تاریخ ناگفته آمریکا | فصل اول – قسمت نهم
۳ اردیبهشت ۱۳۹۷
پارکینگ ۲ ساعته
۳ اردیبهشت ۱۳۹۷
تاریخ ناگفته آمریکا | فصل اول – قسمت نهم
۳ اردیبهشت ۱۳۹۷
پارکینگ ۲ ساعته
۳ اردیبهشت ۱۳۹۷

همسفر شراب (قسمت هفتم - باز آمد، بوی ماه مدرسه)

مشاهده صفحه روایت ایرانیان از آمریکا
ماه مهر که چه عرض کنم. ماه شهریور است یا به قول مادرم «شهر یه ور». این اولین کلاس درسی دکترایم در تلخ و شیرین مملکت غریب است. اولین کلاس «پردازش زبان طبیعی» است؛ خودمانی‌اش می‌شود به این رایانهٔ نفهم زبان آدمی‌زادی را بفهمانیم. «مایک» استاد درس است. استادی که خیلی دوست داشتم استاد راهنمایم باشد ولی استاد دانشکده‌ام شد.

البته امسال کلاً‌ هیچ دانشجویی را به عنوان استاد راهنما نپذیرفت. کارشناسی‌اش را از کمبریج گرفته و دکترایش را از پنسیلوانیا. تا همین دو سال پیش استاد ام.آی.تی. بوده ولی دو سالی است که به کلمبیا آمده. برخلاف بقیهٔ استادها خیلی کم دانشجو دارد.

سه دانشجو دارد که دو تاشان از دانشجوهای ام.آی.تی. هستند. یکی از دانشجوهای سابقش هم الان استاد استنفورد شده است. به تازگی هم به عنوان ۲۰ دانشمند جوان نمونه در شرق امریکا در همهٔ علوم انتخاب شده است. اسماً استاد دانشکدهٔ من است ولی رسماً کاری به کار هم نداریم. کلاس قرار است در طبقهٔ دوازدهم برگزار شود. بیست دقیقه‌ای زودتر رسیده‌ام چون شنیده‌ام اوایل ترم کلاس‌ها خیلی شلوغ هستند. وارد کلاس می‌شوم.

کلاسی با سه تختهٔ سفید و کف موکتی. ده دوازده نفری نشسته‌اند. رویم نمی‌شود جلو بنشینم یا حتی وسط. می‌روم گوشه‌ای از ردیف وسط را پیدا می‌کنم. ساعت چهار و ده دقیقه که می‌شود هیچ جایی برای نشستن نیست.

صد نفری یا شاید بیشتر در کلاس هستند. بعضی روی طاقچه یا روی زمین نشسته‌اند. استاد که می‌آید هیچ کسی از جایش بلند نمی‌شود. یادش بخیر؛ چه برپا و برجایی در دبیرستان داشتیم. اینجا اندک حرمت ظاهری برای استاد معنایی ندارد انگار. استاد با لباس مردانه و شلوار لی وارد می‌شود؛ مردی با موهایی قهوه‌ای تیره و چشم‌هایی آبی. ارائهٔ درس را چاپ کرده و بین همه پخش کرده است. به خودش میکروفن کوچکی نصب کرده است.

بعدها می‌فهمم که همهٔ جلسات برای دانشجویان مجازی به صورتی تصویری ضبط می‌شود. جلسهٔ اول به مقدمات می‌گذرد. آخر درس هم می‌گوید که امیدوارم بعد از مهلت حذف و اخذ از تعداد دانشجوها کم شود تا کلاس برای همه جا داشته باشد.

برنامه هم از این قرار است: ۲۵ درصد میان‌ترم، ۴۰ درصد پایان‌ترم و ۳۵ درصد تمرین‌های برنامه‌نویسی و تمرین‌های تحلیلی که هر دو هفته یک بار به ما داده می‌شود.

مطالب مرتبط

همسفر شراب (قسمت هفتم - باز آمد، بوی ماه مدرسه)

مشاهده صفحه روایت ایرانیان از آمریکا
ماه مهر که چه عرض کنم. ماه شهریور است یا به قول مادرم «شهر یه ور». این اولین کلاس درسی دکترایم در تلخ و شیرین مملکت غریب است. اولین کلاس «پردازش زبان طبیعی» است؛ خودمانی‌اش می‌شود به این رایانهٔ نفهم زبان آدمی‌زادی را بفهمانیم. «مایک» استاد درس است. استادی که خیلی دوست داشتم استاد راهنمایم باشد ولی استاد دانشکده‌ام شد.

البته امسال کلاً‌ هیچ دانشجویی را به عنوان استاد راهنما نپذیرفت. کارشناسی‌اش را از کمبریج گرفته و دکترایش را از پنسیلوانیا. تا همین دو سال پیش استاد ام.آی.تی. بوده ولی دو سالی است که به کلمبیا آمده. برخلاف بقیهٔ استادها خیلی کم دانشجو دارد.

سه دانشجو دارد که دو تاشان از دانشجوهای ام.آی.تی. هستند. یکی از دانشجوهای سابقش هم الان استاد استنفورد شده است. به تازگی هم به عنوان ۲۰ دانشمند جوان نمونه در شرق امریکا در همهٔ علوم انتخاب شده است. اسماً استاد دانشکدهٔ من است ولی رسماً کاری به کار هم نداریم. کلاس قرار است در طبقهٔ دوازدهم برگزار شود. بیست دقیقه‌ای زودتر رسیده‌ام چون شنیده‌ام اوایل ترم کلاس‌ها خیلی شلوغ هستند. وارد کلاس می‌شوم.

کلاسی با سه تختهٔ سفید و کف موکتی. ده دوازده نفری نشسته‌اند. رویم نمی‌شود جلو بنشینم یا حتی وسط. می‌روم گوشه‌ای از ردیف وسط را پیدا می‌کنم. ساعت چهار و ده دقیقه که می‌شود هیچ جایی برای نشستن نیست.

صد نفری یا شاید بیشتر در کلاس هستند. بعضی روی طاقچه یا روی زمین نشسته‌اند. استاد که می‌آید هیچ کسی از جایش بلند نمی‌شود. یادش بخیر؛ چه برپا و برجایی در دبیرستان داشتیم. اینجا اندک حرمت ظاهری برای استاد معنایی ندارد انگار. استاد با لباس مردانه و شلوار لی وارد می‌شود؛ مردی با موهایی قهوه‌ای تیره و چشم‌هایی آبی. ارائهٔ درس را چاپ کرده و بین همه پخش کرده است. به خودش میکروفن کوچکی نصب کرده است.

بعدها می‌فهمم که همهٔ جلسات برای دانشجویان مجازی به صورتی تصویری ضبط می‌شود. جلسهٔ اول به مقدمات می‌گذرد. آخر درس هم می‌گوید که امیدوارم بعد از مهلت حذف و اخذ از تعداد دانشجوها کم شود تا کلاس برای همه جا داشته باشد.

برنامه هم از این قرار است: ۲۵ درصد میان‌ترم، ۴۰ درصد پایان‌ترم و ۳۵ درصد تمرین‌های برنامه‌نویسی و تمرین‌های تحلیلی که هر دو هفته یک بار به ما داده می‌شود.

مطالب مرتبط



آخرین مطالب