ازدواج و خانواده در آمریکا (بخش دوم)
۱ بهمن ۱۳۹۶
ازدواج و خانواده در آمریکا(بخش چهارم)
۱ بهمن ۱۳۹۶
ازدواج و خانواده در آمریکا (بخش دوم)
۱ بهمن ۱۳۹۶
ازدواج و خانواده در آمریکا(بخش چهارم)
۱ بهمن ۱۳۹۶

ازدواج و خانواده در آمریکا(بخش سوم)

مشاهده صفحه روایت ایرانیان از آمریکا
وقتی که بحث خانواده و تعریف آن به میان می‌آید، موضوع انواع خانواده، شکلها و ساختارهای مختلف آن نیز مطرح است. خانواده معمولا به طور سنتی به دو نوع خانواده هسته‌ای و خانواده گسترده تقسیم میشود.

خانواده هسته‌ای، خانواده‌ای است که بسیاری از ما آن را تجربه می‌کنیم که شامل پدر و مادر و فرزندان است. خانواده گسترده شامل خانواده هسته‌ای به اضافه افرادی از خویشاوندان معمولا نزدیک مانند اعضایی از نسل‌های گذشته خانواده مانند پدر و مادربزرگ و عمه و خاله و ... است که همه در کنار هم زندگی می‌کنند و مانند آن را در سال‌های دور و شاید هم اکنون در برخی از شهرها و روستاهای ایران شاهد هستیم.

همانگونه در بخش اول آمد، این تقسیم‌بندی مربوط به زمانی می‌شود که تعریف سنتی از خانواده را بپذیریم (البته انتقادات جدی به تعریف سنتی ذکر شده وارد است که فعلا موضوع بحث من نیست). اما بر اساس تعریف مدرن از خانواده، این تقسیم‌بندی‌ها چگونه خواهد شد؟

به طور کلی ساختار خانواده متشکل است از خانواده هسته‌ای، خانواده تک والدی، زوج‌های همجنسی که فرزند یا فرزندانی را به فرزند خواندگی قبول کرده‌اند، و فرزندانی که با پدر و مادر بزرگ خود زندگی می‌کنند. اما ساختارهای دیگری هم هستند که شاید کمتر در مود آنها نوشته شده است و یا کمتر در مورد آنها شنیده و یا دیده‌ایم. این تنوع ساختاری بسته به شرایط اجتماعی و نیز پیشرفت یا پسرفت یک جامعه در تمدن، دموکراسی و سبک زندگی سکولار بیشتر یا کمتر است! در واقع می‌توان گفت این تنوع بی‌انتهاست.

یکی از بخش های جالب و در عین حال چالشی دوره دکتری بنده دیدن مراجعین در کلینیک وابسته به دانشگاه محل تحصیل در آمریکا بود. من به طور قالب هفته‌ای 7 تا 10 مراجع می‌دیدم و این موضوع، فرصت بی‌نظیری را برای من فراهم می‌ساخت تا با فرهنگ و سبک زندگی آمریکایی آشنا شوم و نه تنها آنچه با خود به عنوان تجربه از ایران آورده بودم را به طور حرفه‌ای محک بزنم و به چالش بکشم، بلکه به دید و منظرم از انسان و اجتماعش عمق ببخشم.

یکی از اصولی که در روان درمانی مورد بحث است، موضوع سوگیری نداشتن و دخالت ندادن قضاوت‌های شخصی درمانگر در کار و فرآیند درمان است. چرا که درمانگر با داشتن یک قالب فکری نامنعطف و المان‌های از پیش تعیین شده در آن و سپس قرار دادن مراجع در این قالب که تنها می‌تواند از یک منظر خاص به مراجع و مشکلات او نظاره کند، در واقع کار خود را بی اثر کرده و در مفهوم‌سازی آن فرد دچار مشکل و نارسایی می‌شود.

بنابراین پیش‌زمینه فرهنگی اجتماعی روان درمانگر در جهان بینی و دید او نسبت به مراجع و مشکلاتش تاثیر بی‌بدیلی دارد.

مطالب مرتبط

ازدواج و خانواده در آمریکا(بخش سوم)

مشاهده صفحه روایت ایرانیان از آمریکا
وقتی که بحث خانواده و تعریف آن به میان می‌آید، موضوع انواع خانواده، شکلها و ساختارهای مختلف آن نیز مطرح است. خانواده معمولا به طور سنتی به دو نوع خانواده هسته‌ای و خانواده گسترده تقسیم میشود.

خانواده هسته‌ای، خانواده‌ای است که بسیاری از ما آن را تجربه می‌کنیم که شامل پدر و مادر و فرزندان است. خانواده گسترده شامل خانواده هسته‌ای به اضافه افرادی از خویشاوندان معمولا نزدیک مانند اعضایی از نسل‌های گذشته خانواده مانند پدر و مادربزرگ و عمه و خاله و ... است که همه در کنار هم زندگی می‌کنند و مانند آن را در سال‌های دور و شاید هم اکنون در برخی از شهرها و روستاهای ایران شاهد هستیم.

همانگونه در بخش اول آمد، این تقسیم‌بندی مربوط به زمانی می‌شود که تعریف سنتی از خانواده را بپذیریم (البته انتقادات جدی به تعریف سنتی ذکر شده وارد است که فعلا موضوع بحث من نیست). اما بر اساس تعریف مدرن از خانواده، این تقسیم‌بندی‌ها چگونه خواهد شد؟

به طور کلی ساختار خانواده متشکل است از خانواده هسته‌ای، خانواده تک والدی، زوج‌های همجنسی که فرزند یا فرزندانی را به فرزند خواندگی قبول کرده‌اند، و فرزندانی که با پدر و مادر بزرگ خود زندگی می‌کنند. اما ساختارهای دیگری هم هستند که شاید کمتر در مود آنها نوشته شده است و یا کمتر در مورد آنها شنیده و یا دیده‌ایم. این تنوع ساختاری بسته به شرایط اجتماعی و نیز پیشرفت یا پسرفت یک جامعه در تمدن، دموکراسی و سبک زندگی سکولار بیشتر یا کمتر است! در واقع می‌توان گفت این تنوع بی‌انتهاست.

یکی از بخش های جالب و در عین حال چالشی دوره دکتری بنده دیدن مراجعین در کلینیک وابسته به دانشگاه محل تحصیل در آمریکا بود. من به طور قالب هفته‌ای 7 تا 10 مراجع می‌دیدم و این موضوع، فرصت بی‌نظیری را برای من فراهم می‌ساخت تا با فرهنگ و سبک زندگی آمریکایی آشنا شوم و نه تنها آنچه با خود به عنوان تجربه از ایران آورده بودم را به طور حرفه‌ای محک بزنم و به چالش بکشم، بلکه به دید و منظرم از انسان و اجتماعش عمق ببخشم.

یکی از اصولی که در روان درمانی مورد بحث است، موضوع سوگیری نداشتن و دخالت ندادن قضاوت‌های شخصی درمانگر در کار و فرآیند درمان است. چرا که درمانگر با داشتن یک قالب فکری نامنعطف و المان‌های از پیش تعیین شده در آن و سپس قرار دادن مراجع در این قالب که تنها می‌تواند از یک منظر خاص به مراجع و مشکلات او نظاره کند، در واقع کار خود را بی اثر کرده و در مفهوم‌سازی آن فرد دچار مشکل و نارسایی می‌شود.

بنابراین پیش‌زمینه فرهنگی اجتماعی روان درمانگر در جهان بینی و دید او نسبت به مراجع و مشکلاتش تاثیر بی‌بدیلی دارد.

مطالب مرتبط



آخرین مطالب