با استاد راهنمایم ساعت هشت صبح جلسه دارم. از وقتی که برای فرصت مطالعاتی طولانی رفته به گوگل، چارهای جز این نیست که یا اول صبح یا دم غروب جلسه داشته باشیم.
مطالعهامنیت کارتهای بانکی
۱۲ خرداد ۱۳۹۷جنگ نامرئی
۱۲ خرداد ۱۳۹۷ارزش آب در امریکا
مشاهده صفحه روایت ایرانیان از آمریکادر خانه قبلی که بودم شیر آب حیاط خراب شد و هرچه که آن را سفت کردم یک مقدار خیلی کمی چکه می کرد.
فردای آن روز از طرف اداره آب یک برگه به در حیاط چسباندند که یکی از شیرهای شما چکه می کند و باید آن را هر چه سریعتر درست کنید. امریکایی ها نسبت به هدر رفتن آب بسیار حساس هستند و آب برای آنها یک مسئله ناموسی است.
اگر ببینند که شما دارید آب را به هدر می دهید بسیار ناراحت و غیرتی می شوند و دقیقا مثل این است که یک نفر به ما ناسزای ناموسی بگوید. در جاهایی که چمن کاری شده است لوله های افشانی در زیر زمین تعبیه می شود که به طور خودکار در ساعت معین آب را به اطراف می پراکند. در کنار خانه ما نیز یک جوی آب سیمانی وجود دارد که آب بسیار زلالی از آن می گذرد و احتمالا برای آبیاری درختان از آن استفاده می کنند.
در ضمن آنها از کودکی به بچه های خود یاد می دهند که قدر آب را بدانند. مثلا وقتی که دختر همخانه من نصف یک لیوان آب را می نوشید بقیه آن را در یخچال می گذاشت تا بعدا بنوشد در حالی که این کار برای من عجیب و مسخره بود.
من همیشه عادت داشتم که برای اینکه آب خنک بنوشم چند دقیقه شیر آب را تا انتها باز کنم تا آب خنک شود و سپس لیوان خودم را پر کنم. یعنی حداقل ده برابر لیوان آب را به هدر می دادم تا یک لیوان آب بنوشم.
اگر الآن چنین کاری را در مقابل یک امریکایی انجام دهم گمان می کند که دیوانه هستم و سعی می کنم که جلوی این کار من را بگیرد. برای آنها آب منبع حیات است و به آن احترام می گذارند ضمن این که پول آب نیز گران است و کسی دوست ندارد که دلارهایش را از جیبش در بیاورد و به دور بریزد.
فردای آن روز از طرف اداره آب یک برگه به در حیاط چسباندند که یکی از شیرهای شما چکه می کند و باید آن را هر چه سریعتر درست کنید. امریکایی ها نسبت به هدر رفتن آب بسیار حساس هستند و آب برای آنها یک مسئله ناموسی است.
اگر ببینند که شما دارید آب را به هدر می دهید بسیار ناراحت و غیرتی می شوند و دقیقا مثل این است که یک نفر به ما ناسزای ناموسی بگوید. در جاهایی که چمن کاری شده است لوله های افشانی در زیر زمین تعبیه می شود که به طور خودکار در ساعت معین آب را به اطراف می پراکند. در کنار خانه ما نیز یک جوی آب سیمانی وجود دارد که آب بسیار زلالی از آن می گذرد و احتمالا برای آبیاری درختان از آن استفاده می کنند.
در ضمن آنها از کودکی به بچه های خود یاد می دهند که قدر آب را بدانند. مثلا وقتی که دختر همخانه من نصف یک لیوان آب را می نوشید بقیه آن را در یخچال می گذاشت تا بعدا بنوشد در حالی که این کار برای من عجیب و مسخره بود.
من همیشه عادت داشتم که برای اینکه آب خنک بنوشم چند دقیقه شیر آب را تا انتها باز کنم تا آب خنک شود و سپس لیوان خودم را پر کنم. یعنی حداقل ده برابر لیوان آب را به هدر می دادم تا یک لیوان آب بنوشم.
اگر الآن چنین کاری را در مقابل یک امریکایی انجام دهم گمان می کند که دیوانه هستم و سعی می کنم که جلوی این کار من را بگیرد. برای آنها آب منبع حیات است و به آن احترام می گذارند ضمن این که پول آب نیز گران است و کسی دوست ندارد که دلارهایش را از جیبش در بیاورد و به دور بریزد.
مطالب مرتبط
همسفر شراب (قسمت سیوهشتم-بخش اول)
۳۰ شهریور ۱۴۰۱
دو خانم جوان که مثل لبنانیها چادر سیاه سر کردهاند و چند خانم محجبهٔ دیگر. باید برگردیم به سرسرا برای گرفتن دفترچهٔ برنامهٔ همایش.
مطالعهسوالات معلم
۲۹ شهریور ۱۴۰۱
معلم دبستان این سوالات رو قبل از شروع شدن سال تحصیلی از والدین پرسیده است
مطالعههمسفر شراب (قسمت سیوهفتم-بخش اول)
۱۵ شهریور ۱۴۰۱
صبح زود راهی دیترویت میشویم. صبح آنقدر زود است که جاده خلوت باشد و من، تنها بیدار جاده که پشت فرمان نشستهام و بقیه خوابند.
مطالعههمسفر شراب (قسمت سیو ششم-بخش پنجم)
۳۰ مرداد ۱۴۰۱
میخواهد خانهاش را بفروشد. میپرسم هنوز زیر قرض بانک است؟ میگوید بله. کنجکاو میشوم در مورد نرخ سود بانکها. میگوید خیلی ساده است. قرار بوده ۲۰ سال و هر ماهی ۲۵۰۰ دلار بدهیم برای خانهای که ۲۵۰ هزار دلار میارزد.
مطالعهپربازدیدترین مطالب
ارزش آب در امریکا
مشاهده صفحه روایت ایرانیان از آمریکادر خانه قبلی که بودم شیر آب حیاط خراب شد و هرچه که آن را سفت کردم یک مقدار خیلی کمی چکه می کرد.
فردای آن روز از طرف اداره آب یک برگه به در حیاط چسباندند که یکی از شیرهای شما چکه می کند و باید آن را هر چه سریعتر درست کنید. امریکایی ها نسبت به هدر رفتن آب بسیار حساس هستند و آب برای آنها یک مسئله ناموسی است.
اگر ببینند که شما دارید آب را به هدر می دهید بسیار ناراحت و غیرتی می شوند و دقیقا مثل این است که یک نفر به ما ناسزای ناموسی بگوید. در جاهایی که چمن کاری شده است لوله های افشانی در زیر زمین تعبیه می شود که به طور خودکار در ساعت معین آب را به اطراف می پراکند. در کنار خانه ما نیز یک جوی آب سیمانی وجود دارد که آب بسیار زلالی از آن می گذرد و احتمالا برای آبیاری درختان از آن استفاده می کنند.
در ضمن آنها از کودکی به بچه های خود یاد می دهند که قدر آب را بدانند. مثلا وقتی که دختر همخانه من نصف یک لیوان آب را می نوشید بقیه آن را در یخچال می گذاشت تا بعدا بنوشد در حالی که این کار برای من عجیب و مسخره بود.
من همیشه عادت داشتم که برای اینکه آب خنک بنوشم چند دقیقه شیر آب را تا انتها باز کنم تا آب خنک شود و سپس لیوان خودم را پر کنم. یعنی حداقل ده برابر لیوان آب را به هدر می دادم تا یک لیوان آب بنوشم.
اگر الآن چنین کاری را در مقابل یک امریکایی انجام دهم گمان می کند که دیوانه هستم و سعی می کنم که جلوی این کار من را بگیرد. برای آنها آب منبع حیات است و به آن احترام می گذارند ضمن این که پول آب نیز گران است و کسی دوست ندارد که دلارهایش را از جیبش در بیاورد و به دور بریزد.
فردای آن روز از طرف اداره آب یک برگه به در حیاط چسباندند که یکی از شیرهای شما چکه می کند و باید آن را هر چه سریعتر درست کنید. امریکایی ها نسبت به هدر رفتن آب بسیار حساس هستند و آب برای آنها یک مسئله ناموسی است.
اگر ببینند که شما دارید آب را به هدر می دهید بسیار ناراحت و غیرتی می شوند و دقیقا مثل این است که یک نفر به ما ناسزای ناموسی بگوید. در جاهایی که چمن کاری شده است لوله های افشانی در زیر زمین تعبیه می شود که به طور خودکار در ساعت معین آب را به اطراف می پراکند. در کنار خانه ما نیز یک جوی آب سیمانی وجود دارد که آب بسیار زلالی از آن می گذرد و احتمالا برای آبیاری درختان از آن استفاده می کنند.
در ضمن آنها از کودکی به بچه های خود یاد می دهند که قدر آب را بدانند. مثلا وقتی که دختر همخانه من نصف یک لیوان آب را می نوشید بقیه آن را در یخچال می گذاشت تا بعدا بنوشد در حالی که این کار برای من عجیب و مسخره بود.
من همیشه عادت داشتم که برای اینکه آب خنک بنوشم چند دقیقه شیر آب را تا انتها باز کنم تا آب خنک شود و سپس لیوان خودم را پر کنم. یعنی حداقل ده برابر لیوان آب را به هدر می دادم تا یک لیوان آب بنوشم.
اگر الآن چنین کاری را در مقابل یک امریکایی انجام دهم گمان می کند که دیوانه هستم و سعی می کنم که جلوی این کار من را بگیرد. برای آنها آب منبع حیات است و به آن احترام می گذارند ضمن این که پول آب نیز گران است و کسی دوست ندارد که دلارهایش را از جیبش در بیاورد و به دور بریزد.
مطالب مرتبط
همسفر شراب (قسمت سی و هشتم-بخش دوم)
۱۵ مهر ۱۴۰۱
با استاد راهنمایم ساعت هشت صبح جلسه دارم. از وقتی که برای فرصت مطالعاتی طولانی رفته به گوگل، چارهای جز این نیست که یا اول صبح یا دم غروب جلسه داشته باشیم.
مطالعههمسفر شراب (قسمت سیوهشتم-بخش اول)
۳۰ شهریور ۱۴۰۱
دو خانم جوان که مثل لبنانیها چادر سیاه سر کردهاند و چند خانم محجبهٔ دیگر. باید برگردیم به سرسرا برای گرفتن دفترچهٔ برنامهٔ همایش.
مطالعهسوالات معلم
۲۹ شهریور ۱۴۰۱
معلم دبستان این سوالات رو قبل از شروع شدن سال تحصیلی از والدین پرسیده است
مطالعههمسفر شراب (قسمت سیوهفتم-بخش اول)
۱۵ شهریور ۱۴۰۱
صبح زود راهی دیترویت میشویم. صبح آنقدر زود است که جاده خلوت باشد و من، تنها بیدار جاده که پشت فرمان نشستهام و بقیه خوابند.
مطالعههمسفر شراب (قسمت سیو ششم-بخش پنجم)
۳۰ مرداد ۱۴۰۱
میخواهد خانهاش را بفروشد. میپرسم هنوز زیر قرض بانک است؟ میگوید بله. کنجکاو میشوم در مورد نرخ سود بانکها. میگوید خیلی ساده است. قرار بوده ۲۰ سال و هر ماهی ۲۵۰۰ دلار بدهیم برای خانهای که ۲۵۰ هزار دلار میارزد.
مطالعه