نظرسنجی مرکز تحقیقات خشونت با سلاح گرم کالیفرنیا که ماه گذشته منتشر شد، نشان داد که نیمی از آمریکایی ها انتظار دارند در چند سال آینده #جنگ_داخلی در آمریکا آغاز شود.
مطالعهآیا آمریکا تابه حال از کشتار جمعی در کشورهای دیگر حمایت کرده است؟
۹ اردیبهشت ۱۳۹۷همسفر شراب ( قسمت هشتم – کلاسهای درس دانشگاه )
۹ اردیبهشت ۱۳۹۷دورنمای انرژی در عصر ترامپ
شکل گیری ائتلاف های جدید در عصر ترامپ، تهدیدات نوینی علیه امنیت ملی آمریکا رقم می زند که بازارهای انرژی را دستخوش تحول خواهد کرد.منبع: اندیشکده شورای آتلانتیک
نویسنده: BY DAVID L. GOLDWYN
نکات راهبردی: الف- سیاست داخلی انرژی:
• به نظر میرسد که در دولت ترامپ، برنامههای گستردهای برای کنار زدن سیاستهای منع انتشار گازهای گلخانهای تهیه شده است. این برنامهها شامل لغو و کنارزدن بسیاری از قوانین و قراردادهای کاهش گازهای گلخانهای است.
• گروههای صنعتی بزرگ و حامیان آنها در کنگره مترصد فرصتی هستند تا در قوانین مربوطه بازنگری شود.
• ترامپ بهدنبال افزایش تولید منابع انرژی آمریکا میباشد. او قول داده است که زمینهای دولتی را برای قراردادهای نفت و گاز و زغالسنگ اجاره بدهد.
ب- سیاستهای بازرگانی:
• ترامپ قول داده است تا تعرفههایی برای تجارت با چین و مکزیک وضع کند. در قرارداد نفتا (NAFTA) بازنگری کند و قرارداد تجارت آزاد با کره را لغو کند. او حتی قول داده است در معاهدات آمریکا با سازمان تجارت جهانی تجدیدنظر کند.
• ترامپ بر وضع تعرفهها تأکید میکند، در بدترین حالت بعضی سیاستها میتوانند با تخریب زنجیره ارزش، تقاضای جهانی را کاهش دهند و آمریکا را به سوی یک بحران اقتصادی سوق دهند و یک جنگ اقتصادی تمامعیار به راه بیاندازند.
• بعضی از جمهوریخواهان کنگره، قانون اصلاح مالیات مرزی (BAT) را تهیه کردهاند که به موجب آن واردات به آمریکا شامل مالیات میشود اما صادرات از آمریکا نیازی به پرداخت مالیات ندارد. مطابق این قانون صنایع بالادستی نفت و گاز و صادرکنندگان گاز سود خواهند برد درحالیکه پالایشگاهها که از ماده خام وارداتی استفاده میکنند متضرر میشوند.
• قانون اصلاح مالیات مرزی (BAT) تأثیر قابل توجهی بر افزایش قیمت کالاهای مصرفی و بنزین خواهد داشت.
• افرادی کلیدی در دولت ترامپ با آزادسازی صادرات گاز مایع (LNG) مخالف هستند؛ چراکه به عقیده آنها این صادرات میتواند تأثیری منفی بر قیمتهای برق در داخل بگذارد، این در حالی است که صادرات گاز مایع میتواند برای آمریکا سودآور باشد.
• کنارگذاشتن معاهده نفتا (NAFTA) میتواند سرمایهگذاری صنایع بالادستی را در مکزیک متوقف کند و تقاضا را برای محصولات نفتی، گاز طبیعی و خدمات انرژی آمریکا کاهش دهد. این اقدام مصونیتهای سرمایهگذار را از بین خواهد برد. مصونیتهایی که برای سرمایهگذاری در آبهای عمیق مکزیک و دیگر مزایدههای حوزه انرژی ضروری به شمار میآید.
• نمودار مصرف عمده انرژی در ایالات متحده آمریکا:
ج- بلاتکلیفی در آینده:
• سیاستهای دولت ترامپ بهوسیله سیستم قضایی آمریکا، چشمانداز سرمایهگذاریهای بلندمدت و ریسکپذیری صنایع ایالات متحده آمریکا و همچنین واکنشهای شدید احتمالی شهروندان تعدیل خواهند شد از این رو بعید به نظر میرسد که این سیاستها تأثیر کلی بر روی بازار جهانی انرژی و محصولات سوختی ایالات متحده بگذارد درحالیکه بدون شک تأثیر شگرفی در عدم همکاری آمریکا با نهادها و معاهدات محیط زیستی خواهد داشت.
• توانایی دولت ترامپ برای اثرگذاری بر روی تولید نفت و گاز نامشخص است. تسهیل قوانین گازهای گلخانهای و اجازههای خط لوله موجب افزایش قیمت سهامهای صنایع تولیدی نفت و گاز آمریکا و کانادا میشود و از سوی دیگر قیمتهای جهانی نفت و گاز را کاهش میدهد.
• تولید انرژی فراتر از ظرفیت زیرساختهای استخراج و تهیه آن نخواهد رفت.
• نامشخص بودن سیاستهای ترامپ مانع از سرمایهگذاریهای جدید در نفت و گاز و انرژی میشود لااقل تا زمانی که مسیر روشن گردد یا نشانههای قیمت بازار واضحتر شوند.
• بازارهای انرژی احتمالاً تحت تأثیر سیاستهای ترامپ مختل خواهند شد. صفبندی جدید در سیاست خارجه آمریکا موجب نوعی طبقهبندی جدید در تهدیدهای امنیت ملی آمریکا میشود که این طبقهبندی بر بازارهای انرژی اثر میگذارد.
• صفبندی سیاست خارجه آمریکا در دولت ترامپ به این صورت خواهد بود: موضع محکمتر و جدیتر در مبارزه با داعش، روابط نزدیکتر با روسیه در مسئله سوریه و همچنین آفریقای جنوبی، رابطه تعارضآمیز با چین، روابط تعاملی با اروپای سنتی و شرکای امنیتی در آسیا و سرانجام پیگیری سرسختانه تحریمهای ایران.
• همه موارد ذکرشده موجب اخلال در تولید، تقاضا و انتقال انرژی خواهد شد و قطعاً تزلزلی شدید در قیمتها را به همراه میآورد.
د- ریسکهای امنیت ملی
بحرانهای ژئوپلوتیک با اخلال در تولید و حمل و نقل و کاهش تقاضا بر روی بازار انرژی مؤثر خواهند بود. ریسکهایی که میتوانند بر روی تجارت انرژی در سال 2017 اثر بگذارند را میتوان در سه دسته، خلاصه کرد:
• ریسکهای مبتنی بر تنش با حکومتها
• ریسکهای حکومتهای شکستخورده
• ریسکهای غیرحکومتی
1. ریسکهای مبتنی بر تنش با حکومتها:
1.1. چین:
چین مایل است تا رئیسجمهور جدید آمریکا را آزمایش کند، ترامپ نیز مایل به آزمودن چین هست اگر این کشور را تحریک نکند. اختلافات بر سر حقوق ماهیگیری در آبهای کمعمق اسکاربورو که از سال 2012 آغاز گشته هنوز حل نشده است. علیرغم حکم دادگاه بینالمللی بهنفع فیلیپین، چین تلاش میکند در این مناطق جزیره و باند فرود بسازد که ممکن است با عکسالعمل تهاجمی فیلیپین روبهرو گردد یا دستکم کشتیرانی را در آن منطقه ممنوع سازد.
تماس غیرمنتظره ترامپ با رئیسجمهور تایوان نیز به یکی از محلهای اختلاف چین و آمریکا بدل شده است. چین مایل است تا بیازماید که ترامپ تا چه حد به دفاع از تایوان خواهد پرداخت. تمامی این موضوعات بر حمل و نقل نفت و گاز مؤثر خواهد بود.
1.2. روسیه:
پوتین آرزوی خود را برای بازگشتن به دوران شوروی و گسترش منطقه نفوذ روسیه را پنهان نمیکند. تجاوز او به اوکراین و شبهجزیره کریمه و گسترش نفوذ او در خاورمیانه در درگیریهای سوریه آمریکا را با محرومیت مواجه ساخته است. درحالیکه درگیریهای بدون پیشرفت در اوکراین، گرجستان، ناگورنو قرهباغ و ترانسنیستریا مثالهای مشهودی هستند، روسیه گامهایی را برداشته است تا کشورهای اروپای مرکزی و حوزه بالتیک را بترساند.
کارشناسان مسائل امنیتی اروپا بر ظرفیت اقدامات روسیه در بهرهبردن از چالشهای تجزیهطلبی در قزاقستان و ازبکستان متمرکز هستند، درحالیکه کارشناسان آمریکایی بر حرکات بالقوه روسیه در حوزه بالتیک توجه دارند. هر فتنهانگیزی روسیه در تحرکات برونمرزی خود میتواند با پاسخ قاطعانه دولت ترامپ مواجه شود یا این که با هیچ پاسخ مؤثری روبهرو نشود.
عدم واکنش غربیها در مقابله با تحرکات روسیه در حوزه بالتیک و مناطق آسیای مرکزی، استقلال کشورهای این منطقه را به خطر میاندازد. حتی اگر دولت ترامپ واکنش مناسبی به این تحرکات ندهد، کنگره آمریکا و اتحادیه اروپا تحریمها را علیه روسیه افزایش میدهند که این موضوع بر جریان نفت و گاز روسیه، واردات نفت و گاز اروپا و جریان نفت و گاز دریای خزر مؤثر خواهد بود.
1.3. کره شمالی:
در دوازده ماه گذشته، کره شمالی موشکها و سلاحهای هستهای خود را به میزان زیادی آزمایش کرده است که این شامل بمبهای هیدروژنی نیز میشود. نصب و استقرار سلاحهای میانبرد و کوتاهبرد و استفاده از زیردریاییهایی که موشک بالستیک را حمل میکنند، میتواند ژاپن یا کره جنوبی را مورد هدف قرار دهد.
آزمایش موشکهای میانبرد هستهای کره در سال 2016 نشان میدهد که پایگاههای آمریکا در حوزه اقیانوس آرام در منطقه نفوذ این موشکها هستند. همچنین کره به پیشرفتهایی در طراحی موشکهای بینقارهای دست یافته است که میتوانند آمریکا را مورد هدف قرار دهند.
اگرچه کره شمالی یک تولیدکننده انرژی نیست، اما ژاپن و کره جنوبی از صادرکنندگان اصلی نفت و گاز از طریق دریا هستند. کره جنوبی از آمریکا درخواست کرده است تا سامانه دفاع ارتفاع بالای (THAAD) خود را در مقابله با سلاحهای هستهای کره شمالی گسترش دهد. ژاپن نیز در خواست یک نشست سهجانبه با کره جنوبی و چین را داده است تا برای خرید این سامانه مذاکره کنند.
در اینجا چندین مسئله مخاطرهآمیز وجود دارد، یکی تنش فزاینده با چین بر سر اعمال فشار بر روی کره شمالی است، دیگری قدرتنمایی نظامی ایالات متحده است که تنشها را افزایش داده و هزینههای کشتیرانی را برای کره و ژاپن افزایش میدهد. ناتوانی آمریکا در رویارویی با فتنهانگیزیهای کره شمالی، میتواند کره جنوبی را به اقدام یکجانبه وادار سازد یا کل شبه جزیره را وارد نزاع هستهای کند. در بیشتر این سناریوها صادرات نفت و گاز به چین، کره و ژاپن با اخلال روبهرو خواهد شد.
2. ریسکهای حکومتهای شکستخورده
2.1. ونزوئلا:
در سال 2016، ونزوئلا بهصورت مؤثری رفراندوم ملی مخالفانش را لغو کرد تا مطمئن شود که مادورا تا پایان دورهاش در قدرت خواهد ماند. بحرانهای اقتصادی و اجتماعی در ونزوئلا رو به افزایش است. با کمبود گسترده غذا و کالاهای اولیه، بحران انسانی فزونی گرفته است. تورم در سال 2017 تا 1600 درصد خواهد رسید و با امکانات موجود شرکت ملی نفت و گاز ونزوئلا، تولید داخلی نفت صدوپنجاه هزار بشکه در روز کاهش مییابد. شکست کامل اقتصادی میتواند علت اصلی قطع یک و نیم میلیون بشکه نفت در روز باشد و این مسئلهای است که بر اقتصاد کشورهای همسایه مانند کلمبیا تأثیر گستردهای خواهد داشت.
2.2. نیجریه:
نیجریه احتمالاً با حملات فزایندهای در صادرات خود مواجه خواهد شد که تولید را مختل کرده و آینده انتظار طولانی برای اصلاحات در بخش انرژی این کشور را مبهم میسازد. قیمتهای پایین نفت و تحرکات شبه نظامی در دلتای نیجر، باعث قطع تولید نیجریه از 750000 بشکه در روز تا 1.4 میلیون بشکه در روز شده که این مسئله فشار زیادی را بر بودجه این کشور وارد آورده است. به دلایل سیاسی و امنیتی مذاکرات صلح دلتا بهتعویق افتاد و مذاکرات بین دولت و شبه نظامیها فعلاً متوقف شده است.
سیستم پرداخت دولت در نیجریه که باید مانع از اقدامات شبه نظامی در منطقه گردد، توسط شبه نظامیان متهم به فساد میباشد و آنها معتقدند که دولت میخواهد از پرداخت غرامت طفره برود. علی رغم پیشنهاد گفتگو، شبهنظامیان همچنان به بمبگذاری در خطوط لولهها ادامه میدهند.
در پی خشونتهای مکرر و اختلاف با شبه نظامیان دلتا، نشانههایی وجود دارد که دولت میخواهد مذاکرات جامع خود را متوقف کند. دولت جلساتی برای پایبندی به قانون خصوصاً با شمالیها گذاشته است و نوید مقابله با شبهنظامیان را داده است اما واقعیت کسری بودجه نشان میدهد که یک اقدام نظام جدی برای ادب کردن شبه نظامیان صورت نخواهد گرفت.
قطع پرداختها به شبهنظامیان و موضع مقابله با آنها که تنها در سطح حرف باقی مانده است، احتمالاً حملات به زیرساختهای نفتی را افزایش خواهد داد. علیرغم نیت دولت بوهاری برای اصلاحات در بخش انرژی، بهنظر میرسد که این اصلاحات جزئی خواهند بود. ثبات منافع طرفین حاکی از آن است که حتی در شرایط مطلوب، رسیدن به یک توافق دشوار خواهد بود.
2.3. لیبی:
بعد از شکست توافق جبهههای سیاسی، دولت لیبی همچنان در حالت تجزیه قرار دارد. در پی تلاشهای صلح موقت، تولید نفت در امسال مجدداً شروع شده است. ژنرال خلیفه حفتر در شرق با نظامیان غرب لیبی توافق کرده است تا پایانههای صادرات نفت را باز کرده و سود حاصل از آن را میان خود تقسیم کنند. ظاهراً آنها برای مقابله با داعش در بیرون سرت، هماهنگ شدهاند.
احتمالاً اختلاف میان ژنرال حفتر و دیگر رهبران نظامی و همچنین دولت وفاق ملی که توسط غرب حمایت میشود، ادامه پیدا خواهد کرد. دورنمای اختلافات داخلی مکرر در لیبی، صادرات نفت این کسور را با ریسک همراه کرده است.
دولت ترامپ بایستی به موضعگیری خود در لیبی توجه کند. پشتیبانی روسیه، مصر و امارات متحده از ژنرال حفتر مردی قدرتمند ساخته است که میتواند ثبات را در کشور برقرار ساخته و نیروهای جهادی را سرکوب کند. جنگ قدرت در لیبی میتواند باعث توقف صادرات نفت شده و آمریکا را در شرایطی غیرعادی با سازمان ملل قرار دهد که میکوشد صلح را در لیبی برقرار سازد. همچنین جنگ در لیبی تأثیرات نامشخصی بر قانونیبودن صادرات نفت این کشور خواهد داشت.
4. ریسکهای غیرحکومتی
4.1. داعش:
ترامپ قول داده بود تا برخورد تهاجمیتر را با داعش در پیش بگیرد. خطر داعش در افزایش حملات به زیرساختهای عراق، گسترش آن به الجزیره و افزایش فشار بر عربستان سعودی است.
داعش میتواند دوباره با حمله به سرزمینهای شمالی عراق خطوط اصلی صادرات نفت را هدف قرار دهد. الجزیره نیز در سالهای اخیر از دو حمله به زیرساختهایش رنج برده است. این کشور با بحران جانشینی، جمعیت جوان و سرکش و مرزهای وسیعی که نمیتواند آنها را حراست کند، هدفی بسیار آسیبپذیر برای داعش است. الجزیره تقریباً با پنجاه میلیون مترمکعب گاز و حدود 540 هزار بشکه نفت در روز، نیاز انرژی اروپا را تأمین میکند. یک حمله افراطی به عربستان سعودی نیز امکانپذیر است. وزارت کشور عربستان اخیراً گزارشی را منتشر کرده است که به 128 عملیات تروریستی در پانزده سال گذشته این کشور اذعان میکند. در سال جاری نیز داعش مسئولیت بمبگذاری در سه شهر عربستان را برعهده گرفت.
ریسک داعش گسترش مییابد اگر که ترامپ در سیاست آمریکا علیه تهاجم به کشورهای خلیج شکست بخورد.
4.2. پ.ک.ک:
در پی کودتای اخیر ترکیه، رجب طیب اردوغان سختگیری شدیدی را علیه مخالفین داخلی آغاز کرد. او احتمالاً میخواهد که راهکارهای صلح با پ.ک.ک (حزب کارگران کردستان) را که در جنگ داخلی سوریه مشغول هستند، کنار بگذارد. شکست در روند صلح، میتواند خطرهایی را از جانب این گروه برای خط لولههای سرتاسر این کشور ایجاد کند. همچنین داعش نیز میتواند از طریق مناطق کردنشین خطرآفرین باشد.
5. حملات سایبری:
شواهد زیادی وجود دارد که بازیگران غیرحکومتی، توانایی بالایی برای حملات مخرب سایبری دارند و تمایل دارند که از آن علیه آمریکا و منافع آن استفاده کنند. در نوامبر امسال حمله ویروس شامون به صنعت هوانوردی عربستان، اطلاعات آن را از بین برده و به هزار سیستم رایانهای آسیب وارد کرده است. شواهد بیشتری در مورد حملات و هک سیستم بانکی عربستان وجود دارد که احتمالاً از خارج این کشور صورت گرفته است.
سرویسهای امنیتی و دفاعی هر دو کشور آلمان و کره جنوبی نگرانی خود را از حملات سایبری توسط کشورهای دشمن اعلام کردهاند. دولت اوباما نیز با طراحی برنامهای برای بهبود زیرساختهای امنیت سایبری بهنوعی به آسیبپذیری آمریکا در این مسئله اشاره کرده است. ترامپ گفته است که بازبینی جامعی از تمامی سیستمها و تکنولوژی امنیت سایبری خواهد کرد. درست به میزان آسیبپذیر بودن زیرساختهای سایبری در آمریکا، تهدیدهای سایبری از سوی بازیگران غیرحکومتی نیز توانایی حمله در دولت آینده را خواهند داشت.
5.1. حملات سایبری با پشتیبانی دولتها
علاوه بر خطرات حملات سایبری از سوی گروههای غیردولتی، شواهد در سالهای اخیر از رشد حملات سایبری از سوی دولتهای متخاصم و یا گروههای وابسته به آنها وجود دارد. کره شمالی در صدر این کشورها قرار دارد و اخیراً نیز 140 هزار رایانه را در 160 سازمان و شرکت کره جنوبی آلوده کرده است و 40 هزار سند اطلاعات دفاعی این کشور را با موفقیت به سرقت برده است. روسیه نیز در سالهای 2007 و 2008 از سایبر برای فلج کردن استونی و گرجستان استفاده کرد. اخیر نیز اطلاعات آمریکا تائید کرد که روسیه "انجمن ملی حزب دموکرات" را برای ضربه به شانس پیروزی هیلاری کلینتون انجام داده است.
ه- تعدیل سیاست خارجه
آقای ترامپ در کمپین انتخاباتی خود قول تغییر چشمگیر در اولویتها و راهبردهای سیاست خارجه خود در مقابله با داعش، روابط با روسیه، تحریمهای ایران، مهاجرت، و سیاستهای تجاری داده بود. هرکدام از این کارها میتواند تأثیرات عمیقی روی انرژی داشته باشد. راهبرد قویتر برای مقابله با داعش میتواند شامل همکاری عمیقتر با روسیه شود. اگر دولت ترامپ یک "معامله بزرگ" را با روسیه در سوریه دنبال کند، این معامله میتواند شامل برداشتن برخی یا همه تحریمهای بخش انرژی روسیه (به خاطر تجاوز به اوکراین) باشد. برداشته شدن این تحریمهای انرژی میتواند اجازه شروع مجدد اکتشافات نفتهای غیرمتعارف و نفت دریای برنت را بدهد. کاهش فشار آمریکا برای متنوع سازی تأمین انرژی اروپا میتواند طرح انتقال گاز روسیه (Nord Stream 2) به اروپا از طریق دریای بالتیک را تسهیل کند. اگر این معامله بزرگ در سطح اجرایی تحقق یابد، ترامپ باید منتظر واکنش شدید کنگره باشد، چراکه جمهوری خواهان و دموکراتها با هرگونه مماشات مخالف هستند.
ترامپ متعهد شده است تا توافق هستهای با ایران را پاره کند. دولت ترامپ میتواند بدون نقض برجام تحریمهای جدید ضد ایران را دنبال کند. تحریم موشکهای بالستیک ایران و تمدید قانون تحریم ایران (ISA)، در ماه دسامبر 2016، میتواند باعث کنار کشیدن ایران و یا تهدید به کنار کشیدن از توافق کند. این کارها میتواند منجر به شکست روحانی در انتخابات پیش روی ایران در 19 می 2017 و جایگزینی آن با یک نفر تهاجمیتر شود. خروج واقعی آمریکا از برجام نیز باعث شکاف روابط با متحدان اروپایی و همچنین روسیه و چین شود. خروج رسمی هر یک از طرفها از برجام میتواند منجر به اختلال در این بازار [انرژی] شود؛ ایران نیز ممکن است برنامه هستهای خود را نیز از سر بگیرد و طرفهای اروپایی نیز از تحریمهای آمریکا پشتیبانی نکنند. سرمایهگذاران برای امضای قرارداد با ایران اشتیاق دارند اما سرمایهگذاری واقعی به علت ترسی که از تحریمهای جدید آمریکا وجود دارد ممکن است به تأخیر بیفتد.
مسئله دیگر ترامپ، مهاجرت است. وی قول داده بود تا میلیون مهاجر از مکزیک و آمریکای مرکزی را اخراج کند و دیواری را در مرز با مکزیک بسازد. این کار اگر صورت بگیرد باعث ایجاد نارضایتی و عکسالعملهای مردمی در سراسر آمریکای لاتین شود. واکنش مردمی در مکزیک میتواند منجر به عواقب شدیدی شود بهطوریکه اصلاحات اخیر انرژی در این کشور تخریب شود. در درجه دوم، این کار میتواند امنیت ملی هردو کشور آمریکا و مکزیک را تهدید کند. اخراج سریع مهاجران به مکزیک میتواند بحران انسانی ایجاد کند. افزایش خطرات امنیتی میتواند به تجارتِ مرزی و سرمایهگذاری در هر دو کشور خسارت وارد کند.
[shareaholic app="share_buttons" id="25412088"]
موضوعات :