ممنوعیت استعمال سیگار در محیط شهرک دانشگاه
۱۵ مهر ۱۳۹۶
تصدیق در DOT، تکریم در ولز فارگو، برق ناخن در پاساژ!
۱۵ مهر ۱۳۹۶
ممنوعیت استعمال سیگار در محیط شهرک دانشگاه
۱۵ مهر ۱۳۹۶
تصدیق در DOT، تکریم در ولز فارگو، برق ناخن در پاساژ!
۱۵ مهر ۱۳۹۶

عمده ترین تفاوت بین بازار ایران و آمریکا

مشاهده صفحه روایت ایرانیان از آمریکا
روند کلی در ایران این است که فروشندگان می‌خواهند از هر دانه مشتری که به مغازه یا فروشگاه‌شان می‌آید، بیشترین سود ممکن را ببرند و وی را در حد اعلی تیغ بزنند. لذا هم عمده‌ی کاسبان از کسب و کارشان ناراضی اند و هم مشتری‌ها از خریدهایشان.
در امریکا اما روند کلی این است که همواره حس راضی بودن از خرید را به مشتری تزریق کنند. در این فهم از فروشندگی، دیگر لزوماً برای شما مهم نیست که چقدر مشتری را تیغ می‌زنید، بلکه اولویت اصلی‌تان در کنارِ به جیب زدنِ سود و منفعت، این است که هر مشتری، پس از تجربه‌ی خریدی که از شما داشته، مبدل به بازاریاب و مبلغی برای کسب‌تان شود.
به این ترتیب، تعداد وسیعی از مشتریان، جذب شما شده و در حد معقول و نه افراطی، از آن‌ها کسب سود می‌شود. دقت شود که شاید بسیاری از تجارت‌ها در امریکا سودهای کلان تا حد ۱۰۰ درصدی هم از فروش اجناس خود ببرند اما نکته‌ی مهم و به قول این‌ها کریتیکال پوینت ماجرا، «حس مثبت خریدار» است. یعنی اصلِ کاریِ خود را اینطور تعریف می‌کنند که هیچ چیز در بازار و تجارت حق ندارد روی رضایت مشتری تاثیر منفی بگذارد، حتی کسب سود. تبصره: اگر بتوانید با راضی نگه داشتن مشتری، سود بالاتری ببرید که فبها، وگرنه باید سود خود را بشکنید.
مثالی که اخیراً برایمان پیش آمد، خرید از فروشگاه برند معتبر GAP در تعطیلات بلک فرایدی بود. علاوه بر تخفیفات ۵۰ درصدی درون فروشگاه، مشتری می‌توانست از یک کارت تخفیف ۲۵ درصدی هم استفاده کند. اگر میزان خریدها بیش از ۵۰ دلار شود، در موقع پرداخت، یک کارت به مشتری می‌دهند که طبق آن می‌تواند در سه روز مشخص در یکی دو هفته بعد از خرید، بازای ۵۰ دلاری که خرید می‌کند، ۲۵ دلار آن را به اصطلاح cash back داشته، یعنی پس بگیرد.
هایپرمارکت‌های زنجیره‌ای والمارت هم در این زمینه بسیار موفق عمل می‌کنند. چند شب پیش، شاهد بودیم بیش از ۲۰ نفر در صف ریترن فروشگاه قرار داشتند، یعنی می‌خواستند برخی از خریدهای دفعات پیش خود را پس بدهند، حتی چیزهایی مثل سیب زمینی و پیاز! متصدی بخش هم با روی باز و انگار نه انگار که اتفاقی رخ داده، هر چه که ملت می‌آوردند را پس می‌گرفت و پول آن را تمام و کمال بر می‌گرداند.
یک مطلب تعجب برانگیز را هم اخیراً در مورد والمارت متوجه شدم. این فروشگاه بر روی فاکتورهایی که به دست مشتریان می‌دهد، یک QR code چاپ می‌کند که همه‌ی اطلاعات خریدهای انجام شده در آن ثبت شده است. مشتری می‌تواند این کد را بوسیله‌ی اپ موبایلی والمارت اسکن کرده و در صورتی که هر یک از اقلام خریداری شده در فروشگاه‌های رقیب ارزان‌تر بودند، کش بک بگیرد، یعنی مابه تفاوت قیمت خریدش را دریافت کند! به این ترتیب والمارت تضمین می‌کند که همواره ارزان‌ترین قیمت‌ها را بین رقبا دارد...

مطالب مرتبط

عمده ترین تفاوت بین بازار ایران و آمریکا

مشاهده صفحه روایت ایرانیان از آمریکا
روند کلی در ایران این است که فروشندگان می‌خواهند از هر دانه مشتری که به مغازه یا فروشگاه‌شان می‌آید، بیشترین سود ممکن را ببرند و وی را در حد اعلی تیغ بزنند. لذا هم عمده‌ی کاسبان از کسب و کارشان ناراضی اند و هم مشتری‌ها از خریدهایشان.
در امریکا اما روند کلی این است که همواره حس راضی بودن از خرید را به مشتری تزریق کنند. در این فهم از فروشندگی، دیگر لزوماً برای شما مهم نیست که چقدر مشتری را تیغ می‌زنید، بلکه اولویت اصلی‌تان در کنارِ به جیب زدنِ سود و منفعت، این است که هر مشتری، پس از تجربه‌ی خریدی که از شما داشته، مبدل به بازاریاب و مبلغی برای کسب‌تان شود.
به این ترتیب، تعداد وسیعی از مشتریان، جذب شما شده و در حد معقول و نه افراطی، از آن‌ها کسب سود می‌شود. دقت شود که شاید بسیاری از تجارت‌ها در امریکا سودهای کلان تا حد ۱۰۰ درصدی هم از فروش اجناس خود ببرند اما نکته‌ی مهم و به قول این‌ها کریتیکال پوینت ماجرا، «حس مثبت خریدار» است. یعنی اصلِ کاریِ خود را اینطور تعریف می‌کنند که هیچ چیز در بازار و تجارت حق ندارد روی رضایت مشتری تاثیر منفی بگذارد، حتی کسب سود. تبصره: اگر بتوانید با راضی نگه داشتن مشتری، سود بالاتری ببرید که فبها، وگرنه باید سود خود را بشکنید.
مثالی که اخیراً برایمان پیش آمد، خرید از فروشگاه برند معتبر GAP در تعطیلات بلک فرایدی بود. علاوه بر تخفیفات ۵۰ درصدی درون فروشگاه، مشتری می‌توانست از یک کارت تخفیف ۲۵ درصدی هم استفاده کند. اگر میزان خریدها بیش از ۵۰ دلار شود، در موقع پرداخت، یک کارت به مشتری می‌دهند که طبق آن می‌تواند در سه روز مشخص در یکی دو هفته بعد از خرید، بازای ۵۰ دلاری که خرید می‌کند، ۲۵ دلار آن را به اصطلاح cash back داشته، یعنی پس بگیرد.
هایپرمارکت‌های زنجیره‌ای والمارت هم در این زمینه بسیار موفق عمل می‌کنند. چند شب پیش، شاهد بودیم بیش از ۲۰ نفر در صف ریترن فروشگاه قرار داشتند، یعنی می‌خواستند برخی از خریدهای دفعات پیش خود را پس بدهند، حتی چیزهایی مثل سیب زمینی و پیاز! متصدی بخش هم با روی باز و انگار نه انگار که اتفاقی رخ داده، هر چه که ملت می‌آوردند را پس می‌گرفت و پول آن را تمام و کمال بر می‌گرداند.
یک مطلب تعجب برانگیز را هم اخیراً در مورد والمارت متوجه شدم. این فروشگاه بر روی فاکتورهایی که به دست مشتریان می‌دهد، یک QR code چاپ می‌کند که همه‌ی اطلاعات خریدهای انجام شده در آن ثبت شده است. مشتری می‌تواند این کد را بوسیله‌ی اپ موبایلی والمارت اسکن کرده و در صورتی که هر یک از اقلام خریداری شده در فروشگاه‌های رقیب ارزان‌تر بودند، کش بک بگیرد، یعنی مابه تفاوت قیمت خریدش را دریافت کند! به این ترتیب والمارت تضمین می‌کند که همواره ارزان‌ترین قیمت‌ها را بین رقبا دارد...

مطالب مرتبط



آخرین مطالب