کاریکاتوری از Clay Bennett که به موضوع جنگ تجاری و وضع تعرفه های اقتصادی و سیاست دولت آمریکا برای پرداخت یارانه به کشاورزان پرداخته است.
۸ مهر ۱۳۹۷
کاریکاتوری از Syndicate که به موضوع کاهش محبوبیت و سقوط شبکه اجتماعی فیسبوک در آمریکا پرداخته است.
۸ مهر ۱۳۹۷
کاریکاتوری از Clay Bennett که به موضوع جنگ تجاری و وضع تعرفه های اقتصادی و سیاست دولت آمریکا برای پرداخت یارانه به کشاورزان پرداخته است.
۸ مهر ۱۳۹۷
کاریکاتوری از Syndicate که به موضوع کاهش محبوبیت و سقوط شبکه اجتماعی فیسبوک در آمریکا پرداخته است.
۸ مهر ۱۳۹۷

خانه های متروکه، گزینه پیش روی طبقه متوسط در کالیفرنیا

نویسنده : برایان شاتز

عکاس : مک نیر ایوانز مارچ

وقتی من از کریستین هرناندز، مادر چهار کودک که خانمی لاغر، قدبلند و با جربزه است، می پرسم که بهترین راه برای پیدا کردن خانه های متروکه چیست؟ (خانه هایی بی حفاظ با دیوارپوش هایی پاره و پنجره هایی که با تخته های چوب پوشانیده شده اند و داخلشان پر از سرنگ های استفاده شده، زباله های فاسد و وسایل باقی مانده مستاجرهای محروم قبلی می باشد) او پاسخ می دهد: بهترین راه این است که فردی را به آن جا بفرستید که زیاد توجه همسایگان یا پلیس را به خود جلب نکند. خب من زن ‌نحیفی هستم که طبعا خیلی هم ترسناک نیستم.

حدود دو سال پیش، خانم هرناندز که در یکی از موسسات بهبود وضع جامعه کار می کرد و همسرش، امیلیو که یک نقاش بود، پس از تلاش های فراوان بالاخره صاحبخانه خود را برای انجام تعمیرات خانه فرسوده راضی کردند و در نتیجه مجبور به ترک خانه خود در Oakland، کالیفرنیا شدند.‌ از آن پس، در شهر به دنبال خانه در روزنامه ها و نوشته های "برای اجاره" پشت شیشه ها می گشتند؛ اما در بحران سرسام آور مسکن که ساکنان Bay Area‌ را به ستوه آورده (اجاره یک آپارتمان یک خوابه در اوکلند ماهانه بیش از 2000 دلار می باشد)، هرگز خانه ای با فضای کافی برای یک خانواده شش نفره یافت نمی شود.

آن ها هم ناامیدانه پول خود را، مانند بسیاری دیگر کمتر از حد لازم یافتند؛ اما در این میان چیزی که توجه آن ها را به خودش جلب کرد، تعداد زیاد خانه های متروکه بود. از آن پس آن ها شروع به شناسایی این گونه خانه ها کردند. "در بسیاری از آن ها افراد سکونت داشتند و بسیاری دیگر هم دچار صدمات ناشی از آتش سوزی شده بودند و بنابراین نمی شد آن جا ساکن شد."
مارکوس پانزده ساله دروازه را برای ورود به خانه خانم هرناندز باز می کند. خانواده هرناندز در پشت یک حصار قفل شده زندگی می کنند تا از ورود غیرقانون
یک عکس فوری از کریستین هرناندز و خانواده اش در غرب اوکلند، کالیفرنیا.
کریستین هرناندز و دخترش، سوفیا لینا چهار ساله در حال باغبانی در حیاط خلوت خانه فروتوِیل، کالیفرنیا.
امیلیو هرنادز در حالی که گلوله ای را در دست گرفته که وارد اتاق خواب مادلین هرناندز شده بود.

خانواده هرناندز به سرعت متوجه شدند که "تصرف کردن" ملک کار خطرناکی است. برای مثال، در روز اول با یک همسایه خشمگین مواجه شدند. "به سمت ما آمد و گفت: شما بچه دارید؟ می خواهید داخل این همه کثافت زندگی کنید؟" پلیس ها هم بعدا سرزده، در حالی که خانواده هرناندز مشغول تعمیر دیوار ها بودند، داخل شدند و بابت این که چطور وارد ملک شده و همان جا ساکن شده بودند، از آن ها بازجویی کردند. به علاوه، خانه مجاور هم برخی شب ها قماربازی های غیرقانونی را میزبانی می کرد که "به طور اجتناب ناپذیری تیراندازی هم بخشی از آن ها بود."

دو روز پیش از تولد 17 سالگی بزرگترین دختر این خانواده، گلوله ای به پنجره اتاق خواب او برخورد کرد، وارد اتاقش شد و یک سوراخ در دیوار با فاصله دو فوت از سرش ایجاد کرد. او هنوز گلوله درهم شکسته را به عنوان یادگاری آن واقعه بالای کمدش نگه می دارد.

بدترین اتفاق اما زمانی بود که نماینده ای از بانک به طور ناگهانی و بی اجازه وارد خانه می شد. یک روز کریستین و امیلیو در حالی به خانه رسیدند که در آن را شکسته و قفل ها را تعویض شده یافتند. خانه سرقت شده، اموال ارزشمند آن ها دزدیده شده و آب و برق هم قطع شده بودند. آگهی هایی از طرف شرکتی به نام خدمات رهن M&M که خدماتی مثل پاکسازی آوار و تخلیه را ارائه می دهند، اطراف خانه را با این متن مزین کرده بودند؛ "این ملک خالی و/یا غیرقانونی است که برای جلوگیری از آسیب های احتمالی ناشی از ورود افراد غیر مجاز محافظت شده است." کارگران شرکت، قلاده سگ خانواده را نیز باز کرده بودند و او برای چند روز گم شده بود.

خانم هرناندز به دنبال راهی برای دفاع از خود در اینترنت می گشت و در این میان به سازمانی برخورد کرد که توسط مردی اهل اوکلند اداره می شد. وی از قانون کمتر شناخته شده ای به نام "غصب ملک دیگری" برای به دست آوردن مالکیت خانه ای که برای بیش از یک دهه اشغال کرده بود، استفاده کرده بود. عرف این قانون را پذیرفته، اما اصول قانونی ایالت های مختلف باهم تفاوت دارند؛ در عین حال نکته اصلی این است که هر کسی می تواند به صورت قانونی ادعای مالکیت یک ملک متروکه را داشته باشد؛ در صورتی که آن را تصرف کند، مالیات باقی مانده آن را به مدت معینی پرداخت کند و هیچ کس دیگری که بتواند ادعای مالکیت خود را اثبات کند، وجود نداشته باشد.
سیم های قدیمی برق از دیوار های املاک تصرفی باز سازی شده بیرون زده اند. محاکمه قانونی و بی ثباتی در آینده موجب جلوگیری از سرمایه گذاری های مداوم متصرفان به منظور نوسازی املاک می گردد؛ چرا که ممکن است در آینده ای نزدیک مجبور به تخلیه این مکان ها شوند.
وون، مارکوس و سوفیا لینا هرناندز (از چپ به راست) در حال خوردن صبحانه تولد امیلیو در خانه فروتوِیل.
کریستین هرناندز و دخترش سوفیا لینا در حیاط خلوت خانه خود بر روی بانوج استراحت می کنند.

نام این مرد استیون دی کاپریو و نام شرکتش لند اکشن یا اقدامات مربوط به زمین بود که به کمک افرادی با مشکلی مشابه، اختصاص داده شده بود. خانم هرناندز و خانواده اش برای یافتن وی به راه افتادند.

دی کاپریو مردی 45 ساله است که ریش و موهایی کوتاه و جوگندمی دارد. حدود 15 سال پیش، بیکار بود و از خانه اش بیرون انداخته شده بود و زمانی که در ون خود زندگی می کرد، چشمش به خانه ای افتاد که در حال حاضر مالک آن است (خانه ای ییلاقی، حدود 20 سال ساخت و واقع در یک محله فقیرنشین در غرب اوکلند). در این خانه، تخته لایه به جای در اصلی استفاده شده بود؛ دیوار پشت خانه از فوندانسیون کف جدا شده بود، الوار کف آشپزخانه تقریبا سوخته بودند و یک درخت اقاقیا وسط خانه رشد کرده و از طریق سوراخی در سقف به طبقه بالا راه پیدا کرده بود؛ طبقه ای که سقفش آسمان بود و با لاشه حیوانات پر شده بود.
استیون دی کاپریو که به عنوان مدیر اجرایی موسسه آزادی های مدنی میکلجان در برکلی کالیفرنیا به مردم مشاوره حقوقی و اداری می دهد.

او در مورد تاریخچه ملک تحقیق کرد و متوجه شد که صاحب قبلی آن در دهه 80 جان خود را از دست داده و هیچکس مدعی مالکیت خانه نشده است. پس دی کاپریو وارد خانه شد و به همراه گروهی از دوستانش پروسه طولانی مدت بازسازی آن را آغاز کرد. آن ها برای خانه قفل خریدند؛ سیستم برق خورشیدی نصب کرده، روی اجاق گاز پروپان حمام ساخته و در حیاط خلوت آتش درست کردند. او می گوید:‌ غرب وحشی با سایبرپانک ملاقات می کند!

بالاخره پس از مواجهه های بسیاری با پلیس، در نهایت دی کاپریو توانست مالکیت خانه را به دست آورد. در کالیفرنیا، غصب خانه دیگری نیازمند پرداخت پنج سال مالیات و حرکت در پیچ و خم های بوروکراتیک حسابرسان مالیاتی، دادگاه، پیشینه ملک و در برخی موارد دعوی قضایی به منظور مجبور کردن یک بخش برای پذیرش پرداخت مالیات است. علاوه بر این، این کار نیازمند داشتن شانس فوق العاده ای است. تا زمانی که فرد به طور رسمی به عنوان صاحب خانه ای که تصرف کرده است، شناخته نشود، به عنوان مجرم شناخته شده و متهم می گردد؛ چه مالک ملک موردنظر شکایت کرده باشد چه نکرده باشد.
پایه لامپی که از سقف یک ملک بازسازی شده تصرفی آویزان است.
استیون دی کاپریو وارد خانه غرب اوکلند خود می شود که توانسته از طریق تصرف قانونی آن را به دست آورد.
یک تختخواب سفری در اتاق نشیمن خانه غرب اوکلند استیون دی کاپریو از مهمانان پذیرایی می کند.

ایده دی کاپریو برای تاسیس شرکت پس از صدور اعلامیه رسمی "شهروندان متحد" دیوان عالی ایالات متحده در سال 2011 و با شنیدن جمله "شرکت ها خود مردم هستند" به ذهنش رسید. وی می گوید:‌ مردم بی خانمان باید شرکت تاسیس کنند.

وی سبک کار "لند اکشن" را از تاکتیکی که دلالان املاک استفاده می کردند، تقلید کرد: ‌آن ها مجموعه ای از شرکت ها با مسئولیت های محدود را شکل می دهند که به عنوان صاحب سند مالکیت فعالیت کنند و دلالان از آن طریق مالکیت خود را پنهان کنند. لند اکشن تا زمانی که تصرف کنندگان کارهای اداری خود را به اتمام نرسانده اند، به عنوان شرکت صاحب سند عمل می کند.

دی کاپریو موفق شد مدرک حقوق خود را از یک برنامه آموزشی خصوصی دریافت کند و از پس آزمون وکالت بربیاید. اما دادگاه ایالتی کالیفرنیا حاضر نشد تا مدرک حقوق وی را صادر کند؛ چرا که از نظر آن ها سو پیشینه وی ممکن است او را از لحاظ اخلاقی برای این جایگاه نامناسب نماید. او مرد جذابی است؛ اما با یا بدون مجوز، او تبدیل به یک معلم تصرف ملک شده است و سمینارهایی را برگزار می کند تا فرهنگ بیرون ننداختن مستاجرها را در میان مردم اشاعه دهد.

فعالیت موردنظر هزینه هایی هم برای وی در بر داشته است. در گذشته ای نه چندان دور، دی کاپریو متحمل پرداخت ده ها هزار دلار جریمه و گذراندن چندین سال زندان به اتهام توطئه شد که از کمک کردن به دو تصرف کننده در اوکلند در سال 2015 نشات می گرفت. نهایتا وی در اواخر سال 2017 از این اتهامات مبری شد و به همراه همكارانش آن را به عنوان مهر تاییدی بر ادعای تصرف ملک دیگری که استراتژی قابل قبولی برای تامین مسكن حداقل بخشی از جمعیت رو به رشد بی خانمان هایBay Area بود، تعبیر کردند.

در یک شب طوفانی در ماه ژانویه، به همراه دی کاپریو به جلسه کمیسیون شهر که در مورد اردوگاه بی خانمان ها در برکلی بود، رفتم. همانطور که در خیابان های خیس رانندگی می کرد، گفت که در حدود دو دهه ای که بر روی مسئله حق مسکن کار می کند، تا به حال چنین حجم زیادی از جابجایی و بی خانمانی را ندیده است. "بوم دات کام و بحران سلب حق اقامه دعوی در مقابل احتکار، زمین خواری و حبابی که در حال حاضر در حال گسترش است، غیرقابل مقایسه اند."
استیون دی کاپریو در اتاق خواب طبقه بالای خانه غرب اوکلند خود در حال تعریف کردن محاکمه های قانونی مداوم و آزار و اذیت هایی که تحمل کرده تا بتواند ملک خود را از طریق تصرف قانونی حفظ کند.
نکات طنز ماندگار، روحیه جمعی و کارِ گروهی ضروری برای بازسازی خانه تصرفی استیون دی کاپریو در غرب اوکلند، دیوارهای اطراف سیم های برق جدید را مزین کرده اند.
سوفیا لینا، دختر کوچک کریستین هرناندز در حال بازی روی مبل در خانه فروتوِیل.
حصار محیطی و سگ بزرگی به نام رِموس، سال ها استیون دی كاپریو را از شر دزد و پلیس حفظ می کرد.

برای برخی از متصرفان، تصرف ملک دیگری یکی از اهدافشان به شمار می رود و هدف اصلیشان نیست. دی کاپریو می گوید: برای اکثر افرادی که من با آن ها کار کرده ام، اشغال کردن ملک یک راه حل موقت برای حل مشکلاتشان بوده است. اگر چند ماه یا چند سال در خانه ای سکونت داشته باشید، می توانید خودتان را جمع و جور کرده و حسابی پیشرفت کنید؛ اما زمانی که خانه ای ندارید و دست به اشغال ملک دیگری می زنید، هر یک روز یک پیروزی به حساب می آید.

خانم هرناندز را در نظر بگیرید. پس از این که خانه وی به مزایده گذاشته شد، او با لند اکشن همفکری کرد و یک پشته از اطلاعیه های زردرنگ را میان پیشنهاد دهندگان بالقوه توزیع کرد که روی آن ها نوشته شده بود: در حال حاضر در این خانه خانواده ای ساکن است که آرزو و قصد دارد به سکونت خود در آن ادامه دهد. ما حقوق خود را می دانیم و قصد داریم از آن دفاع کنیم.

مکانی که آن ها برای دو سال آن را به عنوان خانه خود می نامیدند (آن را از فضولات و زباله های فاسد شده پاک کرده، لوازمشان را نصب کرده، لوله کشی، برق کشی و گل کاری کرده و حمایت همسایه ها را به دست آورده بودند)، نخستین ملکی بود که برای مزایده گذاشته شده بود تا برای یک پنی بیشتر از قیمت پایه به پیشنهاد دهنده ای که قصد خرید آن را داشته باشد، به فروش برسد.

خیلی زود اخطار تخلیه به دستشان رسید. خانم هرناندز به دادگاه شکایت کرده و اظهار کرد که به خانواده اش به درستی خدمت رسانی نشده است. دی کاپریو می گوید: بسیاری از وکلا اسامی ساکنین را روی شکایت نامه ها نمی نویسند. این کار تاکتیکی برای پیش برد سریع تر پروسه بیرون انداختن از ملک است. این وکیل ها مبالغ هنگفتی دریافت می کنند، اما کارشان را درست انجام نمی دهند. آن ها در واقع به نفع دلال ها، توسعه دهندگان املاک و صاحبخانه ها که نیاز به تخلیه سریع ملک دارند، سود می رسانند.

خانم هرناندز می گوید: آن ها ما را می شناسند. ما مالک جدید را دیدیم و باهم سر همین میز نشستیم. خواستم فرصتی برای دیدن اوضاع ما داشته باشد.

این را می گوید و اشاره ای به اتاق پذیرایی می کند. روی صفحه کامپیوتری که در آن نزدیکی است، یک اسلایدشو از تغییرات خانه در حال پخش شدن است. سوراخ های دیوارها لکه گیری و نقاشی شده؛ لوله کشی و نصب لوازم انجام شده و آثار سوختگی ناشی از آتش سوزی ناپدید شده اند. همان طور که صحبت می کند، دختر چهار ساله اش، سوفیا لینا که هر بار چیزهای جدیدی را در دستان کوچکش حمل می کند، گاهی با نیش باز و گاهی با زمزمه صحبت ما را قطع می کند و هر بار چیزی می گوید:‌ من می خواهم اسباب بازی هایم را به شما نشان بدهم. می شود روی این دایره بکشید؟ می خواهم که به این آهنگ گوش بدهید. اسمش Queen of Pony است.

کریستین می گوید: می دانید که این قضیه برای او یک سرمایه گذاری به شمار می آید. هرچه بیشتر ما اینجا بمانیم، سود بالقوه او کمتر می شود.

در ماه ژانویه، دادگاه شکایت هرناندز را تایید و اعلام کرد که مالک باید پروسه تخلیه ملک را مجددا از سر بگیرد. در این حین، خانم هرناندز برنامه جایگزینی نیز در نظر گرفته بود: خانه ای را پیدا کرده ام که کسی در آن ساکن نیست. سوراخی در سقفش دارد؛ آسیب هایی دیده است و در حیاطش زباله و وسایل به درد نخور تلنبار شده اند. شخصی به تازگی خانه را به ارث برده است. می خواهم با وی تماس بگیرم و بگویم: خوشحال می شویم که خانه شما را کاملا تمیز و نقاشی کنیم. ما سقف آن را تعمیر خواهیم کرد و به همه مسائل آن رسیدگی می کنیم؛ در عوض از شما اجازه می خواهیم تا بتوانیم برای مدت زمان توافق شده ای در آن جا زندگی کنیم.

هرناندز به سمت بالا نگاه می کند و می گوید: ما این کار را انجام دادیم چون نیاز داشتیم انجام بدهیم و بدون معذرت خواهی هم این کار را می کنیم.



مطالب مرتبط :