خرید _ قسمت اول
۲۴ مهر ۱۳۹۶
خرید_قسمت سوم
۲۴ مهر ۱۳۹۶
خرید _ قسمت اول
۲۴ مهر ۱۳۹۶
خرید_قسمت سوم
۲۴ مهر ۱۳۹۶
این فروشگاه ها متعلق به شرکت های توزیع گسترده ی کالا می باشند. معمولاً در هر منطقه ای (ایالتی) سه تا پنج تا از این شرکت ها بازار را در دست دارند. رقابت بین این شرکت ها زیاد است.
بنابراین به منظور جلب مشتری این شرکت ها اقدام به انواع روش های تبلیغاتی می کنند. مثلاً در منازل محدوده فروشگاه به طور منظم دفترچه های تبلیغاتی توزیع می کنند که قیمت های شان را فهرست می کند و بعد در این دفترچه ها کوپن های تخفیف قرار می دهند که اگر کالایی را با آن کوپن بخری تخفیف می دهند (بنابراین جدا کردن نامه ها از میان تل دفترچه های تبلیغاتی در صندوق پستی گاهی به دردسرش می ارزد!). شیوه ی دیگر این شرکت ها در جلب مشتری ارایه ی تخفیف های موردی است.
مثلاً در هر روز چند مورد کالا را با تخفیف بیشتر ارایه می دهند که ای بسا پایین تر از قیمت خریداری خود شرکت باشد اما موجب جلب مشتری و در مجموع سود بیشتر شرکت می شود. گاهی نیز این فروشگاه ها کارت عضویت صادر می کنند و بعد خرید با آن کارت عضویت تخفیف های بیشتری دارد (حدود 5 تا 10 درصد در مجموع). بعد روی میزان خریدی که انجام می دهی باز امتیازاتی می دهند.
مثلاً هر 100 دلار خرید 10 سنت روی قیمت بنزینی که از پمپ بنزین خود فروشگاه بزنی تخفیف می دهند. مضاف بر آن، این کارت ها امکان ردیابی خرید مشتریان و جمع آوری داده هایی به منظور بهبود عملکرد شرکت را فراهم می کند.
راهکار دیگرشان امکان پس دادن کالا و دریافت هزینه و یا تعویض آن است. در این زمینه این شرکت ها بسیار آسان می گیرند و معمولاً بدون هیچ پرسشی صرفاً با داشتن فاکتور خرید، تا دو هفته کالا را تعویض یا مسترد می کنند. گاهی این شرکت ها برای خریدهای زیاد امکان ارسال به خانه با هزینه ی اندک را فراهم می کنند. گاهی نیز این شرکت ها با تمایز اندک بین گروه مشتریان هدف شان سعی می کنند خود را از یکدیگر تفکیک کنند.
مثلاً تفاوت کیفیت میوه و سایر کالاها که موجب تفاوت اندکی در قیمت می شود که حد فاصل تمایز بین دو طبقه ی درآمدی قرار بگیرد. و یا بعضی از آنها روی عمده فروشی (در مقیاس خانوار) متمرکز می شود و بدین ترتیب قیمت هایش را پایین تر می آورد و البته آن وقت خانواده های با جمعیت 4 نفر به بالا را هدف قرار می دهد. و خلاصه این داستان ادامه دارد که به خوبی نشان دهنده ی رقابت بین این شرکت ها است.

نقش این شرکت ها در توزیع کالا بسیار اساسی است. نبود نظام توزیع قوی موجب فاصله ی بین تولیدکننده و مصرف کننده می شود و گاهی نیز به تولید کننده علامت اشتباه می دهد.
به عنوان مثال، این مسأله در کشاورزی و باغداری استان های شمالی ایران خودش را نشان می دهد که در حالی که در بازه هایی برای باغداران حتی نمی صرفد میوه ها را از درخت بچینند، در بازه های دیگر در کلان شهرها قیمت میوه بسیار بالا می رود. و یا مثلاً در اثر بالا رفتن قیمت یک میوه در یک سال، باغداران سال بعد را به کاشت آن میوه اختصاص می دهند که برعکس موجب کاهش قیمت آن و کمیاب شدن میوه ای دیگر می گردد.
در مقابل آن نظام توزیع قوی شامل فرآیند سفارش کالا، رساندن آن به دست مشتری و انبارداری مانع از این مشکلات می گردد. نکته ی جالب دیگر اینکه این شرکت ها تنها مسئول توزیع کالاهای تولیدی نمی باشند. بلکه به منظور کاهش قیمت ها، خودشان نشان های تجاری (برند) مخصوص دارند که کالاهایی را با نشان تجاری خودشان تولید می کنند. این کالاها همواره در مقایسه با سایر شرکت ها قیمت پایین تری دارند.
مردم به این دست کالاها به اصطلاح بدون نشان (No Name) می گویند که یعنی شرکت مشخصی آن ها را تولید نکرده بلکه خود شرکت توزیعی به یک تولید کننده سفارش داده که مخصوص آن شرکت محصول را تهیه کند.

بنابراین نقشی که سازمان های میوه و تره بار و یا نهادهایی مانند سازمان تهیه و توزیع کالا در ایران ایفا می کنند عملاً در اینجا به صورتی دیگر و توسط این شرکت ها انجام می شود.
البته ظاهراً جهت گیری این نهادها در ایران هم به سمت تسهیل و حمایت از شرکت های توزیعی است تا تهیه و توزیع کالا. اما نبود شرکت های توزیعی قوی و رقابتی موجب شده نظام توزیع هنوز دچار مشکلات و انحصارگرایی ها باشد که نتیجه اش تلاطم قیمت ها و وارد شدن دولت در توزیع فصلی کالاها (مثل میوه شب عید) می شود.

مطالب مرتبط

این فروشگاه ها متعلق به شرکت های توزیع گسترده ی کالا می باشند. معمولاً در هر منطقه ای (ایالتی) سه تا پنج تا از این شرکت ها بازار را در دست دارند. رقابت بین این شرکت ها زیاد است.
بنابراین به منظور جلب مشتری این شرکت ها اقدام به انواع روش های تبلیغاتی می کنند. مثلاً در منازل محدوده فروشگاه به طور منظم دفترچه های تبلیغاتی توزیع می کنند که قیمت های شان را فهرست می کند و بعد در این دفترچه ها کوپن های تخفیف قرار می دهند که اگر کالایی را با آن کوپن بخری تخفیف می دهند (بنابراین جدا کردن نامه ها از میان تل دفترچه های تبلیغاتی در صندوق پستی گاهی به دردسرش می ارزد!). شیوه ی دیگر این شرکت ها در جلب مشتری ارایه ی تخفیف های موردی است.
مثلاً در هر روز چند مورد کالا را با تخفیف بیشتر ارایه می دهند که ای بسا پایین تر از قیمت خریداری خود شرکت باشد اما موجب جلب مشتری و در مجموع سود بیشتر شرکت می شود. گاهی نیز این فروشگاه ها کارت عضویت صادر می کنند و بعد خرید با آن کارت عضویت تخفیف های بیشتری دارد (حدود 5 تا 10 درصد در مجموع). بعد روی میزان خریدی که انجام می دهی باز امتیازاتی می دهند.
مثلاً هر 100 دلار خرید 10 سنت روی قیمت بنزینی که از پمپ بنزین خود فروشگاه بزنی تخفیف می دهند. مضاف بر آن، این کارت ها امکان ردیابی خرید مشتریان و جمع آوری داده هایی به منظور بهبود عملکرد شرکت را فراهم می کند.
راهکار دیگرشان امکان پس دادن کالا و دریافت هزینه و یا تعویض آن است. در این زمینه این شرکت ها بسیار آسان می گیرند و معمولاً بدون هیچ پرسشی صرفاً با داشتن فاکتور خرید، تا دو هفته کالا را تعویض یا مسترد می کنند. گاهی این شرکت ها برای خریدهای زیاد امکان ارسال به خانه با هزینه ی اندک را فراهم می کنند. گاهی نیز این شرکت ها با تمایز اندک بین گروه مشتریان هدف شان سعی می کنند خود را از یکدیگر تفکیک کنند.
مثلاً تفاوت کیفیت میوه و سایر کالاها که موجب تفاوت اندکی در قیمت می شود که حد فاصل تمایز بین دو طبقه ی درآمدی قرار بگیرد. و یا بعضی از آنها روی عمده فروشی (در مقیاس خانوار) متمرکز می شود و بدین ترتیب قیمت هایش را پایین تر می آورد و البته آن وقت خانواده های با جمعیت 4 نفر به بالا را هدف قرار می دهد. و خلاصه این داستان ادامه دارد که به خوبی نشان دهنده ی رقابت بین این شرکت ها است.

نقش این شرکت ها در توزیع کالا بسیار اساسی است. نبود نظام توزیع قوی موجب فاصله ی بین تولیدکننده و مصرف کننده می شود و گاهی نیز به تولید کننده علامت اشتباه می دهد.
به عنوان مثال، این مسأله در کشاورزی و باغداری استان های شمالی ایران خودش را نشان می دهد که در حالی که در بازه هایی برای باغداران حتی نمی صرفد میوه ها را از درخت بچینند، در بازه های دیگر در کلان شهرها قیمت میوه بسیار بالا می رود. و یا مثلاً در اثر بالا رفتن قیمت یک میوه در یک سال، باغداران سال بعد را به کاشت آن میوه اختصاص می دهند که برعکس موجب کاهش قیمت آن و کمیاب شدن میوه ای دیگر می گردد.
در مقابل آن نظام توزیع قوی شامل فرآیند سفارش کالا، رساندن آن به دست مشتری و انبارداری مانع از این مشکلات می گردد. نکته ی جالب دیگر اینکه این شرکت ها تنها مسئول توزیع کالاهای تولیدی نمی باشند. بلکه به منظور کاهش قیمت ها، خودشان نشان های تجاری (برند) مخصوص دارند که کالاهایی را با نشان تجاری خودشان تولید می کنند. این کالاها همواره در مقایسه با سایر شرکت ها قیمت پایین تری دارند.
مردم به این دست کالاها به اصطلاح بدون نشان (No Name) می گویند که یعنی شرکت مشخصی آن ها را تولید نکرده بلکه خود شرکت توزیعی به یک تولید کننده سفارش داده که مخصوص آن شرکت محصول را تهیه کند.

بنابراین نقشی که سازمان های میوه و تره بار و یا نهادهایی مانند سازمان تهیه و توزیع کالا در ایران ایفا می کنند عملاً در اینجا به صورتی دیگر و توسط این شرکت ها انجام می شود.
البته ظاهراً جهت گیری این نهادها در ایران هم به سمت تسهیل و حمایت از شرکت های توزیعی است تا تهیه و توزیع کالا. اما نبود شرکت های توزیعی قوی و رقابتی موجب شده نظام توزیع هنوز دچار مشکلات و انحصارگرایی ها باشد که نتیجه اش تلاطم قیمت ها و وارد شدن دولت در توزیع فصلی کالاها (مثل میوه شب عید) می شود.

مطالب مرتبط



آخرین مطالب