با استاد راهنمایم ساعت هشت صبح جلسه دارم. از وقتی که برای فرصت مطالعاتی طولانی رفته به گوگل، چارهای جز این نیست که یا اول صبح یا دم غروب جلسه داشته باشیم.
مطالعهفردگرایی در آمریکا
۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۷استراحتگاههای جادهای
۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۷همسفر شراب (قسمت هشتم - مقاطع تحصیلی)
مشاهده صفحه روایت ایرانیان از آمریکاکارشناسی در دانشگاهی که هستم فرق زیادی با ایران ندارد. ارشدش هم مثل کارشناسی است با این تفاوت که دانشجوهای ارشد برای گذران زندگی میتوانند مانند دانشجویان دکترا دستیار استاد در تحقیق یا آزمایشگاه شوند و غیر از چند درس اجباری از هر درسی میتوانند آزادانه برای اخذ واحد، انتخاب کنند.
مثلاً در پروژهٔ ما دانشجوی ارشدی مشغول است اهل بمبئی هند، اصالتاً به قول خودش پارسی (با نام آناهیتا که نام پدرش هم فردوس است)؛ از آن مهاجران قرنها پیش هستند که اعتقاد دارند با ورود اسلام همهٔ زرتشتیها از ایران خارج شدند. در کل در ارشد چیزی به اسم پایاننامه یا سمینار وجود ندارد.
در دکترا ۵ درس اصلی کارشناسی باید گذرانده شوند فارغ از آن که در قبلاً در کارشناسی گذراندهایم یا نه (سیستم عامل، معماری رایانه، هوش مصنوعی، طراحی الگوریتم و طراحی کامپایلر). تنها امکانی که برای دانشجو گذاشته میشود این است که میتواند به جای اخذ درس تنها امتحان بدهد و در صورت قبولی این درس در کارنامهٔ رسمیاش ثبت نمیشود (قانون درس اجباری در هر دانشگاهی در امریکا با دانشگاههای دیگر فرق میکند).
حداقل ۵ درس اختیاری هم قابل اخذ است.در مجموع ۴ تا ۵ ترم طول میکشد تا درسها تمام شوند و نوبت امتحان جامع شود. امتحان جامع به این صورت که دانشجو با کمک استاد راهنما ۳ موضوع را انتخاب میکند و سپس برای هر موضوع تعدادی مقاله را انتخاب میکند. مقالات را به داوران میدهد و چند ماه بعد در یک روز از قبل تعیینشده آن را ارائه میدهد.
نتیجهاش یا ردی است یا قبولی که در عمدهٔ موارد قبولی رقم میخورد. بعد آن امتحان جامع نوبت پیشنهاد پروژهٔ پایانی میرسد که معمولاً در سال آخر اتفاق میافتد و در آخرین روزهای ترم آخر هم از پروژه دفاع میشود. در کل هم تعداد ترمهای دانشجوها حداقل ۱۱ است.
دانشجوها معمولاً برای دفاع باید حداقل ۳ مقالهٔ چاپشده در بهترین همایشهای دنیا داشته باشند. دلیل این که تأکید بر همایش دارند این است که در رشتهٔ رایانه و فناوری اطلاعات آنقدر دانش سریع تغییر میکند که با قاعدههای داوری مجلات که بین یک تا دو سال برای داوری طول میکشد جور درنمیآید. لذا هستند استادانی که حتی یک مقاله در مجلات معتبر ندارند چون نوشتن مقاله برای مجلات وقت و انرژی زیادی میگیرد.
دلیل دیگر این هست که حضور در همایشهای علمی با بودجهٔ همان پروژههایی که انجام شدهاند تأمین میشود و استادها دغدغهٔ مالی ندارند و میتوانند حضوراً با دیگر محققان دیدار کنند و این دیدار حضوری برایشان بسیار مغتنم است. کسی به فکر همایشهای حتی معمولی نیست و تنها چند همایش به تعداد انگشتان دست در هر زمینهای برایشان ارزشمند است.
(یاد وزارت علوم خودمان میافتم که مجلات را کلاً برای همهٔ رشتهها برده بالا در حالی که در رشتهٔ ما اصلاً این طور نیست و استادان ماندهاند که با وجود این قانون چه طوری میتوانند کارهای معتبر ارائه دهند. آخرش هم خیلی از استادها در ایران متوسل شدهاند به مجلات نامعتبر پولی که از دید وزارت محترم، معتبر محسوب میشوند. الان به حساب وزارت علوم، این استادی که نخبهٔ برتر شرق امریکا شناخته شده در حد یک دانشجوی ارشدی که در ایران ۱۰ مقالهٔ آبکی داده هم نیست.)
دانشجوها معمولاً تابستانها در اختیار خودشان هستند مگر این که با استاد توافق کنند که تابستان هم برای استاد کار کنند. بیشتر دانشجوها برای کارآموزی به شرکتهای مختلف درخواست میدهند.
فرآیند پذیرفته شدن برای کارآموزی راحتتر از قبولی در دانشگاه نیست. باید استادها توصیهاش کنند، بعضاً امتحان یا مصاحبه دارد و متقاضی هم زیاد است و ممکن است دانشجو در مصاحبهای قبول شود و به علت دیر رسیدن جواب قبولی فایدهای برایش نداشته باشد.
دلیل اقبال دانشجوها این است که در کارآموزی همهٔ حقوق به دست دانشجو میرسد و خبری از کسر شهریه نیست و به همین خاطر حقوق کارآموز معمولاً دو یا سه برابر زمان تحصیل است. نکتهٔ پنهان دیگر این است که معمولاً جایی که دانشجو به عنوان کارآموز میرود یا شغل آیندهاش است یا با استفاده از ارتباطهایی که به دست میآورد برای پیدا کردن شغل آینده کمتر دچار مشکل میشود.
مثلاً در پروژهٔ ما دانشجوی ارشدی مشغول است اهل بمبئی هند، اصالتاً به قول خودش پارسی (با نام آناهیتا که نام پدرش هم فردوس است)؛ از آن مهاجران قرنها پیش هستند که اعتقاد دارند با ورود اسلام همهٔ زرتشتیها از ایران خارج شدند. در کل در ارشد چیزی به اسم پایاننامه یا سمینار وجود ندارد.
در دکترا ۵ درس اصلی کارشناسی باید گذرانده شوند فارغ از آن که در قبلاً در کارشناسی گذراندهایم یا نه (سیستم عامل، معماری رایانه، هوش مصنوعی، طراحی الگوریتم و طراحی کامپایلر). تنها امکانی که برای دانشجو گذاشته میشود این است که میتواند به جای اخذ درس تنها امتحان بدهد و در صورت قبولی این درس در کارنامهٔ رسمیاش ثبت نمیشود (قانون درس اجباری در هر دانشگاهی در امریکا با دانشگاههای دیگر فرق میکند).
حداقل ۵ درس اختیاری هم قابل اخذ است.در مجموع ۴ تا ۵ ترم طول میکشد تا درسها تمام شوند و نوبت امتحان جامع شود. امتحان جامع به این صورت که دانشجو با کمک استاد راهنما ۳ موضوع را انتخاب میکند و سپس برای هر موضوع تعدادی مقاله را انتخاب میکند. مقالات را به داوران میدهد و چند ماه بعد در یک روز از قبل تعیینشده آن را ارائه میدهد.
نتیجهاش یا ردی است یا قبولی که در عمدهٔ موارد قبولی رقم میخورد. بعد آن امتحان جامع نوبت پیشنهاد پروژهٔ پایانی میرسد که معمولاً در سال آخر اتفاق میافتد و در آخرین روزهای ترم آخر هم از پروژه دفاع میشود. در کل هم تعداد ترمهای دانشجوها حداقل ۱۱ است.
دانشجوها معمولاً برای دفاع باید حداقل ۳ مقالهٔ چاپشده در بهترین همایشهای دنیا داشته باشند. دلیل این که تأکید بر همایش دارند این است که در رشتهٔ رایانه و فناوری اطلاعات آنقدر دانش سریع تغییر میکند که با قاعدههای داوری مجلات که بین یک تا دو سال برای داوری طول میکشد جور درنمیآید. لذا هستند استادانی که حتی یک مقاله در مجلات معتبر ندارند چون نوشتن مقاله برای مجلات وقت و انرژی زیادی میگیرد.
دلیل دیگر این هست که حضور در همایشهای علمی با بودجهٔ همان پروژههایی که انجام شدهاند تأمین میشود و استادها دغدغهٔ مالی ندارند و میتوانند حضوراً با دیگر محققان دیدار کنند و این دیدار حضوری برایشان بسیار مغتنم است. کسی به فکر همایشهای حتی معمولی نیست و تنها چند همایش به تعداد انگشتان دست در هر زمینهای برایشان ارزشمند است.
(یاد وزارت علوم خودمان میافتم که مجلات را کلاً برای همهٔ رشتهها برده بالا در حالی که در رشتهٔ ما اصلاً این طور نیست و استادان ماندهاند که با وجود این قانون چه طوری میتوانند کارهای معتبر ارائه دهند. آخرش هم خیلی از استادها در ایران متوسل شدهاند به مجلات نامعتبر پولی که از دید وزارت محترم، معتبر محسوب میشوند. الان به حساب وزارت علوم، این استادی که نخبهٔ برتر شرق امریکا شناخته شده در حد یک دانشجوی ارشدی که در ایران ۱۰ مقالهٔ آبکی داده هم نیست.)
دانشجوها معمولاً تابستانها در اختیار خودشان هستند مگر این که با استاد توافق کنند که تابستان هم برای استاد کار کنند. بیشتر دانشجوها برای کارآموزی به شرکتهای مختلف درخواست میدهند.
فرآیند پذیرفته شدن برای کارآموزی راحتتر از قبولی در دانشگاه نیست. باید استادها توصیهاش کنند، بعضاً امتحان یا مصاحبه دارد و متقاضی هم زیاد است و ممکن است دانشجو در مصاحبهای قبول شود و به علت دیر رسیدن جواب قبولی فایدهای برایش نداشته باشد.
دلیل اقبال دانشجوها این است که در کارآموزی همهٔ حقوق به دست دانشجو میرسد و خبری از کسر شهریه نیست و به همین خاطر حقوق کارآموز معمولاً دو یا سه برابر زمان تحصیل است. نکتهٔ پنهان دیگر این است که معمولاً جایی که دانشجو به عنوان کارآموز میرود یا شغل آیندهاش است یا با استفاده از ارتباطهایی که به دست میآورد برای پیدا کردن شغل آینده کمتر دچار مشکل میشود.
مطالب مرتبط
همسفر شراب (قسمت سیوهشتم-بخش اول)
۳۰ شهریور ۱۴۰۱
دو خانم جوان که مثل لبنانیها چادر سیاه سر کردهاند و چند خانم محجبهٔ دیگر. باید برگردیم به سرسرا برای گرفتن دفترچهٔ برنامهٔ همایش.
مطالعهسوالات معلم
۲۹ شهریور ۱۴۰۱
معلم دبستان این سوالات رو قبل از شروع شدن سال تحصیلی از والدین پرسیده است
مطالعههمسفر شراب (قسمت سیوهفتم-بخش اول)
۱۵ شهریور ۱۴۰۱
صبح زود راهی دیترویت میشویم. صبح آنقدر زود است که جاده خلوت باشد و من، تنها بیدار جاده که پشت فرمان نشستهام و بقیه خوابند.
مطالعههمسفر شراب (قسمت سیو ششم-بخش پنجم)
۳۰ مرداد ۱۴۰۱
میخواهد خانهاش را بفروشد. میپرسم هنوز زیر قرض بانک است؟ میگوید بله. کنجکاو میشوم در مورد نرخ سود بانکها. میگوید خیلی ساده است. قرار بوده ۲۰ سال و هر ماهی ۲۵۰۰ دلار بدهیم برای خانهای که ۲۵۰ هزار دلار میارزد.
مطالعهآخرین مطالب
همسفر شراب (قسمت هشتم - مقاطع تحصیلی)
مشاهده صفحه روایت ایرانیان از آمریکاکارشناسی در دانشگاهی که هستم فرق زیادی با ایران ندارد. ارشدش هم مثل کارشناسی است با این تفاوت که دانشجوهای ارشد برای گذران زندگی میتوانند مانند دانشجویان دکترا دستیار استاد در تحقیق یا آزمایشگاه شوند و غیر از چند درس اجباری از هر درسی میتوانند آزادانه برای اخذ واحد، انتخاب کنند.
مثلاً در پروژهٔ ما دانشجوی ارشدی مشغول است اهل بمبئی هند، اصالتاً به قول خودش پارسی (با نام آناهیتا که نام پدرش هم فردوس است)؛ از آن مهاجران قرنها پیش هستند که اعتقاد دارند با ورود اسلام همهٔ زرتشتیها از ایران خارج شدند. در کل در ارشد چیزی به اسم پایاننامه یا سمینار وجود ندارد.
در دکترا ۵ درس اصلی کارشناسی باید گذرانده شوند فارغ از آن که در قبلاً در کارشناسی گذراندهایم یا نه (سیستم عامل، معماری رایانه، هوش مصنوعی، طراحی الگوریتم و طراحی کامپایلر). تنها امکانی که برای دانشجو گذاشته میشود این است که میتواند به جای اخذ درس تنها امتحان بدهد و در صورت قبولی این درس در کارنامهٔ رسمیاش ثبت نمیشود (قانون درس اجباری در هر دانشگاهی در امریکا با دانشگاههای دیگر فرق میکند).
حداقل ۵ درس اختیاری هم قابل اخذ است.در مجموع ۴ تا ۵ ترم طول میکشد تا درسها تمام شوند و نوبت امتحان جامع شود. امتحان جامع به این صورت که دانشجو با کمک استاد راهنما ۳ موضوع را انتخاب میکند و سپس برای هر موضوع تعدادی مقاله را انتخاب میکند. مقالات را به داوران میدهد و چند ماه بعد در یک روز از قبل تعیینشده آن را ارائه میدهد.
نتیجهاش یا ردی است یا قبولی که در عمدهٔ موارد قبولی رقم میخورد. بعد آن امتحان جامع نوبت پیشنهاد پروژهٔ پایانی میرسد که معمولاً در سال آخر اتفاق میافتد و در آخرین روزهای ترم آخر هم از پروژه دفاع میشود. در کل هم تعداد ترمهای دانشجوها حداقل ۱۱ است.
دانشجوها معمولاً برای دفاع باید حداقل ۳ مقالهٔ چاپشده در بهترین همایشهای دنیا داشته باشند. دلیل این که تأکید بر همایش دارند این است که در رشتهٔ رایانه و فناوری اطلاعات آنقدر دانش سریع تغییر میکند که با قاعدههای داوری مجلات که بین یک تا دو سال برای داوری طول میکشد جور درنمیآید. لذا هستند استادانی که حتی یک مقاله در مجلات معتبر ندارند چون نوشتن مقاله برای مجلات وقت و انرژی زیادی میگیرد.
دلیل دیگر این هست که حضور در همایشهای علمی با بودجهٔ همان پروژههایی که انجام شدهاند تأمین میشود و استادها دغدغهٔ مالی ندارند و میتوانند حضوراً با دیگر محققان دیدار کنند و این دیدار حضوری برایشان بسیار مغتنم است. کسی به فکر همایشهای حتی معمولی نیست و تنها چند همایش به تعداد انگشتان دست در هر زمینهای برایشان ارزشمند است.
(یاد وزارت علوم خودمان میافتم که مجلات را کلاً برای همهٔ رشتهها برده بالا در حالی که در رشتهٔ ما اصلاً این طور نیست و استادان ماندهاند که با وجود این قانون چه طوری میتوانند کارهای معتبر ارائه دهند. آخرش هم خیلی از استادها در ایران متوسل شدهاند به مجلات نامعتبر پولی که از دید وزارت محترم، معتبر محسوب میشوند. الان به حساب وزارت علوم، این استادی که نخبهٔ برتر شرق امریکا شناخته شده در حد یک دانشجوی ارشدی که در ایران ۱۰ مقالهٔ آبکی داده هم نیست.)
دانشجوها معمولاً تابستانها در اختیار خودشان هستند مگر این که با استاد توافق کنند که تابستان هم برای استاد کار کنند. بیشتر دانشجوها برای کارآموزی به شرکتهای مختلف درخواست میدهند.
فرآیند پذیرفته شدن برای کارآموزی راحتتر از قبولی در دانشگاه نیست. باید استادها توصیهاش کنند، بعضاً امتحان یا مصاحبه دارد و متقاضی هم زیاد است و ممکن است دانشجو در مصاحبهای قبول شود و به علت دیر رسیدن جواب قبولی فایدهای برایش نداشته باشد.
دلیل اقبال دانشجوها این است که در کارآموزی همهٔ حقوق به دست دانشجو میرسد و خبری از کسر شهریه نیست و به همین خاطر حقوق کارآموز معمولاً دو یا سه برابر زمان تحصیل است. نکتهٔ پنهان دیگر این است که معمولاً جایی که دانشجو به عنوان کارآموز میرود یا شغل آیندهاش است یا با استفاده از ارتباطهایی که به دست میآورد برای پیدا کردن شغل آینده کمتر دچار مشکل میشود.
مثلاً در پروژهٔ ما دانشجوی ارشدی مشغول است اهل بمبئی هند، اصالتاً به قول خودش پارسی (با نام آناهیتا که نام پدرش هم فردوس است)؛ از آن مهاجران قرنها پیش هستند که اعتقاد دارند با ورود اسلام همهٔ زرتشتیها از ایران خارج شدند. در کل در ارشد چیزی به اسم پایاننامه یا سمینار وجود ندارد.
در دکترا ۵ درس اصلی کارشناسی باید گذرانده شوند فارغ از آن که در قبلاً در کارشناسی گذراندهایم یا نه (سیستم عامل، معماری رایانه، هوش مصنوعی، طراحی الگوریتم و طراحی کامپایلر). تنها امکانی که برای دانشجو گذاشته میشود این است که میتواند به جای اخذ درس تنها امتحان بدهد و در صورت قبولی این درس در کارنامهٔ رسمیاش ثبت نمیشود (قانون درس اجباری در هر دانشگاهی در امریکا با دانشگاههای دیگر فرق میکند).
حداقل ۵ درس اختیاری هم قابل اخذ است.در مجموع ۴ تا ۵ ترم طول میکشد تا درسها تمام شوند و نوبت امتحان جامع شود. امتحان جامع به این صورت که دانشجو با کمک استاد راهنما ۳ موضوع را انتخاب میکند و سپس برای هر موضوع تعدادی مقاله را انتخاب میکند. مقالات را به داوران میدهد و چند ماه بعد در یک روز از قبل تعیینشده آن را ارائه میدهد.
نتیجهاش یا ردی است یا قبولی که در عمدهٔ موارد قبولی رقم میخورد. بعد آن امتحان جامع نوبت پیشنهاد پروژهٔ پایانی میرسد که معمولاً در سال آخر اتفاق میافتد و در آخرین روزهای ترم آخر هم از پروژه دفاع میشود. در کل هم تعداد ترمهای دانشجوها حداقل ۱۱ است.
دانشجوها معمولاً برای دفاع باید حداقل ۳ مقالهٔ چاپشده در بهترین همایشهای دنیا داشته باشند. دلیل این که تأکید بر همایش دارند این است که در رشتهٔ رایانه و فناوری اطلاعات آنقدر دانش سریع تغییر میکند که با قاعدههای داوری مجلات که بین یک تا دو سال برای داوری طول میکشد جور درنمیآید. لذا هستند استادانی که حتی یک مقاله در مجلات معتبر ندارند چون نوشتن مقاله برای مجلات وقت و انرژی زیادی میگیرد.
دلیل دیگر این هست که حضور در همایشهای علمی با بودجهٔ همان پروژههایی که انجام شدهاند تأمین میشود و استادها دغدغهٔ مالی ندارند و میتوانند حضوراً با دیگر محققان دیدار کنند و این دیدار حضوری برایشان بسیار مغتنم است. کسی به فکر همایشهای حتی معمولی نیست و تنها چند همایش به تعداد انگشتان دست در هر زمینهای برایشان ارزشمند است.
(یاد وزارت علوم خودمان میافتم که مجلات را کلاً برای همهٔ رشتهها برده بالا در حالی که در رشتهٔ ما اصلاً این طور نیست و استادان ماندهاند که با وجود این قانون چه طوری میتوانند کارهای معتبر ارائه دهند. آخرش هم خیلی از استادها در ایران متوسل شدهاند به مجلات نامعتبر پولی که از دید وزارت محترم، معتبر محسوب میشوند. الان به حساب وزارت علوم، این استادی که نخبهٔ برتر شرق امریکا شناخته شده در حد یک دانشجوی ارشدی که در ایران ۱۰ مقالهٔ آبکی داده هم نیست.)
دانشجوها معمولاً تابستانها در اختیار خودشان هستند مگر این که با استاد توافق کنند که تابستان هم برای استاد کار کنند. بیشتر دانشجوها برای کارآموزی به شرکتهای مختلف درخواست میدهند.
فرآیند پذیرفته شدن برای کارآموزی راحتتر از قبولی در دانشگاه نیست. باید استادها توصیهاش کنند، بعضاً امتحان یا مصاحبه دارد و متقاضی هم زیاد است و ممکن است دانشجو در مصاحبهای قبول شود و به علت دیر رسیدن جواب قبولی فایدهای برایش نداشته باشد.
دلیل اقبال دانشجوها این است که در کارآموزی همهٔ حقوق به دست دانشجو میرسد و خبری از کسر شهریه نیست و به همین خاطر حقوق کارآموز معمولاً دو یا سه برابر زمان تحصیل است. نکتهٔ پنهان دیگر این است که معمولاً جایی که دانشجو به عنوان کارآموز میرود یا شغل آیندهاش است یا با استفاده از ارتباطهایی که به دست میآورد برای پیدا کردن شغل آینده کمتر دچار مشکل میشود.
مطالب مرتبط
همسفر شراب (قسمت سی و هشتم-بخش دوم)
۱۵ مهر ۱۴۰۱
با استاد راهنمایم ساعت هشت صبح جلسه دارم. از وقتی که برای فرصت مطالعاتی طولانی رفته به گوگل، چارهای جز این نیست که یا اول صبح یا دم غروب جلسه داشته باشیم.
مطالعههمسفر شراب (قسمت سیوهشتم-بخش اول)
۳۰ شهریور ۱۴۰۱
دو خانم جوان که مثل لبنانیها چادر سیاه سر کردهاند و چند خانم محجبهٔ دیگر. باید برگردیم به سرسرا برای گرفتن دفترچهٔ برنامهٔ همایش.
مطالعهسوالات معلم
۲۹ شهریور ۱۴۰۱
معلم دبستان این سوالات رو قبل از شروع شدن سال تحصیلی از والدین پرسیده است
مطالعههمسفر شراب (قسمت سیوهفتم-بخش اول)
۱۵ شهریور ۱۴۰۱
صبح زود راهی دیترویت میشویم. صبح آنقدر زود است که جاده خلوت باشد و من، تنها بیدار جاده که پشت فرمان نشستهام و بقیه خوابند.
مطالعههمسفر شراب (قسمت سیو ششم-بخش پنجم)
۳۰ مرداد ۱۴۰۱
میخواهد خانهاش را بفروشد. میپرسم هنوز زیر قرض بانک است؟ میگوید بله. کنجکاو میشوم در مورد نرخ سود بانکها. میگوید خیلی ساده است. قرار بوده ۲۰ سال و هر ماهی ۲۵۰۰ دلار بدهیم برای خانهای که ۲۵۰ هزار دلار میارزد.
مطالعهآخرین مطالب
ما به ملتی با بیماری مزمن خشونت، تنهایی، افسردگی ، تفرقه و فقر تبدیل شدهایم
۲۰ اسفند ۱۴۰۲
ما به ملتی با بیماری مزمن خشونت، تنهایی، افسردگی ، تفرقه و فقر تبدیل شدهایم ویدئوهای تحلیلی رابرت اف کندی...
مطالعهمستند وضعیت شکست ( Fail State )
۱۵ اسفند ۱۴۰۲
مستند وضعیت شکست Fail State کارگردان : الکس شبانو محصول : سال 2017 آمریکا ژانر : اجتماعی زبان: انگلیسی -...
مطالعهاصلی ترین عوامل شکل گیری اتحاد میان آمریکا و اسرائیل
۱۱ اسفند ۱۴۰۲
اصلی ترین عوامل شکل گیری اتحاد میان آمریکا و اسرائیل ویدئوهای تحلیلی منبع : شبکه الجزیرهآمریکا همیشه مهمترین متحد اسرائیل...
مطالعهچرا نامزدهای ریاست جمهوری آمریکا اینقدر به اسرائیل اهمیت می دهند؟
۱۱ اسفند ۱۴۰۲
چرا نامزدهای ریاست جمهوری آمریکا اینقدر به اسرائیل اهمیت می دهند؟ ویدئوهای تحلیلی منبع : رسانه UNPacked از اوباما تا...
مطالعهداستان اسرائیل چگونه برای مردم آمریکا روایت شده است؟
۱۱ اسفند ۱۴۰۲
داستان اسرائیل چگونه برای مردم آمریکا روایت شده است؟ ویدئوهای تحلیلی منبع : شبکه الجزیرهدر این این ویدئو از برنامه...
مطالعه