریه، پلیسِ ICE طیِ یک عملیاتِ «پاکسازیِ» گسترده در شمالِ کالیفرنیا، بیش از ۱۵۰ مهاجر را دستگیر کرد. به گفتهی برخی از اینان، عواملِ ICE به صورتِ تصادفی سراغِ آنها میرفتند و مدارکشان را جویا میشدند (البته ICE این یک مورد را تا کنون تکذیب کرده است). این نشان میدهد که قوانینِ کالیفرنیا هم جلودارِ ICE نیست.
بازداشتِ مهاجران توسطِ ICE در شهرهای استحفاظی، منطقاً باید خطِ بطلانی باشد بر این تصورکه این شهرها همه ی قوانینِ مهاجرتیِ فدرال را دور میزنند؛ اما نه: مردمی که اینطور محکم به کلیشهی استحفاظی بودنِ شهرها چنگ زده اند، نمی توانند واقعیت را در آغوش بگیرند. این تصور که دموکراتها و «مهاجرانِ غیرقانونی» برای جلوگیری از اعمالِ قانون دست به دستِ هم داده اند نیز به کلیشه های موجود دامن می زند.
«شهرهای استحفاظی» را از یک جهت میتوان با کلیشهی «نواحیِ ورود ممنوع» در اروپا قرین دانست: محلههایی که در تصرفِ مهاجرانِ مسلمان است و حتی پا گذاشتن به آن برای اروپاییانِ سفیدپوست خطرناک است.
حقیقت این است که در اروپا هیچ ناحیهی ورود ممنوعی وجود ندارد، اما رسانههای محافظه کاری همچون فاکس نیوز از صحبت درباره ی آن دست بر نمیدارند. بعضی از محافظه کاران ظاهراً باور دارند که آمریکا هم نواحیِ ورود ممنوعِ خود را دارد. اما آنچه که بیشتر در جامعهی آمریکا ریشه دوانده این تصور است که مقاماتِ محلیِ دموکرات تلاش دارند تا با حمایت از مهاجرانِ غیرقانونی آنها را به ارعابِ آمریکاییها تشویق کنند و از این راه تیشه به ریشهی «آمریکای واقعی» بزنند.
تصویری از تبلیغاتِ انتخاباتیِ شارون انجل، کاندیدای جمهوریخواه، که در آن عکسِ چند جوانِ لاتین با عبارتِ «ILLEGAL ALIENS» به معنای «بیگانگانِ بیمجوز» خودنمایی میکند.
اگر سردمدارانِ فرهنگیِ محافظه کار به فرهنگِ شهرها با دیده ی بدگمانی نمینگریستند، القای چنین هراسی به مردم خیلی سختتر میشد. از بدوِ فرارِ سفیدپوستان از محلاتِ سیاهنشین به حومه نیم دهه میگذرد و در این مدت شهرها همواره مناطقی جرمخیز تلقی شده اند؛ آمریکاییها معمولاً بر این باورند که جرم و جنایت در کشورشان رو به افزایش است، علیرغمِ اینکه میبینند در محلههایی که خود زندگی میکنند جرم کمتر شده است.
از آنجا که فرارِ سفیدان ادارهی شهرها را به دموکراتها سپرده، محافظه کاران به این باور رسیده اند که دموکراتها عاملِ نابسامانیِ شهرها هستند (و آنهایند که برای حفظِ قدرتِ حزبِ خودشان، عمداً شهرها را عقب نگه میدارند). و از آنجا که طیِ دو دههی اخیر، به سببِ هجومِ میلنیالها، شهرها جان و رونقی دوباره گرفته اند (و در نتیجه با دگرباشانِ آمریکایی مدارای بیشتری یافته اند)، این تلقی شکل گرفته که شهرها مکانهایی هستند که «ارزشهای سنتی» در آنها دیگر هیچ اهمیتی ندارد.