با استاد راهنمایم ساعت هشت صبح جلسه دارم. از وقتی که برای فرصت مطالعاتی طولانی رفته به گوگل، چارهای جز این نیست که یا اول صبح یا دم غروب جلسه داشته باشیم.
مطالعه۱۰ روندِ جمعیتشناختی که سببِ تغییرِ شکلِ آمریکا و جهان شده است
۱۶ دی ۱۳۹۶بازگشت به ایران (قسمت پنجم :تابستان کماکان جهنمی)
۱۶ دی ۱۳۹۶حریم خصوصی در غرب(واقعیت یا فانتزی؟)
مشاهده صفحه روایت ایرانیان از آمریکاتصویر و تصوّری که مردم و حتا بسیاری از قشر تحصیل کردهی دانشگاهی و حوزوی ایران از کشورهای صنعتی (که اصطلاحا آنها را غرب مینامیم) دارند، فانتزی است و غیر منطبق با واقعیتهای آن کشورها.
اجازه دهید مثال بیاورم. یک بار که بعد از دو سال اقامت در آمریکا به ایران آمده بودیم، با همسرم تصمیم گرفتیم قسمتی از مسیر دانشگاه تا خانهی سابقمان را به یاد دوران تحصیل پیاده گز کنیم. در دوران تحصیل وضع مالی خوبی نداشتیم و سعی میکردیم راهها را حتی المقدور پیاده برویم و کرایهی تاکسی را برای مخارج زندگی نگه داریم.
وقتی در پیاده رو راه میرفتیم دو مرد جلو ما حرکت میکردند که یک نفرشان سیگار میکشید. در بین پک زدنهایش به سیگار به دوستش گفت: آمریکا که اینجوری نیست، نمیشود همینجوری راه بروی و سیگار بکشی، ممنوع است! من و همسرم به همدیگر نگاهی کردیم و خندهای زدیم. این حرف واقعا مضحک بود.
اطلاعات در بارهی حریم خصوصی در غرب نیز به صورت مخلوطی از موارد درست و نادرست در اذهان ایرانیان گرد آمده است و در بر گیرندهی بعضی فانتزیهای ذهنی مردم و مسوولان است. در اینجا میخواهم مسالهی حریم خصوصی را به بهانهی بالا گرفتن بحث "حریم خصوصی در خودرو" اندکی باز کنم، چرا که دیدم خبرگزاری ایسنا نیز در پی جهت دهی افکار عمومی با سوء استفاده از فتاوی مراجع تقلید است.
بگذارید دوباره ماجرایی که خودم شاهدش بودم را بازگو کنم: سال ۲۰۱۰ برای دیدار برادر و یکی از دوستان خانوادگی به شهر ونکوور کانادا رفته بودم. زمان المپیک زمستانی بود و از شلوغترین روزهایی که آن شهر به خود میدید. در ونکوور (و اغلب شهرهای کانادا و آمریکا) به دست گرفتن مشروب و راه رفتن در شهر ممنوع است حتا اگر چیزی از مشروب نوشیده نشود (آیا همین موضوع را میدانستید؟ چند درصد مردم ایران میدانند که نوشیدن و حتا در دست گرفتن مشروبات الکلی در خیابانهای آمریکا و کانادا غیرقانونی است؟).
اما جوانان، راه حلی خلاقانه(!) برای دور زدن قانون پیدا کرده بودند: آبجو را در لیوانهای قهوهی استارباکس و مکدونالد میریختند و راه میرفتند و مینوشیدند! لیوانهای قهوه، مقوایی است و در (کپ) هم دارد و به همین دلیل نمیتوان دید درون آنها چیست.
و اما چیزی که به چشم خودم دیدم: پلیس، جوانان را نگه میداشت، لیوان را از دست آنها میگرفت، در لیوان را باز میکرد،و محتویات را میبویید. اگر محتویات لیوان حاوی مشروبات الکلی (آبجو) بود، آن را کف پیاده رو خالی میکردند. یک مورد را هم دیدم که دستگیر کرده و دستبند زده بودند.
مثال دیگر، سر کشی دولت به حسابهای بانکی است. آیا حساب بانکی حریم خصوصی افراد نیست؟ از دیدگاه سیستم مالیاتی آمریکا خیر. چون بانکها باید موجودی حسابهای بانکی را برای بررسیهای مالیاتی گزارش کنند.
خط اینترنت چه؟ آیا اطلاعات ارسال شده و دریافت شده، حریم شخصی مردم نیست؟ تا حدی بله و تا حدی خیر! اکثر ارایه دهندگان معتبر اینترنت اطلاعات دریافتی را برای مقابله با انتشار غیر قانونی (پایرسی) نرم افزارها و فیلمهای دارای حق نشر (کپی رایت) بررسی میکنند و با موارد دانلود غیرقانونی برخورد کرده، متخلف را جریمه میکنند.
از این گونه موارد میتوان به تعداد زیاد نام برد، اما اجازه بدهید در این مجال چند مثال در مورد حریم خصوصی خودرو بیاورم.
در کانادا سیگار کشیدن در خودرو درصورتی که فرد زیر هجده سال دیگری نیز در خودرو باشد، ممنوع است . عمل زناشویی در داخل خودرو در تمام ایالتهای آمریکا جرم است و پلیس میتواند مرتکبان را بازداشت کند (واضح است خودروهایی که به صورت خانهی متحرک هستند شامل این قاعده نمیشوند).
یک تجربهی شخصی دیگر را بازگو کنم: چند سال قبل نیمه شبی از صدای بلند موسیقی خودرویی که در نزدیک خانهمان پارک کرده بود، خوابم نمیبرد. با پلیس ۹۱۱ تماس گرفتم (مشابه ۱۱۰ ایران).
پس از چند دقیقه یک خودروی پلیس با چراغ گردان وارد محوطهی ما شد (محوطهی پارکینگهای ما جزیی از آپارتمانها و منطقهی خصوصی محسوب میشد). مامور پلیس مدارک سرنشینان خودروی مذکور را بررسی کرد و به آنها در مورد بالا بودن صدای موسیقیشان تذکر داد.
(نکته: در این نوشته به مسالهی تجسس نهادهای امنیتی از شهروندان غربی ورود نکردم که به تنهایی نشان دهندهی عدم وجود حریم خصوصی در کشورهای اروپایی و آمریکا است.)
پر واضح است که حریم خصوصی یک امر مطلق نیست. کسی نمیتواند به بهانهی حق برخورداری از حریم خصوصی در خانهاش بمب درست کند؛ یا با همین بهانه از بازرسی بدن و وسایلش قبل از سوارشدن به هواپیما امتناع ورزد؛ یا در داخل ملک و زمین شخصیش، قوانین فراتر و مغایر با قوانین حاکم در مملکت را جاری کند.
---------------------------------------------------------------------------------
پینوشت: تصورات فانتزی گونهی مردم ایران در مورد غرب علل متعددی دارد که در محدودهی این یادداشت نمیگنجد، اما نکتهی مهم این که حتا در صورت شناخت صحیح و کامل موضوعات امروزی زندگی در غرب، چرا باید دربست غرب را الگو و شیوهی زندگی مردم ایران دانست؟ آیا محتمل نیستکه غربیها امری را به اشتباه پذیرفته باشند و ایرانیان بتوانند همان موضوع را بهتر و موثرتر در عرصهی اجتماع پیاده سازند؟
اجازه دهید مثال بیاورم. یک بار که بعد از دو سال اقامت در آمریکا به ایران آمده بودیم، با همسرم تصمیم گرفتیم قسمتی از مسیر دانشگاه تا خانهی سابقمان را به یاد دوران تحصیل پیاده گز کنیم. در دوران تحصیل وضع مالی خوبی نداشتیم و سعی میکردیم راهها را حتی المقدور پیاده برویم و کرایهی تاکسی را برای مخارج زندگی نگه داریم.
وقتی در پیاده رو راه میرفتیم دو مرد جلو ما حرکت میکردند که یک نفرشان سیگار میکشید. در بین پک زدنهایش به سیگار به دوستش گفت: آمریکا که اینجوری نیست، نمیشود همینجوری راه بروی و سیگار بکشی، ممنوع است! من و همسرم به همدیگر نگاهی کردیم و خندهای زدیم. این حرف واقعا مضحک بود.
اطلاعات در بارهی حریم خصوصی در غرب نیز به صورت مخلوطی از موارد درست و نادرست در اذهان ایرانیان گرد آمده است و در بر گیرندهی بعضی فانتزیهای ذهنی مردم و مسوولان است. در اینجا میخواهم مسالهی حریم خصوصی را به بهانهی بالا گرفتن بحث "حریم خصوصی در خودرو" اندکی باز کنم، چرا که دیدم خبرگزاری ایسنا نیز در پی جهت دهی افکار عمومی با سوء استفاده از فتاوی مراجع تقلید است.
بگذارید دوباره ماجرایی که خودم شاهدش بودم را بازگو کنم: سال ۲۰۱۰ برای دیدار برادر و یکی از دوستان خانوادگی به شهر ونکوور کانادا رفته بودم. زمان المپیک زمستانی بود و از شلوغترین روزهایی که آن شهر به خود میدید. در ونکوور (و اغلب شهرهای کانادا و آمریکا) به دست گرفتن مشروب و راه رفتن در شهر ممنوع است حتا اگر چیزی از مشروب نوشیده نشود (آیا همین موضوع را میدانستید؟ چند درصد مردم ایران میدانند که نوشیدن و حتا در دست گرفتن مشروبات الکلی در خیابانهای آمریکا و کانادا غیرقانونی است؟).
اما جوانان، راه حلی خلاقانه(!) برای دور زدن قانون پیدا کرده بودند: آبجو را در لیوانهای قهوهی استارباکس و مکدونالد میریختند و راه میرفتند و مینوشیدند! لیوانهای قهوه، مقوایی است و در (کپ) هم دارد و به همین دلیل نمیتوان دید درون آنها چیست.
و اما چیزی که به چشم خودم دیدم: پلیس، جوانان را نگه میداشت، لیوان را از دست آنها میگرفت، در لیوان را باز میکرد،و محتویات را میبویید. اگر محتویات لیوان حاوی مشروبات الکلی (آبجو) بود، آن را کف پیاده رو خالی میکردند. یک مورد را هم دیدم که دستگیر کرده و دستبند زده بودند.
مثال دیگر، سر کشی دولت به حسابهای بانکی است. آیا حساب بانکی حریم خصوصی افراد نیست؟ از دیدگاه سیستم مالیاتی آمریکا خیر. چون بانکها باید موجودی حسابهای بانکی را برای بررسیهای مالیاتی گزارش کنند.
خط اینترنت چه؟ آیا اطلاعات ارسال شده و دریافت شده، حریم شخصی مردم نیست؟ تا حدی بله و تا حدی خیر! اکثر ارایه دهندگان معتبر اینترنت اطلاعات دریافتی را برای مقابله با انتشار غیر قانونی (پایرسی) نرم افزارها و فیلمهای دارای حق نشر (کپی رایت) بررسی میکنند و با موارد دانلود غیرقانونی برخورد کرده، متخلف را جریمه میکنند.
از این گونه موارد میتوان به تعداد زیاد نام برد، اما اجازه بدهید در این مجال چند مثال در مورد حریم خصوصی خودرو بیاورم.
در کانادا سیگار کشیدن در خودرو درصورتی که فرد زیر هجده سال دیگری نیز در خودرو باشد، ممنوع است . عمل زناشویی در داخل خودرو در تمام ایالتهای آمریکا جرم است و پلیس میتواند مرتکبان را بازداشت کند (واضح است خودروهایی که به صورت خانهی متحرک هستند شامل این قاعده نمیشوند).
یک تجربهی شخصی دیگر را بازگو کنم: چند سال قبل نیمه شبی از صدای بلند موسیقی خودرویی که در نزدیک خانهمان پارک کرده بود، خوابم نمیبرد. با پلیس ۹۱۱ تماس گرفتم (مشابه ۱۱۰ ایران).
پس از چند دقیقه یک خودروی پلیس با چراغ گردان وارد محوطهی ما شد (محوطهی پارکینگهای ما جزیی از آپارتمانها و منطقهی خصوصی محسوب میشد). مامور پلیس مدارک سرنشینان خودروی مذکور را بررسی کرد و به آنها در مورد بالا بودن صدای موسیقیشان تذکر داد.
(نکته: در این نوشته به مسالهی تجسس نهادهای امنیتی از شهروندان غربی ورود نکردم که به تنهایی نشان دهندهی عدم وجود حریم خصوصی در کشورهای اروپایی و آمریکا است.)
پر واضح است که حریم خصوصی یک امر مطلق نیست. کسی نمیتواند به بهانهی حق برخورداری از حریم خصوصی در خانهاش بمب درست کند؛ یا با همین بهانه از بازرسی بدن و وسایلش قبل از سوارشدن به هواپیما امتناع ورزد؛ یا در داخل ملک و زمین شخصیش، قوانین فراتر و مغایر با قوانین حاکم در مملکت را جاری کند.
---------------------------------------------------------------------------------
پینوشت: تصورات فانتزی گونهی مردم ایران در مورد غرب علل متعددی دارد که در محدودهی این یادداشت نمیگنجد، اما نکتهی مهم این که حتا در صورت شناخت صحیح و کامل موضوعات امروزی زندگی در غرب، چرا باید دربست غرب را الگو و شیوهی زندگی مردم ایران دانست؟ آیا محتمل نیستکه غربیها امری را به اشتباه پذیرفته باشند و ایرانیان بتوانند همان موضوع را بهتر و موثرتر در عرصهی اجتماع پیاده سازند؟
مطالب مرتبط
همسفر شراب (قسمت سیوهشتم-بخش اول)
۳۰ شهریور ۱۴۰۱
دو خانم جوان که مثل لبنانیها چادر سیاه سر کردهاند و چند خانم محجبهٔ دیگر. باید برگردیم به سرسرا برای گرفتن دفترچهٔ برنامهٔ همایش.
مطالعهسوالات معلم
۲۹ شهریور ۱۴۰۱
معلم دبستان این سوالات رو قبل از شروع شدن سال تحصیلی از والدین پرسیده است
مطالعههمسفر شراب (قسمت سیوهفتم-بخش اول)
۱۵ شهریور ۱۴۰۱
صبح زود راهی دیترویت میشویم. صبح آنقدر زود است که جاده خلوت باشد و من، تنها بیدار جاده که پشت فرمان نشستهام و بقیه خوابند.
مطالعههمسفر شراب (قسمت سیو ششم-بخش پنجم)
۳۰ مرداد ۱۴۰۱
میخواهد خانهاش را بفروشد. میپرسم هنوز زیر قرض بانک است؟ میگوید بله. کنجکاو میشوم در مورد نرخ سود بانکها. میگوید خیلی ساده است. قرار بوده ۲۰ سال و هر ماهی ۲۵۰۰ دلار بدهیم برای خانهای که ۲۵۰ هزار دلار میارزد.
مطالعهآخرین مطالب
حریم خصوصی در غرب(واقعیت یا فانتزی؟)
مشاهده صفحه روایت ایرانیان از آمریکاتصویر و تصوّری که مردم و حتا بسیاری از قشر تحصیل کردهی دانشگاهی و حوزوی ایران از کشورهای صنعتی (که اصطلاحا آنها را غرب مینامیم) دارند، فانتزی است و غیر منطبق با واقعیتهای آن کشورها.
اجازه دهید مثال بیاورم. یک بار که بعد از دو سال اقامت در آمریکا به ایران آمده بودیم، با همسرم تصمیم گرفتیم قسمتی از مسیر دانشگاه تا خانهی سابقمان را به یاد دوران تحصیل پیاده گز کنیم. در دوران تحصیل وضع مالی خوبی نداشتیم و سعی میکردیم راهها را حتی المقدور پیاده برویم و کرایهی تاکسی را برای مخارج زندگی نگه داریم.
وقتی در پیاده رو راه میرفتیم دو مرد جلو ما حرکت میکردند که یک نفرشان سیگار میکشید. در بین پک زدنهایش به سیگار به دوستش گفت: آمریکا که اینجوری نیست، نمیشود همینجوری راه بروی و سیگار بکشی، ممنوع است! من و همسرم به همدیگر نگاهی کردیم و خندهای زدیم. این حرف واقعا مضحک بود.
اطلاعات در بارهی حریم خصوصی در غرب نیز به صورت مخلوطی از موارد درست و نادرست در اذهان ایرانیان گرد آمده است و در بر گیرندهی بعضی فانتزیهای ذهنی مردم و مسوولان است. در اینجا میخواهم مسالهی حریم خصوصی را به بهانهی بالا گرفتن بحث "حریم خصوصی در خودرو" اندکی باز کنم، چرا که دیدم خبرگزاری ایسنا نیز در پی جهت دهی افکار عمومی با سوء استفاده از فتاوی مراجع تقلید است.
بگذارید دوباره ماجرایی که خودم شاهدش بودم را بازگو کنم: سال ۲۰۱۰ برای دیدار برادر و یکی از دوستان خانوادگی به شهر ونکوور کانادا رفته بودم. زمان المپیک زمستانی بود و از شلوغترین روزهایی که آن شهر به خود میدید. در ونکوور (و اغلب شهرهای کانادا و آمریکا) به دست گرفتن مشروب و راه رفتن در شهر ممنوع است حتا اگر چیزی از مشروب نوشیده نشود (آیا همین موضوع را میدانستید؟ چند درصد مردم ایران میدانند که نوشیدن و حتا در دست گرفتن مشروبات الکلی در خیابانهای آمریکا و کانادا غیرقانونی است؟).
اما جوانان، راه حلی خلاقانه(!) برای دور زدن قانون پیدا کرده بودند: آبجو را در لیوانهای قهوهی استارباکس و مکدونالد میریختند و راه میرفتند و مینوشیدند! لیوانهای قهوه، مقوایی است و در (کپ) هم دارد و به همین دلیل نمیتوان دید درون آنها چیست.
و اما چیزی که به چشم خودم دیدم: پلیس، جوانان را نگه میداشت، لیوان را از دست آنها میگرفت، در لیوان را باز میکرد،و محتویات را میبویید. اگر محتویات لیوان حاوی مشروبات الکلی (آبجو) بود، آن را کف پیاده رو خالی میکردند. یک مورد را هم دیدم که دستگیر کرده و دستبند زده بودند.
مثال دیگر، سر کشی دولت به حسابهای بانکی است. آیا حساب بانکی حریم خصوصی افراد نیست؟ از دیدگاه سیستم مالیاتی آمریکا خیر. چون بانکها باید موجودی حسابهای بانکی را برای بررسیهای مالیاتی گزارش کنند.
خط اینترنت چه؟ آیا اطلاعات ارسال شده و دریافت شده، حریم شخصی مردم نیست؟ تا حدی بله و تا حدی خیر! اکثر ارایه دهندگان معتبر اینترنت اطلاعات دریافتی را برای مقابله با انتشار غیر قانونی (پایرسی) نرم افزارها و فیلمهای دارای حق نشر (کپی رایت) بررسی میکنند و با موارد دانلود غیرقانونی برخورد کرده، متخلف را جریمه میکنند.
از این گونه موارد میتوان به تعداد زیاد نام برد، اما اجازه بدهید در این مجال چند مثال در مورد حریم خصوصی خودرو بیاورم.
در کانادا سیگار کشیدن در خودرو درصورتی که فرد زیر هجده سال دیگری نیز در خودرو باشد، ممنوع است . عمل زناشویی در داخل خودرو در تمام ایالتهای آمریکا جرم است و پلیس میتواند مرتکبان را بازداشت کند (واضح است خودروهایی که به صورت خانهی متحرک هستند شامل این قاعده نمیشوند).
یک تجربهی شخصی دیگر را بازگو کنم: چند سال قبل نیمه شبی از صدای بلند موسیقی خودرویی که در نزدیک خانهمان پارک کرده بود، خوابم نمیبرد. با پلیس ۹۱۱ تماس گرفتم (مشابه ۱۱۰ ایران).
پس از چند دقیقه یک خودروی پلیس با چراغ گردان وارد محوطهی ما شد (محوطهی پارکینگهای ما جزیی از آپارتمانها و منطقهی خصوصی محسوب میشد). مامور پلیس مدارک سرنشینان خودروی مذکور را بررسی کرد و به آنها در مورد بالا بودن صدای موسیقیشان تذکر داد.
(نکته: در این نوشته به مسالهی تجسس نهادهای امنیتی از شهروندان غربی ورود نکردم که به تنهایی نشان دهندهی عدم وجود حریم خصوصی در کشورهای اروپایی و آمریکا است.)
پر واضح است که حریم خصوصی یک امر مطلق نیست. کسی نمیتواند به بهانهی حق برخورداری از حریم خصوصی در خانهاش بمب درست کند؛ یا با همین بهانه از بازرسی بدن و وسایلش قبل از سوارشدن به هواپیما امتناع ورزد؛ یا در داخل ملک و زمین شخصیش، قوانین فراتر و مغایر با قوانین حاکم در مملکت را جاری کند.
---------------------------------------------------------------------------------
پینوشت: تصورات فانتزی گونهی مردم ایران در مورد غرب علل متعددی دارد که در محدودهی این یادداشت نمیگنجد، اما نکتهی مهم این که حتا در صورت شناخت صحیح و کامل موضوعات امروزی زندگی در غرب، چرا باید دربست غرب را الگو و شیوهی زندگی مردم ایران دانست؟ آیا محتمل نیستکه غربیها امری را به اشتباه پذیرفته باشند و ایرانیان بتوانند همان موضوع را بهتر و موثرتر در عرصهی اجتماع پیاده سازند؟
اجازه دهید مثال بیاورم. یک بار که بعد از دو سال اقامت در آمریکا به ایران آمده بودیم، با همسرم تصمیم گرفتیم قسمتی از مسیر دانشگاه تا خانهی سابقمان را به یاد دوران تحصیل پیاده گز کنیم. در دوران تحصیل وضع مالی خوبی نداشتیم و سعی میکردیم راهها را حتی المقدور پیاده برویم و کرایهی تاکسی را برای مخارج زندگی نگه داریم.
وقتی در پیاده رو راه میرفتیم دو مرد جلو ما حرکت میکردند که یک نفرشان سیگار میکشید. در بین پک زدنهایش به سیگار به دوستش گفت: آمریکا که اینجوری نیست، نمیشود همینجوری راه بروی و سیگار بکشی، ممنوع است! من و همسرم به همدیگر نگاهی کردیم و خندهای زدیم. این حرف واقعا مضحک بود.
اطلاعات در بارهی حریم خصوصی در غرب نیز به صورت مخلوطی از موارد درست و نادرست در اذهان ایرانیان گرد آمده است و در بر گیرندهی بعضی فانتزیهای ذهنی مردم و مسوولان است. در اینجا میخواهم مسالهی حریم خصوصی را به بهانهی بالا گرفتن بحث "حریم خصوصی در خودرو" اندکی باز کنم، چرا که دیدم خبرگزاری ایسنا نیز در پی جهت دهی افکار عمومی با سوء استفاده از فتاوی مراجع تقلید است.
بگذارید دوباره ماجرایی که خودم شاهدش بودم را بازگو کنم: سال ۲۰۱۰ برای دیدار برادر و یکی از دوستان خانوادگی به شهر ونکوور کانادا رفته بودم. زمان المپیک زمستانی بود و از شلوغترین روزهایی که آن شهر به خود میدید. در ونکوور (و اغلب شهرهای کانادا و آمریکا) به دست گرفتن مشروب و راه رفتن در شهر ممنوع است حتا اگر چیزی از مشروب نوشیده نشود (آیا همین موضوع را میدانستید؟ چند درصد مردم ایران میدانند که نوشیدن و حتا در دست گرفتن مشروبات الکلی در خیابانهای آمریکا و کانادا غیرقانونی است؟).
اما جوانان، راه حلی خلاقانه(!) برای دور زدن قانون پیدا کرده بودند: آبجو را در لیوانهای قهوهی استارباکس و مکدونالد میریختند و راه میرفتند و مینوشیدند! لیوانهای قهوه، مقوایی است و در (کپ) هم دارد و به همین دلیل نمیتوان دید درون آنها چیست.
و اما چیزی که به چشم خودم دیدم: پلیس، جوانان را نگه میداشت، لیوان را از دست آنها میگرفت، در لیوان را باز میکرد،و محتویات را میبویید. اگر محتویات لیوان حاوی مشروبات الکلی (آبجو) بود، آن را کف پیاده رو خالی میکردند. یک مورد را هم دیدم که دستگیر کرده و دستبند زده بودند.
مثال دیگر، سر کشی دولت به حسابهای بانکی است. آیا حساب بانکی حریم خصوصی افراد نیست؟ از دیدگاه سیستم مالیاتی آمریکا خیر. چون بانکها باید موجودی حسابهای بانکی را برای بررسیهای مالیاتی گزارش کنند.
خط اینترنت چه؟ آیا اطلاعات ارسال شده و دریافت شده، حریم شخصی مردم نیست؟ تا حدی بله و تا حدی خیر! اکثر ارایه دهندگان معتبر اینترنت اطلاعات دریافتی را برای مقابله با انتشار غیر قانونی (پایرسی) نرم افزارها و فیلمهای دارای حق نشر (کپی رایت) بررسی میکنند و با موارد دانلود غیرقانونی برخورد کرده، متخلف را جریمه میکنند.
از این گونه موارد میتوان به تعداد زیاد نام برد، اما اجازه بدهید در این مجال چند مثال در مورد حریم خصوصی خودرو بیاورم.
در کانادا سیگار کشیدن در خودرو درصورتی که فرد زیر هجده سال دیگری نیز در خودرو باشد، ممنوع است . عمل زناشویی در داخل خودرو در تمام ایالتهای آمریکا جرم است و پلیس میتواند مرتکبان را بازداشت کند (واضح است خودروهایی که به صورت خانهی متحرک هستند شامل این قاعده نمیشوند).
یک تجربهی شخصی دیگر را بازگو کنم: چند سال قبل نیمه شبی از صدای بلند موسیقی خودرویی که در نزدیک خانهمان پارک کرده بود، خوابم نمیبرد. با پلیس ۹۱۱ تماس گرفتم (مشابه ۱۱۰ ایران).
پس از چند دقیقه یک خودروی پلیس با چراغ گردان وارد محوطهی ما شد (محوطهی پارکینگهای ما جزیی از آپارتمانها و منطقهی خصوصی محسوب میشد). مامور پلیس مدارک سرنشینان خودروی مذکور را بررسی کرد و به آنها در مورد بالا بودن صدای موسیقیشان تذکر داد.
(نکته: در این نوشته به مسالهی تجسس نهادهای امنیتی از شهروندان غربی ورود نکردم که به تنهایی نشان دهندهی عدم وجود حریم خصوصی در کشورهای اروپایی و آمریکا است.)
پر واضح است که حریم خصوصی یک امر مطلق نیست. کسی نمیتواند به بهانهی حق برخورداری از حریم خصوصی در خانهاش بمب درست کند؛ یا با همین بهانه از بازرسی بدن و وسایلش قبل از سوارشدن به هواپیما امتناع ورزد؛ یا در داخل ملک و زمین شخصیش، قوانین فراتر و مغایر با قوانین حاکم در مملکت را جاری کند.
---------------------------------------------------------------------------------
پینوشت: تصورات فانتزی گونهی مردم ایران در مورد غرب علل متعددی دارد که در محدودهی این یادداشت نمیگنجد، اما نکتهی مهم این که حتا در صورت شناخت صحیح و کامل موضوعات امروزی زندگی در غرب، چرا باید دربست غرب را الگو و شیوهی زندگی مردم ایران دانست؟ آیا محتمل نیستکه غربیها امری را به اشتباه پذیرفته باشند و ایرانیان بتوانند همان موضوع را بهتر و موثرتر در عرصهی اجتماع پیاده سازند؟
مطالب مرتبط
همسفر شراب (قسمت سی و هشتم-بخش دوم)
۱۵ مهر ۱۴۰۱
با استاد راهنمایم ساعت هشت صبح جلسه دارم. از وقتی که برای فرصت مطالعاتی طولانی رفته به گوگل، چارهای جز این نیست که یا اول صبح یا دم غروب جلسه داشته باشیم.
مطالعههمسفر شراب (قسمت سیوهشتم-بخش اول)
۳۰ شهریور ۱۴۰۱
دو خانم جوان که مثل لبنانیها چادر سیاه سر کردهاند و چند خانم محجبهٔ دیگر. باید برگردیم به سرسرا برای گرفتن دفترچهٔ برنامهٔ همایش.
مطالعهسوالات معلم
۲۹ شهریور ۱۴۰۱
معلم دبستان این سوالات رو قبل از شروع شدن سال تحصیلی از والدین پرسیده است
مطالعههمسفر شراب (قسمت سیوهفتم-بخش اول)
۱۵ شهریور ۱۴۰۱
صبح زود راهی دیترویت میشویم. صبح آنقدر زود است که جاده خلوت باشد و من، تنها بیدار جاده که پشت فرمان نشستهام و بقیه خوابند.
مطالعههمسفر شراب (قسمت سیو ششم-بخش پنجم)
۳۰ مرداد ۱۴۰۱
میخواهد خانهاش را بفروشد. میپرسم هنوز زیر قرض بانک است؟ میگوید بله. کنجکاو میشوم در مورد نرخ سود بانکها. میگوید خیلی ساده است. قرار بوده ۲۰ سال و هر ماهی ۲۵۰۰ دلار بدهیم برای خانهای که ۲۵۰ هزار دلار میارزد.
مطالعهآخرین مطالب
ما به ملتی با بیماری مزمن خشونت، تنهایی، افسردگی ، تفرقه و فقر تبدیل شدهایم
۲۰ اسفند ۱۴۰۲
ما به ملتی با بیماری مزمن خشونت، تنهایی، افسردگی ، تفرقه و فقر تبدیل شدهایم ویدئوهای تحلیلی رابرت اف کندی...
مطالعهمستند وضعیت شکست ( Fail State )
۱۵ اسفند ۱۴۰۲
مستند وضعیت شکست Fail State کارگردان : الکس شبانو محصول : سال 2017 آمریکا ژانر : اجتماعی زبان: انگلیسی -...
مطالعهاصلی ترین عوامل شکل گیری اتحاد میان آمریکا و اسرائیل
۱۱ اسفند ۱۴۰۲
اصلی ترین عوامل شکل گیری اتحاد میان آمریکا و اسرائیل ویدئوهای تحلیلی منبع : شبکه الجزیرهآمریکا همیشه مهمترین متحد اسرائیل...
مطالعهچرا نامزدهای ریاست جمهوری آمریکا اینقدر به اسرائیل اهمیت می دهند؟
۱۱ اسفند ۱۴۰۲
چرا نامزدهای ریاست جمهوری آمریکا اینقدر به اسرائیل اهمیت می دهند؟ ویدئوهای تحلیلی منبع : رسانه UNPacked از اوباما تا...
مطالعهداستان اسرائیل چگونه برای مردم آمریکا روایت شده است؟
۱۱ اسفند ۱۴۰۲
داستان اسرائیل چگونه برای مردم آمریکا روایت شده است؟ ویدئوهای تحلیلی منبع : شبکه الجزیرهدر این این ویدئو از برنامه...
مطالعه