با استاد راهنمایم ساعت هشت صبح جلسه دارم. از وقتی که برای فرصت مطالعاتی طولانی رفته به گوگل، چارهای جز این نیست که یا اول صبح یا دم غروب جلسه داشته باشیم.
مطالعهمهدک کودک
۱۶ دی ۱۳۹۶سفارش غذا در رستوران های آمریکا
۱۶ دی ۱۳۹۶ویزای دانشجویی (قسمت ششم)
مشاهده صفحه روایت ایرانیان از آمریکابرای یه سفر یک ماهه تحقیقاتی اومده بودیم سانتیاگو پایتخت شیلی. دخترم مریض شده بود و خانمم باید سریع برمیگشت آمریکا که امتحان جامع دکترا رو بده. در همین حین خبرهای بدی از ایران رسید. مادر همسرم که حدود یک سال قبل از این دچار سکته مغزی شده بود، جواب تلفنهای ما رو نمیداد. حدس میزدیم که اتفاق بدی افتاده و نمیخوان به ما بگن. خلاصه اقامت در شیلی سخت شده بود.
مذاکرات هستهای ایران با قدرتهای جهانی تمام شده بود و اوایل ژانویه بود که برجام اجرایی شد. روزنامههای طرفدار دولت بهشت رو برامون توصیف میکردن و رییس جمهور از ترک در دیوار تحریمها میگفت. با همه این اوصاف و در نظر گرفتن شعار افزایش عزت پاسپورت، مطالبه اخذ ویزای آمریکا در مدت معقول، حداقل انتظارما دانشجوها بود. ۴ هفته از اقامت مون در سانتیاگو گذشت ولی ویزای ما صادر نشد! ما موندیم و هزار جور مشکلات! مثل بقیه مردم، عایدی ما از برجام "تقریبا هیچ" بود...
باید بلیط برگشت به سمت آمریکا رو عوض میکردم و نمیدونستم برای چه تاریخی بگیرم. مجددا برای استخاره زنگ زدم به آقای عبدخدایی. استخاره کردم که دو هفته پرواز رو عقب بندازم ولی جواب استخاره بد بود. خواستم ۳ هفته سفر رو عقب بندازم گفت به کفار اعتماد نکن که ضرر میکنی. استخاره کردم برای ۴ هفته گفت این خوبه، رحمتی از پروردگار میاد و مشکلت حل میشه. بلیط رو ۴ هفته عقب انداختم ولی از اینکه باید ۴ هفته دیگه این شرایط رو تحمل میکردم دمق بودم...
اقامت بیشتر در شیلی باعث شد یه مقدار از فضای درس و ریسرچ بیرون بیام و بیشتر با فرهنگ مردم و تاریخ شیلی آشنا بشم. مضافا با یه مسجد هم آشنا شدیم که باعث شد با جامعه بسیار کوچیک شیعیان شیلی آشنا شیم.
شیلی کشوریست در جنوبی ترین قسمت نیمکره غربی زمین. تا بحال شنیدین میگن ته دنیا؟ میشه شیلی! کشوری با منابع معدنی فراوان، تامین کننده یک سوم کل مس مصرفی دنیا، با جاذبههای توریستی بسیار متنوع و جذاب در جنوب و شمال کشور. طولانیترین کشور دنیا با ساحل سراسری در قسمت غربی کشور. با جمعیتی حدود ۱۸ میلیون نفر، و تنها کشور در آمریکای جنوبی که مردمش برای سفر به آمریکا نیاز به ویزا ندارن...
هر روز بعد از ظهر که از دانشگاه برمیگشتم خونه کافهها و بارها توجهم رو جلب میکرد، مردم اعتیاد شدیدی به مشروبات الکلی داشتند. یه بار تو دانشگاه از یکی پرسیدم چرا شما اینقدر مشروب میخورید؟ از جوابش فهمیدم مشروب در شیلی خیلی ارزونه! نوع لباس پوشیدن خانمها بسیار بد و زننده، و روابط پسرها و دخترها در خیابون و پارک تفاوت چندانی با اندرونی خونه نداشت... سگهای ولگرد و بیصاحب همه جا به وفور پیدا میشد و بوی ادرار سگها در آسانسورهای مترو آدم رو خفه میکرد...
از یکی از اساتید دانشگاه راجع به حداقل حقوق و متوسط درآمد مردم شیلی پرسیدم، جواب داد حداقل حقوق حدود ۲۵۰ دلار و متوسط حقوق حدود ۷۰۰ دلار در ماه! تعجب کردم، برای کشوری با این همه امکانات و این جمعیت کم درآمد خیلی کمی بود! با اینکه درآمد کم بود ولی قیمت اغلب اجناس از آمریکا گرونتر بود. اغلب مردم اجاره نشین بودن و پول خرید آپارتمان رو نداشتند. به دلیل ارزش کم پول شیلی، ماشین دار شدن هم آسان نبود، خیلی گرون در میومد...
مسئول مسجدی که باهاش آشنا شده بودیم خیلی خوب با ما رفتار میکرد. ایرانیها رو خیلی دوست داشت، میگفت سنی بوده و با یه کتاب از امام جعفر صادق که از سفارت ایران گرفته بود شیعه شده. یه روز بهم گفت میخوام در سانتیاگو بچرخونمت. رفتیم مرکز شهر و پیاده ما رو جاهای مختلف برد. به کاخ ریاست جمهوری که رسیدیم برام جریان کودتای پینوشه و کشته شدن سالوادور آلنده رو تعریف کرد. گفت قبل از کودتا، سازمان سیا اقتصاد شیلی رو مختل کرد بطوریکه حتی کامیونها بار جابجا نمیکردن! با دست بهم نشون داد که تانکها تا ۱۰۰ متری کاخ ریاست جمهوری اومدن و هواپیماها در هوا بمباران رو شروع کردند و آلنده رو کشتند. اعتراض مردم به کودتا هم با مشت آهنین جواب داده شد و همون روزهای اول حدود ۳۰ هزار نفر اطراف کاخ ریاست جمهوری کشته شدند و جسدهاشون لای دیوارها دفن شد...
سرنوشت مردم شیلی من رو به فکر فرو برد. منابع معدنی و طبیعی متنوع، و جمعیت کم باعث ایجاد اقتصاد قوی برای مردم نشده بود. اینجا بود که فهمیدم از نظر قدرتهای جهانی خیلی خوبه که شما به مشروبات الکلی و فساد جنسی مشغول باشی که شرکتهای آمریکایی سود استخراج و فروش منابع معدنی شما رو ببرند! بله اگر در برابر استکبار گوسفند باشی و اعتراض نکنی اعتبار پاسپورتت زیاد میشه، مثل قبل از انقلاب خودمون!
مذاکرات هستهای ایران با قدرتهای جهانی تمام شده بود و اوایل ژانویه بود که برجام اجرایی شد. روزنامههای طرفدار دولت بهشت رو برامون توصیف میکردن و رییس جمهور از ترک در دیوار تحریمها میگفت. با همه این اوصاف و در نظر گرفتن شعار افزایش عزت پاسپورت، مطالبه اخذ ویزای آمریکا در مدت معقول، حداقل انتظارما دانشجوها بود. ۴ هفته از اقامت مون در سانتیاگو گذشت ولی ویزای ما صادر نشد! ما موندیم و هزار جور مشکلات! مثل بقیه مردم، عایدی ما از برجام "تقریبا هیچ" بود...
باید بلیط برگشت به سمت آمریکا رو عوض میکردم و نمیدونستم برای چه تاریخی بگیرم. مجددا برای استخاره زنگ زدم به آقای عبدخدایی. استخاره کردم که دو هفته پرواز رو عقب بندازم ولی جواب استخاره بد بود. خواستم ۳ هفته سفر رو عقب بندازم گفت به کفار اعتماد نکن که ضرر میکنی. استخاره کردم برای ۴ هفته گفت این خوبه، رحمتی از پروردگار میاد و مشکلت حل میشه. بلیط رو ۴ هفته عقب انداختم ولی از اینکه باید ۴ هفته دیگه این شرایط رو تحمل میکردم دمق بودم...
اقامت بیشتر در شیلی باعث شد یه مقدار از فضای درس و ریسرچ بیرون بیام و بیشتر با فرهنگ مردم و تاریخ شیلی آشنا بشم. مضافا با یه مسجد هم آشنا شدیم که باعث شد با جامعه بسیار کوچیک شیعیان شیلی آشنا شیم.
شیلی کشوریست در جنوبی ترین قسمت نیمکره غربی زمین. تا بحال شنیدین میگن ته دنیا؟ میشه شیلی! کشوری با منابع معدنی فراوان، تامین کننده یک سوم کل مس مصرفی دنیا، با جاذبههای توریستی بسیار متنوع و جذاب در جنوب و شمال کشور. طولانیترین کشور دنیا با ساحل سراسری در قسمت غربی کشور. با جمعیتی حدود ۱۸ میلیون نفر، و تنها کشور در آمریکای جنوبی که مردمش برای سفر به آمریکا نیاز به ویزا ندارن...
هر روز بعد از ظهر که از دانشگاه برمیگشتم خونه کافهها و بارها توجهم رو جلب میکرد، مردم اعتیاد شدیدی به مشروبات الکلی داشتند. یه بار تو دانشگاه از یکی پرسیدم چرا شما اینقدر مشروب میخورید؟ از جوابش فهمیدم مشروب در شیلی خیلی ارزونه! نوع لباس پوشیدن خانمها بسیار بد و زننده، و روابط پسرها و دخترها در خیابون و پارک تفاوت چندانی با اندرونی خونه نداشت... سگهای ولگرد و بیصاحب همه جا به وفور پیدا میشد و بوی ادرار سگها در آسانسورهای مترو آدم رو خفه میکرد...
از یکی از اساتید دانشگاه راجع به حداقل حقوق و متوسط درآمد مردم شیلی پرسیدم، جواب داد حداقل حقوق حدود ۲۵۰ دلار و متوسط حقوق حدود ۷۰۰ دلار در ماه! تعجب کردم، برای کشوری با این همه امکانات و این جمعیت کم درآمد خیلی کمی بود! با اینکه درآمد کم بود ولی قیمت اغلب اجناس از آمریکا گرونتر بود. اغلب مردم اجاره نشین بودن و پول خرید آپارتمان رو نداشتند. به دلیل ارزش کم پول شیلی، ماشین دار شدن هم آسان نبود، خیلی گرون در میومد...
مسئول مسجدی که باهاش آشنا شده بودیم خیلی خوب با ما رفتار میکرد. ایرانیها رو خیلی دوست داشت، میگفت سنی بوده و با یه کتاب از امام جعفر صادق که از سفارت ایران گرفته بود شیعه شده. یه روز بهم گفت میخوام در سانتیاگو بچرخونمت. رفتیم مرکز شهر و پیاده ما رو جاهای مختلف برد. به کاخ ریاست جمهوری که رسیدیم برام جریان کودتای پینوشه و کشته شدن سالوادور آلنده رو تعریف کرد. گفت قبل از کودتا، سازمان سیا اقتصاد شیلی رو مختل کرد بطوریکه حتی کامیونها بار جابجا نمیکردن! با دست بهم نشون داد که تانکها تا ۱۰۰ متری کاخ ریاست جمهوری اومدن و هواپیماها در هوا بمباران رو شروع کردند و آلنده رو کشتند. اعتراض مردم به کودتا هم با مشت آهنین جواب داده شد و همون روزهای اول حدود ۳۰ هزار نفر اطراف کاخ ریاست جمهوری کشته شدند و جسدهاشون لای دیوارها دفن شد...
سرنوشت مردم شیلی من رو به فکر فرو برد. منابع معدنی و طبیعی متنوع، و جمعیت کم باعث ایجاد اقتصاد قوی برای مردم نشده بود. اینجا بود که فهمیدم از نظر قدرتهای جهانی خیلی خوبه که شما به مشروبات الکلی و فساد جنسی مشغول باشی که شرکتهای آمریکایی سود استخراج و فروش منابع معدنی شما رو ببرند! بله اگر در برابر استکبار گوسفند باشی و اعتراض نکنی اعتبار پاسپورتت زیاد میشه، مثل قبل از انقلاب خودمون!
مطالب مرتبط
همسفر شراب (قسمت سیوهشتم-بخش اول)
۳۰ شهریور ۱۴۰۱
دو خانم جوان که مثل لبنانیها چادر سیاه سر کردهاند و چند خانم محجبهٔ دیگر. باید برگردیم به سرسرا برای گرفتن دفترچهٔ برنامهٔ همایش.
مطالعهسوالات معلم
۲۹ شهریور ۱۴۰۱
معلم دبستان این سوالات رو قبل از شروع شدن سال تحصیلی از والدین پرسیده است
مطالعههمسفر شراب (قسمت سیوهفتم-بخش اول)
۱۵ شهریور ۱۴۰۱
صبح زود راهی دیترویت میشویم. صبح آنقدر زود است که جاده خلوت باشد و من، تنها بیدار جاده که پشت فرمان نشستهام و بقیه خوابند.
مطالعههمسفر شراب (قسمت سیو ششم-بخش پنجم)
۳۰ مرداد ۱۴۰۱
میخواهد خانهاش را بفروشد. میپرسم هنوز زیر قرض بانک است؟ میگوید بله. کنجکاو میشوم در مورد نرخ سود بانکها. میگوید خیلی ساده است. قرار بوده ۲۰ سال و هر ماهی ۲۵۰۰ دلار بدهیم برای خانهای که ۲۵۰ هزار دلار میارزد.
مطالعهآخرین مطالب
ویزای دانشجویی (قسمت ششم)
مشاهده صفحه روایت ایرانیان از آمریکابرای یه سفر یک ماهه تحقیقاتی اومده بودیم سانتیاگو پایتخت شیلی. دخترم مریض شده بود و خانمم باید سریع برمیگشت آمریکا که امتحان جامع دکترا رو بده. در همین حین خبرهای بدی از ایران رسید. مادر همسرم که حدود یک سال قبل از این دچار سکته مغزی شده بود، جواب تلفنهای ما رو نمیداد. حدس میزدیم که اتفاق بدی افتاده و نمیخوان به ما بگن. خلاصه اقامت در شیلی سخت شده بود.
مذاکرات هستهای ایران با قدرتهای جهانی تمام شده بود و اوایل ژانویه بود که برجام اجرایی شد. روزنامههای طرفدار دولت بهشت رو برامون توصیف میکردن و رییس جمهور از ترک در دیوار تحریمها میگفت. با همه این اوصاف و در نظر گرفتن شعار افزایش عزت پاسپورت، مطالبه اخذ ویزای آمریکا در مدت معقول، حداقل انتظارما دانشجوها بود. ۴ هفته از اقامت مون در سانتیاگو گذشت ولی ویزای ما صادر نشد! ما موندیم و هزار جور مشکلات! مثل بقیه مردم، عایدی ما از برجام "تقریبا هیچ" بود...
باید بلیط برگشت به سمت آمریکا رو عوض میکردم و نمیدونستم برای چه تاریخی بگیرم. مجددا برای استخاره زنگ زدم به آقای عبدخدایی. استخاره کردم که دو هفته پرواز رو عقب بندازم ولی جواب استخاره بد بود. خواستم ۳ هفته سفر رو عقب بندازم گفت به کفار اعتماد نکن که ضرر میکنی. استخاره کردم برای ۴ هفته گفت این خوبه، رحمتی از پروردگار میاد و مشکلت حل میشه. بلیط رو ۴ هفته عقب انداختم ولی از اینکه باید ۴ هفته دیگه این شرایط رو تحمل میکردم دمق بودم...
اقامت بیشتر در شیلی باعث شد یه مقدار از فضای درس و ریسرچ بیرون بیام و بیشتر با فرهنگ مردم و تاریخ شیلی آشنا بشم. مضافا با یه مسجد هم آشنا شدیم که باعث شد با جامعه بسیار کوچیک شیعیان شیلی آشنا شیم.
شیلی کشوریست در جنوبی ترین قسمت نیمکره غربی زمین. تا بحال شنیدین میگن ته دنیا؟ میشه شیلی! کشوری با منابع معدنی فراوان، تامین کننده یک سوم کل مس مصرفی دنیا، با جاذبههای توریستی بسیار متنوع و جذاب در جنوب و شمال کشور. طولانیترین کشور دنیا با ساحل سراسری در قسمت غربی کشور. با جمعیتی حدود ۱۸ میلیون نفر، و تنها کشور در آمریکای جنوبی که مردمش برای سفر به آمریکا نیاز به ویزا ندارن...
هر روز بعد از ظهر که از دانشگاه برمیگشتم خونه کافهها و بارها توجهم رو جلب میکرد، مردم اعتیاد شدیدی به مشروبات الکلی داشتند. یه بار تو دانشگاه از یکی پرسیدم چرا شما اینقدر مشروب میخورید؟ از جوابش فهمیدم مشروب در شیلی خیلی ارزونه! نوع لباس پوشیدن خانمها بسیار بد و زننده، و روابط پسرها و دخترها در خیابون و پارک تفاوت چندانی با اندرونی خونه نداشت... سگهای ولگرد و بیصاحب همه جا به وفور پیدا میشد و بوی ادرار سگها در آسانسورهای مترو آدم رو خفه میکرد...
از یکی از اساتید دانشگاه راجع به حداقل حقوق و متوسط درآمد مردم شیلی پرسیدم، جواب داد حداقل حقوق حدود ۲۵۰ دلار و متوسط حقوق حدود ۷۰۰ دلار در ماه! تعجب کردم، برای کشوری با این همه امکانات و این جمعیت کم درآمد خیلی کمی بود! با اینکه درآمد کم بود ولی قیمت اغلب اجناس از آمریکا گرونتر بود. اغلب مردم اجاره نشین بودن و پول خرید آپارتمان رو نداشتند. به دلیل ارزش کم پول شیلی، ماشین دار شدن هم آسان نبود، خیلی گرون در میومد...
مسئول مسجدی که باهاش آشنا شده بودیم خیلی خوب با ما رفتار میکرد. ایرانیها رو خیلی دوست داشت، میگفت سنی بوده و با یه کتاب از امام جعفر صادق که از سفارت ایران گرفته بود شیعه شده. یه روز بهم گفت میخوام در سانتیاگو بچرخونمت. رفتیم مرکز شهر و پیاده ما رو جاهای مختلف برد. به کاخ ریاست جمهوری که رسیدیم برام جریان کودتای پینوشه و کشته شدن سالوادور آلنده رو تعریف کرد. گفت قبل از کودتا، سازمان سیا اقتصاد شیلی رو مختل کرد بطوریکه حتی کامیونها بار جابجا نمیکردن! با دست بهم نشون داد که تانکها تا ۱۰۰ متری کاخ ریاست جمهوری اومدن و هواپیماها در هوا بمباران رو شروع کردند و آلنده رو کشتند. اعتراض مردم به کودتا هم با مشت آهنین جواب داده شد و همون روزهای اول حدود ۳۰ هزار نفر اطراف کاخ ریاست جمهوری کشته شدند و جسدهاشون لای دیوارها دفن شد...
سرنوشت مردم شیلی من رو به فکر فرو برد. منابع معدنی و طبیعی متنوع، و جمعیت کم باعث ایجاد اقتصاد قوی برای مردم نشده بود. اینجا بود که فهمیدم از نظر قدرتهای جهانی خیلی خوبه که شما به مشروبات الکلی و فساد جنسی مشغول باشی که شرکتهای آمریکایی سود استخراج و فروش منابع معدنی شما رو ببرند! بله اگر در برابر استکبار گوسفند باشی و اعتراض نکنی اعتبار پاسپورتت زیاد میشه، مثل قبل از انقلاب خودمون!
مذاکرات هستهای ایران با قدرتهای جهانی تمام شده بود و اوایل ژانویه بود که برجام اجرایی شد. روزنامههای طرفدار دولت بهشت رو برامون توصیف میکردن و رییس جمهور از ترک در دیوار تحریمها میگفت. با همه این اوصاف و در نظر گرفتن شعار افزایش عزت پاسپورت، مطالبه اخذ ویزای آمریکا در مدت معقول، حداقل انتظارما دانشجوها بود. ۴ هفته از اقامت مون در سانتیاگو گذشت ولی ویزای ما صادر نشد! ما موندیم و هزار جور مشکلات! مثل بقیه مردم، عایدی ما از برجام "تقریبا هیچ" بود...
باید بلیط برگشت به سمت آمریکا رو عوض میکردم و نمیدونستم برای چه تاریخی بگیرم. مجددا برای استخاره زنگ زدم به آقای عبدخدایی. استخاره کردم که دو هفته پرواز رو عقب بندازم ولی جواب استخاره بد بود. خواستم ۳ هفته سفر رو عقب بندازم گفت به کفار اعتماد نکن که ضرر میکنی. استخاره کردم برای ۴ هفته گفت این خوبه، رحمتی از پروردگار میاد و مشکلت حل میشه. بلیط رو ۴ هفته عقب انداختم ولی از اینکه باید ۴ هفته دیگه این شرایط رو تحمل میکردم دمق بودم...
اقامت بیشتر در شیلی باعث شد یه مقدار از فضای درس و ریسرچ بیرون بیام و بیشتر با فرهنگ مردم و تاریخ شیلی آشنا بشم. مضافا با یه مسجد هم آشنا شدیم که باعث شد با جامعه بسیار کوچیک شیعیان شیلی آشنا شیم.
شیلی کشوریست در جنوبی ترین قسمت نیمکره غربی زمین. تا بحال شنیدین میگن ته دنیا؟ میشه شیلی! کشوری با منابع معدنی فراوان، تامین کننده یک سوم کل مس مصرفی دنیا، با جاذبههای توریستی بسیار متنوع و جذاب در جنوب و شمال کشور. طولانیترین کشور دنیا با ساحل سراسری در قسمت غربی کشور. با جمعیتی حدود ۱۸ میلیون نفر، و تنها کشور در آمریکای جنوبی که مردمش برای سفر به آمریکا نیاز به ویزا ندارن...
هر روز بعد از ظهر که از دانشگاه برمیگشتم خونه کافهها و بارها توجهم رو جلب میکرد، مردم اعتیاد شدیدی به مشروبات الکلی داشتند. یه بار تو دانشگاه از یکی پرسیدم چرا شما اینقدر مشروب میخورید؟ از جوابش فهمیدم مشروب در شیلی خیلی ارزونه! نوع لباس پوشیدن خانمها بسیار بد و زننده، و روابط پسرها و دخترها در خیابون و پارک تفاوت چندانی با اندرونی خونه نداشت... سگهای ولگرد و بیصاحب همه جا به وفور پیدا میشد و بوی ادرار سگها در آسانسورهای مترو آدم رو خفه میکرد...
از یکی از اساتید دانشگاه راجع به حداقل حقوق و متوسط درآمد مردم شیلی پرسیدم، جواب داد حداقل حقوق حدود ۲۵۰ دلار و متوسط حقوق حدود ۷۰۰ دلار در ماه! تعجب کردم، برای کشوری با این همه امکانات و این جمعیت کم درآمد خیلی کمی بود! با اینکه درآمد کم بود ولی قیمت اغلب اجناس از آمریکا گرونتر بود. اغلب مردم اجاره نشین بودن و پول خرید آپارتمان رو نداشتند. به دلیل ارزش کم پول شیلی، ماشین دار شدن هم آسان نبود، خیلی گرون در میومد...
مسئول مسجدی که باهاش آشنا شده بودیم خیلی خوب با ما رفتار میکرد. ایرانیها رو خیلی دوست داشت، میگفت سنی بوده و با یه کتاب از امام جعفر صادق که از سفارت ایران گرفته بود شیعه شده. یه روز بهم گفت میخوام در سانتیاگو بچرخونمت. رفتیم مرکز شهر و پیاده ما رو جاهای مختلف برد. به کاخ ریاست جمهوری که رسیدیم برام جریان کودتای پینوشه و کشته شدن سالوادور آلنده رو تعریف کرد. گفت قبل از کودتا، سازمان سیا اقتصاد شیلی رو مختل کرد بطوریکه حتی کامیونها بار جابجا نمیکردن! با دست بهم نشون داد که تانکها تا ۱۰۰ متری کاخ ریاست جمهوری اومدن و هواپیماها در هوا بمباران رو شروع کردند و آلنده رو کشتند. اعتراض مردم به کودتا هم با مشت آهنین جواب داده شد و همون روزهای اول حدود ۳۰ هزار نفر اطراف کاخ ریاست جمهوری کشته شدند و جسدهاشون لای دیوارها دفن شد...
سرنوشت مردم شیلی من رو به فکر فرو برد. منابع معدنی و طبیعی متنوع، و جمعیت کم باعث ایجاد اقتصاد قوی برای مردم نشده بود. اینجا بود که فهمیدم از نظر قدرتهای جهانی خیلی خوبه که شما به مشروبات الکلی و فساد جنسی مشغول باشی که شرکتهای آمریکایی سود استخراج و فروش منابع معدنی شما رو ببرند! بله اگر در برابر استکبار گوسفند باشی و اعتراض نکنی اعتبار پاسپورتت زیاد میشه، مثل قبل از انقلاب خودمون!
مطالب مرتبط
همسفر شراب (قسمت سی و هشتم-بخش دوم)
۱۵ مهر ۱۴۰۱
با استاد راهنمایم ساعت هشت صبح جلسه دارم. از وقتی که برای فرصت مطالعاتی طولانی رفته به گوگل، چارهای جز این نیست که یا اول صبح یا دم غروب جلسه داشته باشیم.
مطالعههمسفر شراب (قسمت سیوهشتم-بخش اول)
۳۰ شهریور ۱۴۰۱
دو خانم جوان که مثل لبنانیها چادر سیاه سر کردهاند و چند خانم محجبهٔ دیگر. باید برگردیم به سرسرا برای گرفتن دفترچهٔ برنامهٔ همایش.
مطالعهسوالات معلم
۲۹ شهریور ۱۴۰۱
معلم دبستان این سوالات رو قبل از شروع شدن سال تحصیلی از والدین پرسیده است
مطالعههمسفر شراب (قسمت سیوهفتم-بخش اول)
۱۵ شهریور ۱۴۰۱
صبح زود راهی دیترویت میشویم. صبح آنقدر زود است که جاده خلوت باشد و من، تنها بیدار جاده که پشت فرمان نشستهام و بقیه خوابند.
مطالعههمسفر شراب (قسمت سیو ششم-بخش پنجم)
۳۰ مرداد ۱۴۰۱
میخواهد خانهاش را بفروشد. میپرسم هنوز زیر قرض بانک است؟ میگوید بله. کنجکاو میشوم در مورد نرخ سود بانکها. میگوید خیلی ساده است. قرار بوده ۲۰ سال و هر ماهی ۲۵۰۰ دلار بدهیم برای خانهای که ۲۵۰ هزار دلار میارزد.
مطالعهآخرین مطالب
ما به ملتی با بیماری مزمن خشونت، تنهایی، افسردگی ، تفرقه و فقر تبدیل شدهایم
۲۰ اسفند ۱۴۰۲
ما به ملتی با بیماری مزمن خشونت، تنهایی، افسردگی ، تفرقه و فقر تبدیل شدهایم ویدئوهای تحلیلی رابرت اف کندی...
مطالعهمستند وضعیت شکست ( Fail State )
۱۵ اسفند ۱۴۰۲
مستند وضعیت شکست Fail State کارگردان : الکس شبانو محصول : سال 2017 آمریکا ژانر : اجتماعی زبان: انگلیسی -...
مطالعهاصلی ترین عوامل شکل گیری اتحاد میان آمریکا و اسرائیل
۱۱ اسفند ۱۴۰۲
اصلی ترین عوامل شکل گیری اتحاد میان آمریکا و اسرائیل ویدئوهای تحلیلی منبع : شبکه الجزیرهآمریکا همیشه مهمترین متحد اسرائیل...
مطالعهچرا نامزدهای ریاست جمهوری آمریکا اینقدر به اسرائیل اهمیت می دهند؟
۱۱ اسفند ۱۴۰۲
چرا نامزدهای ریاست جمهوری آمریکا اینقدر به اسرائیل اهمیت می دهند؟ ویدئوهای تحلیلی منبع : رسانه UNPacked از اوباما تا...
مطالعهداستان اسرائیل چگونه برای مردم آمریکا روایت شده است؟
۱۱ اسفند ۱۴۰۲
داستان اسرائیل چگونه برای مردم آمریکا روایت شده است؟ ویدئوهای تحلیلی منبع : شبکه الجزیرهدر این این ویدئو از برنامه...
مطالعه