با استاد راهنمایم ساعت هشت صبح جلسه دارم. از وقتی که برای فرصت مطالعاتی طولانی رفته به گوگل، چارهای جز این نیست که یا اول صبح یا دم غروب جلسه داشته باشیم.
مطالعهبرنامه حمایتی از کودکان بی پدر
۳ اردیبهشت ۱۳۹۷آمریکا، سرزمین آرزوها
۳ اردیبهشت ۱۳۹۷غذای حلال در مهد کودک
مشاهده صفحه روایت ایرانیان از آمریکاطی درخواست ما، مربی مهد به آشپز سفارش کرده که برای امیرعلی یه منوی جداگانهی وجترین دربیاره. امروز منو رو داد و دیدم یه سری غذاهای جالب تو مایههای فلافل و کتلت سویا خریدن. همهشون رو از آشپز گرفتم و بارکد و محتویاتشون رو چک کردم.
چون توی دیتابیس اپ «اسکن حلال» موجود نبودن، حالا باید با شرکت سازنده تماس بگیرم و یه نکتهی مهم رو چک کنم. هر غذای وجترینی حلال نیست، از اونجا که ممکنه در مرحلهی طعم دهندگی، فرآوری یا پخت و پز از الکل استفاده شده باشه یا یه مادهای مثل Vanilla extract توش ریخته باشن که از الکل بدست آمده.
در صورتِ پشت سر گذاشتنِ این مرحله، قدم بعدی اینه که پیش آشپز برم و با زمینهچینی و بصورت محترمانه ازش بخوام ظروف غذای جداگانهای برای پسر ما اختصاص بده تا مثلاً کاردی که باهاش گوشت رو میبره، توی تهیهی غذای امیرعلی استفاده نشه.
یکی از دوستان ایرانی که توی MIT و استنفورد درس خونده و مذهبی و ولائیه، تعریف میکرد که چند سال پیش توی استنفورد، خانمِ مسئول غذای خوابگاه همکاری خیلی خوبی باهاشون داشته و تعداد زیادی دانشجوی مذهبی که در اون مقطع زمانی در خوابگاه بودن میتونستن از غذای اختصاصی حلالی که براشون طبخ میشه استفاده کنن.
به خانمه گفته بودن از فلان جا میتونی گوشت حلال بگیری و ظروف ما رو برچسب بزن و جدا کن و ایشون با مهربانی پذیرفته. حتی یه مدت برای اینکه از دوجا خرید نکنه، میرفته برای همهی غذاهای خوابگاه گوشت حلال تهیه میکرده!
اینم تعریف کرد که یه جمعی در mit بودن که چند اتاقِ نزدیک به هم در خوابگاه رو گرفتن. این اتاقها یه هال مشترک داشته که فضایی اختصاصی براشون ایجاد میکرده. اینجا شده بود نمازخونهشون و حتی نمازهای صبح رو هم ده بیست نفری به جماعت برگزار میکردن!
یه بار هم رئیس دانشگاه که خانم بوده رو به همراه خانوادهش دعوت کردن که نماز خوندنشون رو از نزدیک ببینه. یه متن انگلیسی از اذکار نماز هم تهیه کردن دادن دستش و ایشون نشسته تماشا کرده و متن رو خونده. حتی میخواستن دعوتش کنن به اسلام که دیگه توفیق نشده :)
حالا دعا کنید خدا در همین حد هوای ما رو هم داشته باشه
چون توی دیتابیس اپ «اسکن حلال» موجود نبودن، حالا باید با شرکت سازنده تماس بگیرم و یه نکتهی مهم رو چک کنم. هر غذای وجترینی حلال نیست، از اونجا که ممکنه در مرحلهی طعم دهندگی، فرآوری یا پخت و پز از الکل استفاده شده باشه یا یه مادهای مثل Vanilla extract توش ریخته باشن که از الکل بدست آمده.
در صورتِ پشت سر گذاشتنِ این مرحله، قدم بعدی اینه که پیش آشپز برم و با زمینهچینی و بصورت محترمانه ازش بخوام ظروف غذای جداگانهای برای پسر ما اختصاص بده تا مثلاً کاردی که باهاش گوشت رو میبره، توی تهیهی غذای امیرعلی استفاده نشه.
یکی از دوستان ایرانی که توی MIT و استنفورد درس خونده و مذهبی و ولائیه، تعریف میکرد که چند سال پیش توی استنفورد، خانمِ مسئول غذای خوابگاه همکاری خیلی خوبی باهاشون داشته و تعداد زیادی دانشجوی مذهبی که در اون مقطع زمانی در خوابگاه بودن میتونستن از غذای اختصاصی حلالی که براشون طبخ میشه استفاده کنن.
به خانمه گفته بودن از فلان جا میتونی گوشت حلال بگیری و ظروف ما رو برچسب بزن و جدا کن و ایشون با مهربانی پذیرفته. حتی یه مدت برای اینکه از دوجا خرید نکنه، میرفته برای همهی غذاهای خوابگاه گوشت حلال تهیه میکرده!
اینم تعریف کرد که یه جمعی در mit بودن که چند اتاقِ نزدیک به هم در خوابگاه رو گرفتن. این اتاقها یه هال مشترک داشته که فضایی اختصاصی براشون ایجاد میکرده. اینجا شده بود نمازخونهشون و حتی نمازهای صبح رو هم ده بیست نفری به جماعت برگزار میکردن!
یه بار هم رئیس دانشگاه که خانم بوده رو به همراه خانوادهش دعوت کردن که نماز خوندنشون رو از نزدیک ببینه. یه متن انگلیسی از اذکار نماز هم تهیه کردن دادن دستش و ایشون نشسته تماشا کرده و متن رو خونده. حتی میخواستن دعوتش کنن به اسلام که دیگه توفیق نشده :)
حالا دعا کنید خدا در همین حد هوای ما رو هم داشته باشه
مطالب مرتبط
همسفر شراب (قسمت سیوهشتم-بخش اول)
۳۰ شهریور ۱۴۰۱
دو خانم جوان که مثل لبنانیها چادر سیاه سر کردهاند و چند خانم محجبهٔ دیگر. باید برگردیم به سرسرا برای گرفتن دفترچهٔ برنامهٔ همایش.
مطالعهسوالات معلم
۲۹ شهریور ۱۴۰۱
معلم دبستان این سوالات رو قبل از شروع شدن سال تحصیلی از والدین پرسیده است
مطالعههمسفر شراب (قسمت سیوهفتم-بخش اول)
۱۵ شهریور ۱۴۰۱
صبح زود راهی دیترویت میشویم. صبح آنقدر زود است که جاده خلوت باشد و من، تنها بیدار جاده که پشت فرمان نشستهام و بقیه خوابند.
مطالعههمسفر شراب (قسمت سیو ششم-بخش پنجم)
۳۰ مرداد ۱۴۰۱
میخواهد خانهاش را بفروشد. میپرسم هنوز زیر قرض بانک است؟ میگوید بله. کنجکاو میشوم در مورد نرخ سود بانکها. میگوید خیلی ساده است. قرار بوده ۲۰ سال و هر ماهی ۲۵۰۰ دلار بدهیم برای خانهای که ۲۵۰ هزار دلار میارزد.
مطالعهآخرین مطالب
غذای حلال در مهد کودک
مشاهده صفحه روایت ایرانیان از آمریکاطی درخواست ما، مربی مهد به آشپز سفارش کرده که برای امیرعلی یه منوی جداگانهی وجترین دربیاره. امروز منو رو داد و دیدم یه سری غذاهای جالب تو مایههای فلافل و کتلت سویا خریدن. همهشون رو از آشپز گرفتم و بارکد و محتویاتشون رو چک کردم.
چون توی دیتابیس اپ «اسکن حلال» موجود نبودن، حالا باید با شرکت سازنده تماس بگیرم و یه نکتهی مهم رو چک کنم. هر غذای وجترینی حلال نیست، از اونجا که ممکنه در مرحلهی طعم دهندگی، فرآوری یا پخت و پز از الکل استفاده شده باشه یا یه مادهای مثل Vanilla extract توش ریخته باشن که از الکل بدست آمده.
در صورتِ پشت سر گذاشتنِ این مرحله، قدم بعدی اینه که پیش آشپز برم و با زمینهچینی و بصورت محترمانه ازش بخوام ظروف غذای جداگانهای برای پسر ما اختصاص بده تا مثلاً کاردی که باهاش گوشت رو میبره، توی تهیهی غذای امیرعلی استفاده نشه.
یکی از دوستان ایرانی که توی MIT و استنفورد درس خونده و مذهبی و ولائیه، تعریف میکرد که چند سال پیش توی استنفورد، خانمِ مسئول غذای خوابگاه همکاری خیلی خوبی باهاشون داشته و تعداد زیادی دانشجوی مذهبی که در اون مقطع زمانی در خوابگاه بودن میتونستن از غذای اختصاصی حلالی که براشون طبخ میشه استفاده کنن.
به خانمه گفته بودن از فلان جا میتونی گوشت حلال بگیری و ظروف ما رو برچسب بزن و جدا کن و ایشون با مهربانی پذیرفته. حتی یه مدت برای اینکه از دوجا خرید نکنه، میرفته برای همهی غذاهای خوابگاه گوشت حلال تهیه میکرده!
اینم تعریف کرد که یه جمعی در mit بودن که چند اتاقِ نزدیک به هم در خوابگاه رو گرفتن. این اتاقها یه هال مشترک داشته که فضایی اختصاصی براشون ایجاد میکرده. اینجا شده بود نمازخونهشون و حتی نمازهای صبح رو هم ده بیست نفری به جماعت برگزار میکردن!
یه بار هم رئیس دانشگاه که خانم بوده رو به همراه خانوادهش دعوت کردن که نماز خوندنشون رو از نزدیک ببینه. یه متن انگلیسی از اذکار نماز هم تهیه کردن دادن دستش و ایشون نشسته تماشا کرده و متن رو خونده. حتی میخواستن دعوتش کنن به اسلام که دیگه توفیق نشده :)
حالا دعا کنید خدا در همین حد هوای ما رو هم داشته باشه
چون توی دیتابیس اپ «اسکن حلال» موجود نبودن، حالا باید با شرکت سازنده تماس بگیرم و یه نکتهی مهم رو چک کنم. هر غذای وجترینی حلال نیست، از اونجا که ممکنه در مرحلهی طعم دهندگی، فرآوری یا پخت و پز از الکل استفاده شده باشه یا یه مادهای مثل Vanilla extract توش ریخته باشن که از الکل بدست آمده.
در صورتِ پشت سر گذاشتنِ این مرحله، قدم بعدی اینه که پیش آشپز برم و با زمینهچینی و بصورت محترمانه ازش بخوام ظروف غذای جداگانهای برای پسر ما اختصاص بده تا مثلاً کاردی که باهاش گوشت رو میبره، توی تهیهی غذای امیرعلی استفاده نشه.
یکی از دوستان ایرانی که توی MIT و استنفورد درس خونده و مذهبی و ولائیه، تعریف میکرد که چند سال پیش توی استنفورد، خانمِ مسئول غذای خوابگاه همکاری خیلی خوبی باهاشون داشته و تعداد زیادی دانشجوی مذهبی که در اون مقطع زمانی در خوابگاه بودن میتونستن از غذای اختصاصی حلالی که براشون طبخ میشه استفاده کنن.
به خانمه گفته بودن از فلان جا میتونی گوشت حلال بگیری و ظروف ما رو برچسب بزن و جدا کن و ایشون با مهربانی پذیرفته. حتی یه مدت برای اینکه از دوجا خرید نکنه، میرفته برای همهی غذاهای خوابگاه گوشت حلال تهیه میکرده!
اینم تعریف کرد که یه جمعی در mit بودن که چند اتاقِ نزدیک به هم در خوابگاه رو گرفتن. این اتاقها یه هال مشترک داشته که فضایی اختصاصی براشون ایجاد میکرده. اینجا شده بود نمازخونهشون و حتی نمازهای صبح رو هم ده بیست نفری به جماعت برگزار میکردن!
یه بار هم رئیس دانشگاه که خانم بوده رو به همراه خانوادهش دعوت کردن که نماز خوندنشون رو از نزدیک ببینه. یه متن انگلیسی از اذکار نماز هم تهیه کردن دادن دستش و ایشون نشسته تماشا کرده و متن رو خونده. حتی میخواستن دعوتش کنن به اسلام که دیگه توفیق نشده :)
حالا دعا کنید خدا در همین حد هوای ما رو هم داشته باشه
مطالب مرتبط
همسفر شراب (قسمت سی و هشتم-بخش دوم)
۱۵ مهر ۱۴۰۱
با استاد راهنمایم ساعت هشت صبح جلسه دارم. از وقتی که برای فرصت مطالعاتی طولانی رفته به گوگل، چارهای جز این نیست که یا اول صبح یا دم غروب جلسه داشته باشیم.
مطالعههمسفر شراب (قسمت سیوهشتم-بخش اول)
۳۰ شهریور ۱۴۰۱
دو خانم جوان که مثل لبنانیها چادر سیاه سر کردهاند و چند خانم محجبهٔ دیگر. باید برگردیم به سرسرا برای گرفتن دفترچهٔ برنامهٔ همایش.
مطالعهسوالات معلم
۲۹ شهریور ۱۴۰۱
معلم دبستان این سوالات رو قبل از شروع شدن سال تحصیلی از والدین پرسیده است
مطالعههمسفر شراب (قسمت سیوهفتم-بخش اول)
۱۵ شهریور ۱۴۰۱
صبح زود راهی دیترویت میشویم. صبح آنقدر زود است که جاده خلوت باشد و من، تنها بیدار جاده که پشت فرمان نشستهام و بقیه خوابند.
مطالعههمسفر شراب (قسمت سیو ششم-بخش پنجم)
۳۰ مرداد ۱۴۰۱
میخواهد خانهاش را بفروشد. میپرسم هنوز زیر قرض بانک است؟ میگوید بله. کنجکاو میشوم در مورد نرخ سود بانکها. میگوید خیلی ساده است. قرار بوده ۲۰ سال و هر ماهی ۲۵۰۰ دلار بدهیم برای خانهای که ۲۵۰ هزار دلار میارزد.
مطالعهآخرین مطالب
ما به ملتی با بیماری مزمن خشونت، تنهایی، افسردگی ، تفرقه و فقر تبدیل شدهایم
۲۰ اسفند ۱۴۰۲
ما به ملتی با بیماری مزمن خشونت، تنهایی، افسردگی ، تفرقه و فقر تبدیل شدهایم ویدئوهای تحلیلی رابرت اف کندی...
مطالعهمستند وضعیت شکست ( Fail State )
۱۵ اسفند ۱۴۰۲
مستند وضعیت شکست Fail State کارگردان : الکس شبانو محصول : سال 2017 آمریکا ژانر : اجتماعی زبان: انگلیسی -...
مطالعهاصلی ترین عوامل شکل گیری اتحاد میان آمریکا و اسرائیل
۱۱ اسفند ۱۴۰۲
اصلی ترین عوامل شکل گیری اتحاد میان آمریکا و اسرائیل ویدئوهای تحلیلی منبع : شبکه الجزیرهآمریکا همیشه مهمترین متحد اسرائیل...
مطالعهچرا نامزدهای ریاست جمهوری آمریکا اینقدر به اسرائیل اهمیت می دهند؟
۱۱ اسفند ۱۴۰۲
چرا نامزدهای ریاست جمهوری آمریکا اینقدر به اسرائیل اهمیت می دهند؟ ویدئوهای تحلیلی منبع : رسانه UNPacked از اوباما تا...
مطالعهداستان اسرائیل چگونه برای مردم آمریکا روایت شده است؟
۱۱ اسفند ۱۴۰۲
داستان اسرائیل چگونه برای مردم آمریکا روایت شده است؟ ویدئوهای تحلیلی منبع : شبکه الجزیرهدر این این ویدئو از برنامه...
مطالعه