با استاد راهنمایم ساعت هشت صبح جلسه دارم. از وقتی که برای فرصت مطالعاتی طولانی رفته به گوگل، چارهای جز این نیست که یا اول صبح یا دم غروب جلسه داشته باشیم.
مطالعهسمینهارها
۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۷تاریخ تاریک ممنوعیت مهاجرت در آمریکا
۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۷آکادمی علوم کالیفرنیا
مشاهده صفحه روایت ایرانیان از آمریکااقتصاد عظیم امریکا یعنی کالیفرنیا و اقتصاد عظیم کالیفرنیا یعنی سانفرانسیسکو و سیلیکون ولی و این هر دو یعنی علم از زاویهای که تبدیل به اقتصاد و پول شده؛ در متن شهر که پرسه بزنی، هرچه هم رفتار مردم را نگاه کنی، هرچه درون پروژهها و شرکتهای بزرگ اقتصادی سرک بکشی؛ نمیفهمی دلیل این نسبت عجیب میان کار و پول از یک طرف و علم از طرف دیگر چیست؟
اما کنار موزه یانگ درست در مرکز شهر؛ سری اگر به آکادمی علوم (تجربی) کالیفرنیا بزنی؛ میبینی، این تولید علم زنده برای مردم و کودکان؛ از زاویه دید وعمل خودشان؛ موجب این تحول شگرف است.
در آکادمی علوم؛ نسبت زندگی و علم مهم است؛ تئوریهای علمی را بر در و دیوار ننوشته اند! اصلا این اقتصاد غولپیکر حاصل سیستم آموزشیست نه حجم زد و بند توی بازار؛ اقتصاد کالیفرنیا ریشه در تولید دارد و تولید ریشه در کار و کار ریشه در همین شیوه نگاه به علم؛ آکادمی علوم کالیفرنیا نرفته یک ساختمان بزرگ اختصاص دهد تنها به محلی برای جمع شدن عالمان بلکه، ساختمانی زیبا ساخته برای فهم بچهها، جوانها، توریستها و مردم از علم، نوعی که بدرد کارشان بخورد!
ساختمان آکادمی یک بنای بزرگ است که معمار ایتالیایی معروفش نخواسته از سطح تپههای شهر بالاتر رود، انگار ساختمان بخشی از تپه سبز وسط شهر است؛ و حتی بنا باید بنشیند در زندگی و وضع موجود مردم؛ درون ساختمان حالا خواستهاند جایی بسازند که مردمان نسبتشان با دانش زیست عوض شود؛ بفهمند زیست حفظ کردن جنسیت لاکپشتها نیست؛ دانش زیستشناسی، دانش فهم جهانیست که در آن زیست میکنیم. از آن زاویه که بشود جهان را تسخیر زندگی انسان کرد.
وسط ساختمان یک کره بزرگ ساختهاند از جنس شیشه و بتون و فولاد؛ کره شیشهای عظیم نماد زیست کل موجودات زنده در زمین است؛ پایینترین طبقه، که زیر زمین است، جهان زیست اقیانوسیست و طبقهی روی آن، جهان زیستی ریشههای درخت، و طبقه بعدی موجودات زندهای که روی زمین وکنار تنه درخت اند و بالاترین طبقه مربوط به موجودات پرنده و بالای درختی؛ این طبقات متنوع از حیات حالا در کنار هم جهان زیست واقعی انسانی را نشان میدهند و تو تازه میفهمی، آنچه از زیستشناسی در دوران آموزش عمومی فهمیدی، نه تنها کاربردی و عملی و در خدمت تولید کار و پول نیست؛ بلکه قصد دارد فهم تو را از این دانش کاملا درون زندگی تبدیل به یک فهم تئوریک، کنکوری و غیر قابل استفاده و در نتیجه مضر نماید.
کنار کره شیشه و بتون، یک استخر بزرگ هم ساختهاند برای یک موجود خاص؛ یک کروکودیل سفید، که نابیناست و با صدا شکار میکند؛ انگار طراح موزه میخواهد بگوید علم، غیر از کاربرد، شگفتی و لذت هم دارد؛ کروکودیل سفید با چشمان نابینای سفید و با یک انگشت قطع شده برای خودش داستان بامزهای هم داشت؛ ماجرا این بود که در درگیری با همسرش؛ همسر مربوطه انگشتش را خورده بود تا عبرت بگیرد! وحالا حاصلش شده بود تنهایی دو طرف.
کنار این لذت و شگفتی، شبیه ساز زلزله، سالن انعکاس صدا و دهها بازی علمی بامزهی فیزیکی؛ آکادمی را تبدیل کرده بود به یک مرکز تمام لذت و شور و تفریح و سرگرمی، اما نه از نوع تخدیر و بی اثر بلکه از نوع علم وکاربرد؛ بماند که در انتها فروشگاه بزرگ کتاب با ایدههای جذاب؛ به مخاطب میگفت : حالا اگر دوست داری؛ بیا کتاب بخوان، چون تنها راه رفاقت با علم است! اصلا مسابقه کتابخوانی و دادن پراید برای جواب دادن تستهای مسابقه از فلان کتاب مطرح نبود؛ بماند که ایدهها و نوع تولیدات کتابها خودش پر از خلاقیت و کاربرد و خودش یک مرکز علم دیگر بود!
حالا وسط مرکز اقتصاد جهان؛ درست در سافرانسیسکو، اگر بخواهی بفهمی، امریکای اقتصاد و ثروت، کجا ساخته شده؟ باید بیایی درون همین مناسبات علمی سرک بکشی که چطور ما هشت میلیون کتاب برای روانشناسی موفقیت میخوانیم و اهالی این شهر، هشت میلیون ساعت برای موفقیت، کار میکنند ؛ و این کار چطور از دل همین شیوهی آموزش و علم در آمده؛ نه از درون مناسبات سیاسی و اقتصادی؛ آکادمی جاییست برای فهم ذات امریکا برای یک شرقی که از آن سوی کره زمین آمده، کره شیشهای اینجا را ببیند و عبرت بگیرد و نانی به غفلت نخورد! نمیدانم، شاید من کمتر دیدهام ؛ اما تمام قدرت و پول این حوالی مال علم بدرد بخور است والسلام .
اما کنار موزه یانگ درست در مرکز شهر؛ سری اگر به آکادمی علوم (تجربی) کالیفرنیا بزنی؛ میبینی، این تولید علم زنده برای مردم و کودکان؛ از زاویه دید وعمل خودشان؛ موجب این تحول شگرف است.
در آکادمی علوم؛ نسبت زندگی و علم مهم است؛ تئوریهای علمی را بر در و دیوار ننوشته اند! اصلا این اقتصاد غولپیکر حاصل سیستم آموزشیست نه حجم زد و بند توی بازار؛ اقتصاد کالیفرنیا ریشه در تولید دارد و تولید ریشه در کار و کار ریشه در همین شیوه نگاه به علم؛ آکادمی علوم کالیفرنیا نرفته یک ساختمان بزرگ اختصاص دهد تنها به محلی برای جمع شدن عالمان بلکه، ساختمانی زیبا ساخته برای فهم بچهها، جوانها، توریستها و مردم از علم، نوعی که بدرد کارشان بخورد!
ساختمان آکادمی یک بنای بزرگ است که معمار ایتالیایی معروفش نخواسته از سطح تپههای شهر بالاتر رود، انگار ساختمان بخشی از تپه سبز وسط شهر است؛ و حتی بنا باید بنشیند در زندگی و وضع موجود مردم؛ درون ساختمان حالا خواستهاند جایی بسازند که مردمان نسبتشان با دانش زیست عوض شود؛ بفهمند زیست حفظ کردن جنسیت لاکپشتها نیست؛ دانش زیستشناسی، دانش فهم جهانیست که در آن زیست میکنیم. از آن زاویه که بشود جهان را تسخیر زندگی انسان کرد.
وسط ساختمان یک کره بزرگ ساختهاند از جنس شیشه و بتون و فولاد؛ کره شیشهای عظیم نماد زیست کل موجودات زنده در زمین است؛ پایینترین طبقه، که زیر زمین است، جهان زیست اقیانوسیست و طبقهی روی آن، جهان زیستی ریشههای درخت، و طبقه بعدی موجودات زندهای که روی زمین وکنار تنه درخت اند و بالاترین طبقه مربوط به موجودات پرنده و بالای درختی؛ این طبقات متنوع از حیات حالا در کنار هم جهان زیست واقعی انسانی را نشان میدهند و تو تازه میفهمی، آنچه از زیستشناسی در دوران آموزش عمومی فهمیدی، نه تنها کاربردی و عملی و در خدمت تولید کار و پول نیست؛ بلکه قصد دارد فهم تو را از این دانش کاملا درون زندگی تبدیل به یک فهم تئوریک، کنکوری و غیر قابل استفاده و در نتیجه مضر نماید.
کنار کره شیشه و بتون، یک استخر بزرگ هم ساختهاند برای یک موجود خاص؛ یک کروکودیل سفید، که نابیناست و با صدا شکار میکند؛ انگار طراح موزه میخواهد بگوید علم، غیر از کاربرد، شگفتی و لذت هم دارد؛ کروکودیل سفید با چشمان نابینای سفید و با یک انگشت قطع شده برای خودش داستان بامزهای هم داشت؛ ماجرا این بود که در درگیری با همسرش؛ همسر مربوطه انگشتش را خورده بود تا عبرت بگیرد! وحالا حاصلش شده بود تنهایی دو طرف.
کنار این لذت و شگفتی، شبیه ساز زلزله، سالن انعکاس صدا و دهها بازی علمی بامزهی فیزیکی؛ آکادمی را تبدیل کرده بود به یک مرکز تمام لذت و شور و تفریح و سرگرمی، اما نه از نوع تخدیر و بی اثر بلکه از نوع علم وکاربرد؛ بماند که در انتها فروشگاه بزرگ کتاب با ایدههای جذاب؛ به مخاطب میگفت : حالا اگر دوست داری؛ بیا کتاب بخوان، چون تنها راه رفاقت با علم است! اصلا مسابقه کتابخوانی و دادن پراید برای جواب دادن تستهای مسابقه از فلان کتاب مطرح نبود؛ بماند که ایدهها و نوع تولیدات کتابها خودش پر از خلاقیت و کاربرد و خودش یک مرکز علم دیگر بود!
حالا وسط مرکز اقتصاد جهان؛ درست در سافرانسیسکو، اگر بخواهی بفهمی، امریکای اقتصاد و ثروت، کجا ساخته شده؟ باید بیایی درون همین مناسبات علمی سرک بکشی که چطور ما هشت میلیون کتاب برای روانشناسی موفقیت میخوانیم و اهالی این شهر، هشت میلیون ساعت برای موفقیت، کار میکنند ؛ و این کار چطور از دل همین شیوهی آموزش و علم در آمده؛ نه از درون مناسبات سیاسی و اقتصادی؛ آکادمی جاییست برای فهم ذات امریکا برای یک شرقی که از آن سوی کره زمین آمده، کره شیشهای اینجا را ببیند و عبرت بگیرد و نانی به غفلت نخورد! نمیدانم، شاید من کمتر دیدهام ؛ اما تمام قدرت و پول این حوالی مال علم بدرد بخور است والسلام .
مطالب مرتبط
همسفر شراب (قسمت سیوهشتم-بخش اول)
۳۰ شهریور ۱۴۰۱
دو خانم جوان که مثل لبنانیها چادر سیاه سر کردهاند و چند خانم محجبهٔ دیگر. باید برگردیم به سرسرا برای گرفتن دفترچهٔ برنامهٔ همایش.
مطالعهسوالات معلم
۲۹ شهریور ۱۴۰۱
معلم دبستان این سوالات رو قبل از شروع شدن سال تحصیلی از والدین پرسیده است
مطالعههمسفر شراب (قسمت سیوهفتم-بخش اول)
۱۵ شهریور ۱۴۰۱
صبح زود راهی دیترویت میشویم. صبح آنقدر زود است که جاده خلوت باشد و من، تنها بیدار جاده که پشت فرمان نشستهام و بقیه خوابند.
مطالعههمسفر شراب (قسمت سیو ششم-بخش پنجم)
۳۰ مرداد ۱۴۰۱
میخواهد خانهاش را بفروشد. میپرسم هنوز زیر قرض بانک است؟ میگوید بله. کنجکاو میشوم در مورد نرخ سود بانکها. میگوید خیلی ساده است. قرار بوده ۲۰ سال و هر ماهی ۲۵۰۰ دلار بدهیم برای خانهای که ۲۵۰ هزار دلار میارزد.
مطالعهآخرین مطالب
آکادمی علوم کالیفرنیا
مشاهده صفحه روایت ایرانیان از آمریکااقتصاد عظیم امریکا یعنی کالیفرنیا و اقتصاد عظیم کالیفرنیا یعنی سانفرانسیسکو و سیلیکون ولی و این هر دو یعنی علم از زاویهای که تبدیل به اقتصاد و پول شده؛ در متن شهر که پرسه بزنی، هرچه هم رفتار مردم را نگاه کنی، هرچه درون پروژهها و شرکتهای بزرگ اقتصادی سرک بکشی؛ نمیفهمی دلیل این نسبت عجیب میان کار و پول از یک طرف و علم از طرف دیگر چیست؟
اما کنار موزه یانگ درست در مرکز شهر؛ سری اگر به آکادمی علوم (تجربی) کالیفرنیا بزنی؛ میبینی، این تولید علم زنده برای مردم و کودکان؛ از زاویه دید وعمل خودشان؛ موجب این تحول شگرف است.
در آکادمی علوم؛ نسبت زندگی و علم مهم است؛ تئوریهای علمی را بر در و دیوار ننوشته اند! اصلا این اقتصاد غولپیکر حاصل سیستم آموزشیست نه حجم زد و بند توی بازار؛ اقتصاد کالیفرنیا ریشه در تولید دارد و تولید ریشه در کار و کار ریشه در همین شیوه نگاه به علم؛ آکادمی علوم کالیفرنیا نرفته یک ساختمان بزرگ اختصاص دهد تنها به محلی برای جمع شدن عالمان بلکه، ساختمانی زیبا ساخته برای فهم بچهها، جوانها، توریستها و مردم از علم، نوعی که بدرد کارشان بخورد!
ساختمان آکادمی یک بنای بزرگ است که معمار ایتالیایی معروفش نخواسته از سطح تپههای شهر بالاتر رود، انگار ساختمان بخشی از تپه سبز وسط شهر است؛ و حتی بنا باید بنشیند در زندگی و وضع موجود مردم؛ درون ساختمان حالا خواستهاند جایی بسازند که مردمان نسبتشان با دانش زیست عوض شود؛ بفهمند زیست حفظ کردن جنسیت لاکپشتها نیست؛ دانش زیستشناسی، دانش فهم جهانیست که در آن زیست میکنیم. از آن زاویه که بشود جهان را تسخیر زندگی انسان کرد.
وسط ساختمان یک کره بزرگ ساختهاند از جنس شیشه و بتون و فولاد؛ کره شیشهای عظیم نماد زیست کل موجودات زنده در زمین است؛ پایینترین طبقه، که زیر زمین است، جهان زیست اقیانوسیست و طبقهی روی آن، جهان زیستی ریشههای درخت، و طبقه بعدی موجودات زندهای که روی زمین وکنار تنه درخت اند و بالاترین طبقه مربوط به موجودات پرنده و بالای درختی؛ این طبقات متنوع از حیات حالا در کنار هم جهان زیست واقعی انسانی را نشان میدهند و تو تازه میفهمی، آنچه از زیستشناسی در دوران آموزش عمومی فهمیدی، نه تنها کاربردی و عملی و در خدمت تولید کار و پول نیست؛ بلکه قصد دارد فهم تو را از این دانش کاملا درون زندگی تبدیل به یک فهم تئوریک، کنکوری و غیر قابل استفاده و در نتیجه مضر نماید.
کنار کره شیشه و بتون، یک استخر بزرگ هم ساختهاند برای یک موجود خاص؛ یک کروکودیل سفید، که نابیناست و با صدا شکار میکند؛ انگار طراح موزه میخواهد بگوید علم، غیر از کاربرد، شگفتی و لذت هم دارد؛ کروکودیل سفید با چشمان نابینای سفید و با یک انگشت قطع شده برای خودش داستان بامزهای هم داشت؛ ماجرا این بود که در درگیری با همسرش؛ همسر مربوطه انگشتش را خورده بود تا عبرت بگیرد! وحالا حاصلش شده بود تنهایی دو طرف.
کنار این لذت و شگفتی، شبیه ساز زلزله، سالن انعکاس صدا و دهها بازی علمی بامزهی فیزیکی؛ آکادمی را تبدیل کرده بود به یک مرکز تمام لذت و شور و تفریح و سرگرمی، اما نه از نوع تخدیر و بی اثر بلکه از نوع علم وکاربرد؛ بماند که در انتها فروشگاه بزرگ کتاب با ایدههای جذاب؛ به مخاطب میگفت : حالا اگر دوست داری؛ بیا کتاب بخوان، چون تنها راه رفاقت با علم است! اصلا مسابقه کتابخوانی و دادن پراید برای جواب دادن تستهای مسابقه از فلان کتاب مطرح نبود؛ بماند که ایدهها و نوع تولیدات کتابها خودش پر از خلاقیت و کاربرد و خودش یک مرکز علم دیگر بود!
حالا وسط مرکز اقتصاد جهان؛ درست در سافرانسیسکو، اگر بخواهی بفهمی، امریکای اقتصاد و ثروت، کجا ساخته شده؟ باید بیایی درون همین مناسبات علمی سرک بکشی که چطور ما هشت میلیون کتاب برای روانشناسی موفقیت میخوانیم و اهالی این شهر، هشت میلیون ساعت برای موفقیت، کار میکنند ؛ و این کار چطور از دل همین شیوهی آموزش و علم در آمده؛ نه از درون مناسبات سیاسی و اقتصادی؛ آکادمی جاییست برای فهم ذات امریکا برای یک شرقی که از آن سوی کره زمین آمده، کره شیشهای اینجا را ببیند و عبرت بگیرد و نانی به غفلت نخورد! نمیدانم، شاید من کمتر دیدهام ؛ اما تمام قدرت و پول این حوالی مال علم بدرد بخور است والسلام .
اما کنار موزه یانگ درست در مرکز شهر؛ سری اگر به آکادمی علوم (تجربی) کالیفرنیا بزنی؛ میبینی، این تولید علم زنده برای مردم و کودکان؛ از زاویه دید وعمل خودشان؛ موجب این تحول شگرف است.
در آکادمی علوم؛ نسبت زندگی و علم مهم است؛ تئوریهای علمی را بر در و دیوار ننوشته اند! اصلا این اقتصاد غولپیکر حاصل سیستم آموزشیست نه حجم زد و بند توی بازار؛ اقتصاد کالیفرنیا ریشه در تولید دارد و تولید ریشه در کار و کار ریشه در همین شیوه نگاه به علم؛ آکادمی علوم کالیفرنیا نرفته یک ساختمان بزرگ اختصاص دهد تنها به محلی برای جمع شدن عالمان بلکه، ساختمانی زیبا ساخته برای فهم بچهها، جوانها، توریستها و مردم از علم، نوعی که بدرد کارشان بخورد!
ساختمان آکادمی یک بنای بزرگ است که معمار ایتالیایی معروفش نخواسته از سطح تپههای شهر بالاتر رود، انگار ساختمان بخشی از تپه سبز وسط شهر است؛ و حتی بنا باید بنشیند در زندگی و وضع موجود مردم؛ درون ساختمان حالا خواستهاند جایی بسازند که مردمان نسبتشان با دانش زیست عوض شود؛ بفهمند زیست حفظ کردن جنسیت لاکپشتها نیست؛ دانش زیستشناسی، دانش فهم جهانیست که در آن زیست میکنیم. از آن زاویه که بشود جهان را تسخیر زندگی انسان کرد.
وسط ساختمان یک کره بزرگ ساختهاند از جنس شیشه و بتون و فولاد؛ کره شیشهای عظیم نماد زیست کل موجودات زنده در زمین است؛ پایینترین طبقه، که زیر زمین است، جهان زیست اقیانوسیست و طبقهی روی آن، جهان زیستی ریشههای درخت، و طبقه بعدی موجودات زندهای که روی زمین وکنار تنه درخت اند و بالاترین طبقه مربوط به موجودات پرنده و بالای درختی؛ این طبقات متنوع از حیات حالا در کنار هم جهان زیست واقعی انسانی را نشان میدهند و تو تازه میفهمی، آنچه از زیستشناسی در دوران آموزش عمومی فهمیدی، نه تنها کاربردی و عملی و در خدمت تولید کار و پول نیست؛ بلکه قصد دارد فهم تو را از این دانش کاملا درون زندگی تبدیل به یک فهم تئوریک، کنکوری و غیر قابل استفاده و در نتیجه مضر نماید.
کنار کره شیشه و بتون، یک استخر بزرگ هم ساختهاند برای یک موجود خاص؛ یک کروکودیل سفید، که نابیناست و با صدا شکار میکند؛ انگار طراح موزه میخواهد بگوید علم، غیر از کاربرد، شگفتی و لذت هم دارد؛ کروکودیل سفید با چشمان نابینای سفید و با یک انگشت قطع شده برای خودش داستان بامزهای هم داشت؛ ماجرا این بود که در درگیری با همسرش؛ همسر مربوطه انگشتش را خورده بود تا عبرت بگیرد! وحالا حاصلش شده بود تنهایی دو طرف.
کنار این لذت و شگفتی، شبیه ساز زلزله، سالن انعکاس صدا و دهها بازی علمی بامزهی فیزیکی؛ آکادمی را تبدیل کرده بود به یک مرکز تمام لذت و شور و تفریح و سرگرمی، اما نه از نوع تخدیر و بی اثر بلکه از نوع علم وکاربرد؛ بماند که در انتها فروشگاه بزرگ کتاب با ایدههای جذاب؛ به مخاطب میگفت : حالا اگر دوست داری؛ بیا کتاب بخوان، چون تنها راه رفاقت با علم است! اصلا مسابقه کتابخوانی و دادن پراید برای جواب دادن تستهای مسابقه از فلان کتاب مطرح نبود؛ بماند که ایدهها و نوع تولیدات کتابها خودش پر از خلاقیت و کاربرد و خودش یک مرکز علم دیگر بود!
حالا وسط مرکز اقتصاد جهان؛ درست در سافرانسیسکو، اگر بخواهی بفهمی، امریکای اقتصاد و ثروت، کجا ساخته شده؟ باید بیایی درون همین مناسبات علمی سرک بکشی که چطور ما هشت میلیون کتاب برای روانشناسی موفقیت میخوانیم و اهالی این شهر، هشت میلیون ساعت برای موفقیت، کار میکنند ؛ و این کار چطور از دل همین شیوهی آموزش و علم در آمده؛ نه از درون مناسبات سیاسی و اقتصادی؛ آکادمی جاییست برای فهم ذات امریکا برای یک شرقی که از آن سوی کره زمین آمده، کره شیشهای اینجا را ببیند و عبرت بگیرد و نانی به غفلت نخورد! نمیدانم، شاید من کمتر دیدهام ؛ اما تمام قدرت و پول این حوالی مال علم بدرد بخور است والسلام .
مطالب مرتبط
همسفر شراب (قسمت سی و هشتم-بخش دوم)
۱۵ مهر ۱۴۰۱
با استاد راهنمایم ساعت هشت صبح جلسه دارم. از وقتی که برای فرصت مطالعاتی طولانی رفته به گوگل، چارهای جز این نیست که یا اول صبح یا دم غروب جلسه داشته باشیم.
مطالعههمسفر شراب (قسمت سیوهشتم-بخش اول)
۳۰ شهریور ۱۴۰۱
دو خانم جوان که مثل لبنانیها چادر سیاه سر کردهاند و چند خانم محجبهٔ دیگر. باید برگردیم به سرسرا برای گرفتن دفترچهٔ برنامهٔ همایش.
مطالعهسوالات معلم
۲۹ شهریور ۱۴۰۱
معلم دبستان این سوالات رو قبل از شروع شدن سال تحصیلی از والدین پرسیده است
مطالعههمسفر شراب (قسمت سیوهفتم-بخش اول)
۱۵ شهریور ۱۴۰۱
صبح زود راهی دیترویت میشویم. صبح آنقدر زود است که جاده خلوت باشد و من، تنها بیدار جاده که پشت فرمان نشستهام و بقیه خوابند.
مطالعههمسفر شراب (قسمت سیو ششم-بخش پنجم)
۳۰ مرداد ۱۴۰۱
میخواهد خانهاش را بفروشد. میپرسم هنوز زیر قرض بانک است؟ میگوید بله. کنجکاو میشوم در مورد نرخ سود بانکها. میگوید خیلی ساده است. قرار بوده ۲۰ سال و هر ماهی ۲۵۰۰ دلار بدهیم برای خانهای که ۲۵۰ هزار دلار میارزد.
مطالعهآخرین مطالب
ما به ملتی با بیماری مزمن خشونت، تنهایی، افسردگی ، تفرقه و فقر تبدیل شدهایم
۲۰ اسفند ۱۴۰۲
ما به ملتی با بیماری مزمن خشونت، تنهایی، افسردگی ، تفرقه و فقر تبدیل شدهایم ویدئوهای تحلیلی رابرت اف کندی...
مطالعهمستند وضعیت شکست ( Fail State )
۱۵ اسفند ۱۴۰۲
مستند وضعیت شکست Fail State کارگردان : الکس شبانو محصول : سال 2017 آمریکا ژانر : اجتماعی زبان: انگلیسی -...
مطالعهاصلی ترین عوامل شکل گیری اتحاد میان آمریکا و اسرائیل
۱۱ اسفند ۱۴۰۲
اصلی ترین عوامل شکل گیری اتحاد میان آمریکا و اسرائیل ویدئوهای تحلیلی منبع : شبکه الجزیرهآمریکا همیشه مهمترین متحد اسرائیل...
مطالعهچرا نامزدهای ریاست جمهوری آمریکا اینقدر به اسرائیل اهمیت می دهند؟
۱۱ اسفند ۱۴۰۲
چرا نامزدهای ریاست جمهوری آمریکا اینقدر به اسرائیل اهمیت می دهند؟ ویدئوهای تحلیلی منبع : رسانه UNPacked از اوباما تا...
مطالعهداستان اسرائیل چگونه برای مردم آمریکا روایت شده است؟
۱۱ اسفند ۱۴۰۲
داستان اسرائیل چگونه برای مردم آمریکا روایت شده است؟ ویدئوهای تحلیلی منبع : شبکه الجزیرهدر این این ویدئو از برنامه...
مطالعه