۷ تیر ۱۴۰۰

همسفر شراب (قسمت سی‌و‌دوم-بخش دوم)

امشب مسجد ایرانیان نیویورک یک سخنران انگلیسی‌زبان داشت. برای همین، اندک غیرفارسی‌زبان‌هایی آمده بودند. موقع شام دو سیاه‌پوست در فاصله‌ای کوتاه از من نشسته بودند. یکی جوان بود و آن یکی مسن.
۲۸ بهمن ۱۳۹۹

همسفر شراب (قسمت سی‌و‌دوم-بخش اول)

درست روز قبل از روزی که می‌خواستیم برای عوض کردن خانه‌مان آماده شویم، با استاد جلسه دارم. بهم می‌گوید که اتفاقی است که باید به اطلاع من برساند: می‌خواهد حداقل برای یک سال دانشگاه را ترک کند و به گوگل بپیوندد. می‌گوید که مدتی از صنعت دور بوده و دوست دارد دوباره تجدید قوا کند.
۲۹ شهریور ۱۳۹۹

همسفر شراب (قسمت سی‌و‌یکم)

وقتی که از امتحان رانندگی برمی‌گشتم، از راننده‌ای که ما را می‌رساند پرسیدم: کلاس‌های اتوبان ساعتی چقدر است؟ گفت که یک ساعت و نیم ۷۵ دلار ولی به تو توصیه می‌کنم به جای این کارها بروی و خودت خودرو کرایه کنی و بزنی به دل جاده. این طوری هم ترست می‌ریزد و هم بهتر یاد می‌گیری.
۳۱ تیر ۱۳۹۸

همسفر شراب (قسمت بیست و یکم – ماه رمضان)

در ادامه روایت محمد صادق رسولی در همسفر شراب قسمت بیستم به ماه رمضان می رسند و در آمریکا در ماه رمضان با دوستانش خاطراتی دارند […]
۳۱ تیر ۱۳۹۸

همسفر شراب (قسمت بیستم – کوهستان یوسمیتی)

در ادامه روایت محمد صادق رسولی در همسفر شراب بیستم به پیشنهاد و دعوت دو سه تا از دوستانش به سمت کوهستان یوسمیتی می روند و […]
۱۱ اسفند ۱۳۹۷

همسفر شراب (قسمت شانزدهم)

بارها باید بسته می‌شدند ولی این بار باید برای هر چمدان بیست و پنج دلار ناقابل می‌دادیم. اولش با خودمان گفتیم که نیازی به چمدان نداریم. […]
۵ اسفند ۱۳۹۷

همسفر شراب (قسمت پانزدهم- نهضت ادامه دارد)

خبری می‌رسد که شرکتی در کالیفرنیا دنبال کارآموز است. مستقیماً به مسئول منابع انسانی شرکت نامه می‌زنم و در جواب وقتی برایم تعیین می‌کند برای مصاحبهٔ اول. سر […]
۳۰ بهمن ۱۳۹۷

همسفر شراب (قسمت پانزدهم- و تو چه می‌دانی مالیات چیست؟)

نامه‌ای به دستم می‌رسد از دانشگاه که تویش جزئیات حقوق‌هایی که گرفته‌ام نوشته شده. سال‌نامهٔ مالیاتی را باید پر کرد و فرستاد. یک مشت کاغذ بی‌سر […]
۳۰ بهمن ۱۳۹۷

همسفر شراب (قسمت چهاردهم-بخش سوم)

دعوت می‌کند با او برویم به سمت پارکینگ برای سوار شدن. از کنار جوان‌ها چشم و دست‌بسته که به‌خط روبروی در ساختمان نشسته‌اند رد می‌شویم. کسی […]
۲۸ بهمن ۱۳۹۷

همسفر شراب (قسمت سیزدهم- کار آموزی بخش دوم)

نمی‌دانم چرا دل توی دلم نیست. حسی به من می‌گوید که این گوگل و مصاحبه‌اش یک جورهایی آزمون کار آموزی من است. روز مصاحبه فرامی‌رسد. قرار […]
۲۸ بهمن ۱۳۹۷

همسفر شراب (قسمت سیزدهم- کار آموزی بخش اول)

وی‌وی، هم‌اتاقی چینی‌ام در آزمایشگاه، قرار است برای کارآموزی برود به شهر مانتن‌ویو در منطقهٔ خلیج، درهٔ‌ سیلیکون ایالت کالیفرنیا. از قضا قرار است در قسمت […]
۲۵ بهمن ۱۳۹۷

همسفر شراب (قسمت دوازدهم- عید آمده دوباره شادی و خنده)

کریسمس همهٔ دانشگاه تعطیل است. آدم به عقل این‌ها شک می‌کند که چرا این موقع عید می‌گیرند. این‌هایی که کم‌کم رنگ و بویی از دین هم […]
۲۵ بهمن ۱۳۹۷

همسفر شراب (قسمت دوازدهم- طوفان سندی)

این مطلب مربوط به طوفان در آمریکا است.هوس می‌کنیم آخر هفته‌ای بیرون برویم که متوجه می‌شویم همهٔ خطوط حمل و نقل قرار است از ساعت شش […]
۲۴ بهمن ۱۳۹۷

همسفر شراب (قسمت یازدهم- بخش دوم)

این مطلب راجع به گردشگری در آمریکا است .به سمت جنوب پیاده می‌رویم. هوا معتدل و پاییزی و سرمای کم و نشاط‌بخش، درخت‌های سبزی که قد […]
۲۱ بهمن ۱۳۹۷

همسفر شراب (قسمت یازدهم- بخش اول)

فشار درس‌ها و جدید بودن همه چیز برایم کافی است که تصمیم بگیرم آخر هفته‌ها را خوش بگذرانم. نیویورک هم به اندازهٔ کافی جاذبهٔ گردشگری دارد. […]
۲۱ بهمن ۱۳۹۷

همسفر شراب (قسمت دهم- گچ‌پژ)

توی آزمایشگاه دارم کم‌کم با بقیهٔ‌ دانشجوها آشنا می‌شوم. مثل این که یکی‌شان مسئول این است که جلسهٔ هفتگی برگزار کند که توی آن جلسه‌ها علاوه […]