دیپلماسی ورزشی آمریکا
۱۴ دی ۱۳۹۶
۱۰ روندِ جمعیت‌شناختی که سببِ‌ تغییرِ شکلِ آمریکا و جهان شده است
۱۴ دی ۱۳۹۶
دیپلماسی ورزشی آمریکا
۱۴ دی ۱۳۹۶
۱۰ روندِ جمعیت‌شناختی که سببِ‌ تغییرِ شکلِ آمریکا و جهان شده است
۱۴ دی ۱۳۹۶

6 واقعیت درباره ی مادرانِ آمریکایی


نویسنده: کریستن بایلیک (Keristen Bailik)
از نخستین جشنِ روزِ مادر در آمریکا که به بیش از صد سال پیش بازمی‌گردد تا به امروز، مادرانِ آمریکا تغییراتِ زیادی کرده اند. مادرانِ امروزی تحصیلکرده تر از گذشته هستند، آنهایی که صاحبِ کودکند اکثراً جزءِ نیروی کار محسوب می شوند، و شمارِ مادرانی که تنها نان‌آور یا عمده نان‌آورِ خانه هستند بیش از گذشته شده است. در عینِ حال،‌ درصدِ مادرانِ خانه دار هم در سالهای اخیر افزایش یافته است.

در اینجا شما را با چند واقعیتِ مهم درباره ی مادرانِ آمریکایی آشنا می کنیم که همه از یافته های مرکزِ تحقیقاتیِ Pew می باشد:

شمارِ مادرانِ نسلِ میلنیال رو به افزایش است


در سالِ 2015، زنانِ میلنیال (زنانِ متولدِ 1981 تا 1997) 82درصدِ نوزدانِ ایالاتِ متحده را به دنیا آوردند . تعدادِ مادرانِ میلنیال در سالهای اخیر رشدِ سریعی داشته است و در سالِ 2015 به 16 میلیون تن رسیده است.

هرچند اکثریتِ قریب به اتفاقِ زاد و ولدها در آمریکا اکنون از آنِ زنانِ میلنیال است، اما سنِ مادر شدنِ آنها نسبت به نسلهای قبل بالاتر است. در سالِ 2014، از هر ده زنِ 18 تا 33 ساله، چهار زن (42%) مادر بوده اند. این در حالی است که زنانِ نسلِ X (متولدینِ 1965 تا 1980) در محدوده ی سنّیِ مشابه، 49درصدشان مادر بوده اند.

البته تأخیر در سنِ فرزندآوری در میانِ زنانِ آمریکا روندی تدریجی بوده است، به طوری که متوسطِ سنِ نخستین فرزندآوریِ زنان در سالِ 1970 بیست و یک سال بوده است، که در سالِ 2013 به بیست و شش سال رسیده است.

میزانِ فرزندآوری در مجموع کاهش یافته است،‌ اما مادرانِ تحصیل‌کرده تر فرزندانِ بیشتری می آورند.


در سالِ 1976، حدودِ 40درصدِ مادرانِ 40 تا 44 ساله (نزدیک به سنِ یائسگی) دارای چهار فرزند یا بیشتر بودند، و تنها 24درصدِ (یک چهارمِ) آنان دوفرزنده بودند. اما در سالِ 2014، 41درصد از مادرانِ واقع در این محدوده ی سنی دوفرزنده بودند و تنها 14درصدِ آنان دارای چهار فرزند یا بیشتر بودند.

باوجودِ کاهشِ خانواده های چهارفرزنده و افزایشِ خانواده های دوفرزنده، فرزندآوری و تشکیلِ خانواده های پرجمعیت تر در میانِ زنانِ تحصیلکرده نسبت به گذشته شایع تر شده است.
در سالِ 1994 حدودِ 51درصد از زنانِ 40 تا 44 ساله ی لیسانسه به بالا دارای دو فرزند یا بیشتر بودند، که این میزان در سالِ 2014 به 60درصد رسیده است. در همین حال، نزدیک به 30 درصدِ زنانِ 40 تا 44 ساله ی لیسانسه به بالا در سالِ 1994 فاقدِ فرزند بودند، که این میزان در 2014 به 22درصد کاهش یافته است. (با این حال، نباید از نظر دور داشت که در کل، زنانِ تحصیلکرده تر نسبت به زنانِ کمترتحصیل‌کرده تمایلِ کمتری به فرزندآوری دارند.)

یکی از عللِ افزایشِ درصدِ زاد و ولد در آمریکا مادرانی هستند که در خارج از آمریکا متولد شده اند


در میانِ زنانِ زاده ی آمریکا، زاد و ولدِ سالانه در طولِ چند دهه ی اخیر کاهش یافته است. اما در میانِ زنانِ مهاجر افزایش نشان داده است، که دو عامل، یکی رشدِ جمعیتِ مهاجر و دیگری میزانِ نسبتاً بالای زاد و ولد در میانِ دسته ی اخیر، از عللِ آن بوده است. در 2014، به ازای هر 1000 زنِ زاده ی آمریکای 15 تا 44 ساله، 58.3 نوزاد متولد شده است، که این رقم برای زنانِ مهاجر 84.2 نفر به ازای هر 1000 نفر بوده است. با آنکه تنها 14درصدِ زنانِ آمریکا در 2014 از مهاجران بوده اند، در حدودِ یک چهارمِ کلِ نوزادانِ آمریکایی از مادرانِ مهاجر (متولدِ دیگر کشورها) متولد گشته اند.

حاملگیِ بدونِ ازدواج در میانِ‌ زنانِ مهاجر شیوعِ کمتری نسبت به زنانِ آمریکایی الأصل دارد. در سالِ 2014، 42درصدِ نوزادانِ نامشروعِ آمریکا متعلق به مادرانِ آمریکایی الأصل بوده اند و یک سومِ آنها زاده ی زنانِ مهاجر. با این وجود، شیوعِ حاملگیِ خارج از ازدواج در میانِ خودِ زنانِ مهاجر بسته به اینکه از کدام کشور مهاجرت کرده باشند بسیار متفاوت می شود. برای مثال، تنها یک درصد از تازه مادرانِ هندی الأصل مجرد هستند، حال آنکه در حدودِ یک سومِ نوزادانی که از مادرانِ اصالتاً هندوراسی متولد شده اند نامشروع می باشند.

سهمِ مادران در نیروی کار از 1975 تا 2000 پیوسته افزایش داشته است و بعد از آن ثابت مانده است


امروزه اکثرِ مادران بیرون از خانه کار می کنند. در 2014 هفتاد درصدِ مادرانِ دارای فرزندِ زیرِ 18 سال جزءِ نیروی کار بوده اند. این میزان در 1975 حدودِ 47درصد بوده است. حقیقت این است که‌ مادران در چهل درصدِ خانواده های آمریکایی نان آورِ شماره یکِ خانواده هستند.

در 46درصد از خانوارهایی که دارای پدر و مادر هستند (نزدیک به نیمی از آنها)، والدین هردو به صورتِ تمام وقت کار می کنند. در 1970 این میزان 31 درصد بوده است. معمولاً مادرانِ شاغل بیش از پدران از سختیِ تعادل برقرار کردن میانِ کار و خانه‌داری می گویند (60 درصد در مقابلِ 52 درصد). در اکثرِ خانوارهایی که والدین هر دو به صورتِ تمام وقت بر سرِ کارند، والدین اظهار می کنند که وظایفِ خانه داریِ معینی بینِ دو طرف به طورِ مساوی تقسیم شده است. با این حال، نیمی از این والدین می گویند که در مدیریتِ زمانی و رفتاریِ فعالیتهای کودکان، مادر وقتِ بیشتری می گذارد.

مرخصیِ زایمان و نگهداری از نوزاد در میانِ مادرانِ‌ پردرآمد به طورِ میانگین دوبرابر شایعتر است.


از میانِ والدینی که طیِ‌ دو سالِ اخیر به علتِ تولدِ فرزند یا پذیرشِ فرزندخوانده مرخصی گرفته اند، به طورِ متوسط مادران 11 هفته، و پدران یک هفته مرخصی گرفته اند. در میانِ خودِ مادران هم این میزانِ مرخصی بسته به میزانِ درآمدشان متفاوت است. مادرانِ پردرآمدتر (که درآمدِ خانوادگی شان 75000 دلار یا بالاتر است) به طورِ معمول نسبت به مادرانی که درآمدی زیرِ 30000 دلار دارند مدتِ طولانی تری مرخصی می گیرند (اولی 12 هفته  و دومی 6 هفته، به طورِ میانه).

در حدودِ نیمی (53%) از مادرانِ مرخصی‌بگیر مدت زمانِ این مرخصی هایی که پس از زایمان یا فرزندپذیری به آنان تعلق گرفته را ناکافی می دانند، اما 36 درصد هم آنها را کافی و مناسب دانسته اند. والدینِ مرخصی‌بگیر اکثراً (60%) می گویند که این مرخصی ها تاثیری بر شغل یا حرفه‌شان نداشته است. با این حال، زنان دو برابرِ مردان (25% در مقابلِ 13%) از تاثیرِ منفیِ این مرخصی ها بر کارشان می گویند.

تجربه ی مادران بسته به سنِ فرزندانشان متفاوت است


اکثرِ قریب به اتفاقِ مادران (و پدران) تجربه ی مادری (یا پدری) را در هویتِ خود بسیار حائزِ اهمیت می دانند. به علاوه، حدودِ نود درصدِ مادرانی که فرزندِ زیرِ 18 سال دارند تجربه ی مادر بودن را (دستِ کم در اکثرِ مواقع) رضایت‌بخش و لذت‌بخش می خوانند. مع هذا این احساس بسته به اینکه فرزندشان چندسال داشته باشد فرق می کند. مادرانی که بزرگترین فرزندشان نهایتاً 5 ساله است بیش از مادرانی که کوچکترین فرزندشان 13 تا 17 سال دارد تجربه ی مادرانگی را در هر زمان لذت‌بخش می دانند (54% در برابرِ 41%).