با استاد راهنمایم ساعت هشت صبح جلسه دارم. از وقتی که برای فرصت مطالعاتی طولانی رفته به گوگل، چارهای جز این نیست که یا اول صبح یا دم غروب جلسه داشته باشیم.
مطالعهنقص فنی هواپیما و تاخیر پروازها
۵ اردیبهشت ۱۳۹۷در پاسخ یک نقد در خصوص سیستم بازنشستگی در آمریکا
۵ اردیبهشت ۱۳۹۷سیستم مالیاتی آمریکا(قسمت پنجم - رابطه مستقیم پرداخت مالیات با رفتار و عملکرد مسئولین)
مشاهده صفحه روایت ایرانیان از آمریکااز سال ۱۶۰۶ تا ۱۷۷۶ میلادی، انگلیس بخشی از نوار شرقی آمریکا و کانادا رو تحت استعمار خود در آورده بود که به ۱۳ مستعمره معروف شده بود. در این سیزده مستعمره پروتستانهای انگلیسی زبان و با قوانین مرکانتالیستی حکومت میکردند. قوانین مرکانتالیستی به نحوی وضع شده بود که با استفاده از منابع مناطق تحت استعمار، منافع حداکثری انگلیس تامین میشد. به عنوان مثال تعرفههای سنگینی بر کالاهای تولیدیشان وضع میشد ولی تعرفه صادرات کم بود که جنس تولید شده صادر شود، حقوقها در حداقل و مصرف منابع معدنی در حداکثر ممکن بود، مناطق مختلف مستعمره امکان مراوده اقتصادی با هم نداشتند، امکان صادرات طلا و نقره نداشتند، .... در این سیستم اقتصادی، مالیاتهای وضع شده به دولت بریتانیا پرداخت میشد...
در دهههای ۱۷۵۰ و ۱۷۶۰، کمکم اعتراضاتی در ۱۳ مستعمره شکل گرفت که خواهان داشتن نماینده در پارلمان انگلیس شده بود. فعالان اقتصادی اعتقاد داشتند که اگر ما با پرداخت مالیات منافع بریتانیا رو تامین میکنیم، باید نمایندهای در پارلمان بریتانیا داشته باشیم که از منافع ما حمایت کند.
پارلمان بربتانیا با این درخواست مخالفت کرد و این مخالفت باعث همبستگی بیشتر بین سیزده منطقه مستعمره شد. کمکم روابط اقتصادی بین این سیزده منطقه بیشتر شد و بتدریج حس مشترکی بین مناطق مختلف ایجاد شد که پایهگذار تشکیل کشوری به نام ایالات متحده آمریکا شد. این حس جدایی طلبی باعث حمله نظامی انگلیس شد ولی نهایتا در ۴ جولای ۱۷۷۶ انگلیس شکست خورد و کشور ایالات متحده آمریکا تشکیل شد...
در واقع پرداخت مالیات نه تنها از دلایل اصلی تشکیل کشور آمریکا شد، بلکه باعث ارتباط بین مردم و ارکان قدرت گردید. مردمی که مالیات پرداخت میکنند، افرادی را به مراکز قدرت میفرستند که از منافعشان به بهترین نحو حمایت کنند. صاحبان قدرت نیز برای حضور و بقای در قدرت، میبایست به فکر تامین منافع مردم باشند، پس داشتن تخصص، پاسخگو بودن و احترام به مردم و ... از حداقل های کسب قدرت خواهد بود.
متاسفانه یکی از مشکلات اساسی ایران، عدم ارتباط واقعی بین مراکز قدرت و نیازهای واقعی جامعه است. این عدم ارتباط را باید در عدم پرداخت مالیات توسط عموم مردم و عدم کارکرد رسانهها در نقش واقعیشان (که خارج از بحث این نوشتار است) جست.
دولتی که برای امور روزانهاش نیازمند پرداخت مالیات مردم باشد، به آنها احترام میگذارد و سعی در حل مشکلاتشان دارد. بنابراین انتخاب افراد متخصص جهت حل مشکلات، وظیفه چنین دولتی خواهد بود.
ولی دولتی که نیاز روزانهاش از پول فروش نفت تامین میشود، در فصل انتخابات به دنبال کسب رضایت مردم و شکست رقباست و پس از انتخابات که نظارتی از مردم احساس نمیکند، به دنبال جنجال رسانهای به منظور پرت کردن حواس مردم است.
در دولت متکی به نفت، قدرتمداران برای حل مشکلات شعار میدهند و عملا از رانت نفتی برای منافع خود استفاده میکنند ولی هیچ کس مسئول آسیبهای جامعه نیست. چنین دولتی مسئول کاهش نرخ بیکاری، اعتیاد و ناهنجاریهای اجتماعی نیست. هیچ وقت خروجی چنین دولتی حل مشکل ترافیک وحشتناک، آلودگی وسیع و کشنده و رفع محرومیت حاشیه شهرهای بزرگ، از جمله تهران نبوده است.
در دولت نفتی، افراد بر اساس تخصصشان برای انجام امور انتخاب نمیشوند، بلکه نزدیکی به مراکز قدرت نقش اساسی در انتخاب افراد خواهد داشت. در چنین دولتی، آقازادهها رشد خواهند کرد، قراردادهای مهم محرمانه و مخفی خواهند بود و انتقاد از آن خلاف امنیت ملی تلقی میشود، ولی جریمه های آن گریبان همه ایرانیان را خواهد گرفت.
در دولت نفتی، سردمداران قدرت با استفاده از رانتهای متعدد به ثروتهای بادآورده و نجومی میرسند ولی با مردم با توهین و بی حرمتی برخورد میکنند و خود را نسبت به هیچکس پاسخگو نمیبینند. در چنین دولتی مشکلات مردم که حل نمیشود ولی مردم هر هفته با توهینهای مسئولین نوازش میشوند. فلان مسئول اجرایی کشور که امروز بخشی از مردم را "نفهم" خطاب کرده، هفته پیش "کودک" خطابشان کرده بوده، قبلتر بیسواد و بزدل و ....
چنین خصوصیاتی بطور کم و بیش در همه دولتهای پس از انقلاب و البته پیش از آن قابل رویت است. در چنین شرایطی میبایست به فکر حل ریشهای این مشکل بود.
شاید توجیه بخش قابل توجهی از مردمی که از پرداخت مالیات فرار میکنند اشاره به اختلاس مسئولین، هدر دادن بودجهها و ... باشد، ولی مردمی که از جیب مالیات میدهند، در انتخاب مسئولین متخصص و شایسته اهتمام بیشتری دارند و هزینه کرد درست مالیاتشان را از مسئولین طلب میکنند. چنین مسئولینی نه اختلاس میکنند و نه بودجه را هدر میدهند.
در دهههای ۱۷۵۰ و ۱۷۶۰، کمکم اعتراضاتی در ۱۳ مستعمره شکل گرفت که خواهان داشتن نماینده در پارلمان انگلیس شده بود. فعالان اقتصادی اعتقاد داشتند که اگر ما با پرداخت مالیات منافع بریتانیا رو تامین میکنیم، باید نمایندهای در پارلمان بریتانیا داشته باشیم که از منافع ما حمایت کند.
پارلمان بربتانیا با این درخواست مخالفت کرد و این مخالفت باعث همبستگی بیشتر بین سیزده منطقه مستعمره شد. کمکم روابط اقتصادی بین این سیزده منطقه بیشتر شد و بتدریج حس مشترکی بین مناطق مختلف ایجاد شد که پایهگذار تشکیل کشوری به نام ایالات متحده آمریکا شد. این حس جدایی طلبی باعث حمله نظامی انگلیس شد ولی نهایتا در ۴ جولای ۱۷۷۶ انگلیس شکست خورد و کشور ایالات متحده آمریکا تشکیل شد...
در واقع پرداخت مالیات نه تنها از دلایل اصلی تشکیل کشور آمریکا شد، بلکه باعث ارتباط بین مردم و ارکان قدرت گردید. مردمی که مالیات پرداخت میکنند، افرادی را به مراکز قدرت میفرستند که از منافعشان به بهترین نحو حمایت کنند. صاحبان قدرت نیز برای حضور و بقای در قدرت، میبایست به فکر تامین منافع مردم باشند، پس داشتن تخصص، پاسخگو بودن و احترام به مردم و ... از حداقل های کسب قدرت خواهد بود.
متاسفانه یکی از مشکلات اساسی ایران، عدم ارتباط واقعی بین مراکز قدرت و نیازهای واقعی جامعه است. این عدم ارتباط را باید در عدم پرداخت مالیات توسط عموم مردم و عدم کارکرد رسانهها در نقش واقعیشان (که خارج از بحث این نوشتار است) جست.
دولتی که برای امور روزانهاش نیازمند پرداخت مالیات مردم باشد، به آنها احترام میگذارد و سعی در حل مشکلاتشان دارد. بنابراین انتخاب افراد متخصص جهت حل مشکلات، وظیفه چنین دولتی خواهد بود.
ولی دولتی که نیاز روزانهاش از پول فروش نفت تامین میشود، در فصل انتخابات به دنبال کسب رضایت مردم و شکست رقباست و پس از انتخابات که نظارتی از مردم احساس نمیکند، به دنبال جنجال رسانهای به منظور پرت کردن حواس مردم است.
در دولت متکی به نفت، قدرتمداران برای حل مشکلات شعار میدهند و عملا از رانت نفتی برای منافع خود استفاده میکنند ولی هیچ کس مسئول آسیبهای جامعه نیست. چنین دولتی مسئول کاهش نرخ بیکاری، اعتیاد و ناهنجاریهای اجتماعی نیست. هیچ وقت خروجی چنین دولتی حل مشکل ترافیک وحشتناک، آلودگی وسیع و کشنده و رفع محرومیت حاشیه شهرهای بزرگ، از جمله تهران نبوده است.
در دولت نفتی، افراد بر اساس تخصصشان برای انجام امور انتخاب نمیشوند، بلکه نزدیکی به مراکز قدرت نقش اساسی در انتخاب افراد خواهد داشت. در چنین دولتی، آقازادهها رشد خواهند کرد، قراردادهای مهم محرمانه و مخفی خواهند بود و انتقاد از آن خلاف امنیت ملی تلقی میشود، ولی جریمه های آن گریبان همه ایرانیان را خواهد گرفت.
در دولت نفتی، سردمداران قدرت با استفاده از رانتهای متعدد به ثروتهای بادآورده و نجومی میرسند ولی با مردم با توهین و بی حرمتی برخورد میکنند و خود را نسبت به هیچکس پاسخگو نمیبینند. در چنین دولتی مشکلات مردم که حل نمیشود ولی مردم هر هفته با توهینهای مسئولین نوازش میشوند. فلان مسئول اجرایی کشور که امروز بخشی از مردم را "نفهم" خطاب کرده، هفته پیش "کودک" خطابشان کرده بوده، قبلتر بیسواد و بزدل و ....
چنین خصوصیاتی بطور کم و بیش در همه دولتهای پس از انقلاب و البته پیش از آن قابل رویت است. در چنین شرایطی میبایست به فکر حل ریشهای این مشکل بود.
شاید توجیه بخش قابل توجهی از مردمی که از پرداخت مالیات فرار میکنند اشاره به اختلاس مسئولین، هدر دادن بودجهها و ... باشد، ولی مردمی که از جیب مالیات میدهند، در انتخاب مسئولین متخصص و شایسته اهتمام بیشتری دارند و هزینه کرد درست مالیاتشان را از مسئولین طلب میکنند. چنین مسئولینی نه اختلاس میکنند و نه بودجه را هدر میدهند.
مطالب مرتبط
همسفر شراب (قسمت سیوهشتم-بخش اول)
۳۰ شهریور ۱۴۰۱
دو خانم جوان که مثل لبنانیها چادر سیاه سر کردهاند و چند خانم محجبهٔ دیگر. باید برگردیم به سرسرا برای گرفتن دفترچهٔ برنامهٔ همایش.
مطالعهسوالات معلم
۲۹ شهریور ۱۴۰۱
معلم دبستان این سوالات رو قبل از شروع شدن سال تحصیلی از والدین پرسیده است
مطالعههمسفر شراب (قسمت سیوهفتم-بخش اول)
۱۵ شهریور ۱۴۰۱
صبح زود راهی دیترویت میشویم. صبح آنقدر زود است که جاده خلوت باشد و من، تنها بیدار جاده که پشت فرمان نشستهام و بقیه خوابند.
مطالعههمسفر شراب (قسمت سیو ششم-بخش پنجم)
۳۰ مرداد ۱۴۰۱
میخواهد خانهاش را بفروشد. میپرسم هنوز زیر قرض بانک است؟ میگوید بله. کنجکاو میشوم در مورد نرخ سود بانکها. میگوید خیلی ساده است. قرار بوده ۲۰ سال و هر ماهی ۲۵۰۰ دلار بدهیم برای خانهای که ۲۵۰ هزار دلار میارزد.
مطالعهآخرین مطالب
سیستم مالیاتی آمریکا(قسمت پنجم - رابطه مستقیم پرداخت مالیات با رفتار و عملکرد مسئولین)
مشاهده صفحه روایت ایرانیان از آمریکااز سال ۱۶۰۶ تا ۱۷۷۶ میلادی، انگلیس بخشی از نوار شرقی آمریکا و کانادا رو تحت استعمار خود در آورده بود که به ۱۳ مستعمره معروف شده بود. در این سیزده مستعمره پروتستانهای انگلیسی زبان و با قوانین مرکانتالیستی حکومت میکردند. قوانین مرکانتالیستی به نحوی وضع شده بود که با استفاده از منابع مناطق تحت استعمار، منافع حداکثری انگلیس تامین میشد. به عنوان مثال تعرفههای سنگینی بر کالاهای تولیدیشان وضع میشد ولی تعرفه صادرات کم بود که جنس تولید شده صادر شود، حقوقها در حداقل و مصرف منابع معدنی در حداکثر ممکن بود، مناطق مختلف مستعمره امکان مراوده اقتصادی با هم نداشتند، امکان صادرات طلا و نقره نداشتند، .... در این سیستم اقتصادی، مالیاتهای وضع شده به دولت بریتانیا پرداخت میشد...
در دهههای ۱۷۵۰ و ۱۷۶۰، کمکم اعتراضاتی در ۱۳ مستعمره شکل گرفت که خواهان داشتن نماینده در پارلمان انگلیس شده بود. فعالان اقتصادی اعتقاد داشتند که اگر ما با پرداخت مالیات منافع بریتانیا رو تامین میکنیم، باید نمایندهای در پارلمان بریتانیا داشته باشیم که از منافع ما حمایت کند.
پارلمان بربتانیا با این درخواست مخالفت کرد و این مخالفت باعث همبستگی بیشتر بین سیزده منطقه مستعمره شد. کمکم روابط اقتصادی بین این سیزده منطقه بیشتر شد و بتدریج حس مشترکی بین مناطق مختلف ایجاد شد که پایهگذار تشکیل کشوری به نام ایالات متحده آمریکا شد. این حس جدایی طلبی باعث حمله نظامی انگلیس شد ولی نهایتا در ۴ جولای ۱۷۷۶ انگلیس شکست خورد و کشور ایالات متحده آمریکا تشکیل شد...
در واقع پرداخت مالیات نه تنها از دلایل اصلی تشکیل کشور آمریکا شد، بلکه باعث ارتباط بین مردم و ارکان قدرت گردید. مردمی که مالیات پرداخت میکنند، افرادی را به مراکز قدرت میفرستند که از منافعشان به بهترین نحو حمایت کنند. صاحبان قدرت نیز برای حضور و بقای در قدرت، میبایست به فکر تامین منافع مردم باشند، پس داشتن تخصص، پاسخگو بودن و احترام به مردم و ... از حداقل های کسب قدرت خواهد بود.
متاسفانه یکی از مشکلات اساسی ایران، عدم ارتباط واقعی بین مراکز قدرت و نیازهای واقعی جامعه است. این عدم ارتباط را باید در عدم پرداخت مالیات توسط عموم مردم و عدم کارکرد رسانهها در نقش واقعیشان (که خارج از بحث این نوشتار است) جست.
دولتی که برای امور روزانهاش نیازمند پرداخت مالیات مردم باشد، به آنها احترام میگذارد و سعی در حل مشکلاتشان دارد. بنابراین انتخاب افراد متخصص جهت حل مشکلات، وظیفه چنین دولتی خواهد بود.
ولی دولتی که نیاز روزانهاش از پول فروش نفت تامین میشود، در فصل انتخابات به دنبال کسب رضایت مردم و شکست رقباست و پس از انتخابات که نظارتی از مردم احساس نمیکند، به دنبال جنجال رسانهای به منظور پرت کردن حواس مردم است.
در دولت متکی به نفت، قدرتمداران برای حل مشکلات شعار میدهند و عملا از رانت نفتی برای منافع خود استفاده میکنند ولی هیچ کس مسئول آسیبهای جامعه نیست. چنین دولتی مسئول کاهش نرخ بیکاری، اعتیاد و ناهنجاریهای اجتماعی نیست. هیچ وقت خروجی چنین دولتی حل مشکل ترافیک وحشتناک، آلودگی وسیع و کشنده و رفع محرومیت حاشیه شهرهای بزرگ، از جمله تهران نبوده است.
در دولت نفتی، افراد بر اساس تخصصشان برای انجام امور انتخاب نمیشوند، بلکه نزدیکی به مراکز قدرت نقش اساسی در انتخاب افراد خواهد داشت. در چنین دولتی، آقازادهها رشد خواهند کرد، قراردادهای مهم محرمانه و مخفی خواهند بود و انتقاد از آن خلاف امنیت ملی تلقی میشود، ولی جریمه های آن گریبان همه ایرانیان را خواهد گرفت.
در دولت نفتی، سردمداران قدرت با استفاده از رانتهای متعدد به ثروتهای بادآورده و نجومی میرسند ولی با مردم با توهین و بی حرمتی برخورد میکنند و خود را نسبت به هیچکس پاسخگو نمیبینند. در چنین دولتی مشکلات مردم که حل نمیشود ولی مردم هر هفته با توهینهای مسئولین نوازش میشوند. فلان مسئول اجرایی کشور که امروز بخشی از مردم را "نفهم" خطاب کرده، هفته پیش "کودک" خطابشان کرده بوده، قبلتر بیسواد و بزدل و ....
چنین خصوصیاتی بطور کم و بیش در همه دولتهای پس از انقلاب و البته پیش از آن قابل رویت است. در چنین شرایطی میبایست به فکر حل ریشهای این مشکل بود.
شاید توجیه بخش قابل توجهی از مردمی که از پرداخت مالیات فرار میکنند اشاره به اختلاس مسئولین، هدر دادن بودجهها و ... باشد، ولی مردمی که از جیب مالیات میدهند، در انتخاب مسئولین متخصص و شایسته اهتمام بیشتری دارند و هزینه کرد درست مالیاتشان را از مسئولین طلب میکنند. چنین مسئولینی نه اختلاس میکنند و نه بودجه را هدر میدهند.
در دهههای ۱۷۵۰ و ۱۷۶۰، کمکم اعتراضاتی در ۱۳ مستعمره شکل گرفت که خواهان داشتن نماینده در پارلمان انگلیس شده بود. فعالان اقتصادی اعتقاد داشتند که اگر ما با پرداخت مالیات منافع بریتانیا رو تامین میکنیم، باید نمایندهای در پارلمان بریتانیا داشته باشیم که از منافع ما حمایت کند.
پارلمان بربتانیا با این درخواست مخالفت کرد و این مخالفت باعث همبستگی بیشتر بین سیزده منطقه مستعمره شد. کمکم روابط اقتصادی بین این سیزده منطقه بیشتر شد و بتدریج حس مشترکی بین مناطق مختلف ایجاد شد که پایهگذار تشکیل کشوری به نام ایالات متحده آمریکا شد. این حس جدایی طلبی باعث حمله نظامی انگلیس شد ولی نهایتا در ۴ جولای ۱۷۷۶ انگلیس شکست خورد و کشور ایالات متحده آمریکا تشکیل شد...
در واقع پرداخت مالیات نه تنها از دلایل اصلی تشکیل کشور آمریکا شد، بلکه باعث ارتباط بین مردم و ارکان قدرت گردید. مردمی که مالیات پرداخت میکنند، افرادی را به مراکز قدرت میفرستند که از منافعشان به بهترین نحو حمایت کنند. صاحبان قدرت نیز برای حضور و بقای در قدرت، میبایست به فکر تامین منافع مردم باشند، پس داشتن تخصص، پاسخگو بودن و احترام به مردم و ... از حداقل های کسب قدرت خواهد بود.
متاسفانه یکی از مشکلات اساسی ایران، عدم ارتباط واقعی بین مراکز قدرت و نیازهای واقعی جامعه است. این عدم ارتباط را باید در عدم پرداخت مالیات توسط عموم مردم و عدم کارکرد رسانهها در نقش واقعیشان (که خارج از بحث این نوشتار است) جست.
دولتی که برای امور روزانهاش نیازمند پرداخت مالیات مردم باشد، به آنها احترام میگذارد و سعی در حل مشکلاتشان دارد. بنابراین انتخاب افراد متخصص جهت حل مشکلات، وظیفه چنین دولتی خواهد بود.
ولی دولتی که نیاز روزانهاش از پول فروش نفت تامین میشود، در فصل انتخابات به دنبال کسب رضایت مردم و شکست رقباست و پس از انتخابات که نظارتی از مردم احساس نمیکند، به دنبال جنجال رسانهای به منظور پرت کردن حواس مردم است.
در دولت متکی به نفت، قدرتمداران برای حل مشکلات شعار میدهند و عملا از رانت نفتی برای منافع خود استفاده میکنند ولی هیچ کس مسئول آسیبهای جامعه نیست. چنین دولتی مسئول کاهش نرخ بیکاری، اعتیاد و ناهنجاریهای اجتماعی نیست. هیچ وقت خروجی چنین دولتی حل مشکل ترافیک وحشتناک، آلودگی وسیع و کشنده و رفع محرومیت حاشیه شهرهای بزرگ، از جمله تهران نبوده است.
در دولت نفتی، افراد بر اساس تخصصشان برای انجام امور انتخاب نمیشوند، بلکه نزدیکی به مراکز قدرت نقش اساسی در انتخاب افراد خواهد داشت. در چنین دولتی، آقازادهها رشد خواهند کرد، قراردادهای مهم محرمانه و مخفی خواهند بود و انتقاد از آن خلاف امنیت ملی تلقی میشود، ولی جریمه های آن گریبان همه ایرانیان را خواهد گرفت.
در دولت نفتی، سردمداران قدرت با استفاده از رانتهای متعدد به ثروتهای بادآورده و نجومی میرسند ولی با مردم با توهین و بی حرمتی برخورد میکنند و خود را نسبت به هیچکس پاسخگو نمیبینند. در چنین دولتی مشکلات مردم که حل نمیشود ولی مردم هر هفته با توهینهای مسئولین نوازش میشوند. فلان مسئول اجرایی کشور که امروز بخشی از مردم را "نفهم" خطاب کرده، هفته پیش "کودک" خطابشان کرده بوده، قبلتر بیسواد و بزدل و ....
چنین خصوصیاتی بطور کم و بیش در همه دولتهای پس از انقلاب و البته پیش از آن قابل رویت است. در چنین شرایطی میبایست به فکر حل ریشهای این مشکل بود.
شاید توجیه بخش قابل توجهی از مردمی که از پرداخت مالیات فرار میکنند اشاره به اختلاس مسئولین، هدر دادن بودجهها و ... باشد، ولی مردمی که از جیب مالیات میدهند، در انتخاب مسئولین متخصص و شایسته اهتمام بیشتری دارند و هزینه کرد درست مالیاتشان را از مسئولین طلب میکنند. چنین مسئولینی نه اختلاس میکنند و نه بودجه را هدر میدهند.
مطالب مرتبط
همسفر شراب (قسمت سی و هشتم-بخش دوم)
۱۵ مهر ۱۴۰۱
با استاد راهنمایم ساعت هشت صبح جلسه دارم. از وقتی که برای فرصت مطالعاتی طولانی رفته به گوگل، چارهای جز این نیست که یا اول صبح یا دم غروب جلسه داشته باشیم.
مطالعههمسفر شراب (قسمت سیوهشتم-بخش اول)
۳۰ شهریور ۱۴۰۱
دو خانم جوان که مثل لبنانیها چادر سیاه سر کردهاند و چند خانم محجبهٔ دیگر. باید برگردیم به سرسرا برای گرفتن دفترچهٔ برنامهٔ همایش.
مطالعهسوالات معلم
۲۹ شهریور ۱۴۰۱
معلم دبستان این سوالات رو قبل از شروع شدن سال تحصیلی از والدین پرسیده است
مطالعههمسفر شراب (قسمت سیوهفتم-بخش اول)
۱۵ شهریور ۱۴۰۱
صبح زود راهی دیترویت میشویم. صبح آنقدر زود است که جاده خلوت باشد و من، تنها بیدار جاده که پشت فرمان نشستهام و بقیه خوابند.
مطالعههمسفر شراب (قسمت سیو ششم-بخش پنجم)
۳۰ مرداد ۱۴۰۱
میخواهد خانهاش را بفروشد. میپرسم هنوز زیر قرض بانک است؟ میگوید بله. کنجکاو میشوم در مورد نرخ سود بانکها. میگوید خیلی ساده است. قرار بوده ۲۰ سال و هر ماهی ۲۵۰۰ دلار بدهیم برای خانهای که ۲۵۰ هزار دلار میارزد.
مطالعهآخرین مطالب
ما به ملتی با بیماری مزمن خشونت، تنهایی، افسردگی ، تفرقه و فقر تبدیل شدهایم
۲۰ اسفند ۱۴۰۲
ما به ملتی با بیماری مزمن خشونت، تنهایی، افسردگی ، تفرقه و فقر تبدیل شدهایم ویدئوهای تحلیلی رابرت اف کندی...
مطالعهمستند وضعیت شکست ( Fail State )
۱۵ اسفند ۱۴۰۲
مستند وضعیت شکست Fail State کارگردان : الکس شبانو محصول : سال 2017 آمریکا ژانر : اجتماعی زبان: انگلیسی -...
مطالعهاصلی ترین عوامل شکل گیری اتحاد میان آمریکا و اسرائیل
۱۱ اسفند ۱۴۰۲
اصلی ترین عوامل شکل گیری اتحاد میان آمریکا و اسرائیل ویدئوهای تحلیلی منبع : شبکه الجزیرهآمریکا همیشه مهمترین متحد اسرائیل...
مطالعهچرا نامزدهای ریاست جمهوری آمریکا اینقدر به اسرائیل اهمیت می دهند؟
۱۱ اسفند ۱۴۰۲
چرا نامزدهای ریاست جمهوری آمریکا اینقدر به اسرائیل اهمیت می دهند؟ ویدئوهای تحلیلی منبع : رسانه UNPacked از اوباما تا...
مطالعهداستان اسرائیل چگونه برای مردم آمریکا روایت شده است؟
۱۱ اسفند ۱۴۰۲
داستان اسرائیل چگونه برای مردم آمریکا روایت شده است؟ ویدئوهای تحلیلی منبع : شبکه الجزیرهدر این این ویدئو از برنامه...
مطالعه